ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

سحرخيز: هدف حکومت کشتن بی‌صدا و تدريجی زندانيان معترض است

<p>عيسی سحرخيز، روزنامه&zwnj;نگار زندانی، طی نامه&zwnj;ای به احمد شهيد، گزارشگر ويژه بررسی وضعيت حقوق بشر در ايران، از وی خواسته است تا به آن&zwnj;چه در زندان&zwnj;های ايران می&zwnj;رود هر چه سريع&zwnj;تر رسيدگی کند.</p> <!--break--> <p><br /> در اين نامه که در تارنمای شخصی فرزند وی، مهدی سحرخيز منتشر شده، آقای سحرخيز خطاب به احمد شهيد نوشته است: &laquo;آن&zwnj;چه امروز در زندان&zwnj;های جمهوری اسلامی می&zwnj;رود، جنايت عليه بشريت است و چيزی کمتر از اقدامات ضد انسانی استالين در اردوگاه&zwnj;های کار اجباری سيبری ندارد.&raquo;</p> <p><br /> وی گفته است که اين شرايط مختص زندانيان سياسی نيست، و وضعيت زندانيان عادی نيز &laquo;کم از فاجعه ندارد.&raquo;</p> <p><br /> عيسی سحرخيز نسبت به وضعيت زندانيان سياسی هشدار داده و اعلام کرده است که هدف حکومت ايران &laquo;کشتن بی&zwnj;صدا و تدريجی زندانيان معترض&raquo; است.</p> <blockquote> <p><br /> عيسی سحرخيز: آن&zwnj;ها عامدانه تصميم دارند که ما را نابود کنند و مرگ خاموش ما را تدارک ديده&zwnj;اند</p> </blockquote> <p>وی با اشاره به مرگ هدی صابر و محسن دکمه&zwnj;چی، دو زندانی سياسی در زندان، افزوده است: &laquo;آن&zwnj;ها عامدانه تصميم دارند که ما را نابود کنند و مرگ خاموش ما را تدارک ديده&zwnj;اند چون از زنده بودن ما، حتی در پشت اين ديوارها و ميله&zwnj;ها می&zwnj;ترسند.&raquo;</p> <p><br /> هدی&zwnj; صابر، روزنامه&zwnj;نگار و فعال ملی ـ مذهبی در روز ١٢ مردادماه ١٣٨٩ بازداشت شده و از تاریخ ١٢ خردادماه سال جاری در اعتراض به &laquo;قتل هاله سحابی&raquo; دست به اعتصاب غذا زده بود که پس از ۱۰ روز اعتصاب غذا در بيمارستان مدرس تهران درگذشت. پزشکان متخصص علت مرگ وی را ناشی از عوارض اعتصاب غذا دانستند.</p> <p><br /> همچنين ۶۴ زندانی سياسی بند ۳۵۰ زندان اوين با انتشار بيانيه&zwnj;ای شهادت دادند که هدی &zwnj;صابر، در روز هشتم اعتصاب غذای خود در بهداری زندان اوين از سوی مأمورانی که حدس می&zwnj;زنند مأموران امنيتی و اطلاعاتی بوده&zwnj;اند، به شدت مورد ضرب&zwnj;وشتم قرار گرفته بود.</p> <p><br /> محسن دکمه&zwnj;چی، از بازاريان تهران که در جريان رويدادهای پس از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوری در ايران در شهريور ۱۳۸۸ بازداشت و به ۱۰ سال حبس تعزيری و تبعيد به زندان رجايی&zwnj;شهر کرج محکوم شده بود؛ شامگاه دوشنبه هشتم فروردين بر اثر بيماری سرطان پانکراس درگذشت.</p> <p><br /> وی به اتهام هواداری از سازمان مجاهدين خلق و حمايت مالی از خانواده&zwnj;های زندانيان سياسی محکوم شده بود.</p> <blockquote> <p><br /> سحرخيز: اوضاع آن چنان نابسامان است که هر آن می&zwnj;توان انتظار وقوع رويدادهای دلخراش ديگری را داشت</p> </blockquote> <p>عيسی سحرخيز در نامه خود گوشزد کرده است که &laquo;اوضاع آن چنان نابسامان است که هر آن می&zwnj;توان انتظار وقوع رويدادهای دلخراش ديگری را داشت.&raquo;</p> <p><br /> وی انتخاب احمد شهيد به&zwnj;عنوان گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل در ايران را سبب دلگرمی خود و ديگر زندانيان سياسی دانسته و نوشته است: &laquo;هر آن&zwnj;چه در توان داريد، بکار ببنديد، تا سريع&zwnj;تر افکار عمومی دنيا را نسبت به اقدامات شنيعی که در پشت اين ديوارها می&zwnj;گذرد خبردار کنيد.&raquo;</p> <p><br /> اين روزنامه&zwnj;نگار زندانی تأکيد کرده است که هرگونه تأخير در اين اقدام، محصولی جز مرگ ديگر زندانيان سياسی نخواهد داشت.</p> <p><br /> عيسی سحرخيز در انتهای نامه خود خطاب به گزارشگر حقوق بشر نوشته است: &laquo;چنان&zwnj;چه حاکميت از ورود شما به کشور و ملاقات با زندانيان سياسی ممانعت به عمل آورد، خود به تنهايی طشت رسوايی حاکميتی خواهد بود که همه چيزش بر دروغ بنا شده است.&raquo;</p> <p><br /> عيسی سحرخيز از چهره&zwnj;های روزنامه&zwnj;نگاری انتقادی در ايران به&zwnj;شمار می&zwnj;رود و از بنيان&zwnj;گذاران انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ايران است.</p> <p><br /> او در جريان رويدادهای دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری ايران در تاريخ ۱۲ تير ۱۳۸۸ بازداشت شد.</p> <p><br /> سحرخيز پنجم مهرماه سال گذشته به سه سال حبس به اتهام توهين به رهبری و فعاليت تبليغی عليه نظام، پنج سال ممنوعيت و محروميت از فعاليت&zwnj;های سياسی و مطبوعاتی و نيز يک &zwnj;سال ممنوع&zwnj;الخروجی محکوم شد.</p> <p><br /> وی هم&zwnj;اکنون در زندان رجايی&zwnj;شهر کرج به&zwnj;سر می&zwnj;برد و تاکنون، با وجود بيماری و توصيه&zwnj; پزشکان، نتوانسته از امکان مرخصی استفاده کند.<br /> &nbsp;</p>

عيسی سحرخيز، روزنامه‌نگار زندانی، طی نامه‌ای به احمد شهيد، گزارشگر ويژه بررسی وضعيت حقوق بشر در ايران، از وی خواسته است تا به آن‌چه در زندان‌های ايران می‌رود هر چه سريع‌تر رسيدگی کند.

در اين نامه که در تارنمای شخصی فرزند وی، مهدی سحرخيز منتشر شده، آقای سحرخيز خطاب به احمد شهيد نوشته است: «آن‌چه امروز در زندان‌های جمهوری اسلامی می‌رود، جنايت عليه بشريت است و چيزی کمتر از اقدامات ضد انسانی استالين در اردوگاه‌های کار اجباری سيبری ندارد.»

وی گفته است که اين شرايط مختص زندانيان سياسی نيست، و وضعيت زندانيان عادی نيز «کم از فاجعه ندارد.»

عيسی سحرخيز نسبت به وضعيت زندانيان سياسی هشدار داده و اعلام کرده است که هدف حکومت ايران «کشتن بی‌صدا و تدريجی زندانيان معترض» است.

وی با اشاره به مرگ هدی صابر و محسن دکمه‌چی، دو زندانی سياسی در زندان، افزوده است: «آن‌ها عامدانه تصميم دارند که ما را نابود کنند و مرگ خاموش ما را تدارک ديده‌اند چون از زنده بودن ما، حتی در پشت اين ديوارها و ميله‌ها می‌ترسند.»

هدی‌ صابر، روزنامه‌نگار و فعال ملی ـ مذهبی در روز ١٢ مردادماه ١٣٨٩ بازداشت شده و از تاریخ ١٢ خردادماه سال جاری در اعتراض به «قتل هاله سحابی» دست به اعتصاب غذا زده بود که پس از ۱۰ روز اعتصاب غذا در بيمارستان مدرس تهران درگذشت. پزشکان متخصص علت مرگ وی را ناشی از عوارض اعتصاب غذا دانستند.

همچنين ۶۴ زندانی سياسی بند ۳۵۰ زندان اوين با انتشار بيانيه‌ای شهادت دادند که هدی ‌صابر، در روز هشتم اعتصاب غذای خود در بهداری زندان اوين از سوی مأمورانی که حدس می‌زنند مأموران امنيتی و اطلاعاتی بوده‌اند، به شدت مورد ضرب‌وشتم قرار گرفته بود.

محسن دکمه‌چی، از بازاريان تهران که در جريان رويدادهای پس از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوری در ايران در شهريور ۱۳۸۸ بازداشت و به ۱۰ سال حبس تعزيری و تبعيد به زندان رجايی‌شهر کرج محکوم شده بود؛ شامگاه دوشنبه هشتم فروردين بر اثر بيماری سرطان پانکراس درگذشت.

وی به اتهام هواداری از سازمان مجاهدين خلق و حمايت مالی از خانواده‌های زندانيان سياسی محکوم شده بود.

عيسی سحرخيز در نامه خود گوشزد کرده است که «اوضاع آن چنان نابسامان است که هر آن می‌توان انتظار وقوع رويدادهای دلخراش ديگری را داشت.»

وی انتخاب احمد شهيد به‌عنوان گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل در ايران را سبب دلگرمی خود و ديگر زندانيان سياسی دانسته و نوشته است: «هر آن‌چه در توان داريد، بکار ببنديد، تا سريع‌تر افکار عمومی دنيا را نسبت به اقدامات شنيعی که در پشت اين ديوارها می‌گذرد خبردار کنيد.»

اين روزنامه‌نگار زندانی تأکيد کرده است که هرگونه تأخير در اين اقدام، محصولی جز مرگ ديگر زندانيان سياسی نخواهد داشت.

عيسی سحرخيز در انتهای نامه خود خطاب به گزارشگر حقوق بشر نوشته است: «چنان‌چه حاکميت از ورود شما به کشور و ملاقات با زندانيان سياسی ممانعت به عمل آورد، خود به تنهايی طشت رسوايی حاکميتی خواهد بود که همه چيزش بر دروغ بنا شده است.»

عيسی سحرخيز از چهره‌های روزنامه‌نگاری انتقادی در ايران به‌شمار می‌رود و از بنيان‌گذاران انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ايران است.

او در جريان رويدادهای دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری ايران در تاريخ ۱۲ تير ۱۳۸۸ بازداشت شد.

سحرخيز پنجم مهرماه سال گذشته به سه سال حبس به اتهام توهين به رهبری و فعاليت تبليغی عليه نظام، پنج سال ممنوعيت و محروميت از فعاليت‌های سياسی و مطبوعاتی و نيز يک ‌سال ممنوع‌الخروجی محکوم شد.

وی هم‌اکنون در زندان رجايی‌شهر کرج به‌سر می‌برد و تاکنون، با وجود بيماری و توصيه‌ پزشکان، نتوانسته از امکان مرخصی استفاده کند.
 

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • کاربر مهمانmansour piry khanghah

    <p>اقای سحر خیز سلام مرا به عنوان یک معترض اجتماعی بپزیرید و از این طریق هم از جناب عالی،فرزندتان و دیگر سیاسیون محترم استدعا دارم به سؤالاتم پاسخ بفرمائید.<br /> ١-مجاهدین خلق به سرکردگی مسعود و مریم رجوی هم خود را سیاسی و مدافع حقوق بشر دانسته و ج.ا.ا. را ناقض حقوق بشر میدانند و نزدک به ٣٠ سال است که در خدمت استعمارگران و دشمنان مردم ایرانند و هر جنایتی را تا به امروز با ادعای مبارزه سیاسی علیه نظام توجیه کرده اند.انان مدام دستمال به دست در مراکز دفاع از حقوق بشر تلاش در حقانیت خود و محکوم کردن دولتمردان و رهبران مذهبی ایران داشته اند و برای امریکا و صهیونیستها و صدام خبر برده و چاپلوسی نموده و ایرانیان سیاسی بسیاری(حزب الهی)را کشته اند.هر گز هم از جنایات و کشتن دگر اندیشان پشیمان نبوده و بدتر اینکه برای سیاسیون غیر مسلمان و مسلمان مخالف خود هم عربده می کشند.چرا انان گمان دارند که مدافعان حقوق بشری باید از انان و یا زندانیان هوادار ان این سازمان حمایت و دولت ایران را محکوم کنند؟<br /> ٢ -اتفاقات بعد از انتخابات و اهداف رهبران جنبش سبز،در خط امریکا و غرب حرکت کردن روزنامه نگاران و مدیران مربوطه و جنجالهای از قبل برنامه ریزی شده انان نیز بر هیچ سیاسی ایراندوست مستقلی هم پوشیده نیست.ضمن اینکه همه مردم میدانند که دولتمردان و حامیان اگاه و نااگاه انان در کشور چه ظلمها و فسادهائی را انجام میدهند.لذا توقعی نیست که انان در زندانها فرشته گونه عمل کنند.حال بفرائید که معترضین اجتماعی و سیاسیون باید از که طرفداری کنند.از شمایان که با نیت خیر با دشمنان مردم همراه شدید و یا از دولتمردان که برای بقای خود شما را محبوس و شکنجه میکنند و یا ما بیطرف باشیم؟تذکر اینکه رهبران جنبش سبز همگی ٣٠ سال در نظام خدمت کرده و دوره های بزن و بگیر و بکش را مستقیم و غیر مستقیم عامل بوده اند.<br /> ٣-اعتصاب غذا و مردن یک انسان سیاسی در زندان جای تأسف دارد.اما این اتفاق در بسیاری از کشورها به وقوع پیوسته و هیچ دولتی به خاطر این گونه مردن زیر سؤال نرفته است.نگاهی به مبارزات سیاسیون ایرلندی،فراکسیون ارتش سرخ در المان RAF و دیگر کشورها گفته بنده را ثابت میکند.<br /> ٤- چرا شمایان از مردم ایران استدعای کمک و همبستگی نمی کنید و هنوز هم به امریکائیان و جوامع حقوق بشری در خدمت انان دل بسته اید؟چرا از سیاسون ایرانی نمیخواهید که با دولت درگیر سیاسی شوند و خواستار بهبود شرایط گردند؟ایا دلیلش این است که شمایان به دلیل وابستگی فکری به اجانب از این درخوست سر باز میزنید؟<br /> اینجانب منصور پیرخانقاه به عنوان یک ایرانی معترض اجتماعی از این طریق از اقای خامنه ای استدعا دارم که نسبت به تغییر شرایط بد زندانیان عادی و سیاسی در زندانهای ایران دستورات لازم را صادر فرمایند.ایشان خوب میدانند که رنج زندان چیست و بیعدالتی در زندان رنج مضاعف است و زندانیان نباید برای عمل خلاف قانون خویش دو بار مجازات شوند.ضمنا ایشان میدانند که زندانی روزی باید ازاد شود و در جامعه مثبت واقع گردد.لذا اعمال ناشایست و یا فشار روحی به زندانیان نتیجه ای منفی خواهد داشت.برسی رفتار شکنجه شدگان مسلمان در زندانهای مصر و رفتارهای رادیکال و غیر طبیعی زندانی سیاسی مسلمان بعد از ازادیشان درس خوبی به همه مسؤلین کشور و مبارزان سیاسی خواهد بود.سمپاسگزارم</p>