ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

سخنرانی فاطمه کریمی، مدیر شبکه حقوق بشر کردستان

تقلیل قتل‌های ناموسی به گروه‌های اتنیکی در ایران؛ انکار خشونت سیستماتیک

فاطمه کریمی: در ارتباط با قتل‌های ناموسی در گروه‌های اتنیکی کرد، عرب و بلوچ دولت با استفاده از این حربه که «فرهنگ خودشان است» از خود سلب مسئولیت می‌کند.

فاطمه کریمی، دانشجوی دکترای جامعه‌شناسی در پاریس و مدیر شبکه حقوق بشر کردستان روز جمعه ۲۴ ژوییه، در سلسله وبینارهای کمپین «علیه ناموس پرستی» درباره خشونت سیستماتیک دولتی علیه زنان در ایران صحبت کرد و درباره تقلیل خشونت‌های ناموسی به گروه‌های اتنیکی کرد و عرب هشدار داد.

او با تاکید بر اینکه کشتن زنان به بهانه ناموس یا شرف یک پدیده جهانی است گفت هرچند سالانه هزاران زن در دنیا به این بهانه کشته می‌شوند اما آمار دقیقی دراین‌باره وجود ندارد و تنها وضعیت سیاسی- اجتماعی، رویکرد دولت‌ها، قوانین، سیستم قضایی و عوامل دیگر هستند که باعث می‌شوند این آمارها کم و زیاد شوند. اما مساله‌ای که در ایران رخ می دهد این است که قتل‌های ناموسی با اقلیت‌های اتنیکی به ویژه کردها و عرب‌ها بازنمایی می‌شود.

فاطمه کریمی

به گفته این جامعه‌شناس و فعال حقوق بشر، وقتی قتل ناموسی در ایران در ارتباط با گروه‌های اتنیکی کرد و عرب مطرح می‌شود، بیشتر مساله فرهنگ این مناطق مورد توجه قرار می‌گیرد حال آنکه موقع بررسی یک پدیده اجتماعی باید عوامل مختلف موثر بر آن را در نظر گرفت؛ از جمله محرومیت‌های اقتصادی- اجتماعی، سرکوب سیاسی، قوانین، آموزش و عوامل دیگر. به عبارت دیگر قتل ناموسی در ایران بدون داشتن یک رویکرد ساختاری بررسی می‌شود و فرهنگ برخی مناطق زیر سوال می‌رود.

فاطمه کریمی با ذکر چند مثال از نوشته ها و تحلیل‌های فعالان مدنی ایرانی خارج از کشور درباره قتل‌های ناموسی تاکید کرد حتی در محققان، فعالان مدنی، سیاسسیون و اپوزیسیون هم رویکرد تحقیرآمیز حکومت ایران نسبت به گروه‌های اتنیکی اقلیت به ویژه کردها و عرب ها نهادینه شده است و آنها هم وقتی درباره قتل‌های ناموسی حرف می‌زنند مساله را «فرهنگی» می‌بینند. اظهارنظرهایی از قبیل اینکه «زنده به گوری دختران، سنت عرب‌هاست» یا «نسبت دادن خشونت ذات‌گرایانه به مردان کرد» از نمونه‌هایی هستند که حتی در ادبیات فعالان مدنی خارج از ایران نیز در تحلیل قتل‌های ناموسی دیده می‌شود. این جامعه‌شناس افزود: 

من انکار نمی کنم که خشونت علیه زنان و به ویژه قتل ناموسی در مناطقی مثل کردستان و خوزستان زیاد است، اما باید توجه کنیم که ویژگی‌های این مناطق از جمله دهه‌ها سرکوب سیاسی، محرومیت اقتصادی و اجتماعی، امنیتی دیدن هر مساله‌ای در این مناطق از سوی دولت، قعطا می‌تواند خشونت علیه زنان را نیز افزایش دهد.

رویکرد تحقیرآمیز حکومت و مخالفان به اقلیت‌های اتنیکی

مدیر شبکه حقوق بشر کردستان در بخش دیگری از سخنرانی خود گفت تقلیل قتل‌های ناموسی به گروه‌های اتنیکی کرد و عرب به رویکرد از بالا به پایین و تحقیرآمیز حکومت به اقلیت‌های اتنیکی در ایران باز می‌گردد که با «قوم» نامیدن آنها می‌خواهد سیاست‌های تمامیت‌خواهانه و سرکوبگرانه خود را توجیه و ناسیونالیسم ایرانی و ملت ایران را تنها با اتنیک فارس و ناسیونالیسم فارس و زبان فارسی بازنمایی کند. به گفته فاطمه کریمی مناطق کردستان و خوزستان از اوایل دهه ۲۰ تاکنون از محروم‌ترین مناطق ایران هستند و حکومت می‌خواهد با بازنمایاندن آنها به عنوان مردم خشن، سیاست‌های دوگانه خود را توجیه کند: 

در ایران اتنیک فارس، نماینده مدرن بودن است و در مقابل، اتنیک‌های دیگر از جمله کرد، ترک، عرب و بلوچ، نماد تحقیر و مفاهیم پیشامدرن به حساب می‌آیند. حاکمیت این گروه‌ها را اقلیت‌های قومی می‌نامد و آنها را دارای تعصبات خویشاوندی معرفی می‌کند.

این جامعه شناس تاکید کرد کافی است نگاهی داشته باشیم به فیلم‌ها و برنامه‌های رسانه‌ها که در آنها مردهای کرد همیشه خشن هستند و اسلحه در دست دارند و در حال مبارزه‌اند و در واقع طرف «شر» قضیه‌اند. ترک‌ها که در ایران از وضعیت اقتصادی و اجتماعی بهتری نسبت به سایر اقلیت‌های اتنیکی برخوردارند و همیشه بخشی از حاکمیت بوده‌اند شامل این تعمیم‌ها نمی شوند اما حتی رویکرد حکومت به آنها هم تحقیرآمیز است و زبانشان، زبان توهین و تمسخر در ایران بوده است.

به گفته فاطمه کریمی در بسیاری مواقع نمی توانیم تفاوتی بین رویکرد حاکمیت و رویکرد محققان، فعالان مدنی، سیاسیون و اپوزیسیون ببینیم و آنها هرگونه سناریوسازی حکومت درباره گروه‌های اتنیکی را تایید می‌کنند. وقتی صحبت از خشونت علیه زنان و قتل ناموسی به میان می‌آید، نگاه‌ها نسبت به عرب‌ها و کردها به قدری تعمیم‌گرایانه است که همه کردها و عرب‌ها را زن کش، خشونت‌گرا و ضدحقوق زنان معرفی می‌کنند.

مدیر شبکه حقوق بشر کردستان با ذکر یک تحقیق میدانی در مریوان که در آن یک پنجم مردان مصاحبه‌شونده به ناموس و شرف اعتقاد داشتند، تاکید کرد در تحلیل خشونت‌های ناموسی در واقع همین یک پنجم به همه کردها و عرب‌ها تعمیم داده می‌شود. او گفت البته این پدیده همه جا رخ می‌دهد. برای مثال وزیر حقوق شهروندی فرانسه ۱۱ ژوئیه هنگامی که خواست برای مبارزه با زن‌کشی راهکاری ارائه دهد خواستار اخراج خارجی تبارانی شد که به خشونت علیه زنان متهم هستند. این همان نگاهی است که یک ایرانی مرکزگرا درباره خشونت علیه زنان دارد و این مساله را به گروه‌های اتنیکی مثل عرب‌ها و کردها نسبت می‌دهد. همانطور که زن‌کشی و خشونت علیه زنان در فرانسه به مسلمانان و مهاجران نسبت داده می‌شود.

زنان کرد به عنوان قربانیان منفعل؛ تصویر موردعلاقه‌ فعالان مرکزگرا

فاطمه کریمی در ادامه به این مساله اشاره کرد که کردها به دلیل دسترسی به برخی سازمان‌های حقوق بشری، حساسیت به مسائل زنان در آنها افزایش پیدا کرده و هرچند که تغییر وضعیت فعلی به راهکارهای ساختاری نیاز دارد و این از دست فعالان کرد خارج است، اما آنها دست‌کم در زمینه آموزش و اطلاع‌رسانی برخی فعالیت‌ها را شکل داده‌اند. برای مثال فعالان مدنی کرد توانسته‌اند درباره قطع آلت تناسلی زنان یا ختنه زنان به آموزش و آگاهی بخشی بپردازند و به خاطر این فعالیت‌ها این مساله امروز در مناطق کردنشین ایران تقریبا مهار شده است. اما با وجود همه تلاش‌هایی که صورت گرفته، هنوز به ندرت به این تلاش ها اشاره می‌شود. وقتی رسانه‌ها درباره ختنه زنان گزارش تهیه می‌کنند به آمارها در کردستان می‌پردازند یا تحقیقات صورت گرفته دراین زمینه را ارائه می دهند اما به ندرت به تلاش‌هایی که فعالان کرد برای آگاهی‌بخشی دراین‌باره انجام داده‌اند اشاره می‌شود. زیرا تمایل در رسانه‌ها بر این است که زنان کرد به عنوان زنانی قربانی، زنانی منفعل که در یک ساختار خشونت اسیر شده‌اند و راه برون رفتی از آن ندارند بازنمایی شوند. به گفته این جامعه شناس، این تصویر مورد علاقه فعالان مدنی غیرکرد یا مرکزگرا بوده است.

این سخنران در بخش پایانی صحبت‌های خود از جمله پیامدهای تعمیم دادن خشونت ناموسی به گروه‌های اتنیکی خاص را توسعه یک دیدگاه ذات‌گرایانه و «آموزش برعکس» در مردم این مناطق دانست و گفت:

وقتی شما خشونت را به همه کردها یا عرب ها یا بلوچ ها نسبت می دهید یک جورایی به مردمی که در آن مناطق زندگی می‌کنند این فکر را تحمیل می‌کنید که خشونت، فرهنگ آنهاست. به این ترتیب تنها راه فعالان مدنی که آموزش و آگاهی‌بخشی است هم سخت‌تر از همیشه می‌شود درحالی‌که آنها با چالش‌های دیگری هم در این مسیر مواجه هستند.

پیامد دیگر از نظر فاطمه کریمی «سلب مسئولیت از نهادهای دولتی» است: 

هر مساله‌ای در ارتباط با گروه‌های اتنیکی کرد، عرب و بلوچ تحت عنوان امنیت ملی ممکن است سرکوب شود، اما وقتی به خشونت علیه زنان و قتل ناموسی می‌پردازیم دولت با استفاده از این حربه که «فرهنگ خودشان است» از خودش سلب مسئولیت می‌کند. این یکی دیگر از پیامدهای تقلیل دادن فرهنگ ناموسی به یک گروه اتنیکی خاص است؛ دولت این را که برای جلوگیری از گسترش قتل ناموسی اقدامی نمی‌کند، با توجیه «فرهنگ ناموسی گروه‌های اتنیکی» توجیه می‌کند.

او در پایان تاکید کرد که خشونت علیه زنان در همه مناطق ایران نهادینه است؛ درحالی‌که ما در رسانه‌ها تنها بازنمایی خشونت علیه زنان کرد و عرب را می‌بینیم و درباره بسیاری دیگر از مناطق خبر و آماری شنیده و دیده نمی‌شود.

به گفته مدیر شبکه حقوق بشر کردستان، زنان در ایران به طور مساوی تبعیض را تجربه نمی‌کنند و به طور مساوی تحت خشونت قرار نمی گیرند. استقرار دولت مدرن در ایران از دوران پهلوی تاکنون به اجرای سیاست‌های نابرابر بین حاشیه و مرکز منجر شده و همین خشونت علیه زنان در برخی مناطق را افزایش داده است. همچنین زنان عرب و کرد در ایران تنها به دلیل زن بودن مورد ستم قرار نمی‌گیرند بلکه به دلیل تعلق به گروه‌های اتنیکی اقلیت، ستم بیشتری را تجربه می‌کنند.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • داود بهرنگ

    (2) و من به گمانم "قتل ناموسی" در ایران دارای ریشه 4 تا 5 هزار ساله است. ما در نواحی جنوبی و غربی سرزمین ایران همسایۀ سومری ها، بابلی ها، آشوری ها و عیلامی ها و هم همه اقوام دیگری که آنان را اقوام مهاجر به آسیای صغیر می خوانند بوده ایم. بسیاری از سنن ما ایرانی ها ـ در بارۀ زن ـ همخوان با سنن سومری ها ـ بابلی ها ـ آسوری ها در 4 تا 5 هزار سال پیش است. سبب آن است که ما همان جا مانده ایم که 4 تا 5 هزار سال پیش بشر ایستاده بود. ما تغییر نکرده ایم. عاملی که زندگی ما را و شیوۀ زندگی ما را دگرگون کند نداشته ایم. ما حتی بدبختانه به گذشته [گاه ننگین مان] افتخار هم می کنیم. فرهنگ سومری ـ بابلی و آسوری و آنگاه فرهنگ زرتشتی ما زن ستیزترین فرهنگ تاریخ بشر است. اکنون در ایران ـ در جمهوری اسلامی ایران ـ ما با آمیخته ای از همۀ این فرهنگ ها روبروییم. مذهب شیعه در واقع تلفیقی از همۀ این فرهنگ ها ـ در شکل رسوبی آن ـ است. صیغه ای که شما عنوان کرده اید آن هم پیش از اسلام در ایران در اشکال گوناگون بوده است. فواحش صیغه ای از هند تا خاورمیانه دارای سابقۀ تاریخی در دور و بر ما ایرانی ـ و نیز خود ما ایرانی ها ـ است و بوده است. ما با چشمان بسته با یک چنین فرهنگی می زییم. انتظار من این است که متخصص و مردم شناس و جامعه شناس و روانکاو ایرانی به این مسائل بپردازد. بخواند بیاموزد و بیاموزاند. [کاری که همه بدبختانه امکانش را ندارند.] این را هم بگویم که من از طرف دیگران سخن گفتن را درست نمی دانم. جامعه شناس باید تحقیق میدانی کند. اگر نمی تواند این کار را در ایران کند؛ بگوید ببینیم در پنج سال گذشته اقدام به پیشبرد چند پروژۀ تحقیقی در کردستان عراق کرده است. برای نمونه ـ بر اساس تحقیق تا کنونی اش ـ به ما بگوید آیا: قتل ناموسی در کردستان عراق هم بوده است؟ کسی تا حال تحقیق میدانی در این باره کرده است؟ کسی تحقیق کرده که به ما بگوید مسئله در پنج سال گذشته چه تغییری کرده است؟ با احترام داود بهرنگ

  • داود بهرنگ

    دوست من اکو کردستانی من پاسخ ننوشتن به شما را بی ادبی می دانم. این است که برایتان می نویسم. آن فیلمی را که اسم برده اید من ندیده ام. آن کتاب را هم که اسم برده اید من نخوانده ام. با ایرلندی ها اما درس خوانده ام و کار کرده ام. با دیگران نیز. دیگر بگویم که "قتل ناموسی" که این جا در باره اش سخن به میان است مسئلۀ چند دهۀ اخیر ما ـ در ایران ـ و یک پدیدۀ نوین نیست که آن را به حکومت جمهوری اسلامی ایران ـ که می دانیم جنایتکار است ـ ربط دهیم. مشکل من با گفتار فاطمه این جاست که او اگر بایستد و سخنرانی کند و همان حرفی را بزند که همه می گویند و همه ـ درست یا نادرست ـ آن را می دانند آن وقت فاطمه دیگر نه جامعه شناس است و نه دانشجوی دکتری. من به گمانم سبب "ختنۀ دختران" در بین سنی های ایران گرایشات دینی آنان است که دین شان را با سنن اعراب جاهلی آمیخته اند. این گمان من بر اساس دانستۀ تحقیقی و یقینی من است که می دانم اعراب جاهلی ـ پیش از اسلام ـ هم دختران خود را و هم پسران خود را ختنه می کرده اند. مصریان 3 هزار سال پیش هم دختران خود را و پسران خود را ختنه می کرده اند. [و ربط به اسلام هم ندارد.] ادامه در 2

  • آکو کردستانی

    با سلام. تمایلی نداشتم وارد این موضوع بشوم گر چه موضوعی بسیار ارزنده است و بسیار مهم. از کسانی که کامنت می گذارند و تلاش دارند موضوعی را آگاهانه انکار کنند بخصوص آقای داوود بهرنگ سوالی دارم دارم .شما واقعا مطمین هستید که در جنگ مابین ایرلندیها و پروستستانها قتل های ناموسی اتفاق نیفتاده؟ شما رمان call و یا فیلمهای متعددی را که در این مورد ساخته یا نوشته شده را خواندید؟ اگر خواندید و یا نگاه کردید پس عامدانه حقیقتی تاریخی را دارید انکار می کنید. اگر نخواندید و یا نگاه نکردید مطمینا در مورد موضوعی که اطلاع ندارید ،بدون داشتن اطلاعات و آگاهی کافی قضاوت کردید که در هر دو حالت دچار خطای بزرگی شدید. موضوعات زیادی در جامعه ایران منجمله در بین کسانی که خود را تافته جدا جدا بافته می دانند در طول قرون متمادی اتفاق افتاده و میفتاد ولی گویا چشم و گوش فعالان این دیار از بررسی و بحث در مورد آنها کور و کر است . موضوع صیغه موقت و بزور به عقد در آوردن دختران و زنان این دیار است که در ابعاد میلیونی صورت می گیرد که ربط مستقیم به پدیده ناموس دارد. این موضوع اگر بدتر و مذموم تر از قتل ناموسی نباشد بهتر هم نیست.

  • pop

    فرق بین "قوم" و "اتنیک" چه هست؟ به نظر میرسد که قوم زیر مجموعه اتنیک است. "قوم" یک کلمه عربی است، نه فارسی! راستش در ایران زبان فارسی با عربی و ترکی درهم آمیخته و زبان فارسی به شکل فارسی سلیس وجود ندارد. "اتنیک" یک کلمه یونانی است که وارد زبانهای اروپایی شده. در انگلیسی "اتنیک" به معنی "جمعیت" هم ترجمه میشود. شاید در ایران ترجمه "قوم" و "اتنیک" یکی باشد (من اطلاع ندارم).

  • داود بهرنگ

    با سلام من به گمانم حرف های زده شده در این نوشته "بی اساس" است. برای پاسخ به چرایی حرفم برایتان مثال می زنم: آیا زندانی سیاسی در زندان های ایران شکنجه می شود؟ شما بی آن که با این پرسش به زندانی سیاسی در ایران مراجعه کرده باشید نمی توانید به این پرسش پاسخ دهید. می توانید به این و آن بد و بیراه بگویید. [کما این که در این نوشته به خودتان اجازه می دهید و اقدام به این کار می کنید.] می توانید بگویید زمین و زمان ـ بر علیه ما ـ مغرض و نفهمند ؛ اما این پرسش پاسخ خود را می طلبد. شما اساساً حق ندارید بی آن که رفته باشید و از چند ده تا یا چند صد تا زندانی سیاسی پیشین و کنونی پرسیده باشید پاسخ دهید. شما به چه حقی این کار را می کنید؟ این پرسش را که آیا کردها و عرب ها ـ در ایران ـ در مباحث ناموسی افراطی ترند شما باید از چند صد یا چند هزار دختر و زن کرد و عرب بپرسید. بعد بسته به روش تحقیقی که دارید از مردها بپرسید. بعد بسته به روش تان کارهای دیگر کنید. و برای این که حرف هایتان را به سایر اتنیک های ایرانی و سایر ملل همچون فرانسویان تعمیم دهید بایست همین پرسش را با آنان در میان نهید و اقدام به یک سری کارهای دیگر کنید. آنگاه بگویید من ـ که متخصص فلان کارم ـ بر اساس این روش به این نتایج رسیده ام. حرف های دیگرتان که به چرایی مربوط است پاسخ به یک پرسش دیگر است. من به گمانم شما اگر این تحقیق را بکنید به همان نتایجی می رسید که عوام در ایران بر زبان می آورند. می گویید: «من انکار نمی کنم که خشونت علیه زنان و به ویژه قتل ناموسی در مناطقی مثل کردستان و خوزستان زیاد است، اما باید توجه کنیم که ویژگی‌های این مناطق از جمله دهه‌ها سرکوب سیاسی، محرومیت اقتصادی و اجتماعی، امنیتی دیدن هر مساله‌ای در این مناطق از سوی دولت، قعطا می‌تواند خشونت علیه زنان را نیز افزایش دهد.» انگیس ده ها سال همین کارها را با ایرلندی ها کرد. آیا «در نتیجه ایرلندی سر زنش یا دخترش را برید؟» کی گفته فقر و محرومیت کلنیالیستی منجر به این کارها می شود؟ کدام تحقیق؟ شما چرا از نقد فرهنگی بر علیه خودتان می رنجید؟ شما برای رسیدن به پاسخی که این جا در این میان می نهید چه کارهایی کرده اید؟ چه زحماتی کشیده اید؟ با احترام داود بهرنگ