● بحثگاه
دعوت به بحث: هر کسی ممکن است در این سیستم اعدام شود، حتا کسی که مدافع سیستم و مدافع اعدام است – بررسی از زاویه اشتباه در داوری
بیایید به موضوع اعدام محمد ثلات از زاویه اشتباه در تحقیق و قضاوت بنگریم. چه کسی تضمین میکند که در این عرصه اشتباه صورت نمیگیرد؟ آیا اشتباه جبرانپذیر است؟ به موضوع اعدام خطاکار از زاویه امکان خطای پلیس و بازرس و قاضی و کل سیستم قضا که بنگریم، آیا باز رواست که از اعدام دفاع کنیم؟
بیایید به موضوع اعدام محمد ثلات از زاویه اشتباه در تحقیق و قضاوت بنگریم.
چه کسی تضمین میکند که در تحقیق و قضاوت اشتباه صورت نمیگیرد؟
آیا اشتباه جبرانپذیر است؟
به موضوع اعدام خطاکار از زاویه امکان خطای پلیس و بازرس و قاضی و کل سیستم قضا که بنگریم، آیا باز رواست که از اعدام دفاع کنیم؟
◄نظر شما چیست؟
موضوع اعدام محمد ثلاث طبعا جنبههای گوناگونی دارد اما میتوان آن را به عنوان نمونهای تازه که تصویرش در ذهنمان نقش بسته در نظر گرفت و از زاویه خاص «اشتباه» بررسیاش کرد:
محمد ثلاث، درویش گنابادی، به اتهام قتل سه مأمور نیروی انتظامی دوشنبه ۲۸ خرداد اعدام شد. آیا ممکن است دادگاه در روند دادرسی خطا کرده باشد و جان یک انسان را به اشتباه گرفته باشد؟
اعدام بیگناهان موضوعی مهم است و معمولا یکی از استدلالهای مخالفان اعدام در برابر مجازاتی جبرانناپذیر همین است. اینکه افراد بیگناه ممکن است به علت اشتباهات در روند دادرسی، دادرسی ناعادلانه یا نقص و اشتباه انسانی در دستگاه پلیس و پزشکی قانونی کشته شوند و حق زندگیشان پایمال شود.
بازپرسها، کسانی که شواهد را جمعآوری میکنند، شاهدان، دادستانها و بقیه افراد درگیر در دادرسی میتوانند اشتباه کنند اما در پروندههای اعدام این اشتباهها پیامدی جبرانناپذیر خواهد داشت: گرفتن جان یک انسان.
حکم قصاص محمدرضا ثلاث باباجانی را شعبه ۹ دادگاه کیفری یک تهران بیشتر از همه چیز بر اساس اقرار اولیه خود او به قتل سه مأمور انتظامی در درگیریهای ۳۰ بهمن این نیروها با دراویش گنابادی در خیابان پاسداران صادر کرد. کیفرخواست بر اساس اعتراف اولیه ثلاث نوشته شده بود -اعترافی که در زیر کتک با جمجمهای شکسته و روی تخت بیمارستان و مقابل دوربین رسانههای حکومتی انجام شد.
۲۰ اسفند ماه ۹۶، در اولین جلسه دادگاه به ریاست قاضی محمدی کشکولی، ثلاث دوباره اقرار نخست را تکرار کرد، اما آنچه در این دادگاه و دادگاه بعدی و حتی توسط شعبه ۳۹ دیوان عالی که حکم اعدام را قطعی کرد، پرسیده نشد این بود که آیا اشتباهی در روند دادرسی صورت گرفته است؟ مثلاً آیا ممکن است که ثلاث زیر کتک، به اجبار اقرار کرده باشد؟ چیزی که خود ثلاث و وکیلش میگویند اتفاق افتاده است.
قاضی شهریاری، نماینده مدعیالعموم در جلسه دوم دادگاه در ۲۱ اسفند ماه در واکنش به "ساده دلی" ثلاث در تکرار اقرار و گفتن اینکه "عصبانی بودم" میگوید: «بسیار سادهلوحانه است که اظهارات متهم مبنی بر عصبانی بودن لحظهای را بپذیریم.»
برای همین مدعیالعموم اما بسیار ساده است که قبول کند اقرار نخست روی تخت بیمارستان حقیقت محض است.
دوم خرداد ماه ۹۷ زینب طاهری، وکیل مدافع ثلاث گفت که درخواست اعاده دادرسی موکلش را در دیوان عالی کشور ثبت کرده با این توضیح که اقرار در زیر کتک و به زور گرفته شده و او شاهدها، دلایل و مستنداتی جدید دارد که نشان میدهند ثلاث راننده اتوبوس نبوده و در زمان حرکت اتوبوس تحت بازداشت بوده است. دیوان عالی کشور اما این درخواست را قبول نکرد و محمد ثلاث اعدام شد در حالی که پرونده او شامل ابهامات و اشتباهات جدی در روند دادرسی از جمله استفاده بیش از حد از خشونت، اعترافگیری اجباری و مخالفت دیوان عالی با اعاده دادرسی با وجود شواهد بیشتر بود.
شواهد زیادی -به ویژه در مستندسازیهای گروههای حقوق بشری- وجود دارند که نشان میدهند اشتباهاتی مانند آنچه در پرونده ثلاث رخ داده در پروندههای مربوط به اعدام در ایران ممکن است.
در ایالات متحده آمریکا از سال ۱۹۷۳ تا ۲۰۱۵، ۱۵۶ نفر از کسانی که اعدامی بودند با رفع اشکالات در پرونده -مثلاً به کمک تکنولوژیهای جدید پزشکی قانونی یا بازنگری در روند دادرسی- آزاد شدند. اگر این پروندهها مورد بازبینی قرار نمیگرفتند، از هر ۱۰ نفر یک نفر میتوانست بیگناه اعدام شود.
در یک پژوهش که توسط جیمز لیبرمن و تیم همراه او از دانشکده حقوق دانشگاه کلمبیای ایالات متحده آمریکا انجام و در سال ۲۰۰۰ منتشر شد، حدود ۵ هزار و ۸۰۰ پرونده از اعدامیهای بین سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۹۵ در آن دسته از ایالتهای آمریکا که اعدام میکنند مورد بررسی قرار گرفت و در ۶۸درصد آنها خطاهای جدی دادرسی پیدا شد. این تیم نشان داد در هر ایالتی که آمار صدور حکم اعدام بالاتر است، تعداد اشتباههای حقوقیای که منجر به نقض حق زندگی انسانهای بیگناه میشود هم به مراتب بیشتر است.
چنین پژوهشهایی در ایران انجام نشده و لازم است. میدانیم که بیش از نیمی از اعدامهای ثبتشده در جهان در سال ۲۰۱۷، یعنی ۵۰۷ اعدام در ایران انجام شده است. این رقم سالهای پیش بیشتر هم بوده و ایران کماکان در لیست چهار کشوری است که از همه بیشتر اعدام میکنند.
موضوع احتمال اشتباه در دادرسی پرونده ثلاث وجود دارد. تبعیض سیستمی علیه گروه اقلیت دراویش گنابادی جدی است و آنها در واکنش به خشونتهای نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به خیابان آمده بودند. اینکه دیوان عالی حاضر نشده شواهد جدید را بررسی کند و با عجله تنها در کمتر از شش ماه متهم را پای چوبه دار برده، نشان میدهد اعدام ثلاث پروندهای است در راستای این تبعیض سیستمی علیه گروه اقلیت دراویش گنابادی. پروندهای سیاسی-امنیتی که باید به آن فکر شود و باید بیشتر مورد انتقاد قرار گیرد.
این پرسشها همچنان در مورد این پرونده و پروندههای آتی اعدام در ایران مطرح هستند: اگر در روند دادرسی به اتهام(ها) خطاهایی رخ داده باشد، آیا این وظیفه دیوان عالی نیست که دوباره شواهد را بررسی کند و فرصت دفاع بدهد؟ در این شرایط آیا مجازات غیرمنصفانه مرگ حتی بیشتر هم غیرمنصفانه نیست وقتیکه راه برگشتی نیست؟ آیا دستگاه قضا و قانون جزا به شکل کنونی آن در ایران به اندازهای صالح هستند که جان یک انسان را بگیرند؟
در همین زمینه: نظر شما درباره شعار “اعدام باید گردد” چیست؟
نظر شما چیست؟#محمد_ثلاث #اعدام شد. آیا روند #دادرسی او عادلانه بود و باید اعدام میشد، یا اگر مجرم بود باید به مجازات دیگری میرسید؟ آیا این امکان وجود دارد که او بیگناه بوده باشد و در جریان یک دادرسی ناعادلانه بر دار شده باشد؟https://t.co/uXnjRbe7Rd— Radio Zamaneh (@radiozamaneh) 19. Juni 2018 |
◄ شما چه فکر میکنید؟
به موضوع اعدام خطاکار از زاویه امکان خطای پلیس و بازرس و قاضی و کل سیستم قضا بنگرید.
- آیا اگر مدافع اعدام هستید، باز از این شیوه مجازات دفاع میکنید؟
- آیا مسئولیت دفاع از سیستم قضاییای را میپذیرید که خطاکار بودنش مسلم است؟
لطفا نظرتان را به صورت کامنت بنویسید
نظرها
کریم
از سوی دیگر، آن دسته از افرادی که اعتراف ثلاث را وجهالمصالحه ذهنی خود کردهاند را به مسائل پزشکی و مغز و اعصاب ارجاع میدهم. بعضی افراد از لحاظ سیستم عصبی به تحریکات خارجی عکسالعملهای غیر منطقی نشان میدهند. هنوز روشن نیست که ثلاث از لحاظ شرایط روحی و روانی براثر فشار شکنجهها و احتمالاً داروهای روانگردان (که اخیراً توسط نیروهای امنیتی به کرات استفاده شده) و تلقین عمل مجرمانه توسط افراد زبده و حرفهای امنیتی، تن به اعتراف تلقین شده علیه خود داده باشد. خلاصه: نیروهای آشنا به تیغ و قمه در شرایط بدی در کف خیابان قادر به کنترل جمعیت نبودهاند. همانجا طرح نقشهای میریزند و با قربانی کردن دو سه نفر از مأموران، جواز برخورد سخت را برای خود فراهم میکنند. پس از آن، سناریوی قاتل مأموران خدوم را اجرا میکنند. روز قبل فردی را بازداشت کردهاند، با شرایط روحی و روانی و نقاط ضعف وی آشنا هستند، با کمی کاتالیزور دارو و شکنجه اعتراف را ثبت و ضبط میکنند، و بقیه کارها را به قوهقضاییه میسپارند. قوه قضاییه هم فوراً مابقی موارد را فراهم کرده و ذهن مردم را آماده میکند و نهایتاً ثلاث اعدام میشود. مشکل فضای مجازی را هم توسط تعدادی از مأموران ارتش سایبری ضمن دفاع از قوه قضاییه ولی در نقش اپوزیسیون به خیال خام خود فیصله میدهند.
کریم
محمد ثلاث قطعاً راننده آن اتوبوس نبوده! ولی دستگاه قضایی باید یک نفر را فدای تصمیم غلط نیروهای امنیتی میکرد، سیستم امنیتی برای گرفتن مجوز برخورد سخت با معترضین نیاز به یک دستآویز محکم داشت که با کشتن چند نفر از نیروهای انتظامی (بخوانید قربانی کردن)، آن دستآویز را فراهم کرد. در فکر این جماعت، چیزی بنام انسانیت و بیگناه و دادگاه عادلانه معنی ندارد، آنها مسائل کوچک را فدای اهداف بزرگتر میکنند. برای آنها که چنین تصمیماتی میگیرند، قربانی کردن چند مأمور و اعدام کردن فردی دیگر برای نجات اسلام و نظام از مخمصهای بزرگتر بهترین و سریعترین روش است، که از عهده هر کسی بر نمیآید، فقط کسانی که به تیزی و قمه آشنایی دارند (بخاطر بیاورید سخنان همدانی جنایتکار را در خصوص سرکوب معترضان) دست به چنین عملیاتهای متهورآمیزی میزنند. آنها مسئله را با روش خود حل میکنند و سپس باقی کار را به قوه قضاییه و نهادهای دیگر میدهند تا ماستمالی کرده و وجهه قانونی بدهند.
کتایون
به هادی: نقل قول های متناقضی را ما از محمد ثلاث شنیدیم که می تواند ناشی از عدم ثبات روانی او شاید دراین شرایط باشد. درهمچو مواقعی معمولا مورد بررسی روانشناسان قرار می گیرد و آنها نتیجه را به دادگاه اطلاع می دهند. درهرصورت هنوز این پرسش اصلی باقی مانده که چرا با این همه عجله و بدون تحقیقات بیشتر اعدام شد؟! اگر ریگی به کفش شون نیست، این همه عجله برای چیست؟
هادی
با سلام به فرظ اینکه محمد ثلاث راننده نبوده که بوده( طبق اقرار خود و دیگران ) شاهدان مبگویند قبل از اعدام هم او اظهار پشیمانی نکرد و گفت پشیمان نیستم آیا آن موقع هم زیر فشار شکنجه بود . چون در آن لحظه هر کسی به فکر نجات خودش است و برای نجات خودش حتی صوری هم شده اظهار پشیمانی میکند و این دلیلی است که این کار با آگاهی کامل انجام شده .
کتایون
حسنک، یعنی با اعدام کردن محمد ثلاث حق ادا شد؟ این همه درظرف این چهل سال اعدام کردند آیا جرم و جنایت و تجاوز از بین رفت؟ هدف از اعدام چیه؟ انتقام گرفتن؟ یا با اعدام کردن قاتل، مقتول زنده میشه؟
جواد
سلام اگر این اعدام انجام نمیشد حق حیوانات هم ضایع میشدچه برسه به انسان چون حیوان هم به هم نوع خودش صدمه نمیزنه بیایید اگر دین نداریم آزاد و آزاده باشیم
حسنک
سایبر بسیجی وقیح باید گریه کنه. اما خب بسیجی است و حماقت محض، فعله استبداد و عمله ظلم. ننگ بر سایبر بسیجی وقیح و تمامی سربازان گمراه امام.
عباس
ههههههههههههههههه خب بنظر شما اشتباه بوده ؟ یا خود محمد ثلاث اعتراف کرده اشتباهه؟ خدا. دین اسلام. قانون اساسی مدنی راهنمایی و عذاب وجدان همه کنار.. فعلا حرفشو نزنیم.فقط من و شما: شما سه نفر از خودت و داداش یا برادر یا هم فکر... حالا هر جور ادمی ..باید سه نفرباشید. منم با اتوبوس میام زیرت میگیرم..تخم شرف همه کسی جرات داره از خانواده شما فکر قصاص باشه... گرفتی .
جواد رنجبر
انسان بودن و انجام فعالیتهای مدنی در نیل به انسان گونه زیستن ،تنها گناه کسانی است که از دید حکومت توتالیتر جمهوری اسلامی مجبور به تحمل سخت ترین شکنجه ها و طولانی ترین حبس ها می گردند. این تعرض به حقوق انسانی در برخی موارد با اعترافات دیکته شده ای که به زور شکنجه از بازداشتی ها گرفته می شود به اعدام و کشته شدن فرد معترض به تعرض کنندگان حقوق بشری در ایران می انجامد. آری در این بین تنها گناه محمد ثلاث باباجانی که امروز اعدام شد و دیگر دراویشی که اکنون در زندانهای مخوف این جنایتکاران در اعتصاب غدا می باشند ؛ داشتن اعتقادات و باورهای مذهبی متفاوت با سایر افراد جامعه و در اساس عدم اعتقاد به باورهای ایدئولوژیک جلادان حاکم بر این جغرافیاست ،در حالی که داشتن باور و اعتقادی آزاد از ابتدایی ترین حقوق دموکراتیک هر انسانی بوده و می باشد. چه خون هایی که در طی این سالیان متمادی ،این شیادان ضد بشری در نیل به اهداف پلیدشان و حفظ ایدئولوژی مزخرف خود از هر کس و بی کسی ریخته و می ریزند. محمد ثلاث انسان دیگری بود از هزاران انسانی که شرافتمندانه جان خود را فدای آزاد زیستن و آزاد اندیشیدن و باوری آزاد داشتن در این جغرافیا نمود. اعدام به هر دلیلی که باشد عملی ضد انسانی است؛ محکوم بوده و خواهد بود، با این اعمال ضد بشری عمر این جلادان نیز رو به پایان است و با این کارهایشان تنها گور خود را عمیق تر می کنند که دیگر در هیچ صفحه ای از آینده نیز پدیدار نگردند. جواد رنجبر