ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

مدیریت دموکراتیک در موقعیت کنونی: اجتماعی کردن در مقابل دولتی کردن

بحثی در فرانسه در برخورد با بحران کرونا. «چگونه می‌توان یک اقتصاد جنگی را مدیریت کرد؟ کدام اتحاد مقدس؟ ». نوشته مهرداد وهابی، فیلیپ باتیفولیر، نیکولا دا سیلوا

مقدمه مترجم: متن پیش رو با عنوان «چگونه می‌توان یک اقتصاد جنگی را مدیریت کرد؟ کدام اتحاد مقدس؟ » در تاریخ ۱۹ مارس ۲۰۲۰ به زبان فرانسه در وب سایت مدیاپارت انتشار یافته است. با توجه به عالم گیر (پاندمیک) شدن بیماری کرونا و تبدیل شدن آن به اصلی‌ترین مسئله روز مردم در اغلب کشورهای جهان و محافل مختلف علمی و پژوهشی، و نظر به اهمیت نحوه‌ی مواجه دولت‌ها با این مسئله که می‌رود تبدیل به یک بحران جدی برای اقتصاد و سیاست در سطح جهانی شود، آگاهی از تجربه دیگر کشورها به رغم وجود تمایزهای غیر قابل انکار میان آنها راهگشاست. چراکه جهانی شدن و درهم تنیدگی سیاست و اقتصاد، در سطح کلی شباهت‌هایی را در نحوه‌ی مدیریت این بحران توسط دولت‌ها ایجاد می‌کند. در این نوشتار نحوه‌ی مواجهه‌ دولت فرانسه با بحران کوید ۱۹ به طور مختصر مورد بررسی قرار گرفته است. این متن دربردارنده‌ی ایده‌هایی است که در سطح کلی میتواند روشنگری‌هایی در ارتباط با نسبت میان دولت و اقتصاد در وضعیت بحران ارائه کند. از این رو ترجمه فارسی آن برای درک رابطه اقتصاد و دولت در ایران نیز می‌تواند مفید واقع شود.

چگونه می‌توان یک اقتصاد جنگی را مدیریت کرد؟

کدام اتحاد مقدس؟

وب سایت مدیاپارت:

تغییر وضعیت به سمت یک «اقتصاد جنگی» برای مقابله با پیامدهای بهداشتی و اقتصادی ویروس کوید۱۹ ضروری به نظر می‌رسد. با وجود این، نیکولا دا سیلوا، فیلیپ باتیفولیر و مهرداد وهابی اعضای مرکز تحقیقات اقتصادی دانشگاه سوربن شمالی، به تحلیل این مسئله می‌پردازند که چرا باید نسبت به دولتی کردن و اتحاد مقدس که تهدیدی برای دموکراسی به شمار می‌روند هوشیار بود.

بحران کوید ۱۹ جامعه ما را به سمت اقتصاد جنگی سوق می‌دهد. اقتصاد جنگی لزوما اقتصاد زمان جنگ نیست. جنگ از دلایلی است که تغییر ناگهانی در عملکرد جامعه را توجیه می‌کند. این شکل از تغییر همان چیزی است که ما در روزهای آتی در نتیجه پاندمی کوید ۱۹ تجربه خواهیم کرد.

کرونا، بحران جهانی

اکراه در روی آوری به اقتصاد جنگی

اقتصاد جنگی برای مقابله با یک تهدید حیاتی (دشمن نظامی یا در این مورد تهدید سلامت عمومی)، حوزه اقتصادی جامعه را به صورت مرکزی اداره و مدیریت می‌کند. در حالی که در اقتصاد بازار، قیمت‌ها اصلی‌ترین اهرم تخصیص منابع و هماهنگی هستند، اقتصاد جنگ بر ملی‌سازی و فرماندهی متکی است. سهمیه‌بندی و اقدامات مدیریت منابع معمولا در اقتصادهایی که دچار کمبود و تورم هستند به کار می‌رود. در چنین شرایطی دولت باید ملزومات اولیه زندگی و معیشت اعضای جامعه را تضمین کند. از این رو دولت خود را در مقابل فعالیت‌های غیر متمرکز بخش خصوصی می‌بیند. دولت می‌تواند کنترل سیاست پولی، قیمت‌ها و تولید کالاهای اساسی برای حیات جمعی را در دست بگیرد. همچنین می‌تواند به تصمیم گیری درباره بازتخصیص نیروی کار بپردازد و آزادی‌های عمومی را محدود کند. سرعت و مقیاس مورد نیاز این تصمیمات بستگی به میزان تهدید و شدت بحران از نظر ظرفیت تولید و ذخیره موجود دارد. در مواردی که تغییر از اقتصاد بازار به اقتصاد جنگی سریع انجام نمی‌شود، ناکارایی‌های بازار تشدید می‌شود. در این شرایط (دوره انتقال از اقتصاد بازار به اقتصاد جنگی) افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات ضروری منجر به بروز کمبود و تورم شدید می‌شود و منابع نه بر مبنای ضروریات جنگ که بر اساس توانایی پرداخت قیمت آنها توزیع می‌شوند. هراس برای تامین کالاهای ضروری که در سطح فردی رفتاری عقلانی می‌نماید در سطح جمعی به امری تراژیک تبدیل می‌شود. این معضلات به ویژه از آن جهت حائز اهمیت‌اند که اطلاعات موجود ناکافی و نا موثق است. لازم به یادآوری است که مفهوم اقتصاد جنگی از زمان وقوع جنگ‌های تمام عیار (جنگ فرانسه و پروس، و مهمتر از آن دو جنگ جهانی) معنای جدیدی پیدا کرده است. اگر تا پیش از آن به لحاظ تاریخی جنگ «ورزش پادشاهان» بود و تنها بخش‌های نظامی را دربرمی گرفت، در جنگ‌های تمام عیار، جامعه به طور کامل برای خدمت به دولت و جنگ بسیج شده و این امر منجر به از بین رفتن تفاوت میان مردم عادی و نظامیان می‌گردد.

تغییرات مرتبط با اقتصاد جنگی برای جلوگیری از شیوع کوید ۱۹، پیشگیری از اشباع توان خدمت رسانی در حوزه بهداشت و درمان و کاهش مرگ و میر، می‌تواند کاملا مشروع به نظر برسد، بی آنکه حتی رنج‌ها و دشواری‌های کادر بهداشت و رکود اقتصادی را درنظر آوریم.

بنابراین چگونه می‌توان همه‌ی ناکامی‌های دولت فرانسه در مدیریت بحران را توضیح داد؟

ناکارآمدی سیاسی و اقتصادی دولت فرانسه در مدیریت این بحران ناشی از اکراه دولت در روی آوردن به اقتصاد جنگی است.

می توان حدس زد که دلایل این اکراه شامل عواملی همچون: دست کم گرفتن خطرها، بی‌توجهی به تجربیات دیگر کشورها، عادات مرتبط با مدیریت نئولیبرالی، کوته‌بینی سیاسی، بی کفایتی و غیره می‌شود. ما می‌خواهیم به سادگی نشان دهیم که چرا دولت فرانسه برای روی آوردن به اقتصاد جنگی اکراه دارد. با امتناع دولت از ملی کردن شرکت‌های بزرگِ تاثیرگذار بر مدیریت ریسک سلامت (مانند صنعت داروسازی، بیمارستان‌ها و غیره) و مدیریت تخصیص و تولید منابع، کشور به سرعت خود را با کمبود مواد ضروری (ابتدا ماسک محافظتی و ژل هیدروالکلی، به زودی تخت‌های بیمارستانی مجهز به دستگاه تنفس) روبرو دید. دولت اقدامی برای سهمیه بندی این کالاها صورت نداد، امری که درکنار سایر عوامل منجر به افزایش قیمت ماسک و تخصیص نادرست آن شد. انتظار میرفت در این وضعیت نیازهای متخصصان سیستم بهداشت و درمان در اولویت قرار گیرد و فروش بدون نسخه این کالاها در داروخانه‌ها ممنوع شود. همچنین تولید سریعا به سمت مقابله با کمبود کالای ضروری هدایت نشد. به عنوان مثال، ما در ۱۵ مارس فهمیدیم که برخی از کارخانه‌های LVMH[1] قصد دارند تولید عطرهای لوکس را با ژل هیدروالکلی جایگزین کنند، ابتکار عملی که نه از جانب دولت بلکه از سوی صاحبان این کارخانه‌ها صورت گرفت. افراد زیادی ازجمله وزیر اقتصاد برونو لومر، هراس برخی از خانواده‌ها برای دستیابی به بعضی کالاهای خاص مصرفی (مانند دستمال توالت، ماکارونی، بنزین و غیره) را رفتارهای غیرمنطقی خوانده، آن را تقبیح کردند. اما زمانی که وزیر بهداشت، آگنه بوزین در تاریخ ۲۰ ژانویه اعلام کرد که « خطر ورود ویروس از ووهان صفر است»، چگونه می‌توان به سخنان برونو لومر در ۱۵ مارس مبنی بر اینکه «اگر هر کس رفتار مسئولانه اتخاذ کند، کمبود ایجاد نخواهد شد»، اعتماد کرد. یا زمانی که رئیس جمهور در ۱۱ مارس می‌نویسد که «ما از چیزی چشم پوشی نخواهیم کرد، حتی بالکن ها، سالن‌های کنسرت و مهمانی‌های شبانه تابستانی»، چطور هم او می‌تواند چند روز بعد بدون هیچ اشاره‌ای به برگزاری دور اول انتخابات شهرداری‌ها به سرزنش افرادی بپردازد که از بالکن‌ها و هوای خوب بهره می‌برند.

همه‌ی این خطاها از ناتوانی دولت در خوانش دقیق وضعیت و عدم روی آوردن به اقتصاد جنگی ناشی می‌شود. این خطاها بسیار جدی هستند، زیرا دولت برخلاف مردم به اطلاعات دقیقی در مورد وضعیت فرانسه و بازخورد این بحران در چین، تایوان، و ایتالیا دسترسی دارد (منبع).

اقتصاد جنگی در معرض خطر دولتی کردن

در فرانسه نیز مانند سایر کشورها بحرانی که در حال شکل گیری است از اهمیت قابل توجهی برخوردار است و یک شبه نمی‌توان آن را حل کرد. باید پیامدهای اساسی بحران را مرور کرد: تولید با سرعت چشمگیری در بخش‌های مختلف (حمل و نقل، رستوران و تهیه غذا، هتل داری، فرهنگی، تفریحی، صنعتی، آموزشی و غیره) کاهش خواهد یافت. باید منتظر انقباض غیرقابل مقایسه تولید ناخالص داخلی از سال ۱۹۲۹ به این سو بود، چیزی بیشتر از ۲، ۹٪- که در سال ۲۰۰۹ در فرانسه اتفاق افتاد. بخش قابل توجهی از جمعیت موقتا بیکار خواهد شد و مشاغل مستقل (به ویژه کارگران اوبریزه[2] شده) شاهد کاهش چشمگیر درآمد و فعالیتشان خواهند بود. باید به این وضعیت بحران مالی را هم اضافه کنیم. برای مثال فقط در کمتر از یک ماه ارزش شاخص بورس فرانسه CAC۴۰ نزدیک به ۳۰٪ سقوط کرد. به همین دلیل بانک‌های مرکزی توزیع میزان بالای پول را به منظور حمایت از بخش مالی آغاز کرده یا ادامه می‌دهند (یا آنکه موافق انجام چنین پروژه‌ای هستند).

با این حال با توجه به اینکه میزان تولید به طور ناگهانی طی یک دوره قابل توجه کاهش خواهد یافت، صرف نظر از آنکه سیاست‌های پولی چه باشند، این امر یا برای بازگرداندن اعتماد به بازیگران مالی ناکافی خواهد بود، یا آنکه ریسک اصلی ناشی از این سیاست (تزریق پول)، تورم هنگفت خواهد بود. کافی است تصور کنید که اگر تولید کالاها و خدمات مطابق با این ارز (تزریقی) نباشد، یوروهای توزیع شده چه ارزشی خواهند داشت. این امر اهمیت مدیریت بهینه موجودی را تقویت می‌کند.

دولت فرانسه برنامه ریزی کرده است که برخورداری از بیمه بیکاری موقت، تعویق پرداخت‌های مالیاتی و تامین اجتماعی، تعویق پرداخت اجاره، قبض آب و گاز و غیره را تسهیل کند. امانوئل ماکرون در سخنرانی ۱۶ مارس اعلام کرد که هیچ شرکتی در معرض ورشکستگی نیست و صندوق ضمانت ۳۰۰ میلیارد یورویی برای این کار تاسیس خواهد شد. بر مبنای طول دوره بحران، بدون شک کنترل سیاست‌های پولی و کنترل قیمت‌ها ضروری خواهد بود. حتی با فرض یک دوره کوتاه قرنطینه (۱۵ تا ۳۰ روز) تاثیرات این وضعیت چشمگیر خواهد بود و وزن دولت در اقتصاد به میزان قابل توجهی افزایش می‌یابد. همه‌ی این تصمیمات ضروری هستند، اما ما باید نحوه‌ی تمرکزگرایی را مورد پرسش قرار دهیم.

اگر تمرکزگرایی در تصمیم‌های اقتصادی و سیاسی به آسانی قابل توجیه است، آیا نباید نگران این شکل از تمرکزگرایی بود که در قالب دولتی کردن محقق میشود؟

حال پرسش این است که چرا دولتی کردن یک مسئله است؟ پاسخ ساده است، به این دلیل که دولت خود عامل بحران کنونی است. این دولت است که سیستم بهداشت و درمان را به خدمت بازار درآورده و آن را تخریب کرده است، دولت است که نهادهای دموکراسی اجتماعی را تخریب کرده (به طور مثال انتخابات تامین اجتماعی و منزوی کردن سندیکاها و اتحادیه‌های کارگری). میتوان به نمونه‌های دیگری خارج از حوزه بهداشت نیز اشاره کرد، مانند اینکه دولت چگونه نهادها مالی سازی اقتصاد را ایجاد نموده، دنیای تحقیق و پژوهش را تضعیف کرده و آزادی‌های عمومی را محدود کرده است. دولت است که جلیقه زردها، اعضای سندیکاها و دیگر مخالفین سیاسی را که حداقل چهل سال است نسبت به آثار ویرانگر سیاست‌های اقتصادی هشدار می‌دهند سرکوب کرده، مورد خشونت قرار داده و برای فعالیتهای آن‌ها مانع تراشی کرده است. بحران کوید ۱۹ نباید مانع انتقاد از دولت گردد. چرا باید امروز حمایت دولت را بپذیریم که در حقیقت خود غارتگر است.

یکی از آثار عمده اقتصاد جنگی، اثر چرخ دنده‌ای (برگشت ناپذیری) است: محتمل است برخی از این تغییرات که با اهداف کوتاه مدت اعمال میشوند پس از پایان جنگ تثبیت شوند. چه تضمینی وجود دارد که پس از پایان این دوره، دولت به اقدامات ناقض آزادی که در حال به کارگیری آنهاست، بازنگردد؟ گرایشی که به کپی کردن مدل چینی تمایل دارد، فراموش می‌کند که این مدل نیز مبتنی بر کنترل متجاوزانه دولت بر رفتار مردم و داده‌های سلامتی مربوط به زندگی خصوصی آنان است. در ایتالیا، برای محدود کردن شیوع ویروس، جابجایی‌ها از طریق تلفن‌های همراه کنترل می‌شود. دستگاه سرکوبگر دولت‌ها بدون حضور یک قدرت بازدارنده گسترش می‌یابد. انتقاد از دولت را نمی‌توان به انتقاد از دولت‌های فعلی در فرانسه یا جاهای دیگر تقلیل داد. باید به عدم همکاری کامل دولت‌ها در سطح اروپایی و جهانی علی رغم هشدارهای مکرر سازمان جهانی بهداشت اشاره کرد. هر کشور سیاست متفاوتی را درقبال کنترل و بستن مرزها اتخاذ کرده که در نتیجه آن میزان ناهماهنگی و بی نظمی جوامع در برابر این پاندمی افزایش می‌یابد. تنش میان ایالات متحده و چین دوباره در حال بالا گرفتن است. چین، ایالات متحده را به انتقال ویروس به قلمرو خود متهم می‌کند و دونالد ترامپ، کوید ۱۹ را «ویروس چینی» می‌نامد. آخرین نمونه از بیشمار نمونه‌های دیگر، اظهارات رئیس جمهوری صربستان بود که اعلام داشت هیچ همبستگی در اتحادیه اروپا وجود ندارد، و اینکه تنها چین بوده است که در این بحران به کشورش کمک کرده است. رقابت‌های دولتی در حال شدت گرفتن است، امری که باید ما را به فکر کردن دعوت کند.

در مقابل دولتی کردن، می‌توان اجتماعی کردن را انتخاب کرد، اجتماعی کردن تنها به دموکراتیزه کردن ابزار تولید محدود نمیشود بلکه فرایند تصمیم گیری در زندگی سیاسی و اقتصادی را نیز دربرمی‌گیرد. اجتماعی کردن تضمینی است در برابر سوء استفاده از قدرت، همان چیزی که دولت‌ها به آن عادت دارند. یکی از افسانه‌های مشهور سیاست این است که دموکراسی با متمرکز کردن تصمیم گیری و کارایی اقتصادی ناسازگار است. نمایش وحشتناکی که ناچار به تماشای آن هستیم، نشان می‌دهد که دولت اقتدارگرا راه حل مناسب نیست.

خطر اتحاد مقدس

آیا دست کم به طور موقت، ظهور پیمان «اتحاد مقدس» در دوران جنگ وسوسه برانگیز نیست؟

اگر این بحران باید فرصتی برای تامل درباره دولت باشد، باید تاکید کرد که یکی از بدترین واکنش‌ها آن است که اقتصاد جنگی وسیله‌ای برای تبلیغ «اتحاد مقدس» شود. اینطور ادعا می‌شود که اتحاد مقدس به منظور مقابله با مصائب ناشی از بحران باید تفاوت‌های میان هموطنان را از میان بردارد. گفته می‌شود که مصیبت همچون رویدادی است که به صورت تصادفی مردم را مورد هدف قرار میدهد و همه‌ی ما به یک اندازه درگیر بحران خواهیم شد. بنابراین اتحاد مقدس در مواجهه با بیماری میتواند کارساز باشد. براستی، آیا چیزی همگانی تر و در عین حال یکسانتر از خطر مرگ در برابر بیماری وجود دارد؟

نخستین چیزی که در استدلال مذکور به دست فراموشی سپرده می‌شود این است که این بیماری برخلاف تصور عموم، قربانیان خود را انتخاب می‌کند. اگرچه ما اطلاعات دقیقی درمورد وضعیت کنونی نداریم، اما مطالعات نشان می‌دهد که از نظر آماری همواره فقیرترین‌ها از بیشترین مشکلات بهداشتی و درمانی رنج می‌برند. بیماری مانند الهه عدالت نابینا یا بی طرف نیست و با همگان به یکسان رفتار نمی‌کند، دولت نیز همین طور؛ درحالیکه فقیرترین‌ها بیمارترین‌ها هستند، سیستم بهداشت ما ثروتمندترها را بهتر پوشش می‌دهد، همان‌هایی که از جامع‌ترین بیمه‌های درمان برخوردارند. نابرابری اجتماعی و نابرابری‌های بهداشتی با همدیگر همپوشانی دارند.

در بحران کنونی، بسیاری از مردم از این واقعیت عصبانی‌اند که چهره‌های مشهوری که ندرتا بیمار می‌شوند (وزرا، اعضای مجلس، بازیکنان فوتبال و غیره) بیشتر به تست‌ها و آزمایش‌های پزشکی دسترسی دارند تا مردم «عادی» که علائم جدی بیماری را دارند. وقتی زمان آن فرا رسید و اپیدمی همه گیر شد، در لحظه‌ی تفکیک بیمارانی که می‌توان آنها را درمان کرد از آنهایی که باید به دست سرنوشت سپرده شوند، چه کسی تصور می‌کند که این گزینش‌ها عاری از معیارهای طبقاتی باشد. اتحاد مقدس ضرورتا در برابر مسائل اجتماعی قرار می‌گیرد.

چگونه می‌توان یک اتحاد مقدس را برای پاسخ گویی به مسئله‌ی سازماندهی سیستم بهداشت و سازماندهی اقتصادی تصور کرد؟ در اقتصاد جنگی، لازم است که روش‌های دقیق انتخاب شود، مثلا نجات شرکت‌های چند ملیتی یکی از این موارد است: آیا باید این شرکت‌ها را ملی کرد، آن‌ها را اجتماعی کرد، و یا به نحو سخاوتمندانه‌ای کسری و زیان‌های مالی آن‌ها را پوشش داد؟ از یاد نبرده ایم که در سال ۲۰۰۸ دولت‌ها بدون کمترین ملاحظه ایی ضرر و زیان بانک‌ها راـ به قیمت ریاضت کشیدن‌ طبقه کارگر و کاهش خدمات عمومی (خصوصا سیستم‌های بهداشت عمومی)ـ جبران کردند.

مزیت اجتماعی کردن به جای ملی کردن، بسیج فرایندهای دموکراتیک است که امکان حل منازعات اجتماعی را فراهم می‌آورد. اقتصاد جنگی با توجه به پیامدهای اجتماعی و اقتصادی کوید ۱۹ یک ضرورت حیاتی است. با این حال، باید نسبت به دولتی کردن و اتحاد مقدس با احتیاط عمل کرد چرا که تهدیدی برای دموکراسی می‌باشد و به طور معمول تمایل به نادیده گرفتن نزاع‌های اجتماعی دارد.

پانویس‌ها

[1] یک شرکت چندملیتی و مجموعه تولیدی-صنعتی فرانسوی است که در تولید کالاهای لوکس تخصص دارد (مترجم).

[2] اصطلاح کارگران اوبریزه شده برگرفته از واژه Ubérisation یا اوبریزاسیون است. اوبریزاسیون یک فرایند اقتصادی است که با به کارگیری تکنولوژی‌های جدید دیجیتال، با ایجاد یک واسطه جدید، بخش‌های سنتی اقتصاد را دور میزند. این واسطه تحت یک بستر دیجیتال عمل میکند و در ظاهر با ایجاد امکان تماس مستقیم میان کاربران و کارگران ارائه دهنده خدمات، نوعی خوداشتغالی به نظر می‌رسد. اما در واقع کارفرمایان این فعالیت‌ها از قراردادهای خارج از شمول قوانین کار، یعنی بیمه، تامین اجتماعی و بازنشتگی استفاده میکنند، و این امر نیروی کار را ارزانتر و ناامنی کاری را بیشتر میکند. به عنوان مثال نمونه‌های ایرانی این شکل از اوبریزاسیون، تاکسی‌های اینترنتی اسنپ و تپسی را میتوان نام برد (مترجم).

در همین زمینه

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • #کمیته_مردمی_محلات_مریوان_علیه_کرونا

    در پی فعالیتهای کمیته مردمی محلات مریوان، این کمیته وارد فاز جدیدی از خدمات رسانی بە محلات شدەاست. اقدام بە سمپاشی محلات، توسط خود افراد محلە برنامه جدید کمیته مردمی محلات است. امروز با همت و تلاش جوانان محله #کورە_موسوی ،این محله گندزدایی و سمپاشی شد. #کمیته_مردمی_محلات_مریوان_علیه_کرونا

  • پیام‌ کمیته‌ محلات روستای"‌نوره" برای مقابله با کرونا که بدست ما رسیده است

    پیام‌ کمیته‌ محلات روستای"‌نوره" برای مقابله با کرونا که بدست ما رسیده است زنده آنهایند که پیکار می‌کنند، آن‌ها که جان‌و تنشان از عزمی راسخ آکنده‌است، آن‌ها که از نشیبِ تند سرنوشتی بلند بالا می‌روند. آن‌ها که اندیشمند به سوی هدفی عالی راه می‌سپارند. و روز و شب پیوسته در خیال خویش یا وظیفه‌ای مقدس دارند یا عشقی بزرگ.. در این روزها کە جامعه جهانی با ویروس کرونا درگیر است و هر آن در پی عدم خدمات رسانی و مسئولیت دولت های جهانی، این ویروس بە جامعه انسانی سرایت می‌کند. سرایتی کە اکثریت هر جامعه یعنی طبقه فرودست را تهدید می‌کند، در این وضعیت ناگوار و سخت، در شرایطی بە استقبال سال جدید می‌رویم کە جامعه‌انسانی‌،در شوک قرار گرفته و بە همبستگی و تلاش برای رفع بحران تبدیل شدە‌است. همبستگی انسانی کە بار دیگر یادآور آن شد کە هر انسانی بە انسانی دیگر مربوط است و خطری اگر وی را تهدید کند فرداها هم دیگری مورد تهدید قرار می‌دهد، در این راستا میتوانیم بە فعالیت خودجوشانۀ مردم، خدمات رسانی انجمن ها، تشکیل کمیتۀ محلات، تشکیل کمیتە بحران و... اشاره کرد. کمیتە مردمی محلات روستای نوره علیه کرونا، ضمن تبریک و آرزوی سلامتی، صلح، امنیت و شادی برای جامعه انسانی، خود را متاثر می‌داند بدلیل از دست رفتگان مبتلا بە کرونا. بە همین جهت ابراز همدردی خود با عزیزان از دست رفتگان را اعلام می‌کند. کمیتە محلات روستای نوره علیە کرونا ، بر آن امید است کە هرچە زودتر این ویروس رفع و دفع شود تا جان انسانی دیگر را نگیرد و از زنجیرە انسانی، انسانی نگسلد؛ همچنین خواستار رسیدگی دولت بە امر و وظایف خود می‌باشد کە امکانات بهداشتی و رفاهی را برای جامعه فراهم کند و از مردمان خواهشمند است که برای مقابله با کرونا، کمیته محلات خود را تشکیل بدن و تا حدالامکان نکات بهداشتی را رعایت کردە و سلامتی خود و دیگران را بە خطر نیاندازند. این کمیتە، بار دیگر سال نوِ همبستگی و همراهیِ هم را تبریک و شادباش گفتە و امیدوار است کە سریعا این وضعیت و شرایط اسفناک رفع شود تا باردیگر‌ قدرت همبستگی و اتحاد مردم و اجتماع را مُهرِ بر تاریخ بزنند. #کمیته_محلات_ روستای نوره‌-علیه_کرونا- #kolbarnews @kolbarnews

  • فعالیت های کمیته محلات روستای « نوره» در حومه سنندج علیه کرونا آغاز شد.

    فعالیت های کمیته محلات روستای « نوره» در حومه سنندج علیه کرونا آغاز شد.

  • بیانیه کمیته مردمی محلات سقز

    کمیته های محلات در کردستان از همبستگی و زنده ماندن و زندگی برای همه سخن می گویند. زنده باد کمیته های محلات در مقابله با کرونا کولبر نیوز بیانیه کمیته مردمی محلات سقز کمیته‌ی محلات سقز را مردمانی تشکیل می‌دهند که دیگر نمی‌توانند دست روی دست بگذارند و تلف شدن روزافزون همشهریان‌شان را بر اثر بیماری کرونا ببینند. این کمیته‌ها باور دارند که مقابله با هر اپیدمی اجتماعی ازجمله کرونا، همتی جمعی را می‌طلبد و هیچ قدرت فردی توان مقابله با آن را ندارد. اکنون حتی اگر در خانه هم بمانیم و در و پنجره را به روی همسایه هایمان ببندیم و حریم شخصی خود را از کرونا مصون داریم باز هم همسایه‌مان اگر بیرون بیاید، روند گسترش بیماری همچنان ادامه خواهد داشت. پس یا همه یا هیچ کس! یا همه باید مواد ضدعفونی کننده و امکان ماندن در خانه را داشته باشند یا هیچ کس. خانواده دیگر جمع چند نفری پدر،مادر و فرزندان نیست که درهای خود را به روی دیگران ببندد، امروز نه تنها سقز بلکه تمام ایران و جهان یک خانواده است که باید در‌های خود را به روی کرونا ببندد و به تشکیل کمیته‌ها همت ورزد. آری کرونا ویروس است، ویروسی که دامان همه را گرفته‌است: مرگ، بیکاری، فقر، فساد و اکنون چه نیرویی است که نه تنها بر علیه این شرایط بایستد، بلکه دست به ساختن زیست بهتری بزند؟ هم‌شهریان و هم محله‌ای های عزیز! همه داغ‌داریم. تصویر این شهر، کوچه‌ها و محله‌هایش که در سکوتی مرگبار به سر می‌برد ناامید‌مان کرده، ما را از زندگی روزمره‌مان جدا کرده. در خانه چشم به انتظار فردایی نو هستیم. شاید حتی دیگر توانایی اندیشیدن به اینکه سرنوشت‌مان چه خواهد بود، نداشته باشیم. اما اگر این مردمان با اتکا به قدرت و نیروی خود نه چشم انتظار، بلکه دست به کار شوند چه؟ آیا باز آینده روشن نیست؟! احساسات همه‌مان جریحه دار گشته‌است، درست است که روزهایی که سرکار می‌رفتیم، به دیدن آشناها و دوستان‌مان می‌رفتیم، دیگر در کار نیست. منتظر در خانه‌ها دل‌هایمان در تنهایی می‌سوزد. اما یک لحظه دست نگه‌داریم... چرا در تنهایی خانه‌مان گویی همه منفعل گشته‌ایم، چرا چنین احساسی داریم؟ بی سلاح، تنها در گوشه خانه یا بر سرکار وحشت زده در مقابل این بیماری ایستاده‌ایم. اما چرا وحشت؟! چون ما بدون امید به دست‌هایی که یاری‌مان دهد، بدون کنار هم زیستن، نمی‌توانیم کار کنیم، رفاه خود را تامین کنیم و زندگی کنیم. آری کرونا ویروس است، اما ویروسی بدتر از آن فردگرایی و منفعت‌ شخصی و سود جویی‌است. شاید آنهایی که با توان مالی‌شان توانستند در خانه بمانند نجات یابند، همه چیزشان تامین باشد. اما بسیاراند زحمتکشانی که اگر نبودند خبری از مواد ضدعفونی نبود، خبری از منابع مادی که ما را زنده نگه‌داشتند نبود. آری، زندگی ما و رفاه‌مان، و مقابله با این بحران و شکست دادن‌اش تنها در گروِ قدرت و هم فکری‌مان است. در گروِ دستانی که به تنهایی فلج‌اند. امروزه کرونا شیوه کنار هم زیستن را تغییر داده و معضلات بسیاری ایجاد کرده است، اما کنار هم بودن و زندگی جمعی را نابود نکرده است. شاید دیگر نتوان به راحتی مانند هر بحران دیگری بیرون بیاییم و به یاری‌ همدیگر بشتابیم. اما راه‌حل دارد، هر چند سخت و دشوار. پیدا کردن راه‌حل مبارزه با این بیماری و شرایط موجود تنها با تصمیم، فعالیت، و هم‌فکری جمعی‌مان امکان پذیر است. کمیته‌محلات از دل همین توده مردم برخواسته است و به نیروی همین مردمان بناخواهد گشت. کمیته جایی است که امروز در این شرایط شیوه دیگری از زیست جمعی و جامعه موجود را رقم می‌زند. شیوه دیگری از کنار هم بودن را تجربه می‌کند. ماهیت و هدف آن با دستان مردمانی متعهد و همسو با یکدیگر، ساخته خواهد شد. رسالت کمیته ها همین است، فعالسازی نیروی جمعی و همبستگی. همسایگان و اهالی یک محله دست به دست هم می دهند تا مواد ضدعفونی کننده، ملزومات زندگی در قرنطینه و آگاهی لازم را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. منبع مالی و انسانی کمیته‌ها توسط خود مردم و دوستان و آشنایان‌شان در هر نقطه از شهر، استان و کشور تامین می شود. از این رو مردمان و همشهریان گرامی بیایید تا همچنان که در گذشته و تاریخ این سرزمین توانستیم راه خود را بسازیم، امروز نیز به انتظار هیچ منجی ننشینیم. راه برویم، دست در دست همدیگر، بذر امید را در این خاک بکاریم و طلوع آفتاب فردای خود و فرزندانمان را نوید دهیم. ۱۳۹۹/۱/۳ زنده‌باد کمیته ی محلات!

  • دولتی در کار نیست.

    دولتی در کار نیست. ⭕️مردم روستای مه ره بزان در حومه شهر سنندج ( چم شار) خود برای ضد عفونی کردن امکان عمومی روستا دست بکار شدند.

  • #زنده_باد_تشکل_های_مردمی

    مردم روستای ماراب #کامیاران به دنبال بی تدبیری حکومت در مقابله با ویروس کرونا خودشان وارد عمل شدند و از طریق جمع آوری پول از مردم روستا و تهیه مواد ضد عفونی کننده، پمپ، تب سنج و ... مبارزه با ویروس کرونا را شروع کردند. #زنده_باد_تشکل_های_مردمی #کولبر_نیوز #kolbarnews

  • #کمیته‌ی_محلات_چیست؟

    #کمیته‌ی_محلات_چیست؟ ✍️بهترین راه مقابله با ویروس کرونا در خلاء نهادهای مسئول، اتحاد و همدلی‌ای است که باید در چهارچوب کمیته‌های محلات ایجاد شود. ویروس کرونا نشان داد که نه مرز می شناسد، نه ملیت، نه دین، نه جنسیت، نه زبان و نه... . کرونا به ما یاد داد که مرزها ساختگی‌اند، و هیچ مرزی نمی‌تواند جلوی گسترش‌ ویروس را بگیرد. کرونا به ما نشان داد که حتی اگر بخواهیم، نمی‌توانیم تنها به فکر نجات خودمان باشیم. در اولویت قرار دادن منافع فردی و تاکید بر مصالح سازمانی، بروکراتیک، نخبه‌گرایی و خصوصی‌سازیْ همه‌ی ما را با خطر روبرو می‌کند. کمیته‌ی محلات، متشکل از زنان و مردان یک محله است که متکی بر دانش و نیروی جمعی تلاش می‌کنند تا بر مشکلات و مصائب مشترکشان فائق آیند. دلسوزترین، شریف‌ترین و مسئولیت پذیرترین انسان‌های ساکن در هر شهر، در هر روستا، در هر محله و در هر محدوده‌ی جغرافیایی نمی‌توانند نسبت به تهدیداتی که معیشت و امنیت‌شان را نشانه می‌گیرد، بی‌تفاوت باشند. بنابراین کمیته‌ی محلات بر پایه گ‌ی افراد و اقشار به اصطلاح ممتاز اجتماعی بنا نمی‌شود، کمیته‌ی محلات بر پایه‌های محکم انسان‌های قابل اعتماد و قابل اتکا در هر محله استوار است و توسط خود مردم محل ایجاد می‌شود. وظیفه‌ی اصلی کمیته‌ی محلات، کوشش برای رفع مهمترین نیازمندی‌ها و ضروریات محله در مقابل وضعیت عمومی و همسانی است که همه‌ی ما با آن روبرو هستیم. در این کمیته‌ها پایبندی به تصمیم جمعی و شورایی در انجام کارها و رشد آگاهی نسبت به ویروس کرونا در اولویت قرار دارد. بنا نیست در این کمیته‌ها گرایشی فکری غالب یا غایب باشد. امر تقابل آراء و نظرات مربوط به دیالوگ در یک فضای آزاد و دمکراتیک است که در آن هیچ قشر و طبقه‌ای ابزارهای سلطه را در دست نداشته باشد و نفع فردی را بر منافع عمومی حکم‌ران نسازد. بر همین اساس در این کمیته‌ها حذف و یا اجبار به حضور دیگری جایز نیست. نمایندگان کمیته‌ی محلات، تاریخ نویسان آکادمیسین نیستند. آنها می‌خواهند تاریخ خودشان را داشته باشند و آن را می‌سازند. در این تلاش جمعی هیچ سلسله مراتبی چه مدنی و چه غیر مدنی بر فراز توده‌ها وجود نخواهد داشت و هیچ کس جدای از مردم دلسوز محله، صاحب اصلی آن نیست. بنابراین در این عمل نه کسی طلبکار است و نه احدی بدهکار و منتی بر دوش هیچ کس سنگینی نمی‌کند، همانگونه که افتخاری ویژه برای هیچ شخص و اشخاصی در بر ندارد. کمیته‌های توده‌ای محلات، حتی نیازی به داشتن رسانه‌ای مجزا ندارند، رسانه‌ی این کمیته‌ها، صدای رسا و صفحات گویای زحمت‌کشان و دست‌اندرکاران کمیته‌ها در فضای مجازی و فضای واقعی جامعه است. به‌جای آرشیو خصوصی، این دستاورد ارزشمند در آرشیو عمومی ثبت خواهد شد. لنز دوربین و صدای میکروفن کمیته‌ها، ندای برحق و دیدگان تیز بین و روشن توده‌هاست. کمیته‌ی محلات، حافظ منافع و سلامت عمومی است. یک زندگی جمعی که در آن احترام به انسان و ارزش‌های انسانی بر تمامی سودجویی‌های شخصی و اقلیت‌های بالا دستْ ارجحیت دارد. زیست مشترکی که بر محور پشتیبانی و حفظ طبیعت سخاوتمند و سازندگان نعمات موجود در گیتی، یعنی کارگران و زحمتکشان جامعه قرار دارد. زیستی برنامه‌محور که در آن هر کس به اندازه‌ی توانش بکوشد و به هر کس به قدر نیاز و ضرورت ببخشاید. به آن امید که اراده‌ی همگانی، تبعات زیان‌بار کرونا را کاهش دهد. #کانال_صنفی_معلمان @kasenfi @zan_j #نان_کار_آزادی_اداره_شورایی

  • ✍️علی معظمی

    بحران کرونا باید بدل به بهانه‌ای برای طرح عمومی ایدۀ «دانش برای همگان، آزاد و رایگان» شود. وضعیت ضدانسانیِ این روزها یک بار دیگر به همۀ ما یادآوری می‌کند که چرا دفاع از انسانی‌ترین ایده‌ها، ضرورتی تاریخی دارد و چرا انحصار دانش (همچون همۀ انواع دیگر انحصار) جهان را به جایی تاریک‌تر، تحمل‌ناپذیرتر و خطرناک‌تر بدل می‌کند. باید از هر فرصتی برای دفاع از جامعه‌ای برابر، آزاد و انسانی استفاده کنیم، از کلاس درس تا محافل شخصی. فراموش نکنیم بسیاری از ایده‌هایی که امروز دارای مقبولیتی عمومی در جامعۀ ایران هستند، تا همین یک دهۀ پیش به‌واسطۀ دستگاه تبلیغاتی عریض و طویل راست‌گرایان، در حاشیه و نپذیرفتنی می‌نمودند. تاریخ اما بهترین گواه است تا نشان دهیم مسیرهای کنونی در آموزش و بهداشت (و در سطحی کلی‌تر، در سیاست‌گذاری اجتماعی و اقتصادی) نه‌تنها راه‌حل نیستند که خود بخشی از مسئله‌اند.