ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

چرا مهریه در شرایط امروز ایران لازم است؟

این یادداشت با نگاهی به قوانین سوئد در زمینه حقوق اقتصادی زنان، به بررسی این موضوع می‌پردازد که چرا در شرایط فعلی ایران، وجود مهریه برای زنان ضروری است و چه باید کرد تا زمینه برای حذف مهریه فراهم شود.

این روزها بسیار می‌شنویم که از زنان انتقاد می‌شود که چطور هم از برابری صحبت می‌کنند هم مهریه طلب می‌کنند. این یادداشت با نگاهی به قوانین سوئد در زمینه حقوق اقتصادی زنان، به بررسی این موضوع می‌پردازد که چرا در شرایط فعلی ایران، وجود مهریه برای زنان ضروری است و چه باید کرد تا زمینه برای حذف مهریه فراهم شود.

در سال‌های اخیر نوک حمله و انتقاد درباره فرهنگ مهریه به سمت زنان است و بسیاری با این ادعا که مهریه به منزله فروختن یا تحقیر کردن زن است، سعی دارند این تنها ابزار اقتصادی زنان را که به دلیل تبعیضات و نابرابری‌های ساختاری، خانه‌دار یا در شرایط اقتصادی نابرابر هستند، از آنها بگیرند. شروط ضمن عقد هم مثل یک بده بستان شده که مردها را باید با بخشیدن مهریه به امضای آنها راضی کرد. به نظر می‌رسد این موضوع که شروط مطرح شده حقوق طبیعی انسانی است و ربطی به بحث اقتصادی ندارد، نادیده گرفته می‌شود. این‌که زنی حق تصمیم گیری بر زندگی خود اعم از تحصیل، کار، محل زندگی، سفر یا حق حضانت بر فرزندی که نه ماه در بدن خود داشته، زاییده و بزرگ کرده را داشته باشد چه برای زنی که استقلال مالی دارد چه برای زنی که استقلال مالی ندارد، حقی طبیعی است و نباید از او سلب شود. اما وقتی مردی این حقوق را تنها در صورتی که مهریه حذف شود به رسمیت می‌شناسد، نشان می‌دهد درکی از حقوق انسانی ندارد و فکر می‌کند حقوقی که بر اساس قانون قعلی ایران دارد حق طبیعی او است که اگر از آنها بگذرد، لطف می‌کند.

اما مشکل فقط مردان نیستند. زنانی هم این میان هستند که نه به آمار و ارقام کار دارند نه به تبعیض‌های مداوم و ساختاری. این دسته طوری از کار کردن زنان صحبت می‌کنند که انگار کار در ایران برای زنان فراوان است و مانعی بر سر راهشان نیست و این زنان هستند که خانه‌داری و وابستگی مالی را انتخاب می‌کنند. طوری از بد بودن مهریه صحبت می‌کنند که انگار زنان امروز تمام زیر ساخت‌های اقتصادی برابر را دارند اما خود را به معرض فروش می‌گذارند.

به این آمار توجه کنید: سهم زنان از اشتغال در ایران ۱۲ درصد است و تنها ۳۶ درصد از زنان تحصیلکرده شاغلند. به طور کلی چیزی حدود ۸۷ درصد زنان از نظر اقتصادی غیر فعال هستند. این اعداد زاییده تبعیضات ساختاری و مداوم جنسیتی در حوزه اشتغال هستند. موانع اشتغال زنان کم نیست. زن اگر متاهل باشد باید اجازه همسر را داشته باشد. یعنی هرآن که همسر تصمیم بگیرد می‌تواند زن را از اشتغال محروم کرده و از نظر اقتصادی وابسته‌اش کند. این مورد را می‌شود با شروط ضمن عقد، آن هم ثبت شده در دفتر رسمی تا حدی حل کرد اما این تنها مانع بر سر اشتغال زنان نیست. زنان در بسیاری مشاغل اجازه حضور ندارند. با اینکه قانون کار می‌گوید تبعیضی نباید برقرار شود اما کارفرمایان از استخدام نیروهای زن در بسیاری مشاغل خودداری می‌کنند. به علاوه، دستمزد زن متاهل از دستمزد مرد متاهل کمتر است. در کنار آن، سنت و عرف و قانون هم وظایفی بر دوش زن می‌گذارد که همان کارهای خانه و نگهداری از فرزند است. مرد و زن با هم کار می‌کنند و پس از ساعت کاری همزمان به خانه می‌روند اما این زن است که باید آشپزی کند و بچه‌ها را سر و سامان بدهد. در نتیجه بسیاری زنان ناچار می‌شوند که یا کار را به طور کامل ترک کنند یا به صورت پاره وقت کار کنند و به تبعش، درآمد اقتصادی آنها کمتر از همسران‌شان است و نه تنها در زمان حال از نظر اقتصادی وابسته هستند که در آینده هم بازنشستگی نخواهند داشت. در چنین شرایطی، زن حق دارد نفقه و مهریه ای داشته باشد که در صورت طلاق یا مرگ همسر پشتوانه اقتصادی او باشد. در تمام این نابرابری‌ها این مردان هستند که سود می‌برند، شاغلند، حقوق بیشتری دارند و وظیفه خانه‌داری را بردوش ندارند. پس تا وقتی مردان از نابرابری سود می‌برند باید بهای آن را بدهند.

اما مانع دیگر که اساس نابرابری اقتصادی است، بحث ارث است. حق ارث در ایران بر اساس قوانین اسلامی تعیین شده و تغییر دادنش بسیار سخت است. بر این اساس، فرزند پسر دو برابر فرزند دختر ارث می‌برد. این نابرابری البته تا حدودی با حق نفقه و مهریه خنثی می‌شود اما بسیاری مردان و زنان سعی دارند نفقه و مهریه را حذف کنند بی آنکه توانایی تغییر قانون ارث را داشته باشند. بر اساس قانون ارث اگر زنی همسرش را از دست بدهد مهریه و تنها یک هشتم ( در صورت داشتن فرزند) و یک چهارم (در صورت نداشتن فرزند) را از همسر خود به ارث می‎برد. حالا تصور کنید زنی شروط ضمن عقد داشته اما مهریه نداشته باشد، سال‌ها هم در زندگی مشترک خانه‌داری کرده باشد و همسرش را از دست بدهد. تنها راه برای این زن در سنین میانسالی، گدایی یا وابستگی اقتصادی به فرزند است که با هزاران تحقیر همراه است. اگر فکر می‌کنید این اتفاق کم می‌افتد، سری بزنید به آسایشگاه‌ها و ببینید چند درصد زنان بعد از مرگ همسر راهی آسایشگاه‌ها شده‌اند؟ مادرانی که بعد از مرگ همسر، فرزندان خانه را فروخته ارث خود را برداشته و مادر را با سهمش راهی آسایشگاه کرده‌اند.

وقتی از مهریه صحبت می‌کنیم باید نگاهمان به سمت قشری باشد که آسیب پذیر است نه سمت زنان برخوردار (زنانی که با تمام تبعیضات اما فرصت یافتند و شغلی با درآمد معقول به دست آورده‌اند، یا خانواده حمایتگر با وضع اقتصادی خوب دارند یا در رابطه زناشویی‌ای قرار دارند که همسر بی‌منت آینده‌نگری کرده و زنش را تامین مالی می‌کند). وقتی از مهریه صحبت می‌کنیم، باید زنانی را در نظر بگیریم از خانواده متوسط و ضعیف، کسانی که خانواده ثروتمندی ندارندِ، کسانی که احتمال اشتغال‌شان صفر یا درآمدشان بسیار پایین است. این زنان هم باید آموزش ببینند که شروط ضمن عقد داشته باشند، هم باید مهریه معقول داشته باشند.

سوئد و تجربه تلاش برای حقوق برابر اقتصادی

لابلای بحث‌ها بسیار می‌شنویم که مخالفان مهریه زنان از کشورهای غربی مثال می‌زنند. به قوانین کشور سوئد، کشوری که در زمینه قوانین خانواده در کنار دیگر کشورهای اروپای شمالی الگو و پیشرو است، توجه کنید. در این کشور، در کنار فراهم کردن زیرساخت‌های اقتصادی و اشتغال برابر، کماکان حمایت‌های مالی را برای قشر آسیب‌پذیر وجود دارد. دلیل این امر، تبعیض و نابرابری سیستماتیک و نهادینه شده است. قانونگذاران به خوبی می‌دانند که حتی اگر امروز راه ورود زنان به تمام مشاغل باز باشد، به خاطر باورهای فرهنگی و صدها سال حاکمیت مردسالاری، زمان زیادی می‌برد تا زنان اعتماد به نفس لازم کسب کنند و بتوانند پا به پای مردان در اقتصاد مشارکت داشته باشند.

با در نظر گرفتن اینکه زمانی طولانی لازم است تا تفکرات سنتی از یادها برود و کلیشه‌های جنسیتی، حاکم بر روابط و تصمیم گیری افراد نشود، تغییر قوانین در سوئد پایه ای رخ داده است. در میانه قرن نوزدهم ارث بین زن و مرد برابر شد (پیش از آن همیشه اموال فقط به وارث ذکور میرسید). چندین سال بعدتر قانون جدیدی تصویب شد تا مرد صاحب و مالک همسر خود نباشد. این‌ قدم‌های اولیه برای کاهش وابستگی زنان به مردان از نظر اقتصادی ،بیشتر برای زنان طبقه بالا موثر بود. در میانه دوم قرن نوزدهم سن قانونی برای زن مجرد ۲۵ سال و بعد ۲۱ سال شد اما زنان بعد از ازدواج دوباره تحت تکفل مرد قرار می‌گرفتند و از خود اختیاری نداشتند. این وضعیت تا اوایل قرن ۲۰ نیز ادامه داشت. به علاوه، در دهه ۲۰ و ۳۰ میلادی زن طبقه متوسط پس از ازدواج دیگر کار نمی‌کرد چون خانه‌داری وظیفه اصلی زن محسوب می‌شد. این خانه‌داری اجباری که شاید ابتدا برای بسیاری زنان جذاب بود بعد از جنگ جهانی دوم تبدیل به معضل شد. زنان بسیاری از اینکه صرفا خانه دار باشند خسته شده بودند، کار خانگی ارزش به شمار نمی‌آمد و در بازار کار هم تولیدی نداشت. در نتیجه هم سیاستمداران از منظر رشد اقتصادی و هم فعالین زنان از منظر استقلال مالی و اجتماعی، خواستار مشارکت زنان در بازار کار شدند. اما این خواسته به راحتی میسر نبود. مردان بسیاری این امر را تهدیدی برای مشاغل خود و عامل فروپاشی خانواده می‌دیدند. همینطور مردان و زنانی که ساختار مردسالاری در وجودشان نهادینه شده بود، کار زن را مخالف زنانگی و طبیعت زن می‌دیدند. اما در نهایت قانون خانواده تغییر کرد. نه تنها به این معنی که زنان شاغل شوند و بار اقتصادی خانواده تقسیم شود، بلکه با تصویب بیمه والدین، دعوت از مردان به مشارکت در کار خانه و نگهداری از کودکان و همینطور ساخت مهدکودک‌های دولتی زمینه را برای فضای برابرتر و رشد زنان ایجاد کردند.

امروز در سوئد درهای تمام مشاغل برای همه، فارغ از جنسیت، گرایش جنسی، سن، ملیت و تعلقات مذهبی باز است. مرخصی والدین ۴۸۰ روز- به ازای هر فرزند- است که ۹۰ روز آن برای پدران اجباری است و باقی‌مانده بین والدین با تصمیم خودشان تقسیم می‌شود. فرزندان از دو سالگی می‌توانند به مهدکودک‌ها سپرده شوند و به ازای هر فرزند، کمک هزینه ‌ی ماهانه به خانواده داده می‌شود. اگر تک والد باشند و از نظر اقتصادی ضعیف، امکان برخورداری از کمک هزینه‌های دولتی برای اجاره خانه یا خرج زندگی را دارند. امروز در سوئد،۷۹.۸ درصد زنان (۲۰-۶۴ سال) شاغلند در برابر ۸۳.۸ درصد مردان. اما این همه داستان نیست. زنان کماکان بیشتر در مشاغل کم در آمد مشغول هستند، با اینکه در طی ۵۰ سال اخیر تلاش برای برابری در کار خانگی شده و پیش هم رفته‌اند، اما هنوز زنان بیشتر از مردان مرخصی والدین می‌گیرند، هنوز زنان بیشتر از مردان کار و مسئولیت خانه را برعهده دارند و هنوز زنان بیشتر از مردان به کار پاره وقت روی می‌آورند تا به فرزندان و خانواده برسند. در نتیجه گروهی از زنان از نظر اقتصادی با همپای مرد خود برابری ندارند و فقیر ترند(به خصوص در ایام بازنشستگی).

حالا ببینیم قوانین ازدواج در سوئد چگونه است؟  اگر مرد و زنی ازدواج کنند- با توجه به آمار ارائه شده احتمالا هر دو شاغلند- هر دو وظیفه خرج خانه را بر عهده دارند. اما اگر یکی از طرفین از نظر اقتصادی توانایی کمتری داشته باشد – که به خاطر مواردی که در بالا ذکر شد معمولا زنان هستند- این وظیفه همسر است که آن سهم را بر عهده بگیرد. مثلا اگر خرج خانه می‌شود ۱۰ هزار کرون، باید هر دو ۵۰-۵۰ بدهند اما وقتی زنی درآمد کمتری دارد یا پاره وقت کار می‎کند، این میزان به ۶۰-۴۰ یا ۷۰-۳۰ می‌رسد. دلیلش این نیست که به مرد ظلم ‌شود یا به زن توجه بیشتری شود، دلیلش این است که این مرد است که کار پر درآمدتری دارد. در حالی‌که همسرش کار پاره وقت گرفته تا به فرزندان و خانه و زندگی برسد، او فرصت داشته بی دغدغه به پیشرفت‌های شغلی‌اش برسد؛ پس او سودی از این وضع برده و در واقع دارد آن را به صاحب اصلی‌اش برمی‌گرداند.
تقسیم اموال به صورت خود به خود در قوانین ازدواج وجود دارد. یعنی اگر زن و مردی ازدواج کنند هرچیزی که داشته یا با خود به خانه مشترک می‌آورند در صورت طلاق از نظر ارزش مالی به طور برابر تقسیم می‌شود. دلیل این قانون باز حمایت از شریک زندگی‌ای است که از منظر اقتصادی ضعیف‌تر است (معمولا زنان). هرچند امروز به دلیل استقلال مالی نسبتا خوب بسیاری از افراد، سن ازدواج دیرتر یا ازدواج‌های متعدد، زوجین تمایلی ندارند اموالی که خودشان به دست آورده‌اند تقسیم شود، معمولا شروط ضمن عقدی را امضا می‌کنند که در آن ذکر می‌شود هر کس هر آنچه قبل از ازدواج از خود داشته یا حتی در دوران ازدواج برای خود و با پول خود خریده، در صورت طلاق برای او می‌ماند (در ازدواج سفید تقسیم اموال کمی متفاوت است. اگر زوجین بعد از شروع رابطه، خانه‌ای اجاره کرده یا خریده باشند تا با هم زندگی کنند در هنگام جدایی،آن والدی که وقت بیشتری با فرزند می‌گذارند یا نیازمندتر است، در آن خانه می‌ماند؛ چه آن خانه را با هم اجاره یا خریده باشند یا تنها یکی از زوجین اجاره یا خریده باشد). به علاوه، حضانت و قیمومیت فرزند برابر است با این حال اگر یکی از طرفین از نظر اقتصادی ضعیف باشد، طرف دیگر باید هزینه فرزند را حتی در زمانی که فرزند در خانه والد دیگر است بپردازد.

بعد ازمرگ همسر تمام اموال مستقیم به همسر می‌رسد و فرزندان برای گرفتن ارث باید منتظر باشند تا هر دو والدین از دنیا بروند. در تمام این مدت فرد باقی مانده، مالک بر اموال است و می‌تواند هرکاری بخواهد با اموالش بکند اما نمی‌تواند بر آن وصیت بنویسد. اگر هر یک از زوجین فرزندی از ازدواج قبلی داشته باشند، آن فرزند می‌تواند سهم خود را که نیمی از ارث است بگیرد (در ازدواج سفید در صورت نبودن وصیت، زوجین از هم ارثی نمی‌برند).

حتی در کشوری که زنانِ بسیاری استقلال مالی دارند و حمایت‌های دولتی هم وجود دارد، قوانین به صورتی است که شخصی که در موقعیت اقتصادی ضعیف‌تر قرار دارد مورد حمایت باشد. کدام یک از این موراد در ایران رعایت می‌شود که به راحتی از زنان دعوت می‌کنیم که اگر دم از برابری می‌زنند از نفقه و مهریه صرف نظر کنند؟ در ایران قانون حق ارث نابرابر، وضعیت اشتفال نابرابر، مشارکت در کار خانه نابرابر است. از تمام این نابرابری‌ها این مردان هستند که سود می‌برند پس اگر نفقه یا مهریه بر دوششان باشد، ظلم نیست بلکه سهمی است که به صاحب اصلی اش بر می‌گردد.

پس به جای دعوت زنان به گذشتن ار مهریه، اول مردان باید آگاه شوند که حقوقی که در شروط ضمن عقد وجود دارد، حق طبیعی زنان است فارغ از اینکه شاغل باشند یا نباشند، مهریه بخواند یا نخواهند. دوم اینکه بدانند اگر بار اقتصادی بیشتری بر دوش‌شان است، اول به دلیل نابرابری‌هاست و دوم اینکه از آن بهره اقتصادی می‌برند. اگر مردان از این شرایط ناراضی هستند، باید تلاش کنند قوانین در ایران تغییر کند. فرصت‌های اشتغال برابر شود، دستمزد برای شغل یکسان برای همه، فارغ از جنسیت و وضعیت تاهل، برابر شود، حق ارث فرزندان و همسر برابر شود و مردان در کارهای خانه و فرزندداری مشارکت کنند. همزمان زنان باید تشویق شوند که از حقوق خود آگاه شوند، برای به دست آوردن حقوق برابر تلاش کنند، عقاید سنتی را به دور بریزند و خود را به عنوان یک انسان و صاحب حقوقی برابر با مران به رسمیت بشناسند، شروط ضمن عقد و تقسیم اموال را جدی بگیرند و مهریه معقول انتخاب کنند. اگر هم از نظر اقتصادی، چه فردی چه خانوادگی در وضعیت خوبی به سر می‌برند، بهتر است مهریه را صرف پز دادن برنگزینند و تلاش کنند تا سهم خود را از بازار کار بگیرند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • میثم

    چون خانوم کار نمیکنه حالا کار نیست یا دوست نداره مردان باید بهاشو بدن!این چ حرف مزخرفیه آخه.حالا اومدیمو اون زن اصن ازدواج نکرد.اون موقع کی باید بهاشو بده؟اگه مرد کار نکنه ک از خونه میندازنش بیرون منتها زن تا هروقت دلش خواست میتونه بمونه خونه،بخوره و بخوابه کسیم حق نداره بگه بالا چشمت ابروئه تازه مرد باید بهاشم بده.ارث باباشونو میخوان انگار.

  • ddaroubabd@gmail.com

    برای مطالعه و آگاهی جالبه و لازم هستش ممنونم از همکاری سازمان رادیو زمانه

  • حسین

    باسلام و سپاس از طرح این موضوع بسیار مهم، پیشنهاد بنده این است که برای برون رفت از این شرایط، مسئولین کارشناسان دادگستری، بر اساس شرایط اقتصادی و با حذف حباب از قیمت سکه، قیمت شرعی سکه را تصویب و اعلام کنند تا مردانی که به صورت ماهانه یا... مجبور به اعاده سکه هستند، قیمت شرعی آن راپرداخت نمایند.

  • amirreza

    کی گفته زنا وظیفشونه کاره خونه هست!!!!!!!!این خود زن ها هستند که به مرتب بودن حساس هستند پس ما نباید تاوانشو بدیم.مردا باید فرصت بیشتری داشته باشن باری اشتغال مهم ترین دلیلشم سربازی هستش که نزدیک 2سال از عمر مردان رو به هدر میده.شروط ضمن عقد حق مسلم زنان است ولی حضانت بچه اگه با پدر باشه بده ولی اگه با مادر باشه خوبه این چه استدلالیه. بعدشم مردی که میمیره یا از زنش طلاق می گیره قانون بش اجرالمثل میده اینو ازش هیچی نگفتید چرا؟ من مرد از کجا باید اطمینان حاصل کنم فردا این زن نره ازم شکایت قانونی کنه و ماهی نزدیک تومان نفقه بگیره. این مقاله دید کاملا فمنیستی داره و فقط هدفش مردان هست چون هدفی جز بردگی مردان برای زنان نداردند.

  • سپهر

    جای تعجب نیست که نرخ ازدواج هرروز پایین تر میاد و نرخ طلاق بالاتر. وقتی مفهومی والا مثل ازدواج به گرو و گروکشی تبدیل میشه. متاسفانه روشن فکرهای ما اینجوری فکر میکنن وای به حال عوام. از طرفی وضع اقتصلدی جامعه داره بد و بدتر میشه و درامدها کمتر و از طرف دیگه قیمت سکه میره بالاتر. الان زندگی محردی خودش یه چالشه، اضافه شدن همسر و فرزند دیگه بماند. حالا مهریه رو هم بزارید روش!

  • فرید

    مهریه برابر با قیمتی هست که خانم‌ها برای ازدواج خود تایید میکنند به بیانی این یک نوع خود فروشی هست،. همه ما خوب میدیم که چه قشقرقی بپا میشود اگر سر مقدار مهریه به مشکل بخورد، درست مثل زمان خرید و فروش جنس هست که دو نفر دارند. اگر زنها واقعا به دنبال برابری حق خود هستند که آن را باید در جامعه دنبال طلب کننند نه اینکه به شوهر خود به عنوان یک منبع پول نگاه کند که هر وقت خواستند بدوشند، حتی در زمانی‌ که اختلافی‌ ندارند، خانوم‌ها حق خود میدانند که مهریه خود را به اجرأ بگذارد. حال اگر ازدواجی خوب نبود و به عنوان مثال مقصر آن زن باشد، چرا مرد نباید مهریه بگیرد؟ مگر خانوم‌ها نمیگویند که طرفدار برابری زن و مرد هستند، پس در اینجا هم باید آن برابری باشد و یک طرفه نباشد.

  • نگار

    فلسفه ی مهریه برای من یعنی خودفروشی ایی که قانونی می شود.فقط کافیست حق و حقوق برابر باشد دیگر نیاطی به مهریه نیست.

  • یک زن

    جالبه اقایون چقدر جبهه میگیرن ولی اگه بگن تو کار خونه کمک کنید یا شرایط ضمن عقد قبول کنید که در متن هم بود هیچکس نمیبینه و نمیشنوه در ضمن کدوم زنی بعد شیر دادن پول خواسته یا برای کار تقاضای پول از همسرش کرده?اینهمه کامنت خودش نشون دهنده اینه که زنا تو زندگی با اقایون چقدر میتونن خواسته شون رو بیان کنن چه برسه به اینکه بهش برسن

  • حق بگو ایرانی

    الان طبق سند ازدواج ههر زنی میتواند حق طلاق در چند مورد مثل اعتیاد.. بگیرد. هنگام طلاق از سوی مرد نصف مال تقسیم می شود. می تواند شرط ازجازه کرا بگیرد و تمام مال زن است. چی میخواهعند دیگر این زنها که مهریه 110 سکه میخواهند. 14 سکه بود باز یک چیزی. 100 سکه اندزه یک عمر کار مرد است!

  • سارا

    مطالب مفید و قابل تاملی بود. اما نمیتوان گفت بطور قاطع همه زنها و یا مردها در یک دسته قرار میگیرند. من شخصا بعنوان یک زن نیازی به مهریه ندیدم چون با وجود زندگی در این جامعه مریض و با این تفکرات سمی که اغلب مردها چه در اجتماع و چه در محیط کاری زن رو به چشم برده جنسی خودشون میبینند تونستم پا به پای همسرم کار کنم و کسب درامد کنم.و همسرم هم نیمی از اموالی که در طول زندگی مشترک بدست آوردیم رو بی چون و چرا بعنوان حق من همچنان پرداخت میکنه. مردهایی هستن مثل همسر من که با مطالعه علم، آگاهی، فرهنگ و شعور خودشون رو بالا میبرند و مایه خوشبختی و افتخار زنهایی چون من میشن. اما من در خانواده ای بزرگ شدم که مادرم حق نداشت حتی بدون کسب اجازه از پدرم خانه رو ترک کنه ولو برای یک خرید ساده. تمام عمرش رو صرف خانواده کرد در حالی که من میدیم و میشنیدم که چه آرزوهایی بر دل مانده داشت. مادرم حال یک زن افسرده است که اگر از او بپرسی در زندگیت چکار کردی پاسخی برای گفتن ندارد. مهریه حق مادرم هست نه بخاطر نیازهای جنسی که از پدرم برآورده کرد. مهریه حق اوست چون ثانیه به ثانیه عمرش در جای اشتباهی بود. خانه داری‌میکرد در حالی که آرزو داشت معلم میبود. مهریه حق اوست چون اگر از پدرم جدا شود فقط یک زن پنجاه ساله است که بدلیل محدودیت هایی که شوهرش برایش ایجاد کرده هیچ کاری از او بر نمی آید. در مقابل زنی متاهلی را دیدم که در محیط کار از تفکرات کثیف مردهای اطرافش جهت پیشرفت و ارتقای کاری سو استفاده میکرد و پس از اطلاع شوهرش مهریه اش را به اجرا گذاشت و جدا شد. در میان زنها و مردها شیطان و فرشته های زیادی وجود دارند. بهترین راه پیدا کردن شناخت کافی قبل از ازدواج و دوری از تصمیم احساسی و گفتن همه حرفها پیش از ازدواج است. اگر مرد فرشته است باید فرشته وار با او رفتار کنی. همه شیطان نیستند.

  • میعاد1

    بنابراین راهکار جایگزین مهریه توجه به حقوق برابر از سوی زنان است. و علاوه براین رهایی از این فهم که زن ناتون و ناقص العقل است و باید در خانه بنشیند تا کسی خرجش را تامین کند. باید درخانه بنشیند اگر بعدا مطلقه شد باز از مال دیگری ارتزاق کند.

  • یک کاربر

    من به عنوان یه مرد، می‌تونم این قوانین نابرابر رو با همسرم برابر کنم از این بیشتر چیزی از یک نفر ساخته نیست. حالا، دیگه مهریه گذاشتن این وسط به نظرم کار درستی نیست. دوستان عزیز، هی نگید زن چهل‌ساله چه کنه. من نمی‌دونم چه کنه. الآن موضوع نسل جوونه. زنان و مردان برابرن باشن، یعنی هردو کار کنن، خرج بدن، از همه مهمتر اینه که به اندازهٔ هم خرج کنن. در پایان، اگر با کسی می‌خواید ازدواج کنید، بشناسیدش وگرنه این قوانین همیشه یه جاش ایراد داره.

  • میعاد1

    دوستانی نوشته اند اگر زنی در سن 40 سالگی مطلقه شد خرجش را چگونه تامین کند اگر مهریه نداشته باشد! پاسخ : 1- همان زنی که می تواند به هنگام ازدواج از شوهر مهریه بالا طلب کند قطعا می توان بجای این دنبال سایر حقوق برابر باشد مثل اینکه حق طلاق داشته باشد مثل اینکه با تحصیل و کار وی در خارج از منزل مخالف نشود و امثالهم. 2- کسانیکه سخن از برابر و عدالت در قوانین ازدواج می زنند باید بپذیرند که قوانین امروزی برپایه محیط و فرهنگ گذشته بنا شده ، براین پایه بنا شده که زن بیرون از خانه رفت و امد و معاشرتی نداشته باشد زیرا زن را عامل ایجاد فساد در جامعه می شمردند. از اینرو نفقه و مهریه و تمام مایحتاج زن ، خلاصه حیات و ممات زن را به عهده ی مردان گذاشته اند تا نیازی به حضور زن در اجتماع نباشد که فساد ایجاد کند. 3- پیرو بند2 کسانیکه سخن از برابری میگویند باید بپذیرند هرگز یک "انسان " مستقل ، دارای عقل و شعور و اراده قلمداد نخواهند شد مگر اینکه این فهم قدیمی را که کسی باید خرج انها را تامین کند رها شوند. تا این فهم درمیان انها هست یعنی خودرا پیشاپیش برده فرض می کنند. پیشاپیش خودرا نیازمند قیم متصور می شوند. 4- در ازدواج هردوی زن و زوجه مسئول تک تک مسائل زندگی باید باشند این شرط انسان تلقی شدن و صاحب عقل و شعور و اراده بودن است. 5- اینکه زنی ممکن است بعداز طلاق بی کس و یار باشد ، مسئولیتش در یک شرایط برابر با مرد نیست بخصوص اگر طلاق توافقی صورت پذیرفته باشد. بعلاوه در طلاق احتمال بی کسی و بی پولی زن یکی سوی سکه است سوی دیگر ش در صورت پرداخت مهریه ای خارج از توان مرد، بدبختی مرد است. امارها حکایت از بدبختی هزاران مرد در بازی زنانه ی مهریه دارد. مردانی بودند که برای 10 میلیون مهریه راهی زندان شده اند.

  • حدیث

    مقاله خوبی بود،ممنون

  • مارمَرد

    مَهریه (به فتح م)، یک واژه عربی است و نه فارسی. برخی فارسی زبان ها عادتا به کسره م آن تلفظ می کنند و فکر می کنند این نشانه هدیه و یا مهر و محبت است/ نه! مَهریه به معنی کابین است و معنی امروز یو خودمانی اش اجاره کردن است. زن ها با خفت و حقارت این قوبل میکنند. مثل خرید وفورش بدره است. زن مسلمان بدره جنسی است و از بس گفتن و کاهلی و مفت خوری هم عادت فرهنگی جوامکع مسلم شده، تن به بردگی جینسی می دهند. خودفروشی دائمی به اسم مَهریه! الان نرخ این خودفروشی دائمی چنان بالا رفته، که از دلایل امتناع ازدواج مردان فقیر شده است. طبق قانون اسلامی، مَهریه عندالمطالبه است مگر شرط عندالاسطعه شود و لی در هر صورت فرقی نیمکند، به محض اینکه داری شوهر داشته بادش زن آنرا به اجرا گذاشته و مال مردم بیچراه بالا می شکد! زنه ها میتنوانند باسرناسازگار یو اذیت کردن مرد طلاقشان بگیرند! علاقه عجیب برخی نفوذی های فاسد در درون نظام که حرامسرا و فاحشه خانه دارند، سعی دارند وقع طلاق زنها بالا ببرند و زنان بیوه جوان را در مراکز روسپی گری به خدمت بگیرند. مراکزی زیادی در ایران به اسم آزانش ها مسافرتی و هتل و کاشت مو . غیره هستند که از شرایط استخدامشان زن بیوه جوان است. این اطلاعات موثق است.

  • فرانک

    یکجای متن اشتباه بود، بچه ها از یکسالگی میتونم برن مهد کودک در سوئد نه از دو سالگی.

  • مسعود

    این مقاله در اغلب قسمتها به صورت یکسویه و بدون تحلیل منطقی نوشته شده . در رد همه نظرات بیان شده فقط یک مثال ساده کافی هست. حتی در کشورهای غربی همچنان زنان ایرانی و خانواده های آنها علاقه مند به بحث مهریه هستند در صورتی که همه امکانات لازم را در اختیار دارند ولی همچنان علاقه دارند مهریه را داشته باشند. دلایل اصلی همون چشم و هم چشمی و همچنین مهم‌ترین از آن کنترل مرد می باشد. در حقیقت این ابزاری شده بر علیه مردان متعهد وگرنه مردانی که تعهدی ندارند نهایتا هم این مهریه رو پرداخت نمی کنند.

  • مری

    ببخشید زن ۴۰ساله ای که همسرش بهش اجازه تحصیل و کار نداده و الان به دلایل منطقی مب خواو جدا بشعتو جامعه ایران هم که زن مطلقه مثه ننگ و کالای دست خورده است. خونه پدرش هم حامی نداره. می شه بگین بعد از طلاق بدون مهریه چه کنه؟ تن فروشی کنه؟ چه کار کنه؟ وقتی تحصیلات نداره و سابقه کار نداره. ۲ تا شکم زاییده همه وقتش به بچه داری و خانه داری گذشته. الان تو این سن چه کنه؟ تن فروشی؟ این آقایون کامنت گذار که مرتب با بی شرمی نوشتن زن در اسلام وظیفه بچه داری و خانه دلری نداره، چند تا زن تو فامیل و محله می شناسن که خونه شوهرشون دست به سیاه سفید نذاشتن و بچه نداری نکردن؟

  • زنان آگاه

    متن عالی و یک عالم کامنت غیرمنطقی و بدون سند و دلیل!! عمق نهادینگی مردسالاری در افکار جوانک های خودامروزی پندار رو ببینید.

  • علیرضا

    باید عرض شود که بنده به عنوان یک جوان ایرانی دارای وضعیت دراماتیک اقتصادی دررابطه با نیازهای جنسی خودراضایی میکنم و در رابطه با نیازهای عاطفی هم فعلا عاطفه را از بین برده و با پرداخت بهای زندگی نامتوازن، عاطفه را در عمقی از خاک دفن کرده ام،در صورتی که وضع اقتصادی مطلوبی داشته باشم وارد رابطه ی دوستی با دختری خواهم شد و هر دو تنها به ارضای دو نیاز جنسی و عاطفی یکدیگر خواهیم پرداخت با دیدن ازدواج های این دهه ی ایران (به صورت موردی و چند عدد)و با توجه به عدم تعهد طرفین،حس تنوع طلبی در انسان،ندانستن خواسته ها از یکدیگر،گرو و گروکشی،تفاوت های ساختاری سنت گرایانه و مدرنیته در خانواده ها،عدم فراموش کردن گذشته وهمراه اوردن گذشته به زندگی جدید در زندگی مشترک با فردی دیگر،و ... ازدواج را تا جایی که شرایط قدرت انعطاف دهد و من قدرت تطبیق داشته باشم کنار گذاشته ام.

  • روزبه

    بنده طرفدار یا مخالف مهریه نیستم ولی میخوام از دوستانی که مهریه رو نفی میکنند بپرسم راهکارشون برای یک خانم خانه دار در تمام عمر بدون شغل دیگه و امکانات مالی در صورت طلاق چیه؟ یا باید گروگان باشه در یک رابطه که معلوم نیست مثلا تحمیل چند همسری شوهر یا تقاضاهای جنسی غیر معقول یا ضرب وجرح و بعضا قتل ووووو . نمیشه که یک راه حل ناقص و معیوب و قدیمیو سنتی را برداشت بدون اینکه راهکار ی بهتر و مدرنتر و با زیر سا ختهای مناسبتر جایگزین کرد. یک راهکار بنظرم میتونه بجای مهریه مثلا تقسیم مساوی داریی ها ی خانواده است در صورت طلاق باشه که در جوامع مدرن رایجه . راه حل دیگه هموار کردن ایجاد امکان اشتغال زنان در جامعه بوسیله قوانین که از وابستگی به شوهر را از بین برود مثلا برداشتن قانون پرداخت بازنشستگی به همسر در صورت فوت همسر بازنشسته منتها تا رسیدن به اونجا راه طولانیست خود همینکار بسیاری را وادار به بازار کار میکند . راه دیگه ایجاد مهد کودکها ارزان برای آزاد کردن زنان از خانه و ورود به بازار کار و جامعه و کسب درآمد و ترقی و راهکارهایی از این قبیل . به آقایانی که میگن کار در خارج از خانه مشکل و آسان نیست هم عقیدهام ولی نکته اینجاست که بعد یک طلاق مرد میتواند زندگی خود را با کار خود که دارد تامین اقتصادی بکند ولی یک خانم خانه دار مثلا 35 یا 55 ساله ناگهان با شرایطی روبرو میشود که نه آمادگی و نه مهارتهای لازمه را برای بازار کار برخوردار است. بنابر حتی آقایان می بایستی خواهان شرکت هر چه بیشتر زنان در بازار کار خارج از خانه باشند تا هردو هم زن و هم مرد از این وابستگی اجباری اقتصادی به یکدیگر بیرون بیایند. نه زنان محتاج درآمد مرد باشند در زندگی روزانه و نه مردان بخاطر عدم توان مالی برای پرداخت مهریه در یک رابطه و زندگی اجباری قفل بشوند. بنابر این تساوی زن و مرد در همه اشکال بهترین راه حل دراز مدت مسئله میباشد و مسئولیت زنان در ازداواج به تن دادن به خواسته های جنسی مرد خلاصه نمیشود بلکه ازدواج هم بنوعی تبدیل به سمبل برابری و عشق و لذت جنسی هر دو فرد یک رابطه زناشویی میشود.

  • mohsen

    انتظار نداشتم همچین بحثی انقدر داغ بشه مردا چی کشیدن از این مهریه

  • سجاد...

    من به عنوان یک مرد کار کردن و تأمین معیشت خانواده و داشتن دغدغه دخل و خرج رو به هیچ عنوان مزیتی برای مرد نمی‌بینم..... دوستان در نظرات بیشتر حرف‌هایی که من داشتم رو فرمودند... اما اضافه کنم که زندگی مشترک بر پایه یک سری توافقات پیش میره.... هر کس در این چهارچوب وضایفی بر عهده داره و نمیشه گفت کدام بهتر هستند.. نگه داری از بچه ها خیلی سخته همینطور کسب درامد هم... فلسفه نفقه و مهریه این بوده که زن بتواند بعد از شوهرش چه طلاق و چه فوت زندگی مستقلی از نظر مادی داشته باشه حالا شده محل چانه زنی و معامله . به شخصه فقط زمانی حق طلاق و کار رو زمانی به همسرم دادم که اولا مهریه و د.ما نفقه از من طلب نکند.

  • کلید‌واژه

    بنظرم همین مورد معضل مهریه و احساس عدم امنیت خانودگی باز می توان با حل مسئله عدالت توزیعی پاسخ داد. در کامنتی گفتم در مطلب (هجوم به بازار طلا: ناامیدی عمومی و سودجویی اشباح): متاسفانه احزاب و یا گروهای موسوم به چپ و راست و میانه رو از سوسیال دمکرت تا لیبرال دموکرات، همیشه پوپولیسم را نکوهش و رد کرده اند، اما آنچه تحت عنوان پوپولیسم گفته می شود، هر روز بیشتر مورد اقبال عموم قرار می گیرد در کشورهیا دمکراتیک، نمونه اش در ایتالیا! پس آنچه پوپولیسم می گیوم کمابیش خواست عمومی است. در کشورهیا فقرزده مثل ایران بیشتر این مورد نمود دارد. آیا وقتش نرسیده همه احزاب و جریان سیاسی و افراد فعال سیاسی به جای مخالفت با پوپولیسم، آن را جذب و هدایت بخردانه کنند؟ دست کم برای بقای خود در عرصه سیاسی! آیا عدالت توزیعی نبایست سرلوحه بخشی از فعالیت های حقوق بشری کرد. بعد گذشت صدها سال از عصر مدرنیته، بنظرم اثبات شده بدون توجه به عدالت توزیعی، نمی شود جلوی فجایع بشری گرفت، چراکه فقر تاکنون نتواستند ریشه کن کنند. سرمایه سالاران با گرفتن 90% ثروت جهان در دست اقلیت احتمالا یک درصدی، تنها خطر بقا برای بشریت از جمله همان سرمایه سالاری موجب شده است. سرمیاه سالاران و عومال سیاسی شان در احزاب و... برای حفظ بقای خود هم شده، باید لگام بر حرص و خست خود بزنند، و تامین تضمینی سهمی هر چند کمینه (خوراک، پوشاک و سرپناه حداقلی) از حق حیات و زندگی برای تمام بشریت در نظر بیگرند.

  • رضا

    یک مهریه معقول و متناسب با درامد و افراد و نه نجومی در شرایط ایران قا بل قبول است ولی مسيله فقط این نیست بسیاری از این مهریه به عنوان ابزاز کنترل بر همسرانشان استفاده می کنند. خا نمهای ایرانی که در سويد یا دیگر کشورهای ارو‍‍‍‍‍‍‍پایی هستند کما کان بر حفظ مهریه این قانون اسلامی علاوه بر حفظ حق و حقوق سوئدی خود پا فشاری می کنند که به هیچ وجه با برابری زن و مرد جور در نمی اید.

  • اشکان

    شعارها و کلی گوییهایی مانند: " در تمام این نابرابری‌ها این مردان هستند که سود می‌برند" با واقعیت نمیخواند. تا جایی که من دیده ام طبق قوانینی که ما داریم کسی سودی نمیبرد. غالبا همه بازنده اند! بسته به اینکه چه کسی سمبه اش پرزور باشد, اینکه میزان مهریه چقدر باشد و شروط ضمن عقد چه باشند شرایط میتواند تغیییر کند. زنانی که بیشتر کلاه سرشان رفته زنان مسن یا میانسال هستند که نه مهریه بالا دارند نه شروط ضمن عقد نوشته اند نه شغل و تحصیلات و مهارت دارند؛ همه وقت و انرژی خود را صرف خانه و زندگی و بچه کرده اند ( الکی نمیگویم. این موارد را فراوان دیده ام ) و حال میخواهند طلاق بگیرند! اما در نسل جدید اینطور نیست. معمولا همه محکم کاریهای قانونی را انجام میدهند. مشکل اینست که این شرایط برای همه یکسان نیست . یکی مهریه اش فلان مقدار است دیگری کمتر یا بیشتر. عده ای هم که برای چشم و هم چشمی و پز دادن از مهریه استفاده میکنند. بر خلاف مثلا سوئد که قوانین کاملا معلوم است و کارشناسی دقیق انجام شده و برای همه هم یکسان است؛ قوانین نادقیق و عقب مانده ما که ریشه در سنتهای مردم صحرای حجاز دارد, میان زن و مرد دشمنی و تضاد منافع ایجاد میکند. به دلیل این تضاد منافع هیچ کس نمیتواند حقش را بگیرد مگر اینکه حق دیگری را پایمال کند.

  • صالح

    در ایران امروز، عملاً فقط مردان با شخصیت و خانواده دار، پرداخت مهریه را تقبل می‌کنند، یا، وفای به عهد برای پرداخت مهریه می‌کنند. در سایر موارد مردان یا به طرق مختلف از پرداخت آن شانه خالی می‌کنند، یا شرایطی بوجود می‌آورند که زن با بخشیدن آن آزاد شود. ناگفته نماند که بخش قابل توجهی از مردان هم بدلیل عدم تمکن مالی راهی زندان می شوند. اتفاقاً در اروپا روش پسندیده‌تری حاکم است، بدین‌صورت که زن و مردی که قصد متارکه دارند، زن می‌تواند نصف دارایی مرد را تصاحب می کند، و حق حضانت فرزندان هم با زن است. مورد بوده که زن بعد از یکسال ازدواج، درخواست طلاق داده و مهریه 300 سکه را به اجراء گذاشته. مرد نگونبخت بیکار در "شرایط امروز" که مستأجر است، باید چه کند؟ اگر اشتباه نکنم، یکبار این سؤال را از خانم کار یا شاید خانم عبادی پرسیدند، ایشان به شیرینی پاسخ دادند، خب مردان قبول نکنند، کسی را که مجبورشان نکرده‌ که روز اول تقبل مهریه کند! بهرحال حق با ایشان بود، پس از سالها، مردم ایران به این نتیجه رسیده‌اند که دادن مهریه ثباتی به زندگی نمی‌دهد، و هیچ تضمینی نیست که زنان با مهریه بالا زنان خوبی شوند، همانگونه که عکسش هم صادق نیست. در خصوص مردان هم، تقبل مهریه از سوی آنها تضمین نمی کند که آنها مردان خوبی در زندگی زناشویی شوند. بنظرم از این رسمهای 1400 ساله اعراب بیابان نشین باید گذشت، و مطابق "شرایط روز" قوانینی متمدنانه تدوین شوند تا هم کسی نتواند از آن تخطی کند و هم تأمین کنند نیاز بشر امروز باشد.

  • میعاد1

    در اغازمقاله نقلی از دیگران اورده که مهریه توهین است و این به واقع درست است. انچه در قوانین سنتی درباره مهریه هست و نگارنده متن فوق از ان دفاع میکند چیزی نیست جز ابزار "زر خرید کردن زن" به این معنا که مهریه به زن پرداخت می شود در قبال تنها وظیفه اش که "تمکین جنسی" باشد! بنابراین مهریه دربرابر تمکین است دربرابر کامگیری جنسی است نوعی خریداری کردن و واگذار کردن زن در قبال پول است چرا؟ زیرا تنها زمانی زن می تواند تحت شرایطی طلاق بگیرد که باید مهریه اش را واگذار کند. یعنی مادام که مهریه پرداخت شده باشد طلاق گرفتن زن در شرایط عادی محال است. به عبارت بهتر مهریه پرداخت می شود در قبال اینکه زن خودش را در قبال خواسته های جنسی مرد تماما واگذار کند. خودش را بفروشد. اینکه در این قوانین میگوید باید به زن شیربها پرداخت شود یعنی اینکه زن را مالک هیچ چیز در زندگی نمیداند وظیفه اش فقط تمکین و فرزند اوردن است بسان یک کالا. وظیفه ندارد پخت و پز و خانه داری کند. بنابراین نه مهریه و نه نفقه در مقابل پخت و پز و خانه داری زن نیست. نویسنده نوشته : بسیاری مردان و زنان سعی دارند نفقه و مهریه را حذف کنند بی آنکه توانایی تغییر قانون ارث را داشته باشند." اینکه ایشان می پذیرند بسیاری از زنان سعی دارند چنین فعلی انجام دهند در مقابل باید بپذیرند که بسیاری از زنان و مردان اصولا صاحب ارث و میراثی درخوری نمی شوند و بسیاری هم اگر چنین شرایط داشته باشند در سنین میان سالی بدان می رسند که چندان بدرد زندگی انها نخواهد خورد.

  • میعاد1

    مقاله ای بسیار خلاف واقع و یک سویه و دارای نکات متعدد نادرست است. نگارنده نوشته " در تمام این نابرابری‌ها این مردان هستند که سود می‌برند، شاغلند، حقوق بیشتری دارند و وظیفه خانه‌داری را بردوش ندارند. پس تا وقتی مردان از نابرابری سود می‌برند باید بهای آن را بدهند." اول اینکه شاغل بودند و صبح تا شب پی لقمه نانی دویدن و خودرا پیر و فرتوت کردند سود مردان نیست! اشتغال سود مردان نیست! واصولا اینها حقوق بیشتر نیست! مسئولیت، بیشتر است خطرات بیشتر است سختی بیشتر است! دوم اینکه طبق قانون ایران هیچ وظیفه ای برعهده ی زن در خانه نیست بجز تمکین در امور جنسی! بنابراین زن می تواند در ازا کار در خانه تقاضای پول کند انهم مضاف بر نفقه و مهریه ! می تواند حتی در قبال شیردادن فرزندی که بدنیا اورده است هم تقاضای پول کند. بنابراین دراینجا مرد از نابرابری سود نمیبرد این زنانند که در این شرایط ، یعنی شرایطی که نه نیاز به کار کردن دارند نه مسئول تامین مایجتاج زندگی هستند نه مسئولیت تامین خانه را دارند نه بیمه نه لباس و نه تامین مخارج فرزندان و نه هیچ چیز دیگر و همه اینها باید توسط مرد تهیه شود ، سود میبرند. نکته ی دیگری که به شوخی می ماند اینست که نگارنده این مسئولیت ها را سزاوار "پرداخت بها" به زنان بر می شمارد. بفرمایید بنده به عنوان یک مرد حاضرم تمام این حقوق های بیشمار را به زنان واگذار کنم و در مقابل ان همین حقوق به من ""پرداخت بها"" شود.

  • میعاد

    اینکه دستمزد زن از مرد کمتر است اینکه کارفرمایی حقوق کمتر می دهد اینکه کارفرمایی زنان کمتری استخدام میکند نتیجه اش این باید باشد که شوهر زن باید مهریه پرداخت کند؟! این شوخی نیست؟! اینکه زنانی در اسایشگاه هستند و فرزندانی با مادرشان را یا زنان پدرشان را با سهم ارث نچندان زیادشان راهی اسایشگاه کرده اند نتیجه نمی شود که باید مهریه توسط شوهر پرداخت شود بطور منطقی می توان نتیجه گرفت که سهم ارث زن از شوهر بیشتر باشد بعبارتی اگر زنی میخواهد تقاضای مهریه با ان مفاهیم توهین امیزش کند بهتراست از شوهر تقاضای ارث بیشتر کند با استفاده از حق تنفیذ یک سوم ماترک در وصیت! بعلاوه اینکه مادرانی در اسایشگاه هستند درست است اما در مقابل پدران بسیاری هم همین وضعیت را دارند برای انان چه راهکاری ارائه می کنید ؟ همچنین این مشکلات مختص جامعه ی ایران نیست که مهریه دران مرسوم است! مشکلات تمامی جوامع غربی و شرقی است!

  • من

    سلام معذرت میخوام چند جا از مقاله تون اشتباه و سفسطه بود اول اینکه در تمام ایران خانمها برای آزمونهای استخدامی شرایطی برابر با مردان دارند و این در قانون مدیریت خدمات کشوری فعلی و حتی استخدام کشوری قبل انقلاب نیز وجود داشته است و این فرض که زنها اشتغال کمتری نسبت به مردان در اقتصاد دارند اول برمیگرده به خود خانمها قریب 94 درصد از مردم ایران معتقدند که خانمها به جای درس خواندن در دانشگاه مشغول امور غیر درسی اند و خود نیز در دانشگاه شاهد به بطالت وقت هدر دادن خانمها بوده ام و حتی برای نمره گرفتن که چه کارهای رو انجام نمیدادند اما اینکه چون خانمها نمیتوانند اشتغال داشته باشند باید مهریه داشته باشند کاملاً سفسطه است چون الان در ایران ما حتی قانون بیمه زنان خانه دار را داریم یا قانون بافندگان گلیم و قالیچه و اینکه زنان عوایدی کمی دارند بر میگردد به حمایت از سرمایه گذاری که معلوم نیست در این وضع بازار سرمایه اش را از کجا فراهم نموده است بنابراین اشتباه و کم کاری دولت را نباید به پای خانواده گذاشت و اینکه فرمودید زن در بحث ارث از مرد کمتر عوایدی دارد صحیح نیست ،زن از پدر و مادر و خانواده پدری کم میگیرد چرا باید این کم گرفتن را پای مردی که میخواهدبا وی ازدواج کند بنویسیم در جوامع اولیه هم اصل شخصی بودن مجازات رعایت میشد یعنی اینکه اگر کسی عمل خلافی انجام میداد خودش مجازات میشد بنابراین ما کم کاری مقنن را نیز دوباره پای مردآینده مینویسم و این برای اشخاصی که یک ذره وجدان عادل داشته باشند اجحاف و ناعدالتی است در پایان خواهش میکنم راجب به فلسفه مهریه و زن مفوض البضع در حقوق تحقیق کنید تا بفهمید مهریه اولین توهین به مقام زن است و واقعاً به عنوان کسیکه حقوق خوانده و در حال چاپ کتاب حقوق خانواده هستم برای شما و خودم و این طرز فکر جامعه متاسفم بخش اروپایی نیز که کار کرده بودید خالی از اشکال نبود که در این مجمل ذکر این همه نمیگنجد.

  • ای کاش

    من مخالف این مفاله هستم. با این وضع مردهای مجرد فقیر و غیر جذاب تا آخر عمر تنها خواهند ماند و یا مجبور می شوند با همجنس خود رابطه برقرار کنند و گاهی با روسپی ها! ای کاش آزادی بیان این قدر بود که من هم نظرم منتشر کنم!