نامههای همینگوی از ۱۹۰۷ تا ۱۹۲۲
<p>الاهه نجفی، گروه فرهنگ رادیو زمانه - همینگوی تا سال ۱۹۶۱ که خودکشی کرد هزاران نامه نوشته است. از میان این نامه‌ها، نزدیک به هفت هزار نامه را همینگوی‌پژوهان گرد آورده‌ و تفسیر کرده‌اند و اکنون نخستین جلد ازین مجموعه عظیم دوازده جلدی را منتشر کرده‌اند.</p> <!--break--> <p>این کتاب نامه‌های همینگوی از ۱۹۰۷ تا ۱۹۲۲ م را در بردارد. بیش از ۱۰ تن از سرشناس‌ترین همینگوی‌پژوهان آمریکایی در این پروژه شرکت دارند. آن‌ها در نظر دارند که در طی ۱۰ سال کلیه‌ نامه‌های همینگوی را گرد آوررند و با شرح و تفسیر در این مجموعه‌ منتشر کنند. اهمیت این مجموعه در این است که چهره دیگری از همینگوی ارائه می‌دهد.</p> <p> </p> <p>جلوه‌ بیرونی زندگی همینگوی جنجالی و ماجراجویانه است. درباره‌ ماجراهای زندگی‌ او بیش از ۲۰۰ عنوان کتاب نوشته شده و این ماجرا‌ها برای بسیاری از خوانندگان در سراسر جهان حتی جالب‌تر از آثار داستانی این نویسنده‌ پرآوازه‌ی آمریکایی است. همینگوی موفق شد در طول زندگی‌اش از خود یک اسطوره بسازد: اسطوره‌ی یک مرد تمام‌عیار که به مشت‌زنی، گاوبازی و شکار و زن علاقه دارد. <br /> بسیاری از زندگی‌نامه‌هایی که درباره‌ی همینگوی نوشته و منتشر شده است، ممکن است به زودی اعتبارشان را از دست بدهند یا فرازهایی از آن‌ها می‌بایست یک بار دیگر نوشته یا تصحیح شوند. پروژه‌ «نامه‌های هم» اسطوره‌ای را که همینگوی و همینگوی‌پژوهان از او ساخته و پرداخته بودند، اساساً دگرگون می‌کند. <br /> </p> <p>همینگوی به نوشتن نامه علاقه‌ زیادی داشته و متأسفانه از نامه‌هایی که به اشخاص می‌نوشته رونوشتی در دست نیست. او پس از مرگ وصیت کرد که این نامه‌ها هرگز منتشر نشوند. برخی از نامه‌های او نابود شده و برخی مفقود گشته است. <br /> </p> <blockquote> <p> <img align="middle" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/hemelna01.jpg" alt="" />نخستین جلد از مجموعه ۱۲ جلدی نامه‌های همینگوی منتشر شد</p> </blockquote> <p>یکی از چالش‌های مهم پروژه‌ «نامه‌های هم» گردآوری این نامه‌ها از سراسر جهان است. در آرشیو دانشگاه جان اف کندی نزدیک به ۲۵۰۰ نامه از همینگوی موجود است. صد‌ها نامه‌ دیگر در آرشیو دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی آمریکا به طور پراکنده فهرست شده و نگهداری می‌شود. <br /> </p> <p>با وجود آنکه همه‌ این نامه‌ها گردآوری نشده و برخی از نامه‌ها هم نابود شده یا در آتش‌سوزی از بین رفته است، از نامه‌های موجود چنین برمی‌آید که آثار همینگوی را باید به گونه‌ای دیگر قرائت کرد. بیش از هر چیز تصویری که او از مردانگی‌اش به دست می‌دهد، مخدوش است و با واقعیت همخوان نیست. <br /> پدر همینگوی، پزشکی به نام دکتر کلارنس ادوارد همینگوی یک مرد ضعیف و شکننده بود و در منزل وظایف یک زن خانه‌دار را به عهده داشت. مادر همینگوی برعکس یک زن مقتدر بود و آرزو داشت که پسرش دختری می‌بود. برای همین در کودکی لباس‌های دخترانه به او می‌پوشاند و مثل دختربچه‌ها موهای بلند و افشان داشت. بعد‌ها همینگوی تلاش کرد مردانگی‌اش را با افراط در مشروبخواری، ماجراجویی‌های خطرناک و شرکت در جنگ و زن‌بارگی به نمایش بگذارد. <br /> </p> <p>همینگوی در جوانی با شخصی رفاقت داشت به نام بیل اسمیث. آن‌ها با هم به ماهیگیری می‌رفتند و دوستانی یکدل و صمیمی بودند. نامه‌های همینگوی به بیل اسمیث از سویه‌های هم‌جنس‌گرایانه برخوردار است و از عشق او به بیل نشان دارد. از نامه‌های همینگوی چنین برمی‌آید که او در مجموع از معاشرت با مردان بیشتر لذت می‌برد تا نشست و برخاست با زنان. <br /> </p> <p>نامه‌هایی که همینگوی در جوانی با یک افسر ارتش آمریکا رد و بدل کرده است، تمایلات هم‌جنس‌گرایانه‌ی او را افشاء می‌کند. در سال ۱۹۱۸ این افسر ارتش فرمانده‌ واحد صلیب سرخی بود که همینگوی در آن خدمت می‌کرد. <br /> </p> <p>همینگوی در شمال ایتالیا مجروح شد و وقتی که در بیمارستان صحرایی بستری بود به پرستاری به نام اگنس دل باخت. از نامه‌های او پیداست که در این دوره دل در گروی دو عشق داشت: از یک‌سو دلباخته‌ی اگنس بود و از سوی دیگر عاشق جیمز، فرمانده‌اش بود. این فرمانده از او دعوت کرده بود که به عنوان منشی‌اش به مدت یک سال در نزد او در تائورمینا زندگی کند و کلیه‌ مخارج زندگی همینگوی را به عهده گرفته بود. اگنس که هفت سال از همینگوی مسن‌تر بود، بعد‌ها اعلام کرد که اگر در آن زمان به عشق همینگوی پاسخ مثبت داده بود، تنها به این دلیل بود که می‌خواست او را از «انحراف» اخلاقی نجات دهد. <br /> </p> <blockquote> <p><img align="middle" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/hemelna02.jpg" alt="" /> همینگوی صراحتاً اعلام کرده بود که مایل نیست پس از مرگ نامه‌هایش منتشر شود.</p> </blockquote> <p>با این حال در سال ۱۹۱۸ همینگوی کریسمس را در نزد این افسر ارتش گذراند. تائورمینا در آن زمان شهر همجنسگرایان به شمار می‌آمد. سال بعد که اگنس به همینگوی نامه داد و اعلام کرد که نمی‌خواهد با او ازدواج کند، همینگوی به جیمز نامه نوشت و گفت فقط به خاطر اگنس بوده که از رابطه با او چشم پوشیده. او در این نامه از این بابت اظهار تأسف می‌کند. <br /> </p> <p>همینگوی در سال ۱۹۲۱ با نخستین همسرش، هدلی به پاریس سفر کرد. تا زمانی که در آمریکا بود، همجنسگرایان را به شدت مسخره می‌کرد و به این شکل اخلالی را که ظاهراً در هویت‌یابی جنسی‌اش وجود داشت، از نظر پنهان می‌داشت. اما در پاریس، آن هم در فضایی که هنرمندان آزاداندیش در آن رفت و آمد داشتند، همجنسگرایی یک امر پذیرفته شده و طبیعی بود. در نامه‌های همینگوی از این دوره از تمسخر و ریشخند همجنسگرایان نشانی یافت نمی‌شود. <br /> </p> <p>بسیاری از نامه‌های همینگوی نابود شده‌اند. اگنس فن کروفسکی، پرستار آلمانی‌تباری که همینگوی در جوانی عاشق او بود، نامه‌های همینگوی را سوزانده است. فقط نامه‌هایی که او به همینگوی نوشته در دسترس قرار دارد و تاکنون چندین بار هم منتشر شده است. <br /> </p> <p>والری همینگوی، آخرین همسر همینگوی و منشی او و پسر او گرگوری از مخالفان سرسخت انتشار نامه‌های خصوصی همینگوی در پروژه‌ی «نامه‌های هم» هستند. آن‌ها به وصیت‌نامه‌ همینگوی اشاره می‌کنند و به اینکه همینگوی صراحتاً اعلام کرده بود که مایل نیست پس از مرگ نامه‌هایش منتشر گردد. <br /> </p> <p>کتابخانه جان اف کندی در آمریکا، از روز یکشنبه اول آوریل، ۱۵ نامه چاپ‌نشده از ارنست همینگوی را به نمایش گذاشته است. پس از دو سال که از آغاز پروژه «نامه‌های هم» می‌گذرد، برگزاری نمایشگاهی از نامه‌های همینگوی در کتابخانه جان اف کندی به فروش نخستین جلد از مجموعه ۱۲ جلدی نامه‌های همینگوی کمک می‌کند. با این‌حال نباید فراموش کرد که مخاطب اصلی این مجموعه حلقه‌های دانشگاهی و همینگوی‌پژوهان هستند.</p> <p> </p>
الاهه نجفی، گروه فرهنگ رادیو زمانه - همینگوی تا سال ۱۹۶۱ که خودکشی کرد هزاران نامه نوشته است. از میان این نامهها، نزدیک به هفت هزار نامه را همینگویپژوهان گرد آورده و تفسیر کردهاند و اکنون نخستین جلد ازین مجموعه عظیم دوازده جلدی را منتشر کردهاند.
این کتاب نامههای همینگوی از ۱۹۰۷ تا ۱۹۲۲ م را در بردارد. بیش از ۱۰ تن از سرشناسترین همینگویپژوهان آمریکایی در این پروژه شرکت دارند. آنها در نظر دارند که در طی ۱۰ سال کلیه نامههای همینگوی را گرد آوررند و با شرح و تفسیر در این مجموعه منتشر کنند. اهمیت این مجموعه در این است که چهره دیگری از همینگوی ارائه میدهد.
جلوه بیرونی زندگی همینگوی جنجالی و ماجراجویانه است. درباره ماجراهای زندگی او بیش از ۲۰۰ عنوان کتاب نوشته شده و این ماجراها برای بسیاری از خوانندگان در سراسر جهان حتی جالبتر از آثار داستانی این نویسنده پرآوازهی آمریکایی است. همینگوی موفق شد در طول زندگیاش از خود یک اسطوره بسازد: اسطورهی یک مرد تمامعیار که به مشتزنی، گاوبازی و شکار و زن علاقه دارد.
بسیاری از زندگینامههایی که دربارهی همینگوی نوشته و منتشر شده است، ممکن است به زودی اعتبارشان را از دست بدهند یا فرازهایی از آنها میبایست یک بار دیگر نوشته یا تصحیح شوند. پروژه «نامههای هم» اسطورهای را که همینگوی و همینگویپژوهان از او ساخته و پرداخته بودند، اساساً دگرگون میکند.
همینگوی به نوشتن نامه علاقه زیادی داشته و متأسفانه از نامههایی که به اشخاص مینوشته رونوشتی در دست نیست. او پس از مرگ وصیت کرد که این نامهها هرگز منتشر نشوند. برخی از نامههای او نابود شده و برخی مفقود گشته است.
نخستین جلد از مجموعه ۱۲ جلدی نامههای همینگوی منتشر شد
یکی از چالشهای مهم پروژه «نامههای هم» گردآوری این نامهها از سراسر جهان است. در آرشیو دانشگاه جان اف کندی نزدیک به ۲۵۰۰ نامه از همینگوی موجود است. صدها نامه دیگر در آرشیو دانشگاهها و مراکز پژوهشی آمریکا به طور پراکنده فهرست شده و نگهداری میشود.
با وجود آنکه همه این نامهها گردآوری نشده و برخی از نامهها هم نابود شده یا در آتشسوزی از بین رفته است، از نامههای موجود چنین برمیآید که آثار همینگوی را باید به گونهای دیگر قرائت کرد. بیش از هر چیز تصویری که او از مردانگیاش به دست میدهد، مخدوش است و با واقعیت همخوان نیست.
پدر همینگوی، پزشکی به نام دکتر کلارنس ادوارد همینگوی یک مرد ضعیف و شکننده بود و در منزل وظایف یک زن خانهدار را به عهده داشت. مادر همینگوی برعکس یک زن مقتدر بود و آرزو داشت که پسرش دختری میبود. برای همین در کودکی لباسهای دخترانه به او میپوشاند و مثل دختربچهها موهای بلند و افشان داشت. بعدها همینگوی تلاش کرد مردانگیاش را با افراط در مشروبخواری، ماجراجوییهای خطرناک و شرکت در جنگ و زنبارگی به نمایش بگذارد.
همینگوی در جوانی با شخصی رفاقت داشت به نام بیل اسمیث. آنها با هم به ماهیگیری میرفتند و دوستانی یکدل و صمیمی بودند. نامههای همینگوی به بیل اسمیث از سویههای همجنسگرایانه برخوردار است و از عشق او به بیل نشان دارد. از نامههای همینگوی چنین برمیآید که او در مجموع از معاشرت با مردان بیشتر لذت میبرد تا نشست و برخاست با زنان.
نامههایی که همینگوی در جوانی با یک افسر ارتش آمریکا رد و بدل کرده است، تمایلات همجنسگرایانهی او را افشاء میکند. در سال ۱۹۱۸ این افسر ارتش فرمانده واحد صلیب سرخی بود که همینگوی در آن خدمت میکرد.
همینگوی در شمال ایتالیا مجروح شد و وقتی که در بیمارستان صحرایی بستری بود به پرستاری به نام اگنس دل باخت. از نامههای او پیداست که در این دوره دل در گروی دو عشق داشت: از یکسو دلباختهی اگنس بود و از سوی دیگر عاشق جیمز، فرماندهاش بود. این فرمانده از او دعوت کرده بود که به عنوان منشیاش به مدت یک سال در نزد او در تائورمینا زندگی کند و کلیه مخارج زندگی همینگوی را به عهده گرفته بود. اگنس که هفت سال از همینگوی مسنتر بود، بعدها اعلام کرد که اگر در آن زمان به عشق همینگوی پاسخ مثبت داده بود، تنها به این دلیل بود که میخواست او را از «انحراف» اخلاقی نجات دهد.
همینگوی صراحتاً اعلام کرده بود که مایل نیست پس از مرگ نامههایش منتشر شود.
با این حال در سال ۱۹۱۸ همینگوی کریسمس را در نزد این افسر ارتش گذراند. تائورمینا در آن زمان شهر همجنسگرایان به شمار میآمد. سال بعد که اگنس به همینگوی نامه داد و اعلام کرد که نمیخواهد با او ازدواج کند، همینگوی به جیمز نامه نوشت و گفت فقط به خاطر اگنس بوده که از رابطه با او چشم پوشیده. او در این نامه از این بابت اظهار تأسف میکند.
همینگوی در سال ۱۹۲۱ با نخستین همسرش، هدلی به پاریس سفر کرد. تا زمانی که در آمریکا بود، همجنسگرایان را به شدت مسخره میکرد و به این شکل اخلالی را که ظاهراً در هویتیابی جنسیاش وجود داشت، از نظر پنهان میداشت. اما در پاریس، آن هم در فضایی که هنرمندان آزاداندیش در آن رفت و آمد داشتند، همجنسگرایی یک امر پذیرفته شده و طبیعی بود. در نامههای همینگوی از این دوره از تمسخر و ریشخند همجنسگرایان نشانی یافت نمیشود.
بسیاری از نامههای همینگوی نابود شدهاند. اگنس فن کروفسکی، پرستار آلمانیتباری که همینگوی در جوانی عاشق او بود، نامههای همینگوی را سوزانده است. فقط نامههایی که او به همینگوی نوشته در دسترس قرار دارد و تاکنون چندین بار هم منتشر شده است.
والری همینگوی، آخرین همسر همینگوی و منشی او و پسر او گرگوری از مخالفان سرسخت انتشار نامههای خصوصی همینگوی در پروژهی «نامههای هم» هستند. آنها به وصیتنامه همینگوی اشاره میکنند و به اینکه همینگوی صراحتاً اعلام کرده بود که مایل نیست پس از مرگ نامههایش منتشر گردد.
کتابخانه جان اف کندی در آمریکا، از روز یکشنبه اول آوریل، ۱۵ نامه چاپنشده از ارنست همینگوی را به نمایش گذاشته است. پس از دو سال که از آغاز پروژه «نامههای هم» میگذرد، برگزاری نمایشگاهی از نامههای همینگوی در کتابخانه جان اف کندی به فروش نخستین جلد از مجموعه ۱۲ جلدی نامههای همینگوی کمک میکند. با اینحال نباید فراموش کرد که مخاطب اصلی این مجموعه حلقههای دانشگاهی و همینگویپژوهان هستند.
نظرها
نظری وجود ندارد.