ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

کردستان ایران، بی‌اعتمادی بر روی ویرانه‌ها

پس از زلزله وحشتناک نیمه نوامبر، بسیاری از کردهای ایران در وضعیتی عمیقاً متزلزل باقی مانده‌اند. و بیش از پیش به دولت فاسد و ناکارآمد بی‌اعتمادتر شده‌اند.

تصویری از کردستان زلزله‌زده، به روایت لیبراسیون

پس از زلزله وحشتناک نیمه نوامبر، بسیاری از کردهای ایران در وضعیتی عمیقاً متزلزل باقی مانده‌اند. و بیش از پیش به دولت فاسد و ناکارآمد بی‌اعتمادتر شده‌اند.

زلزله‌زدگان کرمانشاه بدون وسایل گرمایشی همچنان در چادر زندگی می‌کنند.

عزیز، با سبیل ضخیم خاکستری و ابروهای پر شاخ و برگ قلم‌مومانند، انگار که بخواهد اضطرابش را از بین ببرد، قاشق را بی‌وقفه در استکان می‌چرخاند و از حرارت چای می‌کاهد. این مرد ۶۷ ساله و همسر و چهار فرزندش، روز ۱۲ نوامبر خانه‌شان را از دست دادند، در زلزله‌ا‌ی مهیب با قدرت ۷.۳ ریشتر که منطقه مرزی ایران و عراق را لرزاند.

داستانش را با ناامیدی این طور تعریف می‌کند: «من بدشانس‌ترین مرد زمین‌ام. این سومین بار است که خانه‌ام خراب می‌شود. اولین بار در جنگ با عراق بود. دومین بار تروریست‌های مجاهدین در یک حمله آن را تخریب کردند. و این بار سوم، مجبور بودم حتی جسد برادر خودم را هم از خانه‌ی خراب‌شده‌ام بیرون بکشم. برادرم را با دستان خودم دفن کردم. حالا، در این پیش‌ساخته کوچک زندگی می‌کنیم. من پیر و بدبخت‌ام. با این سن و سال، چطور می‌توانم خانه‌ دیگری بسازم؟»

بیرون، هرج و مرج سردی حکمفرماست. پشته‌های آوار در خیابان‌ها، تقریباً همه جا، تلنبار شده است. عزیز می‌خواهد نشانمان دهد خانه‌اش به چه روزی افتاده است. لباس چندان گرمی به تن ندارد. با تکه پیراهنی بر تن، به تَرَک‌هایی اشاره می‌کند که زلزله بر آخرین دیوارهای به جامانده از خانه‌اش برجا گذشته‌ است. تنها یک فرش گرد و خاک‌گرفته از تمام سال‌های عمرش به چشم می‌خورد. باقی، چیزی جز ویرانه و گرد و خاک نیست.

بنا بر آمار مقامات در روز ۲۶ نوامبر، سی هزار مسکن تخریب، هشت هزار نفر زخمی و ۴۸۳ نفر کشته شده‌اند. اما در کوییک، روستایی در استان کرمانشاه، ارقام دولتی به چالش کشیده می‌شوند. بسیاری از ساکنان روستا بر این باور‌اند که شمار قربانیان در واقع خیلی بیشتر از اینهاست؛ واقعیتی که تأیید آن دشوار، اما گواه و نشانگر بی‌اعتمادی کردها به مقامات دولتی است.

«عدم تطابق کمک و نیاز»

بعد از واقعه، کمک‌های انساندوستانه فراوانی به خصوص از طریق هلال احمر رسید. اما بخش بزرگی از کمکها به حساب افراد خاص و سازمان‌های غیردولتی سرازیر شد؛ مانند علی دایی، بهترین گلزن تاریخ فوتبال ایران که یکی از بازیگران اصلی این کارزار انسان‌دوستانه بود. ۱۳ نوامبر یک روز بعد از زلزله، دایی در اینستاگرام فراخوانی برای کمک داد. بازیکن سابق بایرن مونیخ که تاجر ثروتمندی هم است، یک شماره حساب بانکی را منتشر کرد که هوادارانش بتوانند کمک‌های نقدی خود را برای زلزله‌زدگان واریز کنند. علی دایی در ویدئویی منتشرشده در آپارات (یوتیوب ایرانی) تأیید کرد که حداقل ۹ میلیارد تومان (۱.۹ میلیون یورو) دریافت کرده است: «تصورش را هم نمی‌توانستم بکنم که در کمتر از ۴۸ ساعت، این مقدار وجه به حساب بانکی‌ام واریز شود. وقتی این اعتماد را دیدم، مستقیماً با آشنایانم در کرمانشاه تماس گرفتم، اما متوجه شدم بهتر است خودم تنها بروم و کمک کنم.»

برای صادق زیباکلام استاد معروف علوم سیاسی دانشگاه تهران هم همین تکنیک جواب داد. این استاد دانشگاه در همان شبکه اجتماعی [اینستاگرام] ادعا کرد که «افراد معتمدی» را در کرمانشاه می‌شناسد. او در ۲۱ نوامبر اعلام کرد که ۲.۳ میلیارد تومان (۵۰۰ هزار یورو) کمک مالی دریافت کرده است.

پژواک بی‌تفاوتی و بی‌اعتمادی نسبی مردم ایران به سرمایه‌گذاری در سازمان‌های دولتی در تظاهرات اخیر نیز بلند شد. برنارد هورکد، پژوهشگر مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه و کارشناس مسائل ایران، برای تشریح این بی‌اعتمادی، به سخنرانی حسن روحانی ارجاع می‌دهد که اواخر دسامبر اعتراف کرده بود دو سوم بودجه دولت به نهادهایی اختصاص دارد «که هیچکس نمی‌داند مسئولشان کیست». این پژوهشگر می‌گوید: «در ایران سنت خیریه وجود دارد که از طریق شخصیت‌ها و عمدتاً هیئت‌ها صورت می‌پذیرد. مردم معمولاً از شبکه‌های کمک‌رسانی دولتی اجتناب می‌کنند، چون دولت را فاسد می‌دانند.»

در محل زلزله، با وجود از خودگذشتگی مردمی، شهروندان زیادی در موقعیتی شدیداً متزلزل باقی مانده‌اند. یکی از اعضای انجمن مستقل خیریه «جمعیت امام علی» که نمی‌خواهد نامش آورده شود، از «عدم تطابق کمک [با نیاز]» می‌گوید: «افراد عادی و سازمانهای غیر دولتی یا نهادهای دولتی زیادی اینجا هستند که هر کدام جداگانه برای خودشان کار می‌کنند.» میان زلزله‌زدگان افرادی هستند که همه چیز خود را از دست داده‌اند، کسانی، همچون عزیز، که کانکس پیش‌ساخته‌ای تحویل گرفته‌اند و مجهز به شوفاژ برقی‌ و پتو برای مقابله با سرما هستند، کسانی که از سه ماه پیش یا در ماشین‌هایشان یا در چادرهای تقسیم‌شده بین زلزله‌زدگان می‌خوابند.

زلزله‌زدگان کرمانشاه، خیره به ویرانه‌ها

در روستاها، شایعه‌های خودکشی بلند است. کلمه خودکشی به زبان می‌آید بی آنکه کسی جرأت کند بگوید چه کسی و کِی. شهاب نادر، نماینده مجلس این موضوع را در گفتگو با خبرگزاری ایلنا پیش کشیده است: «این افراد تمام زندگی و سرمایه خود را از دست داده‌اند و در شرایط روحی و روانی مناسبی قرار ندارند. گزارشی دارم که ۲۰ نفر اقدام به خودکشی کرده‌اند.»

اتوموبیلی در نزدیکی یکی از خانه‌های ویرانه نگه می‌دارد؛ مردی ۳۵ ساله با شلوار کردی پیاده می‌شود و روی آوارها می‌نشیند. سیگاری می‌گیراند و روایت می‌کند که دقیقاً پیش از زلزله تعمیراتی برای بازسازی خانه‌اش انجام می‌داده است: «۳۰ میلیون تومان خرج کرده بودم. مسئله فقط پول نیست. همه زندگی‌ام بود. حالا روی پشت بام ویرانه‌های خانه‌ام تنهام. شنیده‌ام فقط ۴۵ میلیون تومان می‌ارزد. من فقط ۳۰ میلیون تومان خرج بازسازی‌اش کرده بودم، اما در واقع فقط ۴۵ میلیون تومان می‌ارزد، با یک تلویزیون جدید، یک فرش، و غیره.» به طنزی تلخ می‌گوید: «خوب شد فهمیدم.»

خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا گزارش می‌دهد که خانواده‌هایی که ملکشان در زمین‌لرزه تخریب شده، از بانکی دولتی وامی به ارزش ۴۵ میلیون تومان دریافت خواهند کرد که ۳۵ میلیون تومان آن به طور ماهانه قابل بازپرداخت است. کمک دولتی ۱۰ میلیون تومانی نیز به هر خانواده تعلق می‌گیرد. اما برای دریافت این کمک، هر خانوار باید ۵ میلیون تومان به عنوان کمیسیون به یک متخصص بپردازد تا تخریب خانه‌اش را تأیید کند. مرد آه می‌کشد و می‌گوید: «این مبلغ را برای گرفتن کمکی می‌خواهند که کمک چندانی هم نمی‌کند؟»

رسوایی بیش از حد

مرد جوان لاغری با لباس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و انگشتانی مزین به چند انگشتر، نه چندان دور از ما، در حال دستور دادن به کارگران است؛ او به ما می‌گوید: «ما فهرستی از خانواده‌های زلزله‌زده تهیه کرده و بر طبق اولویت کمکها را تقسیم‌ می‌کنیم.» پارچه‌های تبلیغاتی سپاه پاسداران همه جای روستا به چشم می‌خورد. این یکی از پارچه‌نوشته‌هاست: «ما تا بازسازی آخرین خانه با شما خواهیم بود.» مرد سپاهی اضافه می‌کند: «ما از مردم دعوت می‌کنیم به ما اعتماد کنند و پولشان را در اختیار ما بگذارند تا با آن خانه‌هایشان را بسازیم. کارگران ما مجانی کار می‌کنند. سرمایه‌های آنها فقط خرج مصالحی می‌شود که استفاده می‌کنیم.»

ژان-پل مونتنیه، زلزله‌شناس موسسه فیزیک جهان در پاریس، شرح می‌دهد که زمین‌لرزه‌ها در این منطقه جغرافیایی رایج است: «صفحه تکتونیکی ایران بین صفحه تکتونیکی اوراسیا و عربستان گیر کرده است. این برخورد قاره‌ای موجب می‌شود که زمین‌لرزه‌ها به این شدت و تکرر اتفاق بیفتند. در بخش بزرگی از ایران، مقابله با زلزله در ساختمان‌ها پیش‌بینی نشده‌ است.»

محمود احمدی‌نژاد، در دو دوره ریاست جمهوری خود، طرح «مسکن مهر» را کلید زد: ساخت یک میلیون مسکن اجتماعی، با قیمت مقرون به صرفه، در حاشیه‌ها و برای کمک به طبقات کم‌درآمد. در کردستان ایران، این خانه‌ها به طور گسترده‌ای احداث شده بود. اما با زمین‌لرزه، تقریباً تمام آن خانه‌ها به طور کامل فرو ریخت. در ایران، دولت وقت متهم به فساد سازمان‌های امنیتی مسئول کنترل کیفیت ساختارهاست. از نظر تیری کوویل، پژوهشگر موسسه روابط بین‌المللی و استراتژیک و کارشناس مسائل ایران، این رسوایی‌ای بیش از حد است: «مطبوعات ایران در این باره بسیار گفته‌‌اند. این خشمی مضاعف است، احساس رنج از مدیریت نادرست پسا زلزله، وضعیت رو به زوال زیست محیطی و آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو [ژانویه ۲۰۱۷]. این سلسله حوادث برای مردم این تصور را وجود می‌آورد که دولت بی‌اثر، ناکارآمد و فاسد است و فقط منافع معدودی را تأمین می‌کند. تظاهرات‌های اخیر، دو ماه پس از زلزله، را نیز می‌توان به کمک این تصور توضیح داد.»

در ملا کبود، روستای کوچک دیگری در چند کیلومتری کوییک، زلزله بخش بزرگی از کوه را دوپاره کرده است. باران‌های مدام و آب و هوای بد، شکاف بزرگی حفر کرده‌ که کوه را از بخشی که روز به روز در حال غرق شدن است، جدا می‌کند. ساکنان روستا می‌ترسند که یکی از همین روزها لغزش مهیب زمین، بقیه روستا را با خود ببرد.

کیهان ۶۰ ساله که با همسر و دو فرزندش زندگی می‌کند، با خستگی می‌گوید: «دو پسر دارم که در سوئد زندگی می‌کنند. نمی‌دانم کدام شهر، اما می‌دانم که بهشان خوش می‌گذرد و زندگی سالمی دارند. هر کاری از دستم بربیاید می‌کنم تا پسر آخرم را هم به سوئد بفرستم.»

در همین زمینه

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.