ژان لویی ترنتینیان: "هانکه بهترین کارگردان جهان است"
<p>گروه فرهنگ، رادیو زمانه - ژان لویی ترتینیان، بازیگر نام‌آشنای سینمای فرانسه پس از یک وقفه طولانی در فیلم "عشق" ساخته میشائیل هانکه، کارگردان نام‌آور اتریشی در نقش یک مرد فداکار که تا لحظه مرگ از همسر هنرمندش پرستاری می‌کند ظاهر شد.</p> <!--break--> <p>این فیلم نخل طلای جشنواره فیلم کن را از آن خود کرد و نام ژان لویی ترنتینیان را که به‌تدریج از یادها می‌رفت، زنده کرد. ترنتینیان چه در زمانی که معشوق بژیت باردو بود، و با رومی اشنایدر در فیلم‌هایی مثل "گوسفند وحشی" هم‌بازی بود، و چه در روزگار سالخوردگی که دخترش در یک ماجرای جنایی به قتل رسبد، همواره یک بازیگر جنجالی بوده است. <br /> </p> <p>می‌گویند ترنتینیان که در یک خانواده کارخانه‌دار شهرستانی در فرانسه پرورش پیدا کرده، برای غلبه پیدا کردن بر شرم‌زدگی بیمارگونه‌اش به بازیگری روی آورد. به مناسبت کامیابی فیلم "عشق" ساخته میشائیل هانکه در شصت و پنجمین جشنواره فیلم کن گفت‌و‌گویی با ژان لویی ترنتینیان، بازیگر نقش اول این فیلم را برگزیده‌ایم. این گفت‌وگو را می‌خوانید:</p> <p> </p> <p><img align="absBottom" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/Communicate-icon.png" alt="" />"عشق" اولین فیلمی‌ست که در آن شما بعد از یک وقفه طولانی بازی می‌کنید. چقدر طول کشید تا میشائیل هانکه موفق شد قانع‌تان کند که در این فیلم بازی کنید؟</p> <p> </p> <p><strong>ژان لویی ترنتینیان </strong>– به نظر من میشائیل هانکه بهترین کارگردان جهان است. وقتی که او به من پیشنهاد داد در این فیلم بازی کنم، حال روحی‌ام اصلاً خوب نبود. راستش را بخواهید قصد داشتم خودم را بکشم. تولیدکننده فیلم اما به من گفت همیشه برای خودکشی وقت هست. اگر الان در این فیلم بازی نکنی، بعدها پشیمان خواهی شد. این بود که قبول کردم.</p> <p> </p> <blockquote> <p><img align="middle" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/hanter02.jpg" alt="" />ژان لویی ترنتینیان در "عشق" ساخته میشائیل هانکه</p> </blockquote> <p><img align="absBottom" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/Communicate-icon.png" alt="" />هانکه به سختگیری و کمال‌طلبی معروف است.</p> <p> </p> <p>او تمام صحنه‌های فیلم را در ذهنش پرورانده و دقیقاً می‌داند چه می‌خواهد. همین هم کار کردن با او را دشوار می‌کند. بازی در فیلم او برای من تجربه درخشانی بود، با این‌حال لحظات دردناکی هم وجود داشت. شاید هم من خودآزارم.</p> <p> </p> <p><img align="absBottom" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/Communicate-icon.png" alt="" />خود شما هم دو فیلم ساخته‌اید.</p> <p> </p> <p>بله. اما فیلم‌های خوبی از کار درنیامدند. من در واقع می‌خواستم راننده بشوم و در مسابقات اتوموبیل‌رانی شرکت کنم. اما استعداد این‌کار را نداشتم. وقتی رفتم به مدرسه بازیگری متوجه شدم استعداد بازیگری دارم.</p> <p> </p> <p><img align="absBottom" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/Communicate-icon.png" alt="" />در "عشق" شما از همسرتان - با بازی امانوئل ریوا - تا لحظه‌ای که می‌میرد پرستاری می‌کنید...</p> <p> </p> <p>در زندگی واقعی‌‌ام اما همسرم که بسیار جوان‌تر از من است، از من پرستاری می‌کند.</p> <p> </p> <p><img align="absBottom" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/Communicate-icon.png" alt="" />چرا اینقدر در کار بازیگری شما وقفه افتاد؟</p> <p> </p> <p>دلم می‌خواست در تآتر بازی کنم. علاوه بر این اصلاً دوست ندارم تصویرم را بر پرده سینما ببینم. "عشق" اولین فیلمی‌ست که من در آن بازی می‌کنم و با رغبت خودم را بر پرده سینما تماشا می‌کنم. می‌دانید، من معمولاً فقط به ضعف‌هایم فکر می‌کنم و این خب، زندگی را غیر قابل تحمل می‌کند. مثلاً گاهی فکر می‌کنم زیاد از حد روی بازیگری تأکید کرده‌ام. ایزابل هاپر به نطر من بازیگر بسیار قابلی‌ست. سر صحنه "عشق" به او گفتم به نظر من زیاد از حد داری نقش بازی می‌کنی و او هم متوجه منظورم شد.</p> <p> </p> <p><img align="absBottom" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/Communicate-icon.png" alt="" />فیلم‌های قدیمی‌تان چی؟ آیا آن‌ها را گاهی تماشا می‌کنید؟</p> <p> </p> <p>نه. من به گذشته‌ام نگاه نمی‌کنم، بلکه فقط به آینده فکر می‌کنم. هرچند که آینده‌ای هم در انتظارم نیست. مرگ، آینده من است.</p> <p> </p> <p><img align="absBottom" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/Communicate-icon.png" alt="" />مگر هنوز هم قصد دارید خودکشی کنید؟</p> <p> </p> <p>بله. اما از طرف دیگر باید بگویم که همین الان با هانکه ناهار خوردم. از او خواهش کردم که در فیلم بعدیش هم به من نقشی بدهد. حتی اگر یک نقش فرعی هم باشد، زیاد مهم نیست. او هم به من قول مساعد داد و من الان خوشحالم.</p> <p> </p> <p><img align="absBottom" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/Communicate-icon.png" alt="" />شما چند تا نوه هم دارید. آیا آن‌ها عشق به زندگی را در شما بیدار نمی‌کنند؟</p> <p> </p> <blockquote> <p><img align="middle" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/hanter03.jpg" alt="" />میشائیل هانکه، کارگردان اتریشی</p> </blockquote> <p>چرا.دخترم که چهار تا بچه دارد از چند مرد مختلف، چند وقت پیش درگذشت. (ماری، دختر ژان لویی ترتینیان توسط دوست پسرش به قتل رسید. زمانه) تلاش می‌کنم که از فرزندان او مراقبت کنم. اما خب، من پدربزرگ زیاد خوبی نیستم. اما برای دخترم پدر خوبی بودم. به او واقعاً عشق می‌ورزیدم. پسرم از من گلایه داشت که به او محبت نکرده‌ام. به او گفتم: مرا ببخش. همه عشقم را نثار خواهرت کرده بودم. بیش از آن در توانم نبود.</p> <p> </p> <p><img align="absBottom" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/Communicate-icon.png" alt="" />به سی‌امین سالگرد درگذشت رومی اشنایدر نردیک می‌شویم. چه خاطراتی از او دارید؟</p> <p> </p> <p>من با او چهار – پنج فیلم کار کردم. بازیش عالی بود. در زندگی روزانه هم زن مطبوعی بود. فقط یک ایراد داشت و آن هم این بود که طنز نداشت. البته اگر بشود به این ایراد گفت.</p> <p> </p> <p><img align="absBottom" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/Communicate-icon.png" alt="" />به سیاست علاقه دارید؟ نطرتان درباره انتخابات ریاست جمهوری فرانسه چیست؟</p> <p> </p> <p>من طرفدار چپ‌ها هستم. به گمانم هرگونه پیشرفت اجتماعی را ما مدیون سوسیالیست‌ها هستیم. فکر می‌کنم هر کس که به انسان‌ها علاقه دارد، فقط می‌تواند چپ باشد.</p> <p> </p> <p><a href="http://kurier.at/kultur/4497622-haneke-ist-der-beste-regisseur-der-welt.php">منبع ترجمه: کوریر</a><br /> </p> <p>در همین زمینه:</p> <p><a href="http://zamanehdev.redbee.nl/u/?p=15005">دردهای زیستن در جهان تلخ هانکه</a></p> <p><a href="http://zamanehdev.redbee.nl/u/?p=15005">نقدی بر «عشق»، فیلم برنده نخل طلای کن </a></p> <p><a href="#http://radiozamaneh.com/content/%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D9%86%D8%AE%D9%84-%D8%B7%D9%84%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%DA%A9%D9%86-%D8%A8%D9%87-%C2%AB%D8%B9%D8%B4%D9%82%C2%BB-%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF">جایزه نخل طلای بهترین فیلم کن به «عشق» رسید</a></p> <p><a href="http://zamanehdev.redbee.nl/u/?p=14898">طلای هانکه و سهم کیارستمی از کن</a></p> <p> </p>
گروه فرهنگ، رادیو زمانه - ژان لویی ترتینیان، بازیگر نام‌آشنای سینمای فرانسه پس از یک وقفه طولانی در فیلم "عشق" ساخته میشائیل هانکه، کارگردان نام‌آور اتریشی در نقش یک مرد فداکار که تا لحظه مرگ از همسر هنرمندش پرستاری می‌کند ظاهر شد.
این فیلم نخل طلای جشنواره فیلم کن را از آن خود کرد و نام ژان لویی ترنتینیان را که به‌تدریج از یادها می‌رفت، زنده کرد. ترنتینیان چه در زمانی که معشوق بژیت باردو بود، و با رومی اشنایدر در فیلم‌هایی مثل "گوسفند وحشی" هم‌بازی بود، و چه در روزگار سالخوردگی که دخترش در یک ماجرای جنایی به قتل رسبد، همواره یک بازیگر جنجالی بوده است.
می‌گویند ترنتینیان که در یک خانواده کارخانه‌دار شهرستانی در فرانسه پرورش پیدا کرده، برای غلبه پیدا کردن بر شرم‌زدگی بیمارگونه‌اش به بازیگری روی آورد. به مناسبت کامیابی فیلم "عشق" ساخته میشائیل هانکه در شصت و پنجمین جشنواره فیلم کن گفت‌و‌گویی با ژان لویی ترنتینیان، بازیگر نقش اول این فیلم را برگزیده‌ایم. این گفت‌وگو را می‌خوانید:
"عشق" اولین فیلمی‌ست که در آن شما بعد از یک وقفه طولانی بازی می‌کنید. چقدر طول کشید تا میشائیل هانکه موفق شد قانع‌تان کند که در این فیلم بازی کنید؟
ژان لویی ترنتینیان – به نظر من میشائیل هانکه بهترین کارگردان جهان است. وقتی که او به من پیشنهاد داد در این فیلم بازی کنم، حال روحی‌ام اصلاً خوب نبود. راستش را بخواهید قصد داشتم خودم را بکشم. تولیدکننده فیلم اما به من گفت همیشه برای خودکشی وقت هست. اگر الان در این فیلم بازی نکنی، بعدها پشیمان خواهی شد. این بود که قبول کردم.
ژان لویی ترنتینیان در "عشق" ساخته میشائیل هانکه
هانکه به سختگیری و کمال‌طلبی معروف است.
او تمام صحنه‌های فیلم را در ذهنش پرورانده و دقیقاً می‌داند چه می‌خواهد. همین هم کار کردن با او را دشوار می‌کند. بازی در فیلم او برای من تجربه درخشانی بود، با این‌حال لحظات دردناکی هم وجود داشت. شاید هم من خودآزارم.
خود شما هم دو فیلم ساخته‌اید.
بله. اما فیلم‌های خوبی از کار درنیامدند. من در واقع می‌خواستم راننده بشوم و در مسابقات اتوموبیل‌رانی شرکت کنم. اما استعداد این‌کار را نداشتم. وقتی رفتم به مدرسه بازیگری متوجه شدم استعداد بازیگری دارم.
در "عشق" شما از همسرتان - با بازی امانوئل ریوا - تا لحظه‌ای که می‌میرد پرستاری می‌کنید...
در زندگی واقعی‌‌ام اما همسرم که بسیار جوان‌تر از من است، از من پرستاری می‌کند.
چرا اینقدر در کار بازیگری شما وقفه افتاد؟
دلم می‌خواست در تآتر بازی کنم. علاوه بر این اصلاً دوست ندارم تصویرم را بر پرده سینما ببینم. "عشق" اولین فیلمی‌ست که من در آن بازی می‌کنم و با رغبت خودم را بر پرده سینما تماشا می‌کنم. می‌دانید، من معمولاً فقط به ضعف‌هایم فکر می‌کنم و این خب، زندگی را غیر قابل تحمل می‌کند. مثلاً گاهی فکر می‌کنم زیاد از حد روی بازیگری تأکید کرده‌ام. ایزابل هاپر به نطر من بازیگر بسیار قابلی‌ست. سر صحنه "عشق" به او گفتم به نظر من زیاد از حد داری نقش بازی می‌کنی و او هم متوجه منظورم شد.
فیلم‌های قدیمی‌تان چی؟ آیا آن‌ها را گاهی تماشا می‌کنید؟
نه. من به گذشته‌ام نگاه نمی‌کنم، بلکه فقط به آینده فکر می‌کنم. هرچند که آینده‌ای هم در انتظارم نیست. مرگ، آینده من است.
مگر هنوز هم قصد دارید خودکشی کنید؟
بله. اما از طرف دیگر باید بگویم که همین الان با هانکه ناهار خوردم. از او خواهش کردم که در فیلم بعدیش هم به من نقشی بدهد. حتی اگر یک نقش فرعی هم باشد، زیاد مهم نیست. او هم به من قول مساعد داد و من الان خوشحالم.
شما چند تا نوه هم دارید. آیا آن‌ها عشق به زندگی را در شما بیدار نمی‌کنند؟
میشائیل هانکه، کارگردان اتریشی
چرا.دخترم که چهار تا بچه دارد از چند مرد مختلف، چند وقت پیش درگذشت. (ماری، دختر ژان لویی ترتینیان توسط دوست پسرش به قتل رسید. زمانه) تلاش می‌کنم که از فرزندان او مراقبت کنم. اما خب، من پدربزرگ زیاد خوبی نیستم. اما برای دخترم پدر خوبی بودم. به او واقعاً عشق می‌ورزیدم. پسرم از من گلایه داشت که به او محبت نکرده‌ام. به او گفتم: مرا ببخش. همه عشقم را نثار خواهرت کرده بودم. بیش از آن در توانم نبود.
به سی‌امین سالگرد درگذشت رومی اشنایدر نردیک می‌شویم. چه خاطراتی از او دارید؟
من با او چهار – پنج فیلم کار کردم. بازیش عالی بود. در زندگی روزانه هم زن مطبوعی بود. فقط یک ایراد داشت و آن هم این بود که طنز نداشت. البته اگر بشود به این ایراد گفت.
به سیاست علاقه دارید؟ نطرتان درباره انتخابات ریاست جمهوری فرانسه چیست؟
من طرفدار چپ‌ها هستم. به گمانم هرگونه پیشرفت اجتماعی را ما مدیون سوسیالیست‌ها هستیم. فکر می‌کنم هر کس که به انسان‌ها علاقه دارد، فقط می‌تواند چپ باشد.
در همین زمینه:
نظرها
نظری وجود ندارد.