خوب شد شناختمت
<p>گروه فرهنگ، رادیو زمانه - جویس کرول اوتس، نویسنده آمریکایی و یکی از شاخص‌ترین چهره‌های «رئالیسم کثیف» در جهان تا امروز بیش از ۳۰۰ داستان کوتاه و ۶۰ رمان نوشته است. این آثار بیش از هر چیز احساس تنگنایی را که انسان شهرنشین از لایه‌های گوناگون اجتماعی در آن به‌سر می‌برد، بیان می‌کند.</p> <!--break--> <p>به تازگی انتشارات مروارید گزیده‌ای از ۹ داستان کوتاه از این مجموعه عظیم را به ترجمه فریده اشرفی منتشر کرده است. ناشر داستان‌ها را انتخاب کرده و آن‌ها را برای ترجمه به مترجم سپرده است. فرید اشرفی در گفت‌و‌گو با «تهران امروز» به این موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید: «در واقع، کتاب پیشنهاد ناشر بود و تعدادی از داستان‌ها را که از نظر وضعیت فعلی جامعه‌ ما مناسب‌ترند، انتخاب کرده بودند و از من خواستند از بین آن‌ها تعداد محدودی را انتخاب کنم. بعد از مطالعه‌ داستان‌ها و با توجه به محدودیتی که از نظر حجم کتاب داشتیم، در ‌‌‌نهایت داستان‌هایی را که حال و هوای آن‌ها به هم نزدیک‌تر بودند، ترجمه کردم. در اغلب این داستان‌ها، یک عمل داستانی بسیار ساده و حتی روزمره، دنیایی حرف و مشغولیت ذهنی در پی دارد.» <a href="http://tehrooz.com/1390/9/19/TehranEmrooz/779/Page/16/">(ن. ک به تهران امروز)</a></p> <p> </p> <p>داستان‌های مجموعه «خوب شد شناختمت» عبارت‌اند از: «کودک گم‌شده»، «برادر‌ها»، «متولد ماه ژوئن»، «خوب شد شناختمت»، «آیا خنده واگیر دارد؟»، «میز ناخوشایند»، «دستان گره‌خورده»، «سیاست» و «به‌تنهایی». این داستان‌ها بدون استثناء نمایانگر دومین و پربار‌ترین دوره نویسندگی جویس کرول اوتس در دیترویت است.</p> <blockquote> <p><img align="middle" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/oetesj02.jpg" alt="" />خوب شد شناختمت، جویس کرول اوتس، فریده اشرفی، انتشارات مروارید</p> </blockquote> <p>کرول اوتس در «دوره دیترویت» به همه لایه‌های اجتماعی می‌پردازد: کارگران سرخورده، ورزشکاران تباه‌شده، نوجوانان بدون اعتماد به نفس و سرکوب‌شده که نمی‌توانند خواسته‌هاشان را به زبان بیاورند، دزدان خرده‌پا و درمانده، پدران بچه‌باز، زنانی که در اجتماع موفق هستند، اما از سرخوردگی عاطفی رنج می‌برند، مردان خواب‌زده و زنان خانه‌داری که بین شوهر و معشوق مانده‌اند و توانایی انتخاب را از دست داده‌اند. داستان‌های پرشمار او در این دوره بیشتر گزارشی‌ست از ساختار روحی و مهم‌ترین چالش‌های عاطفی انسان‌های متعارف با خواسته‌های نامتعارف.</p> <p> </p> <p>یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های رئالیسم کثیف به عنوان یک سبک ادبی در داستان‌نویسی جهان این است که نویسنده موفق می‌شود از میان وقایع پیش‌پاافتاده‌ای که در زندگی هر روزه‌روز شخصیت‌هایش اتفاق می‌افتد، یک لحظه را برجسته کند. آن لحظه افشاگر ژرف‌ترین عواطف سرکوب شده و نیازهای ناگفته انسان است.<br /> </p> <p>داریوش کارگر در تنها جستاری که درباره «رئالیسم کثیف» به فارسی در دست است، می‌نویسد: «گزینش شخصیت‌ها از میان به‌حاشیه رانده‌شدگان گروه‌های خاص اجتماعی، سادگی زبان و ایجاز و جزءنگاری از وجوه رئالیسم کثیف است.» (ن. ک به فصل‌نامه سنگ شماره‌ چهارم)</p> <p> </p> <p>و در ادامه می‌نویسد: «در چنین روایتی از "رئالیسم"، نویسنده در حقیقت، و تا حدودی که در درجه اول بستگی تام با خلاقیت او و سپس درکش از انسان، جامعه و شکل رابطه و نوع برخورد این دو با بکدیگر دارد، با خلق اثر خود به مخالفت با روزمرگی زندگی یا ظواهر کثیف آن می‌پردازد.» <a href="http://tehrooz.com/1390/9/19/TehranEmrooz/779/Page/16/">(ن. ک به تهران امروز)</a></p> <p> </p> <p>جویس کرول اوتس در این کار، یعنی در مخالفت با ظواهر کثیف زندگی روزانه تخصص دارد و در داستان‌های مجموعه «خوب شد شناختمت» هم اینگونه لحظات را به خوبی به نمایش می‌گذارد.</p> <p>اوتس چه در داستان‌های مجموعه «خوب شد شناختمت» و چه در دیگر داستان‌های کوتاهی که در دوران دیترویت نوشته با زبانی ساده، اما با واژه‌هایی که بیانگر تاریکی و تباهی روحی انسان‌ها هستند، پرتگاه‌های شخصیتی انسان‌های کوچه و بازار را نشان می‌دهد. او قضاوت نمی‌کند، پیامی برای خواننده‌اش ندارد، طرحی از یک دنیای بهتر و آرمانی به دست نمی‌دهد، آرزومند نیست، بلکه فقط و فقط طرحی از آنچه که انسان امروزی هست ترسیم می‌کند. حتی پلید‌ترین شخصیت‌های او از سویه‌های انسانی برخوردارند و با این‌حال چاره‌ای جز جنایت و تباهی ندارند. چنین است که در داستان‌های او خوبی و بدی با هم می‌آمیزد و آنچه که بر جای می‌ماند فقط یک واقعیت است: یک واقعیت کثیف.<br /> </p> <blockquote> <p><img align="middle" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/oetesj04.jpg" alt="" />کرول اوتس: وراجی درباره شعر و هنر و فرهنگ می‌تواند آدمی را تحت تأثیر قرار دهد. اما تکلیفمان با تردید، با خلایی که در درونمان ناگهان به‌وجود آمده چیست؟</p> </blockquote> <p>وحشتی که زندگی شخصیت‌های جویس کرول اوتس را فراگرفته طبعاً با آنچه که ما در «ادبیات وحشت» سراغ داریم تفاوت دارد. با این‌حال در ایران به دلیل ناآشنایی آکادمیک با «رئالیسم کثیف» معمولاً این دو نوع ادبی را با هم اشتباه می‌گیرند.</p> <p> </p> <p>فریده اشرفی می‌گوید: «با مطالعه‌ چند کتاب [از کرول اوتس] معتقدم که نه کاملاً اما به‌طورکلی می‌توان اوتس را نویسنده‌ای در ژانر «وحشت» هم دانست؛ هرچند گاهی در طول داستان، عمل داستانی بارزی مشاهده نمی‌شود و تنها یک تفکر خاص باعث بروز وحشت می‌شود، اما خب، برخی از رمان‌هایشان حتی در اولین صفحه‌ها وحشت زیادی ایجاد می‌کنند. به‌خصوص زمانی که شخصیت‌های داستان، جنبه‌ منفی و ویران‌کننده‌ وجودشان را آشکار می‌کنند یا در نتیجه‌ برخورداری از چنین جنبه‌ای، دست به کارهای وحشتناکی می‌زنند. شخصیت‌های این داستان‌ها از شکست، خیانت و خشونتِ پیش‌بینی نشده می‌ترسند. حتی ترس‌های عادی در داستان‌های وی، می‌تواند به وحشتی بزرگ تبدیل شود.»<a href="http://tehrooz.com/1390/9/19/TehranEmrooz/779/Page/16/"> (همان)</a></p> <p> </p> <p>پیشینه آشنایی ما در ایران با جویس کرول اوتس به سال ۱۳۷۸برمی‌گردد. در آن سال نخستین بار در فصل‌نامه «کاکتوس» (به کوشش مجید روشنگر و عباس صفاری) با داستان کوتاه «زانیه» به ترجمه میترا داودی با جویس کرول اوتس آشنا شدیم. <br /> </p> <p>از جویس کرول اوتس تاکنون کتاب‌های آب ‍ ش ‍ ار، پرستار شب، جانور‌ها، چشمان همیشه هشیار، در اتاقم را به روی خودم قفل می‌کنم و وقتی دختر کوچکی بودم و مادرم مرا نمی‌خواست و نیز کتاب‌های دیگری از او به فارسی برگردانده شده است و در بازار کتاب در اختیار علاقمندان قرار دارد. هفت کتاب دیگر از جویس کرول اوتس منتظر مجوز هستند. <br /> </p> <p>تنوع و گستردگی آثار اوتس موجب شده که مترجمان و ناشران ایرانی داستان‌هایی از این نویسنده پرکار آمریکایی را که به گمان آن‌ها می‌توانند از سد سانسور عبور کنند در کنار هم بنشانند. «در خوب شد شناختمت» هم این مشکل وجود دارد و جز ملاک قابلیت انتشار یک داستان در ایران، ظاهراً معیار دیگری برای انتخاب داستان‌ها وجود نداشته است.<br /> </p> <blockquote> <p><img align="middle" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/oetesj03.jpg" alt="" />فریده اشرفی، مترجم «خوب شد شناختمت» از جویس کرول اوتس</p> </blockquote> <p>فریده اشرفی در همان گفت‌و‌گو می‌گوید: «چیزی ‌که ترجمه‌ آثار اوتس را دشوار می‌کند، انتقال حس است. خانم اوتس نویسنده‌ خاصی است که ترجمه‌ آثارش یکی از دشوار‌ترین کارهای دنیاست. این کار باید با حوصله انجام شود که متأسفانه در جامعه‌ بدون "قانون کپی رایت"ِ ما همیشه امکان‌پذیر نیست؛ چون عجله در ثبت‌نام کتاب در فیپا و رساندن آن به بازار کتاب به عنوان نفر اول، خیلی چیز‌ها را فدا می‌کند. اولین مسئله این بود که در مورد این داستان‌ها، هیچ عجله‌ای نکردم. یعنی خوشبختانه با ناشری کار می‌کردم که کیفیت کار برایش مهم‌تر از زمان تحویل بود و من آزاد بودم که هر وقت ترجمه تمام شد، تحویل بدهم.» <a href="http://tehrooz.com/1390/9/19/TehranEmrooz/779/Page/16/">( همان)<br /> </a> </p> <p>به این ترتیب افزون بر مشکل سانسور که گزینش داستان‌ها را دشوار و گاه غیر ممکن می‌کند، مشکل دیگری هم وجود دارد: رقابت مترجمان برای ثبت ترجمه به عنوان نخستین مترجم در اداره کتاب، آن‌هم در شرایطی که حتی درصد اندکی از آثار ادبی برجسته در ایران ترجمه و منتشر نشده و همچنان ناشناخته مانده است. آثار نویسندگانی مانند ریموند کارور، دونالد بارتلمی، جویس کرول اویتس در ایران جزو پرفروش‌ها هستند. البته پرفروش در کشور ما یعنی همه نسخه‌های چاپ نحست کتاب در شمارگان ۱۱۰۰ نسخه سرانجام بعد از یک‌سال به فروش می‌رسد و مترجم می‌تواند امیدوارم باشد که چه بسا کتابش به چاپ دوم برسد.</p> <p> </p> <p>شناسنامه کتاب: خوب شد شناختمت، جویس کرول اوتس، فریده اشرفی، انتشارات مروارید، تهران، ۱۳۹۰</p>
گروه فرهنگ، رادیو زمانه - جویس کرول اوتس، نویسنده آمریکایی و یکی از شاخصترین چهرههای «رئالیسم کثیف» در جهان تا امروز بیش از ۳۰۰ داستان کوتاه و ۶۰ رمان نوشته است. این آثار بیش از هر چیز احساس تنگنایی را که انسان شهرنشین از لایههای گوناگون اجتماعی در آن بهسر میبرد، بیان میکند.
به تازگی انتشارات مروارید گزیدهای از ۹ داستان کوتاه از این مجموعه عظیم را به ترجمه فریده اشرفی منتشر کرده است. ناشر داستانها را انتخاب کرده و آنها را برای ترجمه به مترجم سپرده است. فرید اشرفی در گفتوگو با «تهران امروز» به این موضوع اشاره میکند و میگوید: «در واقع، کتاب پیشنهاد ناشر بود و تعدادی از داستانها را که از نظر وضعیت فعلی جامعه ما مناسبترند، انتخاب کرده بودند و از من خواستند از بین آنها تعداد محدودی را انتخاب کنم. بعد از مطالعه داستانها و با توجه به محدودیتی که از نظر حجم کتاب داشتیم، در نهایت داستانهایی را که حال و هوای آنها به هم نزدیکتر بودند، ترجمه کردم. در اغلب این داستانها، یک عمل داستانی بسیار ساده و حتی روزمره، دنیایی حرف و مشغولیت ذهنی در پی دارد.» (ن. ک به تهران امروز)
داستانهای مجموعه «خوب شد شناختمت» عبارتاند از: «کودک گمشده»، «برادرها»، «متولد ماه ژوئن»، «خوب شد شناختمت»، «آیا خنده واگیر دارد؟»، «میز ناخوشایند»، «دستان گرهخورده»، «سیاست» و «بهتنهایی». این داستانها بدون استثناء نمایانگر دومین و پربارترین دوره نویسندگی جویس کرول اوتس در دیترویت است.
خوب شد شناختمت، جویس کرول اوتس، فریده اشرفی، انتشارات مروارید
کرول اوتس در «دوره دیترویت» به همه لایههای اجتماعی میپردازد: کارگران سرخورده، ورزشکاران تباهشده، نوجوانان بدون اعتماد به نفس و سرکوبشده که نمیتوانند خواستههاشان را به زبان بیاورند، دزدان خردهپا و درمانده، پدران بچهباز، زنانی که در اجتماع موفق هستند، اما از سرخوردگی عاطفی رنج میبرند، مردان خوابزده و زنان خانهداری که بین شوهر و معشوق ماندهاند و توانایی انتخاب را از دست دادهاند. داستانهای پرشمار او در این دوره بیشتر گزارشیست از ساختار روحی و مهمترین چالشهای عاطفی انسانهای متعارف با خواستههای نامتعارف.
یکی از مهمترین ویژگیهای رئالیسم کثیف به عنوان یک سبک ادبی در داستاننویسی جهان این است که نویسنده موفق میشود از میان وقایع پیشپاافتادهای که در زندگی هر روزهروز شخصیتهایش اتفاق میافتد، یک لحظه را برجسته کند. آن لحظه افشاگر ژرفترین عواطف سرکوب شده و نیازهای ناگفته انسان است.
داریوش کارگر در تنها جستاری که درباره «رئالیسم کثیف» به فارسی در دست است، مینویسد: «گزینش شخصیتها از میان بهحاشیه راندهشدگان گروههای خاص اجتماعی، سادگی زبان و ایجاز و جزءنگاری از وجوه رئالیسم کثیف است.» (ن. ک به فصلنامه سنگ شماره چهارم)
و در ادامه مینویسد: «در چنین روایتی از "رئالیسم"، نویسنده در حقیقت، و تا حدودی که در درجه اول بستگی تام با خلاقیت او و سپس درکش از انسان، جامعه و شکل رابطه و نوع برخورد این دو با بکدیگر دارد، با خلق اثر خود به مخالفت با روزمرگی زندگی یا ظواهر کثیف آن میپردازد.» (ن. ک به تهران امروز)
جویس کرول اوتس در این کار، یعنی در مخالفت با ظواهر کثیف زندگی روزانه تخصص دارد و در داستانهای مجموعه «خوب شد شناختمت» هم اینگونه لحظات را به خوبی به نمایش میگذارد.
اوتس چه در داستانهای مجموعه «خوب شد شناختمت» و چه در دیگر داستانهای کوتاهی که در دوران دیترویت نوشته با زبانی ساده، اما با واژههایی که بیانگر تاریکی و تباهی روحی انسانها هستند، پرتگاههای شخصیتی انسانهای کوچه و بازار را نشان میدهد. او قضاوت نمیکند، پیامی برای خوانندهاش ندارد، طرحی از یک دنیای بهتر و آرمانی به دست نمیدهد، آرزومند نیست، بلکه فقط و فقط طرحی از آنچه که انسان امروزی هست ترسیم میکند. حتی پلیدترین شخصیتهای او از سویههای انسانی برخوردارند و با اینحال چارهای جز جنایت و تباهی ندارند. چنین است که در داستانهای او خوبی و بدی با هم میآمیزد و آنچه که بر جای میماند فقط یک واقعیت است: یک واقعیت کثیف.
کرول اوتس: وراجی درباره شعر و هنر و فرهنگ میتواند آدمی را تحت تأثیر قرار دهد. اما تکلیفمان با تردید، با خلایی که در درونمان ناگهان بهوجود آمده چیست؟
وحشتی که زندگی شخصیتهای جویس کرول اوتس را فراگرفته طبعاً با آنچه که ما در «ادبیات وحشت» سراغ داریم تفاوت دارد. با اینحال در ایران به دلیل ناآشنایی آکادمیک با «رئالیسم کثیف» معمولاً این دو نوع ادبی را با هم اشتباه میگیرند.
فریده اشرفی میگوید: «با مطالعه چند کتاب [از کرول اوتس] معتقدم که نه کاملاً اما بهطورکلی میتوان اوتس را نویسندهای در ژانر «وحشت» هم دانست؛ هرچند گاهی در طول داستان، عمل داستانی بارزی مشاهده نمیشود و تنها یک تفکر خاص باعث بروز وحشت میشود، اما خب، برخی از رمانهایشان حتی در اولین صفحهها وحشت زیادی ایجاد میکنند. بهخصوص زمانی که شخصیتهای داستان، جنبه منفی و ویرانکننده وجودشان را آشکار میکنند یا در نتیجه برخورداری از چنین جنبهای، دست به کارهای وحشتناکی میزنند. شخصیتهای این داستانها از شکست، خیانت و خشونتِ پیشبینی نشده میترسند. حتی ترسهای عادی در داستانهای وی، میتواند به وحشتی بزرگ تبدیل شود.» (همان)
پیشینه آشنایی ما در ایران با جویس کرول اوتس به سال ۱۳۷۸برمیگردد. در آن سال نخستین بار در فصلنامه «کاکتوس» (به کوشش مجید روشنگر و عباس صفاری) با داستان کوتاه «زانیه» به ترجمه میترا داودی با جویس کرول اوتس آشنا شدیم.
از جویس کرول اوتس تاکنون کتابهای آب ش ار، پرستار شب، جانورها، چشمان همیشه هشیار، در اتاقم را به روی خودم قفل میکنم و وقتی دختر کوچکی بودم و مادرم مرا نمیخواست و نیز کتابهای دیگری از او به فارسی برگردانده شده است و در بازار کتاب در اختیار علاقمندان قرار دارد. هفت کتاب دیگر از جویس کرول اوتس منتظر مجوز هستند.
تنوع و گستردگی آثار اوتس موجب شده که مترجمان و ناشران ایرانی داستانهایی از این نویسنده پرکار آمریکایی را که به گمان آنها میتوانند از سد سانسور عبور کنند در کنار هم بنشانند. «در خوب شد شناختمت» هم این مشکل وجود دارد و جز ملاک قابلیت انتشار یک داستان در ایران، ظاهراً معیار دیگری برای انتخاب داستانها وجود نداشته است.
فریده اشرفی، مترجم «خوب شد شناختمت» از جویس کرول اوتس
فریده اشرفی در همان گفتوگو میگوید: «چیزی که ترجمه آثار اوتس را دشوار میکند، انتقال حس است. خانم اوتس نویسنده خاصی است که ترجمه آثارش یکی از دشوارترین کارهای دنیاست. این کار باید با حوصله انجام شود که متأسفانه در جامعه بدون "قانون کپی رایت"ِ ما همیشه امکانپذیر نیست؛ چون عجله در ثبتنام کتاب در فیپا و رساندن آن به بازار کتاب به عنوان نفر اول، خیلی چیزها را فدا میکند. اولین مسئله این بود که در مورد این داستانها، هیچ عجلهای نکردم. یعنی خوشبختانه با ناشری کار میکردم که کیفیت کار برایش مهمتر از زمان تحویل بود و من آزاد بودم که هر وقت ترجمه تمام شد، تحویل بدهم.» ( همان)
به این ترتیب افزون بر مشکل سانسور که گزینش داستانها را دشوار و گاه غیر ممکن میکند، مشکل دیگری هم وجود دارد: رقابت مترجمان برای ثبت ترجمه به عنوان نخستین مترجم در اداره کتاب، آنهم در شرایطی که حتی درصد اندکی از آثار ادبی برجسته در ایران ترجمه و منتشر نشده و همچنان ناشناخته مانده است. آثار نویسندگانی مانند ریموند کارور، دونالد بارتلمی، جویس کرول اویتس در ایران جزو پرفروشها هستند. البته پرفروش در کشور ما یعنی همه نسخههای چاپ نحست کتاب در شمارگان ۱۱۰۰ نسخه سرانجام بعد از یکسال به فروش میرسد و مترجم میتواند امیدوارم باشد که چه بسا کتابش به چاپ دوم برسد.
شناسنامه کتاب: خوب شد شناختمت، جویس کرول اوتس، فریده اشرفی، انتشارات مروارید، تهران، ۱۳۹۰
نظرها
کاربر مهمان: r -ch
درود بر جویس کارول اوتس / بانو اشرفی فرهیخته و شما..