ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

آیا زنان در اعتراضات اخیر غایب‌اند؟

گروهی که با اعتراضات همدلی چندانی ندارند، زنان را غایب می‌دانند و آنها که با اعتراضات همدلی بیشتری دارند، حضور زنان را پررنگ می‌بینند. آیا واقعا زنان حضور کمرنگی در اعتراضات اخیر داشته‌اند؟

چند روز از شروع اعتراضات سراسری اخیر در ایران نگذشته بود که توییت یک کاربر توجه‌ها را به خود جلب کرد. او به زبان انگلیسی نوشته بود که فکر می‌کند حضور زنان در  تجمعات اخیر به شکل بارزی کمرنگ‌تر از اعترضات سال ۱۳۸۸ است. این اظهارنظر بسته به موضوع‌گیری‌های کلی نسبت به ماهیت این تظاهرات، با تایید و تکذیب افراد مختلف روبه‌رو شد. گروهی که با اعتراضات همدلی چندانی احساس نمی‌کردند، این مشاهده را تایید می‌کردند و در مقابل، آنهایی که با اعتراضات همدلی بیشتری داشتند، حضور زنان را هم پر رنگ می‌دیدند. آیا واقعا زنان حضور کمرنگی در اعتراضات اخیر داشته‌اند؟

دیوارنویسی در یکی از خیابان‌‌های تهران

اعتراضات اخیر در شهرهای ایران یک تفاوت عمده با اعتراضات سال ۱۳۸۸ دارد: از شهرستان‌ها شروع شده و معترضان آن نه از طبقه متوسط فعال در اعتراض انتخاباتی گذشته که از میان اقشار ناراضی عمدتا بیکار و دارای مشکلات اقتصادی و معترض به تبعیض هستند. آمار بیکاری در میان زنان به ویژه تحصیل‌کردگان بالاست، تبعیض ساختاری نسبت به زنان در تمام حوزه‌ها وجود دارد و طبیعی است که زنان در صف اول ناراضیان این سیستم حکومتی باشند. در عین حال مطالبات زنان در ردیف‌های نخست مطالبات معترضان و در میان شعارهای آنها نمود چندانی نداشته است. حتی در نخستین روزهای برگزاری تجمعات، ناظران بیرونی از مطرح شدن شعارهایی بر مبنای کلیشه‌های جنسیتی در میان معترضان (زن‌ها به ما پیوستند/ بی‌غیرتا نشستند) ابراز نارضایتی می‌کردند. با وجود اینها یکی از معدود عکس‌های حرفه‌ای منتشر شده از این اعتراضات، حضور یک زن را نشان می دهد و در اغلب ویدئوهای منتشر شده، صدا و حضور زنان مشهود است. با این حال، به نظر می‌رسد زنان حاضر در این ویدئوها، همان زنانی نیستند که در سال ۸۸ به خیابان‌ها آمده بودند.

نسیم صحرا، پژوهشگر تاریخ و فعال زنان در این زمینه به زمانه می‌گوید: «تقریباً تمام گروه‌ها در مورد تفاوت‌های چشم‌گیر اعتراضات سراسری ۹۶ با موارد مشابه در گذشته اشتراک نظر دارند. به همین نسبت، سنجیدن نقش زنان در این اعتراضات با معیارهای گذشته دقیق نخواهد بود. در عین حال، باید در نظر بگیریم که یک هفته زمان زیادی برای سنجش دقیق میزان مشارکت نیست. اما تا همینجا گمانه‌زنی‌هایی می‌توان کرد. اینکه بگوییم زنان غایبان اعتراضات۹۶اند مرا به یاد این گزاره اشتباه می‌اندازد که می‌گوید «زنان غایبان تاریخ‌اند.» اینکه تصویر زنان در گزارش تاریخ‌نگاران منعکس نشده به این معنا نیست که زنان غایبان تاریخ‌بوده‌اند. البته این موضوع جای شکافتن بیشتری در مجالی دیگر می‌طلبد.»

پروانه حسینی، پژوهشگر دانشگاه آریزونا و فعال زنان هم معتقد است: «زنان در اعتراضات سراسری اخیر حضور داشتند ولی کمتر به چشم آمدند چون غالبا از تیپ زنانی نبودند که چشمان ما و رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و دوربین‌ها به آن عادت داشت. چشمان ما و دوربین‌ها عادت کرده‌اند که زنانی را که کمتر به ظاهر خود می‌رسند و با ظاهری ساده و در لاک خود مشغول رفع نیازهای روزمره خود هستند ندیده بگیرد. به همین دلیل حتی وقتی این تیپ زنان در تظاهرات حاضر می‌شوند نوعی کوری که ما دچارش شده‌ایم مانع می‌شود که آنها را سریع ببینیم.»

مسیح عیلنژاد، روزنامه‌نگاری که خود دریافت ‌کننده بسیاری از ویدئوهای اعتراضی بوده درباره نایده‌انگاری حضور زنان در این اعتراضات می‌گوید: «یک شگفتی که این بار حضور زنان داشت نقش رهبری زنان بود. زنانی که عضو جنبش زنان نیستند، در این تجمعات نقش رهبری را به عهده گرفتند. اغلب ویدئوهایی را که من دریافت می‌کنم، زنان می‌فرستند و پشت دورببن شرایط را روایت می‌کنند. دوم اینکه بسیاری از ویدئوهای پر بیننده و تکان دهنده ویدئوهایی است که زنان کارگر در آن شروع به سخنرانی می‌کنند و مطالبات خود را مطرح می‌کنند، از ظلم می‌گویند و تحت تاثیر احساسات قرار می‌گیرند اما مطالبات خود را مطرح می‌کنند، مثلا زنی که می‌گوید از که می‌ترسید، بیایید اینجا و مردم به او احسنت می‌گویند. یا زنی که تک و تنها بود و همه فرار کرده بودند اما او ایستاد گفت کجا بروم؟ یا زنی که داد می‌زند مویابلم را بده و آنقدر این حرف را تکرار می کند تا مویابل را پس بگیرد. مویابل در چنین شرایطی مثل اسلحه است و اگر معترض موبایلش را از دست بدهد گویی خلع سلاح شده است. یا زنی که روبه جمعیت ایستاد و با صدای بلند اظهارنظر کرد. رسانه ها هرگز از چنین زنی دعوت نمی‌کنند تا نظرش را بگوید اما او گفت ما انقلاب کردیم برای اینکه زندگی‌مان بهتر شود اما اکنون بچه‌هایمان ما را سرزنش می‌کنند. یا زن دیگری که گفت چطور وقتی مطالباتمان را مسالمت آمیز مطرح می‌کنیم ما را نمی‌بینید اما وقتی تجمع می‌کنیم فورا برای به هم زدن این نجمعات می‌آیید. این زنان اغلب در رسانه‌های رسمی مطرح نمی‌شوند اما چهره زنان، نوع بیان دردهایشان و آنچه درباره چرایی حضورشان می‌گویند باید در رسانه‌ها مطرح شود. اینها کسانی نیستند که از غرب خط گرفته باشند و کسی نمی‌تواند انگ وابسته بودن و اغتشاشگر به آنها بزند. آنها سهم سانسور شده خود را از رسانه‌ها پس می گیرند.»

در میان مجموعه دلایلی که درباره حضور کمرنگ زنان در اعتراضات اخیر مطرح شده، یکی این بوده که چون این تجمعات در شهرهای کوچک‌تر و با فرهنگ محافظه‌کارتر بو ده و در ساعت‌های پایانی روز برگزار شده، زنان به دلیل فشارهای فرهنگی امکان حضور نداشته‌اند. اما همین استدلال می‌تواند به حضور زنان در این تجمعات اهمیت بیشتری بدهد. در این زمینه، نسیم صحرا با اشاره به سازماندهی متفاوت تظاهرات ۹۶ می‌گوید: «علاوه بر کمیت حضور خیابانی زنان، باید دید نقش زنان در انگیزه‌بخشی، خبررسانی، هماهنگی، بسیج کردن، پناه دادن معترضان و مجروحان، بلند کردن صدای مخالفت و اعتراض و دیگر ابعاد تظاهرات تا چه حد است؟ زمانی که در مورد شهرهای کوچک صحبت می‌کنیم این نقش ابعاد دیگری هم به خود می‌گیرد. به طور کلی در شهرهای کوچک به دلیل ارتباطات گسترده و شناخت بیشتر افراد جامعه از یکدیگر، نگرانی معترضان از حفظ آبرو، در خطر قرار گرفتن، دعواهای خویشاوندی و از دست رفتن فرصت‌های حداقلی اجتماعی-اقتصادی می‌تواند پررنگ‌تر از کلان‌شهرها باشد. در این شرایط اگر زنی صدای اعتراض خود را بلند کند به این معناست که در حال دادن هزینه زیادیست، موانع زیادی را پشت سر گذاشته و به این معنا عاملیت او معنای دوچندانی می‌یابد.»

پروانه حسینی هم با این نظر موافق است: «اکثر اعتراضات در شهرستان‌ها رخ داد و اغلب مردم به حاشیه رانده شده و محروم بیشترین فعالیت را در اعتراضات داشتند. و همچنین بسیاری از اعتراضات در هنگام شب اوج می گرفت. با توجه به این که این اعتراضات بیشتر در محیط شهرهای کوچک، در میان مردم طبقه رو به پایین متوسط و محروم، و در شب اتفاق می‌افتاد نه تنها حضور زنان کم نبوده بلکه زنان ساختارشکنانه عمل کرده و بخشی از اعتراضات بودند. فیلم‌هایی که از اعتراضات پخش شد مکررا نشان از حضور زنان کارگر معترض به وضعیت اقتصادی، همسران کارگران با حقوق های عقب افتاده، و مادران فرزندان بیکار مانده، و در کل زنان به جان آمده و خشمگین از فساد و بیکاری و تبعیض و وعده های دروغین در جمهوری اسلامی دارد. فیلم های اعتراضات سراسری اخیر- که بسیاری شان توسط خود زنان در صحنه ضبط شده- نشان می‌دهد که زنان شهرستان‌های کوچک و طبقات محروم تر در این روزها از زنان طبقات متوسط بالا و مرفه شهرهای بزرگ فعال تر عمل کرده‌اند، گرچه طبق معمول کمتر به چشم آمده‌اند.»

اما تنها زنان بی‌چهره نبودند که در اعتراضات اخیر حضورشان مطرح شد. در جریان بازداشت‌های پس از اعتراضات، گرچه بر اساس برخی از گزارش‌ها اغلب بازداشت‌شدگان کف خیابان را مدران تشکیل می‌دهند، اما در موج بازداشت دانشجویان نام چند زن از فعالان صنفی دانشجویی به چشم می‌خورد: فائزه عبدی پور، لیلا حسین زاده، یاسمن محبوبی، و سهامرتضایی، که دبیر شورای صنفی مرکزی دانشگاه تهران است.

آنچه باید به این مقال افزود، نقش فعالان حقوق زنان در حمایت از این زنان و برجسته‌سازی مطالبات آنهاست. گرچه در روزهای نخستین اعتراضات سازماندهی چندانی در میان فعالان زنان برای طرح مطالبات ویژه جنسیتی دیده نمی‌شد، اما این فعالان از نخستین گروه‌هایی بودند که با انتشار نامه‌ای حمایت خود را از اعتراضات اخیر در ایران اعلام کردند و خواهان رفع تبعیض در همه زمینه‌ها از جمله رفع تبعیض جنسیتی شدند.

در همین زمینه: مجموعه مطالب زمانه درباره برآمد جنبش اعتراضی (از دی‌ماه ۱۳۹۶)

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • پرتو نوری علا

    بعد از حرکت چشمگیر و خودجوش زنان در سال ۱۳۵۸ علیه حجاب اجباری، که بیشتر متشکل از دختران و زنان دانشجو، کارمند، هنرمند، بخشی از زنان فعال سیاسیِ چپ و کلاً طبقه متوسط بود، همان زنان تحصیل کرده و آگاه اجتماع و… شروع به فعالیت های زیادی در حوزۀ حقوق زنان، و بیان مطالبات خود در چارچوب قوانین همان رژیم اسلامی کردند که به فمینیست های اسلامی مشهور شدند. اوج فعالیت زنان، در طرح و عملکرد راه اندازی کمپین یک میلیون امضاء بود. یعنی یکی از مهمترین حرکت های زنان ایرانی که باز هم از زنان آگاه طبقۀ متوسط جامعه تشکیل شده بود که با فعالیت زیاد این آگاهی را از طرق مختلف به سطوح پائین جامعه برده و زنان کمتر آگاه را با حقوق خودشان آشنا می کردند. در کمپین، زنان اصلاح طلب و چپ اکثریتی حضور فعال داشتند. اکثریتی های همانند اصلاح طلبان، خواهان اصلاحاتی در قانون رژیم اسلامی با توسل به قوانین ثانویه و تفسیر و تأویل جدید از شریعت اسلام در مورد خانواده و حقوق زنان، بودند. همین قشر از زنان بود که در انتخابات سال ۸۸ از حوزه های انتخاباتی، به عنوان پایگاه های آگاهی دهنده زنان استفاده کرده و هرچه بیشتر موجب تقویت اصلاح طلبان بودند؛ فرض آنان هنوز بر این تئوری بود که حضور اصلاح طلبان خواسته های زنان را تحقق خواهد بخشید. به همین دلیل بعد از انتخابات ۸۸ و روشن شدن تقلبی بودن انتخاب احمدی نژاد، در بین معترضین میلیونی مردم، فعالان کمپین یک میلیون امضاء و کلاً زنان، دست بالا را داشت. از نظر من با عطف توجه به توضیحات فوق، در اعتراضات دی ماه ۹۶، که اساساً بر اصل مسائل حقوقی مالی شکل گرفته بود، و چون اعتراض مردم، به اصلاح طلبان نیز برمی گشت، بطور طبیعی اصلاح طلبان به مردم معترض نپیوستند چون خواهان حفظ نظام اسلامی هستند. زنان کمپین، زنان اکثریتی و زنان طبقه متوسط نیز که در حمایت از اصلاح طلبان، امید به اصلاح قوانین مربوط به زنان و خانواده داشتند، در این اعتراضات حضور مشخصی نداشتند.

  • کارو

    رسانه های لیبرال به دنبال زنان دارای جذابیت جنسی و زیبا می گردند. اگر دوربین رسانه های بورژوا چنین زنی را نیابد، رأی به غیاب زنان می دهد. چشم آنها در برابر زنان بیکار و کارگر و زحمتکش کور است. در تبلیغات رسانه ای 88 هم آنچه دیده می شد بیشتر تمرکز روی زنان زیبا و دارای جذابیت بود. در واقع زن نشان داده نمی شد، بلکه بدن و سکسوالیتۀ زنانه نشان داده می شد. طبیعی است که در برابر واقعیت زن، نخواهند آن را ببینند.

  • میهمان

    جنبش 88 به دنبال جامعه ای با فرصتهای برابر بود.لذا این جنبش با حمایت خوبی از سوی زنان طبقه متوسط و ترقی خواه مواجه شد.اما جنبش 96 میگوید فشارها را از روی ما بردارید و به ما سخت نگیرید. حالا این فشار میخواهد فشار سرمایه داری باشد یا فشار ملاها باشد یا فشار دخترانی که به این راحتی با پسران بی سرمایه ازدواج نمیکنند. پس این جنبش با حمایت آن تیپ از زنانی مواجه خواهد شد که مثلا از ترامپ در آمریکا حمایت کردند.