ابوالحسن صبا: مرد چندبعدی موسیقی ملی ایران
<p>محمود خوشنام: اگر جامعه‌ موسیقی ایران شکوفایی و پویایی خود را در یکصد سال اخیر به چند تن انگشت‌شمار مدیون باشد، بی‌تردید یکی از آنان روانشاد ابوالحسن صباست که باید او را مرد چند بُعدی موسیقی ملی نامید. زیرا هم می‌ساخت، هم می‌نواخت، هم گرد می‌آورد و هم می‌پرداخت. او بود که برای ویلون مغرب‌زمینی شناسنامه‌ ایرانی گرفت و این ساز خوش‌لحن را از قیمومت کمانچه رهایی بخشید. <br /> </p> <!--break--> <p><a href="http://www.zamahang.com/podcast/2010/Barjastegan_22_Saba_khoshnam.mp3"><img align="middle" alt="" src="http://1.1.1.2/bmi/radiozamaneh.com/sites/default/files/musicicon_14.jpg" /></a></p> <p>ابوالحسن صبا در تهران و در خانواده‌‌ای هنردوست‌زاده شد. پدرش کمال‌السلطنه فرزند صدرالحکما و نوه‌ محمودخان صبا معروف به ملک‌الشعرا خود دستی در نواختن سه‌تار داشت و پسر را از آغاز با جذبه‌های موسیقی آشنا کرد.</p> <p> </p> <p>ابوالحسن نخست نزد پدر به فراگیری سه‌تار پرداخت و از آنجا که پدرش می‌خواست او با بیشتر سازهای معمول آن زمانی آشنا شود، آموختن سنتور را نیز نزد علی‌اکبرخان شاهی و نواختن تنبک را نزد تنبک‌نواز معروف حاجی‌خان ضربی آغاز کرد.</p> <p> </p> <p>هنوز ۱۲ سال از زندگی را پشت سر نگذاشته بود که نزد حسین‌خان اسماعیل‌زاده معروف به کمانچه‌کش به آموختن کمانچه نشست. ولی هنوز ویلون باقی مانده بود. سازی که می‌بایست سرنوشت ایرانی‌اش با همت و تجربه‌های آینده‌ ابوالحسن روشن شود؛ سازی که از یکسو همچنان در خدمت موسیقی اروپایی بود و از سوی دیگر زیر دست کمانچه‌کش‌ها به کمانچه‌ای دیگر تبدیل شده بود.</p> <p> </p> <p>ویلون در انتظار ظهور ابوالحسن بود تا بتواند با موسیقی ملی و زیر و بم‌های آن کنار آید و ابوالحسن به‌زودی به سراغ ویلون رفت و نزد حسین‌خان هنگ‌‌آفرین به آموختن آن پرداخت. به این ترتیب ابوالحسن پیش از آنکه صبا شود، با بیشتر سازهای زمان آشنا شده بود. ولی بازهم کافی نبود. این آشنایی‌ها می‌بایست با آگاهی علمی نیز درمی‌آمیخت.</p> <p> </p> <blockquote> <p><img align="middle" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/saba0041.gif" />وقتی علی‌نقی وزیری به ایران برگشت، هر کس که به موسیقی ملی ایران عشق می‌ورزید، جذب او شد.</p> </blockquote> <p>علی‌نقی وزیری تازه به ایران بازگشته و مدرسه‌ موسیقی خود را بنیاد کرده بود. همه‌ آن‌ها که دستی بر سازی داشتند و به موسیقی ملی عشق می‌ورزیدند، به سوی او که برای نخستین‌بار با توشه‌ای از دانش موسیقی به میدان آمده بود، جذب شدند. وزیری الفبای موسیقی را نیز به ارمغان آورده بود.</p> <p> </p> <p>وزیری توانایی‌های ابوالحسن‌ خان را که دید، با اعجاب و تحسین او را پذیرفت و نامش را در دفتر مدرسه ثبت کرد. صبا نواختن ویلون را به شیوه‌ ویلون، نه به سیاق کمانچه که رسم زمانه بود، نزد وزیری فراگرفت. او در مدرسه‌ وزیری از یک‌سو با شیوه‌ درست ویلون‌نوازی و از سوی دیگر با روش نگارش آهنگ‌ها و ردیف موسیقی ملی آشنا شد.</p> <p> </p> <p>این آشنایی‌ها و فراگیری‌های اصولی بود که مهارت‌های ویژه‌ صبا را به‌وجود آورد. سال‌ها بعد تلفیق مهارت‌های فنی و ظرافت‌های عاطفی در کار صبا به اوج کمال خود رسید. آفرینش چهارمضراب‌ها، رنگ‌ها و قطعات دیگر ضربی همراه با مهارت‌های تکنیکی چشمگیر، صبا را بلندآوازه ساخت.</p> <p> </p> <p>وزیری که سخت مجذوب صبا شده بود، اداره‌ برخی از کلاس‌های مدرسه‌ خود را نیز به او واگذاشت و در سال ۱۳۰۸ مدیریت مدرسه‌ نوپای صنایع ظریفه در رشت را به صبا تفحیض کرد. سفر شمال نقطه‌ی عطفی در زندگی هنری صبا به‌وجود آورد و ثبت و ضبط بسیاری از ترانه‌های بومی شمال یادگار زندگی دوساله‌ او در آن دیار است.</p> <p> </p> <p>در بازگشت به تهران صبا نخستین کلاس موسیقی مستقل خود را بنیاد کرد. کلاسی که شاگردان برجسته‌ بسیاری را پرورش داده است. بسیاری از نوازندگان ورزیده‌ دیروز و امروز که آوازه‌ای‌ گاه بیشتر از استاد یافته‌اند، از مکتب او آغاز کرده‌اند.</p> <p> </p> <p>صبا به سال ۱۳۱۹ پس از تأسیس رادیو تهران به این سازمان پیوست و از سال ۱۳۲۳ به عضویت اداره‌ کل هنرهای زیبا درآمد که بعد‌ها وزارت فرهنگ و هنر نام گرفت. استادی هنرستان موسیقی ملی، سرپرستی ارکستر شماره‌ یک هنرهای زیبا که بعد‌ها به ارکستر صبا تغییر نام داد، در این دوره از زندگی بر عهده‌ ابوالحسن صبا نهاده شد. ولی باید دانست که این مشغله‌های اداری و نیمه‌اداری هرگز راه را بر آهنگسازی، کتاب‌نویسی و تحقیقات و مطالعات او سد نکرد.</p> <p> </p> <p>کار و تحقیق انگیزه و هدف اصلی زندگی صبا بود. صبا دو بار به خارج از ایران نیز سفر داشته و در شهرهای مختلف آسیایی صفحاتی را از نواخته‌های دل‌انگیز خود به ضبط درآورده است. صبا همچنین ردیف و دستوری برای ویلون از سازهای دیگر پدید آورد و قطعات بومی تنظیم‌شده‌ خود را در لابه‌لای گوشه‌های آنجا داد و بر شادابی و غنای ردیف افزود.</p> <p> </p> <p>این ردیف‌ها امروز همچنان ابزار اصلی تدریس موسیقی در ایران است. او با پرورش شاگردان برجسته که ۷۰ـ ۶۰ سال هنر موسیقی سنتی ایران مدیون توانایی‌های آن‌هاست، بزرگ‌ترین گام را در راه حفظ و اشاعه موسیقی برداشته است. او نه تنها نوازنده‌ا‌ی چیره‌دست که آموزگاری بزرگ برای موسیقی ایران به‌شمار می‌رود.</p> <p> </p> <p><strong>در همین زمینه:</strong></p> <p><a href="#http://radiozamaneh.com/taxonomy/term/4874">::مجموعه برنامه های برجستگان سنتی از محمود خوشنام::</a></p> <p> </p>
محمود خوشنام: اگر جامعه موسیقی ایران شکوفایی و پویایی خود را در یکصد سال اخیر به چند تن انگشتشمار مدیون باشد، بیتردید یکی از آنان روانشاد ابوالحسن صباست که باید او را مرد چند بُعدی موسیقی ملی نامید. زیرا هم میساخت، هم مینواخت، هم گرد میآورد و هم میپرداخت. او بود که برای ویلون مغربزمینی شناسنامه ایرانی گرفت و این ساز خوشلحن را از قیمومت کمانچه رهایی بخشید.
ابوالحسن صبا در تهران و در خانوادهای هنردوستزاده شد. پدرش کمالالسلطنه فرزند صدرالحکما و نوه محمودخان صبا معروف به ملکالشعرا خود دستی در نواختن سهتار داشت و پسر را از آغاز با جذبههای موسیقی آشنا کرد.
ابوالحسن نخست نزد پدر به فراگیری سهتار پرداخت و از آنجا که پدرش میخواست او با بیشتر سازهای معمول آن زمانی آشنا شود، آموختن سنتور را نیز نزد علیاکبرخان شاهی و نواختن تنبک را نزد تنبکنواز معروف حاجیخان ضربی آغاز کرد.
هنوز ۱۲ سال از زندگی را پشت سر نگذاشته بود که نزد حسینخان اسماعیلزاده معروف به کمانچهکش به آموختن کمانچه نشست. ولی هنوز ویلون باقی مانده بود. سازی که میبایست سرنوشت ایرانیاش با همت و تجربههای آینده ابوالحسن روشن شود؛ سازی که از یکسو همچنان در خدمت موسیقی اروپایی بود و از سوی دیگر زیر دست کمانچهکشها به کمانچهای دیگر تبدیل شده بود.
ویلون در انتظار ظهور ابوالحسن بود تا بتواند با موسیقی ملی و زیر و بمهای آن کنار آید و ابوالحسن بهزودی به سراغ ویلون رفت و نزد حسینخان هنگآفرین به آموختن آن پرداخت. به این ترتیب ابوالحسن پیش از آنکه صبا شود، با بیشتر سازهای زمان آشنا شده بود. ولی بازهم کافی نبود. این آشناییها میبایست با آگاهی علمی نیز درمیآمیخت.
وقتی علینقی وزیری به ایران برگشت، هر کس که به موسیقی ملی ایران عشق میورزید، جذب او شد.
علینقی وزیری تازه به ایران بازگشته و مدرسه موسیقی خود را بنیاد کرده بود. همه آنها که دستی بر سازی داشتند و به موسیقی ملی عشق میورزیدند، به سوی او که برای نخستینبار با توشهای از دانش موسیقی به میدان آمده بود، جذب شدند. وزیری الفبای موسیقی را نیز به ارمغان آورده بود.
وزیری تواناییهای ابوالحسن خان را که دید، با اعجاب و تحسین او را پذیرفت و نامش را در دفتر مدرسه ثبت کرد. صبا نواختن ویلون را به شیوه ویلون، نه به سیاق کمانچه که رسم زمانه بود، نزد وزیری فراگرفت. او در مدرسه وزیری از یکسو با شیوه درست ویلوننوازی و از سوی دیگر با روش نگارش آهنگها و ردیف موسیقی ملی آشنا شد.
این آشناییها و فراگیریهای اصولی بود که مهارتهای ویژه صبا را بهوجود آورد. سالها بعد تلفیق مهارتهای فنی و ظرافتهای عاطفی در کار صبا به اوج کمال خود رسید. آفرینش چهارمضرابها، رنگها و قطعات دیگر ضربی همراه با مهارتهای تکنیکی چشمگیر، صبا را بلندآوازه ساخت.
وزیری که سخت مجذوب صبا شده بود، اداره برخی از کلاسهای مدرسه خود را نیز به او واگذاشت و در سال ۱۳۰۸ مدیریت مدرسه نوپای صنایع ظریفه در رشت را به صبا تفحیض کرد. سفر شمال نقطهی عطفی در زندگی هنری صبا بهوجود آورد و ثبت و ضبط بسیاری از ترانههای بومی شمال یادگار زندگی دوساله او در آن دیار است.
در بازگشت به تهران صبا نخستین کلاس موسیقی مستقل خود را بنیاد کرد. کلاسی که شاگردان برجسته بسیاری را پرورش داده است. بسیاری از نوازندگان ورزیده دیروز و امروز که آوازهای گاه بیشتر از استاد یافتهاند، از مکتب او آغاز کردهاند.
صبا به سال ۱۳۱۹ پس از تأسیس رادیو تهران به این سازمان پیوست و از سال ۱۳۲۳ به عضویت اداره کل هنرهای زیبا درآمد که بعدها وزارت فرهنگ و هنر نام گرفت. استادی هنرستان موسیقی ملی، سرپرستی ارکستر شماره یک هنرهای زیبا که بعدها به ارکستر صبا تغییر نام داد، در این دوره از زندگی بر عهده ابوالحسن صبا نهاده شد. ولی باید دانست که این مشغلههای اداری و نیمهاداری هرگز راه را بر آهنگسازی، کتابنویسی و تحقیقات و مطالعات او سد نکرد.
کار و تحقیق انگیزه و هدف اصلی زندگی صبا بود. صبا دو بار به خارج از ایران نیز سفر داشته و در شهرهای مختلف آسیایی صفحاتی را از نواختههای دلانگیز خود به ضبط درآورده است. صبا همچنین ردیف و دستوری برای ویلون از سازهای دیگر پدید آورد و قطعات بومی تنظیمشده خود را در لابهلای گوشههای آنجا داد و بر شادابی و غنای ردیف افزود.
این ردیفها امروز همچنان ابزار اصلی تدریس موسیقی در ایران است. او با پرورش شاگردان برجسته که ۷۰ـ ۶۰ سال هنر موسیقی سنتی ایران مدیون تواناییهای آنهاست، بزرگترین گام را در راه حفظ و اشاعه موسیقی برداشته است. او نه تنها نوازندهای چیرهدست که آموزگاری بزرگ برای موسیقی ایران بهشمار میرود.
در همین زمینه:
نظرها
کاربر مهمان
و در سال ۱۳۰۸ مدیریت مدرسه نوپای صنایع ظریفه در رشت را به صبا تفحیض کرد. "تفویض" درست است به معنی واگذارکردن نه "تفحیض".
Shahrokh Setoudeh Foumani
این برنامه ابدا در شان استاد صبا نیست. به آموزش سه تار ایشان نزد درویش خان اشاره نشده است! به نام شاگردان برجسته ایشان پرداخته نشده است. هیچ قطعه از ایشان برای شنیدن ارائه نشده است.به شاگردان ساز ساز و ساز سازی ایشان نپرداخته شده!!! به آشنایی ایشان با حبیب سماعی و زنده کردن سنتور و ردیف آن اشاره نگردیده است، و در مجموع برنامهای بدون بعد برای مردی چند بعدی تهیه شده است!