ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

مهاجران افغانستانی در ایران و تبعیض‌های چندسویه

گفت‌وگو با حسن نایب‌هاشم، فعال حقوق بشر

نسیم روشنایی- مهاجران افغانستانی برای رشته‌های دانشگاهی ای که در آنها اجازه تحصیل دارند باید شهریه‌های سنگین بپردازند. پس از فارغ التحصیل شدن هم اجازه کار در آن رشته ها را ندارند. زمانه با حسن نایب‌هاشم، فعال حقوق بشر در این باره گفت‌وگو کرده‌ است.

به نقل از خبرگزاری تسنیم: مهدی جعفری، دانشجوی افغانستانی ساکن ایران، رتبه یک کارشناسی ارشد در رشته زمین‌شناسی، انتخاب رشته نکرد زیرا توان پرداخت شهریه دانشگاه را نداشت.

مورد مهدی جعفری تنها مشتی از خروار مشکلات و موانعی است که مهاجران افغانستانی ساکن ایران با آنها دست به گریبان‌اند. این همسایگان که از جنگ و تبعیض به ایران پناه آورده‌اند در کشور ما نیز در سطوح مختلف با تبعیض روبه‌رو هستند.

مهدی جعفری

اقامت مهاجران افغانستانی در ۱۵ استان ایران ممنوع است. این استان‌ها عبارتند از:  آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان، کردستان، کرمانشاه، ایلام، لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، گیلان، مازندران، سیستان و بلوچستان، هرمزگان و همدان.

اقامت شهروندان افغانستانی در سه استان تهران، البرز و قم آزاد است که البته در استان تهران منطقه خُجیر در منطقه ۱۳ شهرداری تهران برای اقامت افغان‌ها ممنوع اعلام شده‌ است.

شهریه بالا و عدم اجازه کار

مهاجران افغانستانی در بسیاری از رشته‌های دانشگاهی امکان انتخاب ندارد و در رشته‌هایی که اجازه تحصیل دارند نیز باید شهریه‌های سنگینی بپردازند.

حسن نایب‌هاشم، فعال حقوق بشر در گفت‌وگو با زمانه دراین باره می‌گوید: «هر چند آنها سال‌ها در ایران بوده‌اند و بسیاری حتی در ایران متولد شده‌اند اما نمی‌توانند از امکاناتی که یک دانشجوی ایرانی از آن برخوردار است، بهره ببرند.»

به جز تعداد کمی بورسیه اکثر دانشجویان افغانستانی باید در دانشگاه‌های دولتی نیز شهریه بپردازند.

به گفته نایب‌هاشم این شهریه‌ها نیز مدام گران‌تر می‌شوند. بسیاری نیز توان پرداخت آن را ندارند و از  ادامه تحصیل بازمی‌مانند.

ماجرا اما به شهریه دانشگاه‌ها ختم نمی‌شود:

فرض کنید یک دانشجوی افغانستانی به هر شکلی هزینه تحصیلش را پرداخته باشد. مشکل بعدی پیدا کردن کار رسمی است. فارغ‌التحصیلان افغانستانی با مدارک دانشگاهی در ایران نمی توانند استخدام رسمی شوند و یا باید ایران را ترک کنند یا به کارهای کم درآمد و غیررسمی مانند کفاشی، دستفروشی و ... تن دهند؛ مشاغلی که هیچ ارتباطی با رشته تحصیلی آنها ندارند.

حسن نایب هاشم، فعال حقوق بشر

نایب‌هاشم از کنوانسیونی می‌گوید که به رفع تبعیض علیه مهاجران می‌پردازد. به گفته او ایران با اینکه سه سال پیش در بررسی ادواری جهانی قول داده بود کنوانسیون جهانی حقوق افراد مهاجر و خانواده‌های آنها را بررسی کند، ولی تاکنون هیچ اقدامی در این زمینه نکرده است.

به گفته نایب‌هاشم، اگر ایران این کنفواسیون را بپذیرد شرایط خارجی‌های ساکن ایران بهبود خواهد یافت: «در این صورت جمهوری اسلامی موظف است قوانین را با محتوا و مصوبات این کنوانسیون تطبیق دهد و بر مبنای این کنوانسیون می‌توان با جمهوری اسلامی برخورد کرد.»

تبعیض چندگانه: اراده‌های چندگانه

تبعیض نسبت به مهاجران افغانستانی تنها بر مبنای قانونی نیست. نایب‌هاشم معتقد است دید تبعیض‌آمیز هم در قانون و هم در آموزش و هم در میان مردم باید تغییر کند: «تمام خارجیان ساکن ایران مورد تبعیض هستند و وابسته به اینکه چه جنسیت یا مذهبی هم دارند دچار تبعیض‌های مضاعف می‌شوند.»

به گفته این فعال حقوق بشر مردم و دولت ایران باید با مهاجران افغانستانی ساکن ایران مهربان‌تر باشند چرا که همزبانی و هم فرهنگی وجود دارد: «در گذشته‌ای نه چندان دور این دو کشور یک کشور بوده‌اند. از این رو، ایرانی و افغانستانی باید یگانه تلقی شوند.»

نایب‌هاشم موانع نپذیرفتن کنفوانسیون جهانی حقوق افراد مهاجر و خانواده‌های آنها را اراده‌های چندگانه در جمهوری اسلامی می‌داند. او می‌گوید: «باید تصمیم و اراده برای تعهد به کنوانسیون‌ها وجود داشته باشد. متاسفانه در ایران اراده‌های چندگانه وجود دارد.»

به گفته نایب هاشم سند ۲۰۳۰ یونسکو یا سند توسعه پایدار یکی از مواردی است که در آن اراده‌های چندگانه سران حکومت دیده می‌شود: «سند ۲۰۳۰ سال ۲۰۱۵ با حضور حسن روحانی تصویب شد. با این حال اکنون بعد از دو سال با اینکه ایران موظف بوده است تاکنون ۱۰ درصد آن را اجرا کند، علی خامنه‌ای موضع مخالف گرفته و گفته است جمهوری اسلامی تسلیم سندهایی مانند سند ۲۰۳۰ یونسکو نخواهد شد.»

انزواجویی ایدئولوژیک بی‌ثمر

به گفته حسن نایب‌هاشم جمهوری اسلامی سیاست‌های انزواجویانه درقبال جامعه بین‌المللی در پیش گرفته که هیچ سودی برای شهروندان ایرانی و غیرایرانی ساکن ایران نخواهد داشت.

این فعال حقوق بشر معتقد است یکی از دلایلی که ممکن است باعث مخالفت‌ها و سر باز زدن ‌های جمهوری اسلامی از تعهدهای حقوق‌بشری بین‌المللی شود ماهیت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی است.

نایب‌هاشم می‌گوید وقتی علی خامنه‌ای با درک ایدئولوژیکی که دارد اجرای کنوانسیون توسعه پایدار را معادل از دست رفتن استقلال ایران می‌داند و انزوا را می‌طلبد؛ این به جزیی از خصلت سیاست خارجی ایران تبدیل می‌شود.

این فعال حقوق بشر سیاست‌های انزواجویانه جمهوری اسلامی را غیرمعمول و غیرمدرن می‌داند.

به گفته او جمهوری اسلامی فکر می‌کند دنیا باید راه او را پی بگیرد اما این اتفاق نخواهد افتاد.

عدم پذیرش کنوانسیون جهانی حقوق افراد مهاجر و خانواده‌های آنها نمونه‌ای از عدم همسویی ایران با جامعه جهانی است.

ایران درباره دیگر کنوانسیون‌ها نیز با معیارهای جهانی حقوق بشر پیش نرفته است.

نایب‌هاشم در این باره می‌گوید ایران جزو معدود کشورهایی است که کنوانسیون سیدا (رفع تمام اشکال تبعیض علیه زنان) و نیز کنوانسیون منع شکنجه را تصویب نکرده است.

به گفته این فعال حقوق بشر ایران در مجامع بین‌المللی انگشت نماست زیرا کنوانسیون‌هایی را که بیشتر کشورهای جهان پذیرفته‌اند، نپذیرفته و آنهایی که پذیرفته را نیز اجرا نکرده است.

گفت‌وگوی زمانه با حسن نایب‌هاشم را بشنوید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • شهروند

    من چندین سال با افغانها کار کرده ام. افغان ها نیز مثل هر ملت دیگری انسانهائی هستند که با یکدیگر متفاوتند. در میان آنها افراد خلاف کار هم وجود دارد و لی این مساله عمومیت ندارد. من در بسیاری از موارد از تبعیضی که نسبت به آنها روا شده است شرمگین شده ام. من دوستان بسیار خوبی از افغانستان دارم و بسیاری از آنها انسانهائی فرهیخته و روشنفکر هستند.

  • مظلوم

    این خبرها در میان مردم پیچید و موج نفرت فراگیر شد، بایدخود افغانستانی غیرت میکردند و جلوی برخی هموطنان خاطی شان را میگرفتند!، ازتجاوزان و قاچاق مواد مخدر و غیره البته معتقدم کار اقلیتی بود، ولی هر بار جنایتی رو میشد و مردم ایران خشمشان ابزار میکردند خود همین روشنفکرها و نخبگان ایرانی میگفتند مردم ارام باشید اینها گناه همه افغانستانی نیست، هیچگاه نه مردم و نه دولت ایران کشور افغانستان متهم به ضد ایرانی بودن نکرد در حالی عملا در مرود هیرمند و اخیرا هریرود دارند اب میبندند و یک اشاهر رئیس جمهور ایران حسن روحانی برای رعایت و کمک به محیط زیست را با درشتی جواب میدهند! این است جواب دههاسال میهمان نوازی ایرانی؟!، بعد یک اتفاق کوچ میشود میگویند کشور-ملت ایران نژادپرست است! در حالی اساسا اکثرا افغانستانی های مقیم ایران شیعه و فارسی زبان هستند (اذعان میکنم اکثرشان مردمان شریف و زحمت کش هستند و در پروژه های عمرانی ایران به خوبی کارگری کردند و حتی کارگر ایرانی حاضر نمیشوند کار کند!) پس الاقل از سوی اکثریت مردم ایران دلیل نژادی و مذهبی برای تبعیض وجود ندارد، آنچه هست همان حقیقیت جدایی ملیت/تابعیت است. همچان چیزی که در سایر کشورها موجب تفاوت در حقوق مزایا میشود. آنچه مثل است دست کم ایرانی بیش از 25 سالست واقعا نمیتوانند میلیون مهاجر قبول کنند فرقی نمیکند کدام کشور، چون این نام از سر حماقت یا هرچیزی فرصت سوزی کرد و کلیت یک ملت را به فقر و بیچارگی کشانده! مهاجران دیگر کشورها مثل اکثریت مردم تبعه ایران پاسوز این حکومت نالایق متوهم ایدئولوژیک زده ولایی اسلامی شده اند که منافع ملی ایرانیان فدای توهمات ایدئولوژیکش کرده است و الان در زمینه های مختلف امنیت و منابع مشترک گاز و نفت و آبها وسدها ریزگردها... دارد آسیب می بیند!

  • مظلوم

    چه توقعی دارند افغنسنانیها در حلی حق آبه هیرمند و هامون سیستان ندادند و صدهزار سیستانی ایرانی به رزوگار سیاه نشاندند- و ضمن تخریب محیط زیست- موجب فقر وبیکاری و آورگی صدهزار سیستانی ایرانی شدند! اقلیتی از اینها دختران زنان ایرانی به زنی گرفتند (خواستید این تکه حذف کنید ولی بقیه کامنت منتشر کنید)، شخصا بارها چیزهای وشحتناکی شنیدم از مظالم افغانی ها که دختر ایرانی بخاطر فتواهای های مثل خمینی به عقد گرفتند و آن را بین بقیه هوطنشان تقسیم کردند و چننی به ناموس ایارنی بی احترامی کردند!! از اشتابهات مسلم حکومت ایارن همین است مهاجر خراجی بدون همسر و دخترانش میپذیرد. باید هر مهارج با خانواده اش بیاد تا تعادل جنستی کشور میزبان بر هم نخورد! اکنون بر طبق مطالعاتم جمعیت زنهای ایرانی با اکثریت اندک مردهاست (51 مرد نسبت به 49 زن) بخصوص زیر 25 سال زنها درصد بالایی کمتراز مردهای ایرانی است و این بسیار بستر آسیب اجماعی شده است!

  • مظلوم

    چند مورد آشکار را برجسته کردن و کشور-ملتی مثل ایران که حدود 38 سال است دارد سالانه میلیادردلار دلار هزنیه اقامت مهاجران افعانسنانی میدهد . هزیننه سنگین امنی مرزها که تحمیل میوشد. قاچقا کالا و مواد مخدر.... خودم دوران مدرسه یادم هست در دهه 1360 که مثل بقیه مجانی تا متوسطه استفاده میکردند، بیشتر این مشکلات را خود مردم ایرانی در دهه 1370 با حاکمیت سرمایه رداری حکومتی تجربه کرند، الن دولت برای از زیر هزینه آموزش رایگان خارج بشود عملابر خلاف قانون اساسی مدارس غیرانتفاعی (ولی در واقع انتفاعی) را مجوز داده و بی عدالتی آموزشی بر اکثریت اتباع ایران تحمیل کرده است (اساسا هیچ سیستم تکفکی نیست تا اتباع خارجی از یارانه عمومی مانند نفت سفید و گازوئیل و بنزین و آب و برق و نان... اهالی این کشور جدا بوده باشند تا اینکه یارانه نقدی برقرار شد!)، بسیاری یارانه های دهه 1360 عملا وجود خارجی ندارد و این یارانه هم که جزئی ناچیز از ثروت ملی اتباع ایرانی است الان هم میخواهد ندهد به حداقل سه دهک ملت ایران به بهانه عدالت!

  • مظلوم

    به نظرم داردی بی انصافی میکیند. وقتی 95% خود دانشچویان تبعه ایرانی دارند شهریه یمدهند، چه وقعی داردی. بله اگر نخبه ای خارجی باشد معقولست که باید جذب شود، روش کار این است این خبگان از سوی مراکز و یا شکتها (میتواند خصوصی باشد) بورسیه شده و با توحه سرمایه گذرای، بین 5 تا 10 سال و یا بیشتر تعهد کاری با تاضمین عملی داده میوشد. بگمانم کشورهای دیگر همین است.