ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

روش‌های منحرف ‌کردن افکار

<p>لارن استارکی &ndash; ما هر روز با استدلال&zwnj; سر و کار داریم، در مجله&zwnj;ها و روزنامه&zwnj;ها و مقاله&zwnj;ها، در تبلیغات و سخنرانی&zwnj;های سیاسی. بعضی از این استدلال&zwnj;ها به نظر منطقی می&zwnj;آيند اما &minus; همان گونه که در بخش&zwnj;های ۱۳ و ۱۵ یاد آموختیم &minus; مبتنی بر مغالطه&zwnj;هایی هستند که آنها را بی&zwnj;اعتبار می&zwnj;کنند. بعضی از این مغالطه&zwnj;ها ممکن است تصادفی وارد استدلال شده باشند، ولی همان گونه که در این بخش یاد خواهیم گرفت، بعضی از آنها ممکن است عمدی باشند. به کار برندگان آنها می&zwnj;خواهند افکار شما را از یک مسئله&zwnj;ی واقعی منحرف کنند.</p> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <!--break--> <div dir="RTL"><b>سه مغالطه رایج</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">تا به حال شده است مناظره&zwnj;ی دو نامزد انتخابات را تماشا کنید و بعد از خودتان بپرسید &laquo;بالاخره چی شد؟&raquo;. بسیاری از مردم این سؤال را از خودشان می&zwnj;پرسند. اما این مناظره&zwnj;ها باید درباره&zwnj;ی مسایل و مشکلات رأی&zwnj;دهنده&zwnj;ها باشد، و این&zwnj;که نامزد انتخابات چه برنامه&zwnj;ای برای حل آن مشکل دارد. اغلب نظرات این نامزدها حاوی تکنیک&zwnj;های انحراف افکار است؛ طرح&zwnj;کنندگان آنها می&zwnj;خواهند توجه&zwnj; عموم را از مسایل واقعی منحرف کنند و رقیب را در حالت دفاعی قرار دهند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&quot;نعل وارونه&quot; ، &quot;حمله&zwnj;ی شخصی&quot;، و &quot;پهلوان&zwnj;پنبه&quot; سه شگردی هستند که زیاد از آنها برای انحراف توجه و افکار عمومی استفاده می&zwnj;شود. گرچه شناسایی این مغالطه&zwnj;ها تقریبا آسان است، اما مقابله با آنها کار سختی است. ما لازم است برای مقابله با آنها بدانیم که الگوی کاربست آنها چگونه است. شگرد را که شناختیم، آنگاه می&zwnj;توانیم توجه و فکرمان را بر مسئله&zwnj;ی اصلی و واقعی متمرکز کنیم.</div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL"><b>نعل وارونه / شاه&zwnj;ماهی قرمز</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">اصطلاح &quot;نعل وارونه&quot; در زبان فارسی در اشاره به شگردی برای رد گم کردن به کار برده می&zwnj;شود. نعل را که به صورت وارونه به پای اسب میخ کنند، اثری که بر روی جاده&zwnj;ی خاکی می&zwnj;گذرد، جهتی خلاف جهت واقعی حرکت را نشان می&zwnj;دهد. در انگلیسی از اصطلاح <span dir="LTR">red herring</span> استفاده می&zwnj;کنند که به معنای &quot;شاه&zwnj;ماهی قرمز&quot; است. این اصطلاح به زبان&zwnj;های دیگر هم راه یافته است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&quot;شاه&zwnj;ماهی قرمز&quot; ظاهرا اسم عجیب و غریبی برای یک مغالطه است. وجه تسمیه آن چنین است: این ماهی بوی شدیدی دارد و شکارچیان پی برده بوده&zwnj;اند که باعث می&zwnj;شود جایی که بوی آن بپیچد، سگ&zwnj;های شکاری نتوانند بوهای ضعیف&zwnj;تر را دنبال کنند. مغالطه&zwnj;ی &quot;شاه&zwnj;ماهی قرمز&quot; هم همین کار را می&zwnj;کند؛ یک موضوع بی&zwnj;ربط را وارد استدلال می&zwnj;کند تا توجه را از موضوع اصلی منحرف کند. در این حالت مخاطبان ممکن است مسیر غلطی را دنبال کنند، مسیر آن &quot;نعل وارونه&quot; را. &nbsp;ممکن است فردی در یک مناظره یا استدلال&zwnj;اش، چون از موضوع اصلی اطلاع ندارد، در مقام دفاع از خودش، موضوع اصلی را با موضوع دیگری عوض کند که اطلاعات و تخصص بیشتری در آن دارد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">صورت مغالطه&zwnj;ی &quot;شاه&zwnj;ماهی قرمز&quot; این&zwnj;گونه است:</div> <div dir="RTL">۱. بحث بر سر موضوع الف است.</div> <div dir="RTL">۲. موضوع ب (که ربطی به موضوع الف ندارد اما ظاهرا ربط دارد) وارد بحث می&zwnj;شود.</div> <div dir="RTL">۳. موضوع الف فراموش می&zwnj;شود و بحث بر سر موضوع ب شروع می&zwnj;شود.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">مثال:</div> <div dir="RTL">&laquo;انرژی هسته&zwnj;ای یک ضرورت است، حتی اگر مستعد خطر باشد. اما می&zwnj;دانید چه چیزی واقعا خطرناک است؟ آب&zwnj;گرم&zwnj;کن. آمار کشته&zwnj;شدگان بر اثر انفجار آب&zwnj;گرم&zwnj;کن بیشتر از آن چیزی است که تصور می&zwnj;کنید.&raquo;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">در این مثال، مغالطه&zwnj;ی &quot;شاه&zwnj;ماهی قرمز&quot; چگونه به کار گرفته شده است؟ گوینده&zwnj;ی جمله موضوع را از خطر انرژی هسته&zwnj;ای به موضوع دیگری که خطرات آب&zwnj;گرم&zwnj;کن باشد تغییر داده است. او موضوع دوم ادامه می&zwnj;دهد، موضوع اول فراموش می&zwnj;شود!</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">مغالطه&zwnj;ی &quot;شاه&zwnj;ماهی قرمز&quot; زمانی بیشترین تاثیر را می&zwnj;گذارد که موضوع بی&zwnj;ربط دوم ، موضوعی باشد که اتفاق نظر زیادی درباره آن وجود دارد و به نظر می&zwnj;رسد که با موضوع اول در ارتباط نزدیکی باشد. برای مثال، ممکن است کسی بخواهد بگوید که هیچ&zwnj;کسی حاضر نیست مالیات زیاد بپردازد یا اینکه ساعات زیادتری کار کند. چه&zwnj; کسی مخالف این دو موضوع است؟ مسلم است که همه می&zwnj;خواهند کم&zwnj;تر مالیات بدهند و ساعات کم&zwnj;تری کار کنند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">یک مثال دیگر:</div> <div dir="RTL">&laquo;از وقتی که رئیس جدید آمده، به نظر می&zwnj;رسد که کارش را دارد درست انجام می&zwnj;دهد؛ اما درباره&zwnj;ی ساعات زیاد کار چه می&zwnj;گویید؟ آیا شما با جدول ساعات کاری جدید موافق هستید؟ اگر این جدول تصویب شود، شما وقت کم&zwnj;تری خواهید داشت که با خانواده&zwnj;تان باشید، و درآمد کم&zwnj;تری هم از قبل خواهید داشت!&raquo;</div> <div dir="RTL">گوینده این جمله، توجه را از نحوه&zwnj;ی مدیریت رئیس جدید به موضوع جدول ساعات کاری جلب می&zwnj;کند. این مغالطه ممکن است اثر کند و به جای این&zwnj;که توجه&zwnj;ی شنوندگان را به نحوه&zwnj;ی مدیریت رئیس جدید جلب کند، موضوع جذاب شرایط کاری آن&zwnj;ها را پیش می&zwnj;کشد.</div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL"><b>&bull; تمرین</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">مغالطه&zwnj;ی &quot;شاه&zwnj;ماهی قرمز&quot; در استدلال زیر کدام است؟</div> <div dir="RTL">&laquo;من نباید جریمه&zwnj;ی پارکینگ را بپردازم. پلیس باید همان کاری را انجام دهد که ما به خاطر آن مالیات می&zwnj;دهیم، یعنی باید دزدها و مجرم&zwnj;ها را از توی خیابان جمع کند، نه اینکه منی را که مالیات می&zwnj;دهم جریمه کند!&raquo;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">پاسخ</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">موضوع ابتدا درباره&zwnj;ی پرداخت برگه&zwnj;ی جریمه است؛ اما بعد شاه&zwnj;ماهی قرمز وارد کار می&zwnj;شود و پلیس سرزنش می&zwnj;شود که چرا کار اصلی&zwnj;اش را انجام نمی&zwnj;دهد. استدلال زمانی می&zwnj;توانست معتبر باشد که دلایلی برای موجه &zwnj;نبودن جریمه ارائه می&zwnj;کرد، دلایلی مثل &laquo;همین&zwnj;که داشتم هزینه&zwnj;ی پارکینگ را پرداخت می&zwnj;کردم پلیس سر رسید و جریمه&zwnj;ام کرد&raquo; یا &laquo;چند دقیقه&zwnj;ای کنار خیابان پارک کردم تا خواهرم را به اورژانس ببرم.&raquo; یا &laquo;تابلویی که ساعات مجاز پارک&zwnj;کردن را نشان می&zwnj;دهد افتاده بود، من نفهمیدم که نمی&zwnj;توانم روزهای سه&zwnj;شنبه این&zwnj;جا پارک کنم.&raquo;</div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL"><b>حمله&zwnj;ی شخصی</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">یکی دیگر از مغالطه&zwnj;های رایج، &quot;حمله&zwnj;ی شخصی&quot; است. حمله&zwnj;ی شخصی، یعنی به جای اینکه به استدلال یک فرد بپردازیم به شخصیت او حمله کنیم. مغالطه&zwnj;گر به جای اینکه روی موضوع مورد بحث حرف بزند، موضوع را ول می&zwnj;کند و &quot;حقیقت&quot; نامربوطی را به رقیب نسبت می&zwnj;دهد. با این کار، موضوع اصلی فراموش می&zwnj;شود و شخصی که به او حمله شده، وادار می&zwnj;شود از خود دفاع کند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">اگر انتقادی فکر نکنیم، حتما گرفتار این مغالطه می&zwnj;شویم، به&zwnj;خصوص اگر با اتهامی که به فرد دیگر زده شده موافق باشیم. برای مثال، تصویر یک ورزش&zwnj;کار معروف را روی تبلیغات یک خودروی پرشتاب و کم&zwnj;مصرف می&zwnj;بینید. دوستتان می&zwnj;گوید: &laquo;کی این حرف مزخرف را قبول می&zwnj;کند؟ این ورزش&zwnj;کار حتا نمی&zwnj;تواند توپ را درست پرتاب کند.&raquo; حالا تصور کنید که شما هم موافق باشید که این ورزش&zwnj;کار، ورزش&zwnj;کار توانایی نیست. همین قضیه موجب می&zwnj;شود که شما به&zwnj;سختی بتوانید مغالطه&zwnj;ی دوست&zwnj;تان را شناسایی کنید. موضوع اصلی، توانایی ورزش&zwnj;کار نیست، موضوع اصلی خودرو است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">مغالطه&zwnj;ی حمله&zwnj;ی شخصی به سه شکل متفاوت زیر به کار می&zwnj;رود. مشترک در میان آنها این نکته است که تلاش می&zwnj;کنند تا توجه را از موضوع اصلی به شخصیت خود فرد جلب کند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۱. آزارگر:</div> <div dir="RTL">حمله&zwnj;ای است که به شخصیت یا رفتار شخصی رقیب می&zwnj;شود. این حمله زمانی تاثیر می&zwnj;گذارد که شخصِ حمله&zwnj;شده از خودش دفاع کند و موضوع اصلی فراموش شود.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">مثال&zwnj;:</div> <div dir="RTL">&minus; استاد شما سخنرانی خوبی درباره&zwnj;ی وسعت جهان ارائه می&zwnj;دهد، اما همه&zwnj;ی دانشجوها می&zwnj;گویند او نمره خیلی بد می&zwnj;دهد.</div> <div dir="RTL">&minus; کسی به شما نصیحتی می&zwnj;کند. اما شما به حرف&zwnj;ش گوش نمی&zwnj;دهید، چون لباسی که پوشیده، نامناسب است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۲. وابسته به شرایط:</div> <div dir="RTL">از شرایط فردی یک شخص &minus; چیزی که به موضوع اصلی مربوط نیست &minus; استفاده می&zwnj;کنند تا توجه را از موضوع اصلی به موضوع دیگری جلب کنند. این نوع مغالطه معمولا با این جمله شروع می&zwnj;شود: &laquo;این همان چیزی است که از او انتظار خواهیم داشت&raquo;.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">مثال:</div> <div dir="RTL">&minus; سخنرانی مریم درباره&zwnj;ی برداشتن مالیات استانی مسخره است. معلوم است که خود مریم از این قضیه نفع می&zwnj;برد!</div> <div dir="RTL">&minus; به تبلیغات این شرکت گوش نده! آن&zwnj;ها بودجه&zwnj;شان را از صنعت انرژی هسته&zwnj;ای می&zwnj;گیرند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۳. خودت هم همین&zwnj;طوری:</div> <div dir="RTL">این مغالطه می&zwnj;گوید استدلال یک فرد نامعتبر است، چون خود فرد همان کاری را که دارد بدان توصیه می&zwnj;کند، انجام نمی&zwnj;دهد. این مغالطه هم، مانند مغالطه&zwnj;ی آزارگر، زمانی می&zwnj;تواند تاثیر خود را بگذارد که فرد مورد حمله بحث اصلی را رها کند تا از خودش دفاع کند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">مثال&zwnj;:</div> <div dir="RTL">&minus; برای چه باید به حرف تو گوش کنم؟ تو می&zwnj;گویی بلیت بخت&zwnj;آزمایی نخریم، بعد خودت می&zwnj;روی و قمار می&zwnj;کنی و همه&zwnj;ی پولت را یک&zwnj;شبه می&zwnj;بازی.</div> <div dir="RTL">&minus; حرف&zwnj;های او درباره&zwnj;ی اصلاح نظام جزایی زمانی متقاعدکننده است که فراموش کنی خودش روزگاری قانون&zwnj;شکن بوده.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&bull; تمرین</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">مشخص کنید که هر یک از استدلال&zwnj;های زیر از چه نوع مغالطه&zwnj;ی &quot;حمله&zwnj;ی شخصی&quot; است، یعنی از نوع &nbsp;&quot;آزارگر&quot; است، از نوع &quot;وابسته به شرایط&quot; یا از سنخ &laquo;خودت هم همین&zwnj;طوری&raquo;.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">الف) چه&zwnj;طور می&zwnj;شود به این پژوهشی که در مورد سیگارکشیدن انجام شده اعتماد کرد؟ خود شرکت دخانیات این پژوهش را پیش برده!</div> <div dir="RTL">ب) در انتخابات گذشته شما علیه قانون مورد بحث ما رأی دادید اما اتفاقی نیفتاد، و این بار به نفع آن رأی داده&zwnj;اید. پس چرا علیه تزلزل آرا سخن&zwnj;رانی می&zwnj;کنید؟</div> <div dir="RTL">ج) می&zwnj;دانم که لیلا با ما نمی&zwnj;آید که برویم فیلم جنگی نگاه کنیم. او احساساتی است و آدم&zwnj;های احساساتی فیلم&zwnj;های هندی و اشک&zwnj;درآر را دوست دارند.</div> <div dir="RTL">د) چه&zwnj;طور می&zwnj;شود نظرات این آقا درباره&zwnj;ی محیط زیست را باور کرد!؟ قیافه&zwnj;اش خیلی عجیب&zwnj;غریب و مرموز است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">پاسخ</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">الف) &quot;وابسته به شرایط&quot; است؛ چون می&zwnj;گوید شرکت دخانیات این پژوهش را انجام داده است.</div> <div dir="RTL">ب) &laquo;خودت هم که همین&zwnj;طوری&raquo; است؛ می&zwnj;گوید فرد خودش در نظراتش متزلزل است.</div> <div dir="RTL">ج) &quot;وابسته به شرایط&quot; است؛ می&zwnj;گوید نظر مشخص لیلا را درباره&zwnj;ی این فیلم نپرسیم، چون او احساساتی است و آدم&zwnj;های احساساتی سلیقه&zwnj;ی معینی دارند.</div> <div dir="RTL">د) &quot;آزارگر&quot; است؛ سر و وضع یک فرد ربطی به دیدگاه سیاسی او ندارد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>پهلوان&zwnj;پنبه</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">عنوان &quot;پهلوان پنبه&quot; معادلی است برای اصطلاح <span dir="LTR">straw man</span> <span>که به معنای آدم پوشالی یا همان مترسک است. درافتادن با یک پهلوان واقعی یعنی پهلوانی که عضلاتش به اصطلاح از پولاد باشد، راحت&zwnj;تر است یا با یک مترسک پوشالی، یک پهلوان&zwnj;پنبه، یعنی پهلوانی ادعایی که عضلاتش از پنبه است؟ طبیعی است که می&zwnj;گوییم درافتادن با پهلوان&zwnj;پنبه ساده&zwnj;تر است، با یک فوت کار پنبه را می&zwnj;توان ساخت.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">حال فرض می&zwnj;کنیم کسی با یک سخن محکم مواجه شده است، سخنی به هیيت و هیبت یک پهلوان، که باید با جدیت با آن درافتد. اما او به جای آن یک پهلوان&zwnj;پنبه می&zwnj;سازد و با آن در می&zwnj;افتد، و چون کار آن را به سادگی می&zwnj;سازد، ادعا می&zwnj;کند که بر پهلوان هم غلبه کرده &zwnj;است. چنین کسی از شگرد &quot;پهلوان&zwnj;پنبه&quot; سود جسته است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">در مغالطه&zwnj;ی &quot;پهلوان&zwnj;پنبه&quot; درباره&zwnj;ی یک مسئله دو دیدگاه متضاد مطرح است، که بر یکی از آنها به سادگی می&zwnj;توان پیروز شد. این به معنای پس زدنِ آن دیگری نیست.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">موضع ضعیف&zwnj;تر، یا همان &quot;پهلوان&zwnj;پنبه&quot;، معمولا موضعی است که درباره&zwnj;&zwnj;ی آن اغراق شده و نسخه&zwnj;ی گول&zwnj;زننده&zwnj;ی موضع واقعی است. فرض کنید یک زوج دارد درباره&zwnj;ی پول بحث می&zwnj;کنند. زن ناراحت است چون شوهرش چیزهای گران&zwnj;قیمتی خریده است. به شوهرش می&zwnj;گوید &laquo;تو باید مواظب خریدکردنت باشی&raquo;. شوهر جواب می&zwnj;دهد &laquo;چرا من باید به حرف تو گوش بدهم؟ تو دلت نمی&zwnj;خواهد که من یک ریال هم خرج کنم.&raquo;</div> <div dir="RTL">حالا کدام موضع از نوع &quot;پهلوان&zwnj;پنبه&quot; است؟ شوهر به&zwnj;جای این&zwnj;که موضوع اصلی را مدنظر داشته باشد و به ادعای همسرش جواب دهد، اغراق می&zwnj;کند و افکار را منحرف می&zwnj;سازد. او با تبدیل نظر همسرش به یک ادعای مسخره، از زیر بار جواب&zwnj;دادن به آن نظر انتقادی شانه خالی می&zwnj;کند. زن نمی&zwnj;گوید که شوهرش نباید پول خرج کند، بلکه می&zwnj;گوید شوهرش فقط باید بیشتر مواظب باشد و بیشتر دقت کند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">به یاد داشته باشید که مغالطه&zwnj;ی پهلوان&zwnj;پنبه به چیزی که واقعی نیست حمله می&zwnj;کند. نتیجه&zwnj;ای که این مغالطه می&zwnj;گیرد، طفره&zwnj;رفتن از مسئله&zwnj;ی واقعی است. موفقیت آن در این است که فرد مورد حمله به دفاع از خودش برخیزد و موضوع واقعی فراموش شود. در آن مثال، شوهر از بحث واقعی همسرش طفره رفته است. موضوع اصلی این است که شوهر باید در هنگام خرید بیشتر دقت کند. اما شوهر توصیف غیرواقعی جدیدی درباره&zwnj;ی همسرش به دست می&zwnj;دهد و می&zwnj;گوید که همسرش دلش نمی&zwnj;آید که او حتی یک ریال هم خرج کند. زن هم باید به این ادعای غیرواقعی شوهر جواب دهد، پس می&zwnj;گوید: &laquo;من نگفتم که تو نباید اصلا پول خرج کنی.&raquo; اما شوهر دیگر درقبال مسئله&zwnj;ی واقعی هیچ پاسخی نمی&zwnj;دهد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">مبارزه با مغالطه&zwnj;ی &quot;پهلون&zwnj;پنبه&quot; خیلی دشوار است، چون شما مجبور می&zwnj;شوید که از حرف و کاری که نکرده&zwnj;اید دفاع کنید، و از طرف دیگر باید بکوشید تا بحث را به موضوع اصلی بکشانید.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">مثال</div> <div dir="RTL">&minus; از همه&zwnj;ی ما خواسته شده است که مالیات بیشتری بدهیم تا وضع اقتصادی خوب شود. یعنی آن&zwnj;ها از ما انتظار داشته باشند که با نان خشک و آب سر کنیم؟</div> <div dir="RTL">&minus; تو از من می&zwnj;خواهی که اتاق پذیرایی را جارو بزنم؟ من دو روز پیش آن&zwnj;جا را تمیز کردم. من نمی&zwnj;توانم همه&zwnj;ی عمرم را صرف تمیزکردن خانه بکنم.</div> <div dir="RTL">&minus; مجلس هزینه&zwnj;ی ارتش را کاهش داده است. آن&zwnj;ها چه فکری کرده&zwnj;اند؟ آیا ما می&zwnj;توانیم با هواپیمای اسباب&zwnj;بازی از خودمان دفاع کنیم؟</div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL"><b>&bull; تمرین</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">کدام از استدلال&zwnj;های زیر از نوع &quot;پهلوان&zwnj;پنبه&quot; نیست؟</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">الف) معلم ریاضی خیلی تکلیف می&zwnj;دهد. او از ما انتظار دارد تا کله&zwnj;ی سحر تکلیف انجام بدهیم.</div> <div dir="RTL">ب) فکر می&zwnj;کنی واقعا می&zwnj;توانند مالیات&zwnj;ها را کم کنند؟ نه بابا! فردا پس&zwnj;فردا از ما می&zwnj;خواهند که مخارج تفریح&zwnj;مان را هم جزو مالیات قرار بدهیم.</div> <div dir="RTL">ج) پرسپولیس دوباره برد. همه&zwnj;ای به خاطر پول است. به من یک میلیارد تومن بده تا استقلال را قهرمان سال کنم.</div> <div dir="RTL">د) چرا ما نمی&zwnj;توانیم هماهنگ باشیم؟ من می&zwnj;دانم که ما دیدگاه متفاوتی درباره&zwnj;ی این موضوع داریم، اما در حال جنگ که نیستیم.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">پاسخ</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">گرینه&zwnj;ی د از نوع &quot;پهلوان&zwnj;پنبه&quot; نیست. گزینه&zwnj;های الف و ب و ج همه از نوع &quot;پهلوان&zwnj;پنبه&quot; هستند چون درباره&zwnj;ی موضوع&zwnj;های واقعی اغراق و افراط کرده&zwnj;اند و افکار را انحراف داده&zwnj;اند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>خلاصه&zwnj;ی بحث</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">چرا بعضی&zwnj;ها می&zwnj;خواهند از شگردها انحراف افکار استفاده کنند؟ شاید آنان احساس می&zwnj;کنند نمی&zwnj;توانند در بحث ببرند یا اطلاع و دانشی درباره&zwnj;ی موضوع اصلی ندارند. دلیلش هر چه باشد، از تکنیک&zwnj;هایی مانند &quot;شاه&zwnj;ماهی قرمز&quot; و &quot;حمله&zwnj;ی شخصی&quot; و &quot;پهلوان&zwnj;پنبه&quot; زیاد استفاده می&zwnj;شود. نه&zwnj;تنها سیاسیون، بلکه محصلان و فروشندگان و کارمندان و همچنین دوستان ما هم از این مغالطه&zwnj;ها استفاده می&zwnj;کنند. اگر یاد بگیریم که آنها چه الگویی دارند، کارآزمودگی انتقادی بیشتری می&zwnj;یابیم و می&zwnj;توانیم از&nbsp;شر آنها خلاص شویم.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">ادامه دارد</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>توضیح مترجم</b><span dir="LTR">:</span> آنچه خواندید بخش ۱۶ از مجموعه<span dir="LTR">&zwnj;</span>ی<span dir="LTR">&quot;</span>ورزیدگی در تفکر انتقادی&quot; است<span dir="LTR">.</span> این مجموعه بر پایه<span dir="LTR">&zwnj;</span>ی ترجمه<span dir="LTR">&zwnj;&zwnj;</span>ای آزاد از کتاب زیر عرضه می<span dir="LTR">&zwnj;</span>شود<span dir="LTR">:</span></div> <div dir="RTL"><span dir="LTR">Lauren Starkey, Critical thinking skills success in 20 minutes a day, New York 2010</span></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL"><b>بخش</b><b><span dir="LTR">&zwnj;</span></b><b>های پیشین</b><b><span dir="LTR">:</span></b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/03/07/2324"><span>۱. شناخت مسئله</span></a></div> <div dir="RTL">۲.<a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/03/14/2518"><span> تعریف مسئله</span></a></div> <div dir="RTL">۳.<a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/03/23/2718"><span> مشاهده<span dir="LTR">&zwnj;</span>ی هدفمند</span></a></div> <div dir="RTL">۴.<a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/04/06/3053"><span> سازمان<span dir="LTR">&zwnj;</span>دهنده<span dir="LTR">&zwnj;</span>های تصویری و فوران ایده<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها</span></a></div> <div dir="RTL">۵.<a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/04/14/3228"><span> تعیین هدف</span></a></div> <div dir="RTL">۶. <a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/05/05/3768"><span>عیب<span dir="LTR">&zwnj;</span>یابی</span></a></div> <div dir="RTL">۷.<a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/05/19/4094"><span> منابع دستیابی به اطلاعات</span></a></div> <div dir="RTL">۸.<a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/05/29/4327"><span> ارزیابی حقیقت</span></a></div> <div dir="RTL">۹.<a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/06/14/4729"><span> شگردهای اقناع کردن</span></a></div> <div dir="RTL">۱۰.<a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/07/06/5214"><span> بازی ارقام</span></a></div> <div dir="RTL">۱۱. <a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/07/27/5733"><span>نقش عواطف در تصمیم&zwnj;گیری</span></a></div> <div dir="RTL">۱۲. <a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/08/10/6088"><span>استدلال قیاسی</span></a></div> <div dir="RTL">۱۳. <a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/08/25/6479"><span>امکان خطا در استدلال قیاسی</span></a></div> <div dir="RTL">۱۴. <a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/09/06/6761"><span>استدلال استقرایی</span></a></div> <div dir="RTL">۱۵. <a href="#http://radiozamaneh.com/../../../../../../../reflections/2011/09/20/7086">خطاهای ممکن در استدلال استقرایی</a></div> <p>&nbsp;</p>

لارن استارکی – ما هر روز با استدلال‌ سر و کار داریم، در مجله‌ها و روزنامه‌ها و مقاله‌ها، در تبلیغات و سخنرانی‌های سیاسی. بعضی از این استدلال‌ها به نظر منطقی می‌آيند اما − همان گونه که در بخش‌های ۱۳ و ۱۵ یاد آموختیم − مبتنی بر مغالطه‌هایی هستند که آنها را بی‌اعتبار می‌کنند. بعضی از این مغالطه‌ها ممکن است تصادفی وارد استدلال شده باشند، ولی همان گونه که در این بخش یاد خواهیم گرفت، بعضی از آنها ممکن است عمدی باشند. به کار برندگان آنها می‌خواهند افکار شما را از یک مسئله‌ی واقعی منحرف کنند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • کاربر نادر

    باسلام . با اینکه طولانی بودن کلام شما موجب ملال بود ولی لذت بردم !! حالا بدون انکه به معلومات کلاسیک خود مارا ارجاع بدهید لطفا تحلیل یفرمائید که من در جمله اول مغالطه کردم؟!یا نعل وارونه زدم؟! یا پهلوان پنبه ای که هل من مبارز میطلبم؟! ویا ....؟. بالاخره یکی ازما دونفر خارج از واقعیت خود نمائی میکند ! من گفتم از مبحث شما لذت بردم! من فقط احساس خودم را گفتم! ولی از تطویل کلام ومثالهای خارج از فرهنگ ومنش خودم ملول شدم ! هم لذت بردم وهم رنجیده خاطر! چون که من بدون هیچ معلومات جامعه شناسی یا روانشناسی جامعه عاشق دانستن هستم اگر راهنمائی کنید سپاس دارم .فقط فراموش نکنید من هم لذت بردم وهم مللوم.

  • کاربر مهمان

    نظر آزاد: در جواب به دوستی که نظر قبلی رو داده من فکر میکنم مغالطه پهلوان پنبه ایی که دارد ماهی قرمز می خورد و یک نعل وارونه هم زده درست باش..... از شوخی گذشته یکی از بهترین مقاله ها در این سبک بود و برای من قابل قبول بود.

  • کاربر مهمان

    با تشکر از مترجم برای کار کردن و زحمت کشیدن روی مطلب به این با ارزشی که سطح تفکر استدلالی جامعه را بالا می برد

  • Hojjat

    خیلی ممنون به خاطر زحمتی که کشیدین. واقعاً عالیه.