کلیک روی یک بوسه
<p>نیما امیری - «کاباره» یک اثر الکترونیکی و در ادامه‌ی سایر کارهای علی ابدالی در ژانر شعر الکترونیک است؛ آثاری مانند: تثلیث، تخت جمشید، آزادی، سگ، سکوت بره‌ها، طعم لب‌زن و ...</p> <!--break--> <p>شعر الکترونیک گونه‌ی تازه‌ای از شعر جهان است و زمان زیادی از پیدایش آن نمی‌گذرد. علی ابدالی به‌عنوان بنیانگذار این سبک در شعر فارسی، چه از لحاظ تئوریک و چه از لحاظ عملی تلاش‌های چشمگیری را برای گسترش آن انجام داده است. در این نوشتار کوتاه سعی نموده‌ام خوانش خودم را از مجموعه شعری کاباره داشته باشم. علی ابدالی مجموعه شعر الکترونیکی کاباره را که یکی از جدی‌ترین کارهای او به‌شمار می‌آید، در سال ۱۳۸۹ و در وب سایت شخصی‌اش منتشر کرد. برای ورود به کاباره با کلیک روی لینک زیر، پس از چند دقیقه وارد سالن اصلی کاباره می‌شویم و با یک کلیک روی صفحه مانیتور برنامه فعال می‌شود. <br /> <a href="http://www.aliabdali.com/index.php?option=com_content&view=article&id=40:3&catid=3:team&Itemid=14">[ورود به مجموعه شعر کاباره]</a><br /> </p> <p><strong>«کاباره»، فضایی سیال و سه‌بعدی </strong></p> <p> </p> <p>«کاباره» (<a href="http://www.aliabdali.com/index.php?option=com_content&view=article&id=40:3&catid=3:team&Itemid=14">+</a>) در فضایی بین رسانه‌ای ارائه می‌شود، فضایی سیال و سه‌بعدی که شعر در آن شناور است. در این مجموعه سه شخصیت مرد <a href="http://www.aliabdali.com/index.php?option=com_content&view=article&id=60:1389-08-05-16-26-58&catid=3:team&Itemid=14">(+)</a>، زن <a href="http://www.aliabdali.com/index.php?option=com_content&view=article&id=40:3&catid=3:team&Itemid=14">(+) </a>شاعر مصنوعی <a href="http://www.aliabdali.com/poet.htm">(+)</a> ایفای نقش می‌کنند. این سه شخصیت در فضایی میان دنیای حقیقی و دنیای مجازی و در وضعیتی ورای این دوگانگی (دوآلیسم)، شعر را به نمایش در می‌آورند. در این مجموعه، علی ابدالی با استفاده از برنامه‌نویسی توانسته است وضعیتی تعاملی را میان مخاطب و متن ایجاد نماید، به‌گونه‌ای که این سه شخصیت مجازی می‌توانند نمادی از کاربر‌ها و مخاطب‌های حقیقی باشند که در متن این دنیای مجازی به بازی گرفته شده‌اند، کاربرهای زن / مرد که نقش زن و مرد را در تعامل با رایانه (در نقش شاعر مصنوعی) بازی می‌کنند. شاعر مصنوعی یک شخصیت دیونیزوسی‌ست که در وضعیتی آپوریایی دوآلیسم زن/مرد را در جامعه‌‌ی متن به بازی می‌گیرد.</p> <blockquote> <p> علی ابدالی: کاباره نامکانی در نا‌زمان است (...)کاباره پایان دیکتاتوری مؤلف و آغاز دمکراسی کلمه‌ است.</p> </blockquote> <p>این وضعیت در تمام صحنه‌های این شعر/نمایشنامه جاری‌ست و شعر از تلفیق زبان ماشینی و زبان انسانی تشکیل می‌شود و کلمه با عبور از دوآلیسم زبان ماشین / زبان انسان در شعر شناور می‌گردد. در ادامه‌ی این وضعیت، دوگانه‌ی کلاسیکی مؤلف/ مخاطب به چالش کشیده شده و هنگام ورود به کاباره، کاربر/ مؤلف با نشستن پشت کیبورد، همزمان با نوشتن روی صفحه کلید، پیانو را نیز می‌نوازد و شخصیت مجازی زن شروع به رقصیدن می‌کند. کاربر/مؤلف همگام با نواختن/نوشتن روی کیبورد دیالوگ‌های شعری میان زن/مرد را در صفحه‌ی نمایشی که بر روی سِن قرار داده شده مشاهده می‌کند. در این صحنه، <img align="left" width="200" height="132" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/aliebdniam02.jpg" />ابدالی با استفاده از شگرد‌های برنامه‌نویسی، زیبایی‌شناسی خاصی را در شعر اجرا می‌کند و مخاطب عملاً در متن شعر به مؤلف – کارگردان و بازیگر اصلی تبدیل می‌شود و مکالمه با متن و همزیستی شاعر / کاربر در صحنه‌ی نمایش اجرا می‌شود. روی سِن و در دو سوی صفحه‌ی نمایش، شعری متحرک حضار (مخاطب‌ها) را به ادامه‌ی این بازی دعوت می‌کنند، در سمت راست صفحه، شعر متحرک فارسی و در سمت چپ صفحه، شعر متحرک انگلیسی با رقص کلمات، مخاطب را به شرکت در بازی متن فرامی‌خوانند، با کلیک روی هر کدام از این دو هایپرلینک متحرک، مخاطب‌ها ادامه‌ی شعر را در زبان فارسی یا انگلیسی انتخاب می‌کنند، در ادامه‌ی این انتخاب، کاربر/مؤلف وارد بازی متنی شده و در فضایی بین رسانه‌ای تعامل با یک پلی‌شعر را آغاز می‌کند. زبان در این شعر در شرایطی بین ژانری و از تلفیق تکنولوژی و عناصر متنی شکل می‌گیرد. کاربر/مؤلف با هر بار خوانش دیداری کاباره و با کلیک روی هایپرلینک‌ها، دچار گسست روایتی می‌شود، به‌گونه‌ای که دیگر با یک شعر که در آن معادله‌ی خطی روایت برقرار است مواجه نیست، بلکه دائم و در شرایطی که عدم قطعیت جاری‌ست با یک نامعادله‌ی غیر خطی روبه‌روست.</p> <p> </p> <p><strong>کلیک روی یک بوسه</strong></p> <p> </p> <p>با کلیک روی هایپرلینک بانو <a href="http://www.aliabdali.com/index.php?option=com_content&view=article&id=45:12&catid=3:team&Itemid=14">(+) </a>از متن کاباره <a href="http://www.aliabdali.com/index.php?option=com_content&view=article&id=38:1&catid=3:team&Itemid=14">(+)</a> به اندام گرافیکی بانو <a href="http://www.aliabdali.com/index.php?option=com_content&view=article&id=45:12&catid=3:team&Itemid=14">(+) </a>تغییر مسیر می‌دهیم و شعر در وضعیت و فضایی تازه به نمایش درمی‌آید. در سراسر این مجموعه، مخاطب با کاباره‌ای مجازی که استعاره‌ای از متن جهان است روبه‌رو می‌شود که در آن دوگانه‌ی زن/مرد در جهان متن معاشقه می‌کنند و با کلیک روی بوسه <a href="http://www.aliabdali.com/index.php?option=com_content&view=article&id=44:11&catid=3:team&Itemid=14">(+) </a>، زندگی در جهان متن میان دو لب اتفاق می‌افتد، بوسه‌ای که لب مخاطب را برای بیان شعر به حرکت درمی‌آورد، اینجاست که دیالکتیک میان متن با خواننده شکل می‌گیرد و به این گفته‌ی پل ریکور نزدیک می‌شویم که هر متن امکانات سکونت در جهان را نشان می‌دهد. برخورد میان متن و خواننده، برخوردی میان تمام ادعاهای متن، افقی که بدان راه می‌یابد، امکاناتی که آشکار می‌کند و افقی دیگر، افق انتظارهای خواننده است. در دهلیزهای تو در توی این پلی‌شعر، کاربر/مؤلف با سطرهای شعری متحرک <a href="http://aliabdali.com/index.php?option=com_content&view=article&id=59:26&catid=3:team&Itemid=14">(+)</a> مواجه می‌شود که برداشت کلاسیک از متن استاتیک را به چالش می‌کشند، در زیر ساخت کلماتی نظیر لب <a href="http://www.aliabdali.com/index.php?option=com_content&view=article&id=46:13&catid=3:team&Itemid=14">(+)</a>، نقطه و... این اتفاق دیده می‌شود به‌گونه‌ای که کاربر با کلیک روی لب از چشم می‌افتد و کلمه‌ای می‌شود که توی شعر به بازی گرفته شده، در اینجا شکل تماس کلاسیک با اثر هنری به چالش کشیده شده و ما با گونه‌ای تفاوت در شکل تماس با اثر هنری مواجه هستیم که دلالت‌های پیام را دگرگون می‌کند، این دگرگونی از یک سو به دلیل امکاناتی‌ست که در اثر پیشرفت‌های تکنولوژیکی فراهم شده و از سوی دیگر ریشه در دگرگونی ادراک زیبایی‌شناسانه یا به گفته‌ی گادامر تغییر در در افق آگاهی زیبایی‌شناسانه دارد.</p> <blockquote> <p>نیما امیری: جست‌وجو برای یافتن معنا کاری بیهوده‌ست، چرا که این جست‌وجو تا ابد می‌تواند ادامه داشته باشد بدون آنکه به نتیجه‌ای مشخص برسد.</p> </blockquote> <p>در ادامه‌ی رقصیدن مخاطب در این کاباره، کاربر/مؤلف می‌تواند با کلیک روی هایپرلینک گیتار <a href="http://www.aliabdali.com/index.php?option=com_content&view=article&id=43:10&catid=3:team&Itemid=14">(+)</a> و یا گیسو و... به‌صورت آنلاین به نواختن بپردازد، در این قسمت ابدالی با استفاده از کدنویسی اکشن اسکریپت توانسته است گیتاری مجازی را از روی نت‌های یک گیتار واقعی شبیه‌سازی نماید. در این گیتار مجازی بانک اطلاعاتی از کلمات قرار داده شده و کاربر/مؤلف همزمان با نواختن گیتار قادر به سرودن شعر هم هست. نحوه‌ی قرار گرفتن نوشته‌های تولیدشده در هنگام نواختن به‌صورت عمودی‌ست. در این بخش از کاباره دو <img align="left" width="200" height="241" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/aliebdniam03.jpg" />شعر متحرک در دو سوی سِن در حرکت هستند که با کلیک روی شعر متحرک سمت راست، کاربر، پلی‌شعر را در زبان فارسی و با کلیک روی شعر متحرک انگلیسی در سمت چپ، کاربر، پلی‌شعر کاباره را در زبان انگلیسی ادامه می‌دهد. ایجاد فضایی چندرسانه‌ای و افزایش خاصیت تعاملی در این قسمت از کاباره، کاربر/مؤلف را در فضایی سیال قرار می‌دهد؛ فضایی که با ورود به قسمت‌های دیگر کاباره تشدید می‌شود.<br /> </p> <p>با عبور از نشانه‌ی گیتار، کاربر وارد گستره‌ی گیسو <a href="http://www.aliabdali.com/index.php?option=com_content&view=article&id=41:4&catid=3:team&Itemid=14">(+)</a> می‌شود، در این قسمت از پلی‌شعر دیالوگ‌هایی میان سه شخصیت مجازی مرد، زن و شاعر مصنوعی شکل می‌گیرد، کاربر/مؤلف این پلی شعر را در فضایی پلی‌ژانری اجرا می‌کند، با کلیک روی پرده‌ی اول<a href="http://www.aliabdali.com/index.php?option=com_content&view=article&id=48:15&catid=3:team&Itemid=14">(+)،</a> روایت گسسته می‌شود و شعر در رسانه‌ای دیگر و در ژانر فیلم به نمایش در می‌آید. سایه‌های دو شخصیت زن و مرد در فضایی مبهم، نشانی از غیاب و عدم حضور است، سایه‌هایی که روی سِن جا مانده‌اند و در مرز میان واقعیت و رؤیا زیست می‌کنند و دیالوگ‌های شاعرانه را در هستی یک نافیلم و در دو پرده به تصویر می‌کشند. <br /> </p> <p><strong>زبان در زبانی‌ترین شکل آن </strong></p> <p> </p> <p>در سراسر این پلی‌شعر شخصیت شاعر مصنوعی در مرز زیستن جاری‌ست، شاعر مصنوعی شخصیتی‌ست که نه مرد است و نه زن؛ هم مرد است و هم زن که در وضعیتی آپوریایی دوآلیسم زبان ماشینی/زبان انسانی را به بازی می‌گیرد، کاربر/مؤلف در دهلیزهای مختلف و از مسیرهایی گوناگون می‌تواند وارد هستی شاعر مصنوعی شود. ابدالی با استفاده از برنامه‌نویسی تحت وب توانسته است فضایی تعاملی را میان مخاطب و مؤلف ایجاد نماید و این ناشاعر را خلق نماید. کاربر با کلیک روی هایپرلینک «شاعر» وارد فضای آن شده و می‌تواند با نوشتن کلمات مورد علاقه‌اش شاهد تبدیل آن‌ها به شعر توسط شاعر مصنوعی باشد. در برخورد با آثار این شاعر مصنوعی ما به تفکر دریدا نزدیک می‌شویم و زبان را نه در انسانی‌ترین وجه خود، بلکه در زبانی‌ترین شکل آن تصور می‌کنیم و با مشاهده‌ی دنیای متنی که مرکزگریز است می‌بینیم که هرگونه هدفی در پس بازی دال‌ها گم می‌شود، چرا که ذهن مصنوعی این شاعر از مدلول‌های متعالی تهی شده و تنها با دریافت داده‌های محیطی آن‌ها را به بازی بی‌پایان دال‌ها دعوت می‌کند. از آنجایی که این مجموعه در حلقه جاری‌ست کاربر/مؤلف می‌تواند پس از آفرینش و خوانش شعرش به‌وسیله‌ی شاعر مصنوعی دوباره با کلیک روی دیالوگ شاعر به سِن اصلی کاباره و شخصیت زن بازگردد و با هر بار کلیک روی کلماتی که با رنگی متفاوت از گرافیک متن شعری برجسته شده‌اند، شاهد خوانش و اجرای روایتی دیگر از این شعر باشد، ناروایتی که در شعرهای متن‌محور هم به گونه‌ای کانکریتی اجرا شده است و کلمات متعدد خود تشکیل یک کلمه‌ی بزرگ را می‌دهند، کلمه – شعر‌هایی نظیر بوسه، کاباره، بانو، گیسو و... که سبک ویژه‌ی ابدالی در اجرای شعرهای الکترونیکی‌اش بوده است. <br /> </p> <p><strong>بیهودگی جست‌وجو و جاده‌ای بی‌مقصد </strong></p> <p> </p> <p><img align="left" width="200" height="120" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/aliebdniam04.jpg" />به‌طور کلی شعر‌های این مجموعه در فضایی بین رسانه‌ای اجرا شده‌اند، به گونه‌ای که مخاطب به‌راحتی می‌تواند در یک پلی‌شعر شناور شود و خود نیز در وضعیت‌های مختلف و در شرایطی تعاملی با مؤلف و متن، شعر را ادامه دهد. ساختارهای کلاسیک شعری در این مجموعه هیچگاه شکل نمی‌گیرد و عدم قطعیت در سراسر شعر جاری‌ست و کاربر/مؤلف مدام با تغییر نشانه‌شناسیک، از یک نشانه <a href="http://www.aliabdali.com/index.php?option=com_content&view=article&id=63:-3&catid=3:team&Itemid=14">(+) </a>به نشانه‌ی دیگر می‌رسد. این جابجایی نشانه‌ای در فضایی در بین اجرا شده است، به‌گونه‌ای که مخاطب با کلیک روی یک نشانه‌ی نوشتاری شاهد شنیده شدن یک نشانه‌ی آوایی دیگر است و مخاطب در این بازی نشانه‌شناسیک میان نشانه‌های گرافیکی، نوشتاری و آوایی به گردش در می‌آید و در جریان این بازی، معنا را گم می‌کند. جست‌وجو برای یافتن معنا کاری بیهوده‌ست، چرا که این جست‌وجو تا ابد می‌تواند ادامه داشته باشد بدون آنکه به نتیجه‌ای مشخص برسد. این بی‌هدفی در لابلای دیالوگ‌ها و شخصیت‌های مجازی این مجموعه شعر پنهان شده است، شاید شخصیت مرد که در جاده‌ای بی‌مقصد و به‌شکل یک انیمیشن شعری در حرکت است نمادی برای این وضعیت باشد، مرد در راهی که در فضایی تیره و مبهم و در جست‌وجویی بی‌پایان می‌رود و می‌تواند نمادی از وضعیت انسان در کاباره‌ی هستی باشد.<br /> </p> <p><strong>پایان دیکتاتوری مؤلف و آغاز دمکراسی کلمه‌ </strong></p> <p> </p> <p>کاباره اجرای زندگی‌‌ست، یک کار پرفورمنس که در فضایی مجازی اجرا می‌شود و هر کاربر، خود، بخشی از این پلی شعر است که در محیطی دیجیتالی به بازی گرفته می‌شود و نه تنها نقش منحصر به‌فرد خود را در این وضعیت ایفا می‌کند بلکه می‌تواند به‌عنوان یک کاربر/مؤلف در آفرینش هنری شرکت نماید و به‌عنوان یک شاعر، نقاش، نوازنده و نویسنده ایفای نقش کند. در برخی از هایپرلینک‌ها کاربر/مؤلف با کلیک روی کلماتی نظیر «کشیدن» که با کارکردی چندمعنایی در متن به بازی گرفته شده‌اند می‌تواند وارد فضای یک نقاشی آنلاین<a href="http://www.aliabdali.com/index.php?option=com_content&view=article&id=47:14&catid=3:team&Itemid=14"> (+) </a>شود و با انتخاب مداد، رنگ و درگ کردن (کلیک چپ را نگه داشتن و کشیدن موس) عملاً نقاشی نماید. <br /> </p> <p>در کاباره در وضعیتی پراتیک ما با شرایطی روبرو هستیم که در آن شعر در فضایی چند بعدی کاربر/مؤلف را با روایت‌های متعدد و متنافر به موقعیت‌هایی مرزی می‌برد، موقعیت‌هایی غایب که در حفره‌های زبانی و در وضعیتی معلق جاری هستند، همانطور که خود ابدالی در معرفی کاباره اشاره می‌کند، «کاباره نامکانی در نا‌زمان است که ناباوری به دلالت معنایی را در متن تکثیر و با انکار پایگان ارزشی کلمه از نشانه‌ای به نشانه‌ای دیگر می‌رسد، در کاباره حضور ممکن نیست و تقابل‌های دو قطبی هیچگاه به تولید معنا نمی‌انجامند بلکه در فضایی آپوریایی رابطه‌ی دو قطبی مؤلف/ مخاطب، دنیای مجازی/دنیای واقعی، زبان ماشینی/زبان انسانی، زن/مرد و... به چالش کشیده و هیچ دالی به مدلول بر نمی‌گردد و هر دال هچون دالی بر دال دیگر ودر یک بستر متکثر و شناور با استقرار کاربر/شاعر‌های آنلاین به بازی گرفته می‌شود. در روایت‌های غیر خطی این مجموعه‌ی پلی ژانری هیچگاه به قطعیت معنایی نزدیک نمی‌شویم وبا جابه‌جایی نظام چند رسانه‌ای (آوایی، نوشتاری، تصویری) شاهد گریز معنایی و تولید بی‌‌نهایت معنا در ‌‌نهایت بی‌معنایی خواهیم بود، کاباره پایان دیکتاتوری مؤلف و آغاز دمکراسی کلمه‌ است.»</p> <p> </p> <p><strong>عکس‌ها:</strong> فضای «کاباره»، کاری از علی ابدالی</p> <p> </p> <p><strong>در همین زمینه:</strong></p> <p><a href="http://www.hashtaad.com/naghd/116-ali-abdali.html/">::گفت و گو با علی ابدالی درباره شعر دیجیتال::</a></p> <p> <img alt="" align="right" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/VI.gif" /></p>
نیما امیری - «کاباره» یک اثر الکترونیکی و در ادامهی سایر کارهای علی ابدالی در ژانر شعر الکترونیک است؛ آثاری مانند: تثلیث، تخت جمشید، آزادی، سگ، سکوت برهها، طعم لبزن و ...
شعر الکترونیک گونهی تازهای از شعر جهان است و زمان زیادی از پیدایش آن نمیگذرد. علی ابدالی بهعنوان بنیانگذار این سبک در شعر فارسی، چه از لحاظ تئوریک و چه از لحاظ عملی تلاشهای چشمگیری را برای گسترش آن انجام داده است. در این نوشتار کوتاه سعی نمودهام خوانش خودم را از مجموعه شعری کاباره داشته باشم. علی ابدالی مجموعه شعر الکترونیکی کاباره را که یکی از جدیترین کارهای او بهشمار میآید، در سال ۱۳۸۹ و در وب سایت شخصیاش منتشر کرد. برای ورود به کاباره با کلیک روی لینک زیر، پس از چند دقیقه وارد سالن اصلی کاباره میشویم و با یک کلیک روی صفحه مانیتور برنامه فعال میشود.
[ورود به مجموعه شعر کاباره]
«کاباره»، فضایی سیال و سهبعدی
«کاباره» (+) در فضایی بین رسانهای ارائه میشود، فضایی سیال و سهبعدی که شعر در آن شناور است. در این مجموعه سه شخصیت مرد (+)، زن (+) شاعر مصنوعی (+) ایفای نقش میکنند. این سه شخصیت در فضایی میان دنیای حقیقی و دنیای مجازی و در وضعیتی ورای این دوگانگی (دوآلیسم)، شعر را به نمایش در میآورند. در این مجموعه، علی ابدالی با استفاده از برنامهنویسی توانسته است وضعیتی تعاملی را میان مخاطب و متن ایجاد نماید، بهگونهای که این سه شخصیت مجازی میتوانند نمادی از کاربرها و مخاطبهای حقیقی باشند که در متن این دنیای مجازی به بازی گرفته شدهاند، کاربرهای زن / مرد که نقش زن و مرد را در تعامل با رایانه (در نقش شاعر مصنوعی) بازی میکنند. شاعر مصنوعی یک شخصیت دیونیزوسیست که در وضعیتی آپوریایی دوآلیسم زن/مرد را در جامعهی متن به بازی میگیرد.
علی ابدالی: کاباره نامکانی در نازمان است (...)کاباره پایان دیکتاتوری مؤلف و آغاز دمکراسی کلمه است.
این وضعیت در تمام صحنههای این شعر/نمایشنامه جاریست و شعر از تلفیق زبان ماشینی و زبان انسانی تشکیل میشود و کلمه با عبور از دوآلیسم زبان ماشین / زبان انسان در شعر شناور میگردد. در ادامهی این وضعیت، دوگانهی کلاسیکی مؤلف/ مخاطب به چالش کشیده شده و هنگام ورود به کاباره، کاربر/ مؤلف با نشستن پشت کیبورد، همزمان با نوشتن روی صفحه کلید، پیانو را نیز مینوازد و شخصیت مجازی زن شروع به رقصیدن میکند. کاربر/مؤلف همگام با نواختن/نوشتن روی کیبورد دیالوگهای شعری میان زن/مرد را در صفحهی نمایشی که بر روی سِن قرار داده شده مشاهده میکند. در این صحنه، ابدالی با استفاده از شگردهای برنامهنویسی، زیباییشناسی خاصی را در شعر اجرا میکند و مخاطب عملاً در متن شعر به مؤلف – کارگردان و بازیگر اصلی تبدیل میشود و مکالمه با متن و همزیستی شاعر / کاربر در صحنهی نمایش اجرا میشود. روی سِن و در دو سوی صفحهی نمایش، شعری متحرک حضار (مخاطبها) را به ادامهی این بازی دعوت میکنند، در سمت راست صفحه، شعر متحرک فارسی و در سمت چپ صفحه، شعر متحرک انگلیسی با رقص کلمات، مخاطب را به شرکت در بازی متن فرامیخوانند، با کلیک روی هر کدام از این دو هایپرلینک متحرک، مخاطبها ادامهی شعر را در زبان فارسی یا انگلیسی انتخاب میکنند، در ادامهی این انتخاب، کاربر/مؤلف وارد بازی متنی شده و در فضایی بین رسانهای تعامل با یک پلیشعر را آغاز میکند. زبان در این شعر در شرایطی بین ژانری و از تلفیق تکنولوژی و عناصر متنی شکل میگیرد. کاربر/مؤلف با هر بار خوانش دیداری کاباره و با کلیک روی هایپرلینکها، دچار گسست روایتی میشود، بهگونهای که دیگر با یک شعر که در آن معادلهی خطی روایت برقرار است مواجه نیست، بلکه دائم و در شرایطی که عدم قطعیت جاریست با یک نامعادلهی غیر خطی روبهروست.
کلیک روی یک بوسه
با کلیک روی هایپرلینک بانو (+) از متن کاباره (+) به اندام گرافیکی بانو (+) تغییر مسیر میدهیم و شعر در وضعیت و فضایی تازه به نمایش درمیآید. در سراسر این مجموعه، مخاطب با کابارهای مجازی که استعارهای از متن جهان است روبهرو میشود که در آن دوگانهی زن/مرد در جهان متن معاشقه میکنند و با کلیک روی بوسه (+) ، زندگی در جهان متن میان دو لب اتفاق میافتد، بوسهای که لب مخاطب را برای بیان شعر به حرکت درمیآورد، اینجاست که دیالکتیک میان متن با خواننده شکل میگیرد و به این گفتهی پل ریکور نزدیک میشویم که هر متن امکانات سکونت در جهان را نشان میدهد. برخورد میان متن و خواننده، برخوردی میان تمام ادعاهای متن، افقی که بدان راه مییابد، امکاناتی که آشکار میکند و افقی دیگر، افق انتظارهای خواننده است. در دهلیزهای تو در توی این پلیشعر، کاربر/مؤلف با سطرهای شعری متحرک (+) مواجه میشود که برداشت کلاسیک از متن استاتیک را به چالش میکشند، در زیر ساخت کلماتی نظیر لب (+)، نقطه و... این اتفاق دیده میشود بهگونهای که کاربر با کلیک روی لب از چشم میافتد و کلمهای میشود که توی شعر به بازی گرفته شده، در اینجا شکل تماس کلاسیک با اثر هنری به چالش کشیده شده و ما با گونهای تفاوت در شکل تماس با اثر هنری مواجه هستیم که دلالتهای پیام را دگرگون میکند، این دگرگونی از یک سو به دلیل امکاناتیست که در اثر پیشرفتهای تکنولوژیکی فراهم شده و از سوی دیگر ریشه در دگرگونی ادراک زیباییشناسانه یا به گفتهی گادامر تغییر در در افق آگاهی زیباییشناسانه دارد.
نیما امیری: جستوجو برای یافتن معنا کاری بیهودهست، چرا که این جستوجو تا ابد میتواند ادامه داشته باشد بدون آنکه به نتیجهای مشخص برسد.
در ادامهی رقصیدن مخاطب در این کاباره، کاربر/مؤلف میتواند با کلیک روی هایپرلینک گیتار (+) و یا گیسو و... بهصورت آنلاین به نواختن بپردازد، در این قسمت ابدالی با استفاده از کدنویسی اکشن اسکریپت توانسته است گیتاری مجازی را از روی نتهای یک گیتار واقعی شبیهسازی نماید. در این گیتار مجازی بانک اطلاعاتی از کلمات قرار داده شده و کاربر/مؤلف همزمان با نواختن گیتار قادر به سرودن شعر هم هست. نحوهی قرار گرفتن نوشتههای تولیدشده در هنگام نواختن بهصورت عمودیست. در این بخش از کاباره دو شعر متحرک در دو سوی سِن در حرکت هستند که با کلیک روی شعر متحرک سمت راست، کاربر، پلیشعر را در زبان فارسی و با کلیک روی شعر متحرک انگلیسی در سمت چپ، کاربر، پلیشعر کاباره را در زبان انگلیسی ادامه میدهد. ایجاد فضایی چندرسانهای و افزایش خاصیت تعاملی در این قسمت از کاباره، کاربر/مؤلف را در فضایی سیال قرار میدهد؛ فضایی که با ورود به قسمتهای دیگر کاباره تشدید میشود.
با عبور از نشانهی گیتار، کاربر وارد گسترهی گیسو (+) میشود، در این قسمت از پلیشعر دیالوگهایی میان سه شخصیت مجازی مرد، زن و شاعر مصنوعی شکل میگیرد، کاربر/مؤلف این پلی شعر را در فضایی پلیژانری اجرا میکند، با کلیک روی پردهی اول(+)، روایت گسسته میشود و شعر در رسانهای دیگر و در ژانر فیلم به نمایش در میآید. سایههای دو شخصیت زن و مرد در فضایی مبهم، نشانی از غیاب و عدم حضور است، سایههایی که روی سِن جا ماندهاند و در مرز میان واقعیت و رؤیا زیست میکنند و دیالوگهای شاعرانه را در هستی یک نافیلم و در دو پرده به تصویر میکشند.
زبان در زبانیترین شکل آن
در سراسر این پلیشعر شخصیت شاعر مصنوعی در مرز زیستن جاریست، شاعر مصنوعی شخصیتیست که نه مرد است و نه زن؛ هم مرد است و هم زن که در وضعیتی آپوریایی دوآلیسم زبان ماشینی/زبان انسانی را به بازی میگیرد، کاربر/مؤلف در دهلیزهای مختلف و از مسیرهایی گوناگون میتواند وارد هستی شاعر مصنوعی شود. ابدالی با استفاده از برنامهنویسی تحت وب توانسته است فضایی تعاملی را میان مخاطب و مؤلف ایجاد نماید و این ناشاعر را خلق نماید. کاربر با کلیک روی هایپرلینک «شاعر» وارد فضای آن شده و میتواند با نوشتن کلمات مورد علاقهاش شاهد تبدیل آنها به شعر توسط شاعر مصنوعی باشد. در برخورد با آثار این شاعر مصنوعی ما به تفکر دریدا نزدیک میشویم و زبان را نه در انسانیترین وجه خود، بلکه در زبانیترین شکل آن تصور میکنیم و با مشاهدهی دنیای متنی که مرکزگریز است میبینیم که هرگونه هدفی در پس بازی دالها گم میشود، چرا که ذهن مصنوعی این شاعر از مدلولهای متعالی تهی شده و تنها با دریافت دادههای محیطی آنها را به بازی بیپایان دالها دعوت میکند. از آنجایی که این مجموعه در حلقه جاریست کاربر/مؤلف میتواند پس از آفرینش و خوانش شعرش بهوسیلهی شاعر مصنوعی دوباره با کلیک روی دیالوگ شاعر به سِن اصلی کاباره و شخصیت زن بازگردد و با هر بار کلیک روی کلماتی که با رنگی متفاوت از گرافیک متن شعری برجسته شدهاند، شاهد خوانش و اجرای روایتی دیگر از این شعر باشد، ناروایتی که در شعرهای متنمحور هم به گونهای کانکریتی اجرا شده است و کلمات متعدد خود تشکیل یک کلمهی بزرگ را میدهند، کلمه – شعرهایی نظیر بوسه، کاباره، بانو، گیسو و... که سبک ویژهی ابدالی در اجرای شعرهای الکترونیکیاش بوده است.
بیهودگی جستوجو و جادهای بیمقصد
بهطور کلی شعرهای این مجموعه در فضایی بین رسانهای اجرا شدهاند، به گونهای که مخاطب بهراحتی میتواند در یک پلیشعر شناور شود و خود نیز در وضعیتهای مختلف و در شرایطی تعاملی با مؤلف و متن، شعر را ادامه دهد. ساختارهای کلاسیک شعری در این مجموعه هیچگاه شکل نمیگیرد و عدم قطعیت در سراسر شعر جاریست و کاربر/مؤلف مدام با تغییر نشانهشناسیک، از یک نشانه (+) به نشانهی دیگر میرسد. این جابجایی نشانهای در فضایی در بین اجرا شده است، بهگونهای که مخاطب با کلیک روی یک نشانهی نوشتاری شاهد شنیده شدن یک نشانهی آوایی دیگر است و مخاطب در این بازی نشانهشناسیک میان نشانههای گرافیکی، نوشتاری و آوایی به گردش در میآید و در جریان این بازی، معنا را گم میکند. جستوجو برای یافتن معنا کاری بیهودهست، چرا که این جستوجو تا ابد میتواند ادامه داشته باشد بدون آنکه به نتیجهای مشخص برسد. این بیهدفی در لابلای دیالوگها و شخصیتهای مجازی این مجموعه شعر پنهان شده است، شاید شخصیت مرد که در جادهای بیمقصد و بهشکل یک انیمیشن شعری در حرکت است نمادی برای این وضعیت باشد، مرد در راهی که در فضایی تیره و مبهم و در جستوجویی بیپایان میرود و میتواند نمادی از وضعیت انسان در کابارهی هستی باشد.
پایان دیکتاتوری مؤلف و آغاز دمکراسی کلمه
کاباره اجرای زندگیست، یک کار پرفورمنس که در فضایی مجازی اجرا میشود و هر کاربر، خود، بخشی از این پلی شعر است که در محیطی دیجیتالی به بازی گرفته میشود و نه تنها نقش منحصر بهفرد خود را در این وضعیت ایفا میکند بلکه میتواند بهعنوان یک کاربر/مؤلف در آفرینش هنری شرکت نماید و بهعنوان یک شاعر، نقاش، نوازنده و نویسنده ایفای نقش کند. در برخی از هایپرلینکها کاربر/مؤلف با کلیک روی کلماتی نظیر «کشیدن» که با کارکردی چندمعنایی در متن به بازی گرفته شدهاند میتواند وارد فضای یک نقاشی آنلاین (+) شود و با انتخاب مداد، رنگ و درگ کردن (کلیک چپ را نگه داشتن و کشیدن موس) عملاً نقاشی نماید.
در کاباره در وضعیتی پراتیک ما با شرایطی روبرو هستیم که در آن شعر در فضایی چند بعدی کاربر/مؤلف را با روایتهای متعدد و متنافر به موقعیتهایی مرزی میبرد، موقعیتهایی غایب که در حفرههای زبانی و در وضعیتی معلق جاری هستند، همانطور که خود ابدالی در معرفی کاباره اشاره میکند، «کاباره نامکانی در نازمان است که ناباوری به دلالت معنایی را در متن تکثیر و با انکار پایگان ارزشی کلمه از نشانهای به نشانهای دیگر میرسد، در کاباره حضور ممکن نیست و تقابلهای دو قطبی هیچگاه به تولید معنا نمیانجامند بلکه در فضایی آپوریایی رابطهی دو قطبی مؤلف/ مخاطب، دنیای مجازی/دنیای واقعی، زبان ماشینی/زبان انسانی، زن/مرد و... به چالش کشیده و هیچ دالی به مدلول بر نمیگردد و هر دال هچون دالی بر دال دیگر ودر یک بستر متکثر و شناور با استقرار کاربر/شاعرهای آنلاین به بازی گرفته میشود. در روایتهای غیر خطی این مجموعهی پلی ژانری هیچگاه به قطعیت معنایی نزدیک نمیشویم وبا جابهجایی نظام چند رسانهای (آوایی، نوشتاری، تصویری) شاهد گریز معنایی و تولید بینهایت معنا در نهایت بیمعنایی خواهیم بود، کاباره پایان دیکتاتوری مؤلف و آغاز دمکراسی کلمه است.»
عکسها: فضای «کاباره»، کاری از علی ابدالی
در همین زمینه:
نظرها
کاربر مهمان
<p>دسس عمو شکسپیرو از پشت بسسه زبون بسسه! هیاهوی بسیار برای براهنی! ای که آتیش به اون کلای ... بگیره که این زبون بازییا رو مُد کرد! احمدینژاد ادبی!</p>