کشف احتمالی زبان زاگرسنشینان باستان
<p>دیوید کیز (David Keys)/احسان سنایی - باستان‌شناسان، خبر از وجود زبانی فراموش‌شده داده‌اند که بقایایش همین چندی پیش، در ویرانه‌های ۲۸۰۰ساله یک کاخ آشوری پیدا شد. این کشف از آن حیث حائز اهمیت است که به درک ریشه‌های قومی و فرهنگی ِ مردمان کوه‌نشینی کمک می‌کند که چندین هزاره پیش، طعمه نسل نخست تمدن‌های ساکن بین‌النهرین شدند.</p> <!--break--> <p>شواهدِ حاکی از وجود این زبان مرده، که احتمالاً به مردمان ناشناخته‌ای از سلسله‌جبال زاگرس ایران هم تعلق داشته را یک باستان‌شناس از دانشگاه کمبریج، حین بررسی یک لوح گِلی پیدا کرده است. این لوح باستانی، پیش‌تر توسط تیمی از باستان‌شناسان بین‌المللی طی کاوش‌‌های‌شان در کاخ اختصاصی دیوان‌سالاران آشوری در شهر باستانی توسان، واقع در جنوب شرق ترکیه کشف شده بود.</p> <p><br /> این لوح، حامل نام ۶۰ زن است که احتمالاً اسرا یا قربانیان یک کوچ اجباری تحت فرمان امپراتوری آشور بوده‌اند. اما نکته جالب هنگامی رخ نمود که دکتر جان مک‌گینیس (John MacGinnis)، باستان‌شناس دانشگاه کمبریج، این اسامی را به دقت بررسی کرد و متوجه شد که در آن میان ۴۵ نام کوچک‌ترین شباهتی به هزاران نام پرکاربرد و آشنای رایج در خاورمیانه باستان، ندارند. از آنجا که اسامی آشنای این منطقهْ معمولاً به‌شکل ترکیبی، و متشکل از دو یا چند اسم کامل و یا مختصر از همان واژگان پرکاربرد زبان بومی ِ هر ناحیه‌اند، پژوهش‌گران هم ساخت منحصر به فرد ۴۵ اسم اسرارآمیز این لوح گلی را مدرکی بر وجود یک زبان کاملاً مستقل و بیگانه دانسته‌اند.</p> <p> </p> <p>این لوح اساساً از متعلقات بایگانی کاخ بوده – که توسط مقامات سلطنتی آشور، به‌منظور ثبت تصمیمات و امور اجرایی، سیاسی و نیز اقتصادی استفاده می‌شده است. این ۶۰ زن (که نام ۴۵ تن از آنان را مدرکی بر وجود یک زبان ناشناخته دانسته‌اند) نیز احتمالاً با برخی مقاصد اقتصادی (که می‌توانسته به امور زنانه‌ای همچون بافندگی مربوط بوده باشد) به استخدام مقامات کاخ درآمده بودند. در واقع متن این لوح هم اشاره کرده که تعدادی از این زنان به کار در برخی دهات محلی گمارده شده بودند. از بین این اسامی زنانه می‌توان به Ushimanay، Alagahnia، Irsakinna و Bisoonoomay اشاره کرد.</p> <p><br /> حال قرار است که باستان‌شناسان و زبان‌شناسان، دست به بررسی موشکافانه‌تر این اسامی اسرارآمیز بزنند و ببینند آیا ترتیب و تکرار حروف‌شان، می‌تواند حکایت‌گر هیچ‌گونه شباهتی با زبان‌های باستانی معتبری که احتمالاً این زبان نیز بی‌ارتباط با آن‌ها نیست، باشد یا نه.</p> <p> </p> <p>احتمال می‌رود که این ۴۵ زن از اهالی بخش شمالی یا مرکزی رشته‌کوه زاگرس باشند – چراکه این تنها منطقه‌ای تست که آشوریان در زمان تهیه این لوح، در آن تحرکات نظامی داشتند. شاید این زنان، در نیمه دوم قرن هشتم پیش از میلاد، به اجبار از کوه‌های سرزمین‌شان زاگرس، تارانده شده و به کار در شهر توسان واداشته شده‌اند – و این می‌توانسته محصول فتوحاتی باشد که برخی پادشاهان آشوری از جمله تیکلات پیلاسر سوم و سارگون در این منطقه به دست آورده بودند. <br /> </p> <p>کاوش‌های فعلی شهر توسان، هم‌اکنون زیر نظر یک تیم آلمانی به سرپرستی دکتر درک ویک (Dirk Wicke) از دانشگاه مینز انجام می‌شود و جزئی از پروژه باستان‌شناختی بزرگ‌مقیاسی است که به سرپرستی پروفسور تیموتی ماتنی (Timothy Matney) از دانشگاه آکرون اوهایو در این شهر آشوری در شرُف انجام است. جزئیات دقیق این کشف، در شماره فعلی ژورنال Near Eastern Studies انتشار یافته است.</p> <p> </p> <p>در همین زمینه:<br /> <a href="http://zamaaneh.com/science/2010/08/post_206.html">کشف زبانی که نیست</a></p> <p><a href="http://zamaaneh.com/science/2010/03/post_120.html">داستان نخستین زبان </a></p> <p> </p> <p>تصویر نخست:<br /> بخشی از لوح گلی ِ یافت‌شده در تپه زیارت (واقع در شهر باستانی توسان ترکیه)، که شامل نام ۶۰ زن است.</p> <p> </p> <p>منبع ترجمه و عکس: <a href="http://www.independent.co.uk/news/science/archaeology/ancient-language-discovered-on-clay-tablets-found-amid-ruins-of-2800-year-old-middle-eastern-palace-7728894.html">Independent</a><br /> </p>
دیوید کیز (David Keys)/احسان سنایی - باستانشناسان، خبر از وجود زبانی فراموششده دادهاند که بقایایش همین چندی پیش، در ویرانههای ۲۸۰۰ساله یک کاخ آشوری پیدا شد. این کشف از آن حیث حائز اهمیت است که به درک ریشههای قومی و فرهنگی ِ مردمان کوهنشینی کمک میکند که چندین هزاره پیش، طعمه نسل نخست تمدنهای ساکن بینالنهرین شدند.
شواهدِ حاکی از وجود این زبان مرده، که احتمالاً به مردمان ناشناختهای از سلسلهجبال زاگرس ایران هم تعلق داشته را یک باستانشناس از دانشگاه کمبریج، حین بررسی یک لوح گِلی پیدا کرده است. این لوح باستانی، پیشتر توسط تیمی از باستانشناسان بینالمللی طی کاوشهایشان در کاخ اختصاصی دیوانسالاران آشوری در شهر باستانی توسان، واقع در جنوب شرق ترکیه کشف شده بود.
این لوح، حامل نام ۶۰ زن است که احتمالاً اسرا یا قربانیان یک کوچ اجباری تحت فرمان امپراتوری آشور بودهاند. اما نکته جالب هنگامی رخ نمود که دکتر جان مکگینیس (John MacGinnis)، باستانشناس دانشگاه کمبریج، این اسامی را به دقت بررسی کرد و متوجه شد که در آن میان ۴۵ نام کوچکترین شباهتی به هزاران نام پرکاربرد و آشنای رایج در خاورمیانه باستان، ندارند. از آنجا که اسامی آشنای این منطقهْ معمولاً بهشکل ترکیبی، و متشکل از دو یا چند اسم کامل و یا مختصر از همان واژگان پرکاربرد زبان بومی ِ هر ناحیهاند، پژوهشگران هم ساخت منحصر به فرد ۴۵ اسم اسرارآمیز این لوح گلی را مدرکی بر وجود یک زبان کاملاً مستقل و بیگانه دانستهاند.
این لوح اساساً از متعلقات بایگانی کاخ بوده – که توسط مقامات سلطنتی آشور، بهمنظور ثبت تصمیمات و امور اجرایی، سیاسی و نیز اقتصادی استفاده میشده است. این ۶۰ زن (که نام ۴۵ تن از آنان را مدرکی بر وجود یک زبان ناشناخته دانستهاند) نیز احتمالاً با برخی مقاصد اقتصادی (که میتوانسته به امور زنانهای همچون بافندگی مربوط بوده باشد) به استخدام مقامات کاخ درآمده بودند. در واقع متن این لوح هم اشاره کرده که تعدادی از این زنان به کار در برخی دهات محلی گمارده شده بودند. از بین این اسامی زنانه میتوان به Ushimanay، Alagahnia، Irsakinna و Bisoonoomay اشاره کرد.
حال قرار است که باستانشناسان و زبانشناسان، دست به بررسی موشکافانهتر این اسامی اسرارآمیز بزنند و ببینند آیا ترتیب و تکرار حروفشان، میتواند حکایتگر هیچگونه شباهتی با زبانهای باستانی معتبری که احتمالاً این زبان نیز بیارتباط با آنها نیست، باشد یا نه.
احتمال میرود که این ۴۵ زن از اهالی بخش شمالی یا مرکزی رشتهکوه زاگرس باشند – چراکه این تنها منطقهای تست که آشوریان در زمان تهیه این لوح، در آن تحرکات نظامی داشتند. شاید این زنان، در نیمه دوم قرن هشتم پیش از میلاد، به اجبار از کوههای سرزمینشان زاگرس، تارانده شده و به کار در شهر توسان واداشته شدهاند – و این میتوانسته محصول فتوحاتی باشد که برخی پادشاهان آشوری از جمله تیکلات پیلاسر سوم و سارگون در این منطقه به دست آورده بودند.
کاوشهای فعلی شهر توسان، هماکنون زیر نظر یک تیم آلمانی به سرپرستی دکتر درک ویک (Dirk Wicke) از دانشگاه مینز انجام میشود و جزئی از پروژه باستانشناختی بزرگمقیاسی است که به سرپرستی پروفسور تیموتی ماتنی (Timothy Matney) از دانشگاه آکرون اوهایو در این شهر آشوری در شرُف انجام است. جزئیات دقیق این کشف، در شماره فعلی ژورنال Near Eastern Studies انتشار یافته است.
در همین زمینه:
کشف زبانی که نیست
تصویر نخست:
بخشی از لوح گلی ِ یافتشده در تپه زیارت (واقع در شهر باستانی توسان ترکیه)، که شامل نام ۶۰ زن است.
منبع ترجمه و عکس: Independent
نظرها
هایده ترابی
ظاهرا مشکلی در باز شدن صفحه بود که برطرف شد و توانستم به منبع رجوع کنم. اما در آنجا هیچ صحبتی از "زبان سرقت شده" نیست. زبانشناسان در لوحی آشوری که باید به زبان اکدی باشد، به اسامی ای برخورده اند که در آن منطقه رواج نداشته و به نظر می رسد این اسامی متعلق به زبانی باشد از مردمانی کوه نشین در زاگرس، کدام مردمان؟ مشخص نیست. طبق این گزارش، آن 45 نام برای زبان شناسان نو است و شاید نشانی باشد از وجود مردمانی دیگر از کوه نشینان زاگرس (به غیر از پارسی!). خود لوح به زبانی ناشناخته نیست، باید به زبان آشوری/ اکدی باشد. تنها اسامی آن اسرا/زنان نو هستند. همین.
هایده ترابی
مسئولان رادیو زمانه، آقای مترجم، منبع لطفا! چرا منبع را ذکر نمی کنید؟ اصل متنی که ترجمه کرده اید، کجاست؟ آیا این ترجمه است یا ترجمه و تلخیص؟ یعنی آیا ما با یک ترجمه روبرو هستیم یا با ترجمه و جمع بندی مترجم فارسی از متن؟ این گزارش واقعا نامفهوم و گمراه کننده است. "زبان سرقت رفته" یعنی چه؟ چگونه می شود زبانی را به سرقت برد؟ می نویسید : "باستانشناسان، خبر از وجود زبانی فراموششده دادهاند که بقایایش همین چندی پیش، در ویرانههای ۲۸۰۰ساله یک کاخ آشوری پیدا شد. "خود لوح گلی به چه زبانی بوده است؟ آن را که بنظر می رسد خوانده اند، آن "45 اسم اسرار آمیز" را به چه خط و زبانی نوشته اند؟ اگر به زبان اکدی بوده که دیگر ناشناخته نیست. در ضمن هر قومی بالاخره یک زبانی داشته، مسئله این است که در آن تاریخ مورد اشاره کوه نشینان زاگرس فاقد خط و کتابت بوده اند. در ضمن زبان هیچ قومی را هم نمی توان به سرقت برد، از زبانها تأثیر گرفته می شود و بر زبانها تأثیر گذاشته می شود، سرقت دیگر چه معنی دارد؟ حالا این خبر مبهم , نادقیق و بدون منبع چه می خواهد به کاربران بدهد؟
هایده ترابی
لینک منبع را تازه الان دیدم، اما مرا برد جای دیگر.
هایده ترابی
مسئول محترم درج کامنت، چند کامنت برای این مطلب گذاشتم، آیا آنها را دریافت کردید؟
کاربر مهمان نادر
با سلام . با عرض ارادت مکرر بشما که همیشه از نوشته های شما لذت برده ام. این کوه نشینان مورد اشاره همان اقوام ماد هستند که در کوهستانهای صعب العبور سلسله جبال زاگرس زندگی میکرده اند ومیکنند وهمین اقوام کرد هستند که هم اینک بنام اکراد(کردها) در مناطق کوهستانی ایران وعراق وترکیه ودر قسمتی از سوریه زیست میکنند وتاریخ تمدنی در همین حدود که ذکر فرموده اید دارند اعراب به انها اهل جبال میگفتند. پس از تضعیف حکومتهای اشور وکلده واضمحلال امپراطوری عیلامیها که خود سابقه ای حدود پنج هزارساله داشتند دولت ماد تشکیل شد که بدست کورش کبیر منقرض گردیدند. عیلامیها دربیش از دوهزار سال پیش از دولت ماد بر دشت خوزستان ازدامنه های کوههای لرستان وبختیاری تا محدوده بوشهر فعلی حکومت میکردند ودارای تمدنی پیشرفته وخط وزبان مستقل بودند بزرگترین اثر معماری وشهر سازی مدرن تاریخ بشر هم اینک در 45 کیلومتری از دزفول نزدیک به شوش بنام چغازنبیل موجود است. معبدیست از خشت با سطح قاعده 102متردر102متر ودرهفت طبقه که حدود چهار طبقه ان هم اینک موجود است نام ان زیگورات بمعنی(سربفلک کشیده) بوده ودر پیرامون ان به خط عیلامی خطوطی نوشته شده که ترجمه غالب انها نفرین به کسی است که به این معبد پلکانی عظیم اسیبی برساند. پیرامون ان شهریست با خیابانهای منظم وراه ابهائی برای اب رسانی وشبکه دیگری برای دفع فاضل اب! خود بنده در سالهای قبل از انقلاب با مجوز زنده یاد پرفسورگریشمن در معیت اساتیدی توفیق دیدن زوایا وزیرزمینهای شگفت انگیز انرا داشته ومتوجه شدیم که ملات پلکانها از قیر بوده وبعدا هم بازدیدهای مکرر داشته ام که به هر دلیلی اینک دسترسی به ان زیرزمینهای مرموز برای عموم میسرنیست! منظور از توضیح بالا این است که خط مکشوف توسط باستانشناسان مورد اشاره شما موفق به کشف قدیمترین زبان وخط نیستند و حدود دوهزار سال پیش از این کشف جدید خط و زبان دیگری در عیلام رایج بوده . موفق باشید .
هایده ترابی
گزارش ایندیپندنت برگرفته از مقاله ای در ژورنال مطالعات خاورمیانه است زیر این عنوان: نشانه ای/شواهدی از یک زبان حاشیه ای در یک لوح نو- آشوری [به زبان اکدی] از قصر فرماندار در توشخان. این نشانه محدود به وجود همان اسامی در متن اکدی است و بس. اگر به اصل مقاله رجوع شود، می توان دریافت که نویسنده ی زبان شناس، این اسامی نو ظهور را متعلق به زبانهای ایرانی نمی داند. در ضمن اینکه آن افراد (با آن اسامی نوظهور) از کوه نشینان زاگراس بوده باشند هم هم تنها یک احتمال در کنار احتمالات دیگر است. Evidence for a Peripheral Language in a Neo-Assyrian Tablet from the Governor’s Palace in Tušhan(pp. 13-20) John MacGinnis DOI: 10.1086/664450 Stable URL: http://www.jstor.org/stable/10.1086/664450 نویسنده چهار احتمال را مطرح می کند: (1) Shubrian These names could be Shubrian, that is to say the indigenous language of the region prior to the arrival of the Assyrians (and Arameans). The existence of Shubria, and Shubrian, is well-established, but it is not known to what language group Shubrian belonged. On the basis of the names of some of the kings of Shubria, it has been suggested that the language was a relative of Hurrian, but, in reality, that dataset is too small to allow reliable conclusions. There is also the possibility that the ruling class of the land belonged to a different ethnic group from the population at large. As far as we know, Shubrian was not written, though it is possible that eventual excavation of a Shubrian city could change this. There is, however, an Assyrian letter dealing with relations with the Shubrian king (SAA 5 35) in which the ancient writer quotes two phrases which are thought to represent Shubrian words: aba translated into Assyrian as ‘calf ’ (l. 31) and tebal ada translated into Assyrian as ‘I will send you your men’ (rev. 11). As noted above, Urniya-(X)-dae looks like a good contestant for a Shubrian name, and perhaps Sirarši also. (2) Pre-Hurrian substratum An alternative could be that the region was host to some other pre-Hurrian language about which we have no other information. (3) Iranian (non-Indo-European) Another possibility is that the names belong to a population group originating in western Iran but speaking a tongue that did not belong to the Indo-Iranian language group. This strikes me as particularly plausible as it is certain that the Assyrians deported populations from Iran to other parts of the empire. (4) Recent arrival A final suggestion is that the language could belong to a new wave of population influx. One possibility would be the Mushki (Phrygians) who were moving into eastern Anatolia around this time. If this were the case, for the names to appear in an administrative list at Tušhan would mean that such people had either deliberately
احسان سنایی
سرکار خانم ترابی؛ از توضیحاتتان ممنونم، در خصوص عبارت «به سرقت رفتن»، درست میفرمایید؛ بنده کلمه attested (بهمعنی ِ «معتبر») را اشتباهاً arrested خوانده بودم (و به نزدیکترین معنی ِ احتمالی ِ آن هم اعتماد کردم)، که از شما و سایر خوانندگان پوزش میخواهم و از دوستان زمانه هم میخواهم آن را به شکل «... زبانهای باستانی ِ معتبری ...» تصحیح کنند. منظور نویسندهی Independent از «زبان ناشناخته»ی بهکاررفته در این لوح هم قطع به یقینْ زبان گفتاری بوده، نه نوشتاری؛ چراکه طبیعتاً این متنْ امکانِ خوانده شدن را داشته که برخی اسامی ِ یادشده در آن، به زبان انگلیسی برگردانده شده است. اما بیمعنی بودنِ الفاط، دلیلی بر بیگانگی این زبان شده است (همانگونه که ما هم مینویسیم: Radiozamaaneh؛ ولی در زبان انگلیسی، هیچ معنایی از آن استنباط نمیشود)؛ چراکه طبق متن، «اسامی آشنای این منطقهْ معمولاً بهشکل ترکیبی، و متشکل از دو یا چند اسم کامل و یا مختصر از همان واژگان پرکاربرد زبان بومی ِ هر ناحیه هستند»؛ حالآنکه این اسامی، چنین ساختاری ندارند. در خصوص احتمالاتی که در آخرین نظرتانْ بهدرستی با اقتباس از متن اصلیْ مطرح فرمودهاید هم گفتنیست که بنده فقط همان احتمالی را ترجمه کردهام که در متن Independent آمده بود. مجدداً از تذکر و توضیحاتتان سپاسگزارم.
کاربر مهمان
آقای سنایی، من هم از توجه تان ممنونم. واژه ی attested را در خوانش زبانهای باستانی وقتی به کار می برند که بخواهند بگویند به کاربرد کلمه ای در متنی برخورد کرده اند یا نه. بنابراین شاید "تأیید یافته" یا "گواهی یافته" این معنا را بهتر برساند.
آرش
با سپاس از بانو " هایده ترابی" برای توضیح و توجه به مستندات متن. امیدوارم که خوانندگان رادیو زمانه همواره هوشیار و دقیق و تیزبین باشند.