مایک جادویی: مردانی که برای زنان میرقصند
<p>مجتبا یوسفی‌پور - از هفته گذشته نمایش عمومی فیلم «مایک جادویی» تازه‌ترین ساخته استیون سودربرگ، فیلمساز آمریکایی در سینماهای کشورهای اروپایی آغاز شده است. در اکران این هفته می‌پردازیم به معرفی این فیلم.</p> <!--break--> <p>«مایک جادویی» از اواخر ماه ژوئن در آمریکا به روی پرده رفت و از هفته آینده در سینماهای استرالیا، نیوزلند، نروژ و یونان نیز به نمایش در خواهد آمد.</p> <p> </p> <p>استیون سودربرگ داستان مردانی را که در کلاب‌های استریپ به رقص و برهنه شدن برای زنان مشغول هستند، دستمایه تازه‌ترین ساخته خود قرار داده است. آدام پس از ناکامی برای حضور در یک دوره فوتبال، به فلوریدا نزد خواهرش بروک می‌آید. در آغاز در یک شرکت ساختمان‌سازی مشغول به کار می‌شود و در آنجا با مایکل لین معروف به «مایک جادویی» آشنا می‌شود. مایک که آدم خوش‌قلبی است آدام را به صاحب یک کلاب رقص استریپ معرفی می‌کند و آدام این فرصت را می‌یابد تا در آنجا بخت خود را برای رقصیدن و پول درآوردن بیازماید. در همین زمان مایک با بروک آشنا می‌شود و علاقه‌ای میان آن‌ها شکل می‌گیرد، این در حالی است که بروک از کار مایک و رقصیدن او در کلاب راضی نیست و مایک در موقعیتی قرار می‌گیرد که نیاز دارد تا در زندگی خود بازنگری کند.</p> <p> </p> <p><a href="http://www.zamahang.com/podcast/2010/20120724_Farhangi_EkranCinema_M_Yousefipour.mp3"><img align="middle" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/musicicon_14.jpg" alt="" /></a></p> <p> </p> <p><img align="left" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/2_22.jpg" alt="" />«مایک جادویی» پایه داستانش را بر ماجرایی واقعی گذاشته است. چانینگ تاتوم که در فیلم نقش مایک جادویی را بازی می‌کند در نوزده‌سالگی تجربه‌ای مشابه را از سر گذرانده و به عنوان «استریپر» در یک کلوب در شهر تامپای فلوریدا کار می‌کرده است. بخشی از داستان فیلم بر اساس تجربیات تاتوم شکل گرفته است و دیگر بخش‌ها ساخته ذهن فیلمنامه‌نویس فیلم است.</p> <p> </p> <p>فیلمنامه توسط رید کارولین که یکی از تهیه‌کنندگان فیلم نیز هست نوشته شده است. او همچنین در فیلم یکی از نقش‌های فرعی را بازی کرده است. کارولین در ارتباط با فیلمنامه این فیلم می‌گوید: «در ارتباط با لحن فیلم و فیلمنامه فکر می‌کنم مقداری بیش از آنچه که از فیلم‌هایی از این دست انتظار می‌رود و ما هم قصد ساختنش را داشتیم کمیک شده است. راستش فکر می‌کنم دلیلش بیشتر به خاطر شخصیت دالاس است که شخصیت جالبی است. قصد ما ساختن فیلمی مانند "تب شنبه‌شب" و یا "شامپو" بود. فیلم‌های که با دیدنشان فکر می‌کنیم فیلم خوبی دیده‌ایم و همچنین لذت بردیم و لحظات خوشی داشته‌ایم. فیلم‌هایی که کمی سیاه هستند و ترسی از داشتن لحظات برهنگی هم ندارند اما در عین حال سرگرم‌کننده هستند و شما دوست دارید به تماشای آن‌ها بروید.»</p> <p> </p> <p><img align="left" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/4_20.jpg" alt="" />در ارتباط با لحن فیلم، استیون سودربرگ نیز نظری مشابه فیلمنامه‌نویس فیلمش دارد. سودربرگ در ارتباط با فیلم‌هایی که از آن‌ها در ساخت تازه‌ترین ساخته‌اش تأثیر گرفته است می‌گوید: «از لحاظ لحن به فیلم "شامپو" فکر کردم. خیلی درباره کار هال اشبی (کارگردان فیلم شامپو) فکر کردم، برای اینکه او خیلی خوب شخصیت‌ها را پرداخت کرده بود. فضا و فرصتی را که در اختیار همه قرار می‌داد دوست دارم. آلتمن من همینطور بود. من خیلی در این‌باره فکر کردم و دائم به خودم یادآوری می‌کردم که این یک فیلم است. به این معنا که اگر بخواهم یک صحنه را با یک برداشت بلند بگیرم می‌توانم این کار را بکنم. مثل تلویزیون نیست که مجبور باشیم همه چیز را نشان دهیم و یا برای هر دیالوگ یک قطع داشته باشیم. احساس می‌کنم در فیلم‌های امروز، خیلی کمتر چیزهایی را می‌بینم که من عادت داشتم در فیلم‌ها ببینم. چیزی مانند انتخاب کردن، انتخاب کارگردان.»</p> <p> </p> <p><img align="left" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/5_12.jpg" alt="" />در «مایک جادویی» نیز سودبرگ چون دیگر ساخته‌هایش خودش مدیریت فیلمبرداری فیلم را بر عهده داشته است. طبعاً با توجه به فرم موزیکال فیلم، بخش عمده‌ای از آن بدون گفت‌وگو است و تنها تصاویر و موسیقی، داستان را به پیش می‌برند. او در ارتباط با این موضوع و انتخاب چنین فرمی برای فیلمش در گفت‌وگو با «کولیدر» می‌گوید: «خیلی از کسانی که فیلم می‌سازند فراموش می‌کنند که یک فیلم باید بدون صدا نیز با مخاطب ارتباط برقرار کند. شما باید این توانایی را داشته باشید که یک فیلم را بدون صدا تماشا کرده و بفهمید. کار شما به عنوان فیلمساز این است که یک سری از تصاویر به‌هم‌پیوسته را برای گفتن داستانتان در کنار یکدیگر قرار دهید. من وقتی فیلمی می‌بینم که احساس می‌کنم داستانش به جای نشان داده شدن برایم تعریف می‌شود ناامید می‌شوم. همچنین علاقه دارم که صحنه‌هایی طراحی کنم که در یک تصویر شما آدم‌های زیادی ببینید. در این حالت فضای فیزیکی از لحاظ زیبا‌شناسی خیلی اهمیت پیدا می‌کند. بازیگرهایی نیاز دارم که درک می‌کنند چگونه باید از بدنشان استفاده کنند، چرا که اینگونه نماها زمانشان طولانی است و آن‌ها برای مدت زیادی دیده می‌شوند. برای همین این چیز‌ها خیلی اهمیت پیدا می‌کند. بعضی وقت‌ها حرکات را با حرکت دوربین طراحی می‌کنم، بر اساس آن حرکتی که بازیگر‌ها انجام می‌دهند. در این حالت آن‌ها نیاز دارند که احساس کنند با دوربین می‌رقصند. به این شکل همه متوجه می‌شوند که تلاش می‌کنم چه کاری انجام دهم و خیلی زود در فضا قرار می‌گیرند.»</p> <p> </p> <p><img align="left" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/8_8.jpg" alt="" />بخشی از فیلم بر اساس خاطرات چانینگ تاتوم، بازیگر آمریکایی که به تازگی فیلم «شماره ۲۱ خیابان جامپ» را به روی پرده داشته شکل گرفته است. او یکی از نقش‌های اصلی فیلم را بازی کرده و یکی از تهیه‌کنندگان فیلم نیز هست. تاتوم در ارتباط با همکاری‌اش با سودربرگ و شیوه کار او می‌گوید: «تاکنون با کسی که چون سودربرگ همکاری و همفکری کند کار نکرده‌ام. فکر می‌کنم او واقعاً چشم‌های من را به این موضوع باز کرد. او مرا در اختیار خودش گرفت و فکر می‌کنم این یکی از توانایی‌های ویژه او است. نه تنها نابغه است بلکه از همه باهوش‌تر هم هست. او واقعاً به همه انرژی تزریق می‌کند که به بهترین شکل کارشان را ارائه دهند. کاری می‌کند تا آدم‌ها چیزهایی از خودشان بروز دهند که حتا خودش نیز انتظار آن‌ها را ندارد. این باعث می‌شود که سر صحنه همه به یکدیگر کمک کنند.»</p> <p> </p> <p><img align="left" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/9_10.jpg" alt="" />«مایک جادویی» تا اینجا نسبتاً نظر مساعد منتقدان را هم جلب کرده است. تیم رابی منتقد «تلگراف» با دادن پنج ستاره به فیلم، کارگردانی و فیلمبرداری فیلم را ستوده است و تأکید می‌کند که اگرچه این فیلم همانند بهترین ساخته‌های سودربرگ نیست، اما همچنان بسیار خوب کارگردانی شده است. راجر ایبرت، منتقد «شیکاگو سان‌تایمز» با دادن سه ستاره از چهار ستاره‌اش به فیلم، ضمن تعریف از ساختار آن در ‌‌نهایت به کنایه و با اشاره به داستان فیلم و صحنه‌های رقص و برهنه شدن مردان، آن را اثری توصیف می‌کند که زنان بیشتر می‌پسندندش. جیمز براردینلی، منتقد «ریل ویوز» نیز با دادن سه ستاره از چهار ستاره به فیلم آن را اثری دوست‌داشتنی توصیف می‌کند که به هیچ وجه قابل مقایسه با فیلم‌هایی با خط داستانی مشابه چون فیلم «دختران نمایش» ساخته پل ورهوفن نیست.<br /> «مایک جادویی» با زمان ۱۱۰ دقیقه محصول سال ۲۰۱۲ کشور آمریکا است.<br /> </p> <p><strong>مشخصات فیلم</strong><br /> </p> <p>مایک جادویی<br /> Magic Mike<br /> نویسنده: رید کارولین<br /> Reid Carolin<br /> کارگردان: استیون سودربرگ<br /> Steven Soderbergh<br /> بازیگران: ماتئو مک کوناهی، چنینگ تاتوم، آلکس پتیفر، اولیویا مون، کادی هورن</p> <p>Matthew McConaughey, Channing Tatum, Alex Pettyfer, Olivia Munn, Cody Horn <br /> </p> <p>در همین زمینه:</p> <p>برنامه «اکران» از مجتبا یوسفی‌پور در رادیو زمانه</p> <p> </p> <p>پیش‌پرده فیلم «مایک جادویی»، ساخته استیون سودربرگ</p> <p><br /> </p>
مجتبا یوسفیپور - از هفته گذشته نمایش عمومی فیلم «مایک جادویی» تازهترین ساخته استیون سودربرگ، فیلمساز آمریکایی در سینماهای کشورهای اروپایی آغاز شده است. در اکران این هفته میپردازیم به معرفی این فیلم.
«مایک جادویی» از اواخر ماه ژوئن در آمریکا به روی پرده رفت و از هفته آینده در سینماهای استرالیا، نیوزلند، نروژ و یونان نیز به نمایش در خواهد آمد.
استیون سودربرگ داستان مردانی را که در کلابهای استریپ به رقص و برهنه شدن برای زنان مشغول هستند، دستمایه تازهترین ساخته خود قرار داده است. آدام پس از ناکامی برای حضور در یک دوره فوتبال، به فلوریدا نزد خواهرش بروک میآید. در آغاز در یک شرکت ساختمانسازی مشغول به کار میشود و در آنجا با مایکل لین معروف به «مایک جادویی» آشنا میشود. مایک که آدم خوشقلبی است آدام را به صاحب یک کلاب رقص استریپ معرفی میکند و آدام این فرصت را مییابد تا در آنجا بخت خود را برای رقصیدن و پول درآوردن بیازماید. در همین زمان مایک با بروک آشنا میشود و علاقهای میان آنها شکل میگیرد، این در حالی است که بروک از کار مایک و رقصیدن او در کلاب راضی نیست و مایک در موقعیتی قرار میگیرد که نیاز دارد تا در زندگی خود بازنگری کند.
«مایک جادویی» پایه داستانش را بر ماجرایی واقعی گذاشته است. چانینگ تاتوم که در فیلم نقش مایک جادویی را بازی میکند در نوزدهسالگی تجربهای مشابه را از سر گذرانده و به عنوان «استریپر» در یک کلوب در شهر تامپای فلوریدا کار میکرده است. بخشی از داستان فیلم بر اساس تجربیات تاتوم شکل گرفته است و دیگر بخشها ساخته ذهن فیلمنامهنویس فیلم است.
فیلمنامه توسط رید کارولین که یکی از تهیهکنندگان فیلم نیز هست نوشته شده است. او همچنین در فیلم یکی از نقشهای فرعی را بازی کرده است. کارولین در ارتباط با فیلمنامه این فیلم میگوید: «در ارتباط با لحن فیلم و فیلمنامه فکر میکنم مقداری بیش از آنچه که از فیلمهایی از این دست انتظار میرود و ما هم قصد ساختنش را داشتیم کمیک شده است. راستش فکر میکنم دلیلش بیشتر به خاطر شخصیت دالاس است که شخصیت جالبی است. قصد ما ساختن فیلمی مانند "تب شنبهشب" و یا "شامپو" بود. فیلمهای که با دیدنشان فکر میکنیم فیلم خوبی دیدهایم و همچنین لذت بردیم و لحظات خوشی داشتهایم. فیلمهایی که کمی سیاه هستند و ترسی از داشتن لحظات برهنگی هم ندارند اما در عین حال سرگرمکننده هستند و شما دوست دارید به تماشای آنها بروید.»
در ارتباط با لحن فیلم، استیون سودربرگ نیز نظری مشابه فیلمنامهنویس فیلمش دارد. سودربرگ در ارتباط با فیلمهایی که از آنها در ساخت تازهترین ساختهاش تأثیر گرفته است میگوید: «از لحاظ لحن به فیلم "شامپو" فکر کردم. خیلی درباره کار هال اشبی (کارگردان فیلم شامپو) فکر کردم، برای اینکه او خیلی خوب شخصیتها را پرداخت کرده بود. فضا و فرصتی را که در اختیار همه قرار میداد دوست دارم. آلتمن من همینطور بود. من خیلی در اینباره فکر کردم و دائم به خودم یادآوری میکردم که این یک فیلم است. به این معنا که اگر بخواهم یک صحنه را با یک برداشت بلند بگیرم میتوانم این کار را بکنم. مثل تلویزیون نیست که مجبور باشیم همه چیز را نشان دهیم و یا برای هر دیالوگ یک قطع داشته باشیم. احساس میکنم در فیلمهای امروز، خیلی کمتر چیزهایی را میبینم که من عادت داشتم در فیلمها ببینم. چیزی مانند انتخاب کردن، انتخاب کارگردان.»
در «مایک جادویی» نیز سودبرگ چون دیگر ساختههایش خودش مدیریت فیلمبرداری فیلم را بر عهده داشته است. طبعاً با توجه به فرم موزیکال فیلم، بخش عمدهای از آن بدون گفتوگو است و تنها تصاویر و موسیقی، داستان را به پیش میبرند. او در ارتباط با این موضوع و انتخاب چنین فرمی برای فیلمش در گفتوگو با «کولیدر» میگوید: «خیلی از کسانی که فیلم میسازند فراموش میکنند که یک فیلم باید بدون صدا نیز با مخاطب ارتباط برقرار کند. شما باید این توانایی را داشته باشید که یک فیلم را بدون صدا تماشا کرده و بفهمید. کار شما به عنوان فیلمساز این است که یک سری از تصاویر بههمپیوسته را برای گفتن داستانتان در کنار یکدیگر قرار دهید. من وقتی فیلمی میبینم که احساس میکنم داستانش به جای نشان داده شدن برایم تعریف میشود ناامید میشوم. همچنین علاقه دارم که صحنههایی طراحی کنم که در یک تصویر شما آدمهای زیادی ببینید. در این حالت فضای فیزیکی از لحاظ زیباشناسی خیلی اهمیت پیدا میکند. بازیگرهایی نیاز دارم که درک میکنند چگونه باید از بدنشان استفاده کنند، چرا که اینگونه نماها زمانشان طولانی است و آنها برای مدت زیادی دیده میشوند. برای همین این چیزها خیلی اهمیت پیدا میکند. بعضی وقتها حرکات را با حرکت دوربین طراحی میکنم، بر اساس آن حرکتی که بازیگرها انجام میدهند. در این حالت آنها نیاز دارند که احساس کنند با دوربین میرقصند. به این شکل همه متوجه میشوند که تلاش میکنم چه کاری انجام دهم و خیلی زود در فضا قرار میگیرند.»
بخشی از فیلم بر اساس خاطرات چانینگ تاتوم، بازیگر آمریکایی که به تازگی فیلم «شماره ۲۱ خیابان جامپ» را به روی پرده داشته شکل گرفته است. او یکی از نقشهای اصلی فیلم را بازی کرده و یکی از تهیهکنندگان فیلم نیز هست. تاتوم در ارتباط با همکاریاش با سودربرگ و شیوه کار او میگوید: «تاکنون با کسی که چون سودربرگ همکاری و همفکری کند کار نکردهام. فکر میکنم او واقعاً چشمهای من را به این موضوع باز کرد. او مرا در اختیار خودش گرفت و فکر میکنم این یکی از تواناییهای ویژه او است. نه تنها نابغه است بلکه از همه باهوشتر هم هست. او واقعاً به همه انرژی تزریق میکند که به بهترین شکل کارشان را ارائه دهند. کاری میکند تا آدمها چیزهایی از خودشان بروز دهند که حتا خودش نیز انتظار آنها را ندارد. این باعث میشود که سر صحنه همه به یکدیگر کمک کنند.»
«مایک جادویی» تا اینجا نسبتاً نظر مساعد منتقدان را هم جلب کرده است. تیم رابی منتقد «تلگراف» با دادن پنج ستاره به فیلم، کارگردانی و فیلمبرداری فیلم را ستوده است و تأکید میکند که اگرچه این فیلم همانند بهترین ساختههای سودربرگ نیست، اما همچنان بسیار خوب کارگردانی شده است. راجر ایبرت، منتقد «شیکاگو سانتایمز» با دادن سه ستاره از چهار ستارهاش به فیلم، ضمن تعریف از ساختار آن در نهایت به کنایه و با اشاره به داستان فیلم و صحنههای رقص و برهنه شدن مردان، آن را اثری توصیف میکند که زنان بیشتر میپسندندش. جیمز براردینلی، منتقد «ریل ویوز» نیز با دادن سه ستاره از چهار ستاره به فیلم آن را اثری دوستداشتنی توصیف میکند که به هیچ وجه قابل مقایسه با فیلمهایی با خط داستانی مشابه چون فیلم «دختران نمایش» ساخته پل ورهوفن نیست.
«مایک جادویی» با زمان ۱۱۰ دقیقه محصول سال ۲۰۱۲ کشور آمریکا است.
مشخصات فیلم
مایک جادویی
Magic Mike
نویسنده: رید کارولین
Reid Carolin
کارگردان: استیون سودربرگ
Steven Soderbergh
بازیگران: ماتئو مک کوناهی، چنینگ تاتوم، آلکس پتیفر، اولیویا مون، کادی هورن
Matthew McConaughey, Channing Tatum, Alex Pettyfer, Olivia Munn, Cody Horn
در همین زمینه:
برنامه «اکران» از مجتبا یوسفیپور در رادیو زمانه
پیشپرده فیلم «مایک جادویی»، ساخته استیون سودربرگ
نظرها
نظری وجود ندارد.