ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

مرشد: ساینتولوژی بر پرده سینما

<p>مجتبا یوسفی&zwnj;پور - از روز جمعه ۲ نوامبر ۲۰۱۲ نمایش عمومی فیلم &laquo;مرشد&raquo; تازه&zwnj;ترین ساخته پل توماس اندرسون، فیلمساز آمریکایی در سینماهای انگلستان و ایرلند آغاز شده است. در اکران این هفته می&zwnj;پردازیم به معرفی این فیلم.</p> <!--break--> <p>&laquo;مرشد&raquo; نخستین&zwnj;بار امسال در بخش مسابقه اصلی جشنواره فیلم ونیز به نمایش در آمد و نامزد جایزه شیر طلایی این جشنواره بود. فیلم در &zwnj;&zwnj;نهایت موفق شد جایزه منتقدان و همچنین شیر نقره&zwnj;ای بهترین کارگردانی این جشنواره را از آن خود کند. &laquo;مرشد&raquo; در ۱۴ سپتامبر در آمریکا به روی پرده رفت و از نیمه ماه نوامبر نمایش عمومی&zwnj;اش را دیگر کشور&zwnj;ها نیز آغاز می&zwnj;کند.</p> <p>&nbsp;</p> <p><a href="http://www.zamahang.com/podcast/2010/20121106_EkranCinema_MojtabaYousefipour.mp3"><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/musicicon.jpg" style="width: 273px; height: 31px;" /></a></p> <p>&nbsp;</p> <p>اما داستان فیلم: فردی کوئیل، یک ملوان بازگشته از جنگ جهانی دوم است که افسردگی گرفته و الکلی شده است. او شغلی به عنوان یک عکاس پیدا می&zwnj;کند اما بر اثر درگیری با یکی از مشتریان اخراج می&zwnj;شود. شبی او با لنکستر دود، رهبر یک فرقه مذهبی برخورد می&zwnj;کند. برخورد صمیمانه لنکستر باعث می&zwnj;شود که فردی بیشتر به او نزدیک شود و به فرقه آن&zwnj;ها علاقمند گردد. لنکستر آغاز به آموزش او می&zwnj;کند اما برخوردهای خشن و اعتیاد فردی به الکل نگرانی&zwnj;هایی برای دیگر اعضای فرقه ایجاد می&zwnj;کند.</p> <p>&nbsp;</p> <p><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/m2mp.jpeg" style="width: 200px; height: 133px; float: left;" />&laquo;مرشد&raquo; توسط پل توماس اندرسون نوشته و کارگردانی شده است. اندرسون از کارگردانانی است که به اعتقاد برخی از منتقدان تحت تأثیر سینما و شیوه فیلمسازی مارتین اسکورسیزی قرار دارد. او برای ساختن فیلم&zwnj;هایی چون &laquo;خون به پا خواهد شد&raquo;، &laquo;ماگنولیا&raquo; و &laquo;سیدنی&raquo; شناخته می&zwnj;شود و تاکنون پنج بار نامزد جایزه اسکار شده است. او که بعد از پنج سال دوباره به سینما بازگشته، درباره انگیزه&zwnj;اش از ساخت این فیلم و علاقه&zwnj;اش به موضوع &laquo;سکت&raquo;&zwnj;های مذهبی می&zwnj;گوید: &laquo;ده سالی بود که قسمت عمده&zwnj;ای از داستان را به شکل&zwnj;های مختلف در ذهنم می&zwnj;پروراندم. حدود پنج و یا شش سال پیش بود که به طور جدی تصمیم به نوشتن آن گرفتم. آن زمان چیزی که داشتم شخصیت این ملوان بود که از جنگ برگشته است. من به آن دوره تاریخی علاقمند هستم، جدا از اینکه لباس&zwnj;ها و موسیقی آن دوره عالی هستند. این کار برای من مثل یک سفر در زمان بود. سعی کردم بفهمم در آن زمان چه اتفاقی افتاده است. پدر من در آن دوره زندگی کرده بود و الان دیگر در میان ما نیست. شاید می&zwnj;خواستم بفهمم او چه تجربیاتی پشت سر گذاشته بود و تلاش می&zwnj;کردم زمانه&zwnj;ای را که پدرم در آن زندگی می&zwnj;کرد درک کنم.&raquo;&nbsp;&nbsp;</p> <p>&nbsp;</p> <p><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/m3mp.jpeg" style="float: left;" /><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/m3mp.jpg" style="width: 200px; height: 133px; float: left;" />اندرسون فیلمنامه فیلم را با نگاهی به فرقه ساینتولوژی (Scientology) نوشته است. او از داستان زندگی جان اشتاین&zwnj;بک، نویسنده سر&zwnj;شناس آمریکایی و رونالد هوبارد، پایه&zwnj;گذار فرقه ساینتولوژی و نویسنده داستان&zwnj;های عامه&zwnj;پسند برای نوشتن فیلمنامه و پرورش شخصیت لنکستر دود استفاده کرده است. موضوع پرداختن به فرقه ساینتولوژی از نخستین روزهای تولید فیلم حاشیه&zwnj;هایی برای آن ایجاد کرد. اگرچه در فیلم به شکل مستقیم اشاره&zwnj;ای به این فرقه نمی&zwnj;شود، اما خود اندرسون درباره ارتباط موضوع فیلمش با این فرقه و میزان الهام&zwnj;گیری از آن و همچنین تحقیقاتش برای این فیلم می&zwnj;گوید: &laquo;برای شروع نمونه اولیه&zwnj;ای که در نظر داشتم روش دایناتیکس (Dianetics) بود که در دهه ۵۰ توسط هوبارد شکل گرفت. من روزنامه&zwnj;ای پیدا کردم که در آریزونای آن زمان توسط یک زوج منتشر می&zwnj;شد. این روزنامه خیلی کمک کرد تا با آدم&zwnj;هایی که در آن زمان به چیزهایی از این دست از تحلیل دستخط گرفته تا یوگا و روش&zwnj;های تازه رژیم و بازخوانی زندگی گذشته علاقمند بودند آشنا شوم. این زوج به این مسائل خیلی علاقمند بودند و در روزنامه&zwnj;ای که از حدود سال ۱۹۵۱ تا نیمه دهه ۶۰ منتشر می&zwnj;کردند درباره این مسائل می&zwnj;نوشتند. تا آنجایی که می&zwnj;توانستم سعی کردم این روزنامه&zwnj;ها را به&zwnj;دست بیاورم و بخوانم و به این وسیله با آن زمان و تفکر و احساس این آدم&zwnj;ها آشنا شوم.&raquo;</p> <p>&nbsp;</p> <p><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/m6mp.jpg" style="width: 200px; height: 150px; float: left;" />نقش&zwnj;های اصلی فیلم را فیلیپ سیمور هافمن و یواکین فونیکس بازی کرده&zwnj;اند؛ دو بازیگری که برای همین فیلم موفق شدند به طور مشترک جایزه بهترین بازیگری جشنواره فیلم ونیز را از آن خود کنند. هافمن از نخستین روزهای نوشتن فیلمنامه همراه اندرسون بود و از نخستین کسانی است که فیلمنامه فیلم را خوانده. از نکاتی که بسیاری از منتقدان آن را بسیار تحسین کرده&zwnj;اند رنگ&zwnj;پردازی و نماهای زیبای فیلم هستند. اندرسون فیلم خود را با دوربین&zwnj;های بزرگ و سنگین ۶۵ میلی&zwnj;متری قدیمی و به شیوه&zwnj;ای که امروزه کمتر استفاده می&zwnj;شود فیلمبرداری کرد. بسیاری از نما&zwnj;ها با فیلم&zwnj;های دارای حساسیت پائین فیلمبرداری شده&zwnj;اند و به همین علت از کیفیت رنگ و نور بالایی برخوردار هستند. اندرسون درباره چگونگی استفاده از این دوربین&zwnj;ها می&zwnj;گوید: &laquo;من نسبت به این دوربین&zwnj;ها کنجکاو بودم، اینکه فیلم&zwnj;هایی مثل &quot;شمال از شمال&zwnj;غربی&quot; و &quot;سرگیجه&quot; چگونه فیلمبرداری شده&zwnj;اند که آن کیفیت فوق&zwnj;العاده را دارند. برای همین می&zwnj;خواستم کمی با آن دوربین&zwnj;ها بازی کنم. قصدم این نبود که دقیقاً مشابه تصاویر آن فیلم&zwnj;ها را بسازم. برای همین شروع به امتحان کردن دوربین&zwnj;ها و لنزهای قدیمی در پاناویژن کردیم. به ما پیشنهاد دادند دوربین&zwnj;های ۶۵ میلی&zwnj;متری که داشتند را هم امتحان کنیم. این دوربین&zwnj;ها به تازگی توسط کریس نولان هم استفاده شده&zwnj;اند. ما با آن&zwnj;ها فیلمبرداری کردیم و نتیجه خیلی خوب بود. نه تنها کیفیت تصاویر خیلی خوب بود، بلکه کمک هم می&zwnj;کرد که آن جادویی که وقتی در سینما&zwnj;ها چراغ&zwnj;ها خاموش می&zwnj;شوند و سفر در زمان آغاز می&zwnj;شود را به&zwnj;وجود آوریم. اینکه شما احساس می&zwnj;کنید آدم&zwnj;ها را در مکان واقعی و زندگی واقعی می&zwnj;بینید و بازی&zwnj;ها به&zwnj;گونه&zwnj;ای است که گویی بازی نمی&zwnj;کنند.&raquo;</p> <p>&nbsp;</p> <p><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/m7mp.jpg" style="width: 200px; height: 101px; float: left;" />علاوه بر جشنواره&zwnj;ها، منتقدان نیز تقریباً نظرات مثبتی نسبت به این فیلم داشته&zwnj;اند. دیمون وایز، منتقد &laquo;امپایر&raquo; پنج ستاره کامل نثار فیلم کرده است و فیلم را به یک رمان خوب تشبیه کرده و آن را اثری زیبا با بازی&zwnj;هایی خوب توصیف می&zwnj;کند که ارزش دوباره دیدن دارد. اما دیبدین، منتقد &laquo;توتال فیلم&raquo; نیز با دادن پنج ستاره به فیلم ضمن تعریف از بازی&zwnj;های خوب آن و تصویر&zwnj;پردازی شاعرانه اندرسون، آن را برجسته&zwnj;ترین فیلم آمریکایی سال خوانده است. تاد مک&zwnj;کارتی، منتقد &laquo;هالیوود ریپور&zwnj;تر&raquo; فیلم را اثری استادانه و بحث&zwnj;برانگیز توصیف می&zwnj;کند و علاوه بر تعریف از کارگردانی و تصویرسازی اندرسون و موسیقی خوب فیلم، بازی یواکین فونیکس در آن را یکی از بهترین بازی&zwnj;های کارنامه این بازیگر خوانده است. در نقطه مقابل راجر ایبرت، منتقد &laquo;شیکاگو سان&zwnj;تایمز&raquo; با دادن تنها دو&zwnj; و نیم ستاره از چهار ستاره خود به فیلم، اگرچه بازی&zwnj;های فیلم را بسیار عالی و مصالح آن را خوب می&zwnj;داند، اما در &zwnj;&zwnj;نهایت آن را اثری توخالی توصیف می&zwnj;کند.</p> <p>&nbsp;</p> <p>&laquo;مرشد&raquo; با زمان ۱۳۷ دقیقه محصول سل ۲۰۱۲ کشور آمریکا است.</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>مشخصات فیلم</strong><br /> مرشد<br /> The Master<br /> نویسنده و کارگردان: پل توماس اندرسون<br /> Paul Thomas Anderson<br /> بازیگران: فیلیپ سیمور هافمن، یواکین فونیکس، ایمی آدامز<br /> Philip Seymour Hoffman, Joaquin Phoenix, Amy Adams</p> <p>&nbsp;</p> <p>ویدئو: پیش&zwnj;پرده فیلم &laquo;مرشد&raquo; ساخته پل توماس اندرسون<br /> <br /> &nbsp;</p>

مجتبا یوسفی‌پور - از روز جمعه ۲ نوامبر ۲۰۱۲ نمایش عمومی فیلم «مرشد» تازه‌ترین ساخته پل توماس اندرسون، فیلمساز آمریکایی در سینماهای انگلستان و ایرلند آغاز شده است. در اکران این هفته می‌پردازیم به معرفی این فیلم.

«مرشد» نخستین‌بار امسال در بخش مسابقه اصلی جشنواره فیلم ونیز به نمایش در آمد و نامزد جایزه شیر طلایی این جشنواره بود. فیلم در ‌‌نهایت موفق شد جایزه منتقدان و همچنین شیر نقره‌ای بهترین کارگردانی این جشنواره را از آن خود کند. «مرشد» در ۱۴ سپتامبر در آمریکا به روی پرده رفت و از نیمه ماه نوامبر نمایش عمومی‌اش را دیگر کشور‌ها نیز آغاز می‌کند.

اما داستان فیلم: فردی کوئیل، یک ملوان بازگشته از جنگ جهانی دوم است که افسردگی گرفته و الکلی شده است. او شغلی به عنوان یک عکاس پیدا می‌کند اما بر اثر درگیری با یکی از مشتریان اخراج می‌شود. شبی او با لنکستر دود، رهبر یک فرقه مذهبی برخورد می‌کند. برخورد صمیمانه لنکستر باعث می‌شود که فردی بیشتر به او نزدیک شود و به فرقه آن‌ها علاقمند گردد. لنکستر آغاز به آموزش او می‌کند اما برخوردهای خشن و اعتیاد فردی به الکل نگرانی‌هایی برای دیگر اعضای فرقه ایجاد می‌کند.

«مرشد» توسط پل توماس اندرسون نوشته و کارگردانی شده است. اندرسون از کارگردانانی است که به اعتقاد برخی از منتقدان تحت تأثیر سینما و شیوه فیلمسازی مارتین اسکورسیزی قرار دارد. او برای ساختن فیلم‌هایی چون «خون به پا خواهد شد»، «ماگنولیا» و «سیدنی» شناخته می‌شود و تاکنون پنج بار نامزد جایزه اسکار شده است. او که بعد از پنج سال دوباره به سینما بازگشته، درباره انگیزه‌اش از ساخت این فیلم و علاقه‌اش به موضوع «سکت»‌های مذهبی می‌گوید: «ده سالی بود که قسمت عمده‌ای از داستان را به شکل‌های مختلف در ذهنم می‌پروراندم. حدود پنج و یا شش سال پیش بود که به طور جدی تصمیم به نوشتن آن گرفتم. آن زمان چیزی که داشتم شخصیت این ملوان بود که از جنگ برگشته است. من به آن دوره تاریخی علاقمند هستم، جدا از اینکه لباس‌ها و موسیقی آن دوره عالی هستند. این کار برای من مثل یک سفر در زمان بود. سعی کردم بفهمم در آن زمان چه اتفاقی افتاده است. پدر من در آن دوره زندگی کرده بود و الان دیگر در میان ما نیست. شاید می‌خواستم بفهمم او چه تجربیاتی پشت سر گذاشته بود و تلاش می‌کردم زمانه‌ای را که پدرم در آن زندگی می‌کرد درک کنم.»  

اندرسون فیلمنامه فیلم را با نگاهی به فرقه ساینتولوژی (Scientology) نوشته است. او از داستان زندگی جان اشتاین‌بک، نویسنده سر‌شناس آمریکایی و رونالد هوبارد، پایه‌گذار فرقه ساینتولوژی و نویسنده داستان‌های عامه‌پسند برای نوشتن فیلمنامه و پرورش شخصیت لنکستر دود استفاده کرده است. موضوع پرداختن به فرقه ساینتولوژی از نخستین روزهای تولید فیلم حاشیه‌هایی برای آن ایجاد کرد. اگرچه در فیلم به شکل مستقیم اشاره‌ای به این فرقه نمی‌شود، اما خود اندرسون درباره ارتباط موضوع فیلمش با این فرقه و میزان الهام‌گیری از آن و همچنین تحقیقاتش برای این فیلم می‌گوید: «برای شروع نمونه اولیه‌ای که در نظر داشتم روش دایناتیکس (Dianetics) بود که در دهه ۵۰ توسط هوبارد شکل گرفت. من روزنامه‌ای پیدا کردم که در آریزونای آن زمان توسط یک زوج منتشر می‌شد. این روزنامه خیلی کمک کرد تا با آدم‌هایی که در آن زمان به چیزهایی از این دست از تحلیل دستخط گرفته تا یوگا و روش‌های تازه رژیم و بازخوانی زندگی گذشته علاقمند بودند آشنا شوم. این زوج به این مسائل خیلی علاقمند بودند و در روزنامه‌ای که از حدود سال ۱۹۵۱ تا نیمه دهه ۶۰ منتشر می‌کردند درباره این مسائل می‌نوشتند. تا آنجایی که می‌توانستم سعی کردم این روزنامه‌ها را به‌دست بیاورم و بخوانم و به این وسیله با آن زمان و تفکر و احساس این آدم‌ها آشنا شوم.»

نقش‌های اصلی فیلم را فیلیپ سیمور هافمن و یواکین فونیکس بازی کرده‌اند؛ دو بازیگری که برای همین فیلم موفق شدند به طور مشترک جایزه بهترین بازیگری جشنواره فیلم ونیز را از آن خود کنند. هافمن از نخستین روزهای نوشتن فیلمنامه همراه اندرسون بود و از نخستین کسانی است که فیلمنامه فیلم را خوانده. از نکاتی که بسیاری از منتقدان آن را بسیار تحسین کرده‌اند رنگ‌پردازی و نماهای زیبای فیلم هستند. اندرسون فیلم خود را با دوربین‌های بزرگ و سنگین ۶۵ میلی‌متری قدیمی و به شیوه‌ای که امروزه کمتر استفاده می‌شود فیلمبرداری کرد. بسیاری از نما‌ها با فیلم‌های دارای حساسیت پائین فیلمبرداری شده‌اند و به همین علت از کیفیت رنگ و نور بالایی برخوردار هستند. اندرسون درباره چگونگی استفاده از این دوربین‌ها می‌گوید: «من نسبت به این دوربین‌ها کنجکاو بودم، اینکه فیلم‌هایی مثل "شمال از شمال‌غربی" و "سرگیجه" چگونه فیلمبرداری شده‌اند که آن کیفیت فوق‌العاده را دارند. برای همین می‌خواستم کمی با آن دوربین‌ها بازی کنم. قصدم این نبود که دقیقاً مشابه تصاویر آن فیلم‌ها را بسازم. برای همین شروع به امتحان کردن دوربین‌ها و لنزهای قدیمی در پاناویژن کردیم. به ما پیشنهاد دادند دوربین‌های ۶۵ میلی‌متری که داشتند را هم امتحان کنیم. این دوربین‌ها به تازگی توسط کریس نولان هم استفاده شده‌اند. ما با آن‌ها فیلمبرداری کردیم و نتیجه خیلی خوب بود. نه تنها کیفیت تصاویر خیلی خوب بود، بلکه کمک هم می‌کرد که آن جادویی که وقتی در سینما‌ها چراغ‌ها خاموش می‌شوند و سفر در زمان آغاز می‌شود را به‌وجود آوریم. اینکه شما احساس می‌کنید آدم‌ها را در مکان واقعی و زندگی واقعی می‌بینید و بازی‌ها به‌گونه‌ای است که گویی بازی نمی‌کنند.»

علاوه بر جشنواره‌ها، منتقدان نیز تقریباً نظرات مثبتی نسبت به این فیلم داشته‌اند. دیمون وایز، منتقد «امپایر» پنج ستاره کامل نثار فیلم کرده است و فیلم را به یک رمان خوب تشبیه کرده و آن را اثری زیبا با بازی‌هایی خوب توصیف می‌کند که ارزش دوباره دیدن دارد. اما دیبدین، منتقد «توتال فیلم» نیز با دادن پنج ستاره به فیلم ضمن تعریف از بازی‌های خوب آن و تصویر‌پردازی شاعرانه اندرسون، آن را برجسته‌ترین فیلم آمریکایی سال خوانده است. تاد مک‌کارتی، منتقد «هالیوود ریپور‌تر» فیلم را اثری استادانه و بحث‌برانگیز توصیف می‌کند و علاوه بر تعریف از کارگردانی و تصویرسازی اندرسون و موسیقی خوب فیلم، بازی یواکین فونیکس در آن را یکی از بهترین بازی‌های کارنامه این بازیگر خوانده است. در نقطه مقابل راجر ایبرت، منتقد «شیکاگو سان‌تایمز» با دادن تنها دو‌ و نیم ستاره از چهار ستاره خود به فیلم، اگرچه بازی‌های فیلم را بسیار عالی و مصالح آن را خوب می‌داند، اما در ‌‌نهایت آن را اثری توخالی توصیف می‌کند.

«مرشد» با زمان ۱۳۷ دقیقه محصول سل ۲۰۱۲ کشور آمریکا است.

مشخصات فیلم
مرشد
The Master
نویسنده و کارگردان: پل توماس اندرسون
Paul Thomas Anderson
بازیگران: فیلیپ سیمور هافمن، یواکین فونیکس، ایمی آدامز
Philip Seymour Hoffman, Joaquin Phoenix, Amy Adams

ویدئو: پیش‌پرده فیلم «مرشد» ساخته پل توماس اندرسون

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.