ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

● دیدگاه

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رو در روی منافع ملی

ایرج مصداقی – هیچ نیرویی در چهار دهه‌ی گذشته به اندازه‌ی سپاه پاسداران منافع ملی را به خطر نیفکنده و شرایط را برای نفس کشیدن مردم در داخل کشور سخت نکرده است.

تا ۵ ماه دیگر مردم ایران با «سنگین‌ترین تحریم‌های تاریخ» روبرو می‌شوند. مقامات نظام اسلامی یکی پس از دیگری به صحنه آمده و از بی‌اثر بودن تحریم‌ها می‌گویند و تأکید می‌کنند از ماه‌ها پیش فکر همه ‌چیز را کرده‌اند و جای نگرانی نیست.

۸ مورد از خواسته‌های ۱۲گانه‌ی وزیر‌امور خارجه آمریکا مستقیماً به حوزه‌ی مأموریتی سپاه پاسداران و سپاه قدس مربوط است و هیچ ربطی به حاکمیت ملی ندارد. بند مربوط به موشک‌های بالستیک نیز قطعنامه‌ی شورای امنیت سازمان ملل متحد است که علاوه بر کشورهای اروپایی، متحدان نظام اسلامی و از جمله چین و روسیه هم روی آن اتفاق نظر دارند.

بسیاری از خود می‌پرسند چرا به این نقطه رسیده‌ایم؟ چرا بایستی چنین شرایطی را متحمل شویم؟

هیچ نیرویی در ۴ دهه‌ی گذشته به اندازه‌ی سپاه پاسداران منافع ملی را به خطر نیفکنده و شرایط را برای نفس کشیدن مردم در داخل کشور سخت نکرده است.

یک نگاه، در طول سال‌های گذشته سپاه پاسداران را حافظ امنیت و صلح و ثبات ایران معرفی کرده‌ است و با خیره‌سری گاه سرداران سپاه را با سرداران بزرگ تاریخ ایران و حتی اسطوره‌‌هایی همچون «آرش» مقایسه می‌کند. اما آیا واقعیت این است و سپاه منافع ملی را در نظر دارد؟

جنگ در سال ۱۳۶۱، بعد از آزادسازی خرمشهر می‌توانست پایان یابد، اما با اصرار فرماندهان سپاه پاسداران و پشتیبانی رهبران نظام و برخلاف منافع ملی ادامه یافت. جنگی که می‌توانستیم در آن پیروز باشیم و غرامت بگیریم با شکست و خوردن جام زهر از سوی بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبر انقلاب اسلامی پایان یافت.

اما سپاه در جنگ با عراق منافع ملی را در نظر نداشت. از برکت جنگ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توانست نیروهایش را از چند هزار نیروی آموزش داده نشده به مهم‌ترین نیروی امنیتی، نظامی و سیاسی در جمهوری اسلامی گسترش داده و به صدور تروریسم و بنیادگرایی در سطح منطقه و تا اقصی‌نقاط جهان بپردازد. این توسعه بدون ادامه‌ جنگ با عراق امکان‌پذیر نبود.

جمعی از فرماندهان سپاه پاسداران
جمعی از فرماندهان سپاه پاسداران

دکترین سپاه

دریادار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران در تعریف سپاه می‌گوید:‌

«سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هیچ کلمه‌ای را در ادامه خود ندارد، حتی ایران و این تدبیر خاص حضرت امام (ره) بود که از اول هم فقط «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» باشد زیرا انقلاب اسلامی محدود به یک جغرافیا نیست و الان می‌بینید دل‌های زیادی در دنیا همان روال انقلاب اسلامی را دنبال می‌کنند و سپاه هم در همه جا پاسدار انقلاب اسلامی است.»

در تعریف فدوی، سپاه پاسداران برای حفاظت از منافع ملی و مرزهای جمهوری اسلامی تأسیس نشده است و مأموریت آن نیز متفاوت است. از همین منظر است که سپاه پاسداران برخلاف منافع ملی ایران در سوریه و یمن که هم‌مرز ایران نیستند و لاجرم نمی‌توانند تهدیدی برای کشور باشند دخالت می‌کند و دشمنی اعراب با مردم ایران را به جان می‌خرد. فرماندهان سپاه و آیت‌الله خامنه‌ای حضور در سوریه را به دعوت این کشور و دفاع از «حرم» ربط می‌دهند، در حالی که در یمن نه «دعوت» دولت این کشور در میان است و نه «حرم»ی است که نیاز به دفاع از آن باشد.

پیشتر نیروهای سپاه پاسداران و سپاه قدس در بوسنی و هرزگوین در قلب اروپا حضور داشتند و سرمایه‌های ملی صرف دخالت در جنگی می‌شد که ربطی به ایران نداشت و تنها در چارچوب «پاسداری از انقلاب اسلامی» و صدور بحران معنا پیدا می‌کرد.

در تلاش برای صدور انقلاب اسلامی است که سپاه پاسداران می‌کوشد به سنگال و کنیا سلاح فرستاده و در ناآرامی‌های آفریقا مشارکت کند یا با تجهیز مالی و تسلیحاتی حزب‌الله و حماس و جهاد اسلامی مرزهای اسرائیل را نا‌امن کند. هیچ یک از این اعمال در چارچوب منافع ملی نمی‌گنجد.

بایستی توجه داشت در طول جنگ ایران و عراق، این اسرائیل بود که به ایران سلاح و لوازم یدکی می‌فروخت و صادق طباطبایی نماینده نظام اسلامی و برادر زن احمد خمینی به اسرائیل سفر می‌کرد. اسرائیل در تاریخ ۷ ژوئن ۱۹۸۱ در بحبوحه‌ی جنگ ایران و عراق در عملیات اُپرا تأسیسات اتمی عراق را توسط ۸ فروند جنگنده‌ی اف – ۱۶ به کلی نابود کرد. حمله‌ی دو جنگنده‌ی‌ اف – ۴ نیروی هوایی ایران به این تأسیاست در سپتامبر ۱۹۸۰ در عملیاتی با نام «شمشیر سوزان» با شکست مواجه شده بود. گفته می‌شود اسرائیل در این عملیات از نقشه، عکس‌ها و اطلاعاتی بهره برد که توسط ایران به آنها داده شده بود. [1]

به‌گفته آری بن اناشه، مقامات اسرائیلی و فرستاده آیت‌الله خمینی یک ماه قبل از این عملیات، جهت تبادل نظر و اطلاعات محرمانه در پاریس با یکدیگر دیدار کردند. در این ملاقات موافقت شد که در صورت بروز مشکل فنی در حین اجرای این عملیات، بمب افکن‌های اسرائیلی بطور مخفیانه در پایگاهی در تبریز فرود اضطراری آیند. [2]

دشمنی با اسرائیل و تلاش برای نابودی آن به هیچ‌وجه با منافع ملی ایران سازگار نیست. اسرائیل هم مرز ایران نیست و برخلاف کشورهای عربی و روسیه و آذربایجان و ترکمنستان و قزاقستان نه تنها هیچ مشکل و یا ادعای ارضی نسبت به ایران ندارد بلکه اسرائیلی‌ها به لحاظ تاریخی خود را وامدار ایران دانسته و روز کوروش را جشن می‌گیرند در حالی که در زادگاه کوروش، جوانان به خاطر دلبستگی به او و یا بزرگداشت‌ وی توسط سپاه پاسداران و دیگر نهاهای امنیتی دستگیر و مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار می‌گیرند.

یکی از بزرگترین خیابان‌های تهران پیش از انقلاب «کوروش کبیر» نام داشت. به برکت نظام اسلامی تبدیل به «دکتر علی شریعتی» شد در حالی که در اکثر شهرهای اسرائیل خیابانی به نام کوروش است.

نگاهی که دریادار فدوی مطرح می‌کند دیدگاه شخصی او نیست بلکه «دکترین سپاه» است و بر این اساس طی چهار دهه گذشته منابع ملی به تاراج رفته و صرف بحران آفرینی در منطقه شده است.

انتظار نظام از سپاه

سردار احمد غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا و فرمانده جبهه جنوب در دوران جنگ که در ۱۵ ساله گذشته در دانشکده فرماندهی سپاه به تدریس مشغول است به صورت روشن‌تری در مورد سپاه پاسداران و مأموریت‌های آن توضیح می‌دهد:‌

«انتظاری که از سپاه و ایضا بسیج که وابسته به سپاه است، می‌رود قابل قیاس با انتظاری که از ارتش می‌رود نیست. وظیفه ارتش دفاع از مرزها و حوزه آن در محدوده جغرافیایی ایران است اما سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بدون پسوند «ایران» است؛ یعنی دفاع از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن بدون مرز. این کار و مسئولیت ما را بیشتر می‌کند. سپاه در هر حوزه‌ای که احساس خطر برای انقلاب بکند وظیفه ورود دارد. در هر نقطه‌ای جغرافیایی و در هر موضوع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی دست ما باز است.»

حداقل ۱۵ سال است که سردار غلامپور به شاگردانش در دانشکده فرماندهی سپاه تدریس می‌کند که وظایف‌ آن‌ها هیچ ربطی به ایران و منافع آن ندارد. از این واضح‌تر نمی‌شود گفت که سپاه پاسداران تنها با سرمایه‌ی مردم ایران و با استفاده از منابع ملی سعی در ایجاد بحران و صدور تروریسم و بنیادگرایی به منطقه را دارد.

از این روشن‌تر نمی‌توان دخالت سپاه پاسداران در تمامی حوزه‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را تئوریزه کرد.

سردار غلامپور در گفتگوی خود تأکید می‌کند:‌

«امروز خوشبختانه با استراتژی درستی که رهبر معظم انقلاب اتخاذ کرده‌اند مرزهای مقدم به یمن، لبنان، سوریه، افغانستان، پاکستان منتقل شده است و ما هزاران کیلومتر دشمن را پس زده‌ایم. امنیتی که امروز در آن به سر می‌بریم حاصل همان استراتژی و نگاه درست است. بنابراین در راهبرد خود با توجه به شناختی که از دشمن داریم باید عمل کنیم.»

سپاه پاسداران برای حفاظت از مرز‌های ایران تشکل نشده و اساساً آن‌ها را به رسمیت نمی‌شناسد. برخلاف ادعای غلامپور، «امنیت» ایران به شدت در خطر است و این ناشی از سیاست‌های سپاه پاسداران است.

هیچ نیرویی در ۴ دهه‌ی گذشته به اندازه‌ی سپاه پاسداران منافع ملی را به خطر نیفکنده و شرایط را برای نفس کشیدن مردم در داخل کشور سخت نکرده است.

سردار غلامپور به دست باز سپاه در همه‌ی «حوزه‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی» اشاره می‌کند. به این عرصه باز، حوزه‌ی اقتصاد را نیز بایستی افزود. حضور سپاه در حوزه‌ی اقتصادی و منافع کلان آن، محیط زیست و حیات ایران را با خطر جدی مواجه کرده است. نقش سپاه پاسداران در از بین رفتن منابع آبی کشور، رودخانه‌ها، تالاب‌ها، دریاچه‌ها و سفره‌های آب‌زیرزمینی بدون گفتگو است.

دخالت روزافزون سپاه پاسداران در تمامی عرصه‌های اقتصادی عامل مهمی در فقر روز افزون مردم و زمینه‌‌ساز اصلی تحریم‌های بین‌المللی است. مهدی کروبی فاش کرده است که سپاه پاسداران دارای اسکله‌های غیرقانونی است و در قاچاق کالا دست بالا را دارد. محمود احمدی‌نژاد از فرماندهان سپاه به عنوان «برادران قاچاقچی» یاد می‌‌کند.

اطلاعات سپاه پاسداران نقش اصلی در دستگیری دو تابعیتی‌ها، فعالان محیط زیست، فعالان اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دارد. سپاه پاسداران نقش اصلی در «کودتای انتخاباتی»، حتی رد صلاحیت کاندیداهای انتخاباتی، برگزاری انتخابات مهندسی شده پادگانی و حمله به چهره‌های سیاسی رقیب و ضرب و شتم آنان دارد. این نیرو در ترور‌های داخل کشور و نمونه‌ی بارز آن ترور حجاریان در مرکز تهران دست داشته است.

مأموریت: «ایجاد شرایط ظهور»

علی سعیدی نماینده سابق خامنه‌ای در سپاه پاسداران به صراحت می‌گوید که پاسداران دنبال ایجاد شرایط «ظهور»‌ هستند و نه دفاع از تمامیت ارضی و یا حاکمیت ملی:

«معتقدیم که این انقلاب زمینه‌ساز حکومت جهانی امام عصر (عج) می‌باشد چرا که در روایات متعددی آمده است که قبل از ظهور، حکومتی سر کار خواهد آمد که بستر ساز قیام امام زمان (عج) خواهد بود. بین علائم ظهور و شرایط ظهور فرق است و ممکن است همه علائم ظهور رخ دهد، اما شرایط ظهور فراهم نشود.»

او آمادگی منطقه‌ای را نیز یکی دیگر از شرایط ظهور می‌داند:

«آمادگی منطقه‌ای بدون تغییر خاورمیانه امکان پذیر نیست و در روایات آمده است که کشورهایی همچون عراق، لبنان، سوریه، مصر نقش مهمی در ظهور دارند.... امروز شرایط دنیا و خاورمیانه در حال تغییر است ولی آنچه مهم است این است که امروزایران نیازمند ثبات و آرامش است چرا که ایران در حمایت و پشتیبانی انقلاب‌های کشور‌های منطقه پتانسیل و نقش اساسی دارد و در واقع آن‌ها را رهبری می‌کند.»

سعیدی در همین راستا می‌گوید:

«تا زمانی که در این منطقه تحولی ایجاد نشده و افرادی همچون قذافی و شاه عربستان بر مردم مسلمان حکومت می‌کنند نمی‌توان انتظار ظهور را داشت.»

نماینده سابق خامنه‌ای در سپاه پاسداران مأموریت این نیرو راجبران «اشتباهاتی» در اسلام می‌داند. او با اشاره به اینکه «در دنیای ۶,۵ میلیاردی تنها ۱,۵ میلیارد مسلمان هستند که از این تعداد نیز تنها ۳۰۰ میلیون نفر شیعه‌اند»، می‌گوید: «این میزان شیعه به دلیل اشتباهاتی است که خواص در زمان امام علی (ع) انجام دادند.»

نظام اسلامی به دنبال شیعه کردن اجباری مسلمانان هستند تا «اشتباهاتی» را که «خواص در زمان امام علی (ع) انجام دادند» جبران کنند.

رسانه‌های سپاه پاسداران و نمایندگان آیت‌الله خامنه‌ای، مکه را محل ظهور «امام زمان» معرفی می‌کنند. آن‌ها اصرار می‌کنند:

«حکومت منطقه حجاز، کشور عربستان و حاکمان مکه و مدینه، قبل از ظهور و قیام امام مهدی علیه السلام، حکومتی مخالف اهل بیت و دشمن شیعه، می‌باشد. اما با ظهور و قیام علنی امام مهدی، حکومت بنی فلان، برای همیشه نابود خواهد شد.»

نیرویی ورای همه قوانین

سعیدی، نماینده سابق ولی‌فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیان اینکه حلقه «رهاسازی» منطقه خاورمیانه باید تکمیل شود، می‌گوید:

«در سوریه و عراق باید بسیج مردمی شکل بگیرد.»

«بسیج مردمی» یعنی حشد‌الشعبی. تشکیل بازوی نظامی سپاه پاسداران در عراق ربطی به منافع ملی ایران ندارد، بلکه کشور را در لبه‌ی پرتگاه قرار می‌دهد. خلع سلاح حشد‌الشعبی و احترام به حاکمیت عراق یکی از خواسته‌های دولت آمریکاست.

سردار پاسدار غلامپور با صراحت می‌گوید که سپاه پاسداران نه قوانین داخلی و نه قوانین بین‌المللی را به رسمیت نمی‌شناسد:‌

«اگر این دستاورد انقلاب اسلامی در سوریه و لبنان نیز باشد سپاه حق ورود دارد. حوزه کاری سپاه حوزه‌ای است که نه مرز و جغرافیا دارد و نه محدوده تخصصی. در همه حوزه‌ها وظیفه خود می‌دانیم که از انقلاب دفاع کنیم. لازم هم نداریم که کسی به ما قانون بگوید و اگر اتفاقی بیفتد از طریق سلسله‌مراتب و فرماندهی کل قوا، سپاه به وظایف خود عمل می‌کند.»

این نیرو هیچ «محدوده تخصصی» را به رسمیت نمی‌شناسد و دخالت در همه‌ی امور به بدون در نظر گرفتن «مرز» و «جغرافیا» را «حق» خود می‌داند.

سردار غلامپور «جمهوری اسلامی» و «انقلاب اسلامی» را دو مفهوم جدا از هم ارزیابی می‌کند و می‌گوید:‌

«اینکه می‌گویم انقلاب اسلامی به این دلیل است که گاهی اوقات اشتباهی صورت می‌گیرد، حال چه در لفظ چه از قصد که جمهوری اسلامی با انقلاب اسلامی یک مفهوم دانسته می‌شود اما این موضوع غلط است. جمهوری اسلامی کشوری با حوزه جغرافیایی مشخص و تعریف شده در سازمان ملل و دارای روابط مشخص با سایر کشورهاست اما انقلاب اسلامی اینطور نیست و حوزه و مرز و جغرافیا ندارد و روابطش خاص خودش است. اگر به عنوان جمهوری اسلامی در دنیا بخواهیم فعالیت‌هایی را انجام دهیم نمی‌توانیم اما از موضع انقلاب اسلامی قادر به انجام آن هستیم.»

از ابتدای تشکیل نظام اسلامی «ارتش جمهوری اسلامی» قادر به دفاع از «حوزه جغرافیایی مشخص و تعریف شده» و مقابله با دشمنان ایران بود. برای بیرون راندن دشمن از «حوزه‌ی جعرافیایی مشخص و تعریف شده» ایران، نیروهای مردمی می‌توانستند تحت فرماندهی ارتش که از تخصص لازم هم برخوردار بود بسیج شده و به مقابله‌ با دشمن بپردازند و نیاز به تشکیل سپاه پاسداران نبود. هدف از تشکیل سپاه همانگونه که دریادار فدوی می‌گوید متفاوت است و به «جمهوری اسلامی ایران» هم ربطی ندارد.

پس از پایان جنگ ایران و عراق نیز علیرغم تجربه‌ی موفق ادغام سه نیروی «کمیته‌‌های انقلاب اسلامی»، شهربانی کل کشور و ژاندارمری جمهوری اسلامی، و تشکیل «نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران» با ادغام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران مخالفت شد چرا که دفاع از منافع ملی و مردم ایران و مقابله با خطرات احتمالی‌ای که حتی «جمهوری اسلامی ایران» را تهدید می‌کرد در میان نبود.

نظام اسلامی بنا به ماهیت‌اش نمی‌تواند به تعهدات و قوانین بین‌المللی پای‌بند باشد. آن‌ها بهتر از هرکس می‌دانند اقدامات سپاه پاسداران و سپاه قدس تا کجا برخلاف حقوق بین‌المللی است.

تفکیک «جمهوری اسلامی ایران» از «انقلاب اسلامی» را می‌توان در مأموریت‌های دوگانه اما هماهنگ محمدجواد ظریف و سردار قاسم سلیمانی دید. اولی به عنوان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران می‌کوشد در چارچوب‌های بین‌المللی صحبت کرده و اهداف نظام را دنبال کند و دومی به عنوان فرمانده سپاه قدس و وزیر امور خارجه «انقلاب اسلامی» هیچ «حوزه و مرز و جغرافیا»یی را به رسمیت نمی‌شناسد و با اقدامات عملی‌اش صلح و امنیت منطقه را به خطر می‌اندازد.

مردم ایران به دلیل اقدامات سپاه پاسداران در موقعیت خطیری قرار گرفته‌اند. تحریم‌ها هر روز سفره‌ی‌‌ آن‌ها را کوچکتر می‌کند. یک عامل عمده همه‌ی مخاطراتی که ایران و منطقه را تهدید می‌کند سپاه پاسداران است. آدرس غلط نباید داد. مردم ایران هرگاه که فرصت یافته‌اند با شعار «نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران»، «دشمن ما همین‌جاست، دروغ میگن آمریکاست» و «سوریه را رها کن فکر به حال ما کن»، خواسته‌‌‌ی خود را به روشن‌ترین وجه بیان کرده‌اند. برای رفع خطر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بایستی چاره‌ای اندیشید.

پانویس‌ها

[1]   منبع: نشریه Sunday Telegraph چاپ لندن. شماره ۱۴ ژوئن ۱۹۸۱.

[2]   منبع:کتاب October Surprise گری سیک. انتشارات Three Rivers Press. سال ۱۹۹۲ میلادی. ISBN 0-8129-2087-2  ص۲۰۷

از همین نویسنده

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • مژگان

    داش مسعود رهبر شما یک تریاکی فکسنی ادمکشه، ارزش تقدیم هیچ چیزی نداره، ثانیا اون چیزی که میخواد مقداری تریاک ناب سناتوریه. ثالثا ، ایران امروز، خصوصا بعضی از محله های تهران، دیگه چندان فرقی با بیشه گاه گرگان و روباهان ندارد. رابعا، این فقط شما هستیدکه دارید از خجالت اب میشوید، انقدر که حتا جرات نوشتن یک اسم و نام واقعی را هم ندارید.

  • Mani

    اگر ایرانیان شجاعت کافی میداشتند محمد بن عبدالله کشنده همان ۱۴۰۰ قبل برای همیشه و در همان بیابانها عربستان دفن میشد و ایدئولوژی غارت،تجاوز به کودکان و زنان، ایدئولوژی جهل نفرت ،جنایت و مرگ اوکه تاکنون عامل جنایات عظیم و قتل میلیونها انسان در طول تاریخ ۱۴۰۰ ساله خود شده است نمیشد. آخوند وداعش و گروه های مرگبار بیشمار اسلامی دیگر بوجود نمی آمد و قسمت بزرگی از جامعه انسانی که اکنون اسیردر آن ایدئولوژی متعفن و ضد بشری است میتوانست به مسیر تکاملی خود ادامه دهد. اگر ایرانیان به اندازه کافی شجاع و خردمند میبودند هرگز آخوندی در ایران حضور پیدا نمیکرد چه برسد به اینکه حکومت کنند و بجای مدارس مساجد این اماکن تاریکی ومنشاء گسترش جهل و جهالت مانند قارچ در ایران بوجود نمیآمد. ایرانیان تا کنون بهای عظیمی بعلت عدم آگاهی و عدم شجاعت خود پرداخته اند.

  • داش مسعود بچه پایین شهر تهرون

    سلام می دانم که این مطالب را درج نمی کنید ولی برای اینکه به شما نشون بدم عرصه جنگل سبز ایران از شیران خالی نیست می گویم : - قلبم برای رهبرم در حال طپش است و با فرمان ان رهبر عالی مقام حاضرم ان را تقدیم این مرز و میهن بکنم - اگر سپاه نبود ایران بیشه روباهان و گرگان می شد و می شود - نویسنده این مقاله اصلا ایران نیست و نمی داند اکثر مردم ایران عاشق مرام سپاهیان و بسیجیان بودن/ هستند و خواهند بود - بیشتر نگم بهتر است زیرا که از خجالت اب می شوید

  • اسعد

    خطاب به آقای حشمت! آقای هوشنگ به نکات بسیار درستی اشاره داشتند، در جهت تکمیل مطالب ایشان باید این نکته اضافه شود که اگر کشورهای قدرتمند به امثال سپاه امر می‌کنند که خفه شود، دلایل محکمی دارند. شما اگر به مقاله فوق و کامنتهای دوستان دیگر نگاهی بیاندازید می‌بینید که ایرانیها سپاه را یک نیروی ایرانی نمی‌دانند. سپاه سازمانی است انگلی، که از خون مردم ایران می‌مکد برای ارضای قدرت‌طلبی مشتی آخوند دوزاری که تا دیروز خر لنگ هم نداشتند که سوار شوند، اما امروز بر صندلی طلا می‌نشینند. شما اگر چرخی در کشورهای اطراف بزنید و با مردم منطقه شامل فلسطین و سوریه و عراق صحبت کنید (انسانهای زخم‌خورده از جنگ) خواهید دید که چه می‍گویند درباره ایران و سپاه. آنها هیچ دل خوشی از ما ندارند، و با ما ایرانی‌ها همانند یک آمریکایی رفتار می‌کنند. تفاوت ما با آمریکاییها البته در این است که دولت آمریکا حمایت محکمی از شهروندانش دارد، اما سفارت‌های جمهوری اسلامی همانند "لاس و سیب‌زمینی" درقبال تضیع حقوق شهروندان ایرانی منفعل‌اند (بارها و بارها در مقالات و خبرها این مطالب را خوانده‌ا‌یم). برای من ایرانی مهم نیست که چرا آمریکا معتقد است که سپاه به قول شما "بده"، سپاه در طول این 40 سال استقرار نظام ج.ا. هرآنچه که در توان داشته در تضییع حقوق اقلیتها و غارت منابع کشور در مناطق اقلیت‌نشین دریغ نکرده. نمونه‌ها بی‌نهایت فراوانند، اگر بخواهید برایتان در یک کامنت دیگر لیست می‌کنم (احتمالاً دوست ندارید مسئله زیاد باز شود!). این سازمان عریض و طویل، خلاف نظر شما فقط دو چیز را به رسمیت می‌شناسد: "پول و قدرت". ما مردم ایران 40 سال است که با این جانیان درحال دست و پنجه نرم کردن هستیم، حداقل ما بخوبی ذات کثیف فرماندهان‌شان را می‌شناسیم. نکته آخر اینکه، اگر کشورهای استعماری هنوز در فکر استعمار کشورهای کوچکترند، سپاه و نظام ج.ا. اقلیتهای ایرانی را استثمار و استعمار می‌کند.

  • هوشنگ

    خطاب به حشمت شما ادعا دارید که از سپاه یا سیستم دفاع نمی کنید, اما تمامی محتوی و مضمون پیامتان همبستگی و تایید سیاستهای ضد مردمی این سیستم و سپاه است. تنها چیزی که جمهوری جهنمی اسلامی وسپاه روی آن دست گذاشته اند, حیات و ممات مردم ایران است و بس. غیر از مشتی حزب الهی معلوم الحال و سایبر بسیج پرت همهء مردم ایران می دانند که این رژیم بهترین هدیه ای بود که آمریکا در ۴۰ سال اخیر در منطقه داشته است. این فقط شما هستید که از یاد برده اید که چگونه جمهوری جهنمی اسلامی از حمله و اشغال نظامی آمریکا به عراق و افغانستان, هر دو, حمایت سیاسی و لجستیک کرد و شریک آمریکا در این جنایتها بوده. و دوباره این فقط مشتی حزب الهی معلوم الحال و سایبر بسیج پرت هستند که برایشان حقوق بشر و صلح "چرت و پرت" حساب میشه, اما برای مردم ایران هر دوی اینها اهداف و اصولی اساسی هستند. شهوت به مال و منال نیز یکی دیگر از خصوصیات حزب الهی های پستِ معلوم الحال و سایبر بسیج های ناشی است (خصوصا فاطمه کماندو های ساکن استانفورد, کالیفرنیا) تا حدی که مسؤلان ضد اطلاعات میز اسرائیل در سپاه و وزارت اطلاعات جاسوس اسرائیل از آب در می آیند و زندانی و اعدام می شوند. خلاصهء کلام این "پوللللللللل" چنان در تار و پود ذهن علیل امت حزب الله رسوخ پیدا کرده که از یاد می برند که در یک رسانه ای غیر-انتفایی پولی در میان نیست که به کسی برسد. بیشتر نبشته های اینجا نیز در مورد کارگران و مردم ایران است که حزب الهی های بی ناموس چنان ثروت ملت را دزدیده اند که نصف بیشتر جمیت در ایران زیر خط فقر زندگی می کند. پوست موز نیز در راه است.

  • پژمان

    لعنت به رژیمی که شده پوچ و ستمکار لعنت به خبیثی که شده حاکم جبار جناب کریم اگر دقت کنید از روز اول این ضد انقلاب اسلامی ما همواره با دو جناح "اصلاح طلب" و "تمام خواه" در ج.ا. روبرو بوده ایم, این قضیه از بازرگان و بنی صدر شروع شد تا کشید به رفسنجانی, خاتمی, موسوی, کروبی و اکنون روحانی (آقای حسن فریدون). یک دلیل ساده ای اینکه روحانی نخواسته و نمیتواند با مردم روراست صحبت بکند و همیشه مجبور است که کج‌دار و مریز گاهی به نعل بکوبد و گاهی به میخ, این است که روراست صحبت کردن با مردم در این اوضاع و احوال متساوی است با پایان حکومت ملایان و آغاز انقلابی سیاسی, اجتماعی در ایران. می شود چیزی شبیه "من صدای انقلاب شما را شنیدمِ" شاه. که به هر حال انقلاب در راه است و کار حکومت به جایی رسیده که امروزه برای جلوگیری از آتش زدن بنرهای خامنه ای و خمینی توسط مردم مجبورند که برای محافظت بنرها جلوی آنها مامور بکارند تا مانع از بین رفتن شان شود. رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند روزگار و چنین نیز هم نخواهد ماند سحر کرشمه صبحم بشارتی خوش داد که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند

  • کریم

    هموطن گرامی، پژمان عزیز! متأسفم که در کامنتی کوتاه هرگز تمام جوانب را نمی‌توان بیان کرد. من خود به شدت منتقد هر دوجناح سیاسی در ایران هستم، و معتقدم که این دوجناح سیاسی کارکرد و اعتبار و مشروعیت خود را از دست داده‌اند. اما، من در ادامه کامنتم مطالب دیگری بود که از انتشار آن بدلایلی خودداردی کردم. بنظر شما چرا روحانی تاکنون با مردم روراست صحبت نکرده و کج‌دار و مریز گاهی به نعل می‌کوبد و گاهی به میخ؟ به پرده بود جمال جمیل عزوجل بخویش خواست کند جلوه‌یی به صبح ازل

  • حشمت

    من از سپاه یا از این سیستم دفاع نمیکنم اما تعریف صلح ازنگاه آمریکا و دیگر کشورهای قدرتمند اینه که اون کشور خفه شه تا ما با خیال راحت از بازارش استفاده کنیم و همینطور از منابعش به بیانی دیگر همه این حرفها ادا درآوردن و اونها هم فقط سنگ جیب خودشون رو به سینه میزنن اگر سپاه بده به خاطر اینچیزا نیست به خاطر اینه دست رو یک سری منابع مالی گذاشته که کشورهای مثلا جهان اول الان تسلطشون کم شده وگرنه این حرفها و حقوق بشر و صلح و .... یک عده چرت و پرته که برای گول زدن مردم بدبخت استفاده میشه کدوم کشوری مثل آمریکا ارتشش همیشه خدا تو جنگه؟ آخه ویتنام چس مثقال کشور با اون مردم مهربون چجوری امنیت آمریکا رو میتونست تهدید کنه بابا اینا همش قصه هست پول داداش هرکی پول بده حرف حق رو میزنه همین سایت خودتون هم هرکی بیشتر پول بده برای اون مینویسین. همه دنیا همینه پوللللللللل

  • پژمان

    جناب کریم به نظر میرسد شما چندان توجهی به تغییرات شش, هفت ماه پیش در ایران نداشته اید. زمانی که مردم ایران در بیش از صد شهر شعار سر میدهند که: "اصلاح طلب, اصولگرا, دیگه تمومه ماجرا!" به نظر شما بیانگر چه چیزی میتواند باشد؟ کُلیت این رژیم مشروعیت خویش را از دست داده است و نه روحانی و نه سپاه دیگر حنایشان رنگی ندارد, چون هر دو دروغگو,دزد و سرکوبگر هستند. دیگه تمومه ماجرا! من از مفصل این نکته مجملی گفتم تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل

  • کریم

    اینکه عملکرد سپاه را با گفتار سعیدی و سخنانی از فدوی و غیره که صرفاً مصرف داخلی دارند، و بیشتر به قصد منحرف ساختن اذهان بیان می‌شوند تجزیه و تحلیل کنیم، به نتیجه درستی نمی‌رسیم. عملکرد سپاه پیچیده‌تر از آن است که با گفتارهای "صدمن‌یه‌غاز" سعیدی بتوان تجزیه و تحلیل بشوند! رفتار و عملکرد سپاه بیشتر به سمت قبضه تمام و کمال دولت است. کلیه اقدامات ضد ایرانی سپاه بجهت دستیابی به آخرین سنگر (قوه‌مجریه) است. در قضیه بمباران پایگاههای ایران در سوریه توسط اسرائیل، چرا سپاه لام‌تاکام دم‌نزد؟ چون اسرائیل هدف نیست، بلکه دشمن قلمداد کردن اسرائیل یک منفعت دوسویه دارد برای سپاه پاسداران و دولت اسرائیل. این یک توافق نانوشته مابین آنهاست. با ایجاد این دشمنی سرکوب در داخل ایران موجه می‌شود و دمکراسی به محاق می‌رود، و اسرائیل هم به کار خود مشغول می‌شود، و کشورهای عربی هم یکی یکی در آغوشش جای خوش می‌کنند. سپاه بخوبی می‌داند برای تسخیر این سنگر آخر نیاز به پول و قدرت دارد، پس از هیچ کاری برای تسخیر آن رویگردان نیست. امروز در ایران جنگی داخلی مابین دولت و سپاه برقرار است، اگر روحانی بتواند برنده شود، احتمال رهبر شدنش زیاد است، و متعاقب آن سران اصلی سپاه بازنشسته خواهند شد، و این بمعنی کابوسی است برای آنها. احتمال برنده شدن روحانی کم نیست، بنابراین سپاه در مذاکرات برجام و پس از آن از هیچ کارشکنی‌ای رویگردان نبوده. معتقدم سپاه اگر ببیند که در این جنگ داخلی برنده نمی‌شود، به قیمت درگیر کردن کشور با آمریکا هم که شده اجازه نخواهد داد تا دولت روحانی به سلامت این مسیر را طی کند. بنابراین، روحانی فقط یک راه خواهد داشت و آن اینست که با مردم رو راست سخن بگوید. به احتمال زیاد حمایت قوی و شدید مردم و بخش قابل توجهی از بدنه سپاه را خواهد داشت...

  • سعادت

    سپاه پاسداران رسما اعلام کرده که وابسطه به ایران نیست و اسم ایران را از اخر عنوان خودشون برداشتند. با این حساب کشته هاشون ، دیگه شهیدان ایران نیستند ، حتی اگر در دفاع از خاک ایران کشته شوند بابت اون ده ها برابر حقوق میگیرند . نیرویی است نظامی در منطقه خاور میانه دارای اهداف خاص متفاوت با منافع ایران در پاره ای از شرایط هم امکان یکی بودن منافع وجود دارد ولی انها در هر صورت با ایران معامله میکنند.

  • هوشنگ

    با سپاس از آقای مصداقی برای این مقاله روشنگر و مهم یک نکتهء اساسی در مورد اساس و بنیان سپاه که در اینجا بدان چندان اشاره ای نشده است مقوله ای پولشویی های کلان توسط سپاه است. اعتیاد سپاه به پولشویی برای تامین مالی عملیات تروریستی در منطقه و جهان و بدین گونه به فساد کشیدن کل نظام مالی و بانکی کشور (از بین بردن هر گونه حسابرسی و بررسی حرفه ای و مطابق استاندارد های بین المللی در شبکهء مالی کشور) یک مانع اساسی برای ورود سرمایه های کلان خارجی در ج.ا. است. جالب توجه می باشد که حتا خود عراقچی (شخص دوم وزارت خارجه) تا به حال چندین بار اعلام کرده است که کل شبکهء ملی کشور چنان بی در و پیکر است که حتا گروه های تروریستی مانند القاعده و داعش نیز می توانند با استفاده از بی حساب کتاب بودن ساختار مالی در ایران از آن استفاده کنند. معاون بانک بین اللملی نیز در سفرش به تهران مشخصا اشاره کرد که یک پیش شرط اساسی سرمایه گذاری های کلان در ج.ا. استاندارد شدن شبکهء مالی و بانکهای کشور است, اما پس از دو سال مجلس هنوز قادر به تصویب یک لایحه ساده در این مورد نیست. برای جزئیات بیشتر رجوع شود به مقالات این سایت در مورد کنوانسیون پالرمو "راه ورود ایران به اقتصاد جهانی از «پالرمو» می‌گذرد" کامبیز غفوری "واهمه اصول‌گرایان از «خلع سلاح» سپاه با پیوستن ایران به معاهده پالرمو" بلند پروازی های سپاه و ج.ا. در عراق و سوریه و یمن نیز تا به حال نتیجه هایی کاملا معکوس داشته و منجر به انزوا و هر چه بیشتر حاشیه ای شدن سپاه و ج.ا. در این کشورها شده است (پیروزی مقتدی صدر در عراق, توافق روسیه و اسرائیل برای خروج ایران از سوریه, مذاکرات با اروپایی ها در مورد یمن,...) رفع خطر سپاه نیز مانند سرنگونی و براندازی خود جمهوری جهنمی اسلامی از راه و روش زمینگیر کردن و فلج کردن قوای قهریهء سپاه و بسیج, و از طریق اعتصابات سراسری و نافرمانی های مدنی گسترده و اقدام های مستقیم غیر-خشونت آمیز هماهنگ (مانند اعتصاب کامیون رانان در مقیاسی کلان تر و سازمان یافته تر) می گذرد.

  • reza

    با غارت و کشتار و خفقان و استبداد سیاه مذهبی؛ مردم و کشور را به روز سیاه نشاندند...