ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

نفرت ۴۰ ساله خامنه‌ای از سوسیالیسم

کیوان مسعودی- جهت‌گیری ضدکارگری جمهوری اسلامی و رهبر آن مربوط به امروز و چند دهه اخیر نیست،‌ بلکه ریشه و سابقه‌ای ۴۰ ساله دارد. نماز جمعه‌ ۲۹ فرودین ۵۹ به اقامت علی خامنه‌ای گواهی است بر عمق و قدمت نفرت از سوسیالیسم.

جهت‌گیری ضدکارگری جمهوری اسلامی و رهبر آن مربوط به امروز و چند دهه اخیر نیست،‌ بلکه ریشه و سابقه‌ای ۴۰ ساله دارد. نماز جمعه‌ ۲۹ فرودین ۵۹ به اقامت علی خامنه‌ای گواهی است بر عمق و قدمت این نفرت از سوسیالیسم. 

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی در مقام پیش‌نماز- عکس: آرشیو

۲۵ شهریور ۱۳۷۰، در دیدار با ائمه جمعه سراسر کشور؛

۲۷ شهریور ۱۳۷۰، در دیدار با جمعی از فرماندهان سپاه؛

۲۴ شهریور ۱۳۸۱، در دیدار با جمعی از فرماندهان سپاه؛

۱۴ خرداد ۱۳۸۳،‌ در پانزدهمین سالگرد رحلت آیت‌الله خمینی؛

۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷، در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های شیراز؛

۲۰ تیر ۱۳۹۴ در دیدار با جمعی از دانشجویان؛

۱۲ تیر ۱۳۹۵،‌ در دیدار با جمعی از دانشجویان ؛

۳۱ خرداد ۱۳۹۶، در جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاه‌ها.

مناسبت‌ها و تاریخ‌های مورد اشاره از جمله مواردی اند که علی خامنه‌ای در سخنرانی‌هایش مستقیماً به مارکسیسم، سوسیالیسم و  کمونیسم یا گروه‌های چپ‌گرای ایرانی حمله کرده‌ است. و البته جالب اینکه بیشتر این حملات یا در میان دانشجویان بوده یا در  دیدار با سپاهی‌ها.  بله، در میان گروهی که احتمال می‌رود کمونیست شود و گروهی که باید کمونیست‌ها را سرکوب کند. 

تا آنجایی که به رهبر جمهوری اسلامی برمی‌گردد، نفرت از سوسیالیسم و کمونیسم عمری ۴۰ ساله دارد و درهم‌آمیخته با نوعی ضدیت با کارگران است. 

علاقه‌ علی خامنه‌ای به رئالیسم سوسیالیستی، خط رسمی ادبیات در سوسیالیسم شوروی، برکسی پوشیده نیست؛ سوی دیگر این علاقه اما نفرتی عمیق از «داس و چکش» و «اعتصاب» است. خامنه‌ای «دن آرام» شولوخوف را تحسین کرده و آن را «یکی از بهترین رمان‌های دنیا» دانسته است، اما از سوی دیگر، مترجم این اثر، به‌آذین، در نظامی که خامنه‌ای و همرانش پایه گذاشته‌اند به زندان افتاده و زیر شکنجه مجبور به اعتراف علیه خویش و نفی عقایدش شده است.

علی خامنه‌ای به طور ویژه نقش مهمی در معماری نظامی ضدسوسیالیستی در ایران داشته است. آنچه درآخرین روزهای فرودین ۵۹ گذشت، نشان می‌دهد این جهت‌گیری ضدچپ تصادفی و محصول گردش‌های روزگار نبوده است.

۲۹ فرودین ۱۳۵۹ روزی مهم در تثبیت نظام نوپای جمهوری اسلامی است. در آن روزها، انقلاب همچنان نفس می‌کشد و حزب جمهوری اسلامی هنوز نتوانسته گشایش سیاسی پسا-انقلابی را به نفع خویش سرکوب و فضا را یکدست کند.    

ترکمان صحرا ناآرام است، سنندج سنگربندی شده. اعدام محمد باقر صدر به دست صدام و انفجار در تأسیسات نفتی جنوب از جمله اخبار اصلی روزنامه‌‌هاست. چند ماه پیش از آغاز رسمی جنگ ایران و عراق، خمینی اما حواسش به عراق است. او با دعوت از ارتش عراق به قیام، روز ۲۸ فرودین می‌گوید : «این صدام حسین، عقلش هم عقل درستی نیست و پوسیده است.»

تحول اصلی اما به دانشگاه‌ها مربوط می‌شود. ۲۶ فرودین پس از ناتمام ماندن سخنرانی هاشمی رفسنجانی در دانشگاه تبریز، دانشجویان مسلمان، این دانشگاه را به تصرف خود در می‌آوردند و خواستار اخراج دانشجویان «چپ‌گرا» از دانشگاه می‌شوند.

اقدام دانشجویان مسلمان تبریز، اما به هیچ‌وجه خودانگیخته نیست. کمتر از یک ماه قبل، خمینی در پیام نوروزی خود در اول فرودین ۱۳۵۹ گفته بود:‌«باید انقلابی اساسی در تمام دانشگاههای سراسر ایران به‌وجود آید تا اساتیدی که در ارتباط با شرق و یا غرب اند تصفیه گردند و دانشگاه محیط سالمی شود برای تدریس علوم عالی اسلامی.»

در این شرایط، جمعه ۲۹ فرودین ۱۳۵۹، خامنه‌ای بر منبر نمازجمعه  می‌رود. یک نماز جمعه تاریخی.

گزارش نمازجمعه ۲۹ فرودین در کیهان

قبل از خامنه‌ای،‌ سخنران پیش از خطبه‌ها برای دشمن خارجی و داخلی شاخ و شانه می‌کشد. او صادق خلخالی، نماینده مردم قم در مجلس شورای ملی است که نمازگزاران با شعار «دادگاه‌های خلخالی ایجاد باید گردد» به استقبال او می‌روند. خلخالی قذافی را تحسین می‌کند که گفته «فرزند امام است» و بعد به فدایی و کومله می‌تازد که اینجا یک کشور اسلامی است و جای آنها اینجا نیست. سپس نوبت حجت‌الاسلام خامنه‌ای است که  روغن بر آتش بریزد. 

خطبه‌هایی خامنه‌ای دو محور دارد و دو افق :‌ انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌ها و تظاهرات اول ماه مه،‌ روز کارگر.

خبری از کلمات «رونق» و «جهش» نیست، اما رهبر آینده جمهوری اسلامی مشخصاً از «افزایش تولید» می‌گوید و در مورد دعوت کارگران به اعتصاب هشدار می‌دهد: 

«امروز کسانی که افراد را به بیکاری سوق می‌دهند، خائن اند... کار چیزی است که می‌تواند مشکلات را برطرف کند. کسانی که امروز ما را دعوت می کنند کار نکنیم ، یا بد کار کنیم ضدانقلاب هستند. هرکسی که مردم را در صنعت نفت تحریک می‌کند در جنوب یا در کارخانه‌های فولادسازی در اصفهان که کار نکنند، ضد انقلاب است.»

پس از نفی اعتصاب کارگری،‌ محور دوم سخنان خامنه‌ای «انقلاب فرهنگی اسلامی» در دانشگاه‌هاست:

«از ابتدا دشمنان ما سعی کردند یکسری از افراد را به نام چپ‌گرایی علیه ما سازمان دهند. این مضحک است... دانشجویان مسلمان، من به شما می‌‌گویم که حق دارید ناراضی باشید از اینکه عکس‌های لنین و پرچم‌های کمونیستی با داس و چکش همه جای دانشگاه‌هاست. مردم شهید و زخمی ندادند که شاهد چنین چیزهایی باشند. مردم این گروه‌ها را نمی‌خواهند و دوست ندارند که پسران و دخترانشان از این گروه‌ها هواداری کنند.»[i]

پس از نماز، گرو‌ه‌های حزب‌اللهی به محوطه دانشگاه می‌ریزند و به طرفداران گروه‌های چپ‌گرا حمله می‌کنند. همزمان شورای انقلاب، پس از ملاقات با آیت‌الله خمینی، بیانه‌ای ۱۰ ماده‌ای صادر می‌کنند و  سه روز مهلت می‌دهند برای برچیده شدن دفاتر و تشکیلات گروه‏‌های چپ‌گرا در دانشگاه‏‌ها. 

درگیری اصلی اما روز دوشنبه اتفاق می‌افتد، جلوی دانشگاه، میان حزب‌اللهی‌ها و به‌ویژه با اعضای پیکار،‌ پیشگام ( سازمان جوانان فدایی خلق ایران) و راه کارگر. همزمان دانشگاه‌ها در رشت و اهواز هم صحنه درگیری است. عصر دوشنبه سرانجام گروه‌های چپ‌گرا دانشگاه‌ها را ترک می‌کنند.  و این سرآغاز انقلاب فرهنگی‌ای است که به تعطیلی دانشگاه‌ها به مدت بیش از دو سال و اخراج صدها استاد و هزاران دانشجو می‌انجامد.

شواهد متعددی در تاریخ معاصر وجود دارد که دانشگاه‌ها نخستین مکان‌هایی هستند که مسیر تحولات آتی را نشان می‌دهد. ایران اواخر دهه ۵۰ از این قاعده مستثنی نیست.

انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌ها درست مثل تسخیر سفارت آمریکا به دست دانشجویان خط امام، مرحله‌ای مهم از دومینوی اتفاقات آتی ایران متأخر است. هر دو رویداد نشانگر مرحله‌ای تعیین کننده از حذف نیروهای چپ‌گرا از صحنه سیاسی ایران اند که خود بخشی از یک پروژه بزرگتر است که شامل تسخیر و استحاله شوراهای کارگری و ... نیز می‌شود. 

۴۰ سال پس از آن روزها، و مشخصاً پس از ابلاغیه خامنه‌ای به قوای سه‌گانه در مورد اصل ۴۴ قانون اساسی، موضع ضدکارگری و ضد سوسیالیستی رهبر جمهوری خالا کاملاً از پرده بیرون افتاده است. امروز در حالی که کارگران بار اصلی بحران اقتصادی را به دوش می‌کشند، آماج هارترین سیاست‌های نئولیبرالیستی قرار گرفته اند. 

 از ۴۰ سال پیش تا امروز خیلی چیزها در جمهوری اسلامی تغییر کرده است. موضع خامنه‌ای در قبال سوسیالیسم اما نه.

از نماز جمه ۲۹ فرودین ۱۳۵۹ تا دیدار با ۲۵۰۰ نفر از کارآفرین‌ها در ۲۸ آبان ۱۹۸ (درست پس از خیزش آبان‌ماه) این موضع را در چند کلمه می‌توان خلاصه کرد: نفرت از سازمان‌یابی کارگران و سازمان‌های مدافع آنها.

[i] برگرفته از گزارش کیهان ۳۰ فرودین ۵۹، و ترجمه انگلیسی گزارش روزنامه جمهوری اسلامی ۳۰ فرودین ۵۹ منتشر شده در :

Michel Rovere, “Iran: the Social Crisis and the Attack on the Universities”, Intercontinental Press 18(30), August 4, 1980

از همین نویسنده :

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • کلاف سردرگمی

    عجب کلاف سردرگمی است دنییا سیاست، در مورد دیگر کلاف اندر کلاف است. من سالهاست رسانه های مختلف خبری-تحللی و سیاسی دنبال کردم، دو گروه اپوزیسیون و مخالف جمهوری اسلامی سالهاست ادعای کاملا متناقض مطرح میکنند: الف- منتسبان گرایش لیبرال و سلطنت طلب-پادشاهی خواه، که کلیت نظام ج.ا. و بخصوص شخص خامنه ای عامل استعمار سرخ و کمونیستهای روسی و چینی میدانند و معرفی میکنند و حتی به طعنه لقب خامنف یا خامنه ایف بدو میدهند!! ب- منتسبان به گرایش چپ، خامنه ای و نظامش میراثدار خمینی میدانند که به دست و توطئه غربیها و کنفرانس گودالوپ تشکیل شده. البته مورد مخشوش هم هست گروهی طرفدارن پهلویها، معتقدند نظام خمینی و خامنه ای حاصل اجماع اسعتمار غرب و شرق هستند! در این وضعیت مکردئم عادی طی این 40 چه کشیدند از این به اصطلاح فعلان سیاسی! اینها بعد از 40 سال هنوز نتوانستند یا نخواستند حقیقت این هیولای ج.ا. که مصایب عظیمی برای مردمان در بند ایران و جهاینان ایجاد کرده برملا کنند!

  • آزاده

    امروز مقاله ای در این سایت به چاپ رسیده است با عنوان "خشم مردانه از هنجارشکنی‌های «ناموسی» زنان" که مطالعه ای آنرا به تمامی خوانندگان توصیه میکنم. برداشت و تعبیری که این مقاله به خواننده عرضه میکند این است که, در ضدیت با حقوق زنان, و نفی حضور و تحرک اجتماعی زنان ریشه های قوی و مشترکی بین بسیاری بینش های راست و چپ و مذهبی و غیر مذهبی وجود دارد. حتی شاید بتوان گفت که نفرت اساسی مشترک مابین تمامی این بینش های پدر سالار مختلف نفرت آنان از زنان مستقل و خودمختار باشد که هر کدام به زبانهای مختلف این زن هراسی و زن ستیزی خویش را بیان میکنند. اگر مطلب از این زاویه دیده شود, دیگر مهم نیست که آیا در بارهء اوایل اسلام صحبت میکنیم یا اواخر آن, و مهم نیست که به "تنهایی" زن هراسی و زن ستیزی میشود, یا گروهی و متشکل. اصل و اساس بینش ها, جنبش ها و دولت های پدر سالار بر مبنای زن هراسی و زن ستیزی است. چه مذهبی, و یا "سکولار." منطقِ مریض و مسموم مذکر نفرت اساسی اش (ناامنی هستی شناسانه اش) از جنسیت مونث است. خصوصا حضور و تحرک اجتماعی زنان.

  • باران

    آقای راست گفتار! اینکه شما پس از خواندن قرآن از نماز خواندن دست کشیدی، و تصمیم گرفتی که دیگر سیاهی لشکر آخوندها نباشی، بسیار عالی است. کاش دستکم 60 درصد مردم ایران همانند شما بودند. باعث می‌شد دیگر هیچ کسی نتواند بر گرده مردم سوار شود. اما اینکه شما قرآن را خواندی و تفسیر آن را هم خواندی و متوجه نشدی که کتب نوشته شده بعد از فوت محمد (بالاخص کتب نوشته شده توسط فقهای شیعه) جملگی اراجیف هستند و دروغ و جعل پشت جعل نوشته شده‌اند کمی با گفتار قبلی شما متناقض است! اگر توجه کرده باشی در قرآن نامی از ابوبکر آمده، در غاری که با محمد در آن پنهان شده بودند. اما هرگز شما نامی از علی در قرآن نمی بینی. آیا این برای شما جای تعجب نداشت؟ شما قرآن را خواندی و نتوانستی دست از تعصب بکشی! مشکل شما دقیقاً همینجاست. اسلام در زمان پیغمبر هم به بلوغ نرسید. چون اصولاً دین برای حکمرانی نیست، دین برای آرامش قلبهاست. آنکس که دین را با سیاست درآمیخت ــ محمد اولین آنها بود ــ دین را آلوده کرد، و به افیون توده‌ها تبدیل کرد. خامنه‌ای و خمینی و دیگر آخوندهای حکومتی هم شیادانی هستند و بودند که از گُرده مردم ناآگاه سواری گرفتند. خامنه‌ای از چیزهای خوب و بد زیادی نفرت دارد، اصولاً این شخص آدم مریضی است که بدون دلیل از چیزی یا کسانی خوشش می‌آید (مانند سعید طوسی، سعید امامی و سعید مرتضوی و جنتیِ فسیل) و از چیزی یا کسانی بدش می‌آید (مانند دمکراسی، آزادی، فرهنگ، انگلیسی و ...).

  • مرادی

    جناب راست گفتار از باب وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۵۵﴾الذاریات عرض میکنم که میتوانیم وارد سیاهی لشگر نشویم و تا اطلاع ثانوی جداگانه بایستیم و باید بایستیم: فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَوْقُوتًا ﴿۱۰۳﴾النساء وظیفه مصلحین است: وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ ﴿۱۷۰﴾ اعراف البته قبول دارم تحمل و نترسیدن از اینکه تنهایی باید بایستیم کار هر کسی نیست حتی آیت الله طالقانی...

  • امیر ارسلان

    جناب راست گفتار, آیا میدانستید که طالقانی نیز از نظریهء "ولایت فقیه" حمایت می کرد؟

  • امیر راست گفتار

    اسلام از نظر من از دو بخش تاریخی تشکیل شده" بخش اول کوتاه و پر محتوا و صادقانه" و بخش دوم بلند و بی معنی و مزورانه ! بخش اول حدود پنجاه سال را در بر میگیرد که زمان اسلام واقعی و در حیات پیامبر است " دوره دوم به مدت هزار و سیصد و پنجاه سال بعد از مرگ پیامبر شروع شد که تا الان ادامه دارد . میراث خواران پیامبر از اولین لحظات مردن پیغمبر در سقیفه جمع شدند که حتی دقیقه ای را از دست ندهند و این درست در زمانی بود که پیکر پیغمبر را هنوز به خاک نرسانده بودند! شهوت قدرت امانشان نمیداد که پیغمبری که انهمه برایش پستان به تنور میچسباندند در زیر خاک ارام بگیرد بعد هراسان دنبال ارثیه خودشان را به در دیوار بکوبند" تنها کسیکه به رتق و فتق امور کفن و دفن پرداخت علی بود و دختر پیامبر ! اسلام در دسترس فعلی همان اسلام بعد از پیغمبر است که متولیان زیادی پیدا کرد " شواهد زیادی در دست است که در بین همین مسلمین میراث خوار " چه سنی و چه شیعه " صحبت از اسلام پیغمبر نوعی کج فهمی از اصل اسلام محسوب یا مورد تمسخر یا بحساب بیشعوری و نفهمی و ساده لوح بودن مدعی میگذارند! اخرین تلاشی که برای نجات اسلام صورت گرفت پنج سال حکومت علی بود که علی خودش خوب میدانست به نتیجه نخواهد رسید و از قبول مسئولیت شانه خالی میکرد و نمیپذیرفت تا اخر مجبور شد که بپذیرد و نتجه انرا هم همه میدانیم که به چه سرنوشتی منتهی شد. بحث اسلام را باید کلا کنار گذاشت و زیاد پشت سر مرده حرف نزد" این همان واقعیت تلخ در مورد اسلام است که اگر مسلمانان بپذیرند و احساس حیف بودن برای این 1350 سال نکنند کلی از مشکلاتشان حل خواهد شد. میگویند علی شبها در نخلستانهای اطراف مدینه در چاهی سر فرو میبرد و با صدای بلند میگریست و هیچکس از سر این کار علی اگاه نشد که گریستن او به چه دلیلی است" اما من به احتمال 50% در صد میدانم که علی به از دست رفتن اسلام واقف بود و در مرگ عزیز از دست رفته اش میگریسته. قرانی در دسترس است که در ان امده ( ما انرا به زبان ساده برای فهم همگان نازل کردیم) که واقعا هم ساده است و از خواندن ان لذت میبرم اما اخوند میگوید نخوان! تو از ان چیزی نمیفهمی و همین گمراهت میکند" قران را در کنار ما بخوان تا ثواب ببری" کافی است یک ترجمه بی تعصب از قران کنارت باشد تا حرفهای انرا بی واسطه بخوانی و برای خودت تجزیه تحلیل کنی تا بدانی اخوند جز گمراه کردنت هیچ کمکی تا امروز بهت نکرده ! پرتوی از قران طالقانی را بخوانید تا بدانید ترجمه صحیح قران که بسیار نایاب هم هست چیست و چه کمکی بشما در فهم قران میکند" تفسیر بیطرفانه قران که در ان کتاب امده تومنی ده شاهی با همه تفاسیر قران فرق دارد " تفسیر قران مولانا در مثنوی بسیار مفیدتر از تفسیر المیزان است! من چهل سال نماز میخواندم و انرا کنار گذاشتم" وقتی به نصیحت قران که بیش از هر چیزی به ان سفارش کرده یعنی تفکر و تعقل و بارها و بارها در قران به ان سفارش شده گوش فرا دادم متوجه شدم که با نماز خواندن تبدیل شده ام به یکی از سیاهی لشگرهای این مسلمین باعث خجالت و دارم به انها کمک میکنم! تفکر و تعقل واقعی یک دقیقه اش به هفتاد سال عبادت ارجح است" من حق الله را رعایت نمیکنم که همان نماز خواندن است و در روز حشر جواب انرا برای خداوند دارم اما حق الناس نمیکنم یعنی به حق دیگر مردمان تجاوز نمیکنم که خدا گفته بابت ان تو را نخواهم بخشید اما شاید در مورد حق الله ببخشمت.

  • زندیق

    پیام اسلام از روز اول هیچ نبوده جز ثروت اندوزی و زن بازی برای رهبر مسلمین و مرگ و نابودی برای تمامی دیگر کسان. دقت کنید که خود شما نیز حرف اولتان (خط اول کامنت) در اینجا چیزی نیست جز تکرار شعار مرگ بر مخالفانتان. ترک عادت موجب مرض است! ذهنیت فاشیستی اسلام پیگیرترین پیام اسلام است. اسلام تنها مذهبی در جهان است که رسما و علنا دروغ گویی را مجاز و به رسمیت میشناسد. سخت بتوان در تاریخ جهان منافق تر از مسلمانان پیدا کرد. به جایی این همه منافق بازی و ابراز احترام های کاذب به دیگران در اینجا, باید از خود پرسید این چه مرض و درد و بلایی است که پس از ۴۰ سال هنوز هیچ حرف تازه ای جز "مرگ بر کمونیست" برای گفتن ندارید. همانگونه که "تاریخ دوست" ذکر میکند, سابقا برای مسلمین شعارشان "مرگ بر قرمطیان" و "مرگ بر زندیقیان" بود. پیام اسلام, پیام مرگ و نابودی است. اما ویروس و سرطان مرگ و نابودی به جان خود اسلام افتاده است و ۱۴۰۰ سال میشود که مسلمانان مشغول کشتن بدون انقطاع یکدیگرند. پیام مرگ و کشتار در اسلام پایانی ندارد.

  • مرادی

    اگر پیام الهی بر یک شاگرد تاجر یا اصلا خودش تاجر نازل شود چه اشکالی دارد؟ آنهم در سرزمینی که زراعت یا کارهای بومی کم بوده است....هر سرزمینی شرایط خود را دارد... حالا اگر پس از فوت پیامبر تجار ثروت اندوز از پوستین نفاق بیرون آمدند تقصیر قرآن چیست؟ جناب زندیق ما قبلا با هم بحث های مفصل داشته ایم...از ادامه بحث معذورم...

  • تاریخ نگار

    جناب ابوذر, نظام سابق شوروی هر چند در سالهای اولیه جنبه های بسیاری از یک سوسیالیزم اصیل را در بر داشت اما در ادامهء حیات خود و تکامل سیستم اجتماعی اش تبدیل شد به یک نظام "دیوانسالاری اشتراکی" . سوسیالیزم بر مبنای خود سازماندهی کارگران, زحمتکشان و مردم است, در حالیکه نظامهای دیوانسالاری اشتراکی چیزی نبودند جز نظامهای دیکتاتوری تک حزبی. با احترام

  • زندیق

    حقیقت تاریخی این است که اسلام توسط یک تاجر عرب اختراع شد و تجار ثروتمند مکه بیشترین سود را از اختراع و آفرینش اسلام بردند. در اسلام و قرآن جایی برای زنان, غیر-مسلمانان و دگراندیشی وجود ندارد. دگم های اسلام همگی بر اساس پیروی برده وار و مطیع بودن مطلق بنا شده است. تنها نوع "سوسیالیزم" منطبق با چنین آیینی ناسیونال-سوسیالیزم فاشیستی است. مسلمانان حتی یک دیگر را به رسمیت نمی شناسند و ۱۴۰۰ سال است که مشغول کشتار یکدیگر می باشند. روایت هایی که میراث تاریخی اسلام در خونریزی, نقص حقوق بشر و ضدیت با تمدن انسانی را ندیده و تحریف میکنند, بسیار ارتجاعی تر از دستگاهای تبلیغی ارتجاعی تشیع تسنن میباشند.

  • مرادی

    جناب تاریخ دوست اتفاقا میخواهیم بگوییم تشیع بسبب عدم اعتقاد به اعتبار چیدمان فعلی قرآن (البته نه در بیان صریح آشکار بلکه در لفافه و پیش کشیدن انحصار درک قرآن توسط معصومین خود ساخته) توان گنجاندن سوسیالیسم را در درک قرآنی خود ندارد(درک تبلیغاتی شریعتی بر مبنای نهج البلاغه بلافاصله پس از قدرت گرفتن تشیع به عدم اعتبار نهج البلاغه محکوم شد و از بین رفت...شریعتی باید بر مبنای قرآنی دقیق بنای کار را میگذاشت) مشکل از روش خوانش قرآن سرچشمه میگیرد...اگر اتصال آیات رعایت شود (روشی که مورد تایید خود قرآن است) به اتصال و تعاون و سوسیالیسم عمیق قرآنی میرسیم در غیر اینصورت به انواع و اقسام برداشت های ارتجاعی برخورد میکنیم...از رقابت آزاد در اقتصاد تا صوفیه و ...چنانکه در طول تاریخ شده است... میخواهیم بگوییم با ابزار امروزین میتوانیم متن قرآن را دقیق تر و بهتر از هر زمان دیگری بخوانیم و پشتوانه الهی محکمی برای سوسیالیسم کامل تر بیابیم.... کسانی که مخالف تعاون و سوسیالیسم بین انسانها خصوصا مسلمانان و عموما انسانها هستند نمی گذارند پشتوانه الهی یافت شود سهل است که حتی نمی گذارند پشتوانه مردمی و تجربی و علمی یافت شود چنانکه دیدیم... دستگاهای تبلیغی ارتجاعی تشیع بنحوی و تسنن به نحو دیگر...با شدت و ضعف ....

  • ابوذر

    خامنه‌ای بیسوادتر از آن است که او را علیه یا له چیزی یا ایدئولوژی‌ای بنامیم. اگر خود ابلیس امروز برای بقاء خامنه‌ای کمک باشد، خامنه‌ای مرید اوست و طرفدارش است. شما نمی‌توانید خامنه‌ای را ضد سوسیالیسم بنامید، درحالیکه کشورهایی که در آنها پیشینه قوی سوسیالیسم بوده و هست، امروز بزرگترین نگهدارندگان حکومت نامشروع خامنه‌ای هستند. چه کشوری کودتای نوژه را به خامنه‌ای لو داد؟ پاسخ شوروی است! پس این نظام (و بالاخص شخص خامنه‌ای) وامدار حاکمان شوروی سابق و جانشینان آن نظام در حال حاضر است. صحبتی هم که در نماز جمعه‌ها کرده، مصرف داخلی دارد و باد هواست، عملاً اینها عروسکهای دست آن ابرقدرت‌ها هستند.

  • تاریخ دوست

    اگر به تاریخ ایران توجه می کردید، می دیدید که در ایران سابقه ی دشمنی دین با مردم تحت ستم و زحمتکشان حتی به دوره ی ساسانیان می رسد. کافی بود به اصطلاحاتی مثل زندیق کشی، قرمطی کشی، بددینی و گبرکشی، و نظایر اینها توجه کنید. این ماجرا تا انقلاب مشروطه و بعد تا الان پیدا کرده. چرا ما ایرانیان حافظه ی تاریخی نداریم؟ چرا مثلا جنبش مردک و مانی را نمی فهمیم؟ چرا داستان حسنک وزیر را نفهمیدیم؟ چرا جنبش های معاصر را نفهمیدیم؟ چرا کسروی را نمی فهمیم و خودمان را توی دردسر شریعتی و اسلام انقلابی می اندازیم؟ چرا سوسیالیسم را با تشیع یکی می پنداریم و اباطیلی نظیر جامعه ی بی طبقه ی توحیدی سر هم بندی می کنیم؟ چرا خیال می کنیم که این ماجرا فقط سابقه ی چهل ساله داره؟

  • کار و کتاب و گندم / قدرت به دست مردم

    کار و کتاب و گندم / قدرت به دست مردم #دیوارنویسی ارسالی به #سرخط از تهران #آلترناتیو_ما_شوراست #طبقه_کارگر #مبارزه_طبقاتی

  • خونِ کشته‌شدگان آبان بر زمین نخواهد ماند

    خونِ کشته‌شدگان آبان بر زمین نخواهد ماند. #دیوارنویسی ارسالی به #سرخط #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد #جان_فشانان

  • نه شاه می‌خوایم نه ملا/ قدرت به دست شورا

    نه شاه می‌خوایم نه ملا/ قدرت به دست شورا #دیوارنویسی ارسالی به #سرخط از تهران #مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر #آلترناتیو_ما_شوراست

  • زندیق

    گزارشی از حملات مردم طی قیام آبانماه ۹۸ ------------------------------------------- حمله به ۹ حوزه علمیه و دفاتر امامان جمعه و اسامی این حوزه ها همچنین به نظر می رسد دفتر نماینده ولی فقیه و امام جمعه یزد نیز هدف قرار گرفته است. روز دوشنبه خبرگزاری های دولتی نوشتند چند مهاجم به دفتر امام جمعه یزد دستگیر شده اند. دفتر آیت‌الله محمدرضا ناصری یزدی، نماینده ولی فقیه در یزد مورد حمله قرار گرفته بود. تمامی وسایل و کتاب های موجود در این مکانها, منجمله قرآن به آتش کشیده شده است. فهرستی از مکان های وابسته به حوزه و ائمه جمعه شهرستانها اشاره کرد: دفتر امام جمعه شهر قدس در غرب شهر تهران دفتر امام جمعه بندر امام خوزستان مدرسه علمیه امام مهدی در شهر اهواز مدرسه علمیه زنان کوثر در فردیس کرج حوزه علمیه زینبیه اصفهان مدرسه علمیه صالحیه مکتب الصادق کازرون مدرسه علمیه خاتم الانبیاء شیراز بسیاری از معترضان در روزهای گذشته شعارهایی چون: "توپ تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه" سر دادند. در تابستان ۱۳۹۷ جوانان کرجی پس از حمله نیروهای امنیتی شعارشان این بود که: "توپ, تانک, فشفشه, آخوند باید کشته شه."

  • زندیق

    در تاریخ دروغی بزرگتر از این نیست که اسلام هم نوعی از سوسیالیزم است. اسلام از روز اول مذهب و آیین تجار ثروتمند عربستان بود و از ابتدا تا حال یکی از بزرگترین حامیان انباشت ثروت در دست طبقات مرفه. "شورای مومنین" اسلام هیچگاه شامل زنان یا غیر مسلمانان نبوده و نمی شود, پس مقایسهء آن با شوراهای سوسیالیستی چیزی نیست جز ۱۰۰% مغلطه و حقه بازی. مسلمانان جهان آنقدر جاهل, فرقه گرا و خونخوار هستند که پس از ۱۴۰۰ سال هنوز نتوانسته اند که جنگ داخلی مابین خود را پایان دهند. ویروس و طاعون جنگ داخلی پایان ناپذیر مسلمانان نشان دهندهء درجهء تمدن و انسانیت در مذهب اسلام است. در خیزش های اخیر در ایران حمله به دفتر های امام جمعه ها, نمایندگان خامنه ای و آتش زدن دفترهای آنان و هر چیزی که در آنجا بود, منجمله قرآن, موردی بی نظیر از احساسات و مواضع ضد اسلامی مردم بود. در خیزش های آتی به احتمال قوی چنین مواضع, احساسات و حملاتی قوی تر و گسترده تر خواهد شد.

  • مرادی

    وقتی قرآن میگوید تجارت باید بر اساس رضایت اجتماعی نه رضایت دو نفر یا دو طرف معامله باشد... وقتی میگوید تجارتی نباشد که اموال به سوی حاکمان سرازیر شود... وقتی به تعاون امر میکند...امر به انفاق را چنان لازم میداند که عدم اجرای آنرا به کشتن دادن جامعه اعلام میکند... با ثروت حلال و زکات داده و منطبق بر رضایت و قوانین اجتماعی مخالف نیست و انباشت آنرا برای ایجاد اشتغال و راه اندازی کسب و کار حرام نمی داند... وقتی زکات را برای بهره مندی همه از اقوات زمین مقرر میکند... انفال را برای رفع نیاز و اصلاح امور مومنین میداند... شورای مومنین را لازم میداند و حاکمیت فقط قانون الهی را لازم الرعایه میداند... یعنی با سوسیالیسم سازگار است...سوسیالیست ها مگر کسانی نیستند که به قسط عدم تبعیض و رضایت اجتماعی امر میکنند... به درجات بیشتر و تداوم بر قیام بالقسط را از مومنین میخواهد یعنی کاملا پایدار(قائم) بر قسط حتی اگر بر خلاف خود و اقوام خود آن مومن باشد... غیر مومنین را جزء "یامرون بالقسط من الناس" میداند و مومنین را "قوامین بالقسط"...تداوم و پایداری را اضافه میخواهد و میخواهد برای رضایت خداوند هم انجام شده باشد... این همه برای کسانی که اتصال آیات قرآن را رعایت نمیکنند یا اصلا دیده نمی شود و یا بصورت الزامی مطرح نمی شوند...ایشان نزول تدریجی قرآن را بهانه می آورند...فهم قرآن را در انحصار افراد مقدس نمای ساخته و پرداخته شده خود میدانند... قرآنمیزان دات کام

  • حقیقتگو

    وقتی صحبت ازفاشیسم میشود توجه ها به طرف هیتلروموسلینی و استالین جلب میشود - وقتی صحبت ازامپریالیست میشود توجه ها به امریکا و اروپا جلب میشود - وقتی صحبت ازسوسیالیسم میشود توجه ها به سمت کمونیست ها جلب میشود ولی تعجب آور وحیرت آور است وقتی صحبت اسلام میشود بدون شک فاشیسم و امپریالیست بودن پنهان شده در ریشه واعمال وکردارش دارد فقط توجه ها فقط به دین و نمازو روزه و عذاداری ها و محرم ها ورمضان ها جلب میشود ...اگر امپریالیست وفاشیست ها امریکا واروپائی به تکنیک ها وفنون های همه شکل وفرمی دست یافته اند امپریالیست وفاشیسم اسلامی نتنها فاقد هرگونه تکنیک وفنونی وخلاقیت علمی بوده است بلکه تنها درفنون شتشوی مغزی وروانی و برده کردن وبرده داری وچپاول و کشتار وخفقان پیشرفت های آنچنانی داشته است ..برده کردن وبرده داری مردمان با به رسمیت شناختن حق وحقوق همان برده گان به هیچوجه تناسبی ندارد...اساس برده داری برپایه روان کردن زجروفقر و شستشوی مغزی ها و بستن گوش و چشم ودهان و ضمیمه انهم وادرکردن آنها برای تولید منافع و پرکردن اندوخته های برده داران است ورحم ومروتی هم درکار نبوده ونیست ..اساس حکومت آسلامی و رهبرانش همچون خمینی وخامنه ای درمرتبه اول قطع تمامی موردهائی بوده است که منجربه رفاه وپیشرفت و شکفوفائی خلاقیت مردم ایران بوده است و اینها برای سوسیال کردن جامعه مردمی ایران حکومت نکرده ونمی کنند و بلکه درحقیقت محض برده داری وآنچه فلسفه برده داری می گوید رکن اصلی حکومتشان بوده ومی باشد ...برخلاف آنچه هیولاهای برده داری اسلام این دین را بهترین ها درعدالت و رفاه و ازادی وحامی فقرا ومظلومان با مهروامضاء خدا معرفی می کنند درحقیقت بلعکس آ ن تنها دراین چهل ساله تمام وکمال تقدیم مردم شده است ..عدالت که وجود نداشته وندارد ...رفاه وپیشرفت مطلقآ" موقوف ومحو شده است ...حامی فقرا ومظلومان بودن هم بجزکشتاروضرب وشتم آنها چیزدیگری نبوده است ..آزادی هم هرآنکس ازآن سخنی گفت دستگیر وضرب وشتم وزندانی ویااعدام شد ....

  • مرادی

    اوایل شعاری داده میشد به این مضمون : "مرگ بر کمونیست اونکه میگه خدا نیست"... چپ گرایی مادی تا تبیین اقتصادی خوب بود و هست بیش از آن نباید اظهار نظر کند …یعنی واقعا درک کند یا باید درک میکرد که فلسفه خلقت و ادعای درک رموز اول و آخر خلقت بدست او اشتباه و عجولانه و از روی غرور علمی است … با ظهور کامپیوتر و تحولات در منطق ریاضی …شاید بعنوان یکی از دلایل…معلوم شد که استدلال انسان ناتمام است و ادعای درک کلیه رموز اشتباه بوده است… شعار فوق الاشاره و امثال آن در رد دین و مذهب از جانب چپ گرایان کافی بود تا روحانیان جوان و جاه طلب و مجنون شهرت بتوانند با استفاده از احساسات مردم خود را بالا بکشند... حامیان تاریخی روحانیت نیز این جوانان روحانی جاه طلب را تشویق نموده اند... علی الخصوص آن تعداد از این جوانان روحانی که در آخرین روزها در کنار امثال دکتر شریعتی نیز بودند...با جمع بندی عجولانه از دانسته های خود مورد سوء استفاده قدرت ها قرار گرفتند...جوانی و جاه طلبی و خشت کج دانسته هایی از مذهب رشد کرده و اسیر در چنگال قدرتمندان بدون امکان مطالعه عمیق مخالف اندیش سقوط خود و جامعه را رقم زدند... هنوز هم چپ گرایی مانع از مطالعه عمیق در دین میشود و مغرورانه تلاشگران این عرصه را بایکوت میکند بدون آنکه بداند با درست نشناختن دین و یا کنار گذاشتن آن تیشه به ریشه شناخت هویت انسانی خود و دیگران میزنند و خود را تا حد موجودی مادی مصرف کننده و مجنون لذت مادی و بدون آینده و هدف پایین می آورند و ....توده را در مقابل روحانیونی که شناخت سفارشی از دین را تبلیغ میکنند رها میسازند... باید امیدوار باشیم که این روزنه های تکنولوژیکی امروز برای شناختن دقیق آخرین متن اصیل دین – قرآن – مغشوش و یا بسته نشود...تا شناخت آزاد و شفاف از دین بسامان شده در اختیار همه قرار گیرد...تا پنهان سازی و عقب افتادگی و کج فهمی و سفارشی سازی های چندین قرنه در فهم پیام الهی جبران شده و تداوم یابد...