ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

کرونا و بهداشت ذهن

جویا آروین − بهداشت شناختی بخشی از بهداشت ذهنی و روانی است. اینکه درباره‌ی پدیده‌ی کرونا چه می‌دانیم، چه باورهایی در این زمینه داریم، اطلاعات خود را از چه منابعی به دست می‌آوریم، و... مسائلی از این دست بر بهداشت شناختی اثر دارند.

بهداشت شناختی بخشی از بهداشت ذهنی و روانی است.

اینکه درباره‌ی پدیده‌ی کرونا چه می‌دانیم، چه باورهایی در این زمینه داریم، اطلاعات خود را از چه منابعی به دست می‌آوریم، و... مسائلی از این دست بر بهداشت شناختی اثر دارند. همچنین اینکه این وضعیت کرونایی چه تأثیری بر شناختِ درست از رخدادها در پیرامون‌مان دارد به بهداشت شناختی برمی‌گردد.

این روزها با جهان‌گیر شدنِ کرونا از هر سو با توصیه‌های بهداشتی بمباران می‌شویم. رسانه‌ها پیوسته به ما هشدار می‌دهند که بهداشت را رعایت کنیم. توصیه‌های بهداشتی در دوران کرونا توصیه‌های پیچیده‌ای نیستند بلکه در حقیقت بسیار ساده‌‌اند. این توصیه‌های ساده اما مدام تکرار می‌شوند و هربار جدی‌تر از بار قبل به نظر می‌آیند. کارهایی بسیار ساده‌ چون شستنِ دست‌ها دیگر صرفاً توصیه‌هایی برای نظافت و پاکیزگی نیستند بلکه چونان توصیه‌هایی در زمان جنگ هر لحظه به ما گوشزد می‌شوند. یا مرتب به ما گفته می‌شود در خانه بمانیم و هرگاه بیرون می‌رویم از دیگران فاصله بگیریم. از این دست توصیه‌های بهداشتی این روزها بخش بزرگی از کار رسانه‌ها را به خود اختصاص داده است. اما آنچه در این هیاهوی بهداشتی کم‌تر در نظر گرفته می‌شود بهداشت ذهنی و روانی است؛ توصیه‌های بهداشتی همه بر بهداشت فیزیکی تأکید دارند، در حالی که در دوران کرونا بهداشت روانی و ذهنی نیز به همان اندازه اهمیت دارد.

در روزگار رسانه‌ها‌، بی‌گمان بسیار نیکوست که می‌توانیم درباره‌ی بحرانی جهانی در زمینه‌ی سلامت هر لحظه اطلاعات روزآمد به دست آوریم. اما این نگرانی هم هست که میزان زیاد اطلاعات خود به مشکلی دیگر راه برد، تا جایی که سازمان بهداشت جهانی از این نگرانی سخن گفته است که همه‌گیریِ اخیر نوعی «همه‌گیریِ اطلاعاتی» را پدید آورده باشد. همه‌گیریِ اطلاعاتی (infodemic) وقتی پدید می‌آید که اطلاعاتی که درباره‌ی یک مشکل منتشر و دست به دست می‌شود مفرط و بیش‌اندازه باشد، و درنتیجه ممکن است یافتنِ راه‌حال برای آن مشکل حتا دشواتر از قبل گردد. نگرانی این است که، با انتشار چنان میزان بالایی از اطلاعات در زمینه‌ی کرونا، برای مردم دشوار شده باشد که اطلاعات در این زمینه را به‌درستی پردازش کنند و نیز اینکه بتوانند تشخیص دهند که به کدام دسته از اطلاعات باید اعتماد کنند.

بهداشت شناختی بخشی از بهداشت ذهنی و روانی است. اینکه درباره‌ی پدیده‌ی کرونا چه می‌دانیم، چه باورهایی در این زمینه داریم، اطلاعات خود را از چه منابعی به دست می‌آوریم، و... مسائلی از این دست بر بهداشت شناختی اثر دارند. همچنین اینکه این وضعیت کرونایی چه تأثیری بر شناختِ درست از رخدادها در پیرامون‌مان دارد به بهداشت شناختی برمی‌گردد. بدین‌سان، همان‌طور که دستورکارهایی برای رعایت بهداشت تَن و پیش‌گیری از بیماری‌های تن هست، دستورکارهایی هم برای رعایت بهداشت شناختی و پیش‌گیری از بیماری‌های ذهن هست. در ادامه به برخی از سویه‌های بهداشت شناختی در دوران کرونا می‌پردازیم.

بی‌خبری از رخدادهای مهم یکی دیگر از پدیده‌هایی است که بهداشت شناختیِ ما را تهدید می‌کند. سیل خبرها در زمینه‌ی کرونا ممکن است ما را از توجه به دیگر رخدادها باز دارد. (عکس از shutterstock)

بهداشت شناختی و ارتباط‌های باواسطه

بهداشت روانی تا اندازه‌ی زیادی به این واقعیت برمی‌گردد که انسان‌ها باشنده‌هایی اجتماعی هستند. با جدا شدن از یکدیگر در وضع روانیِ ویژه‌ای قرار می‌گیریم. در اجتماع و با دیگران بودن برای ما حیاتی است تا جایی که برخی فیلسوفان حقِ در تماس بودن با دیگران و بودن در اجتماع را یکی از حقوق بشری و محروم کردنِ آدم‌ها از در اجتماع بودن را نقض حقوق بشر دانسته‌اند (در این باره این مقاله خواندنی است).

وقتی با دیگران تماس کافی نداریم بسیاری از نیازهای روانی و عاطفیِ ما تأمین نمی‌شود. کارهای بسیار ساده‌ای چون خندیدن با دیگران، شوخی کردن با هم، ابراز همدلی با همدیگر، و... را دیگر نمی‌توانیم همچون همیشه در زندگیِ‌ شخصی بگنجانیم. درست است که در عصر وسایل ارتباط جمعی هستیم و همیشه می‌توانیم از راه‌های گوناگون با کسانی که دوست داریم از راه دور در ارتباط باشیم، اما واقعیت این است که چنان جایگزین‌هایی برای بسیاری از ما چندان کارساز نیستند. نخست اینکه ارتباط‌های بی‌واسطه و روبه‌رو با دیگران بر روح و روان ما تأثیری دارند که ارتباط‌های باواسطه و از راه دور ندارند. از این گذشته، ارتباط از راهِ دور حتا از نظر کمّی نیز با ارتباط نزدیک و رودررو قابل مقایسه نیست. کسی که پنج روز در هفته به محل کار می‌رفته و با همکارانش از نزدیک در ارتباط ‌می‌بوده است اکنون در دوران دورکاری پشت رایانه‌اش می‌نشیند و هر از گاهی از طریق نوشتن و شاید هر چند روز از طریقِ تلفن با برخی از همکاران در تماس است. نیز باید در نظر بگیریم که در جامعه‌هایی چون جامعه‌ی ما در ایران هنوز بسیاری هستند که نمی‌توانند از وسایل ارتباط جمعیِ متنوع استفاده کنند؛ سالخوردگانی را در نظر بگیرید که تنها زندگی می‌کنند و در به‌ترین حالت تلفنی در خانه دارند.

افزون بر سویه‌ی روان‌شناختی، اما، سویه‌ی شناختی را نیز باید در نظر گرفت. در روزهای قرنطینه و فاصله‌گذاری، ما هرچه‌ بیش‌تر اطلاعات خود را با میانجیِ رسانه‌ها به دست می‌آوریم. و هرچه دسترسیِ ما به رسانه‌ها محدودتر باشد اطلاعات کم‌تری خواهیم داشت. در نبودِ دید و بازدیدها و ارتباط‌های بی‌واسطه، گروه‌هایی که کم‌تر از رسانه‌ها برخوردارند یا در استفاده‌ از رسانه‌های جدید ناتوان‌اند تا اندازه‌ای زیادی در بی‌خبری خواهند ماند.

گذشته از این، در وضعیتی شناختی که با همه‌گیریِ کرونا پدید آمده است، آن دسته از کسانی که می‌توانند به‌آسانی از رسانه‌ها بهره ببرند هم در معرض نارسایی‌ها و بیماری‌های شناختی هستند. در ادامه به سه مورد از این نارسایی‌ها و بیماری‌ها اشاره می‌کنم.

خبرهای بد، نومیدی، و بیش‌کاریِ ذهن

طبیعی است که این روزها خبرهای بد درباره‌ی کرونا ما را بسیار دلنگران می‌کنند اما چگونه دلنگرانی را مهار کنیم و نگذاریم سلامت روان ما آسیب ببیند. یک راه این است که، چنان‌که وبگاه منتال‌هلث در زمینه‌ی سلامت روان به ما توصیه می‌کند، از خیال‌پردازی و پندارهای بی‌اساس درباره‌ی کرونا خودداری کنیم. نباید بگذاریم ذهن‌ ما بی‌جهت بدترین حالت‌ها را فرض بگیرد. دلنگرانی‌های ما کم‌تر خواهند بود اگر هنجارهای شناختی را رعایت کنیم و از داوری‌های بی‌اساس بپرهیزم و باورهای بی‌پایه را به ذهن‌مان راه ندهیم.

می‌دانیم که هنوز نه واکسنی برای پیشگیری از بیماریِ کرونا یافت شده و نه درمانی برای مبتلایان — و در نبودِ واکسن و درمان، ویروس کرونا، با توانی فزاینده که در همه‌گیری دارد، به حسِ نومیدی و یأس جان می‌دهد، حسی که جان را آهسته‌آهسته می‌میراند. وبگاه بیاندبلو که در حوزه‌ی بهداشت روانی کار می‌کند برای پیش‌گیری از حس نومیدی و يأس توصیه می‌کند که صرفاً‌ بخشی از واقعیت را نبینیم بلکه نگاهی گسترده داشته باشیم یعنی نیمه‌ی پر لیوان را هم ببینیم؛ برای این کار لازم است پیشرفت‌هایی را در نظر بگیریم که انسان‌ها در دوران جدید در عرصه‌ی پزشکی و داروسازی حاصل کرده‌اند و نیز در نظر داشته باشیم که در حال حاضر در سراسر دنیا برترین کارشناسان برای یافتنِ واکسن و درمان سخت در تکاپو هستند و چه بسا در آینده‌ای نه چندان دور کوشش‌های آنان به نتیجه برسد.

جز کرونا دیگه چه خبر؟

بی‌خبری از رخدادهای مهم یکی دیگر از پدیده‌هایی است که بهداشت شناختیِ ما را تهدید می‌کند. سیل خبرها در زمینه‌ی کرونا ممکن است ما را از توجه به دیگر رخدادها باز دارد. این پدیده را «پوشانده شدن» (swamping) می‌نامند؛ خبرهایی که ربطی به کرونا ندارند ولی با این حال بسیار مهم‌اند در سایه‌ی خبرهای کرونایی پوشانده شده و از چشم و گوشِ ما دور می‌مانند. چه بسا برخی حکومت‌ها، به‌ویژه‌ آنهایی که مردم‌سالار نیستند و از نظارت جمعی آزاد اند، این فرصت را برای پرت شدن حواس مردم غنیمت شمرند و سیاستگذاری‌هایی را در پوشیدگیِ خبری به پیش برند. برای نمونه، نگرانی‌هایی از این دست برای کسانی در آمریکا ایجاد شد وقتی قرار بود، به بهانه‌ی کرونا، طرحی در کنگره‌ی آمریکا ارائه شود که حریم خصوصی را تهدید می‌کرد؛ نگرانی این بود که نکند خبرهای کرونا نگذارد مردم به‌درستی از چند و چون این طرح آگاه شوند.

با جهان‌گیریِ کرونا و آغاز همه‌گیریِ اطلاعاتی در این زمینه، پوشانده شدنِ دیگر خبرهای مهم مسئله‌ای جدی شده است، تا جایی که برخی کاربران اینترنت خواسته‌اند چاره‌ای برای این مسئله بیندیشند. برای مثال، در این صفحه در ردیت کاربران می‌کوشند خبرهایی را بازگو کنند که در دوران کرونا ممکن است کم‌تر دیده شوند.

کرونا و ناکارشناسان

سرانجام، پدیده‌ی دیگری که در روزهای کرونایی بهداشت شناختی را تهدید می‌کند حضور پررنگ ناکارشناسان است. در دوران شبکه‌های اجتماعی، هر ناکارشناسی ممکن است خود را کارشناس جا بزند و در زمینه‌ی کرونا اظهار نظر کند. این پدیده را در دو ماه گذشته در ایران بسیار دیده‌ایم: از آموزگاران مذهبی گرفته تا ناکارشناسانی که خود را طبیب و متخصص داروهای گیاهی معرفی می‌کنند همه درباره‌ی کرونا نسخه‌پیچی می‌کنند.

به‌طور معمول و در وضع عادی ناکارشناسان چندان مجال نمی‌یابند اظهار نظر کنند؛ در وضعیت عادی چندان دشوار نیست میان کارشناسان و ناکارشناسان تمایز بگذاریم و اطلاعات خود را فقط از کارشناسان دریافت کنیم. اما در وضعی غیرعادی که با بحران کرونا پدید آمده، در وضعیت مبهمی که هنوز درمانی برای بیماری یافت نشده، مردم ممکن است برای یافتن راه‌حل به هر دری بزنند. در این وضعیت، ناکارشناسان فرصتی فراچنگ می‌آورند که خود را کارشناس معرفی کنند و درباره‌ی کرونا اظهارنظرهای نادرست طرح کنند. بی‌شک آنان با این کار به بهداشت شناختیِ جامعه آسیب می‌زنند و زین‌رو پدیده‌ی ناکارشناسان حتا ممکن است به‌طور غیرمستقیم به اعتماد ما به علم و دانش نیز آسیب بزند.

از همین نویسنده

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • این ویروس مرموز

    مقاله شما به بهداشت ذهنی و روانی میپردازد. ولی آیا میدانید در بعضی افراد کرونا به سیستم عصبی هم حمله میکند؟