اسید آمینههای نوین
<p>پانته‌آ بهرامی -در آثار وحید چمانی، هنرمند نقاش مقیم تهران فضایی خاکستری، پوشیده از غم در پرسشی بی‏انتها و به موازات آن، به زیر سئوال بردن هرآن‏چه نرم بوده، در ترنم درهم‌آمیختگی انسان و حیوان، تنیدگی قداست و هرزگی، به‏هم‏پیچیدگی زشتی و زیبایی، سنت و مدرنیته و خیر و شر موج می‌زند..</p> <!--break--> <p> <a href="http://www.zamahang.com/podcast/2010/20100310_PanteA_VahidChamani.mp3"><img height="31" width="273" align="absMiddle" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/musicicon.jpg" /></a></p> <p><strong>«منتظرم تحولی در آثارم به‌وجود آید»</strong></p> <p> </p> <p>در ماه مارس امسال، در نگارخانه‏ی «هنر خاورمیانه» نیویورک، نمایشگاهی از آثار وحید چمانی به نام «اسید آمینه» برگزار شد. این نمایشگاه با استقبال هنردوستان روبرو گشت. همه‏ی نمایشگاه‏های وحید چمانی «اسید آمینه» نام دارند. او درباره‌ی شیوه‌ی نامگذاری نمایشگاه‌هایش می‌گوید: «اسید آمینه صرفاً اسم نمایشگاه نیست. در مجموعه‏ای که من کار می‌‏کنم، تمام آثارم با نام اسید آمینه ارائه می‌‏شود. برای همین، حالا فعلاً مصمم‏ هستم با همین عنوان ادامه بدهم. به‏خاطر این‏که دغدغه‏ای روی این موضوع دارم که هنوز حل نشده و ترجیح می‌‏دهم همچنان با همین عنوان نمایشگاه‌هایم برگزار شوند».</p> <p> </p> <p><img hspace="7" height="290" width="200" vspace="7" align="left" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/panteach03.jpg" />اما سرچشمه‌ی این دغدغه چیست؟ وحید چمانی دراین‌باره معتقد است: «تشابه‌ای در تمام آثارم وجود دارد. می‌‏خواهم ارتباط‏ آن‌ها با عبارت «اسید آمینه» ایجاد شود و تا فضای این آثار تغییر نکند، ترجیح می‌دهم عنوان آن‌ها را به هیچوجه تغییر ندهم. منتظر تحولی در این آثار هستم. با ایجاد این دگرگونی می‌توانم در عنوان آثارم هم تحولی ایجاد کنم و این عنوان را تغییر دهم.»</p> <p> </p> <p><strong>درهم‌آمیختگی انسان و حیوان در زمینه‌ی رنگ‌های کدر</strong></p> <p> </p> <p>فضای کارهای قبلی آثار وحید چمانی نیز آمیختگی‏ صورت‏های انسان و حیوان بود. او درهم‌آمیختگی انسان و حیوان در آثارش را این‌گونه توجیه می‌کند: «در مجموعه‏ای که در این نمایشگاه دیدید، می‏خواستم نوعی سئوال ایجاد کنم. تضادها و تناقضاتی که در مفاهیم و حتی در تصاویر ایجاد کرده‏ام، تردیدی برای مخاطب ایجاد می‏کند و سوژه‏ها را دوگانه می‏بیند. در مجموع، چیزی بین حقیقت و غیرواقعی بودن مفاهیم و سوژه‏هایی که وجود دارد؛ چیزی بین انسان بودن یا حتی شبیه بودن به یک موجود دیگر. این مسأله خیلی کمک کرده بود به ایجاد این حال و هوا، و اینکه این سوژه‏ها درخلا قرار بگیرند. سوژه‌ها موقعیت و ماهیت به‏خصوصی از خودشان نشان نمی‏دهند که بتوانیم تشخیص بدهیم که ذاتاً انسان‌اند، یعنی انسان کامل هستند، یا می‏توانند موجود دیگری هم باشند.»</p> <p> </p> <p>رنگ برجسته در آثار چمانی ترکیبی از قهوه‏ای و کرم است که در هاله‏ای از رنگ‏های کدر غوطه‏ور است و گاهی نیز آبی‏های دلتنگ در میان آن به‏چشم می‏خورد. این هنرمند نقاش درباره‌ی چگونگی انتخاب رنگ‌ها می‌گوید: «سوژه‏ها در شرایط خوبی قرار نگرفته‏اند و موقعیت خلائی که از آن یاد کردم که چه از نظر زمان و چه از نظر مکان، سوژه‌های آثارم در وضعیت بی‏ماهیت و بی‏هویت وجود پیدا کرده‏اند یا ماهیت‏شان توی یک شرایط بی‏ماهیت یا بی‏هویت به‏وجود آمده است. برای همین است که سعی می‌کنم رنگ‏ها را متناسب با مفاهیمی که دوست دارم به آن‏ها اشاره کنم انتخاب کنم. در این صورت رنگ‏های خاکستری، تک رنگ بودن و پرهیز از رنگ‏های خیلی شاد و هیجانی می‏تواند به این مفهوم کمک کند.»</p> <p> </p> <p><strong>شکاف بین سنت و مدرنیته</strong></p> <p> </p> <p><img hspace="7" height="301" width="200" vspace="7" align="right" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/panteach04.jpg" />آثار وحید چمانی به‏شدت تحت تأثیر شرایط اجتماعی زمانه است. شکاف بین سنت و مدرنیته در آثار هنری او موج می‏زند. انسان سنتی که تلاش دارد خود را به مدرنیته آراسته کند و شخصیت‏هایی که در پس ظاهری که وجود حقیقی‏شان نیست، خود را پنهان می‏کنند، از درونمایه‌های آثار او هستند. هرچند دست‏مایه‏ی نقاشی‏های چمانی دوران قاجار است، اما آثار او در مجموع نشانگر دو چهره‏‏ای زیستن انسان‌ها در جامعه‏ی امروز ایران است. زنان قاجار و بزک آنان نیز در آثار او به‏چشم می‏خورند. انسان‏هایی که در جایگاه واقعی خود قرار ندارند و دست‌کم تلاش می‌کنند ظاهری آراسته داشته باشند. وحید چمانی در این‏باره معتقد است: «در مجموعه‏ای که در این نمایشگاه داشتم، کمتر به موضوع تاریخی کار پرداخته‏ام. به‏جز یکی دو مورد، بقیه‏ی کارها مستثنی از این ماجرا هستند. اما در یکی دو موردی هم که شما اشاره کردید، اشاره به تزئیناتی که وجود دارد، نوعی اشاره به بزک کردن و خودآرایی آدم‏هایی‌ست که می‏خواهند از موقعیت‏های واقعی که برای‏شان به‏وجود آمده، توی آن فضاهای خاکستری و توی آن فضاهای تک‏رنگ و مأیوس‌کننده، ظاهری خوش‏آیند پیدا کنند، یک ظاهر امیدوارکننده که در واقع، در موقعیت واقعی‏شان وجود ندارد. این کارها به‏طور کل، تفاوت بسیار فاحشی با مجموعه‏ی قبلی‏ام ندارند. اما چیزی که می‏توانم به آن اشاره کنم، تفاوت رنگ در زمینه‏ی کارهایم است و در آثار اخیرم تا حدودی رنگ‏ها روشن‏تر شده و در مجموع از رنگ‏های متنوع‏تری نسبت به پیش استفاده کرده‏ام، که کاملاً پس‏زمینه‏ها تیره بوده. به‏اضافه‏ی این‏که احساس تردید و آن ایجاد سئوال در این مجموعه کمی بیشتر به‏چشم می‏خورد.» </p> <p> </p> <p><strong>تحریم‌ها و غیبت هنرمند</strong></p> <p> </p> <p><img hspace="7" height="167" width="250" vspace="7" align="right" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/vahidchamani.jpg" />چمانی از روش کاملاً کلاسیک نقاشی که رنگ و روغن روی بوم است بهره برده، هر چند فضای تلخ و رویکرد شدید سنت و مدرنیته در آثارش حس مدرنتری نسبت به برداشت‌های تاریخی آثارش را ایجاد می‌کند. روز نمایشگاه در نیویورک او در تهران بود و نتوانست شخصاً همراه «اسید آمینه»هایش به نیویورک بیاید. او در مورد استقبال از نمایشگاه می‌گوید: «ارتباطم به‌خاطر مشکلاتی که برای تماس وجود دارد، اساساً کم است. اما ایمیل‏هایی که داشته‏ام حاکی از آن است که ظاهراً استقبال خیلی خوبی از نمایشگاه شده و روز گشایش فروش هم داشته است. تعدادی کار هم رزرو شده که امیدوارم در هفته‏‏ی آینده که ادامه‏ی نمایشگاه است، به‌فروش برسد.»</p> <p> </p> <p>چمانی توضیح می‌دهد که به‌خاطر برخی مشکلات و موانع اداری نتوانسته در روز گشایش نمایشگاهش به نیویورک سفر کند. او می‌گوید: «مثل این‏که مرکز هنری‏ خاورمیانه که برگزارکننده‏ی این نمایشگاه بوده، اجازه‏ی فرستادن دعوت‏نامه برای من را با توجه به تحریم‏هایی که الان وجود دارد، نداشته است. گویا مؤسسه‏ای که این نمایشگاه را برگزار کرده، برای این‏که برای یک هنرمند ایرانی دعوت‏نامه بفرستند و او را برای این نمایشگاه دعوت کند، مشکل داشته. به‌خاطر همین مشکلات قانونی نتوانستند برای من دعوت‏نامه‏ای ارسال کنند که من از آن طریق برای گرفتن ویزا اقدام کنم.»</p> <p> </p> <p><strong>گذار از برهنگی</strong></p> <p> </p> <p><br /> یکی از آثار نمایشگاه تابلویی است که پردهای در آن دیده می‌شود و پشت آن یک نفر به‏صورت خیلی کم‏رنگ و سایه‌مانند دیده می‏شود. درباره‌ی اهمیت عنصر «پرده» در این اثر چمانی می‌گوید: «عنصر پرده در این کار بسیار اهمیت دارد و تنها چیزی است که در این‌کار دیده می‏شود. پرده به عنوان یک حائل و یک محافظ می‏تواند قلمداد شود. اما در این اثر، نقشی معکوس دارد و به نوعی باعث تخریب و به‏هم‏ریختگی و متلاشی شدن سوژه شده است. همان‏طور که دیدید، عنصری که پشت آن قرار گرفته، انگار توسط این پرده تکه ‏تکه شده و در حقیقت از ماهیت اصلی این پرده که یک جور محافظ و حائل است، نتوانسته بهره ببرد. کار دیگری هم در این مجموعه هست که در آن زنی برهنه دیده می‏شود که یک بال فرشته دارد و بچه‏ای هم پشت سر او قرار گرفته است.»<br /> </p> <p><img hspace="7" height="310" width="200" vspace="7" align="left" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/panteach05.jpg" />وحید چمانی توانسته از خط قرمز برهنگی در آثارش گذر کند. اصولاً عنصر برهنگی در آثار او برجسته است. چمانی درباره‌ی یکی از آثارش که برهنگی در آن نمود زیادی دارد، می‌گوید: «این تابلو یک حس متناقض را به بیننده القاء می‏کند. وقتی مخاطب به کار نگاه می‏کند، در نظر اول نمی‌تواند دقیقاً برداشت مستقیمی بکند. او نمی‌تواند تشخیص بدهد که سوژه‏ای که در این اثر خلق شده، یک قدیسه است یا یک زن هرزه و بدکاره. وجود بالی که پشت سوژه است و هاله‏ای که پشت سر او قرار گرفته، به نوعی ارجاع به قدیسه بودن آن زن دارد. اما در همان حال برهنگی و نوع پوشش زن او را نامتعارف جلوه می‌دهد و در مجموع به روسپی بودن او اشاره دارد. بچه‌ای که‏ پشت این سوژه قرار گرفته، یعنی مثل این است که پشت او پنهان شده، مثلاً به او اعتماد کرده و می‏خواهد به او پناه ببرد، آینده‌ی این شخص را نمادین می‌کند. مایل بودم این پرسش را در مخاطب برانگیزم که این بچه به کدام وجه آن زن پناه برده؛ به وجه مقدس و قدیسه بودن‏اش، یا به روسپی‏گری‏اش. می‌خواستم مخاطب از خودش بپرسد که آینده‏ی این نسل چه خواهد شد.»</p> <p> </p> <p>نوعی نسبی‏گرایی در این اثر وجود دارد. نسبی‌گرایی در این مفهوم که به‌طور مطلق نمی‌توان آن را دید و نمی‌توان گفت این زن به‌طور مطلق فرشته یا روسپی است. در نتیجه انسان‏ها را هم می‏توان آمیختگی از این دو عنصر متضاد دید. به این جهت در اثر حالت مطلق‌گرایی بین قداست و روسپی‏گری به‌تدریج مرز بین بین این دو نیز کم کم محو می‌شود. عنصر پرده در این اثر را شاید بتوان به محدودیت‏های اجتماعی تعبیر کرد و این‏که چنین محدودیت‏هایی در اجتماع انسان‏ها را از ریخت می‌اندازد. نظر وحید چمانی را درباره‌ی این موضوعات می‌پرسم. او پاسخ می‌دهد: «مطمئناً همین‏طور است. حداقل این است که آن ظاهر حقیقی‏شان را نشان نمی‏دهد و سعی می‏کند به شکلی آن را تغییر بدهد. این پرده همان‏طور که گفتم، فقط نقش محافظ و حائل را ایفا نمی‏کند، بلکه نوعی تغییر در ماهیت و هویت سوژه‏ای که پشت آن قرار گرفته، ایجاد می‏کند و شکل خودش را به او تحمیل می‏کند. جدای از این‏که نقش خودش را بخواهد ایفا کند. »</p> <p> </p> <p><strong>صداقت هنرمند و مقاومت در برابر پسند بازار</strong></p> <p> </p> <p><img height="273" width="200" align="right" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/panteach06_0.jpg" />وحید چمانی همه وقت خود را در آتلیه به نقاشی می‌گذراند و یک روز نیز در دانشگاه نقاشی تدریس می‌کند. او چه تجربه‌ای در این مدت اندوخته و اگر بخواهد تجربه‌اش را به جوانانی که به هنر نقاشی علاقه دارند، انتقال دهد، به آنها چه توصیه‌ای می‌کند؟ چمانی می‌گوید: «آن‏چه برای خلق یک اثر بسیار اهمیت دارد، این است که دست‌کم برای خود هنرمند قانع‏کننده باشد و بتواند تا حدودی مخاطب را جذب خودش کند. برای همین هنرمند اصولاً می‌بایست هنگام خلق اثر و پیش از آن نیز، در تصمیم گرفتن برای خلق اثر مورد نظرش، صادقانه رفتار کند و آن‏چه را در محیط مشاهده می‌کند و آن احساسی را که بدون دخالت هر تفکر خارجی و شخصاً برای خودش ایجاد می‏شود، بتواند در اثرش بازآفرینی کند و علاوه بر این توانایی انتقال مستقیم آن را روی بوم نقاشی داشته باشد. فکر می‏کنم این رمز موفقیت برای هر کسی است که کار هنری می‏کند.»</p> <p> </p> <p>از وقتی که بازارهای خاورمیانه و بازارهای جهانی بر روی آثار نقاشان ایرانی باز شده است، این ‏نگرانی وجود دارد که نقاشان نه برای هنر، بلکه برای بازار نقاشی کنند. وحید چمانی می‌گوید: «بله این نگرانی وجود دارد. به‏خاطر این‏که بعد از مدتی، کارهایی که هنرمندان خلق می‏کنند، جنبه‏ی سفارشی پیدا می‏کند و کاری را انجام می‏دهند که خریدار غربی بپسندد، یا خریدارهایی را خوش بیاید که در خاورمیانه زندگی می‌کنند. این اتفاق افتاده و اتفاق خوشایندی هم نیست. اما دست‌کم در ارتباط با کار خودم، من پیش از این تحولات هم به همین شیوه نقاشی کرده‏ام. گرچه در ابتدا که با این روش کارم را شروع کردم، آثارم به هیچ عنوان مورد پسند خیلی از گالریست‏ها و حتی کلکسیونرها نبود. به‏خاطر تلخ بودن موضوع، سیاه بودن و کدر بودن رنگ‏ها، شاید خیلی هم جذب‏شان نمی‏‏کرد. اما به‏مرور زمان، مخاطب احساس خوبی با کارهای‏ام برقرار کرده است. من هیچ‏وقت فریب بازار را نخوردم و امیدوارم در آینده هم این اتفاق برایم نیفتد.» </p>
پانتهآ بهرامی -در آثار وحید چمانی، هنرمند نقاش مقیم تهران فضایی خاکستری، پوشیده از غم در پرسشی بیانتها و به موازات آن، به زیر سئوال بردن هرآنچه نرم بوده، در ترنم درهمآمیختگی انسان و حیوان، تنیدگی قداست و هرزگی، بههمپیچیدگی زشتی و زیبایی، سنت و مدرنیته و خیر و شر موج میزند..
«منتظرم تحولی در آثارم بهوجود آید»
در ماه مارس امسال، در نگارخانهی «هنر خاورمیانه» نیویورک، نمایشگاهی از آثار وحید چمانی به نام «اسید آمینه» برگزار شد. این نمایشگاه با استقبال هنردوستان روبرو گشت. همهی نمایشگاههای وحید چمانی «اسید آمینه» نام دارند. او دربارهی شیوهی نامگذاری نمایشگاههایش میگوید: «اسید آمینه صرفاً اسم نمایشگاه نیست. در مجموعهای که من کار میکنم، تمام آثارم با نام اسید آمینه ارائه میشود. برای همین، حالا فعلاً مصمم هستم با همین عنوان ادامه بدهم. بهخاطر اینکه دغدغهای روی این موضوع دارم که هنوز حل نشده و ترجیح میدهم همچنان با همین عنوان نمایشگاههایم برگزار شوند».
اما سرچشمهی این دغدغه چیست؟ وحید چمانی دراینباره معتقد است: «تشابهای در تمام آثارم وجود دارد. میخواهم ارتباط آنها با عبارت «اسید آمینه» ایجاد شود و تا فضای این آثار تغییر نکند، ترجیح میدهم عنوان آنها را به هیچوجه تغییر ندهم. منتظر تحولی در این آثار هستم. با ایجاد این دگرگونی میتوانم در عنوان آثارم هم تحولی ایجاد کنم و این عنوان را تغییر دهم.»
درهمآمیختگی انسان و حیوان در زمینهی رنگهای کدر
فضای کارهای قبلی آثار وحید چمانی نیز آمیختگی صورتهای انسان و حیوان بود. او درهمآمیختگی انسان و حیوان در آثارش را اینگونه توجیه میکند: «در مجموعهای که در این نمایشگاه دیدید، میخواستم نوعی سئوال ایجاد کنم. تضادها و تناقضاتی که در مفاهیم و حتی در تصاویر ایجاد کردهام، تردیدی برای مخاطب ایجاد میکند و سوژهها را دوگانه میبیند. در مجموع، چیزی بین حقیقت و غیرواقعی بودن مفاهیم و سوژههایی که وجود دارد؛ چیزی بین انسان بودن یا حتی شبیه بودن به یک موجود دیگر. این مسأله خیلی کمک کرده بود به ایجاد این حال و هوا، و اینکه این سوژهها درخلا قرار بگیرند. سوژهها موقعیت و ماهیت بهخصوصی از خودشان نشان نمیدهند که بتوانیم تشخیص بدهیم که ذاتاً انساناند، یعنی انسان کامل هستند، یا میتوانند موجود دیگری هم باشند.»
رنگ برجسته در آثار چمانی ترکیبی از قهوهای و کرم است که در هالهای از رنگهای کدر غوطهور است و گاهی نیز آبیهای دلتنگ در میان آن بهچشم میخورد. این هنرمند نقاش دربارهی چگونگی انتخاب رنگها میگوید: «سوژهها در شرایط خوبی قرار نگرفتهاند و موقعیت خلائی که از آن یاد کردم که چه از نظر زمان و چه از نظر مکان، سوژههای آثارم در وضعیت بیماهیت و بیهویت وجود پیدا کردهاند یا ماهیتشان توی یک شرایط بیماهیت یا بیهویت بهوجود آمده است. برای همین است که سعی میکنم رنگها را متناسب با مفاهیمی که دوست دارم به آنها اشاره کنم انتخاب کنم. در این صورت رنگهای خاکستری، تک رنگ بودن و پرهیز از رنگهای خیلی شاد و هیجانی میتواند به این مفهوم کمک کند.»
شکاف بین سنت و مدرنیته
آثار وحید چمانی بهشدت تحت تأثیر شرایط اجتماعی زمانه است. شکاف بین سنت و مدرنیته در آثار هنری او موج میزند. انسان سنتی که تلاش دارد خود را به مدرنیته آراسته کند و شخصیتهایی که در پس ظاهری که وجود حقیقیشان نیست، خود را پنهان میکنند، از درونمایههای آثار او هستند. هرچند دستمایهی نقاشیهای چمانی دوران قاجار است، اما آثار او در مجموع نشانگر دو چهرهای زیستن انسانها در جامعهی امروز ایران است. زنان قاجار و بزک آنان نیز در آثار او بهچشم میخورند. انسانهایی که در جایگاه واقعی خود قرار ندارند و دستکم تلاش میکنند ظاهری آراسته داشته باشند. وحید چمانی در اینباره معتقد است: «در مجموعهای که در این نمایشگاه داشتم، کمتر به موضوع تاریخی کار پرداختهام. بهجز یکی دو مورد، بقیهی کارها مستثنی از این ماجرا هستند. اما در یکی دو موردی هم که شما اشاره کردید، اشاره به تزئیناتی که وجود دارد، نوعی اشاره به بزک کردن و خودآرایی آدمهاییست که میخواهند از موقعیتهای واقعی که برایشان بهوجود آمده، توی آن فضاهای خاکستری و توی آن فضاهای تکرنگ و مأیوسکننده، ظاهری خوشآیند پیدا کنند، یک ظاهر امیدوارکننده که در واقع، در موقعیت واقعیشان وجود ندارد. این کارها بهطور کل، تفاوت بسیار فاحشی با مجموعهی قبلیام ندارند. اما چیزی که میتوانم به آن اشاره کنم، تفاوت رنگ در زمینهی کارهایم است و در آثار اخیرم تا حدودی رنگها روشنتر شده و در مجموع از رنگهای متنوعتری نسبت به پیش استفاده کردهام، که کاملاً پسزمینهها تیره بوده. بهاضافهی اینکه احساس تردید و آن ایجاد سئوال در این مجموعه کمی بیشتر بهچشم میخورد.»
تحریمها و غیبت هنرمند
چمانی از روش کاملاً کلاسیک نقاشی که رنگ و روغن روی بوم است بهره برده، هر چند فضای تلخ و رویکرد شدید سنت و مدرنیته در آثارش حس مدرنتری نسبت به برداشتهای تاریخی آثارش را ایجاد میکند. روز نمایشگاه در نیویورک او در تهران بود و نتوانست شخصاً همراه «اسید آمینه»هایش به نیویورک بیاید. او در مورد استقبال از نمایشگاه میگوید: «ارتباطم بهخاطر مشکلاتی که برای تماس وجود دارد، اساساً کم است. اما ایمیلهایی که داشتهام حاکی از آن است که ظاهراً استقبال خیلی خوبی از نمایشگاه شده و روز گشایش فروش هم داشته است. تعدادی کار هم رزرو شده که امیدوارم در هفتهی آینده که ادامهی نمایشگاه است، بهفروش برسد.»
چمانی توضیح میدهد که بهخاطر برخی مشکلات و موانع اداری نتوانسته در روز گشایش نمایشگاهش به نیویورک سفر کند. او میگوید: «مثل اینکه مرکز هنری خاورمیانه که برگزارکنندهی این نمایشگاه بوده، اجازهی فرستادن دعوتنامه برای من را با توجه به تحریمهایی که الان وجود دارد، نداشته است. گویا مؤسسهای که این نمایشگاه را برگزار کرده، برای اینکه برای یک هنرمند ایرانی دعوتنامه بفرستند و او را برای این نمایشگاه دعوت کند، مشکل داشته. بهخاطر همین مشکلات قانونی نتوانستند برای من دعوتنامهای ارسال کنند که من از آن طریق برای گرفتن ویزا اقدام کنم.»
گذار از برهنگی
یکی از آثار نمایشگاه تابلویی است که پردهای در آن دیده میشود و پشت آن یک نفر بهصورت خیلی کمرنگ و سایهمانند دیده میشود. دربارهی اهمیت عنصر «پرده» در این اثر چمانی میگوید: «عنصر پرده در این کار بسیار اهمیت دارد و تنها چیزی است که در اینکار دیده میشود. پرده به عنوان یک حائل و یک محافظ میتواند قلمداد شود. اما در این اثر، نقشی معکوس دارد و به نوعی باعث تخریب و بههمریختگی و متلاشی شدن سوژه شده است. همانطور که دیدید، عنصری که پشت آن قرار گرفته، انگار توسط این پرده تکه تکه شده و در حقیقت از ماهیت اصلی این پرده که یک جور محافظ و حائل است، نتوانسته بهره ببرد. کار دیگری هم در این مجموعه هست که در آن زنی برهنه دیده میشود که یک بال فرشته دارد و بچهای هم پشت سر او قرار گرفته است.»
وحید چمانی توانسته از خط قرمز برهنگی در آثارش گذر کند. اصولاً عنصر برهنگی در آثار او برجسته است. چمانی دربارهی یکی از آثارش که برهنگی در آن نمود زیادی دارد، میگوید: «این تابلو یک حس متناقض را به بیننده القاء میکند. وقتی مخاطب به کار نگاه میکند، در نظر اول نمیتواند دقیقاً برداشت مستقیمی بکند. او نمیتواند تشخیص بدهد که سوژهای که در این اثر خلق شده، یک قدیسه است یا یک زن هرزه و بدکاره. وجود بالی که پشت سوژه است و هالهای که پشت سر او قرار گرفته، به نوعی ارجاع به قدیسه بودن آن زن دارد. اما در همان حال برهنگی و نوع پوشش زن او را نامتعارف جلوه میدهد و در مجموع به روسپی بودن او اشاره دارد. بچهای که پشت این سوژه قرار گرفته، یعنی مثل این است که پشت او پنهان شده، مثلاً به او اعتماد کرده و میخواهد به او پناه ببرد، آیندهی این شخص را نمادین میکند. مایل بودم این پرسش را در مخاطب برانگیزم که این بچه به کدام وجه آن زن پناه برده؛ به وجه مقدس و قدیسه بودناش، یا به روسپیگریاش. میخواستم مخاطب از خودش بپرسد که آیندهی این نسل چه خواهد شد.»
نوعی نسبیگرایی در این اثر وجود دارد. نسبیگرایی در این مفهوم که بهطور مطلق نمیتوان آن را دید و نمیتوان گفت این زن بهطور مطلق فرشته یا روسپی است. در نتیجه انسانها را هم میتوان آمیختگی از این دو عنصر متضاد دید. به این جهت در اثر حالت مطلقگرایی بین قداست و روسپیگری بهتدریج مرز بین بین این دو نیز کم کم محو میشود. عنصر پرده در این اثر را شاید بتوان به محدودیتهای اجتماعی تعبیر کرد و اینکه چنین محدودیتهایی در اجتماع انسانها را از ریخت میاندازد. نظر وحید چمانی را دربارهی این موضوعات میپرسم. او پاسخ میدهد: «مطمئناً همینطور است. حداقل این است که آن ظاهر حقیقیشان را نشان نمیدهد و سعی میکند به شکلی آن را تغییر بدهد. این پرده همانطور که گفتم، فقط نقش محافظ و حائل را ایفا نمیکند، بلکه نوعی تغییر در ماهیت و هویت سوژهای که پشت آن قرار گرفته، ایجاد میکند و شکل خودش را به او تحمیل میکند. جدای از اینکه نقش خودش را بخواهد ایفا کند. »
صداقت هنرمند و مقاومت در برابر پسند بازار
وحید چمانی همه وقت خود را در آتلیه به نقاشی میگذراند و یک روز نیز در دانشگاه نقاشی تدریس میکند. او چه تجربهای در این مدت اندوخته و اگر بخواهد تجربهاش را به جوانانی که به هنر نقاشی علاقه دارند، انتقال دهد، به آنها چه توصیهای میکند؟ چمانی میگوید: «آنچه برای خلق یک اثر بسیار اهمیت دارد، این است که دستکم برای خود هنرمند قانعکننده باشد و بتواند تا حدودی مخاطب را جذب خودش کند. برای همین هنرمند اصولاً میبایست هنگام خلق اثر و پیش از آن نیز، در تصمیم گرفتن برای خلق اثر مورد نظرش، صادقانه رفتار کند و آنچه را در محیط مشاهده میکند و آن احساسی را که بدون دخالت هر تفکر خارجی و شخصاً برای خودش ایجاد میشود، بتواند در اثرش بازآفرینی کند و علاوه بر این توانایی انتقال مستقیم آن را روی بوم نقاشی داشته باشد. فکر میکنم این رمز موفقیت برای هر کسی است که کار هنری میکند.»
از وقتی که بازارهای خاورمیانه و بازارهای جهانی بر روی آثار نقاشان ایرانی باز شده است، این نگرانی وجود دارد که نقاشان نه برای هنر، بلکه برای بازار نقاشی کنند. وحید چمانی میگوید: «بله این نگرانی وجود دارد. بهخاطر اینکه بعد از مدتی، کارهایی که هنرمندان خلق میکنند، جنبهی سفارشی پیدا میکند و کاری را انجام میدهند که خریدار غربی بپسندد، یا خریدارهایی را خوش بیاید که در خاورمیانه زندگی میکنند. این اتفاق افتاده و اتفاق خوشایندی هم نیست. اما دستکم در ارتباط با کار خودم، من پیش از این تحولات هم به همین شیوه نقاشی کردهام. گرچه در ابتدا که با این روش کارم را شروع کردم، آثارم به هیچ عنوان مورد پسند خیلی از گالریستها و حتی کلکسیونرها نبود. بهخاطر تلخ بودن موضوع، سیاه بودن و کدر بودن رنگها، شاید خیلی هم جذبشان نمیکرد. اما بهمرور زمان، مخاطب احساس خوبی با کارهایام برقرار کرده است. من هیچوقت فریب بازار را نخوردم و امیدوارم در آینده هم این اتفاق برایم نیفتد.»
نظرها
نظری وجود ندارد.