ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

آجیل عید

از مغازه سر کوچه ما همه آجیل‌ عید می‌خرند اما اندازه کیسه‌هایشان با هم فرق می‌کند.

خانه ما در خیابانی است که یکی از مشهورترین آجیل‌فروشی‌های شهر در آن واقع شده. تمام سال، در تمام ساعت‌های روز، مغازه که به مرور وسعت یافته پر و خالی می‌شود اما این روزهای آخر سال، اوضاع از لونی دیگر است. گرچه گفته‌اند تخمه ژاپنی و کدو اقلام مناسبی برای پذیرایی عیدند، آن هم برای مردمی که وسع‌شان به پسته و بادام نمی‌رسد، باز هم مغازه پر از مشتری‌ست.

در مسیر هر روزه‌ام از مقابل این مغازه، یا هنگام خریدهای گاه و بی‌گاهم از آن، مشتری‌های رنگارنگ را از نظر می‌گذرانم. کیسه‌های بزرگ و کوچک، آجیل‌های درجه یک و دو، مزه کردن پسته امساله و چشیدن طعم گردوی مرغوب. پیمانه‌هایی که در پاکت‌های پلاستیکی با آرم فروشنده خالی می‌شود و هیاهوی مشتری‌ها درباره کیفیت خوراکی‌ها.

در آستانه عید، مشتری‌ها می‌آیند و از هر باغی گلی می‌چینند. گل که نه، دسته‌گل‌های بزرگ. کیسه‌های چند کیلویی پسته و بادام، انواع میوه‌های خشک و تنقلات. انتخاب‌شان از بهترین‌هاست: خندان‌ترین پسته‌ها و درشت‌ترین مغزها. حساب‌شان هم پر از صفر است. چند میلیون پرداخت می‌کنند و همین‌طور که از در مغازه می‌روند بیرون، به کارگر پادوی مغازه چک‌پول‌های ۵۰ هزار تومانی می‌دهند. کارگر مغازه با تعظیم و تکریم، کیسه‌های بزرگ خرید را در صندوق عقب می‌گذارد. عقب عقب بر می‌گردد و برای خانم یا آقای چند میلیونی ارزوی سالی پر برکت می‌کند.

دیگرانی هم هستند که کیسه‌هایشان را خودشان حمل می‌کنند. صورت‌ خریدهایشان به یک میلیون تومان رسیده، به کارگر مغازه انعام کمتری می‌دهند و او تنها در را برایشان باز می‌کند. اما گروه سوم، همان گروهی هستند که من مسیر رفت‌وآمدشان را همیشه دنبال می‌کنم.

گروه سوم نتوانسته‌اند از خیر خرید کردن از بهترین آجیل‌فروشی شهر بگذرند اما دقایقی طولانی بین گونی‌های بزرگ آجیل می‌چرخند و انتخاب برایشان سخت است. چند بار نظرشان را تغییر می‌دهند و بالاخره از بین پارسالی‌ها و درجه دوها، بسته‌های کوچکی سفارش می‌دهند. خریدشان در یک کیسه کوچک جا می‌شود و اسکناس‌هایشان را تا قران آخر جلوی صندوق می‌گذارند و رسید دریافت می‌کنند. در فاصله صندوق تا در خروجی، رسید خرید در دست‌شان است. تک تک عددها را نگاه می‌کنند. کاغذ را مقابل نگاه‌شان جلو و عقب می‌برند، توی ذهن‌شان جمع می‌زنند، کیسه را باز می‌کنند و محتویاتش را نگاه می‌کنند. با دست وزن بسته‌ها را چک می‌کنند. دوباره به کاغذ رسید نگاه می‌کنند، دوباره به بسته‌ها، به عددها، به جمع کل، به رسید خرید، به بسته‌ها، به کیسه کوچک خرید.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.