● بحثگاه
کامنت درباره کامنت
ما با حدود ۳۰ درصد از کامنتها مشکل داریم. چرا عدهای جز با توهین نمیتوانند حرفشان را بزنند؟ لطفا نظر بدهید؛ کامنت بگذارید درباره مسئله کامنت.
حدود ۳۰ درصد کامنتها خلاف موازین هستند.
نگاه کنید به این مطلب
اعلام کردهایم که از انتشار کامنتهای دارای لینک در پای مقالههای سایت معذوریم، تصمیمی که برای رعایت امنیت کاربران گرفته شده است. با وجود این کم نیستند کاربرانی که در کامنتهایشان لینک میگذارند.
خواهش کردهایم بدون توهین نظرتان را بنویسید. اما گویا عدهای بدون توهین نمیتوانند حرفشان را بزنند. توهین در حد فحاشی، هنوز نسبت به کامنتهایی که خواهان دار زدن نویسنده یا کسان دیگر میشوند، خوب است.
چرا چنین است؟
واقعا چرا فضای وب ایرانی تا این حد عصبی و حتا میشود گفت خونآلود است؟
در فیسبوک وضع از همه جا بدتر است. افرادی هستند که حتا کامنت نمینویسند. یک تصویر دار حاضر و آماده دارند که پای مطالب میگذارند، آن هم گاهی به اسم مخالفت با رژیم و آزادیخواهی. منظورشان چیست؟ میخواهند بگویند به اندازه کافی در کشور دار زده نمیشود؟ منظورشان این است که میخواهند آزادی را با دار زدن برقرار کنند؟
عدهای از شدت عصبانیت دیگر به املا و انشا توجه ندارد. مجموعهای حروف ردیف میکنند که در میان آنها میشود برخی ناسزاها را تشخیص داد. کامنتشان که منتشر نمیشود، کامنت بعدی را با توهین و تهدید بیشتری مینویسند.
مسلما کامنتهای ناجور هم پیامی دارند. نویسنده یک کامنت توهینآمیز میخواهد بگوید که با مطلبی که خوانده، مخالف است، به شدت مخالف است. خوب، به راحتی بنویسد: مخالفم. و اگر استدلال هم کند حتما تأثیر بیشتری به جا میگذارد.
اما مشکل اینجاست که عدهای مطلب را نمیخوانند و کامنتی پرخاشگر در پای آن میگذارند. از تیتر خوششان نمیآید، یا از نویسنده، یا حتا از موضوع. با پرخاششان میگویند: میخواهم تو نباشی، یا ساکت باشی. و چه بسا کامنتگذار فکر میکند به حق زندگی و حق بیان باور دارد.
گاهی کامنتگذار از خبری که موضوع مطلب است، خوشش نمیآید؛ نمیخواهد چیزی درباره آن بشنود. به رسانه ایراد میگیرد که چرا به خبری که برای او جالب نیست توجه کرده است. فکر میکند غرضی در کار است. گاهی کامنتگذار پرخاشگر از لحن صرفاً گزارشگرانه مطلب عصبانی است و گمان میبرد اگر رسانه مثلا از حکومتگران اسم بیاورد و با ذکر صفاتی به آنان نتازد، لابد دارد از آنان حمایت میکند.
یک مشکل اساسی، کامنتهای توهینآمیز در مورد قومها و زبانها و پیروان مذهبهاست. حجم بزرگی از کامنتهای ناجور را پرخاشگری در این زمینه تشکیل میدهند. توهین به زنان و دگرباشان جنسی نیز فراوان است. در نقد مجازات اعدام مطلب گذاشتهایم، یک کامنتگذار خواهان اعدام نویسنده شده است.
ما در زمانه بارها بحث کردهایم که امکان گذاشتن کامنت را ببندیم. بسیاری از رسانهها این کار را کردهاند. دلیلش روشن است: نمیخواهند نیروی کاری خود را به بخشی اختصاص دهند که در عمل، خلاف فلسفه وجودی تعریف شده آن، مورد سوءاستفاده قرار میگیرد. یعنی دریچه کامنت به جای اینکه جایی برای انتقاد و نظردهی و طرح پرسش و گفتوگو باشد، به عرصه زد و خورد و فحاشی تبدیل میشود.
نظر شما چیست؟
لطفا در زیر این مطلب کامنت بگذارید درباره کامنتگذاری.
بگویید چه باید کرد.
آیا میشود فضا را سالمتر و منطقیتر کرد؟
نظرها
کارگر
حدود ۴۰ سال یکی از وحشی ترین, لمپن ترین و مردسالار ترین فرهنگ های سیاسی در کشور هر روز تولید و باز تولید شده, زدودن چنین ضد-فرهنگی کار یک روز و دو روز, یا یک سال و دو سال نیست. آن کتاب معروفِ ریموند ویلیامز با عنوان "انقلاب طولانی" در ذهن تداعی می شود. شعار "مرگ بر..." که دیگه مثل نقل و نبات رایج گشته و از داور فوتبال, تا بازیگر فوتبال, تا هر کسی که طرف ازش خوشش نیاید, نثارشان می شود. دوستان و رفقای "رادیو زمانه" با باز نگاه داشتن بخش کامنت, در کمال صبر و حوصله و متانت, خدمتی بزرگ به زدودن ضد-فرهنگ اسلامی حاکم بر کشور می نمایند. چنین ارزیابی ی شاید غلو آمیز و از تعارفات معمول ایرانی به حساب آید, اما هیچکدام از این دو نیست. به قول اخوان, دمت گرم و سرت خوش باد! دمتان گرم و سرتان خوش باد.
Johnny W
به نظر من، مسمومیت بخش کامنت ها در فضای وب ایرانی، برمیگردد به فرهنگ عمومی جامعه؛ به عبارت دیگر، متاسفانه این نشان دهنده ی سطح ادب و شخصیت عوام جامعه است؛ برای تغییر آن، راهی جز بهبود فرهنگ نیست؛ چیزی که یک شبه یا با اقداماتی توسط یک یا چند سایت، تصحیح نمیشود. به عقیده ی من، قسمت کامنت در چنین جامعه ای باید بسته باشد؛ چرا که نظر افرادی که صرفا بد و بیراه از روی تعصب است، فایده ای برای آن نویسنده و خوانندگانش ندارد و تنها موجب زحمت آن رسانه و انزجار دیگر خوانندگان است. اگر کسی نظری سازنده داشته، راه عنوان کردن و ارائه ی آن را هم حتما میابد؛ اگر موضوع به اندازه ی کافی برایش مهم تلقی شود.
طاهر
از کامنتهای زیر مقالات زمانه آموختهام و استفادهها بردهام. حیف است که بسته شود. خشونت در گوشه گوشه زیست ایرانی به شکلی خودش را نشان میدهد و اینجا هم. امیدوارم وقت و نیرویی که صرف پاک کردن کامنتهای نامناسب میشود چندان زیاد نشود که این امکان را از دست بدهیم. راه حلی نمیبینم جز باز شدن سوپاپهایی که بسته بودنشان این خشونت را تولید و بازتولید میکند. آزادی بیان، آزادی جنسی، کمتر شدن شکاف طبقاتی و غیره
ایراندوست
نظرنگار، ناشناس، خشمگین و ناراحت است ، کلیت خود را بدون تعارف و آشنایی با قلمی ناهنجار و هرز بروز میدهد. کامنت گذاری فرهنگ خاص خود را دارد، ۱- خوب خواندن مقاله، ۲- برخورد شخصی نداشتن با نویسنده ( که ساده نیست چون با او در اکثر نکات مخالفت داری و ترا مجبور به اظهارنظر کرده است),۳- خلاصه نویسی و پرهیز از زیاده گویی و دراز نویسی بیهوده، ۴- فرموله کردن نظرات خود بصورت روشن و واضح،۵- اطلاعات و اشراف داشتن به موضوع بحث، و....همانند کودکی که برای خوردن غذا با قاشق و چنگال و بعدها با کارد به زمان و تجربه احتیاج دارد ، این امر هم روند خاص خود را دارد. این معضل، فقط در مورد ایرانیان نیست و بیش و کم در تمامی ملیتها وجود دارد. مسولین نشر کامنت ها هم از علایق شخصی و ایدولوژیکی خود برای نشان دادن کامنت ها به دیگران ( سؤ) استفاده میکنند.
کوین
سالیان بسیار زیادی است هر پدیده یا وسیلهء نوینی وارد ایران می شود بدون آنکه فرهنگِ مرتبط به آن نیز وارد یا تولید شود . اتومبیل ، آپارتمان ، سینما ، تئاتر ، تلویزیون ، موبایل ، استادیوم .... و سرانجام اینترنت و بسیاری مقولات دیگر ؛ حتی ادارات و بوروکراسی را نیز می توان به این فهرست طولانیاضافه کرد . از نگاهی دیگر می توان آغاز این مدرنیزاسیون را به عهد ناصری نسبت داد . اینترنت - که شاید دو دهه از رواج آندر ایران می گذرد - نیز به همان معضل همیشگی دچار شد . از همان ابتدا انواع خشونت کلامی ، فحاشی ، تمسخر، جعل خبر ، هتاکی و افترا ، تهدید ، مزاحمت و بسیاری نمونه های دیگر در فضای مجازی ظهور و گسترش پیدا کردند . همان زمان در خارج بحث " نتیکت " جا افتاده بود . یعنی رعایت اصول و آداب اجتماعی یا همان " اتیکت در نت ". قطعا باید گفت تمامی زشتی های نت در ایران ، بازتاب و بازتولید همان فرهنگِ حاکم در جامعه است . دولت از یک سو مستقیما عامل چنین ناهنجاری است . چرا که همه چیز در ایران دولتی است . پس مسئولیت جلوگیری از ناهنجاری ها و یا بهبود فرهنگِ نت را نیز باید بپذیرد. بطور غیر مستقیم نیز دولت مسئولِ دوباره است . چرا که رواج فرهنگ سرکوب و ممانعت از تشکیل نهادهای مدنی و مردمی ،در همهء زمینه ها ، به هرج و مرج و نابسامانی ها دامن می زند . قطعا خودِ مردم بهتر ، بیشتر و موثرتر می توانند به ارتقای فرهنگی کمک کنند . راه حل دولتی طبق معمول سخت افزاری است . تشکیل پلیس فتا و بگیر و ببند و امنیتی کردن همهء مسائل ... اما در شرایط موجود ، راه حل رادیو زمانه یکی از بهترین و موثرترین راهکارهاست. یعنی درخواست یک شناسهء حداقلی (در اینجا ایمیل ) و سپس باز نشر کامنت هایی که حداقل ها را رعایت می کنند . متاسفانه بازگذاشتن کاملِ بخش نظرات عملا منجر به ایجاد یک "چاله میدان" می شود که در آن هر فردی هرچه را دلش خواست فریاد بزند . کما اینکه رسانه های ایرانی - داخلی و خارجی - که تلاش کرده اند فرهنگ دموکراتیکی از خود نشان دهند متاسفانه دچار همان وضعیت سخیف و ناهنجار چاله میدانی در بخش نظرات گشته اند.
ارش
مصرف مواد مخدر و الکل پاسخ به یک مشکل در روان انسان است و همینگونه توهین و خشونت در رفتار!! چندی پیش یکی از اقوامهای من که میخواهد به همه اطلاع دهد که مثلا دیروز چی ناهار یا شام خورد، عکس کلهٔ یک گوسفند بر روی سینی را با نام "کله و پاچه یک صبحانه بیست" بر روی اینستا پست کرد. من از این عکس خیلی شاکی شدم و نوشتم: " من مشکلی با این نوع غذا ندارم و میدانم که خیلیها دوست دارند ولی مشکل من با نوع سرو کردن این غذاست. چگونه ممکن است که خانواده سر سفره غذا بنشینند و زبان از حلقوم بیرون بکشند و فرخ سر زمخت را بشکافند و جمجمه بشکنند تا به مغز برسند و کودک نیز بر سر همان سفره شاهد و ناظر باشد". دوستی کامنت گذاشت که بعضی ها با زن وبچه به مراسم اعدام انسانها میروند!!! جامعه ما مشکلات فرهنگی عمیقی دارد که ساختار حکومتی و رهبران سیاسیش نمونه ای از خروار است. آقا با مهندسی انتخابات پیروز اعلام شد و بیش از صد جوان جان خود را در اعتراض به آن نتیجه از دست دادند و سه نَفَر بابت اعتراض به همان مهندسى هفت ساله در حبس هستند و اقتصاد مملکت را در مدت کوتاهی به نابودی کشاند و حالا دون کیشوت وار مرد میدان شده و تقاضای انتخابات آزاد و انتخابات بدون مهندسی میکند. توهین کردن حاوی پیامی شاید شایسته است ولی از طرف فردی که آنقدر عصبانی است که بخش جلوی مغز بنام فرانتال لوب را شات داون میکند و فرد توانایی تفکر و استدلال را از دست میدهد. من از کامنتهای مطالب شما بسیار آموخته ام، این بخش را لطفا حفظ كنيد. با تشكر
علیرض
با توجه کردن و واکنش نشون دادن به این نوع کامنتها در واقع اونها رو برجسته و تقویت میکنید. هدف کامنتهتی این چنینی چیه؟ آیا تاثیر و ایجاد مشغولیت برای منبع مطلب و موافقانش نیست؟ با روشهای رفتاری و مبتنی بر تقویت و سرکوب رفتاری شناختی بارها رفتارهای مشابه کنترل شده.
علیرضا
لطفا در مورد ضرورت دریافت کامنت پای مطالبتون توضیح بدید. و اینکه تا چه اندازه با دریافا کامنت ها این ضرورت محقق شده. به نظر من لزومی نداره کامنتی دریافت بشه چون کامنتها یا در تایید متن است یا در مخالفت و عمدتا هم غیر حرفه ای. پاسخ های حرفه ای و تخصصی به مطالب شما در قالب نقدهای افراد صاخب نظر جلوه میکنه
ایرانی
وقتی خود شما مقاله هایی میگزادید که سراسر توهین است به یک شخص خاص یا یک تفکر خاص چه انتظاری از مخاطب دارید مطمئن باشید مخاطب یک چیزی احساس میکند که مجبور به واکنش میشود .بگذارید مخاطب راحت باشد .
علیرضا
در مورد علت چنین رفتاری هم بهتره با متخصصینی که در این زمینه کارها کردن بحثی داشته باشبد متخصصینی از انسان شناسی و روانشناسی و علوم ارتباطات و ... در بسیاری از مطالب این افراد کامنت ناجور فقط بازتاب منفی از شرایط جامعه و فرهنگ و ایت تحلیل های کلیشه ای نیست. یکی از مسایلی که زمینه ی جدی برای این شکل واکنش حتی در بین افراد اصطلاحا با فرهنگ تر شده اینه که ابزارهای ارتباطی عصر ما فضایی فراهم اورده برای مطرح شدن هر ایده و دیدگاهی بدون هیچ قید و بندی. به خصوص در کشور ما که شناخت افراد بر اساس چهره شدن رسانه ای به مراتب امکانات بیشتری برای ابراز نظر فراهم میکنه تا سطح تخصص و سواد. وقتی هر فردی به راحتی میتونه از این فضا استفاده کنه و در هر زمینه ای نظر بده و متاسفاته نظراتش گسترده پوشش داده بشه و حتی موثر بشه و هیچ سازوکاری برای کنترلش نباشه در چنین زمینه ای کامنتهای خشمگینانه و خارج از هنجار تنها راه کنترل اون افراد و فیدبک بهشون میسه. این البته به معنای تایید این حرکت نیست.
تیشک
نوشتن کامنت راهی است برای بیان و تبادل نظرات و آرای گروهی از انسانها که در موضوعی خاص دور هم بصورت مجازی جمع می شوند. این دورهمی، صرفاً یک دورهمی فارغ از زمان معین و آشنائی بین اعضاء است، و چون فرد کامنت نویس بعضاً می تواند برای همیشه بصورت ناشناس باقی بماند، نتایج حاصل از تبادل نظرات، گاهاً، می تواند بسیار مفید واقع شود، زیرا برداشتهای میدانی (دیتاهای بدست آمده)، بسیار به واقعیت نزیک است (در شرایط عادی افراد بدلیل وجود تابوهای جامعه یا محدودیتهای اعمال شده توسط دولتها از بیان نظراتشان پرهیز می کنند). از سوی دیگر، اخیراً دیده می شود که دولتها با اجیر کردن افرادی، سعی در القای یک عقیدۀ خاص، بعنوان نظر اکثریت جامعه دارند، که این یکی از معایب کامنت نویسی در دنیای امروز ماست. در موارد بسیار بیشتری دیده می شود که وبسایتهای مختلف عقاید مخالف را سانسور می کنند، و اجازه هرگونه ظهور و اعلام موجودیت را از دیگری (حقیقی و حقوقی) می گیرند. نمونه این موارد در داخل و خارج کشورمان بسیار زیاد است. ادامه در پائین،
تیشک
ادامه، کامنت نویسی یکی از ابزار انتشار عقیده و آگاهی است، میتواند در جهت ارتقای فرهنگ و شعور جامعه مورد استفاده واقع شود. اینجانب به شخصه از کامنتهای دوستان در همین وبسایتِ خوبِ رادیوزمانه بسیار می آموزم. پُرواضح است که گاهاً دیده شود کسانی نحوه استفاده صحیح از این ابزار قدرتمند را ندانند، و با هرز نویسی و توهین ویا حتی تهدید در جهت عکس گام بردارند. این افراد هم دو دسته اند؛ یک دسته کسانی هستند که فرهنگ استفاده را ندارند، و یا در شرایط خشم شروع به نوشتن می کنند، و دسته دوم کسانی هستند که هدفی اخلاقی و مثبت را دنبال نمی کنند. جای دارد از دست اندرکاران خوب و فهیم رایو زمانه برای رسانه وزین، بیطرف و پربارشان تشکر کنم. در میان تمام رسانه های داخلی و خارجی، رایو زمانه را معتبرترین رسانه می دانم، و بارها برایم ثابت شده که رادیوزمانه در انتخاب کامنتها برای انتشار، کمترین بیطرفی را لحاظ می کند، که این در نوع خود کم سابقه است. درنهایت معتقدم که علیرغم مشکلات و هزینه ها، بخش کامنتهای رادیوزمانه، یکی از وزین ترین بخشهای این رسانه می باشد، "که نباید تعطیل شود". با تعطیل شدن بخش نظرات، رسانه تبدیل به رسانه ای یکسویه می شود، و امکان استفاده از نظرات خوانندگان در جهت ارتقای مطالب و خبرها – که همواره بطور غیرمستقیم از بخش نظرات احتساب می شود – از بین می رود. از سوی دیگر این امکان از دست فرهیختگان گرفته می شود تا نظرات خود را (هر چند بصورت ناشناس) به گوش مخاطبان برسانند، که این آرزوی دیرینۀ حکومت های استبدادی است.
bijan
رادیو زمانه حق دارد کامنت هایی را که حاوی فحاشی توهین و اهانت است را منتشر نکند و همین طور کامنت هایی که مربوط به موضوع نیستند و بکلی بی ربط اند . این قبیل کامنت ها هیچ سودی جز اتلاف وقت خواننده ندارد . یکی از کارهای مفید که در رسانه ها معمول است اعلام نظر خوانندگان با کلیک کردن روی like و... است که رادیو زمانه فاقد این ابزار است . بسیاری میتوانند بدون نوشتن چیزی موافق یا مخالف بودن با یک متن را نشان دهند .
کتیبه
به نظر بنده اکثر کاربران با ادامه امکان کامنت گذاری موافقند و همچنین با عدم انتشار کامنت هایی که حاوی توهین و ناسزا و یا نکات بی ربط به موضوع مطلب هستند. اما بسیارند کامنت هایی که حاوی نظرات تخصصی و انتقاد علمی و منطقی هستند که بقول برخی از کاربران برای سایرین هم آموختنی های زیادی بهمراه دارند . بنابراین میتوانید ضمن حفظ این رویه ، در انتهای هر مطلبی تذکری خلاصه شده از تذکرات اشاره شده در بالا را هم بیاورید که همیشه به کاربران نکات لازم در مورد اهداف و اصول کامنت گذاری را یادآوری کند. همچنین همانطور که کاربر محترمی اشاره کرده بودند: «یکی از کارهای مفید که در رسانه ها معمول است اعلام نظر خوانندگان با کلیک کردن روی like و… است که رادیو زمانه فاقد این ابزار است . بسیاری میتوانند بدون نوشتن چیزی موافق یا مخالف بودن با یک متن را نشان دهند .» من هم با این نکته کاملا موافقم . احتمالا بسیاری دیگر از کاربران هم با بکارگیری این ابزار در زمانه موافق هستند. موفق و پاینده باشید.
saeed
مدل نیویورک تایمز را استفاده کنید. کامنت گذاشتن فقط برای بخش "نظر" امکان پذیر باشد و کامنتها قابلیت منتخب شدن، گزارش شدن و محبوب شدن داشته باشند تا علاوه بر شما خوانندگان هم نظارت و قضاوت کنند. همه جای دنیا کاربران اینترنتی هستند که ادبیات خشن و توهینآمیز دارند و این رویه مختص ایران و خاورمیانه نیست. آنچه مختص خاورمیانه است "روشنفکران" ایدئولوژیست است.
شهروند
دوستان گرامی رادیو زمانه، خسته نباشید. بدون شک خواندن و جدا کردن کامنت های هجو وقت بسیاری از شما میگیرد و از این نظر برای من قابل درک است که بخواخید این وقت را صرف کاری مفید تر کنید. به همین خاطر از نظر من ایرادی ندارد که آن را حذف کنید. البته به یاد داشته باشید که بخشی از این اراجیف که پست میشود کار ارتش سایبری است تا شما را از پا در آورند. از طرفی نمیتوان فرهنگی را که در چهل سال گذشته به وجود آمده است به این آسانی سالم سازی کرد. نکته ای که ربطی به این مساله ندارد و دوست دارم در اینجا از موقعیت سوئ استفاده کنم نام " بحثگاه" است، معمولا زمانه با ذوق تر از این است که چنین نام نا مانوسی را بر گزیند به نظر من نام دیگری انتخاب کنید که گوش نواز باشد. موفق باشید
ناشناس
سلام به نظر من تو یک جامعه ای که ازادی بیان حرفی نداره و کلا محدود بودن یک عادت شده این خیلی عادیه که مقابل ازادی بیان های جزیی این واکنش هارو ببینیم.
کارگر
برای جلوگیری از کامنت های طولانی می شود, حداکثری تعیین کرد, مثلا ۱۵۰۰ لغت, یا ۵۰۰ کلمه, یا...و این حد و حدودکامنتها همراه دیگر تذکرات نبشته و اجرا شود. خوشبخانه "رادیو زمانه" ظرفیتهای مشارکتی بسیار زیادی دارد, مانند "تریبون شهر وندان" که هر کسی که واقعا حرف و مطلبی طولانی برای گفتن دارد میتواند از آن استفاده کند. با کمال احترام خیلی از کامنتهای طولانی صرفا روده درازی و مقداری فضله فروشی است. برخ یدیگر از کامنتهای بسیار طولانی بیشتر رنگ و بوی سایبری دارند, خصوصا مشوقان احمدی نژاد. و بعضی دیگر سلطنتیون "پشیمان از انقلاب" و حضور پر رنگ پشیمانی. سطح نسبتا بالا و آبرومندانهء کامنتهایی که در مورد کامنت گذاری در اینجا مندرج شده, امید بخش است. که متاسفانه چنین سطح و کیفیتی در اکثر دیگر رسانه های ایرانی غایب است. اکثریت ۱۶ نظر دهنده در اینجا نیز به این منحصر به فرد بودن "رادیو زمانه" آگاهند. بگذار هرچه نمی خواهیم بگویند باران که بیاید از دست چترها کاری بر نمی آید ما اتفاقی هستیم که افتاده ایم
کارمند
نمی توان منکر جذابیت بخش کامنت برای خوانندگان و تاثیر آن بر ترافیک ورودی سایت شد. می توان؟
قطره ای
اگر کامنت به بندید دیگر هیچ راهی نخواهید داشت تا نظرات دگراندیشی مثل من شما و مردم بدانند ، چون من نه ایمیل می زنم و نه مقاله می نویسم و نه وبلاگ دارم و نه این قدر امنیت دارم با نام و مشخصات در جایی اظهار نظر کنم و اسا ان قدر معمولی و بی پناه و بی کسم که هیچ کس بهم تریبونی نمی دهد و احساس امنیت هم ندارم ! خود دانی! من ده سال سالست دررادیوز مانه با نام های مستعار کامنت می گذارم و اتفاق به شدت منتقد شما در بخش کامنت هستم و هنوز برای چنیدمن بار می گویم نشانی لینک ها لزوما اسپم نیستند بویژه مال خود سایت ، شما چون مشخص است و در ضمن اینها شنانی لینک هستندد و نه خوئد لینک، یعنی طرف سلکت کند در فایرفاکس و بعد اوپن تو تب یا نیوویندو ، قبلا گفتم بهتان که من اشنا هستم به محیط وب و می فهم چیست . اگر به خطر باشد لینکهای امثال اکبر گنجی مستقیم میدهم به سایت های مثل مشرق نیوز که خودتان می گیویید یک سایت امیتی است بدون هشدار خطرناکتر است. بعضی وقت ها اشکالی ندارد چند بد و بیراه بخوانید تا غروز کاذب نیگرید. وقتی سانسور می کنید توقع دارید ازتان تشکر کنند؟!
بهرام
فحش میدهیم چون راه دیگه ای جز فحش دادن نداریم. چون با فحش دادنه که میتونیم خودمون رو حتی برای لجظه ای آروم کنیم. از همه این حرفها گذشته افرادی هستند که لیاقتشون این نیست که مثل مردم عادی باهاشون برخورد بشه.
علی
نکات دوستان در باره«کامنت» را خواندم و بهره بردم. انسان موجودی است نیازمند ارتباط. کامنت ارتباط را بهتر برقرار می کند حتی در بدترین شرایط. مثلا من وقتی مقاله نیکفر را می خوانم درجه کمتری با او ارتباط می گیرم تا وقتی که او یک کامنت بگذارد. در باره بقیه هم همینطور است. نقد کامنت نویسی ما: همینجا این کامنت ها را ببینید، چرا فرد بعدی عین حرف قبلی را تکرار می کند؟ چرا چیزی به حرف قبلی اضافه نمی کند؟ چرا راهکار نمی دهد؟ پاسخ این سه پرسش ما را به رفع بخش اعظم آسیب های کامنت نویسی می برد. با سعید موافقم که گفت فحش نویسی در میان همه اقوام و ملت ها هست ولی آنچه خاص خاورمیانه است، روشنفکر ایدئولوژیست است. این مهمترین مسئله ماست که با آن مواجهیم. یعنی هر کس که می تواند مقاله ای بنویسد، تبدیل می شود به روشنفکر و از آن طرف توقع راهبری و رهبری خلق را دارد-ولو ناخودآگاه. در همین وضع است که خلق به شدت عصبانی می شود و رفتاری بروز می دهد که ناخوشایند است. شما ده نفر مثل نیفکر تربیت کنید که سرشان به تن شنا بیرزد آنگاه ببینید آیا کامنت گذاران، بی محابا توهین خواهند کرد؟ ما به هر کجا رو بر می گردانیم مقاله نویس سطحی اندیشی می بینیم که کمترین مطالعه را در حوزه مورد بحثش دارد در حالی که او می بایست سی سال بخواند و برای دلش بنویسد و پاره کند و سپس به سطح عمومی بیاید و آنگاه هم آدمی باشد عادی تر از بقیه نه متوقع از همه. آدمی باشد آماده ی یاد گرفتن نه یاد دادن. اگر این روشنفکر متوهم ایدئولوژیست را درمان کنید، بخش اعظم کامنت ها هم دگرگونی خواهد یافت. شک نکیند. این گوی و این میدان.
دگراندیش
بله بخشی از کامنتها در شرایط عصانیت و حتی مغرضانه، حاوی کلمات و جملات ناپسندی است. اما پس ده سال بازدید و خوانش مشتاقانه مالطب شما (که اغلب ارزنده با بسیار دانشی و آموزنده هستند و برای چندمین بار هم تشکر میکنم از شما و مولفان و نویسندگان محترم و همکاران با شما) و پر شمار کامنت گذاشتن در سایت رادیو زمانه، بارها و بارها کامنت های کاملا مودبانه انتقادی و گاه پیشنهادی من را منتشر نکرید !
دگراندیش
بر من واضح است شما هم مثل هر رسانه ای بی طرف نیستید، بارها دلگیر شدم و گاه اعتراضم به این سانسورها با پرخاش ابراز داشتم متاسفانه !، البته بارها تشکر کردم از شما و اما هنوز چند روزی نگذشته بود از تشکر که دیدم کامنتی از من منتشر نکرید! این مسئله مرا واقعا عصبانی میکند !صرقفا بخاطر دگراندیس وی اینکه نگاه و نظر شاذ و خاص داشتم و به نظرم شما هم مثل مه رسانه ها و افارد جهان بی طرف نسیتید و من هم بی طرف نیستم ، اما توقع دارم از این شما بعنوان راسنه ای حرفه ای و با تجربه منصف باشید
دگراندیش
و امثال من - به دلایل و مشکلات شخصی واقعا تنها راه انشتار نظراتمانم همین کامنت است فعلا ، آن در معدودی سایت قابل اعتماد نسبی مثل شما! با توجه به اینکه من سایت مانند مشهور در سال صدها بار بازدید می کنم از وضعیت و شمار کامنت اگاهم تقریبا -خود دانید ، بنظرم کامنتهای شما نسبت به سایتی مانند رادیو فردا بسیار کمتر است و شاید شما نیروی کمتری نسبت به رادیو فردا دارید ، من از بودجه و تعداد پرسنلتان خبر ندرام ، اما می دانم بستن کامنت واقعا ضربه بزرگی به دگراندیشان منتقدی مثل من می خورد بریا رساندن پیام نظرمان !
دگراندیش
اما در مورد غلط های املائی و تایپی نکاتی را متذکر می شوم: 1- نبایست همه این اغلاط را به پای ولنگاری و یا بی توجهی گذاشت، برخی مشکل تداخل در تایپ دو دستی دارند و عادت تایپ دو دستی موجب جابجایی حروف می شود و براحتی می توان فهمید طرف عمدی نداشته و این خطای تایپی است و نه نگارشی. شخصا اغلب تا سه الی پنج بار متنم بازخوانی می کنم و بعد از انتشار میایم می خوانم باز می بینم اشتباهات تایپی است ! این به معضلی است که سالها پیش ماقلاتی درباره اش خواندم ، مضمونا به مشکل تصویر سازی کلمات بر می گردد ،یعنی گاه خطا املائی ناشی در تصویر در ذهن و عدم انتقال به نوشتار است ، یعنی به دلیل این مشکل بخشی جمله گمان می کند نوشته شده در حالی در ذهن باقی مانده ، خواننده با برخود به این نوشته خیال می کند عمدا و یا از روی کم سوادی این خطاها رخ داده ! برخی خطاها ف بخاطر ندیدن دکمه صفحه کلید است ! چون نویسنده گاه در شب و در نور کافی تایپ نمی کند و گاه مشکلات بینایی دارد ! همچنین در تایپ با صفحه کلید کامپیوتر ، حروف که با ترکیب کلید شیفت بایست تایپ شود، گاه انجام نمی شود که یک معروف ترینش کاراکتر بسیار پرکاربرد (،) است که بر اثر خطا به صورت (ف) تایپ می شود ! این کارکرت حتی از نقطه و سایر علائم سجاوندی پرکاربردتر است در جملات و در حالی است جزء کلیدهای اصلی نیست و باید با شفتی، تایپ شود و معولا جایگزین حرف (ف) است.
دگراندیش
2- ویژگی های آنلاین نویسی : روش رایج کامنت گذاشتن است ، اغلب نویسندگان و از جمله من در مورد مطالب ، اغلب اطلاعات داریم و مطالعات کافی، اما آنها را به صورت آنلاین و گاه بداهه می نویسیم ، و به دلیل اینکه من فارسی زبان غیر تهرانی لهجه دارم و فارسی کتابی زبان مادری ام نیست، و لهجه تهرانی را هم خوب بلد نیستم ، در این آنلاین نویسی - متنم - دچار تفاوت نگارشی با فارسی رایج کتابی و یا تهرانی می شوید اما اینها فارسی هستند منتهی از ذهن یک فارسی زبان غیر تهرانی و یا خارج نشینی است که از میحط تهران و یا فارسی زبانان دور است.
اشکان
علت دشنام نویسی مجازی ( یا خشونت مجازی و ...) شاید خیلی مفصل باشد و اصلا در قالب نوشته بیان نشوند. ولی پیشنهاد میکنم انیمیشن یک دقیقه ای سوریلند به نام " داستان قلی" را اگر ندیده اید حتما ببینید؛ به خوبی علت نوشته شدن این کامنتها را خواهید فهمید.
فرهاد
سانسور می کنید آقا جان! مرتبا نظرات محترمانه (نظراتی که لغت رکیک در آن نباشد) را حذف می کنید. حداقل سی تا کامنت محترمانه من، بدون هیچ لغت رکیک، را سانسور کردید و من الان نزدیک دو سال است دیگر کامنت نگذاشتم. هر چه خودتان دوست داشته باشید--ولو خلاف و دروغ--را با عنوان آزادی بیان منتشر می کنید و صدای مخالف را هم می بندید. رفتار شما من را به این نتیجه رسانده که با طیف شما هم جز این نمی شود رفتار کرد.
یوسف
من معتقدم این خشونت کلامی و پرخاشگری، ریشه در غرایز ذاتی داره. مردم پیشرفته ترین جوامع هم به مقداری زیادی از فحش، ناسزا، بد دهنی و... در اظهار نظراتشون استفاده میکنن. البته به نسبت کمتر از جامعه ای مثل ایران. صادق هدایت میگه میزان بدبختی و فلاکتی که یک جامعه در طول تاریخ متحمل شده رو میشه از تنوع فحش های زبان اون جامعه فهمید. تنوع فحشهای فارسی هم که بر کسی پوشیده نیست. پس ریشه در دوچیز داره: تاریخ و ژن. من اصولا معتقدم تنها راه برای خارج کردن این غریزه ضد اجتماعی، "تغییر ژن" هست!!!
محمود
نخست، عموما از کامنتها چیزی عاید خواننده نمیشود و میتوان عطای آن را به لقایش بخشید. شایستهتر است وقت و انرژیای را که برای بررسیِ کامنتها میگذارید، به بهبودِ بخشهای دیگرِ «زمانه» اختصاص دهید. بدون آنکه قصد توهین به کسی را داشته باشم، باید یادآوری کنم که کامنتهای زیرِ مطالب، معمولا چالشبرانگیز نیستند و چیزی به نویسنده یا خوانندهی مطلب نمیآموزند. دوم، شیوهی کامنتگذاریِ ایرانیها هم شهرهی خاص و عام است و امیدی نیست که در آیندهی خیلی نزدیک بهتر شود. بهتجربه دیدهام سایتهایی که بخشِ کامنت را حذف کردهاند، تر و تمیزترند و کمتر وقتِ مخاطب را هدر میدهند. اگر مخاطبی کامنتِ قابلِ تأملی داشته باشد، میتواند آن را تبدیل به مطلب کوتاهی کند و در سایت شما یا جایی دیگر منتشر کند. وگرنه کامنتهای حاویِ «صحیح است! صحیح است!»، یا «زنده باد ایران!» یا «لعنت به ...» حیفِ وقت است.
نادر
بستن کامنت یعنی سوختن تر وخشک نظرات واز سویی نویسنده نقد نمی شود و با این کار شما خود نیز متهم به این تعصب و خشم می شوید به نظر می اید باید باز باشد
راهی
سانسور توسط رادیو زمانه بنده کاملا با محتوای این نوشته موافق هستم اما یک گله هم از سایت رادیو زمانه دارم و آن اینکه شما چند بار کامنت های بنده را که مانند همیشه محترمانه و با دقت نوشته شده است را سانسور کرده اید، از جمله یک بار بخشی از اطهار نظر یا به قول شما کامنت بنده درباره همه پرسی استقلال کردستان را سانسور کردید. من هنوز هم از خودم می پرسم که دلیل این کار شما چه بوده است. در آن اظهار نظر به هیچ احدی توهین نشده بود.