ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

برای مهاجرها، خارجی کیست؟

<div dir="RTL">ونداد زمانی - <span>اریک رو به مردی که شبیه ایرانی&zwnj;ها بود ولی حرکات و رفتار و لهجه هندی&zwnj;ها را داشت کرد و گفت: اجازه دهید به سلامتی &quot;پارسیان&quot;، یکی از قدیمی&zwnj;ترین دیاسپوراهای بشری بنوشیم.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">مدت&zwnj;ها بود که کلمه &quot;دیاسپورا&quot; را جسته و گریخته می&zwnj;شنیدم یا در نوشته&zwnj;های مربوط به علوم اجتماعی می&zwnj;خواندم ولی به تعریف مشخصی از آن برای خودم نمی&zwnj;رسیدم. در برداشت اولیه، کلمه یادشده می&zwnj;تواند به جماعت مهاجر اتلاق شود، اما بازهم با آن فرق دارد. از همه مهم&zwnj;تر این&zwnj;که می&zwnj;خواستم بدانم برگردان واقعی آن در زبان فارسی چیست؟تا این&zwnj;که چندی پیش در منزل یکی از دوستانم که به خاطر شغل جدیدش میهمانی&zwnj;ای ترتیب داده بود به همه سئوالاتم پاسخ داده شد.</div> <!--break--> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">میهمانی در عصر یکشنبه&zwnj;ای برگزار شد که تورنتو اصرار داشت با شتاب و لجبازی تمام ثابت کند پاییز را به شهر آورده است. وقتی رسیدم بیشتر میهمانان &quot;اریک&quot;، زود&zwnj;تر از من در آنجا بودند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><span dir="LTR">&nbsp;</span>اریک با عنوان دستیار استاد به استخدام رشته جدید مطالعاتی دیاسپورا در دانشگاه تورنتو در آمده بود؛ رشته&zwnj;ای که تازگی&zwnj;ها از استقبال بیشتر دانشجویان برخوردار شده است. هیئت آموزشی این رشته در دانشگاه یادشده نیز در میهمانی حضور داشتند، به علاوه شماری از دانشجویان هم&zwnj;دوره اریک. ابتدا، میهمانی کمی رسمی به نظرم رسید. دقایقی بعد اما تحرکی در جمع به&zwnj;وجود آمد و میهمانان بر اساس توافقی ضمنی یک&zwnj;به بک به معرفی خودشان پرداختند و از علایق&zwnj;شان گفتند. نخستین کسی که شروع به صحبت کرد، کنار پنجره&zwnj;ای که رو به حیاط خلوت باز می&zwnj;شد، نزدیک میز پیش غذا&zwnj;ها ایستاده بود. احساس کردم با آمادگی هم حرف می&zwnj;زند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">از حرف&zwnj;های او که مرد فربه، ریشو و بذله&zwnj;گویی بود فهمیدم کلمه &quot;دیاسپورا&quot; ریشه یونانی دارد و تلفیقی است از فعل &quot;اسپِرو&quot; به معنای پاشیدنِ دانه&zwnj;های نباتی و &quot;دیا&quot; که معنای بر روی یا دوباره می&zwnj;دهد و ترجمه تحت&zwnj;اللفظی آن می&zwnj;شود &quot;دانه&zwnj;پاشی دوباره&quot;. یونانی&zwnj;ها البته منظورشان از دیاسپورا در جامعه انسانی، هم مهاجرت کردن بود و هم استعمار کردن انسان&zwnj;ها. یکی از میهمانان که دومین نفری بود که حرف می&zwnj;زد، وسط حرف فرد بذله&zwnj;گو پرید و اشاره کرد: دیاسپورا برای یهودی&zwnj;ها، آفریقایی&zwnj;ها، فلسطینی&zwnj;ها و حتی ارمنی&zwnj;ها کلمه زخم&zwnj;زننده و تلخی است و آن&zwnj;ها دلخوشی&zwnj;ای از این کلمه ندارند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">نفر بعد که خانم مومشکی و بلندقدی بود و شاید ریشه آمریکای لاتینی داشت از دیاسپورای استعمار اسپانیایی و اروپایی&zwnj;ها حرف زد. او توضیح داد که دیاسپورای اروپایی که به دنیای جدید کوچ کرده&zwnj;اند شامل پناهندگان مذهبی هم می&zwnj;شدند که برای فرار از آزار و محدودیت مذهبی از انگلیس گریختند و به سرزمین جدید &quot;آمریکا&quot; رفتند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><span dir="LTR">&nbsp;</span>او البته توضیح داد که در آن مقطع میلیون&zwnj;ها برده سیاهپوست از طریق سوداگران اروپایی، به آمریکا آمدند. دیاسپورای &quot;مظلوم&quot; آفریقایی&zwnj;ها در آمریکا، نوع بزرگی از جنایت دیاسپورای استعماری بود. یک آدم خجول&zwnj;تر از من، بدون آن&zwnj;که به کسی نگاه کند، جمله کوتاهی را به سخنان این خانم افزود. او که کت آبی کمرنگی به تن داشت توضیح داد که در حال حاضر دیاسپورای بزرگی از ملیت&zwnj;های مختلف وجود دارد که بر اساس نیاز به کارگر ارزان شکل گرفته است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><img width="220" height="165" vspace="10" hspace="10" border="10" align="left" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/pasport_2.jpg" />گاهی آدم&zwnj;ها بعد از زندگی طولانی در یک زبان و محل خارجی، فرصت می&zwnj;یابند تا معنی یک کلمه و کاربردش را درست مثل مردم میزبان درک کنند و به کار ببرند ولی توانایی یافتن معادلی برای برگرداندن دیاسپورا به زبان مادری را نداشته باشند. دیاسپورا از آن کلماتی بود که فهم آن برای من حتی به زبان کشور میزبان هم دشوار بود. هنوز نمی توانستم فرق بین مهاجرت و دیاسپورا را تشخیص دهم.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">پنجمین نفری که حرف زد، خانم میانسالی بود. او اعلام کرد که مدیر برنامه آموزشی &quot;دیاسپورا&quot; است و خوشحال است که اریک هم به تیم او پیوسته است. او گفت: &quot;به نظر من انواع دیاسپورای تجربه شده در تاریخ بشری در تورنتو و حتی این میهمانی وجود دارد.&quot;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">او گفت: &quot;دیاسپورا&quot; محدود نمی&zwnj;شود به جابه&zwnj;جایی اختیاری یا اجباری انسان&zwnj;ها به سرزمین&zwnj;های میزبان، بلکه تعریف اصلی دیاسپورا در این نهفته است که مردم دیاسپورا همواره آرزوی برگشت به سرزمین مادری را در خود نهفته دارند و صدالبته همیشه در تکاپوی آن هستند که بتوانند از حقوق مساوی با مردم سرزمین جدید نیز برخوردار باشند. دیاسپورا ملتی دووطنه است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">نفر بعدی که گویی در یک مراسم تمرین شده قبلی، سخنرانی مشترکی را با رئیس خود تنظیم کرده بود صحبتش را با این تاکید شروع کرد که دیاسپورا در حقیقت جابه&zwnj;جایی و درهم پیچیدن ایده&zwnj;ها، آرزو&zwnj;ها و سنت&zwnj;هایی است که بین کشور میزبان و مردم میهمان صورت می&zwnj;گیرد. دیاسپورا در حقیقت یک کوچ&zwnj;نشینی قومی بدون پایان است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">او خانم جوانی بود و چشمانش از هیجان برق می&zwnj;زد. به گفته او، ایده و مفهوم دیاسپورا، بسیار شبیه ایده یک وطن است؛ وطنی که مردم دیاسپورا سعی می&zwnj;کنند با حفظ آداب و رسوم، سنت، زبان و تاریخ مشترک در سرزمین جدید باقی نگهدارند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">اریک که تازه پارچ شیشه&zwnj;ای مشروب مخلوط شده از آب میوه و شراب را روی میز گذاشته بود، گفت که اجدادش از ایرلند آمده&zwnj;اند و او نماینده دیاسپورای اجباری ناشی از قحطی &quot;سیب زمینی&quot; است که یک چهارم جمعیت ایرلند را ۱۵۰ سال پیش به کام مرگ کشاند. او به شوخی گفت: تمام هدف ما ایرلندی&zwnj;های کوچ کرده به کانادا این است که حق کاشتن سیب&zwnj;زمینی را برای همیشه داشته باشیم. همه خندیدیم.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">اریک رو به مردی که شبیه ایرانی&zwnj;ها بود ولی حرکات و رفتار و لهجه هندی&zwnj;ها را داشت کرد و گفت: اجازه دهید به سلامتی &quot;پارسیان&quot;، یکی از قدیمی&zwnj;ترین دیاسپوراهای بشری بنوشیم. او شتابان پارچ &quot;شراب شیرین&quot; را برداشت و به سمت میهمانان گیلاس به دست رفت. جمعیت از حالت بی&zwnj;حرکت و ساکت خارج شد و همه در یک آن شروع به صحبت کردند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">من هنوز نتوانسته&zwnj;ام درباره کلمه &quot;دیاسپورا&quot; نظمی به ذهنم بدهم. کلمات آواره، غربتی، خارجی و &quot;کوچ قومی&quot; را در ذهنم مرور کردم. آوارگی معنی قدیمی&zwnj;تری از دیاسپورا را در خود دارد ولی این برای تعریف&zwnj;هایی که میهمانان داشتند محدود بود.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">به یادم آمد که ما ایرانیان به طور ناخودآگاه بعد از سال&zwnj;ها اقامت به مردم میزبان خود لقب &quot;خارجی&quot; می&zwnj;دهیم. در&zwnj;&zwnj;همان میهمانی فکر کردم شاید نسبت خارجی دادن به میزبانان، نوعی فرافکنی است. ما خودمان را خارجی می&zwnj;بینیم و مثل بسیاری از دیاسپوراهای قدیمی&zwnj;تر، شاید بعد از قرن&zwnj;ها، همچنان میزبان برای ما &quot;خارجی&quot; محسوب می&zwnj;شود. چه کسی در کانادا خارجی است؟</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div>

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • کاربر مهمان ونداد زمانی

    نادر عزیز میل تخریب و نفی، جایگزین قابلیت ذهن انتقادی ات شده است. سلیقه و طبع تو و اینکه نوشته های مرا نمی پسندی حق تو است ولی اگر مطالب این صفحه اذیتت می کند بهترین راه پرهیز است و نخواندن. طعنه زدن که گاهی با بی احترامی توام می شود نه برای تو مفید است و نه بهبودی در شیوه نوشتن من می کند. شاد باشی

  • کاربر نادر

    با سلام . ونداد عزیز خودت مثال بارز یک دیا سپورا هستی !! برای یک دیاسپورا فرق نمیکندکه داخل باشد وبقیه را خارجی ببیند؟! یا خارج باشدو همه اهل محیط خود را بیگانه نگاه کند !! فعلا سعی کن همین چند مطلب قبلی را یک جوری رفع رجوع کنی ! البته وقتی جاروب میکنی انها را زیر فرش پنهان نکن!.