ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

تنش ایران و آمریکا: «سیاست بازی با آتش» تهران و قمار نخست‌وزیر عراق

بازتاب تنش ایران و آمریکا در رسانه‌های جهان

تحلیل‌گران در رسانه‌های جهان درباره تنش ایران و آمریکا چه می‌نویسند؟ نگاهی به خلاصه برخی از آخرین تحلیل‌ها.

تنش‌ها میان ایران و آمریکا، به‌ویژه پس از آنکه از حمله برنامه‌ریزی‌شده‌ای به ایران سخن رفت که در آخرین دقیقه‌ها تعلیق شد، بازتاب زیادی در رسانه‌های بین‌المللی داشته است. تحلیلگران در یادداشت‌هایی در روزنامه‌ها و وب‌سایت‌های خبری گوناگون به این موضوع پرداخته‌اند.

در زیر نگاهی می‌اندازیم به مهم‌ترین بخش‌های شماری از این یادداشت‌ها.

آیا «سیاست بازی با آتش» جمهوری اسلامی نتیجه خواهد داد؟ ــ عکس: آتش‌زدن برجام و پرچم آمریکا در مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی، ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۷

▪️نخست‌وزیر عراق با اقدام علیه شبه‌نظامیان تحت حمایت ایران دست به قمار زد ــ قاسم عبدالزهرا و زینا کرم

نویسندگان خبرگزاری «آسوشیتدپرس» مطلبی درباره دستور اخیر نخست‌وزیر عراق نوشته اند. عادل عبدالمهدی دستور داده است که حشد‌الشعبی، شبه‌نظامیان تحت حمایت ایران باید تسلیحاتی را که خارج از چارچوب قانونی در اختیار دارند، واگذار کنند و وضعیت خود را در کشور قانونی کنند. او درخواست کرده که دفاتر این شبه‌نظامیان بسته، و فعالیت‌های نظامی پنهان و آشکار آنها متوقف شود. به نظر نویسندگان این حرکت نخست‌وزیر یک قمار سیاسی است و نشان از موقعیت مشکل عادل عبدالمهدی در میانه رقابت‌های منطقه‌ای بین ایران و ایالات متحده دارد.

این نویسندگان با اشاره به نقش پررنگ حشدالشعبی در ساختار سیاسی و نظامی عراق و همچنین با ارجاع به نظرات چند تحلیل‌گر مسائل عراق توضیح داده‌اند که چرا حرکت عبدالمهدی به احتمال زیاد به نتیجه نخواهد رسید و شبه‌نظامیان تسلیم این دستور نخواهند شد. در این صورت او خود را به عنوان یک رهبر ضعیف و نالایق نشان خواهد داد.

درست در میانه تنش‌های میان ایران و ایالات متحده و در پی پرتاب راکت از داخل خاک عراق به نزدیکی سفارت ایالات متحده و پایگاه‌های نظامی آمریکایی، دستور عبدالمهدی صادر شد. نگرانی عراق این است که این نیروها بر عراق مسلط شوند؛ درست همانطور که نیروهای سپاه پاسداران در ایران، و حزب‌الله در لبنان صاحب قدرت شدند. جو ماکارون، یک پژوهشگر مرکز مطالعات عرب در واشنگتن گفته است: «هدف رژیم ایران این است که آنها را به عنوان یک تشکل مستقل در داخل ساختار ارتش حفظ کند، تا همچون سپاه پاسداران ایران، به پاسداران انقلاب عراق بدل شوند.» اما از طرف دیگر دیدگاه عراقی در نظام سیاسی شیعی این کشور این است که «شبه‌نظامیان به طور کامل در ارتش کشور ادغام شوند.»

نخست‌وزیر کنونی عراق در تصمیم اخیرش گفته اگر شبه‌نظامیان تا پایان ماه از دستور او اطاعت نکنند، غیرقانونی دانسته خواهند شد، اما نخست‌وزیر نشان نداده که این دستور را چگونه اجرا خواهد کرد و پیامدهایش چه خواهد بود. منتقدان می‌گویند این تصمیمی بوده که صرفا جوهر روی کاغذ است و به اقدامی عملی منجر نخواهد شد. واثق الهاشمی، یک تحلیل‌گر مسائل عراق به اسوشیتدپرس گفته است که این گروهها مستقیماً از تهران دستور می‌گیرند و نه از مقامات دولت عراق (پیشتر در مارس ۲۰۱۸ حیدر العبادی نخست‌وزیر وقت عراق تلاش کرد تا بر اساس رای مجلس این کشور در سال ۲۰۱۶، حشدالشعبی را به شاخه رسمی نیروهای نظامی کشور بدل کند اما شبه‌نظامیان همچنان تا حد زیادی مستقل مانده اند.)

اگر این دستور غیرقابل اجرا است، چرا اتخاذ شد؟

نویسندگان به فشارها بر رهبری عراق از دو طرف اشاره می‌کنند. از یک طرف ایالات متحده قرار دارد: عادل عبدالمهدی تحت فشار مقامات این کشور برای محدود کردن قدرت شبه‌نظامیان تحت حمایت ایران است. موضع سرسختانه نخست‌وزیر پیش از سفر او به واشنگتن (که قرار است در هفته‌های آینده رخ دهد) گرفته شده. از طرف دیگر ایران قرار دارد: به زعم نویسندگان تصمیم عبدالمهدی به وضوح با ایران هماهنگ شده بود، و با این تفاهم صادر شد که گروههای شبه‌نظامی در واقع منحل نخواهند شد، و همچنین به طور کامل در ارتش ادغام نخواهند شد.

ماکارون، تحلیل‌گر مسائل عراق، نیز گفته که عبدالمهدی زیر فشارهای دوطرف می‌خواهد زمان بخرد. او افزوده که بدون رضایت ایران این اتفاق رخ نخواهد داد، و این به معنای آن است که این تصمیم «تاثیرگذاری بلندمدت ایران (در عراق) را حفظ می‌کند و مشروعیت می‌بخشد»

▪️یک «سیاست بازی با آتش» پیچیده در پس برنامه هسته‌ای ایران ـــ اندرو انگلند

اندرو انگلند، سردبیر بخش خاورمیانه «فایننشال تایمز» بیش از ۱۷ سال به عنوان گزارشگر خارجی در خاورمیانه و آفریقا زندگی کرده است. انگلند در یادداشتی می‌نویسد که تهرانِ مستاصل هیچ دلیلی برای ماندن در توافق ندارد، اگر این توافق برایش منفعتی به همراه نیاورد.

انگلند دلایل استیصال ایران، مواضع اخیر آمریکا و اقدامات اخیر ایران در رابطه با افزایش ذخایر اورانیوم را شرح می‌دهد و در ادامه می‌نویسد:

«توافق هنوز نمرده است. اقدامات ایران وارون پذیر است و به نظر می‌رسد اقدام تهران حساب شده و برای داشتن دست بالا بدون کشتن توافق است. اما شکنندگی این توافق بر همه آشکار است. پاسخ تهران قابل پیش بینی بود. ایران هفته‌هاست که هشدار داده اگر باقی امضا کنندگان این توافق (آلمان، فرانسه، بریتانیا، چین و روسیه) گامهایی عینی برای کاستن از اثرات تحریم‌های آمریکا برندارد برنامه هسته‌ای‌اش را تسریع خواهد کرد.»

این تهدیدها به منظور افزایش فشار بر کشورهای اروپایی برای انجام تعهداتی است که یکسال پیش به ایران دادند تا مکانیزمی برای تسهیل تجارت با ایران برقرار کنند.

موضع ایران روشن است: چرا باید از توافقی پیروی کنند که هیچ‌یک از منافع وعده داده شده را برآورده نمی‌کند؟

جان ولفستهال، مدیر گروه غیر دولتی بحران هسته‌ای  و از مقامات ارشد سابق دردولت اوباما درباره وقایع اخیر می‌گوید: «این یک بحران سیاسی است، نه یک بحران نظامی و نه یک بحران هسته‌ای ... مشکل واقعی این است که ما نمی‌دانیم آمریکا چه می‌خواهد...ترامپ گفته است مادام که آنها سلاح هسته‌ای نخواهند، مشکلی نداریم. خوب، آنها سلاح هسته‌ای ندارند  و تحت برجام هم نمی‌توانند داشته باشند.»

اما مقام‌های دولت ترامپ با وجود قرارگرفتن برجام در آستانه فروپاشی، تقصیری متوجه خود نمی‌دانند.

برایان هوک، فرستاده ویژه آمریکا در امور ایران هفته پیش گفته بود: «این [برجام] توافق ما نبود ... رئیس‌جمهوری توافق‌های خودش را هرگز ترک نمی‌کند. او توافق پرزیدنت اوباما را ترک کرده است.»

▪️دولت ترامپ مشغول ایجاد زمینه‌های قانونی گسترده‌ برای حمله نظامی علیه ایران است ــ کار دیانگ و میسی رایان

نویسندگان واشنگتن‌پست در مقاله‌ای از توجیه‌های قانونی ارتش ایالات متحده برای حمله به ایران نام می‌برند: از وصل کردن ایران به القاعده، تا ادعای ترامپ مبنی بر عدم مداخله نیروی زمینی ایالات متحده در جنگ با ایران؛ جنگی که «خیلی طولانی نخواهد بود». اعضای دولت در برابر سوال‌ها درباره توجیه قانونی حمله به ایران یا گفته اند که این اقدام «با قانون اساسی سازگار است» و یا مسئله را به وکلا و حقوق‌دانان ارجاع داده اند.

بنابراین به زعم نویسندگان، با وجود اینکه ترامپ بعد از سرنگون شدن پهپاد آمریکایی حمله نظامی تلافی‌جویانه علیه ایران را متوقف کرد، دولت او هنوز در تلاش است که زمینه حقوقی و قانونی برای حمله را فراهم کند.

از جمله توجیه‌های حقوقی دولت عبارتند از: مجوز استفاده از نیروی نظامی علیه تروریست‌ها، و قدرت ریاست‌جمهوری به عنوان فرمانده کل نیروهای مسلح

🔹مجوز استفاده از نیروی نظامی علیه تروریسم (۲۰۰۱):

پمپئو در سخنرانی‌های عمومی و همینطور محرمانه‌اش گفته که ایران با القاعده ارتباط دارد. چنین ارتباطی ممکن است با توجه به مجوز کنگره در سال ۲۰۰۱ برای استفاده از نیروی نظامی (AUMF) علیه القاعده در تلافی حملات این گروه، زمینه را برای اقدام نظامی علیه ایران فراهم کند. این گفته‌های پمپئو حتی برخی مقامات دفاع این کشور را ناچار کرده که فاصله خود از این گفته‌ها را نشان دهند. این ترس وجود دارد که دولت ممکن است به سمت نزاعی برود که بیشتر مقامات پنتاگون آن را طولانی‌مدت، پرهزینه، و مضر برای منافع آمریکا در منطقه می‌بینند.

دفتر مشاوره حقوقی وزارت خارجه اعلام کرده است که «دولت تا این تاریخ AUMF را به عنوان یک مجوز نیروی نظامی علیه ایران تعبیر نکرده؛ جز اینکه ممکن است ضرورت دفاع از ایالات متحده یا نیروهای متحد به وجود بیاید؛ نیروهایی که در عملیات ضد تروریسم یا عملیات ساخت یک عراق پایدار و دموکراتیک شرکت دارند.»

نویسندگان واشنگتن‌پست گفته اند که سه دولت متوالی ایالات متحده از AUMF به عنوان توجیهی برای مجموعه‌ای از حملات علیه گروه‌های شبه‌نظامی در خاورمیانه، آسیای مرکزی و جنوبی و آفریقا آغاز کردند و همه این مدت کنگره مکرراً در تصویب یک مجوز جدید متفاوت با مجوز قبلی ناموفق بوده است.

🔹 اقتدار حقوقی فرمانده کل قوای نظامی:

دیگر زمینه قانونی برای حمله به ایران، اقتدار حقوقی خود ریاست جمهوری است که در مقام فرمانده کل قوای نظامی قدرت تصمیم‌گیری برای حفظ امنیت ملی را دارد. اما تنها باری که دولت به این قدرت اشاره کرد در ۳۱ مه ۲۰۱۸ بود و وقتی تصمیم حملات علیه تسلیحات شیمیایی سوریه بدون مجوز کنگره صادر می‌شد.حمله بدون مجوز کنگره  بر اساس دو استدلال توجیه شد: منافع ملی ایالات متحده دخیل است؛ دوم ماهیت و ابعاد و زمان عملیات محدود است.

دفتر مشاوره حقوقی ترامپ «منافع ملی» را اینگونه تعریف کرده: حفاظت از مردم و مایملک ایالات متحده، کمک به متحدان و تقویت پایداری منطقه‌ای. همه اینها جزء اهدافی است که دولت ایالات متحده در رابطه با ایران نیز بیان کرده.

در مورد زمان و ابعاد حمله نیز پیشتر ترامپ گفته بود که «زیاد طول نخواهد کشید.»

نویسندگان یادآوری کرده اند که توجیه دولت اوباما برای حملات هوایی ۲۰۱۱ در لیبی، و دولت کلینتون برای اعزام نیرو به بوسنی، مبنای حقوقی و قانونی برای حمله احتمالی ترامپ به ایران را فراهم می‌کند.

▪️ایران و ایالات متحده خودشان را به گوشه‌ای رانده اند ــ دیوید رومانو

شبکه خبری روداو در وب سایت انگلیسی خود مقاله‌ای به قلم دیوید رومانو، استاد سیاست خاورمیانه در دانشگاه ایالتی میسوری در مورد مسائل اخیر پیرامون برنامه هسته‌ای ایران منتشر کرده است.

از نقطه نظر بسیاری از منتقدان برنامه هسته‌ای ایران، آمریکا در زمان دولت اوباما تمام ابزارهای اصلی را که با آن می توانست از گسترش تخلفات ایران جلوگیری کند، واگذار کرد. حتی زمانیکه در حال مذاکره برای توافق بود، دولت اوباما حاضر نشد ایران یا گروه نیابتی اش حزب‌الله را در مواردی نظیر پولشویی و تجارت بین المللی مواد مخدر تحت تعقیب قرار دهد، و با آنها مانند آهویی رفتار کرد که هر آن ممکن است برمد.

دیوید رومانو می‌نویسد که توافق نتوانست که به طور قطعی برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کند، در عوض روزی را که ایرانی‌ها بتوانند به اندازه کافی به اورانیوم برای توسعه و سوار کردن کلاهک هسته‌ای بر روی موشک‌های بالستیک دست یابند را به تاخیر انداخت.

بنابراین برجام، یک بحران دراین زمینه را به تاخیر انداخت و این به بهای برداشتن تحریم‌هایی بود که رژیم را غنی‌تر می‌کرد و منبع مالی برای آرمان‌ها و گروه‌های نیابتی‌اش در سراسرجهان را فراهم کرد. در نتیجه تعجبی نداشت وقتی که پرزیدنت ترامپ و دولتش از توافق خارج شدند و تحریم‌های ایران را بازگرداندند.

آنها ظاهرا توافق جدیدی می‌خواستند که به طور دائم جلوی ظرفیت‌های ساخت سلاح اتمی ایران را بگیرد. هرچند اغلب سخنان آنها حول مجبور کردن ایران برای تسلیم شدن در برابر موارد متعددی از مسائل فرای برنامه هسته‌ای ایران بود. در شروط ۱۲ گانه مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا برای تجدید نظر در مود تحریم‌های ایران تنها چهار شرط به  مسائل هسته‌ای مربوط می‌شد.

▪️تنش‌های ایران و آمریکا چه معنایی برای هند دارد؟ ــ تی‌سی‌ای راگ‌هاوان

دیپلمات بازنشسته و مدیر شورای امور جهانی هندوستان در یادداشتی به دلالت‌های تنش تهران و واشنگتن برای هند، یکی از مشتریان نفتی عمده ایران می‌پردازد.

تی‌سی‌ای راگ‌هاوان یادداشت‌اش در «هندوستان تایمز» را با «آشنا»خواندن تنش‌های اخیر بین آمریکا و ایران آغاز می‌کند: «افزایش اخیر تنش‌ها بین ایالات متحده و ایران زنگ آشنایی دارد. اما این از خطرهای تنش‌ها برای دو طرف و نیز دیگر کشورهای منطقه و فراتر از آن نمی‌کاهد.

به نوشته او، «تثبیت قدرت حزب‌الله در لبنان، ظهور نخستین دولت شیعی بزرگ در جهان عرب طی هزارسال (عراق)، تغییرنکردن رژیم سوریه (به کمک روسیه)، و طولانی‌ترین درگیری نظامی تاریخ عربستان در یمن، همه و همه برای آمریکا و متحدانش نمونه‌هایی زا نفوذ رو به گسترش ایران در جهان عرب است. هر یک از این پیروزی‌های ژئوپولتیک ایران در مواجهه با مقاومتی سرسختانه و نیز به عنوان یکی از پیامدهای شکست‌ سیاست‌گذاری یا سوء داوری ایالات متحده و متحدانش به دست آمده است.»

او در چنین شرایطی وضعیت هندوستان را چنین توصیف می‌کند:

«مسأله اصلی برای هند این است که چه طور در دل مطالبات متضاد با یکدیگر ایران و آمریکا [دو شریک تجاری این کشور] حرکت، و منافع ملی خودش را حفظ کند. حفظ روابط خوب با ایران و اولویت‌بخشیدن به امنیت انرژی‌مان یک قطب این ماجراست. قطب دیگر متوازن‌کردن این موضوع با روابط حیاتی‌مان با دولت‌های عربی خلیج فارس و ایالات متحده است. موقعیت کنونی بازتاب‌دهنده‌ی دشواری‌های بغرنجی است که هندوستان در غیاب یک چارچوب همکاری‌های مشترک بین کشورهای ساحلی دریای عرب است؛ منطقه‌ای که به بسیاری از منافع حیاتی ما جای داده است.

درباره بازتاب‌ تنش ایران و آمریکا در رسانه‌های جهان بیشتر بخوانید:

    این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

    آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

    .در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

    توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

    نظر بدهید

    در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

    نظرها

    نظری وجود ندارد.