میراث جهانی؛ چشماندازها و کاستیها
<p>بیژن روحانی - معاهده‌‌ی میراث جهانی سازمان یونسکو، یکی از جلوه‌های برجسته‌ی جهانی شدن فرهنگ در عصر حاضر است. معاهده سال ۱۹۷۲ که اکنون آرام آرام پا به چهلمین سالگرد خود می‌گذارد، در حقیقت یکی از مهم‌ترین ابزارهای حقوقی یونسکو برای ثبت و حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان در کشورهای مختلف است.</p> <!--break--> <p><a href="http://www.zamahang.com/podcast/2010/20110619_Rouhani_ConventionPart2.mp3"><img alt="" align="middle" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/musicicon_0_7.jpg" /></a></p> <p> </p> <p>پیش از این و در گفتار قبل به برخی از نارسایی‌های این معاهده اشاره کردیم و گفتیم فشارهای دیپلماتیک کشورها، افزایش مدام به تعداد آثار ثبت‌شده، عدم افزایش حمایت‌های مادی و فنی به میزان لازم، تولید مشکلات پیش‌بینی‌نشده برای محوطه‌های ثبتی و عدم استقبال کشورها از فهرست «میراث در خطر» جزو مواردی هستند که اجرا شدن این معاهده را با کاستی‌هایی رو‌به‌رو کرده است.</p> <p><img alt="" align="left" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/BIROUSU02.jpg" />زمانی که تدوین‌کنندگان معاهده میراث جهانی، حوزه‌ی عمل این معاهده را «فرهنگ» و «طبیعت» تعریف کردند در حقیقت تحول مهمی در درک معمول از میراث بشری به‌وجود آورند. تا پیش از آن مقصود از میراث عمدتاً بناها و محوطه‌های تاریخی و یا آثار هنری بود. با این حال حوزه‌ی عمل معاهده بعدها باز هم بزرگ‌تر شد و در سال‌های اخیر آثاری در حوزه‌ی میراث صنعتی، آثار معماری مدرن سده بیستم، آثار و بقایای زندگی کوچ‌گران و عشایر، طرح‌های شهری و همچنین منظرهای تاریخی و فرهنگی را نیز در خود پذیرفت.</p> <p>نگاه به پیشینه‌ی این معاهده نشان می‌دهد هدف یونسکو در درجه اول حفاظت بهتر و مؤثرتر از میراث جهانی بوده است، اما عوامل متعددی باعث شده‌اند تا این هدف دیگر تنها اولویت معاهده نباشد و مسائل دیگری به جز حفاظت در این میان تعیین‌کننده شده‌اند و گاهی معاهده را از پرداختن به هدف اصلی خود بازداشته‌اند.</p> <p>در عمل کمیته میراث جهانی و حتی خود سازمان یونسکو هم دارای ابزارهای مالی و فنی کافی برای نجات آثار در خطر نیستند. این امر به‌خصوص وقتی تشدید می‌شود که بدانیم اگر کشورها تمایل چندانی نشان ندهند و یا حاضر به همکاری نباشند، کاری از دست یونسکو برای نجات آثارشان ساخته نیست، و این واقعیتی است که درتعارض با مفهوم جهانی بودن آثار فرهنگی و طبیعی قرار می‌گیرد.</p> <p>از طرف دیگر مطالعه‌ی آثار ثبت‌شده در فهرست میراث جهانی نشان‌دهنده‌ی شکاف‌های متعددی است. از یک سو تعداد آثار ثبت‌شده در بخش فرهنگی (۷۰۴) چند برابر آثار ثبت‌شده در بخش طبیعی است و از <img alt="" align="left" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/BIROUSU03.jpg" />سوی دیگر بخش قابل ملاحظه‌ای از آثار ثبت‌شده در هر دو بخش متعلق به کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی هستند. طبق مطالعاتی که شواری جهانی بناها و محوطه‌‌ها (ایکوموس جهانی) در سال ۲۰۰۵ انجام داد، این شکاف‌ها به دلیل کمبودهای ساختاری و همچنین کیفی است. یعنی ظرفیت‌های فنی و آگاهی‌های لازم برای شناسایی و پیشنهاد کردن آثار فرهنگی و طبیعی و همچنین قوانین حمایتی لازم در بسیاری از کشورها و نقاط جهان وجود ندارد از این رو فهرست میراث جهانی دارای کاستی‌هایی است و به‌خوبی نتوانسته گستردگی و تنوع آثار فرهنگی و طبیعی در دنیا را منعکس کند.</p> <p>تا سال ۲۰۰۵ حدود ۵۰ کشور جهان نه تنها هیچ اثر فرهنگی و طبیعی را در فهرست جهانی یونسکو به ثبت نرسانده بودند بلکه هیچ برنامه‌ی مشخصی هم برای این‌کار در آینده نداشتند. تا زمان آماده شدن گزارش سازمان ایکوموس، ۵۶ درصد آثار ثبت‌شده متعلق به اروپا و آمریکای شمالی، ۱۸ درصد آسیا و پاسیفیک، ۱۳درصد متعلق به آمریکای لاتین و کاراییب، ۹ درصد کشورهای عربی و تنها پنج درصد سهم آفریقا بوده است.</p> <p>همچنین بررسی در نوع آثار ثبت‌شده به‌خصوص در بخش فرهنگی نیز نشان می‌دهد که تعادل بین تمام جنبه‌های فرهنگی برقرار نیست و به برخی از انواع آثار توجه بیشتری صورت گرفته است. تا زمان تهیه‌ی <img alt="" align="left" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/BIROUSU04.jpg" />این گزارش بیشترین حجم آثار ثبت‌شده در بخش فرهنگی را بناها و آثار معماری تشکیل می‌داده‌اند که حدود ۲۶ درصد کل آثار ثبت شده بودند. شهرهای تاریخی ۱۸ درصد، آثار مذهبی ۱۶ درصد، محوطه‌های باستان‌شناسی ۱۲ درصد، منظرهای فرهنگی ۷ درصد، محوطه‌های کشاورزی و یا تکنولوژیک ۵ درصد و پس از اینها محوطه‌های صخره‌ای، محوطه‌های دارای بقایای انسان‌های اولیه، محوطه‌های سمبلیک، گورستان‌ها، راه‌ها و جاده‌های فرهنگی و تاریخی هر کدام حداکثر یک یا دو درصد تعداد آثار ثبت‌شده را تشکیل می‌دهند.</p> <p>از آمارها چنین برمی‌آید که برای داشتن فهرستی که بتواند تنوع فرهنگی در تمام نقاط جهان را به‌درستی نمایندگی کند نیاز به بازنگری در برخی مفاهیم و همچنین همکاری مؤثرتر بین سازمان‌های بین‌المللی و کشورهای عضو وجود دارد.</p> <p>با تمام کاستی‌های موجود، معاهده میراث جهانی یونسکو همچنان به‌عنوان یکی از مؤثرترین قراردادها و میثاق‌های بین‌المللی در زمینه‌ی میراث مشترک بشری عمل می‌کند و گواه آن پیوستن اکثریت کشورهای جهان به این پیمان و تقاضای روز افزون آنها برای ثبت آثار فرهنگی و طبیعی خود در فهرست میراث جهانی یونسکوست.</p> <p><strong>در همین زمینه:</strong></p> <p><a href="#http://radiozamaneh.com/culture/cultural-heritages/2011/06/13/4659">::بخش نخست عملکرد معاهده‌ی میراث جهانی یونسکو، بیژن روحانی، رادیو زمانه::</a></p> <p> <strong>عکس‌ها (از بالا به پایین)<br /> </strong></p> <p>«قره‌کلیسا» در آذربایجان غربی، ایران<br /> آرامگاه پادشاهان، اوگاندا<br /> مجموعه بناها و کاخ های هو، ویتنام<br /> مجموعه کلیساهای راونا، ایتالیا<br /> برگرفته از سایت میراث جهانی یونسکو<br /> </p>
بیژن روحانی - معاهدهی میراث جهانی سازمان یونسکو، یکی از جلوههای برجستهی جهانی شدن فرهنگ در عصر حاضر است. معاهده سال ۱۹۷۲ که اکنون آرام آرام پا به چهلمین سالگرد خود میگذارد، در حقیقت یکی از مهمترین ابزارهای حقوقی یونسکو برای ثبت و حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان در کشورهای مختلف است.
پیش از این و در گفتار قبل به برخی از نارساییهای این معاهده اشاره کردیم و گفتیم فشارهای دیپلماتیک کشورها، افزایش مدام به تعداد آثار ثبتشده، عدم افزایش حمایتهای مادی و فنی به میزان لازم، تولید مشکلات پیشبینینشده برای محوطههای ثبتی و عدم استقبال کشورها از فهرست «میراث در خطر» جزو مواردی هستند که اجرا شدن این معاهده را با کاستیهایی روبهرو کرده است.
زمانی که تدوینکنندگان معاهده میراث جهانی، حوزهی عمل این معاهده را «فرهنگ» و «طبیعت» تعریف کردند در حقیقت تحول مهمی در درک معمول از میراث بشری بهوجود آورند. تا پیش از آن مقصود از میراث عمدتاً بناها و محوطههای تاریخی و یا آثار هنری بود. با این حال حوزهی عمل معاهده بعدها باز هم بزرگتر شد و در سالهای اخیر آثاری در حوزهی میراث صنعتی، آثار معماری مدرن سده بیستم، آثار و بقایای زندگی کوچگران و عشایر، طرحهای شهری و همچنین منظرهای تاریخی و فرهنگی را نیز در خود پذیرفت.
نگاه به پیشینهی این معاهده نشان میدهد هدف یونسکو در درجه اول حفاظت بهتر و مؤثرتر از میراث جهانی بوده است، اما عوامل متعددی باعث شدهاند تا این هدف دیگر تنها اولویت معاهده نباشد و مسائل دیگری به جز حفاظت در این میان تعیینکننده شدهاند و گاهی معاهده را از پرداختن به هدف اصلی خود بازداشتهاند.
در عمل کمیته میراث جهانی و حتی خود سازمان یونسکو هم دارای ابزارهای مالی و فنی کافی برای نجات آثار در خطر نیستند. این امر بهخصوص وقتی تشدید میشود که بدانیم اگر کشورها تمایل چندانی نشان ندهند و یا حاضر به همکاری نباشند، کاری از دست یونسکو برای نجات آثارشان ساخته نیست، و این واقعیتی است که درتعارض با مفهوم جهانی بودن آثار فرهنگی و طبیعی قرار میگیرد.
از طرف دیگر مطالعهی آثار ثبتشده در فهرست میراث جهانی نشاندهندهی شکافهای متعددی است. از یک سو تعداد آثار ثبتشده در بخش فرهنگی (۷۰۴) چند برابر آثار ثبتشده در بخش طبیعی است و از سوی دیگر بخش قابل ملاحظهای از آثار ثبتشده در هر دو بخش متعلق به کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی هستند. طبق مطالعاتی که شواری جهانی بناها و محوطهها (ایکوموس جهانی) در سال ۲۰۰۵ انجام داد، این شکافها به دلیل کمبودهای ساختاری و همچنین کیفی است. یعنی ظرفیتهای فنی و آگاهیهای لازم برای شناسایی و پیشنهاد کردن آثار فرهنگی و طبیعی و همچنین قوانین حمایتی لازم در بسیاری از کشورها و نقاط جهان وجود ندارد از این رو فهرست میراث جهانی دارای کاستیهایی است و بهخوبی نتوانسته گستردگی و تنوع آثار فرهنگی و طبیعی در دنیا را منعکس کند.
تا سال ۲۰۰۵ حدود ۵۰ کشور جهان نه تنها هیچ اثر فرهنگی و طبیعی را در فهرست جهانی یونسکو به ثبت نرسانده بودند بلکه هیچ برنامهی مشخصی هم برای اینکار در آینده نداشتند. تا زمان آماده شدن گزارش سازمان ایکوموس، ۵۶ درصد آثار ثبتشده متعلق به اروپا و آمریکای شمالی، ۱۸ درصد آسیا و پاسیفیک، ۱۳درصد متعلق به آمریکای لاتین و کاراییب، ۹ درصد کشورهای عربی و تنها پنج درصد سهم آفریقا بوده است.
همچنین بررسی در نوع آثار ثبتشده بهخصوص در بخش فرهنگی نیز نشان میدهد که تعادل بین تمام جنبههای فرهنگی برقرار نیست و به برخی از انواع آثار توجه بیشتری صورت گرفته است. تا زمان تهیهی این گزارش بیشترین حجم آثار ثبتشده در بخش فرهنگی را بناها و آثار معماری تشکیل میدادهاند که حدود ۲۶ درصد کل آثار ثبت شده بودند. شهرهای تاریخی ۱۸ درصد، آثار مذهبی ۱۶ درصد، محوطههای باستانشناسی ۱۲ درصد، منظرهای فرهنگی ۷ درصد، محوطههای کشاورزی و یا تکنولوژیک ۵ درصد و پس از اینها محوطههای صخرهای، محوطههای دارای بقایای انسانهای اولیه، محوطههای سمبلیک، گورستانها، راهها و جادههای فرهنگی و تاریخی هر کدام حداکثر یک یا دو درصد تعداد آثار ثبتشده را تشکیل میدهند.
از آمارها چنین برمیآید که برای داشتن فهرستی که بتواند تنوع فرهنگی در تمام نقاط جهان را بهدرستی نمایندگی کند نیاز به بازنگری در برخی مفاهیم و همچنین همکاری مؤثرتر بین سازمانهای بینالمللی و کشورهای عضو وجود دارد.
با تمام کاستیهای موجود، معاهده میراث جهانی یونسکو همچنان بهعنوان یکی از مؤثرترین قراردادها و میثاقهای بینالمللی در زمینهی میراث مشترک بشری عمل میکند و گواه آن پیوستن اکثریت کشورهای جهان به این پیمان و تقاضای روز افزون آنها برای ثبت آثار فرهنگی و طبیعی خود در فهرست میراث جهانی یونسکوست.
در همین زمینه:
عکسها (از بالا به پایین)
«قرهکلیسا» در آذربایجان غربی، ایران
آرامگاه پادشاهان، اوگاندا
مجموعه بناها و کاخ های هو، ویتنام
مجموعه کلیساهای راونا، ایتالیا
برگرفته از سایت میراث جهانی یونسکو
نظرها
نظری وجود ندارد.