ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

از مرگ در تراژدی تا زندگی در صحنه

<p>احمد مرادی - ژان آنوی را باید مهم&zwnj;ترین نمایش&zwnj;نامه&zwnj;نویس فرانسوی در دوران پس از جنگ دانست. او که یک نسل پیش از جنبش &quot;ابسورد&quot; طلایه&zwnj;دار تئا&zwnj;تر در فرانسه بوده است، با تئا&zwnj;تر منحصر و بسیار شوخش همچنان می&zwnj;درخشد. آنوی حتی در نمایش&zwnj;های غیرکمدی&zwnj;اش هم طنز نمایشی خود را به&zwnj;جا گذاشته، که همین به آثارش هویت متمایزی داده است. پیش از این، پیرامون &quot;مجلس رقص دزدان&quot;، مهم&zwnj;ترین کمدی آنوی بحث کرده&zwnj;ایم و حالا لازم است که برای شناخت دقیق&zwnj;تر جهان نمایشی او، نگاهی بیاندازیم به مهم&zwnj;ترین تراژدی&zwnj;اش: &quot;آنتیگون&quot;.</p> <!--break--> <p>اثر عظیم سوفوکل در طول زمان بار&zwnj;ها مورد علاقه&zwnj; نویسندگان قرار گرفته و از همین&zwnj;روُ اجراهای بسیار و واریاسیون&zwnj;های متنوعی بر اساس آن به روی صحنه رفته است. &quot;آنتیگون&quot;، کامل&zwnj;کننده&zwnj; سه&zwnj;گانه&zwnj; سوفوکل و نشان&zwnj;دهنده&zwnj; سرنوشت خانواده&zwnj; نگون&zwnj;بخت ادیپ است. &quot;ادیپ&zwnj;شاه&quot; و &quot;ادیپ در کولون&quot; دو اثر دیگرِ موجود در این سه&zwnj;گانه هستند. روایت آنوی از &quot;آنتیگون&quot; درامی انسانی ا&zwnj;ست و مناسبِ حال جامعه&zwnj; اکنون. نمایشی&zwnj;ست که با همه&zwnj; وفاداری&zwnj;اش به اصالت تراژدی&zwnj;های یونان باستان، اما دارای باوری امروزی و درکی تازه است.</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>سرنوشت در جهانی بی&zwnj;سرنوشت</strong></p> <p>&nbsp;</p> <p>&quot;آنتیگون&quot; به روایت آنوی، در نگاه اول نشان&zwnj;دهنده&zwnj; ایجاز است. او چند کاراکتر را از متن جدا و حضور برخی را هم کم&zwnj;رنگ کرده و در عوض همه&zwnj; بار دراماتیک اثر را بر تقابل رفتار آنتیگون با ذهنیت کِرئون گذاشته است. نقش صحنه&zwnj;خوان به اثر اضافه و فرم حضور همسرایان نیز در متن عوض شده است. البته انحصارات واریاسیون آنوی در بازی با مفاهیمی است که منجر به ایجاد تقابل جایگاه&zwnj;های اجتماعی و برخورد خطرناک آن&zwnj;ها می&zwnj;شود. سه&zwnj;گانه&zwnj; سوفوکل بیش از هر چیز وابسته به مفهوم سرنوشت است. سرنوشت ادیپ و خاندانش در نگون&zwnj;بختی و تیرگی رقم می&zwnj;خورد و این پایانی&zwnj;ست غیر قابل&zwnj; گریز. اما آنوی با افزودن وجهه&zwnj; طنز به پرداخت شخصی&zwnj;اش از سرنوشت در قالب سوفوکلی، آن&zwnj;را دستکاری کرده و گرچه کاملاً به قصه&zwnj; اصلی وفادار مانده است اما برداشتی که از سرنوشت در نمایش خود گنجانده، برداشتی است غیر سوفوکلی. <br /> &nbsp;</p> <blockquote> <p><img align="middle" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/n00044193-b.jpg" />ژان آنوی، نمایشنامه&zwnj;نویس فرانسوی <a href="#http://radiozamaneh.com/culture/book-review/2011/11/16/8364">(لینک: معرفی &quot;بالماسکه دزدان&quot; از همین نویسنده در رادیو زمانه)</a></p> </blockquote> <p>آنوی در ابتدای نمایش&zwnj;، از زبان صحنه&zwnj;خوان سرنوشتِ&zwnj; کاراکترهای اصلی را با نثری زیرکانه و کم&zwnj;و&zwnj;بیش طناز بیان می&zwnj;کند. جالب است که او هم به پیروی از سوفوکل به قطعیتِ همه &zwnj;چیز باور دارد، چرا که می&zwnj;خواهد به قصه&zwnj; آنتیگون وفادار بماند، گرچه توانسته امضای خود را در نمایش پُررنگ کند. در نخستین صحنه&zwnj; نمایش، سرنوشت محتومِ کاراکترهای اصلی برای تماشاگر شرح داده می&zwnj;شود و با این&zwnj;کار نقطه&zwnj; نهایی سرنوشت (مرگ) از اهمیت می&zwnj;افتد.</p> <p>&nbsp;</p> <p>&quot;آنتیگون&quot; آخرین مرحله&zwnj; از تراژدی دردناک خاندان ادیپ است. ادیپ به دلیل غضب خدایان پادشاهی شر تِب را از دست داده، و پس از او دو پسرش، اوته&zwnj;اوکل و پولینیس برای به چنگ آوردن تخت پادشاهی با هم می&zwnj;جنگند که نتیجه&zwnj; نزاعشان چیزی جز مرگ هردو نیست. سپس عموی آن&zwnj;ها، کِرئون به تخت می&zwnj;نشیند و در اولین اقدام دستور می&zwnj;دهد که جسد پولینیس بدون دفن&zwnj;&zwnj; رها شود، چراکه به عقیده&zwnj; او پولینیس علیه کشور خود جنگیده است، و در عوض اوته&zwnj;اوکل با شکوهِ تمام دفن می&zwnj;شود. آنتیگون &ndash; یکی از دو دختر ادیپ- نمی&zwnj;تواند شاهد چنین بی&zwnj;احترامی&zwnj;یی به پولینیس باشد، پس پنهانی خلاف امر شاه رفتار می&zwnj;کند و سعی در دفن برادر مرده دارد. کِرئون برآشفته، آنتیگون را زنده به&zwnj;گور می&zwnj;کند. نمایش با دو مرگ خودخواسته&zwnj;ی دیگر، با &zwnj;&zwnj;نهایت تلخی به اتمام می&zwnj;رسد.</p> <p>&nbsp;</p> <p>&quot;آنتیگون&quot; از هر لحاظ واریاسیونی این-زمانی است. نویسنده با بهره از زمان&zwnj;پریشی، با استفاده از ابزارهایی مثل کارت&zwnj;پستال، میل بافتنی و... فضای سنگین تراژدی&zwnj;های کلاسیک را از نمایش دور کرده و با ریتمی قوی، زبانی تأثیرگذار و موجز، شخصیت&zwnj;های &quot;آنتیگون&quot; را در فضایی شخصی بازسازی کرده است.</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>نپذیرفتن و مُردن </strong><br /> &nbsp;&nbsp;</p> <p>آنوی مردی عاشق&zwnj;پرست است و همان&zwnj;طور که در &quot;مجلس رقص دزدان&quot; به ستایش از عشقِ پاک برمی&zwnj;خیزد، در &quot;آنتیگون&quot; هم عشقِ هِمون (فرزند کِرئون) به آنتیگون را می&zwnj;ستاید و چه پایانی باشکوه&zwnj;تر از مرگ، برای عاشق؟ احتمالاً علت علاقه&zwnj; آنوی به ارائه&zwnj; واریاسیونی تازه از تراژدی سوفوکل، وجود چنین رابطه&zwnj;ای در نمایش است. تراژدی با تقابل آنتیگون و کِرئون به اوج می&zwnj;رسد، که نقطه&zwnj; عطف همه&zwnj;ی تحولات اثر است. صحنه&zwnj; طولانی گفت&zwnj;و&zwnj;گوی این&zwnj;دو درخشان&zwnj;ترین بخشِ نمایش است که در آن جایگاه&zwnj;های اجتماعی به سخره گرفته می&zwnj;شوند، و این&zwnj;&zwnj; همان رفتار شوخ و مدرن آنوی در دل یک تراژدی اصیل است. کرئونِ شاه در دفاع از عمل خود می&zwnj;گوید: &quot;شغل من اینطور ایجاب می&zwnj;کنه.&quot; (ص۷۲) او می&zwnj;خواهد خود را با شعارهایی هم&zwnj;چون &quot;مأمورم و معذور&quot; از زیر بار عملش برهاند، در حالی که ابتذال این توجیه برای پادشاه کاملاً عیان است. <br /> &nbsp;</p> <blockquote> <p>&nbsp;<img align="middle" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/jean-anouilh.jpg" />آنتیگون، ژان آنوی، احمد پرهیزی، نشر نی، چاپ اول: ۱۳۸۸، ۲۲۰۰ نسخه، ۱۲۲ صفحه، ۲۰۰۰ تومان.</p> </blockquote> <p>آنوی درحالی که در ابتدای نمایش با فاش ساختن نقطه&zwnj; نهایی سرنوشت به نوعی آن&zwnj; را کم&zwnj;رنگ کرده، در ادامه تعلیقی را پیش می&zwnj;برد که نقطه&zwnj; آغاز همه&zwnj; ماجرا&zwnj;ها بوده است. داستان اوته&zwnj;اوکل و پولینیس از فرم ساده&zwnj; خود خارج می&zwnj;شود و حکایتِ حقیقیِ آنچه میان این&zwnj;دو رقم خورده است، به موضوعی چالش&zwnj;برانگیز میان آنتیگون و کِرئون بدل می&zwnj;گردد. کِرئون سعی دارد با گفتن آنچه که حقیقت می&zwnj;نامد، آنتیگون را از تلاش برای دفن برادر بازدارد، و در این راه، چهره&zwnj; قهرمان و ضد قهرمان مرتباً عوض می&zwnj;شود، تا آنجا که در پایان هیچ نشانه&zwnj;ای از &quot;قهرمان&quot; باقی نمی&zwnj;ماند. نه خودکشی هِرمون دیگر قهرمانانه به&zwnj;نظر می&zwnj;رسد (تنها عملی شخصی&zwnj;ست) و نه مرگ آنتیگون. برخی از معاصرانِ آنوی بر همین اساس از او خرده گرفته&zwnj;اند.</p> <p>گرچه آنوی، آنتیگون را از جایگاه قهرمانانه&zwnj; کلاسیک&zwnj;اش پایین می&zwnj;کشد، اما در عوض با این&zwnj;کار، آنتیگون در جامعه&zwnj; قرن بیستمیِ آنوی و قرن بیست و یکمیِ ما، شانس حضور و مقابله&zwnj; منتقدانه با قطب دیگری از جامعه را می&zwnj;یابد. او به روال غیر عادلانه&zwnj; اجتماع و به آدم&zwnj;هایی مثل کِرئون که آلوده&zwnj; روال محافظه&zwnj;کارانه&zwnj; زندگی هستند، &quot;نه&quot; می&zwnj;گوید. &quot;من اومدم اینجا به شما بگم نه و بمیرم.&quot; (ص ۷۶) او یک منتقد اجتماعی&zwnj;ست. مثل کسی که اعتصاب غذا می&zwnj;کند، تا کارش به مرگ بکشد. درحالی که پس از حل شدن تعلیقِ داستانِ جنگِ پولینیس و اوته&zwnj;اوکل، به&zwnj;نظر آنتیگون باید در راه خود سست شود، اما هدف منتقدانه&zwnj; او فرا&zwnj;تر از دفن برادر مرده است. کرئون درباره&zwnj;اش می&zwnj;گوید: &quot;آنتیگون ساخته شده بود که بمیره. (...) از نظر اون تنها چیزی که اهمیت داشت، نپذیرفتن و مُردن بود.&quot; (ص ۹۲) و گروه هم&zwnj;سرایان در قفایش می&zwnj;خوانند: &quot;وقتی می&zwnj;رفت، انگار مرگ تو وجودش بود.&quot; (ص ۹۶)</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>دور تا دورِ دنیای نمایش، با نشر نی</strong><br /> &nbsp;</p> <p>در ایران عموماً میزان فروش کتاب&zwnj;های مربوط به حوزه&zwnj; نمایش، از فروش اندک سایر کتاب&zwnj;های ادبیات هم اندک&zwnj;تر است. همین باعث شده که غالب نشر&zwnj;ها تمایلی به حضور مستمر در این وادی نداشته باشند. اما از معدود نشرهایی که با چاپ حرفه&zwnj;ای کتاب&zwnj;های شاخه&zwnj; نمایش، تأثیری جدی در این زمینه گذاشته، نشر &quot;نی&quot; است که با مجموعه&zwnj;ی &quot;دور تا دور دنیا&quot; توانسته مخاطبان این وادی را به خود جذب کند. <br /> &nbsp;</p> <p>&quot;آنتیگون&quot; نوشته&zwnj; آنوی، بیست و دومین نمایش&zwnj;نامه&zwnj;ای است که در این مجموعه چاپ و منتشر شده است. ظاهر جذاب و ترجمه&zwnj;های دقیق در میان کتاب&zwnj;های این مجموعه فراگیر است، به همین صورت، حاصل تلاش احمد پرهیزی برای ارائه&zwnj; ترجمه&zwnj;ی این اثر نیز بسیار دلنشین و جذاب از کار در آمده است.</p> <p>تراژدی &quot;آنتیگون&quot;، با همه&zwnj; شوخ&zwnj;طبعی&zwnj;های آنوی، باز هم بسیار تلخ است. این داستان و این نمایش، همواره بسیار تلخ و گزنده خواهد بود، و این&zwnj;&zwnj; همان رمز ماندگاری آن است.</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>شناسنامه کتاب:</strong><br /> آنتیگون، ژان آنوی، احمد پرهیزی، نشر نی، چاپ اول: ۱۳۸۸، ۲۲۰۰ نسخه، ۱۲۲ صفحه، ۲۰۰۰ تومان.</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>در همین زمینه:</strong><br /> <a href="#http://radiozamaneh.com/taxonomy/term/6348"> ::مقالات احمد مرادی در معرفی کتاب در &quot;کتاب زمانه&quot;::</a><br /> &nbsp;</p> <p>برای آشنایی با این مقاله می&zwnj;توانید ویدیوی زیر را تماشا کنید:</p>

احمد مرادی - ژان آنوی را باید مهم‌ترین نمایش‌نامه‌نویس فرانسوی در دوران پس از جنگ دانست. او که یک نسل پیش از جنبش "ابسورد" طلایه‌دار تئا‌تر در فرانسه بوده است، با تئا‌تر منحصر و بسیار شوخش همچنان می‌درخشد. آنوی حتی در نمایش‌های غیرکمدی‌اش هم طنز نمایشی خود را به‌جا گذاشته، که همین به آثارش هویت متمایزی داده است. پیش از این، پیرامون "مجلس رقص دزدان"، مهم‌ترین کمدی آنوی بحث کرده‌ایم و حالا لازم است که برای شناخت دقیق‌تر جهان نمایشی او، نگاهی بیاندازیم به مهم‌ترین تراژدی‌اش: "آنتیگون".

اثر عظیم سوفوکل در طول زمان بار‌ها مورد علاقه‌ نویسندگان قرار گرفته و از همین‌روُ اجراهای بسیار و واریاسیون‌های متنوعی بر اساس آن به روی صحنه رفته است. "آنتیگون"، کامل‌کننده‌ سه‌گانه‌ سوفوکل و نشان‌دهنده‌ سرنوشت خانواده‌ نگون‌بخت ادیپ است. "ادیپ‌شاه" و "ادیپ در کولون" دو اثر دیگرِ موجود در این سه‌گانه هستند. روایت آنوی از "آنتیگون" درامی انسانی ا‌ست و مناسبِ حال جامعه‌ اکنون. نمایشی‌ست که با همه‌ وفاداری‌اش به اصالت تراژدی‌های یونان باستان، اما دارای باوری امروزی و درکی تازه است.

سرنوشت در جهانی بی‌سرنوشت

"آنتیگون" به روایت آنوی، در نگاه اول نشان‌دهنده‌ ایجاز است. او چند کاراکتر را از متن جدا و حضور برخی را هم کم‌رنگ کرده و در عوض همه‌ بار دراماتیک اثر را بر تقابل رفتار آنتیگون با ذهنیت کِرئون گذاشته است. نقش صحنه‌خوان به اثر اضافه و فرم حضور همسرایان نیز در متن عوض شده است. البته انحصارات واریاسیون آنوی در بازی با مفاهیمی است که منجر به ایجاد تقابل جایگاه‌های اجتماعی و برخورد خطرناک آن‌ها می‌شود. سه‌گانه‌ سوفوکل بیش از هر چیز وابسته به مفهوم سرنوشت است. سرنوشت ادیپ و خاندانش در نگون‌بختی و تیرگی رقم می‌خورد و این پایانی‌ست غیر قابل‌ گریز. اما آنوی با افزودن وجهه‌ طنز به پرداخت شخصی‌اش از سرنوشت در قالب سوفوکلی، آن‌را دستکاری کرده و گرچه کاملاً به قصه‌ اصلی وفادار مانده است اما برداشتی که از سرنوشت در نمایش خود گنجانده، برداشتی است غیر سوفوکلی.
 

ژان آنوی، نمایشنامه‌نویس فرانسوی (لینک: معرفی "بالماسکه دزدان" از همین نویسنده در رادیو زمانه)

آنوی در ابتدای نمایش‌، از زبان صحنه‌خوان سرنوشتِ‌ کاراکترهای اصلی را با نثری زیرکانه و کم‌و‌بیش طناز بیان می‌کند. جالب است که او هم به پیروی از سوفوکل به قطعیتِ همه ‌چیز باور دارد، چرا که می‌خواهد به قصه‌ آنتیگون وفادار بماند، گرچه توانسته امضای خود را در نمایش پُررنگ کند. در نخستین صحنه‌ نمایش، سرنوشت محتومِ کاراکترهای اصلی برای تماشاگر شرح داده می‌شود و با این‌کار نقطه‌ نهایی سرنوشت (مرگ) از اهمیت می‌افتد.

"آنتیگون" آخرین مرحله‌ از تراژدی دردناک خاندان ادیپ است. ادیپ به دلیل غضب خدایان پادشاهی شر تِب را از دست داده، و پس از او دو پسرش، اوته‌اوکل و پولینیس برای به چنگ آوردن تخت پادشاهی با هم می‌جنگند که نتیجه‌ نزاعشان چیزی جز مرگ هردو نیست. سپس عموی آن‌ها، کِرئون به تخت می‌نشیند و در اولین اقدام دستور می‌دهد که جسد پولینیس بدون دفن‌‌ رها شود، چراکه به عقیده‌ او پولینیس علیه کشور خود جنگیده است، و در عوض اوته‌اوکل با شکوهِ تمام دفن می‌شود. آنتیگون – یکی از دو دختر ادیپ- نمی‌تواند شاهد چنین بی‌احترامی‌یی به پولینیس باشد، پس پنهانی خلاف امر شاه رفتار می‌کند و سعی در دفن برادر مرده دارد. کِرئون برآشفته، آنتیگون را زنده به‌گور می‌کند. نمایش با دو مرگ خودخواسته‌ی دیگر، با ‌‌نهایت تلخی به اتمام می‌رسد.

"آنتیگون" از هر لحاظ واریاسیونی این-زمانی است. نویسنده با بهره از زمان‌پریشی، با استفاده از ابزارهایی مثل کارت‌پستال، میل بافتنی و... فضای سنگین تراژدی‌های کلاسیک را از نمایش دور کرده و با ریتمی قوی، زبانی تأثیرگذار و موجز، شخصیت‌های "آنتیگون" را در فضایی شخصی بازسازی کرده است.

نپذیرفتن و مُردن
  

آنوی مردی عاشق‌پرست است و همان‌طور که در "مجلس رقص دزدان" به ستایش از عشقِ پاک برمی‌خیزد، در "آنتیگون" هم عشقِ هِمون (فرزند کِرئون) به آنتیگون را می‌ستاید و چه پایانی باشکوه‌تر از مرگ، برای عاشق؟ احتمالاً علت علاقه‌ آنوی به ارائه‌ واریاسیونی تازه از تراژدی سوفوکل، وجود چنین رابطه‌ای در نمایش است. تراژدی با تقابل آنتیگون و کِرئون به اوج می‌رسد، که نقطه‌ عطف همه‌ی تحولات اثر است. صحنه‌ طولانی گفت‌و‌گوی این‌دو درخشان‌ترین بخشِ نمایش است که در آن جایگاه‌های اجتماعی به سخره گرفته می‌شوند، و این‌‌ همان رفتار شوخ و مدرن آنوی در دل یک تراژدی اصیل است. کرئونِ شاه در دفاع از عمل خود می‌گوید: "شغل من اینطور ایجاب می‌کنه." (ص۷۲) او می‌خواهد خود را با شعارهایی هم‌چون "مأمورم و معذور" از زیر بار عملش برهاند، در حالی که ابتذال این توجیه برای پادشاه کاملاً عیان است.
 

 آنتیگون، ژان آنوی، احمد پرهیزی، نشر نی، چاپ اول: ۱۳۸۸، ۲۲۰۰ نسخه، ۱۲۲ صفحه، ۲۰۰۰ تومان.

آنوی درحالی که در ابتدای نمایش با فاش ساختن نقطه‌ نهایی سرنوشت به نوعی آن‌ را کم‌رنگ کرده، در ادامه تعلیقی را پیش می‌برد که نقطه‌ آغاز همه‌ ماجرا‌ها بوده است. داستان اوته‌اوکل و پولینیس از فرم ساده‌ خود خارج می‌شود و حکایتِ حقیقیِ آنچه میان این‌دو رقم خورده است، به موضوعی چالش‌برانگیز میان آنتیگون و کِرئون بدل می‌گردد. کِرئون سعی دارد با گفتن آنچه که حقیقت می‌نامد، آنتیگون را از تلاش برای دفن برادر بازدارد، و در این راه، چهره‌ قهرمان و ضد قهرمان مرتباً عوض می‌شود، تا آنجا که در پایان هیچ نشانه‌ای از "قهرمان" باقی نمی‌ماند. نه خودکشی هِرمون دیگر قهرمانانه به‌نظر می‌رسد (تنها عملی شخصی‌ست) و نه مرگ آنتیگون. برخی از معاصرانِ آنوی بر همین اساس از او خرده گرفته‌اند.

گرچه آنوی، آنتیگون را از جایگاه قهرمانانه‌ کلاسیک‌اش پایین می‌کشد، اما در عوض با این‌کار، آنتیگون در جامعه‌ قرن بیستمیِ آنوی و قرن بیست و یکمیِ ما، شانس حضور و مقابله‌ منتقدانه با قطب دیگری از جامعه را می‌یابد. او به روال غیر عادلانه‌ اجتماع و به آدم‌هایی مثل کِرئون که آلوده‌ روال محافظه‌کارانه‌ زندگی هستند، "نه" می‌گوید. "من اومدم اینجا به شما بگم نه و بمیرم." (ص ۷۶) او یک منتقد اجتماعی‌ست. مثل کسی که اعتصاب غذا می‌کند، تا کارش به مرگ بکشد. درحالی که پس از حل شدن تعلیقِ داستانِ جنگِ پولینیس و اوته‌اوکل، به‌نظر آنتیگون باید در راه خود سست شود، اما هدف منتقدانه‌ او فرا‌تر از دفن برادر مرده است. کرئون درباره‌اش می‌گوید: "آنتیگون ساخته شده بود که بمیره. (...) از نظر اون تنها چیزی که اهمیت داشت، نپذیرفتن و مُردن بود." (ص ۹۲) و گروه هم‌سرایان در قفایش می‌خوانند: "وقتی می‌رفت، انگار مرگ تو وجودش بود." (ص ۹۶)

دور تا دورِ دنیای نمایش، با نشر نی
 

در ایران عموماً میزان فروش کتاب‌های مربوط به حوزه‌ نمایش، از فروش اندک سایر کتاب‌های ادبیات هم اندک‌تر است. همین باعث شده که غالب نشر‌ها تمایلی به حضور مستمر در این وادی نداشته باشند. اما از معدود نشرهایی که با چاپ حرفه‌ای کتاب‌های شاخه‌ نمایش، تأثیری جدی در این زمینه گذاشته، نشر "نی" است که با مجموعه‌ی "دور تا دور دنیا" توانسته مخاطبان این وادی را به خود جذب کند.
 

"آنتیگون" نوشته‌ آنوی، بیست و دومین نمایش‌نامه‌ای است که در این مجموعه چاپ و منتشر شده است. ظاهر جذاب و ترجمه‌های دقیق در میان کتاب‌های این مجموعه فراگیر است، به همین صورت، حاصل تلاش احمد پرهیزی برای ارائه‌ ترجمه‌ی این اثر نیز بسیار دلنشین و جذاب از کار در آمده است.

تراژدی "آنتیگون"، با همه‌ شوخ‌طبعی‌های آنوی، باز هم بسیار تلخ است. این داستان و این نمایش، همواره بسیار تلخ و گزنده خواهد بود، و این‌‌ همان رمز ماندگاری آن است.

شناسنامه کتاب:
آنتیگون، ژان آنوی، احمد پرهیزی، نشر نی، چاپ اول: ۱۳۸۸، ۲۲۰۰ نسخه، ۱۲۲ صفحه، ۲۰۰۰ تومان.

برای آشنایی با این مقاله می‌توانید ویدیوی زیر را تماشا کنید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • چوبین

    تراژدی ” آنتیگونه ” اثر سوفوکلس ( Sophokles ) ، یا تراژدی اولین زن تاریخ که علیه فرمان غیر اخلاقی حاکم شهر شورش کرد سوفوکلس در اين تراژدی نشان می دهد که آيا حکمران می تواند هر عملی را که بخواهد انجام دهد ، آیا می بايست شهروندان از هر امر دولتی تبعیت کنند. آنتیگونه دستورات حاکم را نمی پذیرد و معتقد است که می توان و می بايست احکام غير انسانی و غير اخلاقی دولتی را ناديده گرفت و حتی اگر مجازات اين سرپيچی از اوامر حکمران مرگ باشد. آنتیگونه اولین زن تاریخ است که علیه دستورات غیر اخلاقی دولت قیام می کند. اما موضوع تراژدی (کوتاه) : http://www.chubin.net/?p=1131