ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

● دیدگاه

خبرنگاری در افغانستان، بازی با زندگی

ولی آرین- دیری‌ست افغانستان یکی از بازارهای گرم رسانه‌های جهان بوده است. خبرنگاران بسیاری هم در اطلاع رسانی از جنگ‌ها در افغانستان، جان‌های‌شان را ازدست داده‌اند.

افغانستان پس ازسرنگونی رژیم طالبان دوره درخشانی را در رشد آزادی بیان و ظهور رسانه‌های آزاد به تجربه گرفته است و رسانه‌های بسیاری، چه نوشتاری و چه شنیداری و دیداری، در این کشور آغاز به فعالیت کردند.

این رسانه‌ها نقشی سازنده در اصلاح نظام و در نهادینه ساختن دموکراسی در افغانستان بازی کرده‌اند. رشد آزادی بیان و رسانه‌های آزاد از بزرگ‌ترین دستاوردهای حکومت افغانستان و جامعه جهانی، در ۱۶سال پسین است.

بیشتر کارکنان رسانه‌های آزاد افغانستان جوانان هستند؛ از خبرنگاران تا مدیران و صاحبان این رسانه‌ها. در این کشور اما بیشتر از هر خبر خوش، سرخط خبرهای رسانه‌ها را خبرهای فاجعه‌بار نبرد‌ها، انتحار و انفجار ساخته‌ است.

پلیس، انفجار و انتحار در افغانستان

دیری‌ست افغانستان یکی از بازارهای گرم رسانه‌های جهان بوده است. خبرنگاران بسیاری هم در اطلاع‌رسانی ازجنگ‌ها در افغانستان، جان‌های‌شان را ازدست داده‌اند.

افغانستان صاحب بهترین قانون حق دسترسی به اطلاعات است اما تا هنوز، مواد این قانون به گونه درست عملی نشده است. در مقابل، با روی کار آمدن حکومت وحدت ملی دسترسی به اطلاعات نیز محدود شده است و چالش‌ها در برابر خبرنگاران و رسانه‌ها جدی‌تر ....

من نزدیک به یک دهه پیش، فعالیت‌های رسانه‌ای را به عنوان خبرنگار جنگ و سیاست با گروه رسانه‌ای موبی (تلویزیون طلوع و طلوع نیوز) آغاز کردم. در این مدت، خاطره‌های زیادی از کارهای خبرنگاری تلخ و شیرین برایم دست دادند اما تهدیدها و چالش‌ها در برابر خبرنگاران و رسانه‌های آزاد در افغانستان نیز بسیار بوده‌اند. از تهدیدهای مقام‌های حکومتی، زورمندان و جنگ‌سالاران گرفته تا گروه‌های هراس‌افکن چون طالبان و ....

ولی آرین، خبرنگار افغان مقیم سوئد

سنت‌های ناپسند و زورگویی‌ها هنوز هم چالش بزرگی در برابر رسانه‌ها و خبرنگاران در این کشور شمرده می‌شوند.

جنگ‌سالاران، فساد پیشه‌گان و گروه‌های هراس‌افکن همواره در پی خطرآفرینی‌ها برای خبرنگاران و سانسور رسانه‌ها هستند.

حمله طالبان به تلویزیون طلوع و حمله‌های افراد داعش به رسانه‌های دولتی و خصوصی در ننگرهار و کابل نمونه‌های برجسته‌ای از این خطر آفرینی‌های جدی برای فعالیت‌های رسانه‌ای و آزادی بیان در کشور هستند.

من در یک دهه فعالیت‌های خبرنگاری‌ام در افغانستان، بارها با تهدیدهای بلندپایه‌گان حکومتی، زورمندان، جنگ‌سالاران و گروه‌های هراس‌افکن روبه‌رو شده‌ام. در آخرین مورد هم پس از سقوط شهر کندز (قندوز) به دست طالبان در سال ۲۰۱۵ میلادی، هنگامی که برای پوشش خبرهای این رویداد و جنگ‌های کندز، با چند همکارم به این ولایت/ استان رفته بودم، از تلفات غیرنظامیان به ویژه از سوی طالبان و تجاوزهای جنسی بر زنان گزارش‌هایی ساختم که پس از این گزارش‌ها، گروه طالبان من و رسانه‌ای را که با آن کار می‌کردم (تلویزیون طلوع) و همه همکارانم را ازهدف‌های نظامی‌شان اعلام کردند.

آن زمان که من برای پوشش خبرهای جنگ همراه با کوماندوها به ولایت جنوبی هلمند رفته بودم که افراد طالبان در شبکه‌های اجتماعی‌شان اعلامیه‌ای را پخش کردند که ولی آرین، خبرنگار تلویزیون طلوع به هلمند آمده است و در حال ارائه گزارش زنده از شهر لشکرگاه است. او باید زنده گرفتار شود. به همین ترتیب خبرنگاران زیاد دیگری هم با چنین خطرهایی روبه‎رو بوده‌ و هستند.

من پس از آن برای مدت درازی به دور ازخانواده‌ام در یک شرایط شدید امنیتی به گونه پنهانی زندگی می‌کردم و این خطرها، متوجه خانواده‌ام نیز بود.

سرانجام اما طالبان در ماه جنوری (ژانویه) سال ۲۰۱۶ میلادی، بر خودروی حامل همکارانم که از دفتر به خانه‌هاشان می‌رفتند، حمله‌ای انتحاری کرد که بیش از ۳۰ تن از همکارانم در این رویداد کشته و زخمی شدند.

هنوز هم اما تهدید‌ها بر من و همکارانم پا بر جا هستند. همین خطرها سبب شدند من برای در خطر نبودن و زنده ماندن خانواده‌ام، از افغانستان به اروپا فرار کنم.

یک خاطره دیگر از آن‌چه در افغانستان بر من گذشت: در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۳ هجری خورشیدی، برای پوشش خبرهای انتخاباتی به ولایت شرقی ننگرهار فرستاده شدم. از آغاز صبح تا پایان روز از چگونگی روند رای‌دهی و تخطی‌های انتخاباتی گزارش دهی می‌کردم. در پایان روز باید از آن‌چه در بخش‌های شرقی در جریان رای‌دهی به وقوع پیوسته بود گزارش می‌دادم. در حال گزارش‌دهی زنده بودم که شمار زیادی از باشندگان (مردم) شهر جلال‌آباد، از پشتیبانان اشرف غنی احمد زی، من را به گروگان گرفتند. هوا در حال تاریک شدن بود. هر آن خطر جدی من را تهدید می‌کرد. همه این افراد خواستار برگزاری دادگاه صحرایی برای من بودند و می‌گفتند هر چه بزرگان تصمیم گرفتند باید همان بشود. هراسم از این بود که با تاریک شدن هوا هر اتفاقی برایم بیفتد اما سرانجام رییس امنیت ملی/ استخبارات ننگرهار، «ظاهرا»  من را بازداشت کرد و از چنگ آنان بیرون کشید.

خبرنگاران زیادی در نتیجه تهدیدها علیه خودشان و بستگان‌شان ترک حرفه کرده‌اند و بسیاری هم پس از وخیم شدن اوضاع درسال‌های پسین، افغانستان را ترک کرده‌اند و اکنون درکشور‌های اروپایی در حالت ناروشنی به سر می‌برند.

  • در همین زمینه

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.