ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های بامداد

<p>رها کردن دو بیمار در بیابان و کدام وحدت از موضوع&zwnj;های سرمقاله روزنامه&zwnj;های بامداد امروز ايران است.</p> <!--break--> <p><br /> <strong>رها کردن دو بیمار در بیابان</strong><br /> سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان &laquo;به صدای زنگ&zwnj;ها گوش بسپاريم&raquo; در مورد رها کردن دو بیمار توسط کارکنان بیمارستانی در تهران در بیابان است.</p> <p>&nbsp;</p> <p>نويسنده سرمقاله ابتکار نوشته است: &laquo;زنگ&zwnj;ها به صدا در می&zwnj;آيند. گوش&zwnj;ها گويی کشتزار پنبه شده&zwnj;اند و آن&zwnj;چنان&zwnj;که بايد نمی&zwnj;شنوند. اين روزها هشدارها اگر در عرصه سياست باشد، هم هشداردهنده&zwnj;ها فراوان&zwnj;اند و هم اخطارشنوندگان بسيار. ازآن&zwnj;رو که سياست، ويترين جامعه سياست&zwnj;زده ما شده و چنان با آب و نان گره خورده است که برکناری معاون يک بخشداری در گوشه&zwnj;ای دورافتاده از کشور هم برای خودش خبری می&zwnj;شود در سطح رسانه&zwnj;های سراسری. زنگ&zwnj;ها اما اگر در حوزه&zwnj;های فرهنگ و جامعه باشد، گويی روی silent تنظيم شده&zwnj;اند و تنها به تکانه&zwnj;هايی از سر ناچاری بدل می&zwnj;شوند و تا به چشم و جان فرد يا جامعه نخورند و نلرزانند، کسی از آن خبردار نمی&zwnj;شود.&raquo;</p> <p>&nbsp;</p> <p>در بخشی از اين سرمقاله آمده است: &laquo;اين روزها يک خبر منتشرشده از رسانه&zwnj;ها حکايت از آن دارد که مسئولان بيمارستانی در تهران، دو نفر از بيماران خود را با لباس مخصوص و برانکارد، در کنار بزرگراهی خارج از شهر رها کرده&zwnj;اند و اين دو به مدد راننده کاميونی به زندگی برگشتند. اين خبر در هر کجای دنيا می&zwnj;توانست چند استعفا و برکناری و استيضاح را به دنبال داشته باشد؛ اما اينجا ايران است و روش کار بدين&zwnj;گونه است: اول همه&zwnj;چيز تکذيب می&zwnj;شود و منتشرکنندگان خبر به شکايت تهديد می&zwnj;شود؛ دوم قربانيان به&zwnj;شدت انکار می&zwnj;شوند به&zwnj;گونه&zwnj;ای که خودشان نيز در وجود خود ترديد می&zwnj;کنند؛ سوم اوليای امور آهسته&zwnj;آهسته واقعيت را يواشکی می&zwnj;پذيرند، به&zwnj;طوری&zwnj;که اگر دوباره لازم شد، بتوانند تکذيب و انکار کنند؛ چهارم قول پيگيری می&zwnj;دهند؛ پنجم خلبان هواپيما و راننده قطار و اتوبوس (و اينجا آمبولانس) مقصر خوانده می&zwnj;شوند؛ ششم (ديگر ششم ندارد تا همين&zwnj;جا کافی است، مسئولان هزارجور گرفتاری دارند!).&raquo;</p> <p>&nbsp;</p> <p>در ادامه سرمقاله می&zwnj;خوانيم: &zwnj;&laquo;مجلس و استيضاح پيشکش! چرا در نماز جمعه&zwnj;ها، مسئولان اين اتفاقات بازخواست نمی&zwnj;شوند؟ چرا صداوسيما که چاله&zwnj;های خيابانی در لندن را گزارشی کرده و در پربيننده&zwnj;ترين ساعت&zwnj;های شب به بينندگان خود حقنه می&zwnj;کند، دراين&zwnj;باره ساکت است؟ يا با تأخير و تنها برای خالی&zwnj;نبودن عريضه وارد می&zwnj;شود؟ چرا اين&zwnj;همه تريبون، رسالت خود را تنها در عرصه سياسی جست&zwnj;وجو می&zwnj;کنند؟&raquo;</p> <p>&nbsp;</p> <p>نويسنده سرمقاله ادامه داده: &laquo;هر اتفاقی از اين&zwnj;دست زنگی است که طنين صدايش می&zwnj;تواند تا اتفاق بعدی دوام داشته باشد و بدين&zwnj;گونه است که می&zwnj;توان صدای زنگی ممتد را در پس&zwnj;زمينه اين اتفاقات ديد. اين زنگ&zwnj;ها برای ما به صدا درمی&zwnj;آيد. برای هرکدام از منهايی که در برهه&zwnj;هايی مانند انتخابات و همايش&zwnj;های سياسی و ملی به ما بودن می&zwnj;انديشند. به صدای زنگ&zwnj;ها گوش بسپاريم.&raquo;<br /> <br /> <a target="_blank" href="http://www.ebtekarnews.com/Ebtekar/News.aspx?NID=80601" rel="noopener"><strong>متن کامل سرمقاله</strong></a><br /> <br /> <strong>کدام وحدت؟</strong><br /> سرمقاله امروز روزنامه مردم&zwnj;سالاری با عنوان &laquo;کميته&zwnj;ای برای نمايش وحدت&raquo; در مورد تشکیل کمیته ۱۳ نفره وحدت اصولگرایان است.<br /> <br /> در سرمقاله روزنامه مردم&zwnj;سالاری آمده است: &laquo;عجيب&zwnj;ترين و جالب&zwnj;ترين خبری که طی روزهای اخير در رسانه&zwnj;ها بازتاب داشته خبر اعلام اسامی قطعی ليست ۱۳ نفره کميته سه نفره اصولگرايان به محمود احمدی&zwnj;نژاد برای پيگيری اتحاد جريان اصولگرايی در انتخابات مجلس نهم بود. دليل اصرار برخی اصولگرايان برای نمايش دادن وحدتی که وجود ندارد و اميدی هم به ايجاد آن نيست، برای من مشخص نيست.&raquo;<br /> <br /> اين سرمقاله افزوده: &laquo;اگر لحن دسته&zwnj;ای از اصولگرايان را که به اصولگرايان منتقد دولت شهرت يافته&zwnj;اند طی ماه&zwnj;های اخير بررسی کنيم و انتقادات آن&zwnj;ها نسبت به دولت را بازنگری کنيم به روشنی در می&zwnj;يابيم که اصولگرايان منتقد، از اصولگرايان حامی دولت، فاصله گرفته&zwnj;اند و اين فاصله آن&zwnj;قدر عميق است که با هيچ کميته&zwnj;ای پر نمی&zwnj;شود. چگونه می&zwnj;توان باور کرد که افرادی هم&zwnj;چون حميدرسايی و مهدی کوچک&zwnj;زاده، در همان فهرست انتخاباتی باشند که افرادی همچون علی مطهری يا حتی احمد توکلی در آن حضور دارند؟ آيا می&zwnj;توان بين اين افراد، چيزی شبيه وحدت ايجاد کرد؟ پاسخ، روشن&zwnj;تر از آن است که نياز به توضيح بيش&zwnj;تری داشته باشد.&raquo;</p> <p>&nbsp;</p> <p>در ادامه سرمقاله آمده است: &laquo;از همه اين موارد مهم&zwnj;تر، ورود شخص رئيس&zwnj;جمهور به عنوان بالاترين مقام اجرايی کشور به موضوع وحدت يک جريان سياسی خاص در انتخابات مهمی هم&zwnj;چون انتخابات مجلس است. اينکه چقدر صحيح است که يک رئيس&zwnj;جمهور تا اين حد وارد مقولات مرتبط با جناح&zwnj;بندی&zwnj;های سياسی در يک انتخابات شود و اين امر آيا نمی&zwnj;تواند در ايفای وظايف اصلی يک رئيس&zwnj;جمهور خدشه&zwnj;ای وارد کند؟&raquo;</p> <p>&nbsp;</p> <p>نويسنده سرمقاله ادامه داده: &laquo;پيش از اين سابقه نداشت که يک رئيس&zwnj;جمهور، در دوره رياست&zwnj;جمهوری خود تا اين اندازه وارد مقولات سياسی جناحی شود و حتی در سياسی&zwnj;ترين دوره&zwnj;های رياست&zwnj;جمهوری ايران (یعنی) رياست&zwnj;جمهوری هفتم و هشتم که اصلاح&zwnj;طلبان، دولت را در اختيار داشتند، شاهد نبوديم که رئيس&zwnj;جمهور وقت، اين&zwnj;چنين علنی وارد مقوله انتخابات مجلس يا موارد مشابه آن شود. هر چند که ورود رئيس&zwnj;جمهور فعلی به مقوله انتخابات مجلس، نه تنها نشانه&zwnj;ای بر وحدت اصولگرايان نيست، بلکه مهر تأييدی بر امکان&zwnj;ناپذير بودن نيل به رويای وحدت است.&raquo;<br /> <br /> <a target="_blank" href="http://www.mardomsalari.com/Template1/Article.aspx?AID=16009#102953" rel="noopener"><strong>متن کامل سرمقاله</strong></a><br /> <br /> <strong>ساير مطبوعات:</strong><br /> سرمقاله امروز روزنامه تهران امروز با عنوان <a target="_blank" href="http://tehrooz.com/1390/2/5/TehranEmrooz/598/Page/1/" rel="noopener"><strong>&laquo;آژير مرگ اخلاق&raquo;</strong></a><br /> سرمقاله امروز روزنامه کيهان با عنوان <a target="_blank" href="http://www.kayhannews.ir/900205/2.HTM#other200" rel="noopener"><strong>&laquo;حذف صفر با کدام منطق اقتصادی؟&raquo;</strong></a></p>

رها کردن دو بیمار در بیابان و کدام وحدت از موضوع‌های سرمقاله روزنامه‌های بامداد امروز ايران است.

رها کردن دو بیمار در بیابان
سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان «به صدای زنگ‌ها گوش بسپاريم» در مورد رها کردن دو بیمار توسط کارکنان بیمارستانی در تهران در بیابان است.

نويسنده سرمقاله ابتکار نوشته است: «زنگ‌ها به صدا در می‌آيند. گوش‌ها گويی کشتزار پنبه شده‌اند و آن‌چنان‌که بايد نمی‌شنوند. اين روزها هشدارها اگر در عرصه سياست باشد، هم هشداردهنده‌ها فراوان‌اند و هم اخطارشنوندگان بسيار. ازآن‌رو که سياست، ويترين جامعه سياست‌زده ما شده و چنان با آب و نان گره خورده است که برکناری معاون يک بخشداری در گوشه‌ای دورافتاده از کشور هم برای خودش خبری می‌شود در سطح رسانه‌های سراسری. زنگ‌ها اما اگر در حوزه‌های فرهنگ و جامعه باشد، گويی روی silent تنظيم شده‌اند و تنها به تکانه‌هايی از سر ناچاری بدل می‌شوند و تا به چشم و جان فرد يا جامعه نخورند و نلرزانند، کسی از آن خبردار نمی‌شود.»

در بخشی از اين سرمقاله آمده است: «اين روزها يک خبر منتشرشده از رسانه‌ها حکايت از آن دارد که مسئولان بيمارستانی در تهران، دو نفر از بيماران خود را با لباس مخصوص و برانکارد، در کنار بزرگراهی خارج از شهر رها کرده‌اند و اين دو به مدد راننده کاميونی به زندگی برگشتند. اين خبر در هر کجای دنيا می‌توانست چند استعفا و برکناری و استيضاح را به دنبال داشته باشد؛ اما اينجا ايران است و روش کار بدين‌گونه است: اول همه‌چيز تکذيب می‌شود و منتشرکنندگان خبر به شکايت تهديد می‌شود؛ دوم قربانيان به‌شدت انکار می‌شوند به‌گونه‌ای که خودشان نيز در وجود خود ترديد می‌کنند؛ سوم اوليای امور آهسته‌آهسته واقعيت را يواشکی می‌پذيرند، به‌طوری‌که اگر دوباره لازم شد، بتوانند تکذيب و انکار کنند؛ چهارم قول پيگيری می‌دهند؛ پنجم خلبان هواپيما و راننده قطار و اتوبوس (و اينجا آمبولانس) مقصر خوانده می‌شوند؛ ششم (ديگر ششم ندارد تا همين‌جا کافی است، مسئولان هزارجور گرفتاری دارند!).»

در ادامه سرمقاله می‌خوانيم: ‌«مجلس و استيضاح پيشکش! چرا در نماز جمعه‌ها، مسئولان اين اتفاقات بازخواست نمی‌شوند؟ چرا صداوسيما که چاله‌های خيابانی در لندن را گزارشی کرده و در پربيننده‌ترين ساعت‌های شب به بينندگان خود حقنه می‌کند، دراين‌باره ساکت است؟ يا با تأخير و تنها برای خالی‌نبودن عريضه وارد می‌شود؟ چرا اين‌همه تريبون، رسالت خود را تنها در عرصه سياسی جست‌وجو می‌کنند؟»

نويسنده سرمقاله ادامه داده: «هر اتفاقی از اين‌دست زنگی است که طنين صدايش می‌تواند تا اتفاق بعدی دوام داشته باشد و بدين‌گونه است که می‌توان صدای زنگی ممتد را در پس‌زمينه اين اتفاقات ديد. اين زنگ‌ها برای ما به صدا درمی‌آيد. برای هرکدام از منهايی که در برهه‌هايی مانند انتخابات و همايش‌های سياسی و ملی به ما بودن می‌انديشند. به صدای زنگ‌ها گوش بسپاريم.»

کدام وحدت؟
سرمقاله امروز روزنامه مردم‌سالاری با عنوان «کميته‌ای برای نمايش وحدت» در مورد تشکیل کمیته ۱۳ نفره وحدت اصولگرایان است.

در سرمقاله روزنامه مردم‌سالاری آمده است: «عجيب‌ترين و جالب‌ترين خبری که طی روزهای اخير در رسانه‌ها بازتاب داشته خبر اعلام اسامی قطعی ليست ۱۳ نفره کميته سه نفره اصولگرايان به محمود احمدی‌نژاد برای پيگيری اتحاد جريان اصولگرايی در انتخابات مجلس نهم بود. دليل اصرار برخی اصولگرايان برای نمايش دادن وحدتی که وجود ندارد و اميدی هم به ايجاد آن نيست، برای من مشخص نيست.»

اين سرمقاله افزوده: «اگر لحن دسته‌ای از اصولگرايان را که به اصولگرايان منتقد دولت شهرت يافته‌اند طی ماه‌های اخير بررسی کنيم و انتقادات آن‌ها نسبت به دولت را بازنگری کنيم به روشنی در می‌يابيم که اصولگرايان منتقد، از اصولگرايان حامی دولت، فاصله گرفته‌اند و اين فاصله آن‌قدر عميق است که با هيچ کميته‌ای پر نمی‌شود. چگونه می‌توان باور کرد که افرادی هم‌چون حميدرسايی و مهدی کوچک‌زاده، در همان فهرست انتخاباتی باشند که افرادی همچون علی مطهری يا حتی احمد توکلی در آن حضور دارند؟ آيا می‌توان بين اين افراد، چيزی شبيه وحدت ايجاد کرد؟ پاسخ، روشن‌تر از آن است که نياز به توضيح بيش‌تری داشته باشد.»

در ادامه سرمقاله آمده است: «از همه اين موارد مهم‌تر، ورود شخص رئيس‌جمهور به عنوان بالاترين مقام اجرايی کشور به موضوع وحدت يک جريان سياسی خاص در انتخابات مهمی هم‌چون انتخابات مجلس است. اينکه چقدر صحيح است که يک رئيس‌جمهور تا اين حد وارد مقولات مرتبط با جناح‌بندی‌های سياسی در يک انتخابات شود و اين امر آيا نمی‌تواند در ايفای وظايف اصلی يک رئيس‌جمهور خدشه‌ای وارد کند؟»

نويسنده سرمقاله ادامه داده: «پيش از اين سابقه نداشت که يک رئيس‌جمهور، در دوره رياست‌جمهوری خود تا اين اندازه وارد مقولات سياسی جناحی شود و حتی در سياسی‌ترين دوره‌های رياست‌جمهوری ايران (یعنی) رياست‌جمهوری هفتم و هشتم که اصلاح‌طلبان، دولت را در اختيار داشتند، شاهد نبوديم که رئيس‌جمهور وقت، اين‌چنين علنی وارد مقوله انتخابات مجلس يا موارد مشابه آن شود. هر چند که ورود رئيس‌جمهور فعلی به مقوله انتخابات مجلس، نه تنها نشانه‌ای بر وحدت اصولگرايان نيست، بلکه مهر تأييدی بر امکان‌ناپذير بودن نيل به رويای وحدت است.»

ساير مطبوعات:
سرمقاله امروز روزنامه تهران امروز با عنوان «آژير مرگ اخلاق»
سرمقاله امروز روزنامه کيهان با عنوان «حذف صفر با کدام منطق اقتصادی؟»

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.