ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

برخوردهای خشونت‌آمیز با مهاجران افغان در ایران

<p>پانته&zwnj;آ بهرامی - شدت برخوردهای خشونت&zwnj;آمیز با مهاجران افغان در ایران طی چند سال اخیر روندی روبه افزایش داشته است.</p> <!--break--> <p>&nbsp;</p> <p>&nbsp;هفته گذشته، جسد یک زن جوان ۱۸ ساله ایرانی که به گفته محمد دهقانی، سخنگوی سفارت ایران در کابل، توسط دو مهاجر افغان&zwnj; مورد تجاوز قرار گرفته بود، در چاهی در اطراف شهر یزد کشف می&zwnj;شود.</p> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">انتشار خبر یادشده، <a href="#http://radiozamaneh.com/news/afghanistan/2012/07/01/16484">سرآغاز یک انتقام<span dir="LTR">&zwnj;گیری گسترده</span></a> می&zwnj;شود: شماری از شهروندان ایرانی در شهر یزد، به محل سکونت افغان&zwnj;ها، در محله &laquo;کشتارگاه&raquo; این شهر حمله می&zwnj;کنند، با شماری از مهاجران افغان منطقه درگیر می&zwnj;شوند و خانه&zwnj;های آنها را آتش می&zwnj;زنند.&nbsp;این در حالی است که دولت ایران بر اساس تعهدات بین&zwnj;المللی، مسئول حفظ جان و مال افغان&zwnj;های مقیم این کشور است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">مهاجران افغان به<span dir="LTR">&zwnj;</span>ویژه در سه دهه اخیر با مشکلات عدیده<span dir="LTR">&zwnj;</span>ای در حکومت اسلامی روبه<span dir="LTR">&zwnj;</span>رو بوده<span dir="LTR">&zwnj;</span>اند، تا آنجا که در حال حاضر برای سکونت در ۲۰ استان ایران با ممنوعیت روبه&zwnj;رو هستند. به همین بهانه فرزین وحدت، جامعه<span dir="LTR">&zwnj;</span>شناس، پیشینه تاریخی برخورد ایرانیان با <span dir="RTL">خارجی&zwnj;تباران</span> را در گفت<span dir="LTR">&zwnj;</span>وگو با زمانه ترسیم کرده است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>فرزین وحدت</b>: قبل از انقلاب نسبت به خارجی<span dir="LTR">&zwnj;</span>های اروپایی یا آمریکایی نوعی حس تحسین، ستایش و حتی حقارت وجود داشت که به نظر من موجب احساس پیچیده<span dir="LTR">&zwnj;</span>ای می<span dir="LTR">&zwnj;</span>شد که با شروع انقلاب و انقلابی شدن توده<span dir="LTR">&zwnj;</span>های مردم بیشتر خودش را نشان داد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">اروپایی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ستیزی، آمریکایی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ستیزی و غرب<span dir="LTR">&zwnj;</span>ستیزی خیلی زیاد و چندسال بعد از انقلاب هم خیلی شدیدتر شد. احساسات آدم<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها به<span dir="LTR">&zwnj;</span>خصوص در جوامع و حتی در فرد، پدیده<span dir="LTR">&zwnj;</span>ای یکدست و یکپارچه و در یک خط مستقیم نیست. این نوع احساسات خیلی پیچیده و لایه لایه هستند و من فکر می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کنم حس ستایش و حقارت هر دو توامان نسبت به خارجی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها و به طور مشخص نسبت به غربی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها وجود داشت و قبل از انقلاب بیشتر حس ستایش خود را بروز می<span dir="LTR">&zwnj;</span>داد و بعد از انقلاب<span dir="LTR">&zwnj; </span>همان احساس توامان حقارت و ستایش، البته بیشتر در وجه حقارت خودش را بروز داد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">وقتی این حس در انسان به وجود می<span dir="LTR">&zwnj;</span>آید، به نظر من بیشتر با خارجی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ستیزی خودش را نشان می<span dir="LTR">&zwnj;</span>دهد و فکر می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کنم در ده<span dir="LTR">&zwnj;</span>سال بعد از انقلاب، این حس غرب<span dir="LTR">&zwnj;</span>ستیزی که دولت هم به آن کمک می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کرد، خیلی قوی شده بود.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">در ۱۵ـ ۱۰ سال اخیر دوباره در این زمینه یک<span dir="LTR">&zwnj;</span>مقدار تغییر پیدا شده است. به نظر من حس حقارت نسبت به اروپایی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها شاید مقداری تخفیف پیدا کرده است، به خاطر اینکه ایران به<span dir="LTR">&zwnj;</span>هرحال غرب را به چالش کشید و حداقل در نظر برخی ایرانی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها این چالش به نسبت موفق بوده است. یعنی اگر شما مثلاً به قضایای قرن بیستم ایران نگاه کنید، ایرانی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها در مقابل غربی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها همیشه توسری<span dir="LTR">&zwnj;</span>خور بودند و چنین حسی داشتند، ولی بعد از انقلاب همین گرفتن گروگان<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها یک حس غرور را در ایرانی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها به<span dir="LTR">&zwnj;</span>وجود می<span dir="LTR">&zwnj;</span>آورد و این حس حقارت به نظر من نسبت به غربی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها کمتر شده و حس ستایش بیشتر شده است. به خاطر اینکه هر وقت دولتی بیآید و تبلیغات منفی در پیوند با غربی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها صورت دهد و خود هم مورد علاقه مردم نباشد، به صورت خیلی منطقی این حس در مردم به<span dir="LTR">&zwnj;</span>وجود می<span dir="LTR">&zwnj;</span>آید که آن خارجی می<span dir="LTR">&zwnj;</span>تواند خیلی هم خوب و مورد ستایش باشد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">همین حس در مورد شوروی به<span dir="LTR">&zwnj;</span>وجود آمده بود. قبل از اینکه حکومت شوروی فروپاشی کند و هر کاری در آمریکا و اروپا انجام می<span dir="LTR">&zwnj;</span>شد، مردمی که در شوروی زندگی می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کردند، با چشم ستایش به آن<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها نگاه می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کردند. من فکر می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کنم تا مقداری این حس در ایرانی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها الان به<span dir="LTR">&zwnj;</span>وجود آمده است. البته این<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها هیچ وقت یکسو نیست و هر دو وجود دارند، ولی کفه ترازو به نظر من به طرف حس ستایش بیشتر کشیده شده است. البته آن طرف قضیه هم تا حدی وجود دارد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>نفی دیگری و نقش رسانه</b><b><span dir="LTR">&zwnj;</span></b><b>ها</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL"> <p>هویت<span dir="LTR">&zwnj;</span>یابی با سرکوب قومیت<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها موضوع جدیدی نیست. در جنگ جهانی دوم نازی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها خود را با سرکوب یهودی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها تعریف می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کردند. این پدیده به نقصان تعریف از خود در روان<span dir="LTR">&zwnj;</span>شناسی اجتماعی برمی<span dir="LTR">&zwnj;</span>گردد.</p> <p>&nbsp;</p> </div> <blockquote> <div dir="RTL"><img width="200" height="133" align="middle" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/afghan.mohajer1.jpg" alt="" /></div> <div dir="RTL">دولت در ایران از اقبال عمومی و مشروعیت خیلی کمی برخوردار است و از این حس ناسیونالیسم ایرانی که در بین مردم خیلی شدید شده و بالا رفته است، استفاده و سوءاستفاده برای خرید مشروعیت ازدست رفته نظام، رژیم و دولت کنونی می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کند.</div> </blockquote> <blockquote> </blockquote> <div dir="RTL">دکتر فرزین وحدت بر این باور است که تعریف هویت در پیوند با غیر خودی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها در ایران امروز به افغانی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها چرخش پیدا کرده است و می<span dir="LTR">&zwnj;</span>افزاید: &laquo;ملت<span dir="LTR">&zwnj;</span>هایی که در حال مدرن شدن هستند و می<span dir="LTR">&zwnj;</span>خواهند شخصیتی از خودشان به صورت جمعی دربیاورند، اصولاً یک دیگری یا یک غیر را لازم دارند. برای به<span dir="LTR">&zwnj;</span>وجود آمدن خود، خودی، شخصیت ملی و هویت ملی مدرن همیشه یک دیگری در مقابل خود قرار می<span dir="LTR">&zwnj;</span>گیرد، یک غیر در مقابل خود قرار می<span dir="LTR">&zwnj;</span>گیرد و این پدیده را ما در تمام جوامعی که از مراحل مدرن شدن گذشته<span dir="LTR">&zwnj;</span>اند، متأسفانه شاهدیم. بد<span dir="LTR">&zwnj;</span>ترین مثال آن آلمان نازی است که تمام دیگران را به دیگری تبدیل می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کند، به موجودی که باید به آن دشمنی ورزید و خود را ساخت.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">این پدیده&zwnj;ای است به نسبت شناخته شده در جامعه<span dir="LTR">&zwnj;</span>شناسی، ولی متأسفانه در ایران هم همین حالت وجود دارد. پیچی که این قضیه می<span dir="LTR">&zwnj;</span>تواند پیدا کند این است که مثلاً در اوایل انقلاب این دیگری غرب بود و یک&zwnj;نوع مقابله و ستیز با این غرب توانمند وجود داشت. این خود انقلابی که ایرانی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها می<span dir="LTR">&zwnj;</span>خواستند به&zwnj;وجود بیاورند، در مقابله با غرب توانمند و زورگو بود. در اینجا یک خود خارجی، یک دیگری خارجی برای خودسازی به وجود می&zwnj;آورد، ولی گاهی نیز دیگری داخلی و درون&zwnj;مرزی به&zwnj;وجود می<span dir="LTR">&zwnj;</span>آورند. نمونه بارز آن مسئله فاشیسم در اروپا است که دیگری برون&zwnj;مرزی را مثلاً در یهودی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها، کولی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها یا کسان دیگری که مورد تجاوز نازی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها قرار گرفتند، تعریف می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کنند. از این دیگری داخلی همیشه در این فرایند برای ساختن خود سوء استفاده شده است که متأسفانه در ایران نیز شاهد آن هستیم.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">نقش این دیگری داخلی را اکنون افغان<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها برعهده گرفته&zwnj;اند. البته مثلاً در تمام طول انقلاب ایران این نقش به بهایی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها محول شده بود و از آنها سوءاستفاده می<span dir="LTR">&zwnj;</span>شد. حال مثل اینکه افغان<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها هم به این فهرست اضافه شده&zwnj;اند که متأسفانه شمارشان خیلی بیشتر از بهایی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها در ایران است. ولی این غیرسازی و از غیر دیگری برای خودسازی استفاده کردن یا سوءاستفاده کردن، متأسفانه در ایران اتفاق می<span dir="LTR">&zwnj;</span>افتد. دلیل روان<span dir="LTR">&zwnj;</span>شناسی و اجتماعی&zwnj;اش این است که به&zwnj;هرحال خود و هویت خود همیشه در مقابل با دیگری تعریف می<span dir="LTR">&zwnj;</span>شود<span dir="LTR">. </span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">به&zwnj;عنوان ایده&zwnj;آل می<span dir="LTR">&zwnj;</span>شود تصور کرد ملتی که هویت خودش را می<span dir="LTR">&zwnj;</span>سازد، به این مرحله و به این نقصانی که شما می<span dir="LTR">&zwnj;</span>گویید واقف شود و این خیلی مهم است که رسانه<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها این مسائل را به گوش مردم برسانند و آگاه<span dir="LTR">&zwnj;</span>شان کنند و موضوع را به چالش بکشند. به نظر می<span dir="LTR">&zwnj;</span>رسد این پدیده، پدیده&zwnj;ای خیلی اساسی است و در دنیای مدرن اتفاق افتاده است و می<span dir="LTR">&zwnj;</span>افتد. البته الان چون این رسانه<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها وجود دارند و نقش رسانه<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها در به چالش کشیدن این پدیده و آگاه کردن مردم مهم است، می<span dir="LTR">&zwnj;</span>تواند خود به خود اتفاق نیفتد. این پدیده که مشکلات را به تقصیر افغانی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها یا تقصیر یهودی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها و یا تقصیر تمام دیگری&zwnj;هایی که در دنیا وجود دارند بیاندازند، همیشه وجود داشته و از آن سوءاستفاده شده است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">الان می<span dir="LTR">&zwnj;</span>توانیم امیدوار باشیم که به علت آگاهی&zwnj;رسانی این موضوع در ایران به آن صورت حاد که در جاهای دیگر اتفاق می&zwnj;افتد اتفاق نیفتد. یک بعد دیگر قضیه هم هست که دولت<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها و ازجمله دولت کنونی ایران، از این مسائل بیشتر برای مقاصد خودش سوءاستفاده می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کند. برای اینکه دولت در ایران از اقبال عمومی و مشروعیت خیلی کمی برخوردار است و از این حس ناسیونالیسم ایرانی که در بین مردم خیلی شدید شده و بالا رفته است، استفاده و سوءاستفاده برای خرید مشروعیت ازدست رفته نظام، رژیم و دولت کنونی می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کند. برای خرید مشروعیت از دست رفته نیز افراد و گروه&zwnj;های دیگری را همیشه قربانی این مقاصد و مطامع می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کند. این هم یک بُعد دیگر سیاسی آن است. آن وجه اولی که صحبت کردیم، آن وجه جهانی و عمیق این مسئله است، ولی تنها وجه آن نیست و وجوه سیاسی و دیگری هم دارد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>نقش دولت</b><b><span dir="LTR">&zwnj;</span></b><b>ها</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">دولت<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها نیز در تائید و تاکید بر هویت&zwnj;یابی و فرهنگ ضعیف&zwnj;ستیزی نقش مهمی بازی می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کنند. به&zwnj;ویژه در غرب معضل بیکاری را به گردن خارجی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها انداختن و از آن به&zwnj;عنوان وسیله&zwnj;ای برای کسب آرای بیشتر در کمپین&zwnj;های انتخاباتی استفاده کردن به پدیده&zwnj;ای آشنا از سوی احزاب دست راستی در بسیاری از کشورهای غربی مثل آمریکا، آلمان، فرانسه، هلند، نروژ و دیگران تبدیل شده است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <blockquote> <div dir="RTL">ملت<span dir="LTR">&zwnj;</span>هایی که در حال مدرن شدن هستند و می<span dir="LTR">&zwnj;</span>خواهند شخصیتی از خودشان به صورت جمعی دربیاورند، اصولاً یک دیگری یا یک غیر را لازم دارند. برای به<span dir="LTR">&zwnj;</span>وجود آمدن خود، خودی، شخصیت ملی و هویت ملی مدرن همیشه یک دیگری در مقابل خود قرار می<span dir="LTR">&zwnj;</span>گیرد، یک غیر در مقابل خود قرار می<span dir="LTR">&zwnj;</span>گیرد و متاسفانه این پدیده را ما در تمام جوامعی که از مراحل مدرن شدن گذشته<span dir="LTR">&zwnj;</span>اند، شاهدیم.</div> </blockquote> <div dir="RTL">اکنون شاهد آن هستیم که در ایران نیز بخشی از موضوع بیکاری به گردن مهاجران افغان انداخته می&zwnj;شود و استانداری مازندران در عمل بهانه ترک مهاجران افغان را به کمبود اشتغال در این استان نسبت می<span dir="LTR">&zwnj;</span>دهند. در ایران نزدیک به نهصدهزار افغان به صورت قانونی زندگی می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کنند که معمولاً زیر استانداردهای قانون کار حقوق می<span dir="LTR">&zwnj;</span>گیرند و کارهای سخت انجام می<span dir="LTR">&zwnj;</span>دهند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">فرزین وحدت می<span dir="LTR">&zwnj;</span>گوید: &laquo;دولت<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها برای اینکه مشروعیت خودشان را از دست داده&zwnj;اند و وضع اقتصادی خراب است، تقصیر<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها را به گردن افرادی می&zwnj;اندازند که با نازل&zwnj;ترین حقوق<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها و دستمزد<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها کارهای بسیار کثیفی را انجام می&zwnj;دهند که مثلاً ایرانی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها یا آلمانی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها حاضر نیستند به&zwnj;هیچ وجه به آن دست بزنند. حقوق<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها و مزدهای بسیار ناچیز می<span dir="LTR">&zwnj;</span>گیرند و همیشه در ترس و لرز هستند؛ یا مثلاً مهاجران آمریکای جنوبی در آمریکا. این<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها به&zwnj;هیچ وجه شغل کسی را از او نمی<span dir="LTR">&zwnj;</span>دزدند. حداقل در کشورهای دیگر که ما در آنجا زندگی کردیم، هیچکس حاضر نیست کارهای کثیفی را که مثلاً مکزیکی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها در آمریکا انجام می<span dir="LTR">&zwnj;</span>دهند انجام دهد، ولی تمام مدت علیه این افراد که خیلی دست راستی هستند تبلیغ می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کنند. در واقع کسی نیست که کارهای این<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها را انجام دهد. بنابراین وجه اقتصادی مسلماً وجود دارد، ولی به نظر من بیشتر این موارد بیشتر یک بهانه است و دولت<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها هم سعی می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کنند از این نوع مسائل به نفع خودشان استفاده و مسائل اقتصادی را هم که در ایران خیلی حاد شده است، به این وسیله توجیه کنند.&raquo;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>حمایت از افراد خارجی</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">در غرب معمولاً اولین گروه هایی که به حمایت از <span dir="RTL">خارجی&zwnj;ها و تبعیض&zwnj;هایی</span> که برآن<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها روا می<span dir="LTR">&zwnj;</span>رود می&zwnj;شتابند و به آن اعتراض می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کنند، روشنفکران و کنشگران اجتماعی هستند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <blockquote> <div dir="RTL"><img width="200" height="147" align="middle" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/kodakanafganok.jpg" alt="" /></div> <div dir="RTL">در ایران نیز بخشی از موضوع بیکاری به گردن مهاجران افغان انداخته می&zwnj;شود و استانداری مازندران در عمل بهانه ترک مهاجران افغان را به کمبود اشتغال در این استان نسبت می<span dir="LTR">&zwnj;</span>دهند. در ایران نزدیک به نهصدهزار افغان به صورت قانونی زندگی می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کنند که معمولاً زیر استانداردهای قانون کار حقوق می<span dir="LTR">&zwnj;</span>گیرند و کارهای سخت انجام می<span dir="LTR">&zwnj;</span>دهند.</div> </blockquote> <div dir="RTL"><span dir="LTR">&nbsp;</span>اولین گروهی که زبان به اعتراض در مورد حرکت تبعیض&zwnj;آمیز دولت اسلامی ایران در مورد افغان<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها گشود، سینماگران بودند. آنان تصمیم گرفتند به مازندران بروند و این حرکت را محکوم کنند. شاید سینماگران به خاطر نمایش فیلم<span dir="LTR">&zwnj;</span>هایشان در ورای مرز<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها و رفت و آمد بیشتر به برون مرز<span dir="LTR">&zwnj;</span>، با تبعیضی که با ایرانیان در کشورهای میزبان وجود دارد بیشتر آشنا هستند و می<span dir="LTR">&zwnj;</span>توانند این تبعیض را با برخوردی که در ایران با افغان<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها می<span dir="LTR">&zwnj;</span>شود، مقایسه کنند. این واکنش به هر دلیلی که باشد، آگاهی&zwnj;رسانی اولین گامی است که در پیوند با رفع تبعیض نژادی می<span dir="LTR">&zwnj;</span>توان برداشت<span dir="LTR">. </span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">فرزین وحدت، علت این همبستگی با افغان<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها را از زاویه نگاه سینماگران اینگونه ترسیم می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کند: &laquo;به نظر من اکنون سینماگران در ایران تبدیل به روشنفکران همگانی و روشنفکران عمومی شده&zwnj;اند. کسانی که نبض جامعه را در دست دارند و ایده&zwnj;های مختلف را به جامعه تزریق می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کنند. سینما در ایران بسیار محبوب است و نقش سینماگر تبدیل شده به نقشی که روشنفکران در جاهای دیگر بازی می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کردند. الان این سینماگران هستند که مسائل اجتماع را به صحنه می<span dir="LTR">&zwnj;</span>آورند و آن<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها را مطرح می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کنند. البته تمام این<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها دلایل مختلفی دارد. بخشی از آن شاید به این برگردد که سینماگران تا حدودی با جهان خارج هم بیشتر تماس دارند و اینجور مسائل را در جاهای دیگر هم دیده&zwnj;اند و می<span dir="LTR">&zwnj;</span>توانند ببینند که<span dir="LTR">&zwnj;&zwnj;</span>همان نوع نژادگرایی که مثلاً در آلمان وجود دارد یا در آمریکا، در ایران هم هست و از این نظر دیدشان باز<span dir="LTR">&zwnj;</span>تر است. تاریخ&zwnj;نگاران و گروه&zwnj;های دیگر روشنفکری شاید آن پیوند تنگاتنگ مثل سینماگران با مردم را ندارند. سینماگر<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها الان تبدیل به مهم<span dir="LTR">&zwnj;</span>ترین عامل فکری و فرهنگی در ایران شده&zwnj;اند. برد سینما خیلی زیاد است. به&zwnj;خصوص در این دو دهه اخیر که سینما در ایران توسعه پیدا کرده و سینماگران خوبی هم پیدا شده&zwnj;اند و در کل هنر سینما بسیار محبوب شده است. اکنون آنان<span dir="LTR">&zwnj;&zwnj;</span>همان نقشی را بازی می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کنند که مثلاً روشنفکرهای چهار دهه پیش در ایران بازی می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کردند و با مردم در تماس هستند.&raquo;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>ضعیف ستیزی</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">ضعیف&zwnj;ستیزی یکی از انواع مقابله با دیگری است. فرد معمولاً سعی می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کند با کسی بستیزد که خطرش کمتر باشد. این اصل حتی در خانواده هم دیده می<span dir="LTR">&zwnj;</span>شود.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">در سطح مردم و دولت<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها گروه&zwnj;های اجتماعی به ستیز با گروه&zwnj;های اجتماعی ضعیف<span dir="LTR">&zwnj;</span>تر برمی&zwnj;خیزند. در آلمان نازی، یهودی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها، کولی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها و همجنسگرا<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها جزو گروه&zwnj;های اجتماعی ضعیف بودند. در ایران امروز ضعیف&zwnj;ستیزی بیشتر در رویارویی با افغان&zwnj;ها خود را نشان می&zwnj;دهد که گروه اجتماعی ضعیف&zwnj;تری هستند و نمی<span dir="LTR">&zwnj;</span>توانند از خود دفاع کنند. مثلا در ایران امروز فرانسوی ستیزی یا آلمانی ستیزی دیده نمی&zwnj;شود.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">فرزین وحدت می<span dir="LTR">&zwnj;</span>گوید: &laquo;مایه تأسف است که برای خودساختن و هویت&zwnj;یابی ضعیف ستیزی شود. به&zwnj;هرحال خودسازی خیلی وقت<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها لازمه&zwnj;اش این است که با دیگری مقابله شود، ولی آن دیگری مثلاً آن موقع غرب بود. ایران ابتدا با غرب قدرتمند به چالش برخاست. البته چالش با قدرتمند خطرات زیادی دارد، ولی ضعیف ستیزی خیلی بی خطر است. یکی از دلایلش هم شاید این باشد و دولت هم این مسئله را به جلو می<span dir="LTR">&zwnj;</span>برد. ضعیف ستیزی خیلی چیز ساده&zwnj;ای است. شما چالشی ندارید با آدم یا با یک گروه قدرتمند، ولی با یک گروه ضعیف که شما با این<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها به این صورت رفتار می<span dir="LTR">&zwnj;</span>کنید، خیلی ساده است و به تعبیری خیلی ناجوانمردانه است و این را دولت<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها هم می<span dir="LTR">&zwnj;</span>فهمند. شاید آن مردمی هم که به این کار دست می<span dir="LTR">&zwnj;</span>یازند، به صورت نیمه ناخودآگاه دریافته&zwnj;اند که ضعیف ستیزی بدون عواقب چندانی است و این از روحیه جوانمردی که ایرانی<span dir="LTR">&zwnj;</span>ها حداقل تا این چند دهه اخیر داشتند، بسیار دور است.&raquo;</div> <p>&nbsp;</p>

پانته‌آ بهرامی - شدت برخوردهای خشونت‌آمیز با مهاجران افغان در ایران طی چند سال اخیر روندی روبه افزایش داشته است.

 هفته گذشته، جسد یک زن جوان ۱۸ ساله ایرانی که به گفته محمد دهقانی، سخنگوی سفارت ایران در کابل، توسط دو مهاجر افغان‌ مورد تجاوز قرار گرفته بود، در چاهی در اطراف شهر یزد کشف می‌شود.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • ایراندوست

    افراد منفرد غربی که به ایران رفته‌اند، از مهمان نوازی و غرب دوستی‌ ایرانیان زیاد گفته و نوشته‌اند و این شاید از حس فرهنگی‌ "خود کم بینی‌ " یا "حسادت "، "من ایرانی‌ " در مقابل "از ما بهتران " باشد که با تبلیغات و سیاست روز حاکمان ایران و آمریکا همخوانی ندارد. در مورد "افغانی شدن/بودن ما در خارج از ایران " ، اقشار و لایه‌های ضعیف اقلیت مختلف و مختلط ، قومی- زبانی‌- مذهبی‌- نژادی و...، در جوامع طبقاتی و خصوصا خط کشی‌ شده غربی، از شرایط برابری چون توده‌-های بومی غرب برخوردار نیستند و چند نسلی کار میبرد تا بعنوان شهروند خودی ولی متفاوت پذیرفته شوند (البته منظور تازه واردان نیست). دموکراسی روندی کوششی و فرسایشی است، که بر امانیسم غیر خدائی تکیه دارد و اگر دیدگاه افراد را بر این محور قرار داد که منافع فرد در حیطه اجتماع و افراد دیگر تامین میشود، و سیستم سیاسی و اقتصادی بر این پایه قرار دهیم ، انوقت است که از ملتی مصرف کنندهٔ فرهنگ و تمدن به ملتی تولید کنندهٔ تمدن و فرهنگ خواهیم رسید که حتی ضعیفان غیر خودی را میتوانیم با آغوش باز کمک کنیم.

  • کاربر مهمان

    خیر جناب یرانلوتفا ساده انگارانه به مسائل ننگرید. اگر یک اروپایی یا جهان اولی هم ۳۰ سال در خانه من یا شما زندگی کند ، و هر کاری کنیم حاضر نباشد برود ، و به دخترمان هم تجاوز کند ، و از سهمی که برای فرزند خودمان کنار گذاشته ایم ، بخورد ، پس از ۳۰ سال صدای میهمان نواز ترین انسان ها هم به آسمان بلند خواهد شد. افوس از این همه ساده انگاری و جوگیر شدن و افه حقوق بشر آمدن ، در جایی که ارتباطی به حقوق بشر ندارد. بایستی از افاغنه عزیز خواهش کرد که به منزل خود (افغانستان) تشریف ببرند و اجازه دهند که صاحب خانه هم نفسی بکشد. افغان ها دوست و برادر. ولی دوری و دوستی.

  • کاربر مهمان

    متاسفانه اولین قربانیان و متهمان وضعیت نابسامان اقتصادی مهاجرین ضعیفتر هستند یعنی همان سناریویی که در اروپا از سوی گروههای دست راستی بر علیه مهاجرین اعمال میشود در ایران هم بر علیه افغانها.

  • کاربر مهمان

    هيچ لغتي كامل تر و جامع تر از لغت « نژادپرستي » بيان كننده رفتار ما ايراني ها درقبال افغاني ها نيست چرا ایرانی ها این قدر احساس برتر بودن نسبت به دیگران دارند ؟ من بر این باورم که ما ایرانی ها به دلیل پایین بودن سطح فرهنگی مان نژادپرست هستیم . اگر به ملتهای بالادست از نظر خودمان مانند غربیها بر بخوریم ، دم از کوروش و داریوش ، منشور حقوق بشر ، و هزاران لاف دروغ از تاریخ پر از دروغ مان . میزنیم ، اما وی به روزی که به ملتهایی بر بخوریم که احساس کنیم از خودمان پایین ترند ، مانند افغانها یا عربها ، آنوقت ذات واقعی و ضد بشری خودمان را خوب نشان میدهیم از هیچ تحقیر و رفتار غیر انسانی هم فروگذار نیستیم ، لعنت خدا بر ان ناسیونالیستهای ایرانی ، که با دمیدن دروغین بر افکار شوونیستی ما ایرانیها ، از ما موجوداتی نژاد پرست و غیر قابل تحمل ساختند . به جرات بگویم با این رفتارمان هیچ دوستی برای خود در میان همسایگانمان باقی نگذشته ایم .