ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

وقتی حاتمی‌کیا هم اعتراض می‌کند

<p>هوشنگ رضوانی ـ &nbsp;فرش قرمز جشنواره&zwnj;های خارجی هیچ&zwnj;گاه پیش پای او پهن نشده. با این وجود مطرح شدن نامش همیشه موجی از جنجال را در سینمای ایران به دنبال داشته. چه آن هنگام که فیلم&zwnj;هایش مصائب رزمندگان در جنگ و سال&zwnj;های پس از آن را روایت می&zwnj;کرد و چه حالا که معضلات اجتماعی را به تصویر می&zwnj;کشد.</p> <p><br /> &laquo;ابراهیم حاتمی کیا&raquo; کارگردانی از نسل سینماگران پس از انقلاب است. می&zwnj;گوید علا&zwnj;قمند است که به حوزه&zwnj;های پرتنش سرک بکشد و برداشت&zwnj;های شخصی&zwnj;اش از شرایط موجود در هر عصر را به تصویر بکشد. شاید به همین دلیل است که همیشه مضامین فیلم&zwnj;هایش بیشتر از ابعاد فنی آن مورد توجه منتقدان قرار گرفته.</p> <p><br /> او می&zwnj;گوید هرگز به خواست کسی فیلم نمی&zwnj;سازد. اگر با ندادن مجوز و یا سنگ&zwnj;اندازی بر سر راه، مانع از فیلم&zwnj;سازی&zwnj;اش بشوند، کوتاه نمی&zwnj;آید و هر جا که فشار بر او بیشتر شود، غیر مستقیم&zwnj;تر حرفش را می&zwnj;زند. اما حتماً حرفش را می&zwnj;زند.</p> <p><br /> نوزده ساله بود که وارد عرصه&zwnj; فیلم&zwnj;سازی شد. نمایش&zwnj;نامه&zwnj;نویسی و فیلم&zwnj;های کوتاهی که درباره&zwnj;ی جنگ ساخت، از نخستین تجربیاتش بود. نخستین فیلم بلندش با عنوان &laquo;هویت&raquo; را به سفارش شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی ساخت. او در این فیلم می&zwnj;کوشید فضایی واقع&zwnj;گرایانه از گرایش&zwnj;های سیاسی در سال&zwnj;های دهه شصت را به&zwnj;دست دهد. سپس تصمیم گرفت به آن چه که تجربه کرده بود بازگردد. با &laquo;دیده&zwnj;بان&raquo; و &laquo;مهاجر&raquo; خیلی زود با سینمای جنگ عجین شد. اگرچه او در&zwnj;&zwnj; همان سال&zwnj;ها روایتگر مستندات جبهه نیز بود.</p> <p><br /> در ابتدای دهه هفتاد &laquo;وصل نیکان&raquo; را ساخت. فیلمی متناسب با حال و هوای دوران پس از جنگ و تأثیرآن در زندگی عادی مردم. حاتمی&zwnj;کیا همچون بسیاری از فیلمسازان جنگ، نوستالژی آن دوران را با خود حمل می&zwnj;کرد.</p> <p><br /> جنگ تمام شده بود و هنگامه &laquo;زندگی&raquo; فرا رسیده بود. کسانی که سال&zwnj;های متمادی را در نبرد با دشمن گذرانده بودند حالا می&zwnj;بایست به شهر بازمی&zwnj;گشتند و زندگی را تجربه می&zwnj;کردند. حاتمی&zwnj;کیا نگران بود که مردم این رزمندگان را فراموش کنند. &laquo;از کرخه تا راین&raquo; اعتراض به فراموش&zwnj;کاری جامعه بود. او برای نشان دادن این اعتراض ابایی نداشت که از خطوط قرمز هم عبور کند. گذشتن از خطوط قرمز اما نه تنها سانسور بخش&zwnj;هایی از فیلم را به همراه داشت بلکه با اعتراض طیفی از جانبازان و خانواده&zwnj;های آنان و همچنین متولیان سینمای وقت رو&zwnj;به&zwnj;رو شد.</p> <p><br /> &laquo;برج مینو&raquo; فیلمی در تاریکی بود. فیلمی که می&zwnj;خواست نمایشگر دورانی باشد که به گمان حاتمی&zwnj;کیا تلخ و سیاه بود.</p> <p><br /> فریاد اعتراض حاتمی&zwnj;کیا در &laquo;آژانس شیشه&zwnj;ای&raquo; اما نمادی از آغاز تغییر دیدگاه در خود او بود. آنجا که رزمندگان جنگ را در نقش&zwnj;های گوناگون از مربی تا مقام مسئول امنیتی رو&zwnj;به&zwnj;روی هم قرار می&zwnj;داد و در دیالوگ&zwnj;های فیلم تضاد آشکار میان دو عصر را به تصویر می&zwnj;کشید. &laquo;عصر ایثار&raquo; و &laquo;عصر زندگی&raquo;. آژانس شیشه&zwnj;ای سال&zwnj;ها فیلم محبوب سیمای جمهوری اسلامی برای نمایش در روزهای نزدیک به هجدهم تیرماه بود.</p> <p><br /> &laquo;روبان قرمز&raquo; آغاز دوره&zwnj;ای تازه در فیلم&zwnj;سازی حاتمی&zwnj;کیا بود. او در این فیلم به فضایی انتزاعی برای نشان دادن حرف&zwnj;های فلسفی روی آورد. این&zwnj;بار زن هویت پررنگ تری در فیلم او پیدا کرد. تا پیش از این مخاطب اعتراضات او جامعه&zwnj;ای بود که در حال گذار از دوره&zwnj;ای به دوره&zwnj;ای دیگر است؛ اما این&zwnj;بار به مفاهیم نو و مطرح در جامعه از جمله تقابل زن با جامعه&zwnj;ی مردسالار پرداخت. حتی فیلم بعدی او &laquo;موج مرده&raquo; نیز به این مضمون می&zwnj;پرداخت و همزمان کشاکش و رویارویی دو نسل را هم نشان می&zwnj;داد. <br /> <br /> داستان &laquo;به رنگ ارغوان&raquo; بدیع و تأثیرگذار بود. زندگی در نگاه حاتمی&zwnj;کیا ارزشمند&zwnj;تر شده. این فیلم یک عنصر اطلاعاتی نظام ایدئولوژیک را در نقش یک مأمور عاشق&zwnj;پیشه به تصویر می&zwnj;کشد و در این رهگذر حتی به خشونت عریان در بازی&zwnj;های اطلاعاتی و فرآیند &laquo;حذف&raquo; اعتراض می&zwnj;کند. رفع توقیف آن بعد از گذشت پنج سال در سال هشتاد و هشت که اکثر فیلمسازان مطرح در جشنواره فجر حضور نداشتند نیز عجیب بود. چه بسا اگر اتفاقات پس از انتخابات رقم نمی&zwnj;خورد وسینماگران با جشنواره دولتی قهر نمی&zwnj;کردند و حکومت به کمبود چهره&zwnj;های سرشناس سینمایی برنمی&zwnj;خورد، این فیلم هرگز رفع توقیف نمی&zwnj;شد.<br /> بزرگ&zwnj;ترین حاشیه &laquo;دعوت&raquo; حضور خاتمی، رییس جمهور زمان اصلاحات در اکران ویژه این فیلم بود.</p> <p>حاتمی&zwnj;کیا در &laquo;دعوت&raquo;، بی&zwnj;گدار وارد حوزه&zwnj;ای از مسائل زنان می&zwnj;شود که تجربه فیلم&zwnj;سازی&zwnj;اش را ندارد. او ناگهان ساختار ارزشی که جامعه او را با آن می&zwnj;شناسد کنار می&zwnj;گذارد و وارد حوزه&zwnj;ای می&zwnj;شود که برای او گنگ و غریب است و این غریبی را انتقال می&zwnj;دهد.</p> <p><br /> ۲</p> <p><br /> برنامه سینمایی &laquo;راز&raquo; چند ماه است که با اجرای &laquo;نادر طالب&zwnj;زاده&raquo; از شبکه چهارم سیما پخش می&zwnj;شود. او گفته با دعوت از سینماگران جنجالی قرار است برنامه&zwnj;ای متفاوت را ارائه دهد.</p> <p><br /> &laquo;گزارش یک جشن&raquo; ساخته&zwnj;ی اخیر حاتمی&zwnj;کیا مدتی&zwnj;ست در انتظار نوبت اکران به&zwnj;سر می&zwnj;برد و این اتفاق، دلیل اصلی حضور او در این برنامه بود. فیلمی که اتفاقات سیاسی دو سال اخیر را مد نظر دارد. پنج&zwnj;شنبه یازدهم فروردین، حاتمی&zwnj;کیا در این برنامه بر روی&zwnj;&zwnj; همان صندلی نشست که چند هفته قبل &laquo;اسدالله نیک&zwnj;نژاد&raquo; نشسته بود. نیک&zwnj;نژاد کارگردانی&zwnj;ست که به ساخت فیلم&zwnj;های نیمه پورنو درهالیوود شهرت دارد. اما حاشیه حضور حاتمی&zwnj;کیا در &laquo;راز&raquo;، آن&zwnj;قدر زیاد بود که نام نیک&zwnj;نژاد و دیگران را تحت&zwnj;الشعاع قرار داد.</p> <p><br /> حاتمی&zwnj;کیا پیش&zwnj;تر گفته بود که فیلم&zwnj;هایش را در دل بحران می&zwnj;سازد؛ بحرانی که همیشه با او همراه بوده. از ساخت اولین فیلمش تاکنون. اما این&zwnj;بار جنس بحران متفاوت است. هنگامی که انتقاد&zwnj;ها از زبان فردی که خودش را نه اپوزیسیون و نه پوزیسیون می&zwnj;داند بیان می&zwnj;شود، کار را برای مسئولین فرهنگی نظام سخت&zwnj;تر می&zwnj;کند. نظامی که برای ساخت فیلم&zwnj;نامه اخیر او درباره زندگی &laquo;مصطفی چمران&raquo; بودجه&zwnj;ای را اختصاص نمی&zwnj;دهد و او ناگزیر با تهیه کننده&zwnj;ای غیردولتی وارد مذاکره می&zwnj;شود. نظامی که هنوز هم او خودش را درون آن تعریف می&zwnj;کند و با توجه به سابقه&zwnj;اش کسی نمی&zwnj;تواند این ادعا را رد کند که اگر می&zwnj;توانست این&zwnj;کار را می&zwnj;کرد. سایت&zwnj;های دولتی اگرچه نمی&zwnj;توانند سابقه حاتمی&zwnj;کیا را زیر سؤال ببرند، اما با زدن تهمت&zwnj;هایی چون &laquo;نفاق&raquo; او را چنان عصبانی می&zwnj;کنند که چنین اعتراض می&zwnj;کند: &laquo;تحمل نظام کم است و ما در ساختار آن جا نمی&zwnj;گیریم.&raquo; و در ادامه هشدار می&zwnj;دهد: &laquo;فضای فرهنگی را امنیتی نکنیم این&zwnj;کار خطرناک است .&raquo; نظامی که نظامیان بانی فرهنگی آن شده&zwnj;اند و به&zwnj;گفته&zwnj;ی حاتمی&zwnj;کیا: &laquo;چون قدرت دارد حرفش را پیش می&zwnj;برد&raquo;</p> <p><br /> تنگ&zwnj;تر شدن حلقه خودی&zwnj;ها و دور شدن جمع عقلا از تصمیم&zwnj;گیری&zwnj;های فرهنگی فیلمسازان درون نظام را هم به اعتراض واداشته است. حاتمی&zwnj;کیا هیچ&zwnj;گاه منتقد بیرونی نظام نبوده. برای همین است که ساختارهای قدرت تحمل گوشه و کنایه&zwnj;های او را داشتند. کسی که دوربین به دست گرفته و خطوط مقدم را به چشم دیده به&zwnj;راحتی از اعتقادات خود دست برنمی&zwnj;دارد و این درست&zwnj;&zwnj; همان چیزی&zwnj;ست که متولیان نظامی فرهنگ از آن بیم دارند. بیم بر ملا شدن و به حرف آمدن اشخاصی که تحملشان زیاد است. اما صبر آنها هم تمام شده و اکنون آنها هم خواستار&laquo;اصلاح&raquo; نظام هستند در فضایی که به گفته&zwnj;ی حاتمی&zwnj;کیا در آن &laquo;جای آدم&zwnj;های استخوان&zwnj;دار فرهنگی خالی&zwnj;ست.&raquo; اظهار نظرهای اخیر حاتمی کیا موجی از واکنش&zwnj;ها را به راه انداخته. از سایت&zwnj;های حامیان دولت که او را &laquo;منافق&raquo; و &laquo;خاتمی&zwnj;کیا&raquo; می&zwnj;نامند تا اظهارات احمد توکلی، نماینده مجلس که روش حاتمی&zwnj;کیا را &laquo;پیغمبرگونه&raquo; می&zwnj;خواند.</p> <p><br /> شاید در سال ۱۳۷۰ که آیت الله خامنه&zwnj;ای، رهبر ایران، دستور تأسیس موسسه فرهنگی &laquo;روایت فتح&raquo; را &zwnj;داد هرگز فکر نمی&zwnj;کرد سال&zwnj;ها بعد، ابراهیم حاتمی&zwnj;کیا، فیلمساز این گروه، در تلویزیون از حکومت انتقاد کند و خواستار اصلاحات نظام جمهوری اسلامی شود.</p>

هوشنگ رضوانی ـ  فرش قرمز جشنواره‌های خارجی هیچ‌گاه پیش پای او پهن نشده. با این وجود مطرح شدن نامش همیشه موجی از جنجال را در سینمای ایران به دنبال داشته. چه آن هنگام که فیلم‌هایش مصائب رزمندگان در جنگ و سال‌های پس از آن را روایت می‌کرد و چه حالا که معضلات اجتماعی را به تصویر می‌کشد.

«ابراهیم حاتمی کیا» کارگردانی از نسل سینماگران پس از انقلاب است. می‌گوید علا‌قمند است که به حوزه‌های پرتنش سرک بکشد و برداشت‌های شخصی‌اش از شرایط موجود در هر عصر را به تصویر بکشد. شاید به همین دلیل است که همیشه مضامین فیلم‌هایش بیشتر از ابعاد فنی آن مورد توجه منتقدان قرار گرفته.

او می‌گوید هرگز به خواست کسی فیلم نمی‌سازد. اگر با ندادن مجوز و یا سنگ‌اندازی بر سر راه، مانع از فیلم‌سازی‌اش بشوند، کوتاه نمی‌آید و هر جا که فشار بر او بیشتر شود، غیر مستقیم‌تر حرفش را می‌زند. اما حتماً حرفش را می‌زند.

نوزده ساله بود که وارد عرصه‌ فیلم‌سازی شد. نمایش‌نامه‌نویسی و فیلم‌های کوتاهی که درباره‌ی جنگ ساخت، از نخستین تجربیاتش بود. نخستین فیلم بلندش با عنوان «هویت» را به سفارش شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی ساخت. او در این فیلم می‌کوشید فضایی واقع‌گرایانه از گرایش‌های سیاسی در سال‌های دهه شصت را به‌دست دهد. سپس تصمیم گرفت به آن چه که تجربه کرده بود بازگردد. با «دیده‌بان» و «مهاجر» خیلی زود با سینمای جنگ عجین شد. اگرچه او در‌‌ همان سال‌ها روایتگر مستندات جبهه نیز بود.

در ابتدای دهه هفتاد «وصل نیکان» را ساخت. فیلمی متناسب با حال و هوای دوران پس از جنگ و تأثیرآن در زندگی عادی مردم. حاتمی‌کیا همچون بسیاری از فیلمسازان جنگ، نوستالژی آن دوران را با خود حمل می‌کرد.

جنگ تمام شده بود و هنگامه «زندگی» فرا رسیده بود. کسانی که سال‌های متمادی را در نبرد با دشمن گذرانده بودند حالا می‌بایست به شهر بازمی‌گشتند و زندگی را تجربه می‌کردند. حاتمی‌کیا نگران بود که مردم این رزمندگان را فراموش کنند. «از کرخه تا راین» اعتراض به فراموش‌کاری جامعه بود. او برای نشان دادن این اعتراض ابایی نداشت که از خطوط قرمز هم عبور کند. گذشتن از خطوط قرمز اما نه تنها سانسور بخش‌هایی از فیلم را به همراه داشت بلکه با اعتراض طیفی از جانبازان و خانواده‌های آنان و همچنین متولیان سینمای وقت رو‌به‌رو شد.

«برج مینو» فیلمی در تاریکی بود. فیلمی که می‌خواست نمایشگر دورانی باشد که به گمان حاتمی‌کیا تلخ و سیاه بود.

فریاد اعتراض حاتمی‌کیا در «آژانس شیشه‌ای» اما نمادی از آغاز تغییر دیدگاه در خود او بود. آنجا که رزمندگان جنگ را در نقش‌های گوناگون از مربی تا مقام مسئول امنیتی رو‌به‌روی هم قرار می‌داد و در دیالوگ‌های فیلم تضاد آشکار میان دو عصر را به تصویر می‌کشید. «عصر ایثار» و «عصر زندگی». آژانس شیشه‌ای سال‌ها فیلم محبوب سیمای جمهوری اسلامی برای نمایش در روزهای نزدیک به هجدهم تیرماه بود.

«روبان قرمز» آغاز دوره‌ای تازه در فیلم‌سازی حاتمی‌کیا بود. او در این فیلم به فضایی انتزاعی برای نشان دادن حرف‌های فلسفی روی آورد. این‌بار زن هویت پررنگ تری در فیلم او پیدا کرد. تا پیش از این مخاطب اعتراضات او جامعه‌ای بود که در حال گذار از دوره‌ای به دوره‌ای دیگر است؛ اما این‌بار به مفاهیم نو و مطرح در جامعه از جمله تقابل زن با جامعه‌ی مردسالار پرداخت. حتی فیلم بعدی او «موج مرده» نیز به این مضمون می‌پرداخت و همزمان کشاکش و رویارویی دو نسل را هم نشان می‌داد.

داستان «به رنگ ارغوان» بدیع و تأثیرگذار بود. زندگی در نگاه حاتمی‌کیا ارزشمند‌تر شده. این فیلم یک عنصر اطلاعاتی نظام ایدئولوژیک را در نقش یک مأمور عاشق‌پیشه به تصویر می‌کشد و در این رهگذر حتی به خشونت عریان در بازی‌های اطلاعاتی و فرآیند «حذف» اعتراض می‌کند. رفع توقیف آن بعد از گذشت پنج سال در سال هشتاد و هشت که اکثر فیلمسازان مطرح در جشنواره فجر حضور نداشتند نیز عجیب بود. چه بسا اگر اتفاقات پس از انتخابات رقم نمی‌خورد وسینماگران با جشنواره دولتی قهر نمی‌کردند و حکومت به کمبود چهره‌های سرشناس سینمایی برنمی‌خورد، این فیلم هرگز رفع توقیف نمی‌شد.
بزرگ‌ترین حاشیه «دعوت» حضور خاتمی، رییس جمهور زمان اصلاحات در اکران ویژه این فیلم بود.

حاتمی‌کیا در «دعوت»، بی‌گدار وارد حوزه‌ای از مسائل زنان می‌شود که تجربه فیلم‌سازی‌اش را ندارد. او ناگهان ساختار ارزشی که جامعه او را با آن می‌شناسد کنار می‌گذارد و وارد حوزه‌ای می‌شود که برای او گنگ و غریب است و این غریبی را انتقال می‌دهد.

۲

برنامه سینمایی «راز» چند ماه است که با اجرای «نادر طالب‌زاده» از شبکه چهارم سیما پخش می‌شود. او گفته با دعوت از سینماگران جنجالی قرار است برنامه‌ای متفاوت را ارائه دهد.

«گزارش یک جشن» ساخته‌ی اخیر حاتمی‌کیا مدتی‌ست در انتظار نوبت اکران به‌سر می‌برد و این اتفاق، دلیل اصلی حضور او در این برنامه بود. فیلمی که اتفاقات سیاسی دو سال اخیر را مد نظر دارد. پنج‌شنبه یازدهم فروردین، حاتمی‌کیا در این برنامه بر روی‌‌ همان صندلی نشست که چند هفته قبل «اسدالله نیک‌نژاد» نشسته بود. نیک‌نژاد کارگردانی‌ست که به ساخت فیلم‌های نیمه پورنو درهالیوود شهرت دارد. اما حاشیه حضور حاتمی‌کیا در «راز»، آن‌قدر زیاد بود که نام نیک‌نژاد و دیگران را تحت‌الشعاع قرار داد.

حاتمی‌کیا پیش‌تر گفته بود که فیلم‌هایش را در دل بحران می‌سازد؛ بحرانی که همیشه با او همراه بوده. از ساخت اولین فیلمش تاکنون. اما این‌بار جنس بحران متفاوت است. هنگامی که انتقاد‌ها از زبان فردی که خودش را نه اپوزیسیون و نه پوزیسیون می‌داند بیان می‌شود، کار را برای مسئولین فرهنگی نظام سخت‌تر می‌کند. نظامی که برای ساخت فیلم‌نامه اخیر او درباره زندگی «مصطفی چمران» بودجه‌ای را اختصاص نمی‌دهد و او ناگزیر با تهیه کننده‌ای غیردولتی وارد مذاکره می‌شود. نظامی که هنوز هم او خودش را درون آن تعریف می‌کند و با توجه به سابقه‌اش کسی نمی‌تواند این ادعا را رد کند که اگر می‌توانست این‌کار را می‌کرد. سایت‌های دولتی اگرچه نمی‌توانند سابقه حاتمی‌کیا را زیر سؤال ببرند، اما با زدن تهمت‌هایی چون «نفاق» او را چنان عصبانی می‌کنند که چنین اعتراض می‌کند: «تحمل نظام کم است و ما در ساختار آن جا نمی‌گیریم.» و در ادامه هشدار می‌دهد: «فضای فرهنگی را امنیتی نکنیم این‌کار خطرناک است .» نظامی که نظامیان بانی فرهنگی آن شده‌اند و به‌گفته‌ی حاتمی‌کیا: «چون قدرت دارد حرفش را پیش می‌برد»

تنگ‌تر شدن حلقه خودی‌ها و دور شدن جمع عقلا از تصمیم‌گیری‌های فرهنگی فیلمسازان درون نظام را هم به اعتراض واداشته است. حاتمی‌کیا هیچ‌گاه منتقد بیرونی نظام نبوده. برای همین است که ساختارهای قدرت تحمل گوشه و کنایه‌های او را داشتند. کسی که دوربین به دست گرفته و خطوط مقدم را به چشم دیده به‌راحتی از اعتقادات خود دست برنمی‌دارد و این درست‌‌ همان چیزی‌ست که متولیان نظامی فرهنگ از آن بیم دارند. بیم بر ملا شدن و به حرف آمدن اشخاصی که تحملشان زیاد است. اما صبر آنها هم تمام شده و اکنون آنها هم خواستار«اصلاح» نظام هستند در فضایی که به گفته‌ی حاتمی‌کیا در آن «جای آدم‌های استخوان‌دار فرهنگی خالی‌ست.» اظهار نظرهای اخیر حاتمی کیا موجی از واکنش‌ها را به راه انداخته. از سایت‌های حامیان دولت که او را «منافق» و «خاتمی‌کیا» می‌نامند تا اظهارات احمد توکلی، نماینده مجلس که روش حاتمی‌کیا را «پیغمبرگونه» می‌خواند.

شاید در سال ۱۳۷۰ که آیت الله خامنه‌ای، رهبر ایران، دستور تأسیس موسسه فرهنگی «روایت فتح» را ‌داد هرگز فکر نمی‌کرد سال‌ها بعد، ابراهیم حاتمی‌کیا، فیلمساز این گروه، در تلویزیون از حکومت انتقاد کند و خواستار اصلاحات نظام جمهوری اسلامی شود.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • کاربر marjan

    <p>آب که یکجا بماند مي گندد.چرا باید بالندگی یک انسان تا اين حد عجيب و غیر قابل تحمل باشد.چرا باید از بيم تغيير منتهی به تکامل وحشت داشت.بر سر این ملت چه آمده؟!...انگار که حلقه هايي از رشته تاریخ این ملت را ربوده اند زیرابعضی از انتقادات و ديدگاه ها حقيقتا سير قهقرايی روند تکاملي این ملت و این سرزمين را بيان ميکندکه دارد تبدیل به اپیدمی و از آن نگران کننده تر به زعم بانیان و متولیان اش به امری منحصر به فرد تبدیل می شود.ظاهرا این گسست دنباله دار, سرنوشت محتوم ملت هايی است که در جزيره تنهايی خود زندگی مي کنند و از رابطه چهره به چهره و همزيستی مسالمت آميز با فرهنگهاي متفاوت محروم هستند. </p>

  • rashid

    <p>عذر می خواهم کامنت قبلی من فارسی نبود<br /> این مورد که نویسنده اشاره داشته که ایشون منتقد درون نظام هستند نکته مهمی بود<br /> تحلیل موجز فیلم های مهم ایشان و نقد تفکر دوره های مختلف فیلسازی حاتمی کیا از جمله نکات قابل توجه مطلب بود<br /> ممنون</p>