ششخطى شماره ۵٣
<p>شهرنوش پارسی‌پور - ازدواج و اتحاد زن و مرد از مسائل محورى تمامى تمدن‌هاى بشر است. در کتاب تحولات چینیان چهار شش‌خطى به این مسئله اختصاص داده شده است. شش خطى شماره ۵٣ یکى از این شش‌خطى‌هاست و به اصل ازدواج نظر دارد. ببینیم چه مى‌گوید:</p> <!--break--> <p><strong><br /> </strong></p> <p><strong>سه‌خطى بالایى سون آرام، باد، چوب<br /> سه‌خطى پائینى که‌ان در سکون، کوهستان</strong></p> <p> </p> <p>این شش‌خطى تشکیل شده است از سون، (چوب، نفوذ کردن) در بالا، یعنى در خارج، و که‌ان (کوه، سکون) در زیر، یعنى در درون. درختى در کوهستان به آرامى، بر طبق قانون وجودش رشد مى‌کند و در پىامد آن با استحکام ریشه در خاک فرومى‌برد. این نظریه گسترش آرام را که به آرامش و گام به گام رخ مى‌دهد، به تصویر مى‌کشد. این ویژگى سه‌خطى در عین حال اشاره دارد به آرامش درونى‌اش، که علیه عملیات شتاب‌زده گارد مى‌گیرد و در بیرون نفوذ کردن است که رشد و گسترش را ممکن مى‌کند.</p> <p> </p> <p><strong>داورى<br /> گسترش. دوشیزه<br /> دارد عروس مى‌شود. <br /> اقبال خوش<br /> پشتکار مطلوب است. </strong></p> <p> </p> <p>گسترش رویدادى که منجر مى شود به آنکه دخترى مردى را همراهى کرده به خانه او برود، به آهستگى انجام مى‌گیرد. پیش از آنکه ازدواج انجام شود سلسله‌اى تشریفات انجام مى‌گیرد. چنین اصل عمل تدریجى را مى‌توان در موقعیت‌هاى دیگر نیز پى گرفت؛ چنین رابطه‌اى در هر کجا که ارتباط درستى در رابطه با همکارى‌ها در حال شکل‌گیرى‌ست به چشم مى‌خورد، به طور مثال در انتصاب یک صاحب‌منصب باید به رشد اجازه داد تا مسیر درست خود را بپیماید. اعمال شتاب‌زده معقول نیست. بالاخره این هم درست است که هر کوششى براى اعمال نفوذ بر دیگران تابع این معناست، چرا که در اینجا نیز عامل اصلى و ضرورى روش درست گسترش، ورز دادن شخصیت یک انسان است. هر تأثیرى که از طریق فتنه‌گرى انجام گیرد قابل دوام نیست.</p> <p> </p> <p>در شخصیت انسان نیز به همین ترتیب، اگر هدف تداوم حالت باشد می‌بایست همین مسیر را برگزید. آرامشى که انطباق‌پذیر است، اما در‌‌ همان حال داشتن استعداد نفوذ کردن شکل خارجى عملى‌ست که از آزمایش درونى نشأت مى‌گیرد.</p> <p> </p> <p>حرکت تدریجى رشد ضرورتاً با پشتکار همراه است، چرا که پشتکار به تنهایى باعث مى‌شود که رشد کند و به نابودى منجر نشود.</p> <p> </p> <p><strong>انگاره<br /> روى کوه یک درخت: <br /> انگاره گسترش و رشد. <br /> از این قرار انسان بر‌تر بر شرافت و حسن تکیه مى‌کند، <br /> تا بهترین‌ها را رشد بخشد. </strong></p> <p> </p> <p>درخت در روى کوه از دور پیداست، و رشد آن بر تمامیت فضاى پیرامونى تأثیر مى‌گذارد. درخت همانند گیاهان باتلاقى سریع رشد نمى‌کند؛ رشد آن تدریجى‌ست. به همین ترتیب کار انسان‌هاى با نفوذ تنها تدریجى مى‌تواند باشد. هپچ نفوذ ناگهانى یا انگیخته‌اى تأثیر مانددگار ندارد. رشد باید کاملاً تدریجى باشد، و در جهت رسیدن به چنین رشدى در افکار عمومى و اخلاقیات مردم، لازم است که شخص نفوذ و اهمیت پیدا کند. این تنها زمانى به دست مى‌آید که با احتیاط و به طور مداوم در رشد اخلاقیات خود کوشا باشیم.</p> <p> </p> <p><strong>خط‌ها<br /> شش در خط نخست یعنى: <br /> غاز وحشى به آرامى به ساحل نزدیک مى‌شود. <br /> پسر جوان در خطر است. <br /> حرف مى‌زنند. سرزنشى نیست. </strong></p> <p> </p> <blockquote> <p> <img align="middle" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/iching53p02.jpg" alt="" />غاز وحشى نماد وفادارى در زناشویى‌ست، چرا که اعتقاد بر این است که این پرنده هرگز پس از مرگ زوجش جفت دیگرى انتخاب نمى کند.</p> </blockquote> <p>تمامى خطوط مستقل این شش‌خطى نمادى از پرواز تدریجى غاز وحشى‌ست. غاز وحشى نماد وفادارى در زناشویى‌ست، چرا که اعتقاد بر این است که این پرنده هرگز پس از مرگ زوجش جفت دیگرى انتخاب نمى کند.</p> <p> </p> <p>خط نخستین نمایشگر نخستین توقف در پرواز پرنده آبى از آب به ارتفاعات است. به ساحل رسیده است. موقعیت شرح حال مرد جوان تنهایى‌ست که تازه دارد راه زندگى خود را مى‌یابد. از آنجایى که هیچ‌کس به یارى او نمى‌آید نخستین گام‌هایش آهسته و توأم با تردید است، و او در احاطه خطر است. طبیعتاً او قابل انتقاد است. اما این مشکلات او را از شتاب‌زدگى دور کرده و پیشرفت او توأم با موفقیت است.</p> <p> </p> <p><strong>شش در خط دوم یعنى: <br /> غاز وحشى آرام به صخره نزدیک مى‌شود. <br /> خوردن و نوشیدن در صلح و آرامش. <br /> اقبال خوش. </strong></p> <p> </p> <p>صخره در ساحل جاى مطمئنى‌ست. رشد یک گام به پیش رفته، عدم امنیت به پایان رسیده و موقعیت مطمئنى در زندگى پیدا شده است، شخص آن قدر دارد که زندگى کند. این نخستین موفقیت راه را به سوى فعالیت باز کرده و باعث نوعى شعف در انسان مى‌شود، و شخص با اعتماد به سوى آینده مى‌رود.</p> <p> </p> <p>گفته مى‌شود هنگامى که غاز وحشى خوراک پیدا مى‌کند به دوستانش خبر مى‌دهد؛ این نمایشگر صلح و آرامش در اقبال خوش است. انسان نمى‌خواهد بخت خوب را تنها براى خود نگه دارد، بلکه مى‌خواهد آن را با دیگران بخش کند.</p> <p> </p> <p><strong>نه در خط سوم یعنى: <br /> غاز وحشى آرام به فلات مى‌رسد. <br /> مرد جلو مى‌رود و باز نمى‌گردد. <br /> زن باردار است اما او را نمى‌زاید. <br /> بد اقبالى. <br /> جنگیدن با دزدان مطلوب است.</strong></p> <p> </p> <p>فلات مرتفع خشک است و جاى مناسبى براى غاز وحشى نیست. اگر به آنجا برود زیاده‌روى کرده و راه خود را گم مى‌کند. این در تضاد با قانون رشد است.</p> <p> </p> <p>در زندگى انسانى نیز به همین نحو است. اگر ما اجازه ندهیم که رشد به‌آرامى صورت بگیرد، و خود را بى‌مهابا درگیر مبارزه خود بکنیم نتیجه بداقبالى‌ست. انسان زندگى خود را به خطر مى‌اندازد و خانواده او به هلاکت مى‌افتد. به هر حال این ابداً ضرورتى ندارد؛ این تنها به دلیل تجاوز از قانون طبیعى رشد رخ مى‌دهد. اگر شخص با لجبازى یک برخورد را باعث نشود، بلکه خود را محدود به حفظ دقیق موقعیت خود کرده، و مراقب حمله‌هاى ناعادلانه باشد، همه چیز در جهت خیر پیش مى‌رود.</p> <p> </p> <p><strong>شش در خط چهارم یعنى: <br /> غاز وحشى آرام به درخت نزدیک مى‌شود. <br /> شاید بتواند یک شاخه پهن پیدا کند. ایرادى نیست. </strong></p> <p> </p> <p>یک درخت جاى لذت‌بخشى براى یک غاز وحشى‌نیست. اما اگر به اندازه کافى باهوش باشد شاخه پهنى پیدا خواهد کرد که روى آن فرود بیاید. در زندگى انسانى نیز، در جریان رشد اغلب شخص در موقعیت‌هاى نامناسبى قرار مى‌گیرد که در آن خود را بدون خطر حفظ کردن مشکل است. پس این مهم است که حساس و انعطاف‌پذیر باشد. این او را قادر مى‌سازد تا جاى مطمئنى کشف کرده که در آنجا، به‌رغم خطرات دور و بر، زندگى برقرار باشد.</p> <p> </p> <p><strong>نه در خط پنجم یعنى: <br /> غاز وحشى به‌آرامى نزدیک قله مى‌شود. <br /> براى سه سال زن و بچه‌اى ندارد. <br /> در آخر هیچ چیز مزاحم زن نیست. <br /> اقبال خوش. </strong></p> <p> </p> <p>قله جایى‌ست بلند. در یک جاى بالا شخص به سادگى منزوى مى‌شود. شخص از طرف افرادى که به آن‌ها وابسته است مورد قضاوت غلط قرار مى‌گیرد؛ زن توسط شوهرش، و صاحب‌منصب از طریق مافوق. این نتیجه کار افراد حقه‌باز است که راه خود را به این ترتیب هموار مى‌کنند. نتیجه این است که ارتباطات عقیم مى‌مانند، و هیچ کارى انجام نمى‌گیرد. اما در جریان رشد مطلوب، درک اشتباه پیش نیامده و سازش ممکن مى شود.</p> <p> </p> <p><strong>نه در خط بالا یعنى: <br /> غاز وحشى آرام به ابر‌ها مى‌رسد. <br /> پرهاى او ممکن است براى رقص مقدس مورد استفاده قرار گیرد. <br /> اقبال خوش. </strong></p> <p> </p> <p>در اینجا زندگى به پایان مى‌رسد. کار انسان به کمال به انجام رسیده است. همانند پرواز غازهاى وحشى، در زمانى که زمین را ترک کرده و پشت سر مى‌گذارند، جاده به سوى آسمان بالا مى‌رود. در آنجا آن‌ها در نظمى دقیق پرواز مى‌کنند و اگر پر‌هایشان بر زمین بیفتد، مى‌توانند در معابر براى رقص‌هاى مقدس پانتومیم مورد استفاده قرار گیرد. درست همانند زندگى انسانى که در شفافیت کامل خود را براى مردم روى زمین، به عنوان نمونه مثالى، به کمال رسانده.<br /> </p> <p> </p> <p>در همین زمینه:</p> <p><a href="#http://radiozamaneh.com/taxonomy/term/12211">::برنامه رادیویی «با خانم نویسنده» در کتاب زمانه::</a></p> <p><a href="#http://radiozamaneh.com/taxonomy/term/2271">::برنامه‌های رادیویی شهرنوش پارسی‌پور در رادیو زمانه::</a><br /> <a href="http://shahrnushparsipur.com/">::وب‌سایت شهرنوش پارسی‌پور:: </a></p>
شهرنوش پارسیپور - ازدواج و اتحاد زن و مرد از مسائل محورى تمامى تمدنهاى بشر است. در کتاب تحولات چینیان چهار ششخطى به این مسئله اختصاص داده شده است. شش خطى شماره ۵٣ یکى از این ششخطىهاست و به اصل ازدواج نظر دارد. ببینیم چه مىگوید:
سهخطى بالایى سون آرام، باد، چوب
سهخطى پائینى کهان در سکون، کوهستان
این ششخطى تشکیل شده است از سون، (چوب، نفوذ کردن) در بالا، یعنى در خارج، و کهان (کوه، سکون) در زیر، یعنى در درون. درختى در کوهستان به آرامى، بر طبق قانون وجودش رشد مىکند و در پىامد آن با استحکام ریشه در خاک فرومىبرد. این نظریه گسترش آرام را که به آرامش و گام به گام رخ مىدهد، به تصویر مىکشد. این ویژگى سهخطى در عین حال اشاره دارد به آرامش درونىاش، که علیه عملیات شتابزده گارد مىگیرد و در بیرون نفوذ کردن است که رشد و گسترش را ممکن مىکند.
داورى
گسترش. دوشیزه
دارد عروس مىشود.
اقبال خوش
پشتکار مطلوب است.
گسترش رویدادى که منجر مى شود به آنکه دخترى مردى را همراهى کرده به خانه او برود، به آهستگى انجام مىگیرد. پیش از آنکه ازدواج انجام شود سلسلهاى تشریفات انجام مىگیرد. چنین اصل عمل تدریجى را مىتوان در موقعیتهاى دیگر نیز پى گرفت؛ چنین رابطهاى در هر کجا که ارتباط درستى در رابطه با همکارىها در حال شکلگیرىست به چشم مىخورد، به طور مثال در انتصاب یک صاحبمنصب باید به رشد اجازه داد تا مسیر درست خود را بپیماید. اعمال شتابزده معقول نیست. بالاخره این هم درست است که هر کوششى براى اعمال نفوذ بر دیگران تابع این معناست، چرا که در اینجا نیز عامل اصلى و ضرورى روش درست گسترش، ورز دادن شخصیت یک انسان است. هر تأثیرى که از طریق فتنهگرى انجام گیرد قابل دوام نیست.
در شخصیت انسان نیز به همین ترتیب، اگر هدف تداوم حالت باشد میبایست همین مسیر را برگزید. آرامشى که انطباقپذیر است، اما در همان حال داشتن استعداد نفوذ کردن شکل خارجى عملىست که از آزمایش درونى نشأت مىگیرد.
حرکت تدریجى رشد ضرورتاً با پشتکار همراه است، چرا که پشتکار به تنهایى باعث مىشود که رشد کند و به نابودى منجر نشود.
انگاره
روى کوه یک درخت:
انگاره گسترش و رشد.
از این قرار انسان برتر بر شرافت و حسن تکیه مىکند،
تا بهترینها را رشد بخشد.
درخت در روى کوه از دور پیداست، و رشد آن بر تمامیت فضاى پیرامونى تأثیر مىگذارد. درخت همانند گیاهان باتلاقى سریع رشد نمىکند؛ رشد آن تدریجىست. به همین ترتیب کار انسانهاى با نفوذ تنها تدریجى مىتواند باشد. هپچ نفوذ ناگهانى یا انگیختهاى تأثیر مانددگار ندارد. رشد باید کاملاً تدریجى باشد، و در جهت رسیدن به چنین رشدى در افکار عمومى و اخلاقیات مردم، لازم است که شخص نفوذ و اهمیت پیدا کند. این تنها زمانى به دست مىآید که با احتیاط و به طور مداوم در رشد اخلاقیات خود کوشا باشیم.
خطها
شش در خط نخست یعنى:
غاز وحشى به آرامى به ساحل نزدیک مىشود.
پسر جوان در خطر است.
حرف مىزنند. سرزنشى نیست.
غاز وحشى نماد وفادارى در زناشویىست، چرا که اعتقاد بر این است که این پرنده هرگز پس از مرگ زوجش جفت دیگرى انتخاب نمى کند.
تمامى خطوط مستقل این ششخطى نمادى از پرواز تدریجى غاز وحشىست. غاز وحشى نماد وفادارى در زناشویىست، چرا که اعتقاد بر این است که این پرنده هرگز پس از مرگ زوجش جفت دیگرى انتخاب نمى کند.
خط نخستین نمایشگر نخستین توقف در پرواز پرنده آبى از آب به ارتفاعات است. به ساحل رسیده است. موقعیت شرح حال مرد جوان تنهایىست که تازه دارد راه زندگى خود را مىیابد. از آنجایى که هیچکس به یارى او نمىآید نخستین گامهایش آهسته و توأم با تردید است، و او در احاطه خطر است. طبیعتاً او قابل انتقاد است. اما این مشکلات او را از شتابزدگى دور کرده و پیشرفت او توأم با موفقیت است.
شش در خط دوم یعنى:
غاز وحشى آرام به صخره نزدیک مىشود.
خوردن و نوشیدن در صلح و آرامش.
اقبال خوش.
صخره در ساحل جاى مطمئنىست. رشد یک گام به پیش رفته، عدم امنیت به پایان رسیده و موقعیت مطمئنى در زندگى پیدا شده است، شخص آن قدر دارد که زندگى کند. این نخستین موفقیت راه را به سوى فعالیت باز کرده و باعث نوعى شعف در انسان مىشود، و شخص با اعتماد به سوى آینده مىرود.
گفته مىشود هنگامى که غاز وحشى خوراک پیدا مىکند به دوستانش خبر مىدهد؛ این نمایشگر صلح و آرامش در اقبال خوش است. انسان نمىخواهد بخت خوب را تنها براى خود نگه دارد، بلکه مىخواهد آن را با دیگران بخش کند.
نه در خط سوم یعنى:
غاز وحشى آرام به فلات مىرسد.
مرد جلو مىرود و باز نمىگردد.
زن باردار است اما او را نمىزاید.
بد اقبالى.
جنگیدن با دزدان مطلوب است.
فلات مرتفع خشک است و جاى مناسبى براى غاز وحشى نیست. اگر به آنجا برود زیادهروى کرده و راه خود را گم مىکند. این در تضاد با قانون رشد است.
در زندگى انسانى نیز به همین نحو است. اگر ما اجازه ندهیم که رشد بهآرامى صورت بگیرد، و خود را بىمهابا درگیر مبارزه خود بکنیم نتیجه بداقبالىست. انسان زندگى خود را به خطر مىاندازد و خانواده او به هلاکت مىافتد. به هر حال این ابداً ضرورتى ندارد؛ این تنها به دلیل تجاوز از قانون طبیعى رشد رخ مىدهد. اگر شخص با لجبازى یک برخورد را باعث نشود، بلکه خود را محدود به حفظ دقیق موقعیت خود کرده، و مراقب حملههاى ناعادلانه باشد، همه چیز در جهت خیر پیش مىرود.
شش در خط چهارم یعنى:
غاز وحشى آرام به درخت نزدیک مىشود.
شاید بتواند یک شاخه پهن پیدا کند. ایرادى نیست.
یک درخت جاى لذتبخشى براى یک غاز وحشىنیست. اما اگر به اندازه کافى باهوش باشد شاخه پهنى پیدا خواهد کرد که روى آن فرود بیاید. در زندگى انسانى نیز، در جریان رشد اغلب شخص در موقعیتهاى نامناسبى قرار مىگیرد که در آن خود را بدون خطر حفظ کردن مشکل است. پس این مهم است که حساس و انعطافپذیر باشد. این او را قادر مىسازد تا جاى مطمئنى کشف کرده که در آنجا، بهرغم خطرات دور و بر، زندگى برقرار باشد.
نه در خط پنجم یعنى:
غاز وحشى بهآرامى نزدیک قله مىشود.
براى سه سال زن و بچهاى ندارد.
در آخر هیچ چیز مزاحم زن نیست.
اقبال خوش.
قله جایىست بلند. در یک جاى بالا شخص به سادگى منزوى مىشود. شخص از طرف افرادى که به آنها وابسته است مورد قضاوت غلط قرار مىگیرد؛ زن توسط شوهرش، و صاحبمنصب از طریق مافوق. این نتیجه کار افراد حقهباز است که راه خود را به این ترتیب هموار مىکنند. نتیجه این است که ارتباطات عقیم مىمانند، و هیچ کارى انجام نمىگیرد. اما در جریان رشد مطلوب، درک اشتباه پیش نیامده و سازش ممکن مى شود.
نه در خط بالا یعنى:
غاز وحشى آرام به ابرها مىرسد.
پرهاى او ممکن است براى رقص مقدس مورد استفاده قرار گیرد.
اقبال خوش.
در اینجا زندگى به پایان مىرسد. کار انسان به کمال به انجام رسیده است. همانند پرواز غازهاى وحشى، در زمانى که زمین را ترک کرده و پشت سر مىگذارند، جاده به سوى آسمان بالا مىرود. در آنجا آنها در نظمى دقیق پرواز مىکنند و اگر پرهایشان بر زمین بیفتد، مىتوانند در معابر براى رقصهاى مقدس پانتومیم مورد استفاده قرار گیرد. درست همانند زندگى انسانى که در شفافیت کامل خود را براى مردم روى زمین، به عنوان نمونه مثالى، به کمال رسانده.
در همین زمینه:
نظرها
کاربر مهمان
ممنون...