ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

اختلاف قرائت‌های مصحف قرآنی (۲)

<p>احمد علوی &minus; بخش نخست این نوشته شامل مقدمه، روش شناسی، نظریه&zwnj;های قرائت&zwnj;ها گوناگون مصحف، نظریه برساخته اجتماعی و و انطباق آن بر فرآیند تدوین مصحف قرآنی، عوامل و گونه&zwnj;های پیدایش قرائت&zwnj;های گوناگون مصحف بود.</p> <div dir="RTL">بخش دوم، که بخش پایانی است شامل موضوعاتی از قبیل تنوع قرائت&zwnj;ها در دوره پیش از تدوین عثمان، ناهماهنگی مصاحف در دوره پس از تدوین عثمانی ، مقایسه میان برخی از قرائت&zwnj;هایی که از مصحف شده است، ناهماهنگی مصاحف هفت&zwnj;گانه در صرف افعال آیات گوناگون و نتیجه گیری است.</div> <!--break--> <div dir="RTL">در این بخش که به واقع انطباق بخش نخست در بررسی مصحف&zwnj;های قرانی است، تلاش می&zwnj;شود تا با مطالعه جزئی برخی اختلاف قرائت ها، بخش نخست به آزمون گذارده شود.</div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL"><b>تنوع قرائت&zwnj;ها در دوره پیش از تدوین عثمان</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">به باور مسلمانان قرآن ابتدائا بر دل پیامبر اسلام فرود آمد و سپس بر زبان او روان شد و به دنبال آن به طور منظم بر مخاطبین او خوانده می&zwnj;شد. هر کدام از این مخاطبین نیز بنا به بضاعت خاص زبانی و دانش خود آن را فراگرفته و از بر نمودند و برای دیگران بازگو نمودند. این فرایند یعنی فرود آمدن معانی از جهان برتر وحدت به جهان فروتر کثرت دارای پیامدهائی قابل توجهی است (مقایسه کنید با ملا صدرا شیرازی، ۱۳۴۱، ۱۳۶۳). در این مسیر است که قرآن با زبان که یکی از ساختارهای مهم اجتماعی بشر است آمیخته می&zwnj;شود.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">با گسترش اسلام در میان قبایل و فرهنگ&zwnj;های گونه گون قرآن که در آن دوره اساسا به شکل شفاهی آموخته شده و منتشر می&zwnj;شد با گویش&zwnj;هایی بجز گویش نخستین آمیخته شد. در همین مسیر است که گاه تفسیر قاریان نیز بر آن افزوده شده یا بنا به سلیقه آنها آیه&zwnj;ها دگرگون شد (نگاه کنید به سجستانی، ۱۹۹۵ ، الدانی، ۲۰۰۵ و ابن خلدون، ۲۰۰۷). بدین ترتیب قرآن که به شکل شفاهی منتشر می&zwnj;شد با فرهنگ مردم آمیخته شده و این تاثیر بر فرهنگ جوامع آن زمان نه تنها در قرائت بلکه حتی در سطح فهم و تاویل دگرگون شد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">نوشتاری شدن مصاحف هر چند گام مثبتی برای جلوگیری از ناهماهنگی آنها بود اما دارای پیامدهای ناخواسته نیز بود. به گزارش ابن خلدون خطی که در نوشتن قرآن بکار برده شد دارای کاستی بود به گونه&zwnj;ای که حتی مورد انتقاد بسیاری از معاصرین صحابه قرارگرفت، اما بعدا، برای احترام و تبرک به مقام صحابه از همان خط استفاده شد (ابن خلدون، ۲۰۰۷، ج ۲). خط مورد استفاده برای ثبت مصحف ابتدائی بود و در آن از نقطه، علائم و حرکات استفاده نشده و حرف الف نیز در آن کاربرد نداشت. همین محدودیت&zwnj;ها و سایر عوامل موجب شد تا راویان ، ناقلین و خوانندگان مصحف در قرائت مجدد آن دچار سرگردانی شوند و با اجتهاد خود مصحف را قرائت کنند. به همین دلیل در پس از عثمان میان خوانندگان مصاحف ناهماهنگی پدید آمد و به مرور بر این ناهماهنگی افزوده می&zwnj;شد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">با توجه به این مشکلات و برای جلوگیری از فراوان تر شدن خوانش مصاحف بود که که &laquo;ابن مجاهد&raquo;، از بین همه<span dir="LTR">&zwnj;</span>ی خوانش ها، هفت خوانش (روایات : نافع بن ابی<span dir="LTR">&zwnj;</span>نعیم ـ عبدالله بن کثیر ـ عاصم ـ حمزة بن جیب زیّات ـ کسائی ـ ابو عمرو بن علاء بصری ـ عبدالله بن عامر دمشقی) را برگزید که دارای دو راوی است. اما مصاحف به این هفت مصحف منحصر نمی&zwnj;شود. چون سه خوانش دیگر مشهور (از خلف ـ یعقوب بن اسحاق ـ ابوجعفر یزید بن قعقاع) و ۵ خوانش شاذ (نادر) یا غیر مشهور (مانند حسن بصری ـ ابن محیص ـ یحیی بن مبارک یزیدی ـ اعمش و ابن جبیر ) نیز رایج بود. مشخصات ده روایت کنند ده گانه مصحف که مشهورند در نماگری که می&zwnj;آید معرفی شده است (الدانی، ۲۰۰۵ ؛ القطان، ۱۹۷۱). قطان بر این باور است که این در قرن سوم بود که روایت قرانی به هفت روایت منحصر شد و الا تا پیش از آن روایت&zwnj;های گوناگونی وجود داشت (القطان، ۱۹۷۱)</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">بنا به نوشته سجستانی دست کم ۵۹ ناهماهنگی میان مصحف عبدالله ابن مسعود و مصحف عثمان وجود داشته است. لازم به ذکر است که عبدالله مسعود یکی از حافظین و قاریان نخستین و مهم قرآن است که خود شخصا قرآن را از پیامبر اسلام آموخت (سجستانی، ۱۹۹۵).</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">در اینجا تنها به برخی از آن &nbsp;ناهماهنگی&zwnj;ها میان مصحف عبدالله ابن مسعود و مصحف عثمان اشاره می&zwnj;شود:</div> <div dir="RTL">۱ ) سورة البقرة آية ۱۰۶ مصحف ابن مسعود (ما ننسك من آية أو ننسخها) مصحف العثماني (ما ننسخ من آية أو ننسها)</div> <div dir="RTL">۲ ) سورة آل عمران ۷ مصحف ابن مسعود (وإن حقيقة تأويله إلا عند الله) مصحف العثماني (وما يعلم تأويله إلا الله)</div> <div dir="RTL">۳ ) سورة آل عمرن آية ۱۹ مصحف ابن مسعود (إن الدين عند الله الحنيفية)مصحف العثماني (إن الدين عند الله الإسلام)</div> <div dir="RTL">۴ ) سورة آل عمران آية ۳۹ (وناداه الملائكة يا زكريا إن الله) مصحف عثماني (فنادته الملائكة وهو قائم يصلي في المحراب إن الله)</div> <div dir="RTL">۵ ) سورة النساء آية ۴۰ (إن الله لا يظلم مثقال نملة ) مصحف عثماني (أن الله لا يظلم مثقال ذرة )</div> <div dir="RTL">۶ ) سورة آل عمران آية ۴۳ (واركعي واسجدي في الساجدين) مصحف عثماني (واسجدي واركعي مع الراكعين)</div> <div dir="RTL">۷ ) سورة هود آية ۵۷ (ولا تنقصوه شيئا) عثماني (ولا تضرونه شيئا)</div> <div dir="RTL">۸ ) سورة الحجرات آية ۱۳ (وخياركم عند الله أتقاكم) عثماني (إن أكرمكم عند الله أتقاكم)</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">به نوشته سجستانی بجز مصحف عبدالله مسعود دیگرانی همچون علي بن أبي طالب، مصحف أبي بن كعب، مصحف عبد الله بن عباس، عبد الله بن الزبير، عائشة و أم سلمة نیز دارای مصاحف خاص خود بودند که دارای ناهماهنگی&zwnj;هایی با مصحف عثمان بوده است (سجستانی، ۱۹۹۵).</div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b><b>ناهماهنگی</b><b> مصاحف در دوره پس از تدوین عثمانی </b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">علیرغم تلاش عثمان برای سازگار کردن مصاحفی که در دوره او وجود داشت، &nbsp;این تلاش کاملا موفق نبود. چون به تدریج ناهماهنگی میان قرائت&zwnj;ها مجددا سر گرفته شد. نویسندگانی نظیر أبي عمرو الداني مولف کتابهای جامع البيان في القراءات السبع و التيسير في القراءات السبع این ناهماهنگیها را در ۱۷ دسته طبقه بندی کرده&zwnj;اند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">بخش عمده&zwnj;ای از کشمکش میان مفسران و فقیهان بر سر برداشت از آیه&zwnj;های قرآن نیز با همین ناهماهنگی&zwnj;های قرائتها قابل توضیح است (مقایسه کنید با الطفیل ۱۹۹۷). در اینجا به نمونه&zwnj;هایی از این ناهماهنگیها اشاره و سپس با ارائه یک جدول نمونه&zwnj;های دیگری به نمایش گذاشته می&zwnj;شود.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">مصحف شناسان روایت&zwnj;های گوناگونی را که از مصحف در دست است ده قرائت می&zwnj;دانند، ولی بیشتر از آن هم روایت شده است (الدانی، ۲۰۰۵ ؛ القطان، ۱۹۷۱ ). بنا به آنچه میان مسلمانان مشهور است، ۷ روایت از این مصاحف نوع متواتر و مورد وثوق قلمداد شده است. اما صبحی صالح این را امر ناشی از توهم و تصادف می&zwnj;داند و بر این باور است که در میان روایت کنندگان مصحف کسانی وجود داشته&zwnj;اند که موثق تر از روایت کنندگان هفت&zwnj;گانه هستند (صالح، ۱۹۷۷ همچنین ابن الجزری ، ۱۹۹۴). صالح انحصار روایت&zwnj;های مورد وثوق در هفت را موجه ندانسته و آن را امری متاخر و پدید آمده در قرن چهارم هجری دانسته و به ابن مجاهد نسبت می&zwnj;دهد (همان). همین امر توضیح می&zwnj;دهد چرا برخی مسلمانان سه یا حتی هفت روایت بر روایت&zwnj;های هفت&zwnj;گانه افزوده&zwnj;اند. نماگر زیر در برگیرنده همین راویان معروف چهادهگانه است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div align="center" dir="RTL">نماگر ۵- نام، شهر، ماخذ روایت، طبقه، تاریخ فوت و روایت کنندگان قاریان گوناگون</div> <div dir="RTL">&nbsp;<img width="550" align="middle" height="693" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/quran_tab5.jpg" alt="" /></div> <div dir="RTL">&nbsp;منابع: خاروف، ۱۹۹۵، الدانی، ۲۰۰۵ ؛ القطان، ۱۹۷۱، زرکشی۲۰۰۱، سیوطی ۲۰۰۲، السيوطي، ۱۹۹۳،</div> <div align="center" dir="RTL">الدمیاطی، ۱۹۹۸، ابن الجزري، ۱۹۹۴، الانصاری، ۱۹۱۴ العکبری، ۲۰۰۱ و غیره).</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">در ابتدای قرن دوم هجری قرائت عمر و یعقوب در بصره شیوع داشت ولی در کوفه قرائت حمزه و عاصم مقبولیت داشت. در شام قرائت ابن عامر شهرت داشت و در مکه قرائت ابن کثیر و در مدینه قرائت نافع پذیرفته شده بود. اما در ابتدای سده سوم هجری ابن مجاهد قرائت کسائی را به عنوان قرائت موجه به جای قرائت یعقوب برگزید (صالح، ۱۹۷۷).در دوره معاصر ما روایت حفص از عاصم شهرت زیادی یافته اما دیگر روایت&zwnj;ها نیز کما بیش هنوز مقبولیت دارد. مثلا روایت قالون در مناطق شما افریقا مانند لیبی، الجزایر و تونس رواج دارد، حال انکه در منطقه کشور مغرب و موریتانی روایت &laquo;ورش&raquo; است که رواج دارد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">قاریان، مؤلفان علوم قرآنی و مفسران برای ارزیابی درجه وثوق روایاتی که از قرآن شده است، روایات را به قرائت&zwnj;های متواتر، مشهور، آحاد، شاذ و موضوع طبقه بندی نموده&zwnj;اند (زرکشی۱۴۲۱ ه ، سیوطی؛ ۱۴۲۲ه).</div> <div dir="RTL">ابن الجزري و بسیاری دیگر از قرائت شناسان سه معیار را برای اعتبار روایت مصحف پذیرفته اند:</div> <div dir="RTL">نخست سازگاری با قواعد ادبی زبان عربی هر چند که سازگاری بر مبنای یكى از وجوه و اقوال در قواعد زبان ادبی عربى باشد.</div> <div dir="RTL">دوم سازگاری با رسم الخط مصحف عثمانى و</div> <div dir="RTL">سوم اعتبار زنجیره راویان و یا به زبان دیگر اعتبار اسناد (ابن جرزی، ۱۹۹۴).</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">اما بکار گیری این ملاک&zwnj;ها از نظر منطقی مستلزم &laquo;دور&raquo; است. نخست آنکه میان خود ادیبان عرب در مورد قواعد ادبیات عرب کم نیست. و دوم انکه ادبیات زبان عرب امری پیشینی نیست پس از گردآوری مصحف تدوین شده و در موارد قابل توجه برای اعتبار یک قاعده ادبی به خود مصحف استناد شده است. چون خود مصحف قرآنی بر قواعد ادبی عرب تاثیر داشته است (سالم مکرم، ۱۹۹۶، شاهین، ۱۹۸۷، بکار، ۱۹۹۰، محيسن، ۱۹۹۸). افزون بر این قواعد زبان عرب مانند هر زبان دیگر امری قراردادی است و دگرگون شده است (دوسوسور، ۱۳۸۹).</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">ملاک دومی که قرائت شناسان برای تایید اصالت یک قرائت در نظر گرفته&zwnj;اند یعنی سازگاری با رسم الخط عثمانی نیز قابل تامل است چه برای کسانی که دیگر معاصر عثمان نیستند و به مصحف&zwnj;های عثمانی دسترسی ندارند، تایید یا عدم تایید سازگاری مصحف کنونی با مصحف عثمانی امکان پذیر نیست. سومین ملاک، یعنی اعتبار زنجیره راویان و یا به زبان دیگر اعتبار اسناد، هم به معنی گرو گذاری اعتبار مصاحف در نزد گزارش کنندگان و راویان جایز الخطاء و نادیده گرفتن محدودیت&zwnj;های انسان در ضبط و ثبت منابع تاریخی است.</div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL"><b>مقایسه میان برخی از قرائت&zwnj;های که از مصحف شده است</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">الدانی در کتاب خود &laquo; جامع البيان في القراءات السبع المشهورة &raquo; دست کم از ۱۲۰۰ اختلاف میان مصاحف هفت&zwnj;گانه نام می&zwnj;برد. اما مجال محدود این نوشته موجب می&zwnj;شود که تنها به موارد محدودی از این اختلاف&zwnj;ها اشاره شود. از جمله این اختلاف&zwnj;ها آیه زخرف ۱۹ است که در آن آمده است: <span>وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ. </span></div> <div dir="RTL">ابن كثير ونافع وابن عامر عباد را &laquo;عند&raquo; و بدون الف خواندند. حال آنکه عاصم وأبو عمرو وحمزة والكسائى عبد الرحمن را با &laquo;با&raquo; و عباد خوانده&zwnj;اند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">نمونه&zwnj;های دیگری از این گونه ناهماهنگی آیاتی است که می&zwnj;آید:</div> <div dir="RTL">زخرف ۳۵ : وَزُخْرُفًا وَإِن كُلُّ ذَلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ عِندَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ: عاصم وحمزة لما را با تشدید خواندند ولی دیگران آنر بدون تشدید خواندند. روشن است که این ناهماهنگی در قرائت به ناهماهنگی در معنا می&zwnj;انجامد.</div> <div dir="RTL">بقره ۱۹۱: <span>وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ</span>: حمزه و کسائی آیه را لا تقتلوهم خواندند اما سایرین آنرا لاتقاتلوا هم خواندند. بود و نبود الف در کلمه در آیه&zwnj;های مشابه محل مناقشه بوده است. نمونه&zwnj;های دیگری از ناهماهنگیها در جدول زیر فراهم آمده است:</div> <div dir="RTL">نمونه ناهماهنگی قرائت&zwnj;های هفتگانه در کاستی یا فزونی حروف و اعراب (برای جلوگیری از نارسائی ترجمه مطالب به عربی آمده است).</div> <div align="center" dir="RTL">&nbsp;</div> <div align="center" dir="RTL">نماگر ۶- مقایسه فراوانی قرائت برخی از آیه&zwnj;های مصحف قرآنی</div> <div align="center" dir="RTL"><img width="550" align="middle" height="641" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/quran_tab6.jpg" alt="" />&nbsp;</div> <div align="center" dir="RTL">منابع: خاروف، ۱۹۹۵، الدانی، ۲۰۰۵ ؛ القطان، ۱۹۷۱، زرکشی۲۰۰۱، سیوطی ۲۰۰۲، الدمیاطی، ۱۹۹۸، ابن الجزري، ۱۹۹۴، الانصاری، ۱۹۱۴، العکبری، ۲۰۰۱ابراهیم، ۲۰۰۱ و غیره). برای جلوگیری از ناهماهنگی به دلیل ترجمه عین جملات به عربی نقل شده است.</div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL"><b>ناهماهنگی مصاحف هفت&zwnj;گانه در صرف افعال آیات گوناگون</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">نمونه ناهماهنگی اعراب قرائتهای هفت&zwnj;گانه که به اختلاف معنا انجامیده است، برای جلوگیری از نارسائی ترجمه مطالب به عربی آمده است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div align="center" dir="RTL">نماگر ۷- مقایسه فراوانی قرائت برخی از آیه ها</div> <div align="center" dir="RTL"><img width="550" align="middle" height="1602" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/quran_tab_7_1.jpg" alt="" /><img width="550" align="middle" height="2268" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/quran_tab_7_2.jpg" alt="" />&nbsp;</div> <div align="center" dir="RTL">منابع: خاروف، ۱۹۹۵، الدانی، ۲۰۰۵ ؛ القطان، ۱۹۷۱، زرکشی۲۰۰۱، سیوطی ۲۰۰۲، الدمیاطی، ۱۹۹۸، ابن الجزري، ۱۹۹۴، الانصاری، ۱۹۱۴، ابراهیم، ۲۰۰۱ و غیره). برای جلوگیری از ناهماهنگی به دلیل ترجمه عین جملات به عربی نقل شده است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">همچنین ناهماهنگی مصاحف هفت&zwnj;گانه در صرف افعال آیات گوناگون</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div align="center" dir="RTL">نماگر ۸- مقایسه فراوانی قرائت برخی از آیه ها</div> <div align="center" dir="RTL"><img width="550" align="middle" height="633" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/quran_tab8.jpg" alt="" />&nbsp;</div> <div align="center" dir="RTL">منابع: خاروف، ۱۹۹۵، الدانی، ۲۰۰۵ ؛ القطان، ۱۹۷۱، زرکشی۲۰۰۱، سیوطی ۲۰۰۲، الدمیاطی، ۱۹۹۸، ابن الجزري، ۱۹۹۴، الانصاری، ۱۹۱۴، العکبری، ۲۰۰۱. ابراهیم، ۲۰۰۱ و غیره). برای جلوگیری از ناهماهنگی به دلیل ترجمه عین جملات به عربی نقل شده است.</div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL"><b>نتیجه گیری</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">در این نوشته به چهار پرسش مرتبط به یکدیگر پرداخته شد و نشان داده شد که فراوانی قرائت&zwnj;های مصحف همواره و از دیر باز یکی از پرسش&zwnj;های مورد مناقشه مسلمانان بوده، ولی امری کم یا بیش پذیرفته شده بوده است.</div> <div dir="RTL">مسلمانان پس از دوره حیات نبوی اما دارای درک یکسانی در مورد چرایی و چگونگی پیدایش قرائت&zwnj;های گوناگونی که از مصحف شده است، نبوده&zwnj;اند.</div> <div dir="RTL">دوم آنکه فراوانی و ناهماهنگی میان مصاحفی که در اختیار مسلمانان بوده است قابل توجه است و محدود به شماری اندک نیست.</div> <div dir="RTL">سوم: آنکه بخش قابل توجهی از این فراوانی قرائت&zwnj;ها به ناهماهنگی معنائی میان آنها می&zwnj;انجامد (مقایسه کنید با عبدالقوي، ۱۹۹۷، عبدالرحمن، ۱۹۹۳، حبش ۱۹۹۹).</div> <div dir="RTL">چهارم آنکه بررسی این پرسشها تنها در مورد روایاتی از قرآن امکان دارد که در دسترس است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">بنابراین چون - زنجیره کامل مصاحف از زمان ما تا زمان پیامبر در دسترس نیست امکانی برای بررسی تاریخی و تجربی به معنی اخص آن - یعنی به روشی همچون باستانشناسی مصاحف از زمان ما تا زمان پیامبر- وجود ندارد. چون طول عُمر مصاحفی که در دست است از چند قرن تجاوز نمی&zwnj;کند. و مصاحف دوره&zwnj;های پیش از مصحف عثمان و پس از آن در دسترس نیست. از آن رو که سرشت پرسش مربوط قرائت&zwnj;های گوناگون از مصحف اساسا تجربی است، مناقشات کلامی با این قلمرو بحث کارآمد نیست و موضوعیت ندارد. عرصه کارکرد مناقشات کلامی میان مومنان و غیر مومنان بوده و کارکرد آن متقاعد کردن خصم است. حال آنکه کارکرد دانش تجربی نشان دادن چگونگی پیدایش روایت&zwnj;های گوناگون از مصاحف در طول تاریخ است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">فرایند تدوین مصحف به مثابه پیدایش یک برساخته اجتماعی، فرایندی پر از شکست و بست، و چالش و مالش میان راویان، گردآوران، تدوین کنندگان، قاریان، مفسران آن بود. فرایند روایت، گرد آوری و انتقال مصحف موضوعی برای کشمکش میان دیدگاه ها، منافع و مصالح گروه&zwnj;های گوناگون اجتماعی بود که هرکدام خود و قرائت خود را بر حق میپنداشتند. قرائت&zwnj;های هفت، ده گانه یا چهارده گانه از صافی فرهنگ این گروهای اجتماعی و از خلال همین فرایند گذر نموده و حاصل کشمکش و قرارداد اجتماعی میان مسلمانان گذشته بوده است. چه قرائت&zwnj;ها با خواندن روایات قرانی و شهادت به صحت برخی و عدم شهادت صحت به برخی دیگر فراهم آمده و به هر رو حاصل گزینش مسلمانان در برساختن یک پدیده اجتماعی بوده است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">فرود آمدن معانی قرآن بر دل پیامبر اسلام و اظهار آن به زبان عربی و گویش معین بر پیروانش و در نتیجه فرود آن معانی از جهان مطلق یگانگی مجردات به جهان نسبی و متکثر ممکنات است (شیرازی، ۱۳۴۱، ۱۳۶۳). امر قدسی که در عرش اطلاق یگانه و بدون تکثر است آنگاه که با امری غیر قدسی آمیخته می&zwnj;شود رنگ آنرا بخود گرفته دیگر ویژگیهای پیشین خود را نخواهد داشت و در قید زمان، زمین و زمانه یا به زبان دیگر به قید مکان و فرهنگ و زبان اسیر می&zwnj;شود. یک دلیل بر این ادعا همانا همین روایت&zwnj;های گوناگون از مصحف نخستین و دیگر دلیل پیدایش همانا روشهای گوناگون اجتهاد و فقاهت و تفسیر برای فهم معنای روایت&zwnj;های گوناگون مصحف است. سپرده شدن سرنوشت معنای هر چند مطلق و مجرد به زبان بشری، گویش&zwnj;ها و رسم الخط که البته مطلق نبوده و بدون نارسائی نیست، سپردن پیام&zwnj;های جهان برین به دست پدیده&zwnj;های پر شکست و بست جهان زیرین ممکنات است. از این روست که قاریان کوشش می&zwnj;کنند که به متنی نزدیک به متن نخستین مصحف دست یابند و مفسران تلاش می&zwnj;کنند که پرده از راز متن بگشایند و فقیهان کوشش می&zwnj;کنند تا مدلول قانع کننده&zwnj;ای را برای گزاره&zwnj;ها آیه&zwnj;های احکام کشف کنند. آمیخته شدن آن معانی به زبان بشری و ذهن انسان و ادغام در فرهنگ اجتماعی به معنی تبدیل آن به پدیده این جهانی و تاریخی است. چنین جهانی بر خلاف جهان مجردات، همواره موضوع پیدایش و فرسایش و ناهماهنگی و دگرگونی است. اما داستان همین جا پایان نمی&zwnj;یابد. چون قرآن در تجلی لفظی خود به قرائت&zwnj;های گوناگون در می&zwnj;آید که مرحله دیگری از فعلیت آن در جهان اجتماعی انسان است همین قرآن در ملموس&zwnj;ترین شکل خود به شکل نوشتار در می&zwnj;آید که وجه این جهانی آن پررنگ و وجه آن جهانی اش کم رنگ می&zwnj;شود. گذر قرآن از جهان مطلق مجردات به جهان فرسایش یابنده و پر از گسست و پیوست ممکنات دارای پیامدهایی است. یکی از آن پیامدها همانا آمیخته شدن به محدودیت&zwnj;های جهان ممکنات و پیدایش تکثر و همچنین فراوانی قرائت&zwnj;های آن است.</div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL"><b>منابع</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">ابراهیم، م. ط، اعراب القرآن الکریم، الناشر: دارالنفائیس، بیروت، لبنان، ۲۰۰۱.</div> <div dir="RTL">ابن الجزري ، أحمد بن محمد بن محمد ، النشر في القراءات العشر، المحقق: محمد تميم الزغبي، الناشر: دار الهدى &ndash; جده، ۱۴۱۴ &ndash; ۱۹۹۴.</div> <div dir="RTL">ابن الجزري، أحمد بن محمد بن محمد، ألفية ابن الجزري المسماة : طيبة النشر في القراءات العشر، لشمس الدين ابن الجزري، الطبعة، مؤسسة قرطبة القاهرة، ۱۴۱۲ ه۲۰۰۱م</div> <div dir="RTL">ابن خالويه، إعراب القراءات السبع وعللها، تحقيق الدكتور عبدالرحمن بن سليمان العثيمين، الطبعة الأولى، مكتبة الخانجي، القاهرة، ۱۴۱۳ هـ &ndash; ۱۹۹۲ م.</div> <div dir="RTL">الحبش، م، القراءات المتواترة واثرها في الرسم القرآني والاحكام الشرعية، دار الفكر دمشق، ۱۹۹۹.</div> <div dir="RTL">ابن خلدون، ع، تاریخ، المکتبه العصریه، بیروت- لبنان-.۲۰۰۷.</div> <div dir="RTL">اصفهانی، راغب، محاضرات الأدباء ومحاورات الشعراء والبلغاء، المحقق: ابراهیم زیدان، مکتبه الهلال به مصر ۱۹۰۲.</div> <div dir="RTL">الأنصاري، ابی جعفر، الإقناع في القراءات السبع، تحقيق وتعليق الشيخ أحمد فريد المزيدي، الطبعة الأولى، دار الكتب العلمية، بيروت، ۱۴۱۹هـ.</div> <div dir="RTL">برگر، پ، ل، لوكمان، ت، ساخت اجتماعي واقعيت (رساله اي جامعه شناسي شناخت)، به ترجمه فريبرز مجيدي، انتشارات علمي و فرهنگي، ۱۳۷۵.</div> <div dir="RTL">بحرانی، م. ط. تفسیر البرهان، ناشر: دارالمجتبی للمطبوعات، ایران، قم، ۲۰۰۷.</div> <div dir="RTL">البغدادي، ع، الفرق بين الفرق، دارالجيل، بيروت، ۱۹۸۷.</div> <div dir="RTL">بكار، ع، اثر القراءات السبع في تطور التفكير اللغوي، دار القلم- دمشق ۱۹۹۰ م.</div> <div dir="RTL">الداني، ع. جامع البيان في القراءات السبع المشهورة &ndash; تحقیق: محمد صدوق الجزائري، بیروت، دارالکتب العربیه، ۲۰۰۵</div> <div dir="RTL">الداني، ع ، التيسير في القراءات السبع، لأبي عمرو الداني، تصحيح أوتو برتزل، الطبعة الأولى، دار الكتب العلمية، بيروت.بی تا.</div> <div dir="RTL">دوسوسور، ف، دوره زبان شناسی عمومی، به ترجمه کورش صفوی، ایران، تهران. ۱۳۸۹.</div> <div dir="RTL">الذهبي، م ح، التفسير والمفسرون، طبعة دار احیاء التراث العربی، بیروت، التاريخ [بدون].</div> <div dir="RTL">جزایری، ن، الانوار النعمانیه فی بیان معرفه النشأه الانسانیه، دار القارئ - دار الكوفة، الطبعة: الاولى ۲۰۰۸.</div> <div dir="RTL">خاروف، م.ف. المیسر فی القراءات الاربعه عشره، دارابن کثیر، دمشق-بیروت، دارالکم الطیب دمشق-بیروت، ۱۹۹۵.</div> <div dir="RTL">خوئی، ا.ق. البیان فی التفسیر القرآن، نجف اشرف ، نسخه الکترونیکیه، ۱۳۳۷ ه . ق.</div> <div dir="RTL">الدمياطي، ش، إتحاف فضلاء البشر في القراءات الأربعة عشر، الطبعة : الأولى، دار النشر / دار الكتب العلمية - لبنان - ۱۴۱۹هـ۱۹۹۸م.</div> <div dir="RTL">الذهبي، ش م ، معرفة القراء الكبار على الطبقات والأعصار ، دار الكتب العلمية للنشر، لبنان، ۱۹۹۶.</div> <div dir="RTL">زركشی، بدرالدین محمد بن عبدالله، البرهان فی علوم القرآن، تصحیح: مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالفكر، ۱۴۲۱هـ.</div> <div dir="RTL">زرقانی، ع. ع. مناهل العرفان فی العلوم القرآن، دارالكتب العلمية، بيروت: ، ۱۴۱۶ق.</div> <div dir="RTL">سجستانی، ا، ع، کتاب المصاحف؛ بی نام ناشر، دراسة وتحقيق ونقد : الدكتور محب الدين عبد السبحان واعظ وزارة الأوقاف والشؤون الإسلامية&ndash; قطر &ndash; الطبعة الأولى (١٤١٦ ه= ١٩٩٥ م)</div> <div dir="RTL">سالم مکرم، ع. ع. القراءات القرآنية وأثرها في الدراسات النحوية، مؤسسة الرسالة بيروت الطبعة الثالثة١٤١٧ ه = ١٩٩٦ م ).</div> <div dir="RTL">سیوطی، ج، الاتقان فی علوم القرآن، تصحیح مصطفی دیب البغا، بیروت، دار ابن كثیر، ۱۴۲۲هـ/۲۰۰۲م.</div> <div dir="RTL">السيوطي ، ج، الدر المنثور في التفسير بالمأثور الناشر : دار الفكر &ndash; بيروت، لبنان، ۱۹۹۳.</div> <div dir="RTL">شاهين، ع، اثر القراءات في الاصوات و النحو العربي، مكتبة الخانجي القاهرة ۱۹۸۷م.</div> <div dir="RTL">شهرستاني، ا. الملل و النحل، دارالجيل، بيروت، ۱۹۸۹.</div> <div dir="RTL">شیرازی، م.ا. ص. الشواهد الربوبیه، دانشگاه مشهد،

احمد علوی − بخش نخست این نوشته شامل مقدمه، روش شناسی، نظریه‌های قرائت‌ها گوناگون مصحف، نظریه برساخته اجتماعی و و انطباق آن بر فرآیند تدوین مصحف قرآنی، عوامل و گونه‌های پیدایش قرائت‌های گوناگون مصحف بود.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • کاربر مهمان

    در مقاله لازم بود به شیوه جمع اوری قران در زمان ابوبکر و تلاش عثمان برای یکدست کردن برداشت ها اشاره شود. شیوه انان در تدوین متن, انصافا نمایان گر یکی بهترین تلاش ها در آن دوران است. در زمان ابوبکر جمعی از صحابه زیر نظر زید بن ثابت که خود کاتب قران در زمان پیامبر بوده است مامور جمع اوری قران شدند. به شهادت تاریخ این جمع با وسواسی قابل توجه به جمع اوری متن پرداختند و هیچ ایه ای را نیز بدون شهادت چندین نفر از صحابه ظبط ننمودند. همه صحابه در این کار همراهی نمودند ( روایتی در شیعه هست که گویا علی متون خود از قران را در اختیار جمع قرار نداده اما این روایت ضعیف است). به هر روی نتیجه کار مورد اعتمادترین متنی شد که از قران وجود داشت. در دوره زمانی مابین ابوبکر و عثمان افراد دیگری به صورتی شخصی مصحفی از قران تدوین نمودند که هیچ یک دقت متن تدوین شده در زمان ابوبکر را نداشت. در زمان عثمان این متون مختلف مسئله ساز شد بنابراین او دستور داد همه مصحف ها غیر از مصحف تدوین شده در زمان ابوبکر جمع اوری و سوزانده شود سپس از روی ان متن, برای همه مراکز مهم حکومتی یک نسخه از قران تهیه گردید و به آنجا ارسال شد. و سرانجام متن تدوین شده در زمان ابوبکر نیز سوزانده شد تا همه نسخه های موجود قران از ارزشی برابر برخوردار باشند. مشکل انجا بود که این نسخه ها همگی ( همچنان که نویسنده نیز اشاره کرده) فاقد نقطه گذاری و اعراب گذاری بودند که اختلافات اندکی را ایجاد نمود. به هر روی 1- اختلاف مصحف های بعضی اصحاب ( مثلا عبدالله بن مسعود) با مصحف عثمانی ( که نام متن تدوین شده در زمان ابوبکر است) تنها نشانه کم دقتی ایشان است و دلیلی بر ضد متن موجود قران نیست. 2- اختلاف قرائت ها در بعضی ایات مسئله ای اشکار و مشهور در بین علما بوده و نکته جدیدی نیست تنها باید بر این مطلب پای شمرد که این اختلافات در مقایسه با کل متن بسیار اندک بوده و مطلب مهمی را نیز در بر نمی گیرد و از همین روست که این اختلافات بحث چندانی را در میان دانشمندان مسلمان ایجاد ننموده است.

  • محمد از ایران

    با سلام با تشکر از مقاله علمی و پژوهشی بسیار دقیق شما که بخوبی هم جمع بندی شد. نکته اصلی این است که تلاش مفسران معنوی در تفسیر معنوی قران باعث می شود تا درک انسانی از مفاهیم قدسی همچنان قدسی بماند چنانکه در بیان شعر حضرت مولانا که فرمود: دردی است غیر مردن کان را دوا نباشد ، پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن...و به نقلی دیگر دردی است، غیر مردن آن را دوا نباشد ...این دو نوع بین مصراع مذکور هر دو یک بیان از نهایت دردمندی حضرت مولاناست. قرائت سوره حمد با روش حفص از عاصم (مالک یوم الدین) و یا ورش از نافع (ملک یوم الدین) بیانات متنوع از حضرت حق است که در هر صورت صفات باریتعالی را می رساند.

  • فریاد

    جالب میشد اگر نویسنده ترجمه سطور عربی را نیز ترچمه میکرد تا فهم مطلب برای غیر عربها بیشتر شود . در این ماضی و مضارع ره گم نکنیم ولی در کل آنچه از محمد و قرانش در دسترس است همه روایت هستند و هنوز بعد از 1400 سال هیچ سند و مدرکی برای اثبات گفته ها و نقلقولها وجود ندارد. مشگل بزرگ نقل قولها یک کلاغ چهل کلاغ کردن است . در حقیقت خانه از پایبست ویران است .البته نه تنها در اسلام بلکه همه مذاهب . سوال اینجاست که چرا خدایی که این همه دانا است و همه چیز را میداند همیشه افراد بیسواد را برای پیامبری برمیگزیند وهمچنین اجازه میدهد کتابش دستمالی شود . چرا خدای قادر دز قرن 21 سروکله اش پیدا نمیشود که ما ثبت رایانه ای کنیم تا مکافات پایان یابد . اینهمه کشت وکشتار در میان مسلمانان حاصل عدم درایت خداست . خدای فهیم بایستی میدانست که حتی جابجایی یک نقطه در کتابش میتواند جان از جاندار بگیرد . جالب دیگر آنکه این خدا در کتابش فقط به خود میدمد و از بزرگی خود میگوید و مایه نیایش اش را بر ترس و مجازات استوار میکند . تغریبا همه کتابهایش نسخه ای از کتاب قبلی است و حرف تازه ای برای گفتن ندارد . از طرفی هم بایستی منافع شچصی افرادی که این تفصیرها را میکنند را در نظر گرفت . مثلا دلیل زلزله ( نشانه قهر خدا ) به پستان خانمها نسبت داده میشود . یا اینکه خدا انقدر ناتوان میشود که برای ادامه حیاتش محتاج امامی غایب میشود . یا دست به دامان رهبری میشود و مقامی بالاتر از معصومین را به وی اهدا میکند. در هر حال سپاس نویسنده را که برای آگاهی مردم دست به قلم برده .

  • کاربر مهمان

    ضمن سپاسگزاري خواهشمنديم خود جناب علوي يا هر كس ديگر كه آگاه به تاريخ قرآن است زحمتي بكشند و تاريخ و گزارش چكونگي گرداوري قرآن را بنويسند و دراين سايت بگذارند تا بهره مند شويم. دستتان درد نكند، خدانگهدارتان. تهران ـ فرهنگ

  • کاربر نادر

    باسلام.سپاس فراوان از اقای علوی وزحمات ایشان. گویند انسان با شک به یقین میرسد وبا یقین ایمانش کامل میشود. متاسفانه بنده هنوزدر وادی شکیات سرگرداتم !!. اینهمه از علما ودانشمندان نام برده اید که در کسره وفتحه وذمه و نقطه.... مباحث علمی داشته ودارند وبرحسب این اختلافات چه خونها که ریختند ومیریزند. تازه این فضلا درکشاکش قرائت هستند! مبحث دیگر مربوط به شان نزول این ایات است که خود مثنوی هفتاد من میشود !.ولی انچه ذهن مرا سالها بخود مشغول کرده بعضی ازقصص وحکایات است که خداوند تبارک وتعالی وحی فرموده اند. منظومه شمسی ما جز ناچیزی ازکهکشان راه شیریست که میلیاردها ستاره وسیاره دارد و با فناوری جدیدهزاران کهکشان دیگر کشف شده واخیرا موفق به کشف سیاره ای شده اند که12 میلیارد سال نوری با ما فاصله دارد!!!!. حال حکایت زندگی عشقی وخصوصی یوسف وزلیخا کدام درد بی درمان این مخلوقات را حل میکند ؟! واز این حکایات بسیارند !. به این فضلا لیست محدثین وراویان ومفسرین را هم اضافه بفرمائید تا شاید متوجه شوید که چرا ( ما هنوز اندر خم یک کوچه مانده ایم) ؟!. پاینده باشید .

  • محمد از ایران

    در جواب فریاد پیامبر شدن ربطی به سواد ندارد. مهم رسالت هدایت و سعادت بشری است که گاه نبی است گاه ولی و گاه وصی است. الان هم کسانی هستند که این رسالت را انجام می دهند و مهم پیدا کردن انهاست. شما قران را باید در زمان خودش یعنی 1400 سال پیش بسنجید در ان زمان همین اروپاییان پیشرفته چکار می کردند؟ آیا مثل همین الان پیشرفته بودند؟ ضمناً اسیبهایی که بعد از هر دینی بوجود می آمد ربطی به خود دین ندارد اشکال کار در خودخواهیها، نیرنگ ها و فریبکاریهای عده ای دغل باز است که در یهودیت یا بعد از مسیح هم وجود داشتند. اگر فیلم آخرین وسوسه مسیح را ببینید یا مصائب مسیح در آنها این نکته وجود دارد. پس این اتفاقات بعد از اسلام را به نام خدا و پیامبرش نزن.

  • کاربر نادر

    با سلام. محمد محترم ازایران. خداوند متعال که دانا وقادر به همه امور است اگر پیامبر خودرا از مخلوقی با سواد خواندن ونوشتن انتخاب میکرد تا انچه را که براو وحی میشد خود مکتوب میکرد بهتر نبود؟! تا اینهمه اختلاف پیش نمی امد وخون مسلیمین ریخته نمیشد ؟! واین همه دانشمند وفاضل که اگر فهرست شوند خود شامل چندجلد کتاب است بجای انکه 1400 سال وقتشان را صرف این امور کنند در رشته علومی مثل طب یا کیمیا(شیمی) که اسلام خوشبختانه در این رشته ها پیشرفت زیادی داشته بازهم بهتر نبود؟!.فرموده اید که یهودیان خودخواه نیرنگباز وفریبکارودغلباز هستند!! اینها صفات زشتی هستند که حتی در قبائل وحشی امازون هم انهارا مذموم میدارند اینکه احتیاج به نبی و ولی وصی ندارد!. در خاتمه استدعا میکنم نام دونفر را که الان هم رسالت هدایت وسعادت بشری را که گاه نبی است وگاه ولی وگاه وصی است نام ببرید تا ابد سپاسگزار شما خواهم بود.

  • کاربر مهمان

    در پاسخ به خواننده ای که گفته اند زیدابن ثابت خود از کاتبان زمان پیامبر بوده اند سوالی دارم که ایشان اگر به آن پاسخ دهند ممنون میشوم و ان اینکه بیشترین سوره های قرآن در مکه نازل شده است و از طرفی دیگر زیدابن ثابت از انصار است نه از مهاجرین و به همین دلیل زیدابن ثابت درزمان نزول بیشترین سوره های قرآن اصلا مسلمان نبوده است تا اینکه بتواند سرپرست تدوین کنندگان قرآن باشد چگونه او که درزمان نزول قرآن درمکه کافر بوده است میتواند تشخیص دهد شخصی باشهادت تنها دونفر که بعدا شد شهادت یکنفر و راوی که مجموعا دونفر بحساب آمدند هر چیزی وهرنقل قولی را ثبت کند وبعد بشود قرآن که اگر یک زیر و زبر آن اشتباه باشد معنی آن نیز فرق خواهد کرد اینگونه تدوین آنهم راویان شفاهی در عصری که در تمام مکه فقط هفده نفر باسواد در سطح سواد زمانه خودشان بوده اند کمی باعقل جور درنمی آید آنهم در شرایطی که اولین کاتب قرآن که عبدالله ابن ابی سرح میباشد بگواه تاریخ اسلام عمدا کلمات پیغمبر را کم وزیاد و وارونه میکرده تابقول خودش ببیند پیغمبر که میگوید باعالم غیب درارتباط هستم میفهمد یانه ووقتی میبیند پیغمبر متوجه نمیشود ازدین اسلام خارج میشود و کاتبی قرآن را رها میکند وفرار میکند که پیغمبر هم میگوید هرکه اورا گرفت حتی درخانه خدا!! اورا بکشد ودرزمان فتح مکه پیغمبر دستور قتل چندنفر راصادر میکند که یکی از آنها همین عبدالله ابن ابی سرح است بجرم وارونه نوشتن سخنان پیغمبر برای امتحان او!! وعثمان داماد پیغمبر بواسطه فامیلی با عبدالله ابن ابی سرح واسطه میشود واز کشتن او جلوگیری میکند که داستان آن مفصل است