ششخطی شماره ١٩
<p>شهرنوش پارسی‌پور - لین- نزدیک شدن/سه‌خطی بالا کوون واکنش، زمین/سه‌خطی پائین توئی شادی آفرین، دریاچه<br /> نقش- واژه "لین" در زبان چینی دارای سلسله‌ای از معانی‌ست که هیچ واژه‌ای در زبان دیگری توان معنارسانی آن را ندارد. توضیحات باستانی در کتاب تحولات در نخستین معنا مفهوم "بزرگی‌ات یافتن" را بدان نسبت می‌دهد.</p> <!--break--> <p>آنچه که روی به بزرگی‌ات دارد دو خط قوی‌ست که در پائین شش‌خطی در حال رشد از پائین به بالا هستند؛ قدرت نوردهندگی با آن گسترش می‌یابد. پس معنای آن به گونه‌ای گسترش می‌یابد که پنداشتی آنچه را که قوی‌ست و در بالا جایگاه یافته با آنچه که پائین‌تر است در ارتباط قرار می‌دهد. بالاخره معنای آن در برگیرنده حال و هوای مهربان انسانی‌ست در موقعیت بالا نسبت به مردم، و به طور کلی به انجام رساندن کار‌ها. این شش‌خطی با یازدهمین و دوازدهمین ماه، بهمن و اسفند، یعنی زمانی که پس از انقلاب زمستانی، نور دوباره عروج می‌کند، در ارتباط قرار می‌گیرد. </p> <p> </p> <p><strong>داوری<br /> نزدیک شدن باعث ‌‌نهایت موفقیت می‌شود. <br /> پایداری بیشتر. <br /> هنگامی که هشتمین ماه فرارسد، <br /> بداقبالی خواهد بود. <br /> </strong></p> <p> </p> <p>این شش‌خطی در کلیت خود اشاره به زمان گسترش شادی و امید دارد. بهار نزدیک است. شادی و شکیبایی بالا و پائین را به هم نزدیک‌تر می‌کند. موفقیت تضمین شده است. اما ما باید با قاطعیت و پشتکار کار کنیم تا بتوانم از تمامیت برکت زمان برخوردار شویم. و نکته دیگر اینکه: بهار همیشگی نیست. در ماه هشتم سیمای جهان واژگونه می‌شود. در آن مقطع تنها دو خط قوی باقی خواهد ماند؛ این‌ها نیز در حال پیشرفت نیستند، بلکه عقب می‌نشینند (به شش‌خطی بعدی توجه کنید). ما باید از این تغییر در زمان خوب بهره‌برداری کنیم. اگر با شر پیش از آنکه تحقق یابد -یا حتی به حرکت درآید- ملاقات کنیم می‌توانیم بر آن غلبه کنیم. </p> <p> </p> <p><strong>انگاره<br /> زمین در بالای دریاچه: <br /> زمان نزدیک شدن. <br /> از این قرار انسان بر‌تر در اراده خود برای آموزاندن<br /> خستگی‌ناپذیر است<br /> و در گذشت و حمایتی که از مردم دارد<br /> مرزی نمی‌شناسد<br /> </strong></p> <p> </p> <p>زمین مرز دریاچه را از بالا تعیین می‌کند. این نماد نزدیک شدن و مهر انسانی والامقام است نسبت به کسانی که زیر دست او قرار دارند. دو بخش انگاره اشاره به حال و هوایی‌ست که او در قبال این مردم خواهد داشت.‌‌ همان‌طور که عمق دریاچه تمام‌شدنی نیست، خردمند نیز در آمادگی خود برای آموختن به بشریت خستگی‌ناپذیر است، و‌‌ همان‌طور که زمین در گستره‌ای بی‌کرانه تمامیت موجودات در خود را می‌پروراند و می‌خوراند، خردمند نیز تمامی مردم را پرورانده و بهره‌مند می‌کند و از هیچکس غفلت نمی‌ورزد.</p> <p> </p> <blockquote> <p><img alt="" align="middle" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/itunapars02.jpg" />شخصی که در موقعیت رهبری قرار دارد باید این خردمندی را داشته باشد تا مردم قابلی را که توان جهت دادن امور را دارند به سوی خود جلب کند. خرد او به طور دوگانه هم بر گزینش مردم درست تکیه دارد و هم بر آزاد گذاشتن این انتخاب‌شدگان در انجام کار‌ها بدون دخالت او. </p> <p> </p> </blockquote> <p><strong>خط‌ها<br /> نه در آغاز یعنی: <br /> همراه هم آمدن. <br /> پایداری خوش‌اقبالی به همراه می‌آورد. <br /> </strong></p> <p> </p> <p>خیر آغاز به غلبه می‌کند و در محافل بانفوذ پاسخی می‌یابد. این در چرخش باعث دلگرمی انسان‌های لایق می‌شود. ملحق شدن به این گرایش رو به اوج خوب است، اما ما نباید به خودمان اجازه بدهیم که زمان ما را بروبد؛ ما باید با پشتکار به آنچه که درست است وفادار باقی بمانیم. این باعث خوش‌اقبالی می‌شود. </p> <p> </p> <p><strong>نه در جای دوم یعنی: <br /> همراه هم آمدن. <br /> اقبال خوش. <br /> همه چیز‌ها درحال یاری رسانی هستند.</strong> <br /> </p> <p>هنگامی که محرک نزدیک شدن از جای بالایی می‌آید، و هنگامی که انسان دارای آن قدرت و هماهنگی درونی‌ست که نیاز به هیچ هشداری ندارد، در پیامد آن خوش اقبالی از راه می‌رسد. همچنین دلیلی برای نگرانی درباره مسائل آینده وجود ندارد. او به خوبی آگاه است که هر چیز زمینی موقت است، و اینکه هر اوج‌گیری سقوطی در پی دارد، اما به خاطر این قانون تقدیر نباید دچار گیجی شد. همه چیز در خدمت پیشروی است. از این قرار او، در سفر زندگی فرز و چابک، شرافتمندانه و متهورانه عمل می‌کند. <br /> شش در جای سوم یعنی: <br /> </p> <p><strong>نزدیک شدن راحت. <br /> چیزی بیش از این نیست. <br /> اگر شخص ترغیب به غصه خوردن درباره آن بشود، <br /> بری از سرزنش باقی خواهد ماند. <br /> </strong></p> <p> </p> <p>برای یک انسان چیز‌ها رو به خوبی دارند: او قدرت و نفوذ پیدا می‌کند. اما در این خطری نهفته است که باعث می‌شود تا او عزم خود را از دست داده، و با اطمینان زیاده از حد به موقعیت خود، به حالات غیر محتاطانه و آسان‌گیر فرصت می‌دهد تا در روابط او با دیگر مردم نمود پیدا کند. این بدون شک صدمه‌زننده است. اما امکان تغییر حالت وجود دارد. اگر او از حالت آمیخته به اشتباه خود تأسف خورده و احساس مسئولیتی در قبال موقعیت شرح شده در بالا داشته باشد، بری از اشتباه باقی خواهد ماند. <br /> </p> <p><strong>شش در جای چهارم یعنی: <br /> نزدیک شدن کامل. <br /> سرزنشی نیست. <br /> </strong></p> <p> </p> <p>در حالی که سه خط پائینی نمایشگر اوج‌گیری قدرت و نفوذ است، سه‌خطی بالایی نشان‌دهنده حالت انسان‌های عالی‌مقام نسبت به آن‌هایی‌ست که در سطح‌های پائین‌تر قرار داشته و باعث نفوذمند شدن آن‌ها می‌شوند. اینجا شاهد نزدیک شدن شخص روشن‌ضمیری از طبقه بالا به انسان قابلی هستیم که او را، به رغم تعصبات طبقاتی به دایره خودش ملحق می‌کند. این بسیار مساعد است. <br /> </p> <p><strong>شش در جای پنجم یعنی: <br /> نزدیک شدن بخردانه. <br /> این برای یک شاهزاده مناسب است. <br /> خوش‌اقبالی. <br /> </strong></p> <p> </p> <p>یک شاهزاده، یا شخصی که در موقعیت رهبری قرار دارد باید این خردمندی را داشته باشد تا مردم قابلی را که توان جهت دادن امور را دارند به سوی خود جلب کند. خرد او به طور دوگانه هم بر گزینش مردم درست تکیه دارد و هم بر آزاد گذاشتن این انتخاب‌شدگان در انجام کار‌ها بدون دخالت او. تنها در چنین حالت خوددارانه‌ای‌ست که او موفق خواهد شد افراد کارآمد مورد نیازی را که خواسته‌های او را برآورده می‌کنند پیدا کند. <br /> </p> <p><strong>شش در جای ششم یعنی: <br /> نزدیک شدن با خوش‌قلبی. <br /> خوش اقبالی. سرزنشی نیست. <br /> </strong></p> <p> </p> <p>ممکن است خردمندی که جهان را واگذشته و از نظر روانی پشت به زندگی کرده است، تحت شرایطی، تصمیم بگیرد که بار دیگر به ابنجا و زمان حال برگشته و به دیگر مردمان نزدیک شود. این برای مردمانی که به آن‌ها درس می‌دهد و یاری‌دهنده‌شان است اقبال بسیار بالایی‌ست. و این بزرگی دل و خوش‌قلبی که در کوچک‌نمایی او نماد دارد بری از سرزنش است.</p> <p> </p> <p><strong>در همین زمینه:</strong></p> <p><a href="#http://radiozamaneh.com/taxonomy/term/2313">::یی جینگ با تفسیر شهرنوش پارسی پور::</a></p>
شهرنوش پارسیپور - لین- نزدیک شدن/سهخطی بالا کوون واکنش، زمین/سهخطی پائین توئی شادی آفرین، دریاچه
نقش- واژه "لین" در زبان چینی دارای سلسلهای از معانیست که هیچ واژهای در زبان دیگری توان معنارسانی آن را ندارد. توضیحات باستانی در کتاب تحولات در نخستین معنا مفهوم "بزرگیات یافتن" را بدان نسبت میدهد.
آنچه که روی به بزرگیات دارد دو خط قویست که در پائین ششخطی در حال رشد از پائین به بالا هستند؛ قدرت نوردهندگی با آن گسترش مییابد. پس معنای آن به گونهای گسترش مییابد که پنداشتی آنچه را که قویست و در بالا جایگاه یافته با آنچه که پائینتر است در ارتباط قرار میدهد. بالاخره معنای آن در برگیرنده حال و هوای مهربان انسانیست در موقعیت بالا نسبت به مردم، و به طور کلی به انجام رساندن کارها. این ششخطی با یازدهمین و دوازدهمین ماه، بهمن و اسفند، یعنی زمانی که پس از انقلاب زمستانی، نور دوباره عروج میکند، در ارتباط قرار میگیرد.
داوری
نزدیک شدن باعث نهایت موفقیت میشود.
پایداری بیشتر.
هنگامی که هشتمین ماه فرارسد،
بداقبالی خواهد بود.
این ششخطی در کلیت خود اشاره به زمان گسترش شادی و امید دارد. بهار نزدیک است. شادی و شکیبایی بالا و پائین را به هم نزدیکتر میکند. موفقیت تضمین شده است. اما ما باید با قاطعیت و پشتکار کار کنیم تا بتوانم از تمامیت برکت زمان برخوردار شویم. و نکته دیگر اینکه: بهار همیشگی نیست. در ماه هشتم سیمای جهان واژگونه میشود. در آن مقطع تنها دو خط قوی باقی خواهد ماند؛ اینها نیز در حال پیشرفت نیستند، بلکه عقب مینشینند (به ششخطی بعدی توجه کنید). ما باید از این تغییر در زمان خوب بهرهبرداری کنیم. اگر با شر پیش از آنکه تحقق یابد -یا حتی به حرکت درآید- ملاقات کنیم میتوانیم بر آن غلبه کنیم.
انگاره
زمین در بالای دریاچه:
زمان نزدیک شدن.
از این قرار انسان برتر در اراده خود برای آموزاندن
خستگیناپذیر است
و در گذشت و حمایتی که از مردم دارد
مرزی نمیشناسد
زمین مرز دریاچه را از بالا تعیین میکند. این نماد نزدیک شدن و مهر انسانی والامقام است نسبت به کسانی که زیر دست او قرار دارند. دو بخش انگاره اشاره به حال و هواییست که او در قبال این مردم خواهد داشت. همانطور که عمق دریاچه تمامشدنی نیست، خردمند نیز در آمادگی خود برای آموختن به بشریت خستگیناپذیر است، و همانطور که زمین در گسترهای بیکرانه تمامیت موجودات در خود را میپروراند و میخوراند، خردمند نیز تمامی مردم را پرورانده و بهرهمند میکند و از هیچکس غفلت نمیورزد.
شخصی که در موقعیت رهبری قرار دارد باید این خردمندی را داشته باشد تا مردم قابلی را که توان جهت دادن امور را دارند به سوی خود جلب کند. خرد او به طور دوگانه هم بر گزینش مردم درست تکیه دارد و هم بر آزاد گذاشتن این انتخابشدگان در انجام کارها بدون دخالت او.
خطها
نه در آغاز یعنی:
همراه هم آمدن.
پایداری خوشاقبالی به همراه میآورد.
خیر آغاز به غلبه میکند و در محافل بانفوذ پاسخی مییابد. این در چرخش باعث دلگرمی انسانهای لایق میشود. ملحق شدن به این گرایش رو به اوج خوب است، اما ما نباید به خودمان اجازه بدهیم که زمان ما را بروبد؛ ما باید با پشتکار به آنچه که درست است وفادار باقی بمانیم. این باعث خوشاقبالی میشود.
نه در جای دوم یعنی:
همراه هم آمدن.
اقبال خوش.
همه چیزها درحال یاری رسانی هستند.
هنگامی که محرک نزدیک شدن از جای بالایی میآید، و هنگامی که انسان دارای آن قدرت و هماهنگی درونیست که نیاز به هیچ هشداری ندارد، در پیامد آن خوش اقبالی از راه میرسد. همچنین دلیلی برای نگرانی درباره مسائل آینده وجود ندارد. او به خوبی آگاه است که هر چیز زمینی موقت است، و اینکه هر اوجگیری سقوطی در پی دارد، اما به خاطر این قانون تقدیر نباید دچار گیجی شد. همه چیز در خدمت پیشروی است. از این قرار او، در سفر زندگی فرز و چابک، شرافتمندانه و متهورانه عمل میکند.
شش در جای سوم یعنی:
نزدیک شدن راحت.
چیزی بیش از این نیست.
اگر شخص ترغیب به غصه خوردن درباره آن بشود،
بری از سرزنش باقی خواهد ماند.
برای یک انسان چیزها رو به خوبی دارند: او قدرت و نفوذ پیدا میکند. اما در این خطری نهفته است که باعث میشود تا او عزم خود را از دست داده، و با اطمینان زیاده از حد به موقعیت خود، به حالات غیر محتاطانه و آسانگیر فرصت میدهد تا در روابط او با دیگر مردم نمود پیدا کند. این بدون شک صدمهزننده است. اما امکان تغییر حالت وجود دارد. اگر او از حالت آمیخته به اشتباه خود تأسف خورده و احساس مسئولیتی در قبال موقعیت شرح شده در بالا داشته باشد، بری از اشتباه باقی خواهد ماند.
شش در جای چهارم یعنی:
نزدیک شدن کامل.
سرزنشی نیست.
در حالی که سه خط پائینی نمایشگر اوجگیری قدرت و نفوذ است، سهخطی بالایی نشاندهنده حالت انسانهای عالیمقام نسبت به آنهاییست که در سطحهای پائینتر قرار داشته و باعث نفوذمند شدن آنها میشوند. اینجا شاهد نزدیک شدن شخص روشنضمیری از طبقه بالا به انسان قابلی هستیم که او را، به رغم تعصبات طبقاتی به دایره خودش ملحق میکند. این بسیار مساعد است.
شش در جای پنجم یعنی:
نزدیک شدن بخردانه.
این برای یک شاهزاده مناسب است.
خوشاقبالی.
یک شاهزاده، یا شخصی که در موقعیت رهبری قرار دارد باید این خردمندی را داشته باشد تا مردم قابلی را که توان جهت دادن امور را دارند به سوی خود جلب کند. خرد او به طور دوگانه هم بر گزینش مردم درست تکیه دارد و هم بر آزاد گذاشتن این انتخابشدگان در انجام کارها بدون دخالت او. تنها در چنین حالت خوددارانهایست که او موفق خواهد شد افراد کارآمد مورد نیازی را که خواستههای او را برآورده میکنند پیدا کند.
شش در جای ششم یعنی:
نزدیک شدن با خوشقلبی.
خوش اقبالی. سرزنشی نیست.
ممکن است خردمندی که جهان را واگذشته و از نظر روانی پشت به زندگی کرده است، تحت شرایطی، تصمیم بگیرد که بار دیگر به ابنجا و زمان حال برگشته و به دیگر مردمان نزدیک شود. این برای مردمانی که به آنها درس میدهد و یاریدهندهشان است اقبال بسیار بالاییست. و این بزرگی دل و خوشقلبی که در کوچکنمایی او نماد دارد بری از سرزنش است.
در همین زمینه:
نظرها
نظری وجود ندارد.