ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

پرویز اسلامپور درگذشت

<p>پرویز اسلامپور، از شاعران مطرح ایران در پاریس درگذشت.</p> <!--break--> <p>&nbsp;</p> <p>به گزارش رادیو زمانه، پرویز اسلامپور از بنیانگذاران شعر &laquo;دیگر&raquo; در منزل&zwnj;اش در پاریس درگذشت.</p> <p>&nbsp;</p> <p>پرویز اسلامپور از امضاءکنندگان بیانیه شعر حجم بود. این بیانیه پس از سه ماه بحث و گفت&zwnj;و&zwnj;گو در کافه نکیسا و در خانه یدالله رویایی و بهرام اردبیلی، سرانجام در خانه پرویز اسلامپور تأیید شد و به امضای پرویز اسلامپور، محمود شجاعی، بهرام اردبیلی، هوشنگ آزادی&zwnj;ور و یدالله رؤیایی رسید.</p> <p>&nbsp;</p> <p>شعر حجم که به این ترتیب از سال&zwnj;های ۱۳۴۶ تا ۱۳۴۷ رسماً موجودیتش را اعلام کرد، در کنار شعر نیمایی و شعر سپید از مهم&zwnj;ترین سبک&zwnj;های شعری در ایران به&zwnj;شمار می&zwnj;آید.</p> <p>&nbsp;</p> <p>پرویز اسلامپور از تأثیرگذار&zwnj;ترین شاعران شعر حجم بود و اشعارش از بهترین و متفاوت&zwnj;ترین اشعار این سبک شعری است.</p> <p>&nbsp;</p> <p>در بیانیه شعر حجم آمده است: &laquo;از واقعیت تا مظاهر واقعیت، از شیء تا آثار شیء، فاصله&zwnj;ای است، فاصله&zwnj;هایی است؛ فاصله&zwnj;هایی از واقعیت تا ماوراء آن. از هزار نقطه یک چیز هزار شعاع برمی&zwnj;خیزد، هر شعاع به مظهری در ماوراء آن چیز می&zwnj;رسد، و واقعیت با مظاهر هزارگانه&zwnj;اش با هزار بعد وصل می&zwnj;شود. شاعر حجم&zwnj;گرا، این فاصله را با یک جست طی می&zwnj;کند تند و فوری. و بدین&zwnj;گونه، از واقعیت، به سود مظهر آن می&zwnj;گریزد. هر مظهری را که انتخاب کند، از بُعدی که بین واقعیت و آن مظهر منتخب است با یک جست می&zwnj;پرد، و از هر بُعد که می&zwnj;پرد، از عرض، از طول و از عمق می&zwnj;پرد. پس، از حجم می&zwnj;پرد، پس حجم&zwnj;گرا است؛ و چون پریدن می&zwnj;خواهد، به جست&zwnj;وجوی حجم است.&raquo;</p> <p>&nbsp;</p> <blockquote> <p><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/parviz-eslampour-1.jpg" style="width: 180px; height: 122px;" />پرویز اسلامپور: &laquo;آیا همه&zwnj; فاجعه، گم کردن کلام نبود در پی معنا؟&raquo;</p> </blockquote> <p>پرویز اسلامپور گفته است: &laquo;حجم&zwnj; سکوی پرتاب است، و ظرفیت پرتاب&zwnj;های دور جان&zwnj;های ناپیدای شعر.&raquo;</p> <p>&nbsp;</p> <p>پرویز اسلامپور هم پس از انقلاب ایران را ترک کرد. او در تبعید هرچند گاه یک&zwnj;بار شعری منتشر می&zwnj;کرد، اما هرگز کتابی از اشعارش فراهم نیاورد و به چاپ نرساند. در نشریه اینترنتی &laquo;دوات&raquo; مجموعه&zwnj;ای از اشعار او به شکل کتاب الکترونیکی در قطع پی&zwnj;دی&zwnj;اف با نام &laquo;پرویز اسلامپور&raquo; منتشر شده است. در پیشانی این کتاب آمده که این اشعار نمایانگر &laquo;ده دوره جدای شعری&zwnj;ست، در سطوحی متغیر. از جهت زمانی و از بُعد روحانی و ماورایی دوره&zwnj;ها و ویژگی&zwnj;های زمینی و بستگی خونی آموزش&zwnj;ها و تجربه&zwnj;های برخی دیگر.&raquo; <a href="http://www.rezaghassemi.com/parviz%20islampour.pdf">(لینک)</a></p> <p>&nbsp;</p> <p>آثار پراکنده دیگری از او در نشریه &laquo;هنر نویسش&raquo; و در ماهنامه &laquo;نوشتا&raquo; منتشر شده است.</p> <p>&nbsp;</p> <p>پیش از انقلاب اما در فاصله بین سال&zwnj;های ۱۳۴۶ تا ۱۳۴۹ از او چهار مجموعه شعر منتشر شد: &laquo;وصلت در منحنی سوم&raquo;، &laquo;نمک و حرکت ورید&raquo;، &laquo;سطح شبح در سفر پاک&raquo;، و &laquo;پس حس خداوند نجاتم می&zwnj;دهد.&raquo;</p> <p>&nbsp;</p> <p><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/parviz-eslampour-2.jpg" style="width: 200px; height: 187px; margin: 8px; float: left;" />پرویز اسلامپور در گفت&zwnj;و&zwnj;گویی که زنده یاد منوچهر آتشی با او انجام داده و پیش از انقلاب در مجله &laquo;تماشا&raquo; منتشر شده، پیرامون درک و دریافت&zwnj;اش از &laquo;حقیقت&raquo; گفته است: &laquo;حقیقت، اما، همیشه مرا سرگردان خود کرده است. آن بالا&zwnj;ها، من در گشت&zwnj;هایم صداش را بسیار شنیدم، که وقتی واقعاً مطمئن شدم خودش است، دست که دراز کردم بگیرمش، به رفتاری پرخاشگر همیشه از من دور&zwnj;تر رفت. آیا همه&zwnj; فاجعه، گم کردن کلام نبود در پی معنا؟&raquo;&nbsp;</p> <p>&nbsp;</p> <p>گفت&zwnj;و&zwnj;گوی او با پرویز تناولی، مجسمه&zwnj;ساز برجسته کشورمان هم از گفت&zwnj;و&zwnj;گوهای متفاوت و به&zwnj;یاد ماندنی&zwnj;ست. در این گفت&zwnj;و&zwnj;گو فقط پرویز تناولی سخن می&zwnj;گوید و پرویز اسلامپور سکوت می&zwnj;کند.</p> <p>&nbsp;</p> <p>او در یکی از اشعارش که در نشریه &laquo;نوشتا&raquo; بازنشر شده، درباره مرگ می&zwnj;نویسد:</p> <p>&nbsp;</p> <p>&laquo;که کی آمده کی مرده&zwnj;ام را جواب اگر شد<br /> شدن یاد شد پشت کوهی گم<br /> هم آنجا که قایقِ موسی خاک گرفت<br /> پشتِ خمِ طوفان مسیح که مرگش را رأی گرفتند<br /> و پسِ الفِ تنها اولِ لام<br /> که کی آمده کی مرگ صدات زد را<br /> جواب شاید ستاره&zwnj;ست که نه مرگ دارد نه تولد<br /> اولِ وسط نوری&zwnj;ست جایی در<br /> آلمان&raquo;</p> <p>&nbsp;</p>

پرویز اسلامپور، از شاعران مطرح ایران در پاریس درگذشت.

به گزارش رادیو زمانه، پرویز اسلامپور از بنیانگذاران شعر «دیگر» در منزل‌اش در پاریس درگذشت.

پرویز اسلامپور از امضاءکنندگان بیانیه شعر حجم بود. این بیانیه پس از سه ماه بحث و گفت‌و‌گو در کافه نکیسا و در خانه یدالله رویایی و بهرام اردبیلی، سرانجام در خانه پرویز اسلامپور تأیید شد و به امضای پرویز اسلامپور، محمود شجاعی، بهرام اردبیلی، هوشنگ آزادی‌ور و یدالله رؤیایی رسید.

شعر حجم که به این ترتیب از سال‌های ۱۳۴۶ تا ۱۳۴۷ رسماً موجودیتش را اعلام کرد، در کنار شعر نیمایی و شعر سپید از مهم‌ترین سبک‌های شعری در ایران به‌شمار می‌آید.

پرویز اسلامپور از تأثیرگذار‌ترین شاعران شعر حجم بود و اشعارش از بهترین و متفاوت‌ترین اشعار این سبک شعری است.

در بیانیه شعر حجم آمده است: «از واقعیت تا مظاهر واقعیت، از شیء تا آثار شیء، فاصله‌ای است، فاصله‌هایی است؛ فاصله‌هایی از واقعیت تا ماوراء آن. از هزار نقطه یک چیز هزار شعاع برمی‌خیزد، هر شعاع به مظهری در ماوراء آن چیز می‌رسد، و واقعیت با مظاهر هزارگانه‌اش با هزار بعد وصل می‌شود. شاعر حجم‌گرا، این فاصله را با یک جست طی می‌کند تند و فوری. و بدین‌گونه، از واقعیت، به سود مظهر آن می‌گریزد. هر مظهری را که انتخاب کند، از بُعدی که بین واقعیت و آن مظهر منتخب است با یک جست می‌پرد، و از هر بُعد که می‌پرد، از عرض، از طول و از عمق می‌پرد. پس، از حجم می‌پرد، پس حجم‌گرا است؛ و چون پریدن می‌خواهد، به جست‌وجوی حجم است.»

پرویز اسلامپور: «آیا همه‌ فاجعه، گم کردن کلام نبود در پی معنا؟»

پرویز اسلامپور گفته است: «حجم‌ سکوی پرتاب است، و ظرفیت پرتاب‌های دور جان‌های ناپیدای شعر.»

پرویز اسلامپور هم پس از انقلاب ایران را ترک کرد. او در تبعید هرچند گاه یک‌بار شعری منتشر می‌کرد، اما هرگز کتابی از اشعارش فراهم نیاورد و به چاپ نرساند. در نشریه اینترنتی «دوات» مجموعه‌ای از اشعار او به شکل کتاب الکترونیکی در قطع پی‌دی‌اف با نام «پرویز اسلامپور» منتشر شده است. در پیشانی این کتاب آمده که این اشعار نمایانگر «ده دوره جدای شعری‌ست، در سطوحی متغیر. از جهت زمانی و از بُعد روحانی و ماورایی دوره‌ها و ویژگی‌های زمینی و بستگی خونی آموزش‌ها و تجربه‌های برخی دیگر.» (لینک)

آثار پراکنده دیگری از او در نشریه «هنر نویسش» و در ماهنامه «نوشتا» منتشر شده است.

پیش از انقلاب اما در فاصله بین سال‌های ۱۳۴۶ تا ۱۳۴۹ از او چهار مجموعه شعر منتشر شد: «وصلت در منحنی سوم»، «نمک و حرکت ورید»، «سطح شبح در سفر پاک»، و «پس حس خداوند نجاتم می‌دهد.»

پرویز اسلامپور در گفت‌و‌گویی که زنده یاد منوچهر آتشی با او انجام داده و پیش از انقلاب در مجله «تماشا» منتشر شده، پیرامون درک و دریافت‌اش از «حقیقت» گفته است: «حقیقت، اما، همیشه مرا سرگردان خود کرده است. آن بالا‌ها، من در گشت‌هایم صداش را بسیار شنیدم، که وقتی واقعاً مطمئن شدم خودش است، دست که دراز کردم بگیرمش، به رفتاری پرخاشگر همیشه از من دور‌تر رفت. آیا همه‌ فاجعه، گم کردن کلام نبود در پی معنا؟» 

گفت‌و‌گوی او با پرویز تناولی، مجسمه‌ساز برجسته کشورمان هم از گفت‌و‌گوهای متفاوت و به‌یاد ماندنی‌ست. در این گفت‌و‌گو فقط پرویز تناولی سخن می‌گوید و پرویز اسلامپور سکوت می‌کند.

او در یکی از اشعارش که در نشریه «نوشتا» بازنشر شده، درباره مرگ می‌نویسد:

«که کی آمده کی مرده‌ام را جواب اگر شد
شدن یاد شد پشت کوهی گم
هم آنجا که قایقِ موسی خاک گرفت
پشتِ خمِ طوفان مسیح که مرگش را رأی گرفتند
و پسِ الفِ تنها اولِ لام
که کی آمده کی مرگ صدات زد را
جواب شاید ستاره‌ست که نه مرگ دارد نه تولد
اولِ وسط نوری‌ست جایی در
آلمان»

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.