ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

رشد بی‌سابقه روسپیگری در ایران- بخش دوم

<p><span style="font-family: Tahoma"><span style="font-size: small">سعید بیانی- <span style="background-color: transparent; font-variant: normal; font-style: normal; color: #000000; vertical-align: baseline; font-weight: bold; text-decoration: none">بخش نخست این گزارش به بررسی تاریخچه روسپیگری و آمارهای اعلام شده از سوی مقامات دولتی و پژوهشگران مستقل پرداخته بود و برخی دلایل وجود بازار عرضه و تقاضای سکس را در گفت&zwnj;وگو با یکی از خریداران سکس بررسی کرده بود. در بخش دوم و پایانی این گزارش قوانین تعیین شده برای مجازات تن&zwnj;فروشی &nbsp;بررسی و به زوایای مختلف این حرفه در گفت&zwnj;وگو با یک زن روسپی و یک جامعه&zwnj;شناس صاحب&zwnj;نظر پرداخته شده است.</span></span></span></p> <!--break--> <p>&nbsp;</p> <p><span><span><span>وضعیت قانونی تن&zwnj;فروشی در کشورهای متفاوت، از مجازات مرگ تا فعالیتی حرفه&zwnj;ای و قانونی متغیر است. در قوانین جمهوری اسلامی تعریفی برای روسپیگری ارائه نشده است و قوانین </span><span><span><span>موجود</span><span> صرفاً احکامی درباره زنان </span></span></span><span>است. از سوی دیگر اگر قواد&zwnj;ها (کارفرمایان و دلالان روسپیگری) دستگیر شوند مجازات&zwnj;شان حداکثر ۷۵ ضربه شلاق است. حال آن&zwnj;که مجازات زن روسپی در صورتی که شوهر نداشته باشد، صد ضربه شلاق و اگر شوهر داشته باشد سنگسار است. یعنی حتی اگر شوهر یک زن روسپی کار قوادی یا هدایت او در روسپیگری را برعهده داشته باشد، تنها جریمه او ۷۵ ضربه شلاق خواهد بود. </span></span></span></p> <p>&nbsp;</p> <div dir="rtl"><span><span><span>در سال ۵۸ و اوایل انقلاب اسلامی، تعدادی از زنان روسپی شناخته شده در محله گمرک تهران که به شهر نو (قلعه) معروف بود، به یک&zwnj;باره با هجوم پاسداران دستگیر و پس از چند سئوال و جواب کوتاه و به محض &laquo;احراز هویت&raquo; در دادگاه انقلاب به ریاست صادق خلخالی، در ملاء عام اعدام شدند. این شاید به نوعی زهرچشم گرفتن حکومت اسلامی از زنان روسپی در ایران اسلامی بود که در آن احکام دینی و شرعی حرف اول و آخر را می&zwnj;زند.[</span><span>۱]</span></span></span></div> <p><span><span><br /> </span></span><strong><span><span><span>روسپیگری از زبان محبوبه </span></span></span></strong></p> <p><span><span><span>یافتن زنان روسپی در خیابان&zwnj;های بی&zwnj;در و پیکر تهران کار چندان سختی نیست. در زیر پل&zwnj;های هوایی، در پارک&zwnj;ها، معابر و خیابان&zwnj;ها به راحتی قابل مشاهده هستند، اما انجام یک گفت&zwnj;وگوی ساده با آن&zwnj;ها در مورد شرایط&zwnj;&zwnj;شان از هر کار دیگری دشوار&zwnj;تر است. به همین دلیل برای گفت&zwnj;وگو با یک زن روسپی بار دیگر به سراغ بهروز رفتم. ابتدا با مخالفت او روبه&zwnj;رو شدم، اما بعد در تماس با محبوبه او را راضی به گفت&zwnj;وگو با من کرد. </span></span></span></p> <p>&nbsp;</p> <div dir="rtl"><span><span><span>در کافی&zwnj;شاپی در شرق تهران نشسته&zwnj;ام. نزدیک غروب آفتاب است. کمی از گرمای هوا کاسته شدهاست. حدود ۴۰ دقیقه&zwnj;ای است که داخل این کافی شاپ منتظر محبوبه هستم. از پشت شیشه بیرون را نگاه می&zwnj;کنم. در تفکرات خود غوطه&zwnj;ور هستم و سئوالاتم را باخودم مرور می&zwnj;کنم که صدای دو رگه و لحن محکم زنی افکارم را پاره می&zwnj;کند: &laquo;آقای بیانی؟ در پاسخ با تعجب گفتم بله بفرمایید. سریع نشست. به&zwnj;سرعت قهوه&zwnj;ای سفارش دادم. محبوبه با دیدن قلم و کاغذ من لبخندی به تلخی زد. </span></span></span></div> <p>&nbsp;</p> <div dir="rtl"><span><span><span>محبوبه (اسم مستعار ساناز) زنی ۳۵ ساله با چهره&zwnj;ای معمولی اما جذاب، گندمگون، با مانتو و روسری سفید است. دندان&zwnj;های جلویش کمی غیر طبیعی به نظر می&zwnj;رسند و مثل این&zwnj;که سانحه&zwnj;ای برایش اتفاق افتاده است. سیگاری روشن و شروع به هم زدن قهوه&zwnj;اش می&zwnj;کند. از او در مورد حرفه&zwnj;اش می&zwnj;پرسم و محبوبه در پاسخ می&zwnj;گوید: &laquo;شغلم نیازی به گفتن ندارد، شرایط، من و امثال من را به این کار واداشت.&raquo;</span></span></span></div> <p><span><span><br /> </span></span><span><span><span>محبوبه از گذشته خود &nbsp;چنین می&zwnj;گوید: &laquo;زمانی که تنها ۱۱ سال داشتم پدرم من را به عقد مردی ۳۰ ساله درآورد. هنوز خیلی چیز&zwnj;ها را بلد نبودم حتی طرف را نمی&zwnj;شناختم. شوهرم معتاد بود. بر اثر تصادفی که در حالت خماری داشت، بدبختانه من هم دراتوموبیل او بودم و تمام دندان&zwnj;هایم شکست. خود او هم زمین&zwnj;گیر شد. مجبور بودم خرج خانه، بزرگ کردن بچه و حتی خرج عمل (اعتیاد) شوهرم را دربیاورم. در یک تولیدی مشغول کار شدم و بعد از چندسال تولیدی ورشکست شد و صاحبش مرا همراه با شش نفر دیگر بیرون کرد و در نتیجه بیکار شدم.&raquo; </span></span></span></p> <p><span><span><br /> </span></span><span><span><span>محبوبه در مورد اولین تجربه تن&zwnj;فروشی خود می&zwnj;گوید: &laquo;صاحبخانه هرروز چند بار در خانه می&zwnj;آمد و طلب خودش را می&zwnj;خواست و هر بار داد و بیداد راه می&zwnj;انداخت. فشار رویم زیاد بود. نمی&zwnj;دانستم چه کار کنم. شش ماه بود اجاره عقب افتاده بود. کاری هم گیر نمی&zwnj;آوردم. یک&zwnj;بار که شب در خانه را باز کردم، دوباره صاحبخانه بود. این&zwnj;بار با نگاهی شهوت&zwnj;انگیز و کمی آرام&zwnj;تر صحبت می&zwnj;کرد. حین صحبت درخواست جنسی خودش را با من مطرح کرد.&raquo;</span></span></span></p> <p><span><span><br /> </span></span><span><span><span>اشک در چشمان محبوبه حلقه می&zwnj;زند و پک محکمی به سیگارش می&zwnj;زند و می&zwnj;گوید: &laquo;چاره&zwnj;ای نداشتم. مجبور بودم. وسط سرمای زمستان با یک دختر بچه و مرد علیل چکار باید می&zwnj;کردم، آه در بساط نداشتم؛ هر بار به&zwnj;جای اجاره با او سکس برقرار می&zwnj;کردم. اول حالم از خودم به&zwnj;هم می&zwnj;خورد ولی بعد از مدتی مشتری&zwnj;های دیگری پیدا کردم و خیابان&zwnj;های تهران شد محل کسب و کارم. ابتدا دستی به سر و روی خودم کشیدم، دندان&zwnj;هایم را درست کردم، لباس&zwnj;های شیک و یک خط موبایل خریدم.&raquo; </span></span></span></p> <p>&nbsp;</p> <div dir="rtl"><span><span><span>محبوبه درباره احساسش نسبت به شغلی که دارد می&zwnj;گوید: &laquo;ابتدا برایم سخت بود و احساس بدی داشتم. هر بار می&zwnj;مردم و زنده می&zwnj;شدم. بعد برایم عادی شد. در کل خودم را می&zwnj;زدم به بی&zwnj;خیالی. یک روز از بس فشار عصبی به من وارد شد خواستم خودکشی کنم، ولی باز این بچه [عکسی دختربچه&zwnj;ای را روی صفحه موبایلش نشان می&zwnj;دهد] نگذاشت.چند وقتی هست دوباره&zwnj;&zwnj;همان احساس تنفر از خودم به سراغم آمده است.&raquo; </span></span></span></div> <p><span><span><br /> </span></span><span><span><span>محبوبه درباره خطر&zwnj;های خیابان&zwnj;های تهران و تغییر شیوه کار خود می&zwnj;گوید: &laquo;هر بار امکان داشت در یک خیابان طمعه یک آدم رذل بشوم و جانم را از دست بدهم. ابتدا فکر کردم با دخترم به خیابان بیایم تا هم شک ماموران انتظامی را از خودم دور کنم و هم در شرایط سخت بتوانم کمی دل مشتری&zwnj;ها را به رحم بیاورم که بعد ازکار پولم را بدهند، اما مدتی احساس کردم دختر پنج ساله&zwnj;ام مثل نوار خیلی چیز&zwnj;ها را دارد ضبط می&zwnj;کند.&raquo; </span></span></span></p> <p><span><span>&nbsp;</span></span></p> <div dir="rtl"><strong><span><span><span>مگر شده پول به شما ندهند؟ </span></span></span></strong></div> <p><span><span><span>محبوبه:</span><span> بله بار&zwnj;ها. حتی یک بار بدجوری از یکی از مشتری&zwnj;ها در حالت مستی کتک خوردم. </span></span></span></p> <p><span><span><br /> </span></span><strong><span><span><span>شوهر شما شک نمی&zwnj;کند؟</span></span></span></strong></p> <p><span><span><span>نه، فقط به فکر اعتیاد خودش بود. حتی یک بار هم نپرسیده از کجا پول می&zwnj;آورم. </span></span></span></p> <p><span><span>&nbsp;</span></span></p> <div dir="rtl"><strong><span><span><span>تا حالا گیر ماموران انتظامی افتاده&zwnj;اید؟ </span></span></span></strong></div> <p><span><span>&nbsp;</span></span><span><span><span>چند بار</span></span></span></p> <p><span><span><br /> </span></span><strong><span><span><span>بعد چه شد؟</span></span></span></strong></p> <div dir="rtl"><span><span><span>دو بار کارم به دادسرا و کلانتری کشید. شانسی که آوردم این بود که معتاد نبودم و حین کار دستگیر نشدم. چند روزی بازداشت شدم و بعد &zwnj;&zwnj;رهایم کردند. چندبار هم با در اختیار قرار دادن خودم [ارتباط جنسی با ماموران] حاضر شدن&zwnj;د رهایم کنند.</span></span></span></div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <div dir="rtl"><strong><span><span><span>از بهروز شنیدم با دو نفر دیگر کار می&zwnj;کنید. می&zwnj;توانید کمی در مورد آن&zwnj;ها به من بگویید؟</span></span></span></strong></div> <div dir="rtl"><span><span><span>آن&zwnj;ها هم مثل من هستند، ولی بنا به تجربه و آشناهایی که دارم، ترجیح می&zwnj;دهند با من کار کنند. من مشتری برای آن&zwnj;ها جور می&zwnj;کنم و آن&zwnj;ها یک سوم مبلغ دریافتی&zwnj;شان را به من می&zwnj;دهند.</span></span></span></div> <p><span><span><br /> </span></span><strong><span><span><span>چند سال است این کار را انجام می&zwnj;دهید؟</span></span></span></strong></p> <p><span><span><span>حدود هفت سال است به صورت حرفه&zwnj;ای کار می&zwnj;کنم. وقتی شروع کردم۲۶، ۲۷ سالم بود.</span></span></span></p> <p><span><span>&nbsp;</span></span></p> <div dir="rtl"><strong><span><span><span>درآمدتان چقدر است؟</span></span></span></strong></div> <div dir="rtl"><span><span><span>درآمدم متغییر است. بسته به مشتری که در کجای تهران زندگی می&zwnj;کند مبلغ را تعیین می&zwnj;کنم. از ۵۰ تا۱۰۰ هزار تومان برای هردفعه ارتباط. البته مشتری&zwnj;های ثابت هوای ما را دارند. </span></span></span></div> <p><span><span><br /> </span></span><strong><span><span><span>یعنی چه؟</span></span></span></strong></p> <div dir="rtl"><span><span><span>یعنی بیشتر پول می&zwnj;دهند و گاهی با آن&zwnj;ها به مهمانی می&zwnj;رویم که بهتر برای ما درآمد دارد. مشتری و پول بیشتر هست. چند وقتی هم هست که با بردن این دختر&zwnj;ها به اینجا وآنجا یک سوم پول&zwnj;شان را به من می&zwnj;دهند. برای من مشکلاتی به&zwnj;وجود آمده و بنا به نظر پزشک دیگر کمتر می&zwnj;توانم رابطه جنسی داشته باشم</span></span></span></div> <p><span><span><br /> </span></span><strong><span><span><span>اگر کار خوبی گیر بیاورید حاضرید این کار را کنار بگذارید؟</span></span></span></strong></p> <div dir="rtl"><span><span><span>البته، از خودم از زندگی دیگه خسته شدم. حتی امیدی هم به آینده ندارم. فقط فکرم دخترم هستم. نمی&zwnj;خواهم او راه من را برود. الان، کار برای مرد&zwnj;ها پیدا نمی&zwnj;شود، چه برسد به ما.</span></span></span></div> <p>&nbsp;</p> <p><strong><span><span><span>دلایل روسپیگری در ایران</span></span></span></strong></p> <p><span><span><span>دکتر فریبا محمدی، جامعه&zwnj;شناس و استاد دانشگاه، در سوالم در مورد دلیل روسپیگری می&zwnj;گوید: &laquo;طی تحقیقاتی که در ایران به عمل آمده است، از مهم&zwnj;ترین دلایل روسپیگری در ایران می&zwnj;توان از فقر، مشکلات اقتصادی، کمبود و نبود فرصت&zwnj;های کاری و شغلی با توجه به جمعیت جوان کشور نام برد.&raquo; </span></span></span></p> <p><span><span><br /> </span></span><span><span><span>او تاکید می&zwnj;کند: &laquo;متاسفانه دولت به&zwnj;جای پرداخت به مشکلاتی همانند: پایین آوردن میزان بی&zwnj;کاری و تورم، مشکلات مربوط به تهیه مسکن، بهداشت و درمان برای همه افراد جامعه، تنها به شعارهای پوچی همانند ایجاد ۱. ۵ میلیون فرصت شغلی برای ایرانیان و یا سخنان بیهوده&zwnj;ای همانند دادن هزارمتر مربع زمین به هر ایرانی برای ایجاد مسکن اکتفا کرده است. از طرفی وجود فاصله شدید طبقاتی، خود مزید بر علت است. شکاف طبقاتی باعث به&zwnj;وجود آمدن رفتار&zwnj;ها و شیوه&zwnj;های نامناسب و ناسالمی جهت فائق آمدن خانواده&zwnj;ها بر مشکلات اقتصادی شده است که از جمله این شیوه&zwnj;ها، تن&zwnj;فروشی است.&raquo;</span></span></span></p> <p>&nbsp;</p> <div dir="rtl"><span><span><span>به گفته وی، &laquo;برخی مردان برای کسب منافع اقتصادی به بهره&zwnj;کشی جنسی از زنان، حتی همسران و دختران خود روی آورده&zwnj;اند. این افراد با ایجاد مراکز تن فروشی، روسپیگری زنان را در جامعه تسهیل می&zwnj;کنند. باندهای بین&rlm;المللی قاچاق انسان نیز با وعده&rlm;های کاذب همانند شرایط و زندگی بهتر برای برخی زنان جوان و آسیب&zwnj;پذیر، مبادرت به خروج آن&zwnj;ها از ایران به کشورهای دیگر می&zwnj;کنند و آن&zwnj;ها را به فاحشه&zwnj;خانه&zwnj;هایی در سایر کشور&zwnj;ها، عمدتاً کشورهای حوزه خلیج فارس و عربی می&zwnj;فرستند و یا اعضای بدن آن&zwnj;ها را می&zwnj;&rlm;فروشند.&raquo;</span></span></span></div> <p>&nbsp;</p> <div dir="rtl"><span><span><span>خانم محمدی خاطر توضیح می&zwnj;دهد: &laquo;تحقیقات صورت گرفته توسط محققان و روان&zwnj;شناسان نیز این موضوع را تایید می&zwnj;کند که علاوه بر این عوامل اجتماعی، عوامل روانی از جمله سرد بودن روابط جنسی بین مردان و زنان، ضعف هویت اخلاقی و کمبود محبت بین زن ومرد بخصوص در اوایل ازدواج نیز می&zwnj;تواند در به&zwnj;وجود آمدن این معضل اجتماعی موثر باشد.&raquo; </span></span></span></div> <p><span><span><br /> </span></span><span><span><span>این جامعه&zwnj;شناس و استاد دانشگاه با اشاره به تحقیق &nbsp;انجام شده از سوی یک سازمان غیر دولتی می&zwnj;گوید: نتایج تحقیق روی ۳۰ زن روسپی ۱۶ تا ۴۰ ساله که به&zwnj;طور حرفه&zwnj;ای به این شغل اشتغال دارند و مقایسه آن&zwnj;ها با&zwnj;&zwnj;همان تعداد زن غیر روسپی عمدتاً خانه&zwnj;دار با همین سن و سال این موضوع را روشن می&zwnj;کند که احساس بی&zwnj;ارزشی و تبعیض&zwnj;های جنسیتی در جامعه یکی از نشانه&zwnj;های آشکار در این زنان است. احساس بی&zwnj;ارزشی و به دنبال آن وقوع شرایطی ناگوار همانند سوء استفاده یا تجاوز جنسی که ضربه&zwnj;های روحی غیر قابل جبرانی به افراد وارد می&zwnj;کند از جمله عوامل روان&zwnj;شناختی است که فرد را به&zwnj;سوی روسپیگری سوق می&zwnj;دهد. شرایط حاکم بر خانواده مانند شرایط بدسرپرستی یا بی&zwnj;سرپرستی و نگهداری کودکان، اعتیاد زن به مواد مخدر، اعتیاد شوهر، وجود خانواده&zwnj;های متلاشی، طلاق و جدایی از خانواده و شکست در اهداف و برنامه&zwnj;های زندگی مانند تحصیل، ازدواج تحمیلی و غیره ازجمله عوامل موثر در گرایش به روسپیگری عنوان شده است. </span></span></span></p> <p><span><span><br /> </span></span></p> <div dir="rtl"><span><span><span>این تحقیق نشان می&zwnj;دهد زنان بنا به دلایلی چون &laquo;نابه&zwnj;سامانی خانواده&raquo;، &laquo;اعتیاد، فقدان و خشونت والدین&raquo;، &laquo;سردی رابطه عاطفی فرزندان و والدین&raquo;، &laquo;ترک تحصیل&raquo;، &laquo;فقر فرهنگی&raquo;، &laquo;نداشتن مهارت برقراری روابط اجتماعی&raquo; و &laquo;قرار گرفتن در معرض سوءاستفاده جنسی به وسیله اعضای خانواده یا دیگران&raquo; بیشتر به سوی تن فروشی کشیده شده&zwnj;اند. مسائل اجتماعی چون افزایش سن ازدواج و کاهش میزان آن نیز باعث تهدید اخلاقی برای جامعه و خانواده&zwnj;ها شده است. </span></span></span></div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <div dir="rtl"><span><span><span>طلاق زن، می&zwnj;&rlm;تواند مشکلاتی اساسی در تأمین مخارج زندگی برای او فراهم کند. زنان مطلقه که اکثراً خانه&zwnj;دار هستند و کار و حرفه خاصی بلد نیستند، پس از طلاق، به نوعی خود را سربار خانواده می&zwnj;دانند. بنابرین برای حفظ استقلال و خلاصی از زیر بار تحقیر خانواده، به سوی کارهای پست با درآمد ناچیز کشیده می&zwnj;شوند و همین درآمد کم و بالا بودن هزینه&rlm;های زندگی، روسپیگری را به عنوان یک شغل پیش پای او می&zwnj;&rlm;گذارد. این مشکل به دلیل عدم وجود قوانین حمایتی از جانب دولت نسبت به زنان بی&rlm;سرپرست، کمبود فرصت&rlm;های مناسب شغلی برای زنان با توجه به وجود تبعیض&zwnj;های مشهود در جامعه و درخواست&zwnj;های نامشروع در قبال استخدام فرد و نیز درآمد کم مشاغل رده پایین، به شدت در ایران افزایش یافته است. </span></span></span></div> <p><span><span><br /> </span></span><strong><span><span><span>شرایط تحمیلی به زنان</span></span></span></strong></p> <div dir="rtl"><span><span><span>فریبا محمدی با تاکید بر شرایط تحمیلی به زنان در جامعه ایران می&zwnj;گوید: &laquo;در برخی از مواقع زنان در شرایط ناگوار و ناخواسته به روسپیگری تن می&zwnj;دهند. به طور مثال نیازهای اقتصادی زن مطلقه و بی&rlm;سرپرست باعث می&zwnj;&rlm;شود که برای تأمین مخارج بالای خانواده به شرکت&zwnj;های خصوصی یا خدماتی مراجعه کند. در بعضی خبر&zwnj;ها داشته&zwnj;ایم زن به عنوان منشی استخدام شده و بعد مورد سوء استفاده جنسی صاحبان شرکت قرار گرفته و جذب بازار فحشا شده است یا در مراجعه به برخی منازل برای نظافت، از او درخواست&zwnj;های نامشروع می&zwnj;&rlm;شود. اگر فرد سالمی باشد، از این خانه می&zwnj;&rlm;رود، اما اگر این شرایط مدام در سایر خانه&zwnj;ها نیز تکرار شود، مگر چقدر توان مقابله دارد. این شرایط به او فشار می&zwnj;&rlm;آورد و تحمیل&zwnj; می&zwnj;شود و در نهایت او را به سوی تن&zwnj;فروشی سوق می&zwnj;&rlm;دهد.&raquo;</span></span></span></div> <p>&nbsp;</p> <div dir="rtl"><span><span><span>به عقیده این جامعه&zwnj;شناس، &laquo;گاهی نیز تجاوز جنسی، شرایطی ناخواسته&zwnj;ای را به دختر تحمیل می&zwnj;کند و این&zwnj;که دختر با توجه به وجود تابوهایی در جامعه و خانواده دیگر نمی&zwnj;تواند به خانه برگردد و موجب گرایش او به روسپیگری می&zwnj;&rlm;شود. این وضعیت بیشتر برای دختران فراری پیش می&zwnj;&rlm;آید که به علت عدم بازگشت به خانه و خانواده و نداشتن پول و درآمد برای گذران زندگی و وجود تقاضای بالا و بالقوه در جامعه به روسپیگری روی می&zwnj;&rlm;آورند.&raquo;</span></span></span></div> <p><span><span><br /> </span></span><span><span><span>خانم محمدی خاطرنشان می&zwnj;کند: &laquo;باید خانواده&rlm;&zwnj;ها را از تهدیدات خارج از خانه آگاه ساخت و آن&zwnj;ها را توجیه کرد. یعنی حتی اگر برای دختر در شرایط ناخواسته اتفاقی بیفتد، او را بپذیرند و از خانه و خانواده طرد نکنند. زیرا در غیر این صورت نتایج اسفناکی برای این دختر به&zwnj;وجود می&zwnj;آید. برخی از زنان روسپی نیز که در آغاز به دلیل شرایط ناخواسته و نیز فشارهای مختلف اقدام به چنین کاری کرده&rlm;اند، پس از پشیمانی، فقط به خاطر ترس از عدم پذیرش اجتماعی توسط اعضای خانواده، دوستان و بستگان، در این دایره تنگ گرفتار می&zwnj;&rlm;شوند. از جمله شرایط ناخواسته دیگر، خشونت&zwnj;ها و سوء استفاده&rlm;های جنسی در دوران کودکی فرد است. حدود ۵/۲۳ درصد از روسپی&zwnj;ها در کودکی مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته&rlm;اند و ۵/۱۲ درصد این اعمال از سوی نزدیک&zwnj;ترین افراد خانواده و فامیل، افرادی مانند پدر، برادر و اعضای مورد اعتماد خانواده انجام شده است.&raquo; </span></span></span></p> <p><span><span><br /> </span></span><strong><span><span><span>پیامدهای روسپیگری در ایران</span></span></span></strong></p> <p><span><span><span>این جامعه&zwnj;شناس &nbsp;روسپیگری را منشاء بسیاری از معضلات اجتماعی می&zwnj;داند و می&zwnj;گوید: &laquo;تن&zwnj;فروشی علاوه برآن&zwnj;که باعث کاهش آمار ازدواج می&zwnj;شود، به&zwnj;&zwnj;همان نسبت میزان طلاق را افزایش می&zwnj;دهد. افزایش شمار بیماران مقاربتی و ایدز با توجه به کم بودن اطلاعات افراد از این بیماری&zwnj;ها در جامعه سنتی ایران، تولد کودکان خیابانی بدون سرپرست و بزهکار که عمدتاً مشکلات روحی و روانی زیاد دارند و افزایش سقط جنین&zwnj;های غیر قانونی که خود می&zwnj;&rlm;تواند مشکلات جسمی و نازایی برای زنان ایجاد کند، از دیگر پیامدهای روسپیگری است.</span></span></span></p> <p><span><span><br /> </span></span><span><span><span>فریبا محمدی با اشاره به این&zwnj;که کودکان خیابانی بعد&zwnj;ها به قاچاق مواد مخدر، تن&rlm;فروشی و بزهکاری کشیده می&zwnj;&rlm;شوند می&zwnj;گوید: &laquo;حتی این کودکان نشانی مراکز روسپیگری را به مشتری&zwnj;ها نشان می&zwnj;&rlm;دهند و مشتری جذب می&zwnj;کنند و در آینده به تبهکارانی خطرناک در جامعه بدل خواهند شد.&raquo;</span></span></span></p> <p><span><span><br /> </span></span><span><span><span>این جامعه شناس معتقد است: &laquo;متاسفانه جامعه سنتی و مذهبی ایران در حال فروپاشی اخلاقی است، مثل این&zwnj;که کشور تایلند دیگری و از نوع اسلامی آن به وجود آمده است. متاسفانه هشدارهای استادان دانشگاه و کار&zwnj;شناسان جدی گرفته نمی&zwnj;شود. تحقیقات ما در مورد معضلات اجتماعی در جامعه تماماً در قفسه&zwnj;های مراکز و دفا&zwnj;تر ما خاک می&zwnj;خورند و تمامی این سخنان و هشدار&zwnj;ها از جانب حکومت نوعی سیاه&zwnj;نمایی قلمداد می&zwnj;شود.&raquo;</span></span></span></p> <p><span><span><br /> </span></span></p> <div dir="rtl"><span><span><span> <div dir="rtl"><span><span><span>با این&zwnj;حال و با وجود خطرات پرشماری ازجمله بیماری&zwnj;های ایدز و احکام اعدام و وجود مشتری&zwnj;های بیمار و تبهکار، محبوبه برای خود آرزوهایی دارد و می&zwnj;گوید: &laquo;آرزوی من این است که زمانی این شغل را کنار بگذارم و شغلی شرافتمندانه پیدا کنم. قرض و قوله&zwnj;هایم را بدهم، بگذارم دخترم تحصیل کند وبرای خودش کسی شود.&raquo;</span></span></span></div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <div dir="rtl"><span><span><span>او با نگرانی از پنجره کافه&zwnj;ای که در |آن نشسته&zwnj;ایم به اتوموبیل&zwnj;های در حال حرکت نگاه می&zwnj;کند، به نقطه&zwnj;ای در خیابان تاریک خیره می&zwnj;شود و می&zwnj;گوید: &laquo;اگر این خیابان&zwnj;های تاریک شهر، فرصتی برای آرزوی من باقی بگذارند.&raquo;</span></span></span></div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <div dir="rtl"><strong><span><span><span><span td="null" vsi="198">در</span> <span class="hps" td="null" vsi="199">همین</span> <span class="hps" td="null" vsi="200">زمینه:</span></span></span></span></strong></div> <div dir="rtl"><span><span><span><a href="#http://radiozamaneh.com/society/women/2011/09/14/6934">رشد بی&zwnj;سابقه روسپیگری در ایران- بخش نخست </a></span></span></span></div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> </span></span></span></div> <div dir="rtl"><strong><span><span><span>پانویس:</span></span></span></strong></div> <p>&nbsp;<span><span><span>۱. </span><span><a href="http://www.qudsdaily.com/archive/1388/html/9/1388-09-24/page25.html">قلعه فساد در دل پایتخت پهلوی</a></span></span></span></p> <p><span><span>&nbsp;</span></span></p>

سعید بیانی- بخش نخست این گزارش به بررسی تاریخچه روسپیگری و آمارهای اعلام شده از سوی مقامات دولتی و پژوهشگران مستقل پرداخته بود و برخی دلایل وجود بازار عرضه و تقاضای سکس را در گفت‌وگو با یکی از خریداران سکس بررسی کرده بود. در بخش دوم و پایانی این گزارش قوانین تعیین شده برای مجازات تن‌فروشی  بررسی و به زوایای مختلف این حرفه در گفت‌وگو با یک زن روسپی و یک جامعه‌شناس صاحب‌نظر پرداخته شده است.

وضعیت قانونی تن‌فروشی در کشورهای متفاوت، از مجازات مرگ تا فعالیتی حرفه‌ای و قانونی متغیر است. در قوانین جمهوری اسلامی تعریفی برای روسپیگری ارائه نشده است و قوانین موجود صرفاً احکامی درباره زنان است. از سوی دیگر اگر قواد‌ها (کارفرمایان و دلالان روسپیگری) دستگیر شوند مجازات‌شان حداکثر ۷۵ ضربه شلاق است. حال آن‌که مجازات زن روسپی در صورتی که شوهر نداشته باشد، صد ضربه شلاق و اگر شوهر داشته باشد سنگسار است. یعنی حتی اگر شوهر یک زن روسپی کار قوادی یا هدایت او در روسپیگری را برعهده داشته باشد، تنها جریمه او ۷۵ ضربه شلاق خواهد بود.


روسپیگری از زبان محبوبه

یافتن زنان روسپی در خیابان‌های بی‌در و پیکر تهران کار چندان سختی نیست. در زیر پل‌های هوایی، در پارک‌ها، معابر و خیابان‌ها به راحتی قابل مشاهده هستند، اما انجام یک گفت‌وگوی ساده با آن‌ها در مورد شرایط‌‌شان از هر کار دیگری دشوار‌تر است. به همین دلیل برای گفت‌وگو با یک زن روسپی بار دیگر به سراغ بهروز رفتم. ابتدا با مخالفت او روبه‌رو شدم، اما بعد در تماس با محبوبه او را راضی به گفت‌وگو با من کرد.


محبوبه از گذشته خود  چنین می‌گوید: «زمانی که تنها ۱۱ سال داشتم پدرم من را به عقد مردی ۳۰ ساله درآورد. هنوز خیلی چیز‌ها را بلد نبودم حتی طرف را نمی‌شناختم. شوهرم معتاد بود. بر اثر تصادفی که در حالت خماری داشت، بدبختانه من هم دراتوموبیل او بودم و تمام دندان‌هایم شکست. خود او هم زمین‌گیر شد. مجبور بودم خرج خانه، بزرگ کردن بچه و حتی خرج عمل (اعتیاد) شوهرم را دربیاورم. در یک تولیدی مشغول کار شدم و بعد از چندسال تولیدی ورشکست شد و صاحبش مرا همراه با شش نفر دیگر بیرون کرد و در نتیجه بیکار شدم.»


محبوبه در مورد اولین تجربه تن‌فروشی خود می‌گوید: «صاحبخانه هرروز چند بار در خانه می‌آمد و طلب خودش را می‌خواست و هر بار داد و بیداد راه می‌انداخت. فشار رویم زیاد بود. نمی‌دانستم چه کار کنم. شش ماه بود اجاره عقب افتاده بود. کاری هم گیر نمی‌آوردم. یک‌بار که شب در خانه را باز کردم، دوباره صاحبخانه بود. این‌بار با نگاهی شهوت‌انگیز و کمی آرام‌تر صحبت می‌کرد. حین صحبت درخواست جنسی خودش را با من مطرح کرد.»


اشک در چشمان محبوبه حلقه می‌زند و پک محکمی به سیگارش می‌زند و می‌گوید: «چاره‌ای نداشتم. مجبور بودم. وسط سرمای زمستان با یک دختر بچه و مرد علیل چکار باید می‌کردم، آه در بساط نداشتم؛ هر بار به‌جای اجاره با او سکس برقرار می‌کردم. اول حالم از خودم به‌هم می‌خورد ولی بعد از مدتی مشتری‌های دیگری پیدا کردم و خیابان‌های تهران شد محل کسب و کارم. ابتدا دستی به سر و روی خودم کشیدم، دندان‌هایم را درست کردم، لباس‌های شیک و یک خط موبایل خریدم.»


محبوبه درباره خطر‌های خیابان‌های تهران و تغییر شیوه کار خود می‌گوید: «هر بار امکان داشت در یک خیابان طمعه یک آدم رذل بشوم و جانم را از دست بدهم. ابتدا فکر کردم با دخترم به خیابان بیایم تا هم شک ماموران انتظامی را از خودم دور کنم و هم در شرایط سخت بتوانم کمی دل مشتری‌ها را به رحم بیاورم که بعد ازکار پولم را بدهند، اما مدتی احساس کردم دختر پنج ساله‌ام مثل نوار خیلی چیز‌ها را دارد ضبط می‌کند.»

محبوبه: بله بار‌ها. حتی یک بار بدجوری از یکی از مشتری‌ها در حالت مستی کتک خوردم.


شوهر شما شک نمی‌کند؟

نه، فقط به فکر اعتیاد خودش بود. حتی یک بار هم نپرسیده از کجا پول می‌آورم.

 چند بار


بعد چه شد؟


چند سال است این کار را انجام می‌دهید؟

حدود هفت سال است به صورت حرفه‌ای کار می‌کنم. وقتی شروع کردم۲۶، ۲۷ سالم بود.


یعنی چه؟


اگر کار خوبی گیر بیاورید حاضرید این کار را کنار بگذارید؟

دلایل روسپیگری در ایران

دکتر فریبا محمدی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه، در سوالم در مورد دلیل روسپیگری می‌گوید: «طی تحقیقاتی که در ایران به عمل آمده است، از مهم‌ترین دلایل روسپیگری در ایران می‌توان از فقر، مشکلات اقتصادی، کمبود و نبود فرصت‌های کاری و شغلی با توجه به جمعیت جوان کشور نام برد.»


او تاکید می‌کند: «متاسفانه دولت به‌جای پرداخت به مشکلاتی همانند: پایین آوردن میزان بی‌کاری و تورم، مشکلات مربوط به تهیه مسکن، بهداشت و درمان برای همه افراد جامعه، تنها به شعارهای پوچی همانند ایجاد ۱. ۵ میلیون فرصت شغلی برای ایرانیان و یا سخنان بیهوده‌ای همانند دادن هزارمتر مربع زمین به هر ایرانی برای ایجاد مسکن اکتفا کرده است. از طرفی وجود فاصله شدید طبقاتی، خود مزید بر علت است. شکاف طبقاتی باعث به‌وجود آمدن رفتار‌ها و شیوه‌های نامناسب و ناسالمی جهت فائق آمدن خانواده‌ها بر مشکلات اقتصادی شده است که از جمله این شیوه‌ها، تن‌فروشی است.»


این جامعه‌شناس و استاد دانشگاه با اشاره به تحقیق  انجام شده از سوی یک سازمان غیر دولتی می‌گوید: نتایج تحقیق روی ۳۰ زن روسپی ۱۶ تا ۴۰ ساله که به‌طور حرفه‌ای به این شغل اشتغال دارند و مقایسه آن‌ها با‌‌همان تعداد زن غیر روسپی عمدتاً خانه‌دار با همین سن و سال این موضوع را روشن می‌کند که احساس بی‌ارزشی و تبعیض‌های جنسیتی در جامعه یکی از نشانه‌های آشکار در این زنان است. احساس بی‌ارزشی و به دنبال آن وقوع شرایطی ناگوار همانند سوء استفاده یا تجاوز جنسی که ضربه‌های روحی غیر قابل جبرانی به افراد وارد می‌کند از جمله عوامل روان‌شناختی است که فرد را به‌سوی روسپیگری سوق می‌دهد. شرایط حاکم بر خانواده مانند شرایط بدسرپرستی یا بی‌سرپرستی و نگهداری کودکان، اعتیاد زن به مواد مخدر، اعتیاد شوهر، وجود خانواده‌های متلاشی، طلاق و جدایی از خانواده و شکست در اهداف و برنامه‌های زندگی مانند تحصیل، ازدواج تحمیلی و غیره ازجمله عوامل موثر در گرایش به روسپیگری عنوان شده است.


شرایط تحمیلی به زنان


خانم محمدی خاطرنشان می‌کند: «باید خانواده‏‌ها را از تهدیدات خارج از خانه آگاه ساخت و آن‌ها را توجیه کرد. یعنی حتی اگر برای دختر در شرایط ناخواسته اتفاقی بیفتد، او را بپذیرند و از خانه و خانواده طرد نکنند. زیرا در غیر این صورت نتایج اسفناکی برای این دختر به‌وجود می‌آید. برخی از زنان روسپی نیز که در آغاز به دلیل شرایط ناخواسته و نیز فشارهای مختلف اقدام به چنین کاری کرده‏اند، پس از پشیمانی، فقط به خاطر ترس از عدم پذیرش اجتماعی توسط اعضای خانواده، دوستان و بستگان، در این دایره تنگ گرفتار می‌‏شوند. از جمله شرایط ناخواسته دیگر، خشونت‌ها و سوء استفاده‏های جنسی در دوران کودکی فرد است. حدود ۵/۲۳ درصد از روسپی‌ها در کودکی مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته‏اند و ۵/۱۲ درصد این اعمال از سوی نزدیک‌ترین افراد خانواده و فامیل، افرادی مانند پدر، برادر و اعضای مورد اعتماد خانواده انجام شده است.»


پیامدهای روسپیگری در ایران

این جامعه‌شناس  روسپیگری را منشاء بسیاری از معضلات اجتماعی می‌داند و می‌گوید: «تن‌فروشی علاوه برآن‌که باعث کاهش آمار ازدواج می‌شود، به‌‌همان نسبت میزان طلاق را افزایش می‌دهد. افزایش شمار بیماران مقاربتی و ایدز با توجه به کم بودن اطلاعات افراد از این بیماری‌ها در جامعه سنتی ایران، تولد کودکان خیابانی بدون سرپرست و بزهکار که عمدتاً مشکلات روحی و روانی زیاد دارند و افزایش سقط جنین‌های غیر قانونی که خود می‌‏تواند مشکلات جسمی و نازایی برای زنان ایجاد کند، از دیگر پیامدهای روسپیگری است.


فریبا محمدی با اشاره به این‌که کودکان خیابانی بعد‌ها به قاچاق مواد مخدر، تن‏فروشی و بزهکاری کشیده می‌‏شوند می‌گوید: «حتی این کودکان نشانی مراکز روسپیگری را به مشتری‌ها نشان می‌‏دهند و مشتری جذب می‌کنند و در آینده به تبهکارانی خطرناک در جامعه بدل خواهند شد.»


این جامعه شناس معتقد است: «متاسفانه جامعه سنتی و مذهبی ایران در حال فروپاشی اخلاقی است، مثل این‌که کشور تایلند دیگری و از نوع اسلامی آن به وجود آمده است. متاسفانه هشدارهای استادان دانشگاه و کار‌شناسان جدی گرفته نمی‌شود. تحقیقات ما در مورد معضلات اجتماعی در جامعه تماماً در قفسه‌های مراکز و دفا‌تر ما خاک می‌خورند و تمامی این سخنان و هشدار‌ها از جانب حکومت نوعی سیاه‌نمایی قلمداد می‌شود.»

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • احسان

    آقای احمد، بهتر است بدانید که روسپی های ترکیه را عمدتأ ایرانیها و روسها تشکیل میدهند. و با این وجود از نظر تعداد روسپی با ایران غیر قابل مقایسه هست. آنچه که در ایران بصورت حلال و بنام صیغه در جمهوری اسلامی جاری است در کشورهای دیگر جرم محسوب میشود. یعنی تن فروش معادل فروش تن در قبال پول ، که متأسفانه در اسلام زمانی حلال است که ارزش آن تعریف شده و وجه آن پرداخت شده باشد. در حالی که در کشورهای اروپایی و ترکیه ، سکس در مقابل پول جرم است. شاید به جرأت بتوان گفت که در مقایسه بین دو شهر تهران و استانبول ، تعداد روسپی های تهران بیش از پنج برابر استانبول است و اگر خارجی ها را در نظر نگیریم این نسبت تا بیست برابر هم افزایش میابد. ممکن است عدم رعایت حجاب سوء تفاهم ایجاد کند اما باور کنید که آن دخترانی که آزادتر هستند در مقایسه با محجبه ها بسیار پاک ترند.

  • کاربر مهمان

    بسیاری از نابهنجاری های اجتماعی مانند فحشا تعادل زندگی سالم افراد در جامعه را به هم میزند اما بزرگترین نابهنجاری اجتماعی که ایران را به این وضعیت کشانده مذهب است. شخصا فکر میکنم تن فروشی و دزدی از وجود دیوانگان مذهبی که خود را محق به تمام حقوق و دیگران را موجودات پست میدانند بهتر است. یادم نرود که مذهبی ها در این 3 سال با ایران چه کرده اند. با احترام به تمام تن فروشان کلاه از سر بر میدارم زیرا ازارشان به کسی نمیرسد و تنها امیدوارم روزی از این شرایط دشوار به در ایند اما یک دیوانه ایدئلوژیک پر از نفرت میتواند انسانهای زیادی راا به نابودی بکشد.

  • شاکر

    خیلی ممنون از این مصاحبه شخصا دوست داشتم به جای تحلیل های متفاوت که به کرات در حتا همین روزنامه های داخل ایران چاپ میشود، با خود این افراد قربانی مصاحبه های طولانی تری صورت می گرفت. تا مردم با مشکلات تحمیل شده این افراد بیشتر آشنا شوند

  • کاربر مهمانahmad

    فحاشی فقط در ایران نیست در ترکیه بیشتر از ایران هست در ایران پنهانی و در دیگر گشورها ازادانه انجام میگیرد جهان کم کم از کنترل خارج شده جمعیت فراوان جهان این تبعات را هم داره جنگ جهانی سوم و جنگ اتمی توازن و عدالت و کنترل اجتماع را بعد از این جنگ به دنیا باز خواهد گردانید...