چالش بر سر مجازات اعدام
<p dir="RTL">اکبر فلاح‌زاده - چالش امروز بر سر مجازات اعدام از چند قرن قبل شروع شد. بحث برسر این است که آیا می‌شود جرم را با جرم پاسخ گفت؟ زیرا اگر قتل جرم محسوب می‌شود، باید در همه حال جرم باشد. پرسش اینجاست که چرا قصاص قتل توسط جامعه یا دولت قتل به شمار نمی‌رود، بلکه امری "عادلانه" هم شناخته می‌شود.</p> <p dir="RTL"> </p> <!--break--> <p dir="RTL">چه کسی به دولت حق داده آدم بکشد؟ طبق اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل، هر فردی حق زندگی، آزادی و امنيت شخصی دارد. دولت‌ها به مثابه نماینده ملت‌ها باید حافظ این حقوق بنیادین باشند. اما آن‌چه در طول تاریخ دیده‌ایم و هنوز هم کم و بیش اینجا و آنجا می‌بینیم، تصویر دیگری از دولت و حکومت ارائه می‌دهد.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">حکومت‌هایی که به عنوان مجازات پوست مردم را می‌کندند، انسان را زنده زیر خاک می‌کردند، میل گداخته به چشم می‌کشیدند، به غل و زنجیر می‌بستند، شمع‌آجین می‌کردند، فلک می‌کردند و مواد مذاب در حلق می‌ریختند، گوش و بینی می‌‌‌بریدند، زبان از حلق بیرون می‌کشیدند، چشم از کاسه در می‌آوردند، با شمشیر دو شقه می‌کردند، تخته‌بند می‌کردند، وارونه می‌آویختند، به چهار میخ می‌کشیدند و سرب گداخته در گوش<span dir="LTR">‌</span>ها می‌ریختند‌، در روغن داغ می‌جوشاندند، قیمه قیمه می‌کردند، در آب خفه می‌کردند، به صلابه یا به صلیب می‌کشیدند، زنده در آتش می‌سوزاندند، زیر پای فیل می‌انداختند، دیوار به سر آوار می‌کردند، از بالای صخره به پایین <img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/kurds.jpg" style="width: 320px; height: 214px; float: left;" />پرت می‌کردند، سنگسار می‌کردند، گردن می‌زدند و به دار می‌کشیدند؛ آن می‌کردند که به نوشته تاریخ بیهقی "عادت ایشان است از مثله کردن و کشتن و سوختن<span dir="LTR">".</span></p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">این اقدامات برای اجرای عدالت نبود، که برای حفظ قدرت و هیبت سلطان انجام می‌گرفت. اعدام همیشه وسیله‌ای برای ارعاب و ادامه حکومت حکام بوده است. بیهوده نیست که توهین به حاکم، قیام علیه حاکم، ارتداد از دین حاکم، و پشت پا زدن به اخلاق حاکم با مجازات مرگ کیفر داده می‌شد. برخلاف حکومت‌های مستبد، دولت‌های متمدن و سکولار جهان اکثرا یا مجازات اعدام را لغو کرده یا به شدت محدود ساخته‌اند.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL"><strong>"تاریخ مجازات اعدام"</strong></p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">کارل برونو لدر در کتاب "تاریخ مجازات اعدام" به گذشته‌های بسیار دور باز می‌گردد تا ریشه‌های درخت کهنسال اعدام را پیدا کند. او بعد از بررسی مفصل توتم و انواع تابوها، به ادیان نخستین و مراسم و آیین‌های قربانی انسان می‌<span dir="LTR">‌</span>پردازد و از آنجا کم کم به تشکیل دولت‌ها و چگونگی شکل‌گیری قوانین الهی از دل آیین‌های نخستین می رسد.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">سیر پژوهشی او بعد از بررسی جرایم و مجازات‌ها در یونان و روم و شرق باستان، به قرون وسطی، شکار جادوگران، دادگاه‌های تفتیش عقاید و افکار منتهی می‌شود. بعد از آن‌جا به عصر روشنگری و سپس انقلاب فرانسه پل می‌زند و بر مجادله فلاسفه در مورد مجازات اعدام مکث می‌کند<span dir="LTR">.</span> سپس با ورود به قرون پرتلاطم نوزده و بیست و بررسی تحولات قوانین و مجازات‌ها در متن رویدادهای تاریخی، به شیوه‌های جدید اعدام می‌پردازد. کارل برونو لدر در پایان، نظرات موافق و مخالف مجازات اعدام را رو در روی هم قرار می‌دهد و آن‌ها را به تفصیل تجزیه و تحلیل می‌کند<span dir="LTR">.</span></p> <p dir="RTL"><br /> در کتاب لدر نکات متعدی بررسی می‌شوند، از جمله این‌که آیا شیوه‌های جدید اعدام آن‌طور که موافقان این مجازات مدعی هستند، به سهولت اجرای آن کمکی کرده یا خیر. پرسش اساسی این است که آیا اصولا ممکن است یک کار غیرانسانی مانند اعدام را انسانی برگزار نمود؟ دشواری‌های فنی زیاد در حین اعدام با صندلی الکتریکی، و قبل از آن با گیوتین و امثالهم گواه آن هستند که چیز زیادی از رنج اعدامیان کاسته نشده است و شیوه‌های جدید اعدام ماهیتا فرقی با روش‌های قدیمی ندارند<span dir="LTR">.</span></p> <p dir="RTL"><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/leders_buch.jpg" style="width: 300px; height: 300px; float: right; margin: 10px 0px;" /><br /> حکم "دندان در برابر دندان، چشم در برابر چشم، جان در برابر جان<span dir="LTR">"</span>، به عصر حجر تعلق دارد و شایسته انسان متمدن نیست. در این حکم، اساسا بین جرم و مجازات تعادلی دیده نمی‌شود. تازه در مواردی چون قتل که موافقان مجازات اعدام، کیفر ارتکاب به آن را مرگ می‌دانند، باید به شرایط اجتماعی و روانی قاتل توجه کرد. قاتلی را که بی‌رحمانه آدم کشته، چه بسا باید به تیمارستان فرستاد، نه پای چوبه دار.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">موافقان مجازات اعدام طیف وسیعی را در بر می‌گیرند و میان‌شان فیلسوفان برجسته‌ای چون ایمانوئل کانت هم دیده می‌شوند. اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، پاره‌ای از مهم‌ترین و قابل اعتناترین دلایل موافقان اعدام این‌ است که مجازات اعدام امنیت اجتماعی ایجاد می‌کند، بازدارنده است، عادلانه است یا نسبت به مجازات زندان ارزان‌تر تمام می‌شود. اما آن‌طور که در کتاب لدر می‌خوانیم، هیچ‌کدام از این دلایل برای تداوم مجازات اعدام کافی نیستند و تجربه نشان داده که به این وسیله از میزان جرم و جنایت کاسته نشده است. آمار جرایم در کشورهایی که در آن‌ها اعدام ملغی شده، کمتر است.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">ویکتور هوگو، نویسنده فرانسوی می‌گوید که مجازات اعدام نه عادلانه است نه عبرت‌آفرین: «آیا گمان دارید درس عبرت است اعدام؟ چرا؟ به خاطر آنچه می‌آموزد؟ مگر چه می‌آموزید با این درس عبرت؟ این را که نباید کشت؟ نباید کشت را چگونه می‌آموزید؟ با کشتن؟ من در تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم مجازات مرگ تأمل کرده‌ام<span dir="LTR">.</span> چیست معنایش؟ هیچ، جز عملی نفرت‌انگیز و بیهوده، هیچ، جز خشونتی خون‌بار که اگر به دست فرد باشد جنایتش می‌گویند و دردا و دریغا اگر جامعه مرتکب شود، عدالت نام می‌گیرد. قانون‌گذار یا قاضی و یا هر کسی که هستید بدانید این را که در درگاه خداوند و در پیشگاه وجدان، آن‌چه برای فرد جنایت است برای جامعه نیز جنایت خواهد بود.» <a href="http://www.iranrights.org/farsi/memorial-about.php">[منبع]</a></p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">جامعه متمدن امروزی امکانات فراوانی برای جایگزین کردن مجازات اعدام در اختیار دارد. در حال حاضر که اعدام در ملاء‌عام هزاران تن را به خیابان‌ها می‌کشاند و تماشای جان کندن پر رنج اعدامی بر چوبه‌ دار اسباب سرگرمی مردم شده است، اندیشیدن و بازاندیشیدن به مجازات اعدام ضرورتی تام دارد.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">کارل برونو لدر مولف آلمانی کتاب "تاریخ مجازات اعدام" خود سال‌ها زندانی بوده و تلخی حبس و شیرینی آزادی را چشیده است <span dir="LTR">.</span>این کتاب که مبتنی و مستند به نوشته‌های متعدد و اسناد کهن است، فرصت این بازاندیشی را به ما می‌دهد.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL"><strong>ترجمه این کتاب به زودی در وب‌سایت رادیو زمانه منتشر می‌شود.</strong></p>
اکبر فلاحزاده - چالش امروز بر سر مجازات اعدام از چند قرن قبل شروع شد. بحث برسر این است که آیا میشود جرم را با جرم پاسخ گفت؟ زیرا اگر قتل جرم محسوب میشود، باید در همه حال جرم باشد. پرسش اینجاست که چرا قصاص قتل توسط جامعه یا دولت قتل به شمار نمیرود، بلکه امری "عادلانه" هم شناخته میشود.
چه کسی به دولت حق داده آدم بکشد؟ طبق اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل، هر فردی حق زندگی، آزادی و امنيت شخصی دارد. دولتها به مثابه نماینده ملتها باید حافظ این حقوق بنیادین باشند. اما آنچه در طول تاریخ دیدهایم و هنوز هم کم و بیش اینجا و آنجا میبینیم، تصویر دیگری از دولت و حکومت ارائه میدهد.
حکومتهایی که به عنوان مجازات پوست مردم را میکندند، انسان را زنده زیر خاک میکردند، میل گداخته به چشم میکشیدند، به غل و زنجیر میبستند، شمعآجین میکردند، فلک میکردند و مواد مذاب در حلق میریختند، گوش و بینی میبریدند، زبان از حلق بیرون میکشیدند، چشم از کاسه در میآوردند، با شمشیر دو شقه میکردند، تختهبند میکردند، وارونه میآویختند، به چهار میخ میکشیدند و سرب گداخته در گوشها میریختند، در روغن داغ میجوشاندند، قیمه قیمه میکردند، در آب خفه میکردند، به صلابه یا به صلیب میکشیدند، زنده در آتش میسوزاندند، زیر پای فیل میانداختند، دیوار به سر آوار میکردند، از بالای صخره به پایین پرت میکردند، سنگسار میکردند، گردن میزدند و به دار میکشیدند؛ آن میکردند که به نوشته تاریخ بیهقی "عادت ایشان است از مثله کردن و کشتن و سوختن".
این اقدامات برای اجرای عدالت نبود، که برای حفظ قدرت و هیبت سلطان انجام میگرفت. اعدام همیشه وسیلهای برای ارعاب و ادامه حکومت حکام بوده است. بیهوده نیست که توهین به حاکم، قیام علیه حاکم، ارتداد از دین حاکم، و پشت پا زدن به اخلاق حاکم با مجازات مرگ کیفر داده میشد. برخلاف حکومتهای مستبد، دولتهای متمدن و سکولار جهان اکثرا یا مجازات اعدام را لغو کرده یا به شدت محدود ساختهاند.
"تاریخ مجازات اعدام"
کارل برونو لدر در کتاب "تاریخ مجازات اعدام" به گذشتههای بسیار دور باز میگردد تا ریشههای درخت کهنسال اعدام را پیدا کند. او بعد از بررسی مفصل توتم و انواع تابوها، به ادیان نخستین و مراسم و آیینهای قربانی انسان میپردازد و از آنجا کم کم به تشکیل دولتها و چگونگی شکلگیری قوانین الهی از دل آیینهای نخستین می رسد.
سیر پژوهشی او بعد از بررسی جرایم و مجازاتها در یونان و روم و شرق باستان، به قرون وسطی، شکار جادوگران، دادگاههای تفتیش عقاید و افکار منتهی میشود. بعد از آنجا به عصر روشنگری و سپس انقلاب فرانسه پل میزند و بر مجادله فلاسفه در مورد مجازات اعدام مکث میکند. سپس با ورود به قرون پرتلاطم نوزده و بیست و بررسی تحولات قوانین و مجازاتها در متن رویدادهای تاریخی، به شیوههای جدید اعدام میپردازد. کارل برونو لدر در پایان، نظرات موافق و مخالف مجازات اعدام را رو در روی هم قرار میدهد و آنها را به تفصیل تجزیه و تحلیل میکند.
در کتاب لدر نکات متعدی بررسی میشوند، از جمله اینکه آیا شیوههای جدید اعدام آنطور که موافقان این مجازات مدعی هستند، به سهولت اجرای آن کمکی کرده یا خیر. پرسش اساسی این است که آیا اصولا ممکن است یک کار غیرانسانی مانند اعدام را انسانی برگزار نمود؟ دشواریهای فنی زیاد در حین اعدام با صندلی الکتریکی، و قبل از آن با گیوتین و امثالهم گواه آن هستند که چیز زیادی از رنج اعدامیان کاسته نشده است و شیوههای جدید اعدام ماهیتا فرقی با روشهای قدیمی ندارند.
حکم "دندان در برابر دندان، چشم در برابر چشم، جان در برابر جان"، به عصر حجر تعلق دارد و شایسته انسان متمدن نیست. در این حکم، اساسا بین جرم و مجازات تعادلی دیده نمیشود. تازه در مواردی چون قتل که موافقان مجازات اعدام، کیفر ارتکاب به آن را مرگ میدانند، باید به شرایط اجتماعی و روانی قاتل توجه کرد. قاتلی را که بیرحمانه آدم کشته، چه بسا باید به تیمارستان فرستاد، نه پای چوبه دار.
موافقان مجازات اعدام طیف وسیعی را در بر میگیرند و میانشان فیلسوفان برجستهای چون ایمانوئل کانت هم دیده میشوند. اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، پارهای از مهمترین و قابل اعتناترین دلایل موافقان اعدام این است که مجازات اعدام امنیت اجتماعی ایجاد میکند، بازدارنده است، عادلانه است یا نسبت به مجازات زندان ارزانتر تمام میشود. اما آنطور که در کتاب لدر میخوانیم، هیچکدام از این دلایل برای تداوم مجازات اعدام کافی نیستند و تجربه نشان داده که به این وسیله از میزان جرم و جنایت کاسته نشده است. آمار جرایم در کشورهایی که در آنها اعدام ملغی شده، کمتر است.
ویکتور هوگو، نویسنده فرانسوی میگوید که مجازات اعدام نه عادلانه است نه عبرتآفرین: «آیا گمان دارید درس عبرت است اعدام؟ چرا؟ به خاطر آنچه میآموزد؟ مگر چه میآموزید با این درس عبرت؟ این را که نباید کشت؟ نباید کشت را چگونه میآموزید؟ با کشتن؟ من در تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم مجازات مرگ تأمل کردهام. چیست معنایش؟ هیچ، جز عملی نفرتانگیز و بیهوده، هیچ، جز خشونتی خونبار که اگر به دست فرد باشد جنایتش میگویند و دردا و دریغا اگر جامعه مرتکب شود، عدالت نام میگیرد. قانونگذار یا قاضی و یا هر کسی که هستید بدانید این را که در درگاه خداوند و در پیشگاه وجدان، آنچه برای فرد جنایت است برای جامعه نیز جنایت خواهد بود.» [منبع]
جامعه متمدن امروزی امکانات فراوانی برای جایگزین کردن مجازات اعدام در اختیار دارد. در حال حاضر که اعدام در ملاءعام هزاران تن را به خیابانها میکشاند و تماشای جان کندن پر رنج اعدامی بر چوبه دار اسباب سرگرمی مردم شده است، اندیشیدن و بازاندیشیدن به مجازات اعدام ضرورتی تام دارد.
کارل برونو لدر مولف آلمانی کتاب "تاریخ مجازات اعدام" خود سالها زندانی بوده و تلخی حبس و شیرینی آزادی را چشیده است .این کتاب که مبتنی و مستند به نوشتههای متعدد و اسناد کهن است، فرصت این بازاندیشی را به ما میدهد.
ترجمه این کتاب به زودی در وبسایت رادیو زمانه منتشر میشود.
نظرها
کاربر مهمان
لینک محشر. این کتاب برا ما ایرانیا از نون شبم لازمتره. چون که بدبختانه با این رژیم اعدام یه بخش از زندگیمون شده.
کاربر مهمان
(اعدام همیشه وسیلهای برای ارعاب و ادامه حکومت حکام بوده است. بیهوده نیست که توهین به حاکم، قیام علیه حاکم، ارتداد از دین حاکم، و پشت پا زدن به اخلاق حاکم با مجازات مرگ کیفر داده میشد.) مرحبا. دست مریزاد.
Anonymous
آقا دستتون درد نکنه. کجاس این کتاب. لطفا آدرس یا نشانی بدید تا تهیه کنیم.
علی پاک
این به درد چهار تا فیلسوف که اینطور کتابها را می خوانند و می نویسند می خورد. اوباش ایرانی که چاقوی زیر گلوی همشهری اش می گذارد فلسفه و کتاب کارل بروندر چه می فهمد.
کاربر مهمان
به نظر بنده هر حکومتی که بخاد بعد از این رژیم سر کار بیاد تو ایران اول از همه باید حسابش رو با اعدام روشن بکنه. یعنی اینکه بگه شفاها و کتبا، که دیگه هیچکس با هر جرمی که باشه اعدام نمی شه. این به نظر من خیلی مهمه. لغو اعدام ، نه به اعدام برای همیشه .