ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

ایمان به سرمایه داری، اعتقاد به مشیت الهی

<p>بهداد بردبار &minus; فاصله طبقاتی بین ثروتمندان و فقیران در جهان معاصر از گذشته بیشتر شده و این روند همچنان ادامه دارد<span dir="LTR">.</span> بیشتر مطالعات این موضوع را تایید می&zwnj;کنند. در شرایطی که نظریه پردازان اقتصاد نئولیبرال معتقدند با آزاد گذاشتن بازار و قطع دخالت دولت همه چیز روبه راه می&zwnj;شود، اریک رینارت، اقتصاددان نروژی، در کتابی با عنوان &quot;چگونه کشورهای ثروتمند، ثروتمند می&zwnj;شوند و فقرا فقیر می&zwnj;مانند&quot; [۱] با افسانه دست نامرئی بازار به مخالف برمی خیزد.</p> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <!--break--> <div dir="RTL">رینارت معتقد است دستورالعمل&zwnj;هایی که اقتصاددانان مشغول به کار در بانک جهانی درباره جهان سوم می&zwnj;نویسند با واقعیت بسیار متفاوت است. پیامبران نظم نوین جهانی در بانک جهانی پیش بینی کرده بودند که در جهان، اقتصادی متوازن خواهیم داشت. اما در مقابل این ادعا آنچه که با آن روبرو هستیم گرسنگی، خشکسالی، جنگ و بحران&zwnj;های زیست- محیطی است و ما امروز به تدریج با این واقعیت روبرو می&zwnj;شویم که نوید رشد اقتصادی برای همه کشورها سرابی بیش نبوده است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>تقابل واقعیت و تئوری</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">فرانسیس فوکویاما، فیلسوف و نظریه پرداز روابط بین الملل و از مدافعان ایده لیبرال دموکراسی &nbsp;در سال ۱۹۹۲ میلادی پایان جنگ سرد را با شادی اعلام کرد و از آن با عنوان&quot; پایان تاریخ&quot; نام برد. &nbsp;&nbsp;او ۱۴ سال بعد از اعلام &quot;پایان تاریخ&quot; با انتشار کتاب &quot;نومحافظه کاران&quot; با بسیاری از نظرات پیشین خود به مخالفت برخاست. &nbsp;اریک رینارت در کتاب خود این قول را از کتاب &quot;نومحافظه کاران&quot; فوکویاما نقل می&zwnj;کند: &quot; به نظر می&zwnj;رسد نومحافظه کاران تصور می&zwnj;کردند که با سرنگونی نظام&zwnj;های دیکتاتوری به واسطه اعمال زور و اشغال نظامی جوامع نیز دمکراتیک می&zwnj;شوند. آنها به روند زمان&zwnj;بر ساخت نهادهای دمکراتیک و اصلاحات اعتقاد نداشتند<span dir="LTR">&quot;.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;<img align="left" width="300" height="447" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/reinert_book.jpg" /></div> <div dir="RTL">اریک رینارت در کتاب &quot;چگونه کشورهای ثروتمند، ثروتمند می&zwnj;شوند و فقرا فقیر می&zwnj;مانند&quot; مدعی است که در اقتصاد نئولیبرال این پیش فرض وجود دارد که با حذف دخالت دولت&zwnj;ها در بازار، رشد اقتصادی و بهبود وضعیت معشیت حاصل می&zwnj;شود. نئولیبرال&zwnj;ها نیز همچون نومحافظه کاران به روند طولانی شکل گیری ساختارهای اقتصادی اعتقاد ندارند. گروهی از اقتصاددانان نئولیبرال &minus; همچون فوکویاما که پس از ۱۴ سال به نقد و بررسی نظرات پیشین خود پرداخت &minus; برخی از تئوری&zwnj;های اقتصادی خود را مورد نقد قرار می&zwnj;دهند و درباره آنها اظهار تردید می&zwnj;کنند. تجربه نشان داده که واقعیت&zwnj;های بی&zwnj;رحم اقتصادی موجود در جهان با آنچه تئوری&zwnj;های نویددهنده توازن اقتصادی مطرح می&zwnj;کنند بسیار متفاوت است و ما می&zwnj;توانیم از این واقعیت&zwnj;ها درس&zwnj;های بسیاری فرابگیریم. نئولیبرال ها، توازن اقتصادی بازار را همچون مشیت الهی یا معادله&zwnj;های ریاضی، یک واقعیت بدیهی می&zwnj;دانند. در این شرایط کسانی که به دنبال راه حل مشکلات اقتصادی هستند، باید به نظریه&zwnj;هایی که توازن و برابری اقتصادی را محصول سیاست&zwnj;ها و برنامه ریزی&zwnj;های آگاهانه می&zwnj;دانند رجوع کنند. یعنی به جای اینکه توازن اقتصادی را یک امر بدیهی بدانیم باید برای ایجاد آن تلاش و برنامه ریزی کنیم<span dir="LTR">.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>نقد خوش&zwnj;بینی نئولیبرالی</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">ما اگر بخواهیم نظریه&zwnj;های نئولیبرال را به چالش بکشیم باید همچون ولتر، فیلسوف و قهرمان عصر روشنگری در اروپا حرکت کنیم. ولتر در سال ۱۷۹۵ نسخه&zwnj;هایی از رمان خود با عنوان&quot;ساده&zwnj;لوح یا خوش&zwnj;بینی&quot; <span dir="LTR">(Candide ou l'optimisme)</span> را به پاریس، آمستردام، لندن و بروکسل فرستاد. زمانی که این کتاب&zwnj;ها به مراکز اصلی بازار کتاب در اروپا رسیدند او این کتاب را همزمان در سراسر اروپای غربی منتشر کرد. این اقدام دو دلیل داشت؛ ولتر می&zwnj;خواست تا حد امکان نسخه&zwnj;های بیشتری از کتاب خود را به فروش برساند و ایده انقلابی خود را تا جایی که ممکن است ترویج کند، پیش از آنکه مقامات متوجه خطری بشوند که ایده او به همراه دارد. وقتی که مقامات سیاسی و مذهبی اروپا از محتوای کتاب او باخبر شدند، پلیس به جمع آوری نسخه&zwnj;های این کتاب در سراسر اروپا پرداخت و از بازنشر آن جلوگیری کرد. حتی واتیکان، کتاب ولتر را در فهرست کتاب&zwnj;های ممنوعه قرار داد. همه تلاش&zwnj;های مقامات به این دلیل بود که این کتاب کوچک مثل یک سونامی فکری عمل کرد. اما محدودیت&zwnj;های موجود نتوانست مانع از انتشار این کتاب بشود. ولتر در این کتاب داستان جوانی را روایت می&zwnj;کند که پس از خروج از روستا به استقبال از کشف جهانی می&zwnj;رود که استاد او از آن به عنوان بهترین جهان ممکن نام برده است. او در این کتاب، ایده تسلیم شدن در مقابل یک خوشبینی جبرگرایانه را زیر سوال می&zwnj;برد. آنچه &quot;کاندید&quot; در جهان مشاهده کرد، دنیایی مملو از فقر ویرانگر، ارتش&zwnj;های غارتگر، محاکمه&zwnj;های مذهبی و زلزله&zwnj;های خانمانسوز بود. جهانی که در آن نامزد او توسط چندین نفر مورد تجاوز قرار گرفت و سپس به عنوان برده فروخته شد در حالیکه آن دختر معصوم زمزمه می&zwnj;کرد: &quot;این جهان، بهترین جهان ممکن است&quot;. پس از این ماجرا قهرمان داستان از خود پرسید که اگر این بهترین جهان ممکن باشد پس جهان&zwnj;های دیگر به چه شکل هستند؟</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">ولتر با این داستان واقعیت را در برابر خوش&zwnj;بینی ساده&zwnj;لوحانه و برده&zwnj;ساز قرار داد. امروزه نیز باید چنین تقابلی را برجسته کرد. هنوز بسیاری از افرادی که سرسختانه به تئوری&zwnj;های نئولیبرالیستی در اقتصاد باور دارند به یک خوشبینی خطرناک مبتلا بوده و نیازمند رهایی از تفکرات خشک و سرسختانه خود هستند. امروزه نظریات اقتصادی خوشبینانه بیشتر از آنکه به علم شبیه باشند از فرضیه&zwnj;ها و استعاره&zwnj;های به عاریت گرفته شده از علم نجوم و فیزیک تشکیل شده&zwnj;اند. برای مثال<a href="http://www.guardian.co.uk/commentisfree/audio/2011/oct/06/big-ideas-podcast-adam-smith-audio"><span dir="LTR"> </span></a><a href="http://www.guardian.co.uk/commentisfree/audio/2011/oct/06/big-ideas-podcast-adam-smith-audio">اصطلاح</a><a href="http://www.guardian.co.uk/commentisfree/audio/2011/oct/06/big-ideas-podcast-adam-smith-audio">دست</a><a href="http://www.guardian.co.uk/commentisfree/audio/2011/oct/06/big-ideas-podcast-adam-smith-audio">نامرئی</a><a href="http://www.guardian.co.uk/commentisfree/audio/2011/oct/06/big-ideas-podcast-adam-smith-audio">بازار</a>، اصطلاحی است که آدام اسمیت در یک بحث مرتبط با نجوم از آن استفاده کرد. پیام ولتر و دلیلی که مقامات برای سرکوب و مخالفت با او داشتند این بود که او در کتاب خود گفته بود<span dir="LTR">: &rdquo; </span>جهان بی عیب و نقص نیست و انسان&zwnj;ها باید به صورت فعالانه در راستای تغییر و بهبود جهان تلاش کنند؛ نه اینکه آن را به حال خود وابگذارند&rdquo;. همچنان که افسانه بازار آزاد خود تنظیم با چرخه&zwnj;ی مداوم رکود و بحران در اقتصاد جهان نشان داده است که نه تنها بی&zwnj;نقص نیست که باید مورد بازنگری جدی قرار گیرد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>لزوم دیدن واقعیت&zwnj;ها</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">نظریه اقتصادی که با پیش فرض جهان متوازن بحث خود را آغاز می&zwnj;کند، همچون جامه&zwnj;ای است که پیشاپیش برای پیکر نظریه اقتصادی حاکم دوخته شده است. نظریه جایگزین که گروهی در تلاش برای احیای آن هستند، در اصل نظریه&zwnj;ای است که بر اساس مشاهدات ساخته شده، مشاهداتی که در بسیاری از مواقع از سوی تئوری&zwnj;های اقتصاد توسعه تایید نمی&zwnj;شوند<span dir="LTR">.</span></div> <div dir="RTL">نظریه جایگزین باید به جای تلاش برای رفع موانع (منظور در نظر گرفتن دخالت دولت به عنوان عامل اصلی مشکلات) به دنبال راهکارهای سازنده برای دستیابی به سعادت باشد. چرا که توسعه را باید آنچنان که همیشه بوده در نظر گرفت؛ یعنی محصول تلاش و سیاست&zwnj;گذاری آگاهانه، نه رها کردن جامعه در دست اقتصاد بازار آزاد<span dir="LTR">.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><span dir="LTR">&nbsp;</span>یکی از معیارهای سنجش منطق در نظریه&zwnj;های نئولیبرال&zwnj;&zwnj;ها این است که هرگاه تناقضات آنها آشکار می&zwnj;شود تلاش می&zwnj;کنند یک توجیه غیراقتصادی برای آن پیدا کنند. به عنوان مثال، نهادهای مالی مستقر در واشنگتن گاهی مهاجرت مخاطره آمیز میلیونی شهروندان کشورهای فقیر را مفید ارزیابی می&zwnj;کنند، در حالی که این پدیده در واقع به دلیل عدم وجود مشاغل واقعی در کشورهای در حال توسعه اتفاق می&zwnj;افتد. این نهادها استدلال می&zwnj;کنند که کارگران مهاجر برای اعضای بیکار خانواده&zwnj;های خود پول می&zwnj;فرستند و این اقدام، تراز مالی کشورها را به سمت مثبت شدن می&zwnj;کشاند. با چنین استدلالی به روی دیگر داستان مهاجران غیر قانونی چشم برمی&zwnj;بندند. این مهاجران غیرقانونی با به خطر انداختن جان خود از موانع پرخطر در مرزها عبور می&zwnj;کنند تا از مناطق توسعه نیافته به کشورهای توسعه یافته و ثروتمند مهاجرت کنند اما با تبعیض و بهره کشی در این جوامع روبرو می&zwnj;شوند<span dir="LTR">.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">فرضیه اصلی نئولیبرال&zwnj;ها (بهترین جهان قابل تصور) هرگز زیرسؤال نرفته است، چرا که واقعیات بر اساس این نظریه همواره به گونه&zwnj;ای تصویر شده&zwnj;اند که بر شواهدی که این نظریه را زیر سوال می&zwnj;برند، اشاره نشود. زمانی که واقعیت به شدت این نظریه را به چالش می&zwnj;کشد - مثل زمان حاضر و در هنگامه بروز بحران&zwnj;های مالی- نئولیبرال&zwnj;ها برای توضیح و توجیه به نظریه&zwnj;های خارج از چارچوب حوزه اقتصاد متوسل می&zwnj;شوند. برای مثال فقر را با عواملی همچون جبر جغرافیایی، نژادی و فرهنگی توضیح می&zwnj;دهند.&zwnj; آنها تقصیر را به گردن هرچیز می&zwnj;اندازند به جز نظریه&zwnj;های اقتصادی&zwnj;ای که به آنها باور دارند. از آنجایی که این حلقه اقتصاددانان مدل اقتصادی خود را بدون نقص می&zwnj;دانند، هرگونه ناکامی بر اساس این نظریه را به عواملی به جز عوامل اقتصادی نسبت می&zwnj;دهند<span dir="LTR">.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">اما برخلاف نظریه نئولیبرال&zwnj;ها طبیعت جوامع بر توازن و تعادل استوار نیست. بنابراین ساده انگارانه است که تصور کنیم قوانین اقتصادی همیشه درباره همه جوامع اثبات پذیر باشند چراکه ایمان به اقتصاد بازار چندان تفاوتی با ایمان به مشیت الهی ندارد<span dir="LTR">.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><span dir="LTR">&nbsp;</span><b>پانویس</b></div> <div dir="RTL" class="rteleft">[1]</div> <div class="rteleft">&nbsp;Erik. S. Reinert: <i>How Rich Countries Got Rich ... and Why Poor Countries Stay Poor</i>, London 2007</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <p>&nbsp;</p>

بهداد بردبار − فاصله طبقاتی بین ثروتمندان و فقیران در جهان معاصر از گذشته بیشتر شده و این روند همچنان ادامه دارد. بیشتر مطالعات این موضوع را تایید می‌کنند. در شرایطی که نظریه پردازان اقتصاد نئولیبرال معتقدند با آزاد گذاشتن بازار و قطع دخالت دولت همه چیز روبه راه می‌شود، اریک رینارت، اقتصاددان نروژی، در کتابی با عنوان "چگونه کشورهای ثروتمند، ثروتمند می‌شوند و فقرا فقیر می‌مانند" [۱] با افسانه دست نامرئی بازار به مخالف برمی خیزد.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • امین ریاحی

    من دقیقا متوجه نشدم فحوای مطلب چیست و مقاله بر چه محوری می گردد. اما اگر مسئله مقاله ایمان جزمی نئولیبرال ها به سیستم باشد با ذکر تیتروار چند مطلب سرسری به مقصود نرسیده است. زمانه قبلا فارغ از فرم انتقادی مقالات، محتوا را هم در انتشار مطالب در نظر می گرفت.

  • hamid

    سلام باید عنوان میشد که این نوشته خلاصه ای از کتاب است.بنده این کتاب را خوانده ام. متاسفانه این نوشته تنها ترجمه ای است طابق النعل بالنعل از چند سطرآن کتاب معمولا این اشتباهات در بخش اندیشه دیده نمی شد ممنون حمیداحمدی