مرد عنکبوتی در افغانستان
<p>اکبر فلاح‌زاده- اکبر فلاح‌زاده- «سوپرمن» و «بت‌من» و «مرد عنکبوتی» را همه می‌شناسیم. آن‌ها قهرمانان خیالی داستان‌های مصور (کمیک استریپ) هستند که با تکیه به قدرت فوق انسانی‌شان به جنگ مشکلاتی می‌روند که انسان از پس آن برنمی‌آید.</p> <!--break--> <p>این قهرمانان خیالی مشکلات واقعی را به‌آسانی حل می‌کنند. از دیوار راست بالا می‌روند، توی دهن زورگویان می‌زنند و حق را به حق‌دار می‌رسانند. در تاریخ سینما بارها فیلم‌‌هایی هم بر اساس قهرمانان داستان های مصور ساخته شده و مردم بر پرده وسیع سینما شاهد هنرنمایی این موجودات همه‌فن‌حریف اما خیالی بوده‌اند. این فیلم‌ها معمولاً بودجه‌های میلیونی به‌خود اختصاص داده‌اند و طبعاً فروش آن‌ها هم در ابعاد میلیونی بوده است. نکته اما اینجاست که بازیگران نقش این قهرمانان خیالی را کمتر در نقش‌های دیگر دیده‌ایم و نمی‌دانیم آنها در صحنه‌های دیگر چگونه ظاهر می‌شوند .آیا قهرمانانی که همه‌ی آدم‌های بد را شکست می‌دهند و دشمنان بشریت را از سر راه برمی‌دارند و قند توی دل تماشاگران آب می‌کنند، از پس مشکلات ساده‌ی زندگی خودشان هم برمی‌آیند؟<br /> </p> <p><img alt="" align="left" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/FALLAHBRAD02.jpg" />بازی «توبی مک‌گوایر»، بازیگر معروف نقش مرد عنکبوتی در فیلم «برادران» این امکان را به‌وجود آورده که شاید پاسخی برای این پرسش بیابیم. <br /> </p> <p>فیلم «برادران» به کارگردانی «جیم شریدان» در واقع شکل بازسازی شده‌ی یک فیلم دانمارکی به همین نام ساخته‌ی کارگردانی به‌نام «سوزانه بیر» است. در این فیلم یک افسر دانمارکی به نام «میشائیل لوندبرگ» در قالب نیروهای سازمان ملل برای عملیات بازسازی به افغانستان اعزام می‌شود. اما او در وطنش دانمارک با یک مشکل خانوادگی روبروست: در همان روزی که او را به افغانستان اعزام می‌کنند، برادرش یانیک که به جرم سرقت از بانک زندانی بوده، آزاد می‌شود و موی دماغ برادر و خانواده‌اش می‌شود.<br /> </p> <p>میشاییل چند ساعت پیش از اعزام به افغانستان، یانیک را از زندان به خانه می‌آورد و در راه بازگشت به خانه می کوشد برادر کله‌شقش را قانع کند که بهتر است دست از خلافکاری بردارد و زندگی شرافتمندانه‌ای در پیش گیرد .میشاییل همسر و دو دختر دارد و مردی خانواد‌ دوست، سربه‌زیر و مسئول است. اما او در افغانستان با مشکلات بسیاری روبرو می‌شود که او را به کاملاً دگرگون می‌کنند. در جست‌وجوی یک مهندس رادار که مفقود شده، هلیکوپتر حامل میشائیل به دریا سقوط می‌کند و میشائیل <img alt="" align="left" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/FALLAHBRAD03.jpg" />مجروح و اسیر طالبان می‌شود و آنجا در می‌یابد که مهندس مفقود شده نیز به اسارت گرفته شده. در همان حال همه گمان می‌کنند که میشائیل بعد از سقوط هلیکوپتر مرده است و به خانوده‌اش خبر مرگ او را ابلاغ می‌کنند. ابتدا اعضای خانواده از این خبر ناراحت می‌شوند و زندگی روزانه‌شان در سایه‌ی عزاداری برای همسر و پدر از دست‌رفته در جنگ مختل می‌گردد. یانیک که پیش از این واقعه به مشروب‌خواری افتاده بود، در غیاب برادر کمکم به همسر او نزدیک می‌شود، مسئولیت‌هایی در خانه به عهده می‌گیرد، آشپزخانه را بازسازی می‌کنند، و به تدریج جای خالی میشائیل را با حضور خود پر می‌کند. از آن‌سو میشائیل بعد از تحمل شرایط طاقت‌فرسا توسط سربازان انگلیسی از دست طالبان رها می‌شود و افسرده وخسته به دانمارک برمی‌گردد. او در بازگشت متوجه تغییر خانه و خانواده و رابطه همسر و برادرش می‌شود و در درگیری خانوادگی با همسر و برادرش دستگیر و زندانی می‌شود. یانیک هم خانه را برای همیشه ترک می‌کند. <br /> </p> <p>«سوزانه بیر»، کارگردان فیلم به رسانه‌ها گفته انگیزه‌ی او در ساختن این فیلم مقاله‌ای در روزنامه بوده است. در این مقاله ارتش آمریکا به همسران سربازان اعزامی به جنگ توصیه کرده در غیاب شوهرانشان چیزی را در خانه تغییر ندهند. چنانکه در این فیلم و نیز در فیلم «برادران» ساخته‌ی جیم شرایدان می بینیم، در غیاب برادر اعزامی به جنگ، آشپزخانه توسط برادر دیگر نوسازی می‌شود و این به‌گونه‌ای نمادین از تغییرات خانوادگی و عاطفی می‌تواند نشان داشته باشد.<br /> </p> <p><img alt="" align="left" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/FALLAHBRAD04.jpg" />فیلم «سوزانه بیر» فروش چندانی نداشت. اما منتقدان این فیلم را که تقریبً مطابق پیشنهادهای سینمای «دگما« ساخته شده بود، تحسین کردند و داستان پر کشش آن را حتی با تراژدی‌های یونان باستان مقایسه کردند.<br /> </p> <p>در فیلم «برادران» ساخته‌ی جیم شریدان هم باز با اعزام به افغانستان و اثر ویرانگر جنگ در زندگی خانوادگی بعد از بازگشت سربازان به خانه روبرو هستنیم. در این فیلم سام و تام دو برادرند و کمتر دو برادری مانند این دو این قدر باهم تضاد دارند: یکی (سام، یا همان توبی مگوایر، بازیگر معروف فیلم «مرد عنکبوتی») آدم سربه‌زیر و خانواده‌دار، و دیگری نخاله و ولگرد است. اما با وجود این تضاد رشته برادری بینشان محکم است. این برادری ولی زود به محک آزمون گذاشته می شود: سام، که در افغانستان، در ارتش آمریکا خدمت می‌کند، هلیکوپترش مورد اصابت قرار می گیرد. ارتش اعلام می‌کند که او مرده است. هنگام عزاداری برای سام موقعیتی پیش می آید که تام به بیوه‌ی برادرش نزدیک شود و یک رابطه‌ی عاطفی بین آن‌ها شکل می‌گیرد. از آن سو خبر می‌رسد سام نمرده، بلکه مجروح شده و طالبان او را به گروگان گرفته. سام بعد از مدتی آزاد می‌شود و آشفته و پریشان‌حال به آمریکا برمی‌گردد و متوجه می‌شود که در غیاب او در خانه خبرهایی شده است. <br /> </p> <p>هفته‌نامه‌ی «اشپیگل» با «توبی مک گوایر» بازیگر فیلم پرفروش مرد عنکبوتی که در فیلم «برادران» در نقش یک افسر ارتش آمریکا زیر فشار جنگ و زندگی داغان می‌شود، گفت‌وگویی کرده که بخش‌هایی از آن را می‌خوانیم:</p> <p> </p> <p> <strong>آقای مگوایر شمادر فیلم جدیدتان «برادران» نقش یک سرباز آمریکایی به نام سام را بازی می‌کنید که از جنگ افغانستان به آمریکا برگشته. در آمریکا چه مشاهده می‌کنید که چشمانتان از شدت خشم پر خون می‌شود؟</strong></p> <p> </p> <p>این سرباز از دست طالبان جان به در برده، اما در آمریکا شستش خبردار می‌شود که در غیابش همسرش با برادرش رابطه داشته. او به طرزی معجزه‌آسا از دست طالبان نجات یافته و با یک دنیا امید به آغوش خانواده و زن و بچه‌اش بر می‌گردد که ناگهان با چنین خیانتی روبرو می‌شود.</p> <p> </p> <p> <strong>اما نکته این است که زن و بچه‌ی این سرباز فکر می‌کنند او مرده می و حتی مراسمی به‌عنوان خاکسپاری او نیز برگزار می‌کنند.</strong></p> <p> </p> <p><img alt="" align="left" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/FALLAHBRAD05.jpg" />سام نمی تواند این توجیه را بپذیرد. او نمی‌تواند این مسأله را تحمل کند که زن و بچه‌اش او را فراموش کرده‌اند.</p> <p> </p> <p> <strong>در بعضی صحنه‌ها نگاه شما به نگاه رابرت دونیرو در فیلم «راننده تاکسی» شبیه است. در فیلم «راننده تاکسی» هم قهرمان فیلم یک سرباز از جنگ برگشته است که صحنه‌های غیر قابل باوری در آمریکا مشادهده می کند</strong>.</p> <p> </p> <p>طبیعی است که من فیلم رابرت دو نیرو را دیده ام و آن را خوب مطالعه کرده‌ام. این موضوع را کتمان نمی‌کنم.</p> <p> </p> <p><strong> شما کدامیک از این کارها را دشوارتر می‌دانید: در نقش مرد عنکبوتی مقابل یک دیوار با حریفان خیالی دست و پنجه نرم کنید که بعد تصاویرش به طور دیجیتالی شکل بگیرد، یا اینکه در یک درام واقعی با مسائل واقعی روبرو شوید.</strong></p> <p> </p> <p>در مرد عنکبوتی که یک فیلم پر از اکشن و خیلی پرخرج است، همه چیز حساب‌شده و دقیق بود و بعضی صحنه‌ها می‌بایست پانزده - شانزده بار تکرار می‌شد. اما در یک درام ساده کارها ساده‌تر پیش می‌رود و بداهه‌پردازی هم می‌شود کرد.</p> <p> </p> <p><strong> ناراحت هستید که دیگر در مجموعه فیلم‌های «مرد عنکبوتی» بازی نمی‌کنید؟</strong></p> <p> </p> <p>ن<img alt="" align="left" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/FALLAHBRAD06.jpg" />ه. شش سال در این پروژه کار کردم و دیگر وقتش بود چیزهایی تغییر کند.</p> <p> </p> <p><strong> گویا موضوع این بوده که گفته‌اند شما برای کار در استودیو پیر شده‌اید.</strong></p> <p> </p> <p>من چیزی نمی توانم در این مورد بگویم. فقط «سم ریمی» کارگردان فیلم یک‌بار تلفنی خبر داد که او دیگر با قسمت چهارم این فیلم کار نمی‌کند و طبیعی بود که همکاری ما هم تمام شده تلقی شود.</p> <p> </p> <p><strong> یعنی حالا وقت دارید به کارهای دیگر بپردازید.</strong></p> <p> </p> <p>دقیقاً. یک شرکت فیلمسازی تأسیس کرده‌ام و دارم روی سه فیلم کار می کنم. مهم‌ترینش فیلمی‌ست بر اساس رمان «گتسبی بزرگ» نوشته‌ی اسکات فیتز جرالد. نقش گتسبی را هم خودم بازی خواهم کرد.</p> <p><br /> <a href="http://www.spiegel.de/kultur/kino/0,1518,741833,00.html">منبع</a><br /> </p> <p> </p>
اکبر فلاحزاده- اکبر فلاحزاده- «سوپرمن» و «بتمن» و «مرد عنکبوتی» را همه میشناسیم. آنها قهرمانان خیالی داستانهای مصور (کمیک استریپ) هستند که با تکیه به قدرت فوق انسانیشان به جنگ مشکلاتی میروند که انسان از پس آن برنمیآید.
این قهرمانان خیالی مشکلات واقعی را بهآسانی حل میکنند. از دیوار راست بالا میروند، توی دهن زورگویان میزنند و حق را به حقدار میرسانند. در تاریخ سینما بارها فیلمهایی هم بر اساس قهرمانان داستان های مصور ساخته شده و مردم بر پرده وسیع سینما شاهد هنرنمایی این موجودات همهفنحریف اما خیالی بودهاند. این فیلمها معمولاً بودجههای میلیونی بهخود اختصاص دادهاند و طبعاً فروش آنها هم در ابعاد میلیونی بوده است. نکته اما اینجاست که بازیگران نقش این قهرمانان خیالی را کمتر در نقشهای دیگر دیدهایم و نمیدانیم آنها در صحنههای دیگر چگونه ظاهر میشوند .آیا قهرمانانی که همهی آدمهای بد را شکست میدهند و دشمنان بشریت را از سر راه برمیدارند و قند توی دل تماشاگران آب میکنند، از پس مشکلات سادهی زندگی خودشان هم برمیآیند؟
بازی «توبی مکگوایر»، بازیگر معروف نقش مرد عنکبوتی در فیلم «برادران» این امکان را بهوجود آورده که شاید پاسخی برای این پرسش بیابیم.
فیلم «برادران» به کارگردانی «جیم شریدان» در واقع شکل بازسازی شدهی یک فیلم دانمارکی به همین نام ساختهی کارگردانی بهنام «سوزانه بیر» است. در این فیلم یک افسر دانمارکی به نام «میشائیل لوندبرگ» در قالب نیروهای سازمان ملل برای عملیات بازسازی به افغانستان اعزام میشود. اما او در وطنش دانمارک با یک مشکل خانوادگی روبروست: در همان روزی که او را به افغانستان اعزام میکنند، برادرش یانیک که به جرم سرقت از بانک زندانی بوده، آزاد میشود و موی دماغ برادر و خانوادهاش میشود.
میشاییل چند ساعت پیش از اعزام به افغانستان، یانیک را از زندان به خانه میآورد و در راه بازگشت به خانه می کوشد برادر کلهشقش را قانع کند که بهتر است دست از خلافکاری بردارد و زندگی شرافتمندانهای در پیش گیرد .میشاییل همسر و دو دختر دارد و مردی خانواد دوست، سربهزیر و مسئول است. اما او در افغانستان با مشکلات بسیاری روبرو میشود که او را به کاملاً دگرگون میکنند. در جستوجوی یک مهندس رادار که مفقود شده، هلیکوپتر حامل میشائیل به دریا سقوط میکند و میشائیل مجروح و اسیر طالبان میشود و آنجا در مییابد که مهندس مفقود شده نیز به اسارت گرفته شده. در همان حال همه گمان میکنند که میشائیل بعد از سقوط هلیکوپتر مرده است و به خانودهاش خبر مرگ او را ابلاغ میکنند. ابتدا اعضای خانواده از این خبر ناراحت میشوند و زندگی روزانهشان در سایهی عزاداری برای همسر و پدر از دسترفته در جنگ مختل میگردد. یانیک که پیش از این واقعه به مشروبخواری افتاده بود، در غیاب برادر کمکم به همسر او نزدیک میشود، مسئولیتهایی در خانه به عهده میگیرد، آشپزخانه را بازسازی میکنند، و به تدریج جای خالی میشائیل را با حضور خود پر میکند. از آنسو میشائیل بعد از تحمل شرایط طاقتفرسا توسط سربازان انگلیسی از دست طالبان رها میشود و افسرده وخسته به دانمارک برمیگردد. او در بازگشت متوجه تغییر خانه و خانواده و رابطه همسر و برادرش میشود و در درگیری خانوادگی با همسر و برادرش دستگیر و زندانی میشود. یانیک هم خانه را برای همیشه ترک میکند.
«سوزانه بیر»، کارگردان فیلم به رسانهها گفته انگیزهی او در ساختن این فیلم مقالهای در روزنامه بوده است. در این مقاله ارتش آمریکا به همسران سربازان اعزامی به جنگ توصیه کرده در غیاب شوهرانشان چیزی را در خانه تغییر ندهند. چنانکه در این فیلم و نیز در فیلم «برادران» ساختهی جیم شرایدان می بینیم، در غیاب برادر اعزامی به جنگ، آشپزخانه توسط برادر دیگر نوسازی میشود و این بهگونهای نمادین از تغییرات خانوادگی و عاطفی میتواند نشان داشته باشد.
فیلم «سوزانه بیر» فروش چندانی نداشت. اما منتقدان این فیلم را که تقریبً مطابق پیشنهادهای سینمای «دگما« ساخته شده بود، تحسین کردند و داستان پر کشش آن را حتی با تراژدیهای یونان باستان مقایسه کردند.
در فیلم «برادران» ساختهی جیم شریدان هم باز با اعزام به افغانستان و اثر ویرانگر جنگ در زندگی خانوادگی بعد از بازگشت سربازان به خانه روبرو هستنیم. در این فیلم سام و تام دو برادرند و کمتر دو برادری مانند این دو این قدر باهم تضاد دارند: یکی (سام، یا همان توبی مگوایر، بازیگر معروف فیلم «مرد عنکبوتی») آدم سربهزیر و خانوادهدار، و دیگری نخاله و ولگرد است. اما با وجود این تضاد رشته برادری بینشان محکم است. این برادری ولی زود به محک آزمون گذاشته می شود: سام، که در افغانستان، در ارتش آمریکا خدمت میکند، هلیکوپترش مورد اصابت قرار می گیرد. ارتش اعلام میکند که او مرده است. هنگام عزاداری برای سام موقعیتی پیش می آید که تام به بیوهی برادرش نزدیک شود و یک رابطهی عاطفی بین آنها شکل میگیرد. از آن سو خبر میرسد سام نمرده، بلکه مجروح شده و طالبان او را به گروگان گرفته. سام بعد از مدتی آزاد میشود و آشفته و پریشانحال به آمریکا برمیگردد و متوجه میشود که در غیاب او در خانه خبرهایی شده است.
هفتهنامهی «اشپیگل» با «توبی مک گوایر» بازیگر فیلم پرفروش مرد عنکبوتی که در فیلم «برادران» در نقش یک افسر ارتش آمریکا زیر فشار جنگ و زندگی داغان میشود، گفتوگویی کرده که بخشهایی از آن را میخوانیم:
آقای مگوایر شمادر فیلم جدیدتان «برادران» نقش یک سرباز آمریکایی به نام سام را بازی میکنید که از جنگ افغانستان به آمریکا برگشته. در آمریکا چه مشاهده میکنید که چشمانتان از شدت خشم پر خون میشود؟
این سرباز از دست طالبان جان به در برده، اما در آمریکا شستش خبردار میشود که در غیابش همسرش با برادرش رابطه داشته. او به طرزی معجزهآسا از دست طالبان نجات یافته و با یک دنیا امید به آغوش خانواده و زن و بچهاش بر میگردد که ناگهان با چنین خیانتی روبرو میشود.
اما نکته این است که زن و بچهی این سرباز فکر میکنند او مرده می و حتی مراسمی بهعنوان خاکسپاری او نیز برگزار میکنند.
سام نمی تواند این توجیه را بپذیرد. او نمیتواند این مسأله را تحمل کند که زن و بچهاش او را فراموش کردهاند.
در بعضی صحنهها نگاه شما به نگاه رابرت دونیرو در فیلم «راننده تاکسی» شبیه است. در فیلم «راننده تاکسی» هم قهرمان فیلم یک سرباز از جنگ برگشته است که صحنههای غیر قابل باوری در آمریکا مشادهده می کند.
طبیعی است که من فیلم رابرت دو نیرو را دیده ام و آن را خوب مطالعه کردهام. این موضوع را کتمان نمیکنم.
شما کدامیک از این کارها را دشوارتر میدانید: در نقش مرد عنکبوتی مقابل یک دیوار با حریفان خیالی دست و پنجه نرم کنید که بعد تصاویرش به طور دیجیتالی شکل بگیرد، یا اینکه در یک درام واقعی با مسائل واقعی روبرو شوید.
در مرد عنکبوتی که یک فیلم پر از اکشن و خیلی پرخرج است، همه چیز حسابشده و دقیق بود و بعضی صحنهها میبایست پانزده - شانزده بار تکرار میشد. اما در یک درام ساده کارها سادهتر پیش میرود و بداههپردازی هم میشود کرد.
ناراحت هستید که دیگر در مجموعه فیلمهای «مرد عنکبوتی» بازی نمیکنید؟
نه. شش سال در این پروژه کار کردم و دیگر وقتش بود چیزهایی تغییر کند.
گویا موضوع این بوده که گفتهاند شما برای کار در استودیو پیر شدهاید.
من چیزی نمی توانم در این مورد بگویم. فقط «سم ریمی» کارگردان فیلم یکبار تلفنی خبر داد که او دیگر با قسمت چهارم این فیلم کار نمیکند و طبیعی بود که همکاری ما هم تمام شده تلقی شود.
یعنی حالا وقت دارید به کارهای دیگر بپردازید.
دقیقاً. یک شرکت فیلمسازی تأسیس کردهام و دارم روی سه فیلم کار می کنم. مهمترینش فیلمیست بر اساس رمان «گتسبی بزرگ» نوشتهی اسکات فیتز جرالد. نقش گتسبی را هم خودم بازی خواهم کرد.
نظرها
n نادر
چه سوال زیرکانه و زیبایی کرده اید : " آیا قهرمانانی که همهی آدمهای بد را شکست میدهند و دشمنان بشریت را از سر راه برمیدارند و قند توی دل تماشاگران آب میکنند، از پس مشکلات سادهی زندگی خودشان هم برمیآیند؟ "