ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

دیداری بی‌معنا در پرتو مناقشه اسرائیل-فلسطین

ماه عسل سوررئالیستی ترامپ و نتانیاهو

نتانیاهو دیدارش با ترامپ را سرآغاز دورانی تازه دانسته ، اما اغلب رسانه‌های اسرائیلی در یک مورد باهم اتفاق نظر داشتند: پوچی و بی‌معنای این دیدار، علی‌رغم نمایش همسویی دیدارکنندگان

پانزدهم فوریه، دونالد ترامپ، مستأجر جدید کاخ سفید برای اولین بار به طور رسمی نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو را به حضور خود پذیرفت. نتانیاهو دیدارش با ترامپ را سرآغاز دورانی تازه دانسته است، اما اغلب مطبوعات اسرائیلی در واکنش به این اتفاق در یک مورد باهم اتفاق نظر داشتند: پوچی و بی‌معنایی اولین ملاقات این دو مسئول سیاسی اسرائیل و آمریکا، درعین نزدیکی حرفها و گفتارشان. رسانه‌های فلسطینی‌ها، در مقابل، هنوز موضع روشن و واحدی ندارند و منتظر ببینند این ملاقات در عمل چه معنا و پیامدهایی خواهد داشت.

چک سفید در ماه عسل، اما شاید جعلی

رُن بن-ییشایی در «یِدیوت اَحَرونوت» گفته است که در این دیدار «به منظور برجسته کردن تفاوت دوران جدید با هشت سال دوره ریاست جمهوری اوباما، آداب و مناسک خاصی اجرا شد. برای نتانیاهو فرم بیشتر از محتوا اهمیت داشت؛ او می‌خواست به افکار عمومی اسرائیل و فلسطین نشان دهد که اسرائیل و ایالات متحده از نو به ماه عسل رفته‌اند.»
بن کسپیت نیز در روزنامه «ماریو» نوشته است:
«این ملاقات وجهی سورئالیستی داشت. ترامپ در مسیری با بالا و پایین‌های غیرمنتظره دارد حرکت می‌کند؛ رئیس جمهور آمریکا در حال حاضر هیچ خط مشخصی در مورد درگیری اسرائیل و فلسطین ندارد. ترامپ در نگاه اول، بی آنکه حرفی در مورد شرایط خروج از بحران اسرائیل-فلسطین به زبان آورد، چکی سفید برای نتانیاهو امضا کرده است. اما با شناخت روانشناسی غیرقابل پیش‌بینی شخصیت ترامپ، این چک سفید هم می‌تواند جعلی باشد.»
باراک راوید همصدا با همکاران دیگر خود نیز در روزنامه «هارتض» تاکید کرده است که «کنفرانس مطبوعاتی شاعرانه‌ای که ترامپ و نتانیاهو ما را به آن دعوت کرده بودند، مشخصاً این طوری برنامه‌ریزی شده بود که هم اختلاف‌های نخست‌وزیر اسرائیل را با ترامپ رو نیاید و آشکار نشود و هم عدم انسجام و ناواردی رئیس جمهور آمریکا مخفی بماند.»

واگرایی‌های واقعی در پس نمایش همگرایی

ارکستر صاحب‌نظران همصدا بر این باور‌اند که اختلافاتی اساسی میان این دو رهبر سیاسی وجود دارد. ترامپ و مردانش در حدفاصل کمپین انتخاباتی و ورود به کاخ سفید با طعم واقعیت آشنا شده و محدودیت‌های ریختن آب در شراب را فهمیده‌اند. گواه آن، عقب‌گردهای ترامپ در نسبت با چین و خصوصاً روسیه است (که الحاق کریمه به آن در گلوی حزب جمهوری‌خواه مانده است). پس دلیلی وجود ندارد که اختلافات اسرائیل و مسئولان سابق دولت آمریکا یک‌شبه با کیمیا و جادو ناپدید شود. اختلاف اصلی به طور مشخص در مورد شهرک‌سازی‌های اسرائیل است که همین تازگی ترامپ آن را اقدامی بی‌موقع خوانده بود.
بن کاسپیت با درنگ بر سکانس طولانی‌ای که طی آن ترامپ متظاهرانه به سوی نتانیاهو چرخیده، نوشته است:
«ترامپ بی‌وقفه بر عبارت "دو طرف" تاکید می‌کرد و البته ناگهان برگشت و به نتانیاهو گفت: " به نظر نمی‌رسد شما چندان از ایده مذاکرات خوشحال باشید. " سؤال مربوط به انتقال سفارت آمریکا از اورشلیم نیز به شکلی محتاطانه بی‌جواب گذاشته شد.»

کنفرانس خبری مشترک دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو در کاخ سفید

البته دونالد ترامپ این احساس را به وجود آورد که سیاست دیپلماتیک آمریکایی‌ها را در سه دهه گذشته کنار گذاشته است؛ او اعلام کرد که راه‌حل مرجح دو کشور، یا هر طرح دیگری که مورد توافق طرفین باشد، مورد تأیید واشنگتن نیز خواهد بود؛ «یک دولت یا هر راه‌حل دیگی وقتی معنا دارد که دو طرف با هم به توافق رسیده باشند.»
باراک راوید، روزنامه‌نگار هاآرتض، این طوری این مسأله را توضیح می‌دهد: «فلسطینی‌هایی که طالب یک دولت واحد برمبنای اصل یک خانه و یک صدا هستند، حالا روی ابرها هستند. راستهای افراطی مثل نفتالی بنت و افراطی‌های لیکود هم دارند روی پشت‌بامها می‌رقصند. تئودور هرتزل، زاف جابوتینسکی و داوید بن گوریون [پدران بنیانگذار دولت اسرائیل و صهیونیسم] نیزمی‌توانند بروند درقبرهایشان با آرامش بخوابند. اما اشتباه نکنید. این پشتک وارو و تغییر رویکرد آمریکایی بیشتر نشان دهنده تناقضات، هرج و مرج و جهالتی است که درحال حاضر برای دولت ترامپ حاکم است. دیر یا زود، ترامپ گرفتار واقعیتهای خاورمیانه و ستیز اسرائیل-فلسطین خواهد شد.»
بن کسپیت نیز نظری جز این ندارد، وقتی می‌نویسد: «ترامپ می‌گوید رویایش امروز توافقی مورد قبول اسرائیل و فلسطین است، اما بعید است این رویا چندان دیر بپاید؛ ترامپ هم ناگزیر خواهد همچون پیشینیانش، دست خود را آلوده کند.»
رن بن-ییشایی در پایان یادآوری، تکرار و تأکید می‌کند که رئیس دولت جدید ایالات متحده به سرعت متوجه خواهد شد که شکست در حل و فصل مناقشه اسرائیل و فلسطین می‌تواند تأثیری منفی بر منافع ایالات متحده در خاورمیانه داشته باشد.
«اگر ترامپ واقعاً درصدد تقویت محور ضد ایرائی است و بر آن است که بر سر راه توافق هسته‌ای سنگ‌اندازی کند، چاره‌ای نخواهد داشت جز آنکه به مصری‌ها، دولتهای خلیج فارس و به ویژه عربستان سعودی، که مبتکر طرح صلح اتحادیه عرب (۲۰۰۷) است، اطمینان و تعهد دهد. ترامپ نمی‌تواند در طولانی مدت گوش خود را بر سعودی‌ها ببندد و خود را به ناشنوایی بزند. به طور کلی، در مقابل ترامپ، شخصیتی که مفتخر به عملگرایی و هنر مذاکره خویش است، نتانیاهو در میان مدت،در مقایسه با دوران اوباما شرایط دشواتری خواهد داشت.»

 در جستوی زمان از دست رفته برای فلسطین

در آن سوی صحنه، رسانه‌های فلسطینی هنوز واقعاً در مقابل مواضع ترامپ به ویژه در خصوص کنارگذاردن راه‌حل دو دولت (همچون تمهیدی برای حل و فضل مناقشه اسرائیل-فلسطین) واکنش و فعالیت گسترده‌ای نداشته‌اند. در سرمقاله بدون امضا «القدس» اورشلیم با لحنی آمیخته به حسرت و اضطراب آمده است که «فلسطینی‌ها سالهای زیادی را سرگرم مذاکرات از دست دادند و به پروژه تشکیل دولت خود در ۲۲ درصد سرزمین فلسطین تاریخی تن دادند و آن را پذیرفتند»؛ سالها و سالها مذاکره صرفاً برای اینکه امروز  را در تنگنای راه‌حل یک دولت قرار بگیرند؛ راه‌حلی که شایسته نام آپارتاید است.
با لحنی کمتر گزنده، عبدالمجید سلیمان در «الایام» رام الله بر آشوبی تأکید کرده است که ترامپ در ایالات متحده به وجود آورده؛ سلیمان ضمن تصدیق و تحسین مقاومت آمریکایی‌ها در برابر تصمیمات ترامپ نتیجه گرفته استکه «اختلاط و امتراج میان نتایاهو و [رئیس‌جمهور بی‌اعتباری همچون] ترامپ ضرورتاً چیز بدی نیست و می‌تواند در خدمت منافع فلسطینی‌ها قرار گیرد.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • فرهاد - فریاد

    همیشه جمهوریخواهان رابطه ی خوبی با اسرائیل نداشته اند و همیشه تندروهای اسرائیلی به سرعت با میانه روها جایگزین می شوند تا اختلافات اسرائیل و جمهوریخواهان را تقلیل دهد ولی ترامپ قرار است زیاد خودش را درگیر موضوع اسرائیل و فلسطین نکند تا موضوعات شمال افریقا شرق اوکراین خاورمیانه و بخصوص سوریه عراق و در راس آن ایران را حل و فصل نماید در پس ذهن ترامپ موضوع حمله ی موشکی به ایران بسیار جاافتاده است و به همین دلیل نتانیاهو تا آن زمان یعنی حمله به ایران یا منتفی شدن حمله به ایران هر مانوری که علاقه دارد می تواند انجام دهد .

  • Israel is Iranian friend and allys

    شما به این سخنان بنی صدر گوش کنید در مورد اصلاح ناپذیر بودن و زورگو بودن و وابسته بودن ولایت فقیه و چگونگی روند نابود کردن منابع ملی ایران برای سوریه و عراق و فلسطین و یمن و باج دادن به روسیه ، چین و هند و اینکه ج ا در رویای ابر قدرت شدن در منطقه چه گونه دارد ولخرجی میکند بدون آنکه بفهمد که قدرت خرج نمی کند جمع میکند . آنوقت میفهمید چرا همه رسانه های فارسی زبان با بودجه کشورهای غربی بنی صدر را سانسور میکنند . تا بدانید مارکسیست های روسی چرا از بنی صدر وهشت داشته اند و دارند و خواهند داشت. مردم ریشه استقلال و آزادی و توسعه اقتصادی در آگاهی است . بنی صدر به شما آگاهی میدهد که بازیچه نقشه های قدرتمدارانه ولا یت فقیه روسی و ارباب آنها روسیه و کارگزاران آنها مارکسیست های روسی و ملی مذهبی روسی و اصلاح طلب نشوید و به این بازی بد و بدتر خاتمه دهید ***

  • منوچهر

    خارج از چارچوب مذاکرات بی بی و ترامپ واقعیتهای دیگری نیز باید محاسبه شود . 1 در انتخابات ریاست جمهوری امریکا که منجر به برنده شدن ترامپ گردید لابی یهودی پر نفوذ امریکا از رقیب ترامپ حمایت کرد و رسما این هیلاری بود که منافع اسرائیل را تضمین میکرد و شوهرش در مراسم تدفین پرز هم سخنران بود و هم یک روز بیشتر از اوباما عزاداری کرد و مشکل بتوان باور کرد که حمایت لابی یهودی ورسما اسرائیل از هیلاری کلینتون از ذهن ترامپ پاک شود . 2 ترامپ یک کاسب است و قانون دادو ستد را رعایت میکند بنابرین نمیتوان باور داشت که چون دولت اوباما خزانه را به اسرائیلی ها ببخشد وانهم در شرائطی که بدهی های فدرال مرزهای اقتصادی را در نوردیده وبهره های 5 درصدی ان در شرائط کنونی سالیانه 1000 ملیارد دلار بقرای امریکا تمام میشود ومحل دادو ستد هم مخفی وبین دولتی نیست بلکه در وال استریت و روزانه انجام میشود . اگر خانم کلینتون بکاخ سفید میامد ممکن بود همچنان حاتم بخشی را ادامه دهد ولی شخصی مثل ترامپ که بدنبال تصرف چاههای نفت عراق برای جبران هزینه های لشکر کشی وسقوط صدام است مشکل میتوان تصور کرد که بازهم هزینه های جنگی اسرائیل را تقبل کند . ممکن است تصور شود که نئوکانها همچنان طرفدار پرداخت هزینه های اسرائیل باشند ولی پر نفوذان این طیف دارند نشان میدهند که صرفه جوئی نظامی را مد نظر قرار داده اند. ناتانیاهو بر طبل ضد ایران میکوبد ولی نتوانسته است از ان استفاده کامل را ببرد زیرا کشورهای منطقه مورد اعتمادش مثل اردن هم اکنون در بحران هویتی قرار گرفته اند و ریزش حکومت انها قابل روئیت است . لبنان نیز از مسیر خارج شده و سوریه هم حامی تازه ای پیدا کرده است که همه درگیرهای قبلی را بحاشیه رانده است . اسرائیل همچنان قوی مانده است ولی نمیتواند از جیب دیگرا ن ولخرجی کند.