ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

● دیدگاه

افشاگری و افشای «ساده لوحی شرّ»

منصوره شجاعی − پدیده تفتیش و افشاگری ذاتی نظام‌های ایدئولوژیک است. در ساختار سلبی اینگونه نظام‌هاست که رسوا کردن طرف مقابل و انتقامجویی تبدیل به حربه‌ای برای تداوم حیات قدرت موجود می‌شود.

آزاده نامداری، مجری صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران، چهره‌ای شناخته شده برای تماشاچیان برنامه‌های تلویزیون ایران است، زنی که همیشه با چادرجلوی دوربین حاضر شده ودرمصاحبه‌ها و برنامه‌های تلویزیونی از چادر به عنوان حجاب برتر برای زنان دفاع کرده است.

منصوره شجاعی
منصوره شجاعی

طبق اخبار پخش شده در شبکه‌های اجتماعی، چندی پیش خانم نامداری عازم دیارفرنگ شده ودر یکی از آزادترین کشورهای جهان یعنی سویس درمیان جمعی از «محارم» چادررها کرده وبه شادخواری با دوستان نشسته است.

ظاهرا از این صحنه عکسی تهیه شده وبه شبکه‌های اجتماعی ارسال شده است. دیوارهای شیشه‌ای فضای مجازی وسرعت واعجاب عصر اطلاعات از یک سو، ‌واراده وخواست افشاگری ازسوی باعث پخش گسترده و سریع این عکس در فضای مجازی شد . این موضوع سلسله‌ای از آرا و نظرات درشبکه‌های اجتماعی را در پی آورد.

کاربران شبکه‌های اجتماعی نسبت به این پدیده در قالب موضوعاتی چون حریم شخصی، ریا کاری، افشاگری، مشروعیت یا عدم مشروعیت دفاع ازحقوق زنی مثل آزاده نامداری، و...در مقیاس وسیعی عکس العمل نشان داده‌اند. اما نکته مغفول در این میان، چرایی این نوع افشاگری و نقد نگاه هیجانی و گاه انتقام جویانه‌ای است که به شکل پنهان و یا آشکاردر اکثر اظهارات دیده می‌شود.

پدیده تفتیش و افشاگری ذاتی نظام‌های ایدئولوژیک است. در ساختار سلبی این گونه نظام هاست که رسوا کردن طرف مقابل و انتقامجویی تبدیل به حربه‌ای برای تداوم حیات قدرت موجود می‌شود. استفاده، تبلیغ وترویج عمدی و یا غیرعمدی این روش جامعه را در معرض خطر رواج فرهنگ تفتیش و افشاگری‌های شخصی قرار می‌دهد و گاه حتی مانع نهادینه شدن حکومت قانون و نگاه انتقادی به ساختار قدرت می‌شود. دراینگونه موارد فرد به جای نظام محکوم شناخته شده در حالی که نظام به حکمرانی خود ادامه می‌دهد.

این اولین بار نیست که کوس رسوایی نظام‌های ریا و تزویر به دست خود اهل نظام به صدا درمی آید. این اولین بار نیست که افشاگری تبدیل به حربه‌ای برای کوبیدن طرف مقابل می‌شود. این اولین بار نیست که عکس‌های زنی بی حجاب به قصد ومنظور جرم انگاری «تن زنانه» در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌چرخد. و این اولین بار نیست که انتقام جویی و « دل خنک شدن»‌های سطحی مسیر نگاهی عمیق به جریان‌های جاری جامعه را منحرف می‌کند.

پدیده تفتیش و افشاگری ذاتی نظام‌های ایدئولوژیک است. در ساختار سلبی این گونه نظام هاست که رسوا کردن طرف مقابل و انتقامجویی تبدیل به حربه‌ای برای تداوم حیات قدرت موجود می‌شود. استفاده، تبلیغ وترویج عمدی و یا غیرعمدی این روش جامعه را در معرض خطر رواج فرهنگ تفتیش و افشاگری‌های شخصی قرار می‌دهد و گاه حتی مانع نهادینه شدن حکومت قانون و نگاه انتقادی به ساختار قدرت می‌شود. دراینگونه موارد فرد به جای نظام محکوم شناخته شده در حالی که نظام به حکمرانی خود ادامه می‌دهد.

وشوربختانه این اولین بار نیست که این میزان از خشم و تمسخرو هیجان زدگی نسبت به یک پدیده درجامعه مشاهده می‌شود. این گونه عکس العمل‌ها با نگاهی گذرا به وقایعی که موجب ناامنی و بی ثباتی وضعیت افراد در جامعه می‌شود درنگاه اول «طبیعی» ارزیابی می‌شود.

وقتی عکس زن جوانی که فقط یک دقیقه بی حجاب درمکانی عمومی ایستاده تبدیل به سند «جرم» اودر بازجویی‌ها می‌شود، وقتی زنان جوان و کاردان به جرم «دیگری بودن» و تن ندادن به ریا و تزویراز داشتن شغل و تامین اجتماعی محروم می‌شوند، وقتی چادری بودن امتیاز می‌شود تا بی چادرها به حاشیه رانده شوند، وقتی تهدید حمله لشکرهای سایبری اضطراب و ناامنی مدام در شخصی‌ترین لحظات زندگی یک فرد ایجاد می‌کند، و...نمی‌توان به سادگی توقع تعقل و تامل از سوی جامعه سرکوب شده در مقابل چنین رخدادهایی داشت.

اما در روزگاری به سر می‌بریم که اندازه و تنوع تجربه‌ها و رخدادهای اجتماعی وسیاسی ما را به سوی درس گرفتن از تجربه‌های پیشین سوق می‌دهد و رسیدن فصل آبدیدگی فولاد جامعه کوبیده شده با پتک زمان را نوید می‌دهد. حالا برای مثال باید از خود بپرسیم که سالها پیش، چه کسانی عکس‌های همبستری آن زن جوان و معشوق انتقامجویش را بهانه‌ای مزید برای امنیتی کردن و جرم سازی روابط جنسی کردند و آن زن هم مجبور به ترک کشور شد. حالا باید بدانیم که پخش عکس‌های نیمه برهنه هنرپیشه جوان و مستعد ایرانی بهانه‌ای برای به کابوس کشیدن رویاهای هنری زنان بود. حالا باید هشیار باشیم که تن هیچ زنی وسیله سرکوب و محکوم کردن اونشود. حالا باید به یاد بیاوریم که درسال۱۳۵۷، عکس‌های عیش ونوش خانواده سلطنتی و سرمایه داران «طاغوتی» حامی دربار همانقدربا هیجان و شتابزدگی دست به دست در جامعه می‌گشت که عکس‌های اعدام «فرخ رو پارسا» و دیگرانی چون او تا غفلتا، به دستی دیگرعکس جوانان اعدام شده خودمان را دیدیم و دریغ که دیربود.

تکرارو تداوم عکس العمل‌های هیجانی وانتقامجویانه نسبت به یک پدیده نشانه تلخی است از ثابت ماندن قاعده کهنه جامعه مگر به استثنا!

درجنجال و هیاهوی پخش عکس‌های بی حجاب آزاده نامداری، جای پرسشگری واندیشه انتقادی خالی است.

  • اصلا چرا کسی پنهانی عکس گرفته است؟
  • این عکس به چه منظور گرفته شده؟
  • چه کسی این عکس را گرفته؟
  • چرا باید به همان شیوه نظام‌های سرکوبگر عمل کرد؟
  • چرا فرهنگ رسوا کردن و انتقامجویی‌های شخصی جای خود را به فرهنگ شرافت و دادخواهی نمی‌دهد؟
  • چرا سرخوشی از رسوایی افراد مادون یک نظام جای اندوه شکوهمندرویای تغییرنظام‌های رسوا را گرفته است؟
  • سود و زیان اینگونه افشاگری‌ها کدام بخش جامعه را متاثر می‌سازد؟
  • این «زن ریاکارفرصت طلب نان به نرخ روز خور»... و القابی از این دست که در شبکه های اجتماعی برای توصیف اوبه کار رفته، درکجای چرخه نظام تبعیض وریا ایستاده است؟
  • آیا تنها محاکمه یک فرد دردرون یک نظام، تقلیل گناه یک نظام فکری نیست؟
  • آیا این گونه پرداختن به پدیده ریا و تبعیض دریک جامعه، روی دیگر سکه‌ای نیست که هانا آرنت ازآن به عنوان «ساده لوحی شر» یاد می‌کند؟
  • آیا چنین نیست که گویا استبداد قوه تشخیص را کشته و شرارت خود را از طریق ناتوانی در داوری درست بازتولید می‌کند؟
  • آیا نباید ابتدا به این ساده‌لوحی‌ای فکر کنیم که ذاتی سیستم است، همان گونه که هانا آرنت در تحلیل شر مجسم در "آدولف آیشمن» نشان داده؟

حالا در کنار تجربه های وطنی، مخزن دانش جهانی نیزازطریق فضای مجازی دراختیارما قرار دارد. وقت آن است که با دقت بیشتروجنجال کمتر طلای تجربه های وطنی را باعیاردانش جهانی جلا دهیم.

هرچند سرعت چرخش اطلاعات درفضای مجازی مانع ایجاد فرصت کافی برای پرسشگری می‌شود، اما با توجه به بحث‌هایی که درصفحه‌های عمومی فضای فیس بوک به ویژه در میان زنان کوشنده واهل نظر در جریان است، می‌توان امیدواربود که طرح چندباره این گونه پرسش‌ها به ایجاد فضایی برای پرسش‌های دیگر، خواه له خواه علیه، و نیز پاسخ‌هایی درخور بینجامد.

در همین زمینه

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • آناهيت

    اصلا حرف حساب اين مطلب خانم شجاعى چيست!؟ يك مشت كلى گويى هاى پيش پا افتاده و بعد طرح سوالاتى بى ارزش و كم اهميت. چه كسى عكس را گرفته؟ خوب مثلا حسن آقا! چرا اين عكس را گرفته؟ هويجورى! شكم درد داشته! چرا پنهانى گرفته؟ ...اى بابا!

  • شاهد

    سال 1392 خانم ازاده نامداری مروج ایده لوژیک حجاب دولتی از رادیو تلویزیون انحصاری حکومت شبه توتالیتر شیعی بوده است . درباره برخورد به" بد حجاب ها " در همین سال نیروی انتظامی اماری منتشر کرده است "سال ۱۳۹۲ به نزدیک به چهار میلیون زن بد حجاب تذکر داده شد . نزدیک به یکصد و پنجاه هزار نفر دستگیر شدندو برای شصت هزار نفر پرونده تشکیل شد و به دادگاه فرستاده شدند.” انانکه از ساده لوحی شر و حقوق خصوصی ایشان بدرستی سخن می گویند بهتر است از "ابتذال شر" نیز بگویند و از درد و رنج ناشی از رفتار آزاده نامداری بر میلیو ن ها زنی بگویند که در خیابان متوقف شدند و توهین شنیدند . یاد اوری مسولیت فردی در حکومت تمامیت خواه مهمترین وجه سیاسی بودن است . کارل یاسپرس

  • سینا کیانی

    این نگاه بسیار سطحی انگارانه، سنتی و تک بعدی است. دفاع کورکورانه از ماشین سرکوب جمهوری لسلامی است و سرپوش نهادن بر زشتیهاست. شما میگویید: فردی از بیت المال دزدی میکند. دزدی او ثابت میشود. ما نباید او را افشا کنیم زیرا کا آبرویش در خطر است. این بی نهایت خنده دار است. مضاف براینکه راه را برای آن دزد هموار تر میکند...

  • روزبه

    این اعمال اینچنینی یعنی دروغ گفتن. دو رویی و تزویر و ریا و کمک به بسط اون در جامعه مورد نقد نه انتخاب شخصی فرد در انتخاب پوشش. ایشون آزاد ند از نظر من حتی روی چادر روبند بزنن یا لخت مادر زاد باشند.

  • روزبه

    مسئله خیلی ساده اس من بیام راست راست به مردم دروغ بگم بعد یکی بیاد دستم رو کنه بگم چرا منو لو دادی و دستم رو کردی این مسئله بخودم مربوط میشه که سر مردم شیره بمالم. نخیر مسئله از خصوصی بودن همون زمان خارج شد که شما بعنوان یک شخص مطرح در وسایل ار تباط جمعی نظراتتون منتشر میشه و بعنوان ابزاری برای تحمیق عموم استفاده میشه. وقتی خودتون رو وارد بازی سیاست میکنید و یا دستاویز بازی سیاسی میشید باید تحمل عواقب این بازی از جمله افشا شدن رو هم داشته باشید این قاعده بازی است.

  • bijan

    بر خلاف نظر نویسنده حتی در نظام های آزاد هم اگر کسانی مبلغ یک نظر سیاسی و اجتماعی در عرصه عمومی باشند ولی در خفا به گونه دیگر عمل کنند به خاطر دورویی و دروغ گویی افشا و رسوا میشوند . مثلن روابط جنسی نا مشروع یک رئیس دولت و یا نماینده مجلس دیگر حریم خصوصی نیست .

  • ایلیا خیری

    با سلام.خانم شجاعی توضیحات کاملی راجع به خانم آزاده نامداری دادند.یه توضیح کمپوست بنده میدهم.اینکه در جامعه آزاد وسالم آتو گرفتن و کنکاش در زندگی افراد کار نادرستی میباشد.اما موضوع خانم نامداری کاملا فرق دارد.هیچکسی دنبال دشمنی با این شخص نیست.بوسیله ایشان میتوان روش و اصول حکومت و انتخاب و گزینش افراد را به چالش کشید .شایسته سالاری محلی از اعراب در این حکومت ندارد .همه میدانیم که مغزهایی متفکر و دانش پژوه آنقدر سرگرم کار علمی و پروژه هستند که اهمیتی به چادر و روبنده و این چیزها نمیدهند.بلکه آنها بدنبال کشف و آزمایش علمی هستند.در حالیکه نظام از آنها ابتدا چادر و روبنده را میخواهد و بهمنی دلیل ساده و پیش پا افتاده است که نابغه ریاضیات در آمریکا زندگی میکند و ........

  • سعیا حیدری

    در باره سوالات مطروحه خانوم نویسنده محترم دقت نکرده اند که عکاس و نشر کننده عکسها یک نفر است که فعلن تا به امروز نیز پنهان است و هیچ حرفی نزده است . و چه بسا ان فرد از اشنایان خود خانوم نامداری باشد . واکنش ها نه بخاطر حضور بی حجاب و یا شاد خواری این خانوم است. بلکه این واکنشها بخاطر رسوا کردن تزویر و ریا و دروغی است که در 38 سال گذشته فجیع ترین جنایت ها را در ایران رقم زده. وگرنه کسی متعرض چرایی بی حجابی و یا شادخواری این خانوم نشده. حرف بر سر این است که با مالیات این مردم و با دارایی این مردم تویزیونی راه افتاده و تریبون در دست کسانی داده شده که با زور حجاب را در حلقوم این مردم می کنند و ان وقت خودشان با دروغ و تزویر ان کار دیگر می کنند . الکی هم بحث حریم خصوصی و این چیزها را به بهانه ای برای سرپوش گذاشتن به این تزویر اشکار شده تبدیل نکنیم. کسی از اتاق خواب این خانوم فیلم نگرفته . فیلم در پارک گرفته شده و نمی توان فرض کرد که هر محیط عمومی فضای خصوصی کسی باشد . زنانی که در این سالها توسط پلیس گشت ارشاد تحقیر شده و کتک خورده اند بستر و فضای ان برخوردها را چنین کسانی فراهم کرده اند . و از همه اینها بدتر دروغ دیگری که در توجیه اقدام خود به کار گرفت باعث این همه هجمه شد. نمی توان در کناری ایستاد و شاهد ان بود که زنی متزور صاف به دوربین نگاه کند و جامعه را نفهم فرض کند و ما چیزی نگوییم چرا که به تریج قبای کسانی برمی خورد که فهم غلطی از بحث حریم و امر شخصی دارند .

  • فرزاد

    نگاه شما در بررسی واکنش مردم به پدیده ریا، بسیار جنسیت زده است.