شرایط امدادرسانان زلزله آذربایجان شرقی در زندان
<p dir="RTL">پانته‌آ بهرامی - تا به امروز به امدادگران بازداشت شده زلزله آذربایجان شرقی، اتهام‌های مختلفی نسبت داده شده و <span dir="RTL">تازه‌ترین آنها، تبلیغ آیین بهائیت در میان زلزله‌زدگان آذربایجان شرقی است.</span></p> <!--break--> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">شماری از این امدادگران آزاد <span dir="RTL">شده‌اند</span>. شماری نیز که هنوز در زندان هستند- نوید خانجانی، هومن طاهری، مسعود وفابخش، اسماعیل سلمان‌پور و سپهر صاحبان - چندروزی است به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل <span dir="RTL">شده‌اند</span>.</p> <p dir="RTL"><br /> زلزله آذربایجان سه هفته پیش از اجلاس سران جنبش غیر متعهد<span dir="LTR">‌</span>ها در ایران اتفاق افتاد و رسانه<span dir="LTR">‌</span>های ایران تمرکز خود را بیشتر روی انعکاس اخبار اجلاس گذاشتند تا طرح اخبار مربوط به زلزله. این نکته، اعتراض مردم و کنشگران سیاسی و اجتماعی را در پی داشت. در همین روزها بود که حکومت ۳۲ نفر از امدادرسانان مردمی را در یک کمپ کمک<span dir="LTR">‌</span>رسانی مستقل در آذربایجان دستگیر کرد. موضوع دستگیری آنها انعکاس وسیعی در رسانه<span dir="LTR">‌</span>های فارسی<span dir="LTR">‌</span>زبان خارج از کشور داشت. در این زمینه با مرضیه آرمین یکی از سخنگویان جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی گفت<span dir="LTR">‌</span>وگو کرده<span dir="LTR">‌</span>ایم.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL"><strong>مرضیه آرمین</strong>: پنج نفر از بازداشت<span dir="LTR">‌</span>شدگان ابتدا به تهران و زندان اوین منتقل شدند که از این پنج نفر نوید خانجانی تا پنج روز بعد از انتقال<span dir="LTR">‌</span>شان هیچ تماسی با خانواده<span dir="LTR">‌</span>شان نگرفته بودند و مادر ایشان بسیار نگران<span dir="LTR">‌</span>شان بودند. دائم به زندان اوین مراجعه می<span dir="LTR">‌</span>کردند و می<span dir="LTR">‌</span>پرسیدند که اسم پسرشان هست یا نه. به ایشان می<span dir="LTR">‌</span>گفتند نه، اصلاً اسمی از ایشان نداریم. بعد از مدتی، شایعه<span dir="LTR">‌</span>ای پخش شد مبنی بر اینکه آقای خانجانی را فرستاده‌اند به رجایی<span dir="LTR">‌</span>شهر برای اجرای حکم ۱۲ سال حبسی که برای وی صادر شده است. مادر ایشان به زندان رجایی<span dir="LTR">‌</span>شهر رفتند. آنجا هم گفتند که اسم ایشان نیست.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">چنین فضایی درست کرده بودند تا اینکه بالاخره روز هشتم سپتامبر، نوید با خانواده خود تماس گرفت و گفت که در بند ۳۵۰ اوین است. نهم سپتامبر نیز اعلام شد که مرتضی اسماعیل<span dir="LTR">‌</span>پور، دانیال حسینی و بهمن شجاعی به قید وثیقه از قرنطینه تبریز آزاد شده<span dir="LTR">‌</span>اند. امیر روناسی هم چند روزی هست که آزاد شده است.»</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL"><strong>شایعه</strong><strong><span dir="LTR">‌</span></strong><strong>پراکنی در مورد بازداشت</strong><strong><span dir="LTR">‌</span></strong><strong>شدگان</strong></p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">مرضیه آرمین با تاکید بر اینکه برخی رسانه<span dir="LTR">‌</span>های وابسته به حکومت اسلامی در داخل ایران، از چند نفر از امدادگران بازداشت شده، به<span dir="LTR">‌</span>عنوان زندانی فراری یاد کرده است، ادامه می‌دهد: «یکی از آن<span dir="LTR">‌</span>ها حسین رونقی و دیگری نوید خانجانی است. حسین رونقی که زندانی فراری نبود. ایشان برای مرخصی و جراحی کلیه<span dir="LTR">‌</span>شان بیرون آمده و در حال گذراندن دوران مرخصی<span dir="LTR">‌</span> بودند که مجدداً دستگیر شدند، ولی نوید خانجانی بهمن ماه سال ۸۹ به ۱۲ سال حبس تعزیری محکوم شده بودند، ولی بعد از آن دیگر هیچ خبری از احضاریه یا احضار مجدد ایشان نبود. حتی ایشان چندین بار به جلوی زندان اوین برای آزاد شدن دوستانش رفت و اصلاً نه فرار کرده و نه جایی رفته بودند و چنین حرفی اصلاً موثق نیست.»</p> <p dir="RTL"> </p> <blockquote> <p dir="RTL">اساساً مطبوعات وابسته به حکومت تلاش می‌کنند تا دستگیری<span dir="LTR">‌</span> امدادگران زلزله آذربایجان شرقی را سیاسی نشان دهند. البته اتهامی هم در این جریان می<span dir="LTR">‌</span>زنند که هنوز تفهیم نشده، اما بحث‌ آن مطرح است؛ یعنی تبلیغ بهاییت.</p> </blockquote> <p dir="RTL">نوید خانجانی از پایه‌گذاران کمیته حق تحصیل و مؤسس جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی هستند. حکم‌شان را هم<span dir="LTR">‌</span> همانطور که گفتم ۱۲ سال حبس بوده به‌علاوه چهارمیلیون ریال جریمه نقدی و این بالا<span dir="LTR">‌</span>ترین میزان محکومیتی است که در بین فعالان حقوق بشری تا به‌حال به کسی داده شده است.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">مرضیه آرمین در مورد واکنش روزنامه<span dir="LTR">‌</span>های داخل در مورد بازداشتی<span dir="LTR">‌</span>ها می<span dir="LTR">‌</span>گوید: «طی ماه‌های گذشته یکسری رسانه‌های بنیادگرا مثل روزنامه نهم دی و سایت دیده‌بان تا وقتی ماجرای اجلاس مطرح بود، با ادبیاتی بسیار سخیف و با دروغ‌پردازی‌های مختلف و برای عوام‌فریبی مردم یکسری اتهام به آقای نوید خانجانی و دیگر عزیزان امدادگر نسبت می<span dir="LTR">‌</span>دادند مثل توزیع نان کپک‌زده و کنسروهایی که تاریخ مصرف‌شان گذشته است. ولی از وقتی اجلاس تمام شده ظاهراً ماجرا وارد روند جدیدی شده است؛ مخصوصاً با انتقال نوید خانجانی و چهار نفر دیگر به زندان اوین، اساساً مطبوعات وابسته به حکومت تلاش می‌کنند تا دستگیری<span dir="LTR">‌</span> امدادگران زلزله آذربایجان شرقی را سیاسی نشان دهند. البته اتهامی هم در این جریان می<span dir="LTR">‌</span>زنند که هنوز تفهیم نشده، اما بحث‌ آن مطرح است؛ یعنی تبلیغ بهاییت. اصلاً دارند فضا را عوض می<span dir="LTR">‌</span>کنند و این نگران کننده است؛ ازجمله برای شایان وحدتی، فرید روحانی و واحد خلوصی. آنها ازجمله دوستانی بودند که در تبریز همراه دیگر عزیزان دستگیر شدند و این نگرانی برای آنها نیز هست. به‌خصوص اینکه بخواهند تبلیغ بهاییت را به آن<span dir="LTR">‌</span>ها نسبت دهند.»</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL"><strong>رسانه</strong><strong><span dir="LTR">‌</span></strong><strong>های داخل پس از پایان تب اجلاس</strong></p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">رسانه‌های داخل ایران تا چند هفته پی در پی، تیترهای اول خود را به اجلاس غیر متعهد<span dir="LTR">‌</span>ها اختصاص داده بودند، با اتمام اجلاس اما مطبوعات وابسته به حکومت، بیشتر به موضوع امدادگران دستگیرشده پرداختند.</p> <blockquote> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL"><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/emdadgaran-zelzeleh.jpg" style="width: 180px; height: 104px; float: right;" /></p> <p dir="RTL">رسانه‌های داخل ایران تا چند هفته پی در پی، تیترهای اول خود را به اجلاس غیر متعهد<span dir="LTR">‌</span>ها اختصاص داده بودند، با اتمام اجلاس اما مطبوعات وابسته به حکومت، بیشتر به موضوع امدادگران دستگیرشده پرداختند.</p> </blockquote> <p dir="RTL">مرضیه آرمین درباره انعکاس سخنانان جانشین فرماندهی آذربایجان در رسانه‌های داخلی کشور می‌گوید: «از جانشین فرماندهی انتظامی آذربایجان به نام سرهنگ اسماعیل اسماعیل‌زاده گفت‌وگویی منتشر شده که در این گفت‌وگو چند نکته نظر من را جلب کرد. یکی اینکه ایشان گفتند ۲۰ نفر در مناطق زلزله‌زده دستگیر شده‌اند. بازداشت شدگان ۲۰ نفر نبودند، ۳۲ نفر بودند. یعنی اصلاً ایشان اطلاع دقیقی در پیوند با شمار دقیق دستگیرشدگان ندارد. ظاهراً اصلاً در جریان این دستگیری نیستند. نکته دیگری که گفتند اینکه این عزیزان مشغول تبلیغ وهابیت بودند. ما اصلاً نمی<span dir="LTR">‌</span>دانیم که ایشان براساس کدام منبع در مورد این نکته صحبت می<span dir="LTR">‌</span>کنند. بله بچه‌های بهایی در آن میان بودند، ولی تبلیغ بهاییت اصلاً مطرح نبود. ضمن اینکه برای تبلیغ یک دین اگر آدم یک حساب و کتاب منطقی کند و آن را مورد نظر قرار دهد، مطمئناً به این ترتیب نیست که برود وسط یک منطقه زلزله‌زده و میان پخش آب و غذا و مواد دارویی، دینی را تبلیغ کند. این اتهامی است که به نظر می<span dir="LTR">‌</span>آید اگر مطرحش نکنند خیلی بهتر است. چون با هیچ عقل سلیمی جور درنمی‌آید. ایشان یک نکته دیگر هم گفتند و آن دستگیری دو نفر زندانی فراری بوده به نام حسین رونقی و نوید خانجانی که توضیحاتش را داده‌ام.»</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL"><strong>انتقال نوید خانجانی به زندان رجایی‌شهر</strong></p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">آخرین خبر از نوید خانجانی، فعال حقوق بشر و از اعضای جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی حاکی از آن است که وی برای گذراندن حکم خود از بند ۳۵۰ اوین به زندان رجایی‌شهر منتقل شده است.</p> <p dir="RTL"> </p> <blockquote> <p dir="RTL">حسین رونقی برای مرخصی و عمل کلیه از زندان بیرون آمد. او همراه با بقیه بچه<span dir="LTR">‌</span>ها به تبریز برای کمک به زلزله‌زد<span dir="LTR">‌</span>ها رفت و در<span dir="LTR">‌‌</span> همان کمپ دوباره دستگیر شد. الان در حفاظت اطلاعات ناجا به‌سر می<span dir="LTR">‌</span>برد. حکومت خانواده<span dir="LTR"> او</span> را از <span dir="LTR">‌‌</span>همان ابتدا تهدید کردند که اگر در مورد ایشان اطلاع‌رسانی کنید، به ضرر حسین خواهد شد.</p> </blockquote> <p dir="RTL">منبع این خبر سایت جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی است. براساس این منبع، سعید شیرزاد، فعال حقوق کودکان با قید کفالت ۱۰ میلیونی از بند ۳۵۰ زندان اوین آزاد شده است. از دیگر دستگیرشدگان کمپ کمک‌رسانی به زلزله آذربایجان حسین رونقی است. مرضیه آرمین درباره او می<span dir="LTR">‌</span>گوید: «حسین رونقی در دستگیری اول خود یعنی از ۲۲ آذرماه ۸۸ در زندان بود. وی آن زمان ۲۴ ساله بودند. اتهاماتی به او مثل توهین به رهبری، فعالیت‌های حقوق بشری، توزیع فیلترشکن، اخلال در امنیت ملی و جاسوسی نسبت دادند که این آخرین اتهام را روزنامه کیهان به ایشان نسبت داده و مطرح کرده بود. یک حکم ۱۵ ساله برای ایشان صادر کردند که زیر شکنجه مجبور به قبول این حکم شدند. ایشان در کل یکسال در انفرادی بودند که به خاطر <span dir="LTR">‌‌</span>همان شکنجه<span dir="LTR">‌</span>ها و آن یکسالی که در انفرادی بودند، کلیه<span dir="LTR">‌</span>شان دچار مشکل خونریزی شد. البته از سوی مقامات زندان مطرح شد که مشکل ایشان مادرزادی بوده است، ولی چنین گفته‌ای اصلاً صحت ندارد. حسین رونقی برای مرخصی و عمل کلیه از زندان بیرون آمد. او همراه با بقیه بچه<span dir="LTR">‌</span>ها به تبریز برای کمک به زلزله‌زد<span dir="LTR">‌</span>ها رفت و در<span dir="LTR">‌‌</span> همان کمپ دوباره دستگیر شد. الان در حفاظت اطلاعات ناجا به‌سر می<span dir="LTR">‌</span>برد. حکومت خانواده<span dir="LTR">‌</span> او را از <span dir="LTR">‌‌</span>همان ابتدا تهدید کردند که اگر در مورد ایشان اطلاع‌رسانی کنید، به ضرر حسین خواهد شد. برای همین خانواده<span dir="LTR">‌</span>شان خیلی با ما در ارتباط نیستند و اطلاعات دقیقی هم به ما ندادند. فقط تنها اخباری که ما داریم و از طرف دوستان‌شان به ما رسیده، این است که ایشان الان اعتصاب کرده‌اند و کلیه<span dir="LTR">‌</span>شان هم خونریزی کرده است.»</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">نخستین اخبار رسیده از امدادگران زلزله‌زدگان آذربایجان شرقی، اعتصاب غذا بود. از مرضیه آرمین یکی از سخنگویان جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی خواستم در مورد این موضوع توضیح بدهد که آیا اعتصاب غذای حسین رونقی، در ادامه<span dir="LTR">‌</span> همان اعتصاب است یا واکنش متفاوتی است: «اعتصاب غذای بچه<span dir="LTR">‌</span>ها از لحظه دستگیری یعنی از اول تا نهم شهریورماه بود. نهم شهریور اعتصاب را شکستند، ولی این مقوله اعتصاب حسین رونقی جدای از آن و اصلاً اخبار جدیدی است. تقریباً چندروزی است که ما می<span dir="LTR">‌</span>دانیم و در جریانش هستیم.»</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL"><strong>واهمه و وحشت از ساماندهی اعتراض‌ها در مناطق زلزله‌زده</strong></p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">معمولاً در مواقع بحرانی، گروه<span dir="LTR">‌</span>های امدادرسانی مستقل جدا از دولت<span dir="LTR">‌</span>ها برای کمک به مناطق زلزله‌زده بسیج می<span dir="LTR">‌</span>شوند. این حرکت به طور منطقی باری از دوش حکومت برمی‌دارد. در واقع حکومت باید از اینکه جوانان مایل به امدادرسانی به مردم <span dir="RTL">زلزله‌زده هستند استقبال کنند</span>، ولی در ایران عکس این اتفاق می<span dir="LTR">‌</span>افتد.</p> <p dir="RTL"> </p> <p><span dir="RTL">شماری جوان برای کمک به منطقه زلزله‌زده آذربایجان می</span>‌<span dir="RTL">روند و همگی دستگیر می</span>‌<span dir="RTL">شوند. در نگاه اول به نظر می</span>‌<span dir="RTL">رسد که از سوی حکومت نوعی وحشت از ایجاد تجمع برای ساماندهی به نارضایتی موجود در بطن جامعه وجود دارد و همین موجب دستپاچگی و بازداشت خیل امدادرسانان شده است.</span></p> <blockquote> <p> </p> <p><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/zelzeleh2.jpg" style="width: 180px; height: 137px; float: right;" /></p> <p><span dir="RTL">شماری جوان برای کمک به منطقه زلزله‌زده آذربایجان می</span>‌<span dir="RTL">روند و همگی دستگیر می</span>‌<span dir="RTL">شوند. در نگاه اول به نظر می</span>‌<span dir="RTL">رسد که از سوی حکومت نوعی وحشت از ایجاد تجمع برای ساماندهی به نارضایتی موجود در بطن جامعه وجود دارد و همین موجب دستپاچگی و بازداشت خیل امدادرسانان شده است.</span></p> </blockquote> <p><span dir="RTL">مرضیه آرمین پیرامون برداشت خود می گوید: «زمانی که زلزله رخ داد، دولت برخوردهایی کرد که نوعی شبهه در افکار عمومی به وجود آورد. مثلاً با تسلیت نگفتن یا خیلی دیر تسلیت گفتن و همینطور با مواضعی که اتخاذ کردند نکاتی در افکار عمومی مطرح شد که واقعیت نداشت. مثلاً اینکه گفتند ما داریم در سطح وسیعی کمک‌رسانی می‌کنیم، خاکبرداری انجام می</span>‌<span dir="RTL">دهیم، بازسازی</span>‌<span dir="RTL">ها را آغاز کرد</span>‌<span dir="RTL">ه‌ایم و... درواقع، اینطوری خواستند کمک‌های خارجی را قبول نکنند و اقتدار خودشان را به نوعی نشان دهند. از سوی دیگر شروع به دستگیری خیلی از افراد مثل سعید شیرزاد کردند که اساساً حتی در کمپ هم نبود یا دستگیری یکسری دیگر از دوستان به خاطر اطلاع‌رسانی از لحظات ابتدایی زلزله. </span></p> <p> </p> <p><span dir="RTL">بعد از مدتی هم حکومت با یک اقدام ناشیانه اعلام کرد که ما کنترل کمک‌رسانی را در دست گرفته‌ایم و نیازی به هیچ کمکی نیست. خب وقتی مردم می</span>‌<span dir="RTL">بینند که کمپی به این وسعت وجود دارد و به زلزله‌زدگان کمک می</span>‌<span dir="RTL">کند، مطمئناً این شک و سئوال در اذهان عمومی پیش خواهد آمد که اگر دولت </span><span dir="RTL">همه کمک</span>‌<span dir="RTL">ها را تحت پوشش قرار می</span>‌<span dir="RTL">دهد، پس ماجرای یک کمپ به این بزرگی چیست. در نتیجه مجبور شدند امدادرسانان را جمع و دستگیر کنند و بعد هم یکسری اتهامات واهی به آنها بزنند.</span></p> <p> </p> <p><span dir="RTL">از طرف دیگر دولت از بروز اغتشاش‌ها ترس دارد. حکومت همیشه این ترس و دلهره را دارد که یکسری شورش و حرکت اعتراضی در سطح جامعه صورت بگیرد. </span>‌‌<span dir="RTL">در روزهای آغازین زلزله، یکسری حرکاتی در تبریز صورت گرفت و </span><span dir="RTL">حکومت چندین نفر را دستگیر کرد. پس برای اینکه به این فضا مجدداً رعب و وحشت تزریق کند، برای نظامی کردن فضا، مجبور شد دوباره در سطح خیلی بالا و در اقدامی که به چشم بیاید، یکسری مردم را دستگیر کند تا از این طریق کسانی را که می</span>‌<span dir="RTL">توانند اقدام‌های اعتراضی کنند ساکت کند. یعنی تلاش کرد با دستگیری این بچه</span>‌<span dir="RTL">ها جلوی اعتراض های احتمالی را بگیرد. طبیعتاً تنها چیزی که حکومت به فکرش نیست، این است که بخواهد به فکر مردم زلزله زده باشد؛ وگرنه از روز اول خیلی کار</span>‌<span dir="RTL">ها باید می</span>‌<span dir="RTL">کرد و نکرد.»</span></p>
پانتهآ بهرامی - تا به امروز به امدادگران بازداشت شده زلزله آذربایجان شرقی، اتهامهای مختلفی نسبت داده شده و تازهترین آنها، تبلیغ آیین بهائیت در میان زلزلهزدگان آذربایجان شرقی است.
شماری از این امدادگران آزاد شدهاند. شماری نیز که هنوز در زندان هستند- نوید خانجانی، هومن طاهری، مسعود وفابخش، اسماعیل سلمانپور و سپهر صاحبان - چندروزی است به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شدهاند.
زلزله آذربایجان سه هفته پیش از اجلاس سران جنبش غیر متعهدها در ایران اتفاق افتاد و رسانههای ایران تمرکز خود را بیشتر روی انعکاس اخبار اجلاس گذاشتند تا طرح اخبار مربوط به زلزله. این نکته، اعتراض مردم و کنشگران سیاسی و اجتماعی را در پی داشت. در همین روزها بود که حکومت ۳۲ نفر از امدادرسانان مردمی را در یک کمپ کمکرسانی مستقل در آذربایجان دستگیر کرد. موضوع دستگیری آنها انعکاس وسیعی در رسانههای فارسیزبان خارج از کشور داشت. در این زمینه با مرضیه آرمین یکی از سخنگویان جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی گفتوگو کردهایم.
مرضیه آرمین: پنج نفر از بازداشتشدگان ابتدا به تهران و زندان اوین منتقل شدند که از این پنج نفر نوید خانجانی تا پنج روز بعد از انتقالشان هیچ تماسی با خانوادهشان نگرفته بودند و مادر ایشان بسیار نگرانشان بودند. دائم به زندان اوین مراجعه میکردند و میپرسیدند که اسم پسرشان هست یا نه. به ایشان میگفتند نه، اصلاً اسمی از ایشان نداریم. بعد از مدتی، شایعهای پخش شد مبنی بر اینکه آقای خانجانی را فرستادهاند به رجاییشهر برای اجرای حکم ۱۲ سال حبسی که برای وی صادر شده است. مادر ایشان به زندان رجاییشهر رفتند. آنجا هم گفتند که اسم ایشان نیست.
چنین فضایی درست کرده بودند تا اینکه بالاخره روز هشتم سپتامبر، نوید با خانواده خود تماس گرفت و گفت که در بند ۳۵۰ اوین است. نهم سپتامبر نیز اعلام شد که مرتضی اسماعیلپور، دانیال حسینی و بهمن شجاعی به قید وثیقه از قرنطینه تبریز آزاد شدهاند. امیر روناسی هم چند روزی هست که آزاد شده است.»
شایعهپراکنی در مورد بازداشتشدگان
مرضیه آرمین با تاکید بر اینکه برخی رسانههای وابسته به حکومت اسلامی در داخل ایران، از چند نفر از امدادگران بازداشت شده، بهعنوان زندانی فراری یاد کرده است، ادامه میدهد: «یکی از آنها حسین رونقی و دیگری نوید خانجانی است. حسین رونقی که زندانی فراری نبود. ایشان برای مرخصی و جراحی کلیهشان بیرون آمده و در حال گذراندن دوران مرخصی بودند که مجدداً دستگیر شدند، ولی نوید خانجانی بهمن ماه سال ۸۹ به ۱۲ سال حبس تعزیری محکوم شده بودند، ولی بعد از آن دیگر هیچ خبری از احضاریه یا احضار مجدد ایشان نبود. حتی ایشان چندین بار به جلوی زندان اوین برای آزاد شدن دوستانش رفت و اصلاً نه فرار کرده و نه جایی رفته بودند و چنین حرفی اصلاً موثق نیست.»
نوید خانجانی از پایهگذاران کمیته حق تحصیل و مؤسس جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی هستند. حکمشان را هم همانطور که گفتم ۱۲ سال حبس بوده بهعلاوه چهارمیلیون ریال جریمه نقدی و این بالاترین میزان محکومیتی است که در بین فعالان حقوق بشری تا بهحال به کسی داده شده است.
مرضیه آرمین در مورد واکنش روزنامههای داخل در مورد بازداشتیها میگوید: «طی ماههای گذشته یکسری رسانههای بنیادگرا مثل روزنامه نهم دی و سایت دیدهبان تا وقتی ماجرای اجلاس مطرح بود، با ادبیاتی بسیار سخیف و با دروغپردازیهای مختلف و برای عوامفریبی مردم یکسری اتهام به آقای نوید خانجانی و دیگر عزیزان امدادگر نسبت میدادند مثل توزیع نان کپکزده و کنسروهایی که تاریخ مصرفشان گذشته است. ولی از وقتی اجلاس تمام شده ظاهراً ماجرا وارد روند جدیدی شده است؛ مخصوصاً با انتقال نوید خانجانی و چهار نفر دیگر به زندان اوین، اساساً مطبوعات وابسته به حکومت تلاش میکنند تا دستگیری امدادگران زلزله آذربایجان شرقی را سیاسی نشان دهند. البته اتهامی هم در این جریان میزنند که هنوز تفهیم نشده، اما بحث آن مطرح است؛ یعنی تبلیغ بهاییت. اصلاً دارند فضا را عوض میکنند و این نگران کننده است؛ ازجمله برای شایان وحدتی، فرید روحانی و واحد خلوصی. آنها ازجمله دوستانی بودند که در تبریز همراه دیگر عزیزان دستگیر شدند و این نگرانی برای آنها نیز هست. بهخصوص اینکه بخواهند تبلیغ بهاییت را به آنها نسبت دهند.»
رسانههای داخل پس از پایان تب اجلاس
رسانههای داخل ایران تا چند هفته پی در پی، تیترهای اول خود را به اجلاس غیر متعهدها اختصاص داده بودند، با اتمام اجلاس اما مطبوعات وابسته به حکومت، بیشتر به موضوع امدادگران دستگیرشده پرداختند.
مرضیه آرمین درباره انعکاس سخنانان جانشین فرماندهی آذربایجان در رسانههای داخلی کشور میگوید: «از جانشین فرماندهی انتظامی آذربایجان به نام سرهنگ اسماعیل اسماعیلزاده گفتوگویی منتشر شده که در این گفتوگو چند نکته نظر من را جلب کرد. یکی اینکه ایشان گفتند ۲۰ نفر در مناطق زلزلهزده دستگیر شدهاند. بازداشت شدگان ۲۰ نفر نبودند، ۳۲ نفر بودند. یعنی اصلاً ایشان اطلاع دقیقی در پیوند با شمار دقیق دستگیرشدگان ندارد. ظاهراً اصلاً در جریان این دستگیری نیستند. نکته دیگری که گفتند اینکه این عزیزان مشغول تبلیغ وهابیت بودند. ما اصلاً نمیدانیم که ایشان براساس کدام منبع در مورد این نکته صحبت میکنند. بله بچههای بهایی در آن میان بودند، ولی تبلیغ بهاییت اصلاً مطرح نبود. ضمن اینکه برای تبلیغ یک دین اگر آدم یک حساب و کتاب منطقی کند و آن را مورد نظر قرار دهد، مطمئناً به این ترتیب نیست که برود وسط یک منطقه زلزلهزده و میان پخش آب و غذا و مواد دارویی، دینی را تبلیغ کند. این اتهامی است که به نظر میآید اگر مطرحش نکنند خیلی بهتر است. چون با هیچ عقل سلیمی جور درنمیآید. ایشان یک نکته دیگر هم گفتند و آن دستگیری دو نفر زندانی فراری بوده به نام حسین رونقی و نوید خانجانی که توضیحاتش را دادهام.»
انتقال نوید خانجانی به زندان رجاییشهر
آخرین خبر از نوید خانجانی، فعال حقوق بشر و از اعضای جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی حاکی از آن است که وی برای گذراندن حکم خود از بند ۳۵۰ اوین به زندان رجاییشهر منتقل شده است.
منبع این خبر سایت جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی است. براساس این منبع، سعید شیرزاد، فعال حقوق کودکان با قید کفالت ۱۰ میلیونی از بند ۳۵۰ زندان اوین آزاد شده است. از دیگر دستگیرشدگان کمپ کمکرسانی به زلزله آذربایجان حسین رونقی است. مرضیه آرمین درباره او میگوید: «حسین رونقی در دستگیری اول خود یعنی از ۲۲ آذرماه ۸۸ در زندان بود. وی آن زمان ۲۴ ساله بودند. اتهاماتی به او مثل توهین به رهبری، فعالیتهای حقوق بشری، توزیع فیلترشکن، اخلال در امنیت ملی و جاسوسی نسبت دادند که این آخرین اتهام را روزنامه کیهان به ایشان نسبت داده و مطرح کرده بود. یک حکم ۱۵ ساله برای ایشان صادر کردند که زیر شکنجه مجبور به قبول این حکم شدند. ایشان در کل یکسال در انفرادی بودند که به خاطر همان شکنجهها و آن یکسالی که در انفرادی بودند، کلیهشان دچار مشکل خونریزی شد. البته از سوی مقامات زندان مطرح شد که مشکل ایشان مادرزادی بوده است، ولی چنین گفتهای اصلاً صحت ندارد. حسین رونقی برای مرخصی و عمل کلیه از زندان بیرون آمد. او همراه با بقیه بچهها به تبریز برای کمک به زلزلهزدها رفت و در همان کمپ دوباره دستگیر شد. الان در حفاظت اطلاعات ناجا بهسر میبرد. حکومت خانواده او را از همان ابتدا تهدید کردند که اگر در مورد ایشان اطلاعرسانی کنید، به ضرر حسین خواهد شد. برای همین خانوادهشان خیلی با ما در ارتباط نیستند و اطلاعات دقیقی هم به ما ندادند. فقط تنها اخباری که ما داریم و از طرف دوستانشان به ما رسیده، این است که ایشان الان اعتصاب کردهاند و کلیهشان هم خونریزی کرده است.»
نخستین اخبار رسیده از امدادگران زلزلهزدگان آذربایجان شرقی، اعتصاب غذا بود. از مرضیه آرمین یکی از سخنگویان جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی خواستم در مورد این موضوع توضیح بدهد که آیا اعتصاب غذای حسین رونقی، در ادامه همان اعتصاب است یا واکنش متفاوتی است: «اعتصاب غذای بچهها از لحظه دستگیری یعنی از اول تا نهم شهریورماه بود. نهم شهریور اعتصاب را شکستند، ولی این مقوله اعتصاب حسین رونقی جدای از آن و اصلاً اخبار جدیدی است. تقریباً چندروزی است که ما میدانیم و در جریانش هستیم.»
واهمه و وحشت از ساماندهی اعتراضها در مناطق زلزلهزده
معمولاً در مواقع بحرانی، گروههای امدادرسانی مستقل جدا از دولتها برای کمک به مناطق زلزلهزده بسیج میشوند. این حرکت به طور منطقی باری از دوش حکومت برمیدارد. در واقع حکومت باید از اینکه جوانان مایل به امدادرسانی به مردم زلزلهزده هستند استقبال کنند، ولی در ایران عکس این اتفاق میافتد.
شماری جوان برای کمک به منطقه زلزلهزده آذربایجان میروند و همگی دستگیر میشوند. در نگاه اول به نظر میرسد که از سوی حکومت نوعی وحشت از ایجاد تجمع برای ساماندهی به نارضایتی موجود در بطن جامعه وجود دارد و همین موجب دستپاچگی و بازداشت خیل امدادرسانان شده است.
مرضیه آرمین پیرامون برداشت خود می گوید: «زمانی که زلزله رخ داد، دولت برخوردهایی کرد که نوعی شبهه در افکار عمومی به وجود آورد. مثلاً با تسلیت نگفتن یا خیلی دیر تسلیت گفتن و همینطور با مواضعی که اتخاذ کردند نکاتی در افکار عمومی مطرح شد که واقعیت نداشت. مثلاً اینکه گفتند ما داریم در سطح وسیعی کمکرسانی میکنیم، خاکبرداری انجام میدهیم، بازسازیها را آغاز کردهایم و... درواقع، اینطوری خواستند کمکهای خارجی را قبول نکنند و اقتدار خودشان را به نوعی نشان دهند. از سوی دیگر شروع به دستگیری خیلی از افراد مثل سعید شیرزاد کردند که اساساً حتی در کمپ هم نبود یا دستگیری یکسری دیگر از دوستان به خاطر اطلاعرسانی از لحظات ابتدایی زلزله.
بعد از مدتی هم حکومت با یک اقدام ناشیانه اعلام کرد که ما کنترل کمکرسانی را در دست گرفتهایم و نیازی به هیچ کمکی نیست. خب وقتی مردم میبینند که کمپی به این وسعت وجود دارد و به زلزلهزدگان کمک میکند، مطمئناً این شک و سئوال در اذهان عمومی پیش خواهد آمد که اگر دولت همه کمکها را تحت پوشش قرار میدهد، پس ماجرای یک کمپ به این بزرگی چیست. در نتیجه مجبور شدند امدادرسانان را جمع و دستگیر کنند و بعد هم یکسری اتهامات واهی به آنها بزنند.
از طرف دیگر دولت از بروز اغتشاشها ترس دارد. حکومت همیشه این ترس و دلهره را دارد که یکسری شورش و حرکت اعتراضی در سطح جامعه صورت بگیرد. در روزهای آغازین زلزله، یکسری حرکاتی در تبریز صورت گرفت و حکومت چندین نفر را دستگیر کرد. پس برای اینکه به این فضا مجدداً رعب و وحشت تزریق کند، برای نظامی کردن فضا، مجبور شد دوباره در سطح خیلی بالا و در اقدامی که به چشم بیاید، یکسری مردم را دستگیر کند تا از این طریق کسانی را که میتوانند اقدامهای اعتراضی کنند ساکت کند. یعنی تلاش کرد با دستگیری این بچهها جلوی اعتراض های احتمالی را بگیرد. طبیعتاً تنها چیزی که حکومت به فکرش نیست، این است که بخواهد به فکر مردم زلزله زده باشد؛ وگرنه از روز اول خیلی کارها باید میکرد و نکرد.»
نظرها
نظری وجود ندارد.