ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

گلشیفته، گینگریج و اخلاق

<p>علی افشاری - دو اتفاق &quot;نمایش عکس نیمه&zwnj;برهنه گلشیفته فراهانی در مجله مادام فیگارو&quot; و &quot;سخنان همسر نیوت گینگریج درباره درخواست رابطه آزاد&quot;، در هفته گذشته جنجال آفرین شد<span dir="LTR">.</span></p> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">این دو اتفاق ربطی به هم ندارند. موضوع گلشیفته فراهانی، انتخاب یک زن برای چگونگی نمایش تنش است که اقتضای شغلی و حرفه&zwnj;ای او نیز محسوب می&zwnj;شود، اما ماجرای نامزد مطرح جمهوری&zwnj;خواهان برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا فرق می&zwnj;کند. وی از سوی همسر سابقش به نقض قرارداد زناشویی متهم شده است، اما این دو موضوع جدا از هم در جامعه سیاست&zwnj;زده ایران و از منظر نگاه اخلاقی به هم ارتباط پیدا می&zwnj;کنند.&nbsp;</div> <!--break--> <p>&nbsp;</p> <div dir="RTL">فروپاشی الگو&zwnj;های کهن اخلاقی و نظام روابط جنسی در ایران واقعیتی انکارناپذیر است. عملکرد فاجعه&zwnj;بار حکومت، سوء استفاده از ارزش&zwnj;های اخلاقی برای پیشبرد پروژه&zwnj;های سیاسی و شیوع ریاکاری در صاحب&zwnj;منصبان حکومتی، دامنه و عمق بحران اخلاقی را تشدید کرده است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">طولانی شدن دوران گذار به نظام جدید اخلاقی، متناسب با شرایط کنونی جامعه نیز بر بغرنجی فضا افزوده است. در این شرایط خبرسازشدن انتشار عکس نیمه&zwnj;برهنه گلشیفته فراهانی، وجهی از بحران و عدم تعادل اخلاقی جامعه را نشان می&zwnj;دهد. البته از زاویه دیگر می&zwnj;تواند نشانی از درد&zwnj;های زایمان نظم جدید اخلاقی باشد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><img align="left" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/nikzad11.jpg" />گلشیفته فراهانی در جایگاه یک هنرمند کاری را انجام داده که در عرف سینمای غرب و جهان امری عادی است. او یک بازیگر سینما است؛ نه ادعای نمایندگی گروه و صنفی را دارد، نه چهره شاخص و صاحب جایگاهی در یک جنبش اجتماعی و سیاسی است. ویژگی&zwnj;های شغلی و حرفه&zwnj;ای او که دیگر در سینمای جهانی فعالیت می&zwnj;کند و از سینمای ایران خارج شده است، ایجاب می&zwnj;کند که چنین عکس&zwnj;هایی را بگیرد یا در نقش&zwnj;هایی ظاهر شود که نیازمند نمایش عریانی بدن است. او دیگر در سینمای ایران فعالیت نمی&zwnj;کند تا از چنین رفتاری پرهیز کند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">او اما فراتر از جنبه شغلی و حرفه&zwnj;ای به&zwnj;عنوان یک زن حق دارد هر نوع تمایل که دارد در چهارچوب قوانین، بدنش را به نمایش بگذارد. این مسئله بخشی از حق تن او است و به مالکیت انحصاری وی بر بدنش ارتباط پیدا می&zwnj;کند. کار او نه شایسته ستایش است و نه در خور مذمت. تابوشکنی در اینگونه موضوعات فاقد ویژگی ارزشی است. کسانی که سعی می&zwnj;کنند این اقدام وی را عملی قهرمانانه جلوه بدهند، ناخواسته نوعی تک&zwnj;صدایی فرهنگی وارونه را ترویج می&zwnj;کنند که این بار برهنگی معیار پیشرفت و ترقی می&zwnj;شود. درست برعکس مخالفان که این کار را عملی در خور محکومیت و تنزل می&zwnj;دانند، در حالی که پوشیدگی و برهنگی هیچکدام به خودی خود ارزش نیستند، بلکه دو انتخاب پیش روی انسان مدرن هستند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&nbsp;پرداختن به این مسئله از منظر اخلاقی قضاوت را بسیار دشوار و پیچیده می&zwnj;کند. ما یک نظام اخلاقی نداریم، بلکه با سبک&zwnj;های اخلاقی متفاوت که هریک ارزش&zwnj;ها و الگو&zwnj;های متمایزی دارند مواجه هستیم. این ویژگی دنیای جدید است که دیگر ابر الگو&zwnj;های همسان&zwnj;ساز وجود ندارند که یک رفتار واحد اجتماعی و کنش اخلاقی مشابه را برای همگان تجویز کنند. کثرت&zwnj;گرایی نظام&zwnj;های اخلاقی جزو تفکیک&zwnj;ناپذیر از پلورالیسم فرهنگی است. مراعات چندگونگی فرهنگی در یک جامعه آزاد ضروری است. بنابراین از همه کسانی که خواهان دموکراسی و نفی قیم&zwnj;مآبی فرهنگی هستند، انتظار می&zwnj;رود که الزامات پلورالیسم فرهنگی و تکثر در نظام&zwnj;های ارزشی را رعایت کنند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>جوسازی&zwnj;های اجتماعی</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">سبک&zwnj;های زندگی متنوع از تفاوت در تعریف نظام&zwnj;های اخلاقی برمی&zwnj;خیزند. از این&zwnj;رو در یک جامعه آزاد هویت&zwnj;های فرهنگی متفاوت باید به اصول و ارزش&zwnj;های یکدیگر احترام بگذارند و به همزیستی مسالمت&zwnj;آمیز روی بیاورند. در این چهارچوب هر نظام اخلاقی می&zwnj;تواند خوب و بد خود را داشته باشد، اما این معیار&zwnj;ها فقط برای قائلان به آن نظام اعتبار دارد و نمی&zwnj;توان بر اساس آنها به قضاوت دیگر هویت&zwnj;های اخلاقی پرداخت. نگارنده به عنوان یک فرد مذهبی با برهنگی مخالفم و در کل پوشیدگی را می&zwnj;پسندم، اما این مسئله دلیل نمی&zwnj;شود که به پرخاشگری و توهین به کسانی بپردازم که به هر دلیل تمایل به نمایش تن برهنه خود دارند. مخالفان و منتقدان گلشیفته فراهانی حق دارند مخالف کار وی باشند و این نوع عکس انداختن را نکوهش کنند و در نفی این کار در جامعه به صورت کلی تبلیغ کنند، اما حق ندارند گریبان وی را بگیرند و با ایجاد کشمکش، حرکت&zwnj;های تند و فشارآلود علیه وی راه بیاندازند. این کار، فعلی غیر اخلاقی است. جوسازی اجتماعی از سنخ اجبار است و نفی&zwnj;کننده یکی از مهم&zwnj;ترین قواعد اخلاقی است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><img align="left" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/anahitavosoughi.jpg" />در ایران فردا که قرار است جامعه&zwnj;ای آزاد باشد از اینگونه اتفاق&zwnj;ها خواهد افتاد و بخشی از جامعه به سمت پوشیدن لباس باز و عرف&zwnj;های متداول در فرهنگ غربی خواهند رفت. نمی&zwnj;شود جلوی آنها را مشابه جمهوری اسلامی با اجبار و هیاهو گرفت. در اینجا شایسته است تا گرایش&zwnj;های فرهنگی مختلف سعه&zwnj;صدر و شکیبایی خودشان را بالا ببرند و وجود دیگری را به رسمیت بشناسند. همانطور که فردی مجاز است لباس باز بپوشد دیگری هم مجاز است چادر و حتی پوشیه بپوشد. نیروهای هدایت&zwnj;کننده هویت&zwnj;های فرهنگی متفاوت شایسته است ظرفیت درک و تعامل بدنه&zwnj; خود را ارتقاء بدهند نه اینکه تحت تاثیر فضای پوپولیستی و عوام&zwnj;زده قرار بگیرند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">دولت و فعالان اجتماعی بر مبنای منطق جامعه باز مجاز نیستند که عرصه را بر آنها تنگ کنند و باعث خودسانسوری افراد به دلیل هراس از ریختن آبرو شوند. در یک جامعه باز برایند تعامل و رقابت هویت&zwnj;های فرهنگی متفاوت سیمای متکثر فرهنگی جامعه را مشخص می&zwnj;سازد و درهم&zwnj;تنیدگی آنها مرز&zwnj;های کلان اعمال مجاز و دایره تحمل افعال مربوط به حوزه جنسی را تعیین می&zwnj;کند. هر کشور و جامعه&zwnj;ای قوانین و آئینی برای سبک پوشش دارد. منتها این قوانین موقعی اعتبار دارند که با مشارکت و دخالت طیف&zwnj;های گوناگون شکل گرفته باشند. همچنین این قواعد اصولی تغییرناپذیر نیستند و در گذر زمان و موقعیت&zwnj;های گوناگون تحول می&zwnj;یابند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">اگر از مکاتب اخلاقی و نظام&zwnj;های ارزشی فاصله بگیریم و بخواهیم از نظر فلسفی به کنه مسئله بپردازیم که نسبت اخلاقی برهنگی چیست، آنگاه وارد بحث پیچیده&zwnj;ای می&zwnj;شویم که نمی&zwnj;توان جواب صریحی به آن داد. فقط می&zwnj;توان گفت نفس برهنگی معادل فعل غیر اخلاقی نیست، بلکه چگونگی عریانی و از همه مهم&zwnj;تر سیاق و زمینه وقوع، نسبت اخلاقی را تعیین می&zwnj;کند. به عنوان مثال در برخی از ادیان از تصاویر عریان در مناظر معنوی استفاده شده و به نوعی برهنگی نماد رهایی و پاکی توصیف شده است. در بسیاری از کلیساهای شاخص جهان تصاویر برهنه وجود دارد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">دیگر زمینه&zwnj;ای که برهنگی مورد توجه است، هنر است. در نقاشی و پیکرتراشی، برهنگی و نمایش اندام ارزشمند و مطلوب تلقی می&zwnj;شود. همچنین در جوامعی که هنوز به صورت بدوی و مشابه دوران اولیه حیات بشر زندگی می&zwnj;کنند، افراد لخت هستند و این امر عادی محسوب می&zwnj;شود. البته پورنوگرافی و تبلیغات با استفاده از جاذبه&zwnj;های جنسی و بدنی زنان سویه منفی عریانی را نمایش می&zwnj;دهد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>تبعیض بین برهنه شدن مرد و زن</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">دیگر تعارضی که نوعی استاندارد دوگانه را نشان می&zwnj;دهد تبعیض بین برهنه شدن مرد و زن است. حساسیت نسبت به برهنگی زنان بسیار بیشتر از مردان بخصوص در جوامع شرقی است. این امر که محصول فرهنگ مردسالاری است بر پیچیدگی داوری پپرامون عریانی زنان می&zwnj;افزاید. بنابراین نمی&zwnj;توان به صورت مطلق در خصوص برهنگی تن داوری کرد، بلکه باید مسئله را به صورت نسبی دید. این نسبیت هم متاثر از تنوع در سبک&zwnj;های زندگی و نظام&zwnj;های ارزشی است و هم به تفاوت در نقش&zwnj;ها و موقعیت&zwnj;ها ارتباط دارد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><img align="left" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/open.jpg" />موضوع گینگریج اما مرتبط با بعد موقعیت است. در یک جامعه آزاد همه اقشار و بخش&zwnj;های جامعه به لحاظ حدود مجاز اعمال فردی و اجتماعی در یک سطح نیستند. سیاستمداران، رهبران جنبش&zwnj;های اجتماعی و در کل همه کسانی که در زندگی سیاسی و اجتماعی جامعه موثر هستند باید قواعد سخت&zwnj;گیرانه&zwnj;تر اخلاقی را رعایت کنند. این الزام مبنای دینی و ایدئولوژیک ندارد و به صورت پیشینی نیز تعیین نشده است، بلکه انتخاب خود مردم جوامع مختلف است که با حساسیت ورزیدن از ارزش&zwnj;های اخلاقی مورد نظرشان در میدان سیاست و عرصه عمومی دفاع می&zwnj;کنند. نمونه&zwnj;های زیادی را در آمریکا و اروپا می&zwnj;توان نشان داد که چگونه سیاستمداران و چهره&zwnj;های معروف قربانی رسوایی&zwnj;های اخلاقی شده&zwnj;اند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">یک شهروند ساده آمریکایی می&zwnj;تواند روابط آزاد داشته باشد و این نوع رابطه را به هرکس پیشنهاد بدهد، اما از یک سیاستمدار چنین سبک زندگی&zwnj;ای پذیرفتنی نیست و با ارزش&zwnj;های خانوادگی تعارض پیدا می&zwnj;کند. البته قضیه گینگریج با توجه به ادعای همسر سابقش فقط به تقاضا برای رابطه آزاد و عدم مخالفت همسرش با ارتباط با دیگر شرکای جنسی محدود نمی&zwnj;شود. همسرش مدعی خیانت نیز هست. خیانت متفاوت از رابطه موازی است. خیانت به معنی تقلب و دروغ گفتن و سوء استفاده از اعتماد یک شریک است و در هر حالتی فعلی غیر اخلاقی است، چون همگرایی بین عمل و حرف فرد وجود ندارد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">علی&zwnj;رغم اینکه مردم آمریکا به این مسائل حساس هستند و اروپا با درجاتی کمتر و بخشی از جامعه ایران و بخصوص نخبگان نیز نسبت به این حساسیت دچار کرختگی شده&zwnj;اند، علت این امر را در وهله نخست باید در شکست گفتمان حکومت و بهره&zwnj;برداری سیاسی از اخلاق جست&zwnj;وجو کرد. وقتی یکی از ابزار&zwnj;های اصلی حکومت استفاده از مسائل خصوصی و اخلاقی برای خراب کردن چهره مخالفان می&zwnj;شود و با انواع و اقسام روش&zwnj;های شکنجه افراد را وادار به بیان فساد اخلاقی می&zwnj;کند یا مسائل مربوط به زندگی خصوصی آنها را برملا می&zwnj;سازد، طبیعی است در این شرایط جامعه نسبت به مسئله اخلاق بی&zwnj;اهمیت می&zwnj;شود و هنجارگرایی اخلاقی رنگ می&zwnj;بازد. یا جهت&zwnj;گیری برخلاف هنجار&zwnj;های رسمی اخلاق جنسی را ارزش قلمداد می&zwnj;کند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>ضرورت توجه به پسامد&zwnj; واکنش&zwnj;ها </b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">سلامت جامعه و حفظ نهاد&zwnj;های اجتماعی و بخصوص خانواده اما محتاج آن است تا کسانی که در جایگاه&zwnj;های مهم سیاسی و اجتماعی قرار می&zwnj;گیرند، نظام اخلاقی سخت&zwnj;گیرانه&zwnj;ای را رعایت کنند. چنین الزامی برای شهروندان عادی وجود ندارد. در آنجا قاعده تکثر فرهنگی و نظام اخلاقی و رعایت حداقل&zwnj;ها است، اما در حوزه سیاست سبک&zwnj;های زندگی و نظام&zwnj;های اخلاقی محدودتر می&zwnj;شوند. تکیه&zwnj;گاه این قاعده روی انتخاب مردم است. بعنی نیاز به قانونی الزام&zwnj;آور ندارد، بلکه دست رد زدن بر سینه سیاستمدارانی که از محدوده&zwnj;های اخلاقی و جنسی مجاز عبور می&zwnj;کنند، باید به خود مردم سپرد، نه اینکه آنها را با منع قانونی از مشارکت در سیاست محروم ساخت. در آمریکا قانونی برای استعفای مقاماتی که بی&zwnj;بندوباری اخلاقی دارند نیست، اما فشار افکار عمومی آنها را وادار به کناره&zwnj;گیری می&zwnj;کند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">درست بر عکس جریان گلشیفته فراهانی که شایسته جنجال و گریبان گرفتن نبود، در مواجهه با سیاستمداران و کنشگران برجسته اجتماعی که از عرف اخلاق زناشویی فاصله می&zwnj;گیرند باید برخوردی محکم داشت. در برخی موارد جامعه چنین واکنشی نداشته است. این عدم تعادل، وجهی از بحران اخلاقی و سرگشتگی ما را در تبیین سیمای اخلاقی مناسب جامعه، نمایان می&zwnj;سازد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <p><span dir="RTL">مخالفان عکس گلشیفته فراهانی همچنین باید توجه کنند وقتی پرداختن به این موضوع عرصه سیاسی کشور را به تلاطم وامی&zwnj;دارد و این اقدام به معنای ضربه زدن به جنبش سبز یا دین به شمار می&zwnj;آید، آنگاه چنین اقداماتی خارج از چارچوب معمول و ذاتی خود ارزشی نمادین برای کنش&zwnj;های سیاسی پیدا می&zwnj;کنند. آسیب&zwnj;های این اقدامات هنگامی بیشتر خواهد بود که از یک انتخاب فردی به عمل سیاسی اعتراضی تبدل یابند. بنابراین ضرورت دارد پسامد&zwnj;های واکنش&zwnj;ها را در نظر گرفت و شتابزده عمل نکرد. جنبش سبز اگر داعیه دموکراسی&zwnj;خواهی دارد، باید فردیت افراد را به رسمیت بشناسد و با طرح مفهوم مبهم مصلحت، آزادی&zwnj;های فردی و بیان و بروز را محدود نکند. در فضای جامعه آزاد هویت&zwnj;های فرهنگی متفاوت به شرط پذیرش یکدیگر و خودداری از برخورد&zwnj;های حذفی و یکسان&zwnj;ساز در مجموع شرایط بهتری برای رشد دارند.</span></p> <p>&nbsp;</p> <div dir="RTL"><strong>&nbsp;تصاویر</strong>:</div> <div dir="RTL"><br /> ۱ - نقاشی اثر نیکزاد نجومی. <br /> ۲ - نقاشی اثر نیکزاد نجومی. <br /> ۳ - نقاشی اثر آناهیتا وثوقی.&nbsp;</div>

علی افشاری - دو اتفاق "نمایش عکس نیمه‌برهنه گلشیفته فراهانی در مجله مادام فیگارو" و "سخنان همسر نیوت گینگریج درباره درخواست رابطه آزاد"، در هفته گذشته جنجال آفرین شد.

مخالفان عکس گلشیفته فراهانی همچنین باید توجه کنند وقتی پرداختن به این موضوع عرصه سیاسی کشور را به تلاطم وامی‌دارد و این اقدام به معنای ضربه زدن به جنبش سبز یا دین به شمار می‌آید، آنگاه چنین اقداماتی خارج از چارچوب معمول و ذاتی خود ارزشی نمادین برای کنش‌های سیاسی پیدا می‌کنند. آسیب‌های این اقدامات هنگامی بیشتر خواهد بود که از یک انتخاب فردی به عمل سیاسی اعتراضی تبدل یابند. بنابراین ضرورت دارد پسامد‌های واکنش‌ها را در نظر گرفت و شتابزده عمل نکرد. جنبش سبز اگر داعیه دموکراسی‌خواهی دارد، باید فردیت افراد را به رسمیت بشناسد و با طرح مفهوم مبهم مصلحت، آزادی‌های فردی و بیان و بروز را محدود نکند. در فضای جامعه آزاد هویت‌های فرهنگی متفاوت به شرط پذیرش یکدیگر و خودداری از برخورد‌های حذفی و یکسان‌ساز در مجموع شرایط بهتری برای رشد دارند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • یک خاتون

    گلشیفته هنرپیشه است به هالیوود رفته و داره کار می کنه و به اقتضای کارش برهنه شده و داره کسب درآمد می کنه مثل خیلی از هنرپیشه های هالیوودی که لخت می شوند. این همه جنجال دیگر برای چیست نمی فهمم . چه شیرزنی ؟ چه اسطوره ای؟ چه هندونه زیربغل دادنی؟ همینه که ما ملت ایرن همیشه عقب مونده ایم و فقط ژست تاریخمان را می دهیم و هنر فقط نزد ماست و بس.

  • کاربر مهمان

    مشکل این است که ما مردمان را در جایگاه خودشان نمیبینیم. فکر میکنیم یک ادم مشهور باید فیلسوف و معلم اخلاق و مبارز راه ازادی و.... باشد. گلشیفته به عنوان یک بازیگر کاری را انجام داده که عرف حرفه ای این کار است یا حداقل کاری عجیب و خارق العاده تلقی نمیشود. خنده دار تر از دو سو انان هستند که فکر میکنند گلشیفته با در اوردن لباسش به قهرمان ازادی و مبارز برجسته بدل شده است. برخی مانند ساقی قهرمان که چنان ذوق شده اند که من نمیدانم اگر اینقدر در اوردن لباس به توسعه ازادی و رسیدن به مواهب ان نقش دارد چرا زودتر از اینها ملت ایران راه دشوار ازادی و برابری و ... را نپیموده است. از سوی دیگر انها که اعضای بدن گلشیفته را جز مایملک مشاع خودشان فرض کرده اند و سیل انتقادها را روان داشته اند. هر کسی در مالکیت بربدنش دارای مالکیت کامل است و ناموس پرستی ملی دورانش به سر شده است.

  • ن.م

    خیلی عالی بود. مرسی.

  • کاربر مهمان

    آقای افشاری، شما نظرات و رویاهای خود را در باره جامعه آینده ایران بیان کردید که در جای خود محترم است. اما در باره خانم فراهانی من که تنها ناظر ماجرا بوده‌ام، از هیچ نویسنده و نظر دهنده‌ای ندیدم که بجای قضاوت، از خود ایشان سئوالی کرده باشد. از «فردیت هنری»، «ارتباط گذشته و حال»، «تابوشکنی»،«تاثیر بر جایزه اصفر فرهادی»، «خود در او بینی»، « مطلق کردن برهنگی در جسمیت»، «تاثیر بر انتخابات» گرفته تا «فاحشه‌گی»، «غرب‌گرایی» و غیره گویان؛ همگی - از ظن خود - یار این خانم شدیم.در ثانی نماد سازی‌های مزبور، همگی این انسان را در جایگاه‌های متفاوت نمادین کردند. درست مثل اینکه زن را در نماد مادر و مرد را در پدر ارزیابی کنیم چون این‌ها مادر و یدر فرزندانی هم هستند. و یا هر دو را در جنسیت‌شان ببینیم. نکته دیگری که بسیاری از جمله شما بکار میبرند، اصطلاح «بی بند و باری» است. دو واژه «بند» و «بار» را در مقابل «بی بند» و «بی بار» قرار دهید تا اغتشاش نظام ارزشی - اخلاقی حاکم بر زبان به مثابه تفکر و اندیشه بسیاری از ما «برهنه» شود. هرگاه با تفسیر و تاویلِ «بار بمعنی فهم است» و « بند بمعنای فروتنی است»، این بند و باربری بر انسان را توجیه کنیم، مرز بین انسان آزاد و برده و یا حیوان بارکش و وسایل نقلیه را مغشوش‌تر می‌کنیم.

  • بهمن

    آقای افشاری تکلیف خودش را معلوم کرده و اخلاقیات بورژوایی را ملاک خود قرار داده. قرار نیست همه با همین ملاک زندگی کنند. از نظر خیلی ها کار گلشیفته غیراخلاقی است. و برای اینکه کاری غیراخلاقی باشد کافی است کسانی بر سر غیراخلاقی بودنش توافق داشته باشند.

  • انوشه م.

    "نقاشی اثر مهرزاد نجومی" نیست، بلکه ... از نیکزاد نجومی است.

  • خشايار

    به نظر مي رسد كه اساس بحث كج بنا شده: معيار هاي اخلاقي جامعه ي آمريكا براي قضاوت در مورد يك فرد ايراني در فضاي ايراني ها مورد استفاده قرار گرفته! گمان نمي كنم اين راه حل خيلي دقيقي باشد. گلشيفته اگر آمريكايي بود و در آمريكا اين كار را انجام مي داد تحليل شما صحيح بود. البته من به هيچ شكل منتقد اقدام گلشيفته نيستم، فقط اين نحو استدلال را نمي پسندم. سپاس

  • کاربر مهمان

    الان یکماه بیشتر به انتخابت نمانده و گلشیفته خانوم این هیاهورا درست کردند. بعضی مواقع ادم به این خیال و تفکر میرسد که نکنه ایشان از طرف ج.ا. ماموریت داره تا سر مخالفان را گرم کنه تا درد سری برای ج.ا. درست نشه و نمایندگاه سید علی به مجلس فرمایشی راه چیدا کنند. بابا دست از زرش بردارید. اگر ازاین به بعد مطلب جدیدی راجع به گل شیفته ببینم انرا نخواهم خواند.

  • narin

    با اول و آخر مقاله تان موافقم اما راستش وسط مقاله تان هم به در زده اید هم به تخته. اما در رابطه با کسانی که نوع زندگی یک بازیگر خارج از مرزهای ایران را به همه چیز خودشان در داخل ایران ربط می دهند، واقعاً جای تعجب که این افراد چطور تشخیص نمی دهند که زندگی آدمها در داخل کشور هم اگر باشند به سیاست و انتخابات و غیره ربطی ندارد چه برسد به کسی که کشور را برای همیشه ترک کرده. مگر همین ها نبودند که فیلم خصوصی زهره میرابراهیمی را دست به دست می گرداندند؟ آن موقع که دولت قصد سوء استفاده از او راب برای مهار مردم و انتخابات و غیره نداشت، این خود مردم بودند که زندگی را بر زهره تنگ کردند و آواره اش کردند. حالا لابد اگر او هم روزی در چنین نقشی آن هم در اروپا ظاهر شود همه باز همینطور قضاوت خواهند کرد! اما بهتر نیست ساد بگیریم که زندگی هر کس به خودش ربط دارد و نوع زندگی افراد را مخصوصاً هنرمندان را بهانه ای برای ناتوانیهایمان در عرصه های سیاسی و اجتماعی نکنیم؟ گلشیفته یک هنرمند است و اگر قرار باشد متعلق به مردمی باشد این مردم، مردم ایران نیستند برای اینکه آنها قدرش را ندانستند و مدام دنبال نقطه ضعف گرفتن از او هم کارانش بودند که بگویند ببینید زن ایرانی چقدر بدبخت و خودباخته است! اگر مسئله تعلق است، بپذیریم که او متعلق به فرهنگ و مردمی است که به دنبال نابودی اش نیستند. نه مردمی که تمام هم و غمشان اندازه گیری سانت به سانت لخت شدن شاست.

  • کاربر محمد

    با سلام خدمت اديتور زمانه لطفا در راستاي رسالت اصلي تان از سانسور و عدم نمايش كامنتهاي اينجانب دست برداريد. اين حرفها " گلشیفته فراهانی در جایگاه یک هنرمند کاری را انجام داده که در عرف سینمای غرب و جهان امری عادی است. او یک بازیگر سینما است؛ نه ادعای نمایندگی گروه و صنفی را دارد، نه چهره شاخص و صاحب جایگاهی در یک جنبش اجتماعی و سیاسی است. ویژگی‌های شغلی و حرفه‌ای او که دیگر در سینمای جهانی فعالیت می‌کند و از سینمای ایران خارج شده است، ایجاب می‌کند که چنین عکس‌هایی را بگیرد یا در نقش‌هایی ظاهر شود که نیازمند نمایش عریانی بدن است. او دیگر در سینمای ایران فعالیت نمی‌کند تا از چنین رفتاری پرهیز کند. " دقيقا برعكس است . اگر يك هنرمند فرانسوي اين كار را مي كرد مي گفتيم كه براي مشهور شدن اين كار را مي كند اما گلشيفته كه كم آدمي نيست . گلشيفته نماينده نسل جوان سركوب شده و صداي خفه شده ايست كه به قول خودش " تازه مي فهمم آزادي بيان ، آزادي و ...چيه !" (در سال 88گفته بود ) او فقط يك هنرمند نيست . او صداي خفه شده همه انسانهاي دربند مذهب و استبدادو تظاهر است . او آواز "خود بودن " است . او آينده ( شايد 100 سال 200 سال نمي دانم چندصد سال ديگر )ماست.