ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

خطاهای ممکن در استدلال استقرایی

<p>لارن استارکی &ndash; همان گونه که درباره&zwnj;ی استدلال قیاسی گفتیم، در استدلال استقرایی نیز وقتی نتیجه&zwnj;ی استدلال را با دلایلی ضعیف توجیه کنیم استدلالمان دچار خطا می&zwnj;شود و تبدیل به مغالطه می&zwnj;شود. مغالطه&zwnj;ی استقرایی نیز دو قضیه دارد که از نتیجه پشتیبانی نمی&zwnj;کنند و یا نتیجه&zwnj;ای دارد که با قضایا همخوان نیست.</p> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">ما در این بخش یاد خواهیم گرفت که مغالطه&zwnj;های استقرایی را چگونه تشخیص دهیم تا اسیر منطق نادرستشان نشویم.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>مغالطات استقرایی</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">نتیجه&zwnj;ی استدلال استقرایی باید به همان&zwnj;اندازه از نظر کمی و کیفی درست و مناسب باشد که قضایای آن. راه&zwnj;های زیادی وجود دارد که بتوان استدلال استقرایی قوی&zwnj;ای ارائه داد، و البته راه&zwnj;های زیادی هم وجود دارد که بتوان استدلالی ضعیف ارائه داد. مهم این است که انواع مختلف مغالطه&zwnj;های منطقی&zwnj;ای را که موجب ضعیف&zwnj;شدن استدلالمان می&zwnj;شوند بشناسیم تا وقتی با یکی از این مغالطات روبه&zwnj;رو می&zwnj;شویم آنها را بشناسیم&zwnj; و از آنها دوری کنیم.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>مغالطه&zwnj;ی مرغ و تخم&zwnj;مرغ</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">&laquo;اول مرغ بود یا تخم&zwnj;مرغ؟ &raquo; این معمای قدیمی از آن دست معماهایی است که نمی&zwnj;توان پاسخ ساده و آسانی به آن داد. اما این مغالطه چه ربطی به استدلال استقرایی دارد؟ هنگامی که ما استدلالی استقرایی عرضه می&zwnj;کنیم، در واقع داریم از دو رخداد استفاده می&zwnj;کنیم. ما نمی&zwnj;توانیم این دو رخداد را مسلم فرض بگیریم، و همواره نمی&zwnj;توانیم بگوییم &nbsp;چون با هم بوده&zwnj;اند یعنی یکی به دنبال دیگری ظاهر شده، پس آن اولی موجب و علت آن دومی بوده است. مغالطه&zwnj;ی مرغ و تخم&zwnj;مرغ هم از این دسته است. این مغالطه، شکل کلی&zwnj;اش این&zwnj;گونه است:</div> <div dir="RTL">۱. الف و ب مرتبا با هم اتفاق می&zwnj;افتند.</div> <div dir="RTL">۲. بنابراین، الف علت ب است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">این مغالطه فرض می&zwnj;گیرد که یک رخداد باید علت رخداد دیگر باشد، فقط و فقط به این خاطر که این دو رخداد با هم اتفاق افتاده&zwnj;اند. این فرض، توجیه ناموجهی دارد چون هیچ دلیل کافی&zwnj;ای وجود ندارد تا بر اساس آن بتوان وجود یک رابطه&zwnj;ی علّی را نتیجه گرفت.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">شکل دیگر مغالطه&zwnj;ی مرغ و تخم&zwnj;مرغ می&zwnj;تواند رابطه&zwnj;ی بین خشونت رسانه&zwnj;ای و رفتار خشن روزمره باشد. خیلی&zwnj;ها معتقدند که رفتار خشن افراد جامعه ثمره و نتیجه&zwnj;ی تماشاکردن فیلم&zwnj;ها و سریال&zwnj;های خشن است. آن&zwnj;ها می&zwnj;گویند اگر کسی خشن است، پس حتما یا برنامه&zwnj;های خشن می&zwnj;سازد یا از تماشای این برنامه&zwnj;های خشن لذت خواهد برد. اما آیا خشونت رسانه&zwnj;ای موجب خشونت اجتماعی می&zwnj;شود یا قضیه برعکس است؟ آیا اصلا رابطه&zwnj;ای علّی بین این دو برقرار است؟ واقعیت این است که بعضی از مردم خشن هستند و بعضی از برنامه&zwnj;های تلویزیون و بعضی از فیلم&zwnj;های سینمایی دارای صحنه&zwnj;های خشن هستند. اما ما مدرک کافی نداریم تا بتوانیم بین این دو ارتباط برقرار کنیم و حتی بگوییم تماشای این&zwnj;گونه برنامه&zwnj;ها ربطی به خشن&zwnj;شدن رفتار افراد جامعه ندارد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">ما چگونه می&zwnj;توانیم مغالطه&zwnj;ی مرغ و تخم&zwnj;مرغ را برطرف کنیم؟ وقتی این مغالطه دارد نتیجه&zwnj;ای ارائه می&zwnj;دهد که شواهد و مدارک کافی برای اثبات رابطه&zwnj;ی علت و معلولی ندارد، ما باید به نوبتِ ظهور این رخدادها توجه کنیم تا مغالطه برطرف شود. اگر الف پس از ب رخ داده است، الف نمی&zwnj;تواند علت ب باشد. از خودتان بپرسید آیا چیز دیگری هست که بتواند علت این دو رخداد باشد؟ به شواهدی که در استدلال ارائه شده توجه کنید. آیا این شواهد آن&zwnj;قدر کافی هستند که بتوان بر اساس آن&zwnj;ها نتیجه&zwnj;ای ارائه داد؟</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">مثال:</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&minus; بسیاری از سیگاری&zwnj;ها سرطان ریه دارند. سرطان ریه عاملی است برای این&zwnj;که مردم سیگار بکشند.</div> <div dir="RTL">&minus; نمی&zwnj;توانید کار پیدا کنید مگر این&zwnj;که تجربه داشته باشید. نمی&zwnj;توانید تجربه کسب کنید مگر این&zwnj;که کسی به شما کار بدهد.</div> <div dir="RTL">&minus; دیشب تب داشتم. امروز صبح، هم سرماخوردگی داشتم و هم تب. تب علت سرماخوردگی بود.</div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">&bull; تمرین</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">کدام از استدلال&zwnj;های زیر، مغالطه&zwnj;ی مرغ و تخم&zwnj;مرغ نیست؟</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">الف) گوگوش هنرمند مشهوری است. تلویزیون او را زیاد نشان می&zwnj;دهد. گوگوش مشهور است چون تلویزیون او را زیاد نشان می&zwnj;دهد.</div> <div dir="RTL">ب) هفته&zwnj;ی گذشته، هیچ ظرفی نشسته&zwnj;ام. ظرف&zwnj;های شسته&zwnj;نشده، کپک گرفته&zwnj;اند. اگر بخواهم ظرف&zwnj;هایم کپک نگیرند، باید آن&zwnj;ها را بشویم.</div> <div dir="RTL">ج) رئیسم، پروژه&zwnj;ی قبلی من را واقعا دوست داشت. من روی آن پروژه آن&zwnj;قدرها هم سخت کار نکردم. من برای این&zwnj;که رئیسم را خوشحال کنم، باید زیاد سخت کار نکنم.</div> <div dir="RTL">د) نمره&zwnj;های شما در طول این ترم پایین آمده است. شما در طول این ترم به یک گروه مطالعاتی پیوسته&zwnj;اید. نمره&zwnj;های شما پایین آمده چون به این گروه پیوسته&zwnj;اید.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">پاسخ</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">گزینه&zwnj;ی ب از جنس مغالطه&zwnj;ی مرغ و تخم&zwnj;مرغ نیست؛ بلکه یک استدلال استقرایی منطقی است.</div> <div dir="RTL">گزینه&zwnj;های الف و ج و د همگی نمونه&zwnj;هایی از مغالطه&zwnj;ی مرغ و تخم&zwnj;مرغ هستند. در این گزینه&zwnj;ها، هیچ اطلاعاتی از قضایا در دسترس ما نیست تا بتوانیم نتیجه را استخراج کنیم.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>عمومیت&zwnj;دهی شتاب&zwnj;زده</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">در این نوع مغالطه، اطلاعات کافی نداریم تا حکم به عمومی&zwnj;بودن یک چیز بدهیم. برای مثال، یکی از خدمتکارهای هتل شکایت می&zwnj;کند که &laquo;جنوبی&zwnj;ها همیشه انعام کمی می&zwnj;دهند؛همه&zwnj;ی آنها آدم&zwnj;های خسیسی هستند! &raquo; او عمومیت&zwnj; داده و بر اساس تجربه&zwnj;ای که با چند تن از جنوبی&zwnj;ها داشته است ده&zwnj;ها میلیون آدم جنوبی را با یک حکم رانده است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">عمومیت&zwnj;دهی شتاب&zwnj;زده غالبا به این شکل است:</div> <div dir="RTL">۱. نمونه&zwnj;ی کوچکی (الف) از جامعه&zwnj;ی ب انتخاب می&zwnj;شود.</div> <div dir="RTL">۲. بعد، درباره&zwnj;ی جامعه&zwnj;ی ب، بر اساس نمونه&zwnj;ی کوچک (الف) حکمی عمومی (ج) داده می&zwnj;شود.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">دو دلیل برای عمومیت&zwnj;دهی شتاب&zwnj;زده وجود دارد:</div> <div dir="RTL">&minus; یکی از آنها سوگیری یا تبعیض است. برای مثال، افراد سکسیست نتیجه می&zwnj;گیرند که رانندگی همه&zwnj;ی زن&zwnj;ها &nbsp;بد است چون از هر یکی از آنها دلیل بخواهیم مثلا می&zwnj;گوید که یک&zwnj;بار با ماشینی تصادف کرده که راننده&zwnj;اش زن بوده است.</div> <div dir="RTL">&minus; عمومیت&zwnj;دهی شتاب&zwnj;زده هم&zwnj;چنین به&zwnj;خاطر غفلت یا تنبلی هم به وجود می&zwnj;آید. همیشه آسان نیست که بتوان نمونه&zwnj;های کافی از یک جامعه فراهم آورد و نتیجه&zwnj;ی معقولی گرفت. اما اگر شما نتوانستید نمونه&zwnj;های درست را فراهم آورید، عمومیت&zwnj;دهی نکنید. بهتر آن است که بکوشیم تا اندازه&zwnj;ی نمونه&zwnj;های&zwnj;مان را افزایش دهیم. بهتر است که استدلال&zwnj;مان را بر شواهد و مدارک زیادی بنا کنیم.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">چگونه می&zwnj;شود فهمید که انداره&zwnj;ی نمونه&zwnj;ی ما کافی است؟ هیچ قانونی برای همه&zwnj;ی انواع نمونه&zwnj;ها وجود ندارد، بنابراین نیاز داریم که از آزمون &laquo;عملی&zwnj;بودن و معقول&zwnj;بودن&raquo; استفاده کنیم. بزرگ&zwnj;ترین نمونه&zwnj;ای که بتوان فراهم کرد و فراهم کردنش عملی هم باشد کدام است؟ آیا این نمونه آن&zwnj;قدر بزرگ است که بتواند مبنای عمومیتی معقول قرار گیرد؟</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/07/06/5214">بخش ۱۰</a> را که درباره&zwnj;ی آمار بود دوباره بخوانید، و از حافظه&zwnj;تان کمک بگیرید تا به یاد آورید که وقتی می&zwnj;خواستیم نمونه بگیریم چه مشکلاتی بر سر راهمان سبز می&zwnj;شد و چگونه می&zwnj;توانستیم این مشکلات را بشناسیم و برطرف کنیم.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">تلاش کنید تا از نتیجه&zwnj;گیری شتاب&zwnj;زده پرهیز کنید، و یاد بگیرید که دیگران چه زمانی دست به این نتیجه&zwnj;گیری&zwnj;های شتاب&zwnj;زده می&zwnj;زنند. اگر این عمومیت&zwnj;دهی بر اثر یک عقیده&zwnj;ی قبلی شکل گرفته، سوگیری را باید برطرف کرد و درباره&zwnj;ی این عمومیت&zwnj;بخشی دوباره اندیشید و آن عمومیت&zwnj;بخشی را بر اساس اطلاعات واقعی بنا کرد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">ما هم&zwnj;چنین نیاز به زمان داریم تا نمونه&zwnj;های کافی&zwnj;ای برای عمومیت&zwnj;دهی فراهم کنیم. اگر می&zwnj;خواهید درباره&zwnj;ی گروه بزرگی از مردم عمومیت&zwnj;دهی کنید، باید بدانید که چه&zwnj;تعداد از آن&zwnj;ها می&zwnj;توانند نماینده&zwnj;ی این گروه باشند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">مثال:</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&minus; از هشت&zwnj;تا از همکاران&zwnj;ام پرسیدم که درباره&zwnj;ی آیین&zwnj;نامه&zwnj;ی جدید نظرشان چیست و همگی آن&zwnj;ها گفتند که راضی نیستند. این آیین&zwnj;نامه&zwnj;های جدید به&zwnj;طور کلی پذیرفته نیست.</div> <div dir="RTL">&minus; این سریال پلیسی واقعا خیلی خوب ساخته شده است. همه&zwnj;ی سریال&zwnj;های پلیسی سریال&zwnj;های خوبی هستند.</div> <div dir="RTL">&minus; علی کریمی توپ را از جناح چپ زمین شوت کرد و گل خوبی هم زد. علی کریمی هربار توپ دست&zwnj;اش می&zwnj;آید شوت می&zwnj;کند به دروازه.</div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">&bull; تمرین</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">استدلال زیر را چگونه می&zwnj;توان تغییر داد تا از عمومیت&zwnj;دهی&zwnj;ای شتاب&zwnj;زده به یک استدلال استقرای قوی تبدیل شود؟</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">رها تعطیلات را در امریکا سپری می&zwnj;کند. او به بانک رفته است تا پول&zwnj;اش را تبدیل به دلار کند، و وقتی فهمید که توی صف هیچ&zwnj;کس نیست شگفت&zwnj;زده شد. آن شب به خانواده&zwnj;اش ایمیل زد و نوشت &laquo;در امریکا بانک&zwnj;ها خیلی سریع کار می&zwnj;کنند. هر بانکی که بروی، احتیاج نداری که توی صف بیاستی.&raquo;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">پاسخ</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">رها نتیجه&zwnj;اش (&laquo;بانک&zwnj;ها در امریکا خیلی سریع کار می&zwnj;کنند.&raquo;) را بر اساس تجربه&zwnj;ی شخصی خودش از یکی از بانک&zwnj;های امریکا و آن&zwnj;هم فقط یک&zwnj;بار حضور در آن بانک ارائه کرده است. رها برای این&zwnj;که برداشتش را از عمومیت&zwnj;دهی شتاب&zwnj;زده نجات دهد باید بانک&zwnj;های بیش&zwnj;تری را تجربه کند تا مشخص کند که آیا در آنها همه&zwnj;ی صف&zwnj;ها کوتاه هستند و مردم کم معطل می&zwnj;شوند یا نه.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>فرمول&zwnj;سازی</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">این مغالطه زمانی رخ می&zwnj;دهد که کیفیتِ اجزای یک کل را مانند کیفیت خودِ کل پنداشت. مغالطه است چون هیچ توجیهی برای این پنداشت وجود ندارد. برای مثال، کسی ممکن است بگوید چون اجزای یک ماشین، وزن کمی دارند، پس خود ماشین هم وزن کمی دارد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">این&zwnj;گونه استدلال&zwnj;ها، مغالطه&zwnj;آمیز است؛ ما نمی&zwnj;توانیم از این&zwnj;که اجزای یک کل فلان کیفیت را دارند، پس کل &ndash; که متشکل از آن اجزا است &ndash; همان کیفیت اجزا را دارد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">بیایید یک مثال دیگر را نگاه کنیم. مادری به دخترش می&zwnj;گوید &laquo;تو گوشت و فلفل سبز و عدس دوست داری. پس من امشب خوراک گوشت و فلفل سبز و عدس درست می&zwnj;کنم برای شام.&raquo; این مثالی از مغالطه&zwnj;ی فرمول&zwnj;سازی است؛ درست است که دختر همه&zwnj;ی این مواد را به&zwnj;طور جداگانه دوست دارد، اما نمی&zwnj;توان نتیجه گرفت که او از آن خوراک هم لذت خواهد برد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">البته گاهی اگر استدلال کنیم که مشخصات اجزا همان مشخصات کل است، استدلال قوی&zwnj;ای ارائه داده&zwnj;ایم. برای مثال، اگر هر تکه از یک میز، از چوب ساخته شده باشد، مغالطه نیست اگر نتیجه بگیریم که کل میز هم از چوب ساخته شده است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">برای این&zwnj;که مشخص کنیم یک گزاره، مغالطه&zwnj;آمیز است یا نه، باید مشخص کنیم که آیا توجیهی برای ارجاع&zwnj;دادن و مرتبط&zwnj;کردن اجزا به کل وجود دارد یا نه.</div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">&bull; تمرین</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">کدام از این استدلال&zwnj;ها، مغالطه&zwnj;ی فرمول&zwnj;سازی نیست؟</div> <div dir="RTL">الف) جلوه&zwnj;های ویژه&zwnj;ی این فیلم فوق&zwnj;العاده بود، پس کل فیلم هم باید فوق&zwnj;العاده باشد.</div> <div dir="RTL">ب) پیکر عنکبوت&zwnj;ها از اتم ساخته شده است که با چشم غیرمسلح قابل مشاهده نیست. بنابراین، عنکبوت&zwnj;ها را با چشم غیرمسلح نمی&zwnj;توان دید.</div> <div dir="RTL">ج) این سس، ترکیبی از شش نوع پنیر است. بنابراین، این سس، سس پنیر است.</div> <div dir="RTL">د) چیتاها در مقایسه با انسان غذای بیشتری می&zwnj;خورد. پس، کل چیتاها از کل انسان&zwnj;های روی زمین غذای بیشتری می&zwnj;خورند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">پاسخ</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">گزینه&zwnj;ی ج مغالطه نیست. اگر اجزای اصلی (مواد اولیه&zwnj;ی این سس) پنیر باشد، پس کل این سس را می&zwnj;توان سس پنیر نامید.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>مغالطه&zwnj;ی علت&zwnj;شمردن مقدم</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">وقتی داشتیم درباره&zwnj;&zwnj;ی مغالطه&zwnj;ی مرغ و تخم&zwnj;مرغ حرف می&zwnj;زدیم، گفتیم که اگر یک رخدادی پیش از رخداد دیگری اتفاق افتاده باشد به این معنی نیست که رخداد اولی علت رخداد دومی بوده است. با در نظر گرفتن این اصل، می&zwnj;خواهیم به مغالطه&zwnj;ی دیگری به نام &laquo;علت&zwnj;شمردن مقدم&raquo; حرف بزنیم. صورت این مغالطه این&zwnj;گونه است:</div> <div dir="RTL">۱. رخداد الف مقدم بر رخداد ب است.</div> <div dir="RTL">۲. رخداد الف علت رخداد ب است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">ما برای این&zwnj;که استدلال سببی یا عِلّی قوی&zwnj;ای ارائه کنیم، باید همه&zwnj;ی جزئیات را بررسی کنیم. برای مثال، هربار که احمد می&zwnj;کوشد تا یک فایل تصویری را روی رایانه&zwnj;اش اجرا کند، رایانه&zwnj;اش خاموش می&zwnj;شود. او نتیجه می&zwnj;گیرد این فایل تصویری موجب می&zwnj;شود که رایانه خاموش شود. رایانه&zwnj;ها دستگاه&zwnj;هایی پیچیده هستند، و علت&zwnj;های زیادی می&zwnj;توان برای خاموش&zwnj;شدن رایانه پیدا کرد. واقعیت این است که اجرای یک فایل تصویری چون مقدم بر خاموش&zwnj;شدن رایانه بوده، احتمال این که علت سقوط سیستم باشد بالا است؛ اما اجرای فایل تصویری را نباید تنها علت دانست، مگر این&zwnj;که شواهد قوی&zwnj;ای برای آن پیدا کرد. احمد برای این&zwnj;که گرفتار مغالطه&zwnj;ی علت&zwnj;شمردن مقدم نشود باید همه&zwnj;ی احتمال&zwnj;های دیگر را هم در نظر بگیرد، آنها را بررسی&zwnj;شان کند و ارتباط&zwnj;شان را پیدا کند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">خرافه&zwnj;ها، نمونه&zwnj;ی دیگر مغالطه&zwnj;ی علت&zwnj;شمردن پدیده&zwnj;ی مقدم هستند. برخی از خرافه&zwnj;ها همه&zwnj;گیر شده&zwnj;اند مثلا &laquo;اگر آینه&zwnj;ای را بشکنی، هفت سال بدشانسی می&zwnj;آوری.&raquo; برخی دیگر از خرافه&zwnj;ها اما شخصی&zwnj;تر هستند، مثلا باور به خوش&zwnj;یمن بودن لباسی خاص. با این همه، همه&zwnj;ی خرافه&zwnj;ها مغالطه&zwnj; هستند و مقدم را علت می&zwnj;دانند. چون احتمال&zwnj;های دیگر را به حساب نمی&zwnj;آورند. احتمال دارد آدمی که آینه را می&zwnj;شکند بدشانسی هم بیاورد، اما آدم&zwnj;هایی که آینه نشکسته&zwnj;اند هم ممکن است بدشانسی بیاورند. در همه&zwnj;ی خرافه&zwnj;ها، علت واقعی معمولا یک پیشامد و تصادف است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">چگونه می&zwnj;توانیم استدلالمان را قوی کنیم و نگذاریم که بدل به مغالطه شود؟</div> <div dir="RTL">&minus; اول از همه، ثابت کنید که اگر علت رخ ندهد آیا معلول رخ خواهد داد یا نه.</div> <div dir="RTL">برای مثال، اگر من کبریت نکشم کبریت آتش نخواهد گرفت.</div> <div dir="RTL">&minus; دوم، باید مطمئن بود که هیچ علت دیگری وجود ندارد و بر معلول تاثیر نگذاشته است.</div> <div dir="RTL">در مثال قبل می&zwnj;توان گفت که باید بگردیم ببینیم آیا منبع آتش دیگری نزدیک کبریت بوده است یا نه؟ آیا چیزی دیگری هست که علتی برای آتش&zwnj;گرفتن کبریت بود باشد؟ اگر جواب منفی باشد، پس هیچ مغالطه&zwnj;ای در کار نیست.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">مثال</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&minus; من هربار که سرما می&zwnj;خورم، هر روز سه&zwnj;تا شلغم آب&zwnj;پز می&zwnj;کنم و می&zwnj;خورم. در طول یک هفته سرماخوردگی من برطرف شد. این را مدیون شلغم&zwnj;ها هستم.</div> <div dir="RTL">&minus; می&zwnj;خواستم که در این امتحان نمره&zwnj;ی خوبی بگیرم، پس از خودکار خوش&zwnj;یمن&zwnj;ام استفاده کردم. خودکار دوباره خوش&zwnj;یمن بود؛ من نمره&zwnj;ی بیست گرفتم.</div> <div dir="RTL">&minus; دیشب خواب دیدم که توی شهر تصادف شده بود. وقتی امروز صبح روزنامه را خواندم، دیدم که تصادفی دیشب اتفاق افتاده است. خواب&zwnj;های من از آینده خبر می&zwnj;دهند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&bull; تمرین</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">کدام از استدلال&zwnj;های زیر، مغالطه&zwnj;ی علت&zwnj;شمردن مقدم است؟</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">الف) می&zwnj;خواستم در مسابقه شرکت کنم. هر روز تمرین کردم و خوب مسابقه دادم. اگر بخواهم سال بعد هم مسابقه بدهم، باید تمرین کنم.</div> <div dir="RTL">ب) داوود تصمیم گرفت که یک ژاکت برای پدرش ببافد، پس رفت و کاموایی خرید که رنگ محبوب پدرش است. داوود دقیقا همان&zwnj;طور که کتاب بافتنی گفته بود عمل کرد. پدرش، ژاکت را بسیار دوست داشت.</div> <div dir="RTL">ج) زهرا آن روز که مسابقه را برد لباس ورزشی سبزرنگ به تن داشت. او تصمیم گرفت که امروز هم لباس سبزش را بپوشد تا دوباره ببرد. و همین&zwnj;طور هم شد.</div> <div dir="RTL">د) امواج می&zwnj;توانند شیشه را خرد کنند. خواننده&zwnj;ی اپرا داشت می&zwnj;خواند که شیشه شکست.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">پاسخ</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">گزینه&zwnj;ی ج مغالطه&zwnj;ی علت&zwnj;شمردن مقدم است، چون می&zwnj;گوید که مانتوی زهرا باعث برنده&zwnj;شدن او شده است. معلوم است که در هر مسابقه&zwnj;ی ورزشی&zwnj;ای، تمرین کردن یا نکردن و استقامت داشتن یا نداشتن در نتیجه&zwnj;ی مسابقه موثرند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>خلاصه&zwnj;ی بحث</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">از استدلال استقرایی همواره برای این استفاده می&zwnj;کنیم که بر مبنای اجزا و جزئیات حکمی عمومی صادر کنیم. اما خیلی راحت می&zwnj;توان از این استدلال سوـاستفاده کرد و مغالطه کرد؛ می&zwnj;توان از این استدلال برای تعصبات نژادی و خرافات استفاده کرد.</div> <div dir="RTL">نتیجه&zwnj;گیری شتاب&zwnj;زده، مرغ و تخم&zwnj;مرغ، و فرمول&zwnj;سازی از انواع رایج مغالطه هستند. اگر یاد بگیریم که این مغالطه&zwnj;ها چگونه شکل می&zwnj;گیرند و صورت&zwnj;شان چیست، می&zwnj;توانیم از آنها دوری کنیم و در دام&zwnj;شان نیافتیم. هم&zwnj;چنین با یادگرفتن این مغالطه&zwnj;ها، خودمان هم می&zwnj;توانیم مرتکب چنین مغالطات و اشتباهاتی نشویم.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">ادامه دارد</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>توضیح مترجم</b><span dir="LTR">:</span> آنچه خواندید بخش ۱۵ از مجموعه<span dir="LTR">&zwnj;</span>ی<span dir="LTR">&quot;</span>ورزیدگی در تفکر انتقادی&quot; است<span dir="LTR">.</span> این مجموعه بر پایه<span dir="LTR">&zwnj;</span>ی ترجمه<span dir="LTR">&zwnj;&zwnj;</span>ای آزاد از کتاب زیر عرضه می<span dir="LTR">&zwnj;</span>شود<span dir="LTR">:</span></div> <div dir="RTL"><span dir="LTR">Lauren Starkey, Critical thinking skills success in 20 minutes a day, New York 2010</span></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL"><b>بخش</b><b><span dir="LTR">&zwnj;</span></b><b>های پیشین</b><b><span dir="LTR">:</span></b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/03/07/2324"><span>۱. شناخت مسئله</span></a></div> <div dir="RTL">۲.<a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/03/14/2518"><span> تعریف مسئله</span></a></div> <div dir="RTL">۳.<a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/03/23/2718"><span> مشاهده<span dir="LTR">&zwnj;</span>ی هدفمند</span></a></div> <div dir="RTL">۴.<a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/04/06/3053"><span> سازمان<span dir="LTR">&zwnj;</span>دهنده<span dir="LTR">&zwnj;</span>های تصویری و فوران ایده<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها</span></a></div> <div dir="RTL">۵.<a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/04/14/3228"><span> تعیین هدف</span></a></div> <div dir="RTL">۶. <a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/05/05/3768"><span>عیب<span dir="LTR">&zwnj;</span>یابی</span></a></div> <div dir="RTL">۷.<a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/05/19/4094"><span> منابع دستیابی به اطلاعات</span></a></div> <div dir="RTL">۸.<a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/05/29/4327"><span> ارزیابی حقیقت</span></a></div> <div dir="RTL">۹.<a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/06/14/4729"><span> شگردهای اقناع کردن</span></a></div> <div dir="RTL">۱۰.<a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/07/06/5214"><span> بازی ارقام</span></a></div> <div dir="RTL">۱۱. <a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/07/27/5733"><span>نقش عواطف در تصمیم&zwnj;گیری</span></a></div> <div dir="RTL">۱۲. <a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/08/10/6088"><span>استدلال قیاسی</span></a></div> <div dir="RTL">۱۳. <a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/08/25/6479"><span>امکان خطا در استدلال قیاسی</span></a></div> <div dir="RTL">۱۴. <a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/09/06/6761">استدلال استقرایی</a></div> <p>&nbsp;</p>

لارن استارکی – همان گونه که درباره‌ی استدلال قیاسی گفتیم، در استدلال استقرایی نیز وقتی نتیجه‌ی استدلال را با دلایلی ضعیف توجیه کنیم استدلالمان دچار خطا می‌شود و تبدیل به مغالطه می‌شود. مغالطه‌ی استقرایی نیز دو قضیه دارد که از نتیجه پشتیبانی نمی‌کنند و یا نتیجه‌ای دارد که با قضایا همخوان نیست.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • کاربر مهمان

    از نظر من قابل قبول نیست.مثل این می ماند که وقتی می خواهم از عابر پیاده در خیابان بگذرم با خود بگویم این یک مغالطه است که عابر پیاده محل عبور است چون اطلاعات من برای 10 سال پیش بوده و ممکن هست این افراد اطرافم نیز در حال دوربین مخفی بازی کردن هستند! به نظر من خود شما دچار مغالطه شده اید!