ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

شکرشکنی طوطیان هند در کتابخانه بریتانیا

<p>بیژن روحانی - سفر به درون امپراتوری گورکانی یا امپراتوری مغولی هند، شگفت&zwnj;انگیزتر از آن است که بتوان در برابرش مقاومت کرد، سفری که به خصوص برای بازدیدکننده ایرانی معنای ویژه&zwnj;ای دارد.</p> <!--break--> <p>&nbsp;</p> <p>قدم زدن میان صدها نسخه دست&zwnj;نویس از اشعار فارسی و نگاره&zwnj;های نگارگران ایرانی، تأمل در نسخه&zwnj;های خطی کم&zwnj;&zwnj;یاب از داستان&zwnj;های حماسی و کشف شبا&zwnj;هت&zwnj;های معماری و هنری اکنون به لطف یک نمایشگاه کم&zwnj;نظیر در کتابخانه بریتانیا امکان&zwnj;پذیر شده است.</p> <p>&nbsp;</p> <p>نمایشگاه &laquo;هند مغولی&raquo; که تا آوریل ۲۰۱۳ ادامه خواهد داشت، بازدیدکننده را با گوشه&zwnj;های نابی از هنر، فرهنگ و زندگی در دوران امپراتوران مغول در هند آشنا می&zwnj;کند. ده&zwnj;ها نقاشی کم&zwnj;نظیر و چندین و چند نسخه خطی به همراه تعدادی از اشیاء هنری، راه بازدیدکننده را به حدود پانصد سال پیش در شبه قاره هند باز می&zwnj;کند و او را تا میان سده نوزدهم با خود پیش&zwnj; می&zwnj;برد. بیشتر آثار این نمایشگاه از گنجینه کم&zwnj;نظیر &laquo;کتابخانه بریتانیا&raquo; انتخاب شده و تعداد کمتری از آن&zwnj;&zwnj;ها از چند مجموعه دیگر به امانت گرفته شده&zwnj;&zwnj;اند.</p> <p>&nbsp;</p> <p><a href="http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130303_Heritage_MughalIndia_Rouhani.mp3"><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/musicicon_14.jpg" style="width: 273px; height: 31px;" /></a></p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>بنیان&zwnj;گذاری یک امپراتوری گسترده</strong></p> <p>&nbsp;</p> <table align="left" border="0" cellpadding="1" cellspacing="1" style="width: 230px;"> <tbody> <tr> <td> <p><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/bijamugimp02.jpg" style="width: 230px; height: 410px;" /></p> <p class="rtecenter">●اکبر در کودکی مادرش را در کابل بازمی&zwnj;شناسد</p> <p>&nbsp;</p> </td> </tr> </tbody> </table> <p>امپراتوران مغول در هند، جانشینان تیمور بودند. این امپراتوری که نقطه درخشانی در تاریخ فرهنگ، هنر و معماری در قاره آسیاست از میانه سده شانزدهم میلادی تا میانه سده نوزدهم بر بخش&zwnj;های&nbsp; وسیعی در جنوب &zwnj;غربی آسیا شامل افغانستان، هندوستان، پاکستان و بنگلادش حکمفرمایی کرد. امپراتوری مغولی هند که یک سلسله مسلمان بود، توانست با به&zwnj;کار بستن تدابیر ویژه بر اکثریتی هندو مذهب در یکی از متنوع&zwnj;ترین سرزمین&zwnj;های جهان از نظر فرهنگی و مذهبی به مدت بیش از سه سده حکومت کند و آثار درخشانی پدید آورد.</p> <p>&nbsp;</p> <p>حکومت کردن در سرزمینی که پیروان ادیان مختلفی از هندو گرفته تا زرتشتی و مسیحی و سیک و پیروان آیین جین در آن زندگی می&zwnj;کنند کار دشواری است. اما گورکانیان هند به&zwnj;طور عمومی دارای درجه&zwnj;ای از رواداری مذهبی بودند که در زمان خود بسیار نادر بود. همین باعث شد تا علی&zwnj;رغم وجود اختلافات مذهبی، درگیری&zwnj;های عمده&zwnj;ای در این دوران اتفاق نیفتد.</p> <p>&nbsp;</p> <p>گرچه نام تیمورلنگ، نیای بزرگ این امپراتوران در تاریخ به لشکرکشی و خونریزی ثبت شده، اما امپراتوران مغول هند حامیان هنر و فرهنگ، عاشقان نقاشی، دارندگان کتابخانه&zwnj;های بزرگ و سفارش&zwnj;دهندگان آثار معماری حیرت&zwnj;انگیزی بودند که برجسته&zwnj;ترین نمونه آن &laquo;تاج محل&raquo; است.</p> <p>&nbsp;</p> <p>بنیان&zwnj;گذار امپراتوری گورکانی یا مغولی هند، بابر (Babur)، امیرزاده&zwnj;ای از شهر فرغانه در آسیای میانه بود و نسبش به تیمور لنگ می&zwnj;رسید. او که نتوانست قدرت خود را بر ولایت و زادگاه خود سمرقند حفظ کند به ناچار به سوی سرزمین&zwnj;های جنوب &zwnj;شرق متمایل شد و سرانجام شهر کابل را فتح کرد. پس از کابل مقصد بعدی او لاهور و سپس دهلی بود که در سال ۱۵۲۶ میلادی توسط بابر در نبردی مشهور تصرف شد. بابر در کابل و اطراف آن باغ&zwnj;ها و عمارت&zwnj;های متعددی ساخت از جمله باغ بابر و باغ وفا.</p> <p>&nbsp;</p> <p>در نمایشگاه کتابخانه بریتانیا، نسخه&zwnj;هایی از &laquo;بابرنامه&raquo; یا شرح خاطرات و زندگانی بابر به نمایش درآمده است. در یکی از نقاشی&zwnj;های بسیار نفیس این کتاب، باغ زیبای &laquo;وفا&raquo; در خارج از شهر کابل با درختان و حوض&zwnj; و جوی&zwnj;های آبش و مرغابیانی که در آن بازی می&zwnj;کنند تصویر شده است. در پایین نقاشی، باغبانانی شاد در پای درختان انار و گل به کار مشغول&zwnj;اند. در بالای نقاشی و در توصیف این باغ از زبان بابر&nbsp; چنین آمده است:</p> <p><em>&laquo;میان غرب و جنوب باغ حوض ده در دهی است اطراف او تمام درخت&zwnj;های نارنج است درخت&zwnj;های انار هم هست گرادگرد حوض تمام سه برکه&zwnj;زار است جای عین باغ همینست در وقت زرد شدن نارنج&zwnj;ها بسیار خوب می&zwnj;نماید خیلی باغ خوبی طرح شده.&raquo;</em></p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>زبان فارسی در دربار گورکانیان هند</strong></p> <p>&nbsp;</p> <table align="right" border="0" cellpadding="1" cellspacing="1" style="width: 230px;"> <tbody> <tr> <td> <p><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/bijamugimp03.jpg" style="width: 230px; height: 183px;" /></p> <p class="rtecenter">●چشم&zwnj;انداز دهلی</p> </td> </tr> </tbody> </table> <p>نیاکان و پدران امپراتوران مغول هند گرچه به زبان جغتایی، از خانواده زبان&zwnj;های ترکی، صحبت می&zwnj;کردند اما زبان رسمی در دربار گورکانی، زبان فارسی بود و آثار دیوانی و ادبی در این دوره، به&zwnj;خصوص در زمان جانشینان بابر به فارسی خلق شدند. در تمام آثار به نمایش درآمده در کتابخانه بریتانیا نیز زبان فارسی حضوری چشمگیر دارد. در حاشیه اکثر نقاشی&zwnj;ها و نگار&zwnj;گری&zwnj;ها، اشعاری به زبان فارسی درج شده است. همچنین کتاب&zwnj;ها و فرمان&zwnj;ها و حتی قباله&zwnj;های ازدواج نیز به زبان فارسی ثبت شده&zwnj;اند.</p> <p>&nbsp;</p> <p>امپراتوران مغول هند، برخلاف اجداد دور خود که کتابخانه&zwnj;ها را به آتش کشیدند، به برپا کردن کتابخانه علاقه&zwnj;ای کم&zwnj;نظیر داشتند و کتابخانه&zwnj;های سلطنتی خود را با آثاری به&zwnj;ویژه به زبان فارسی انباشتند.</p> <p>&nbsp;</p> <p>کتاب&zwnj;های به نمایش درآمده در کتابخانه بریتانیا طیف وسیعی از آثار ادبی و همچنین کتاب&zwnj;هایی در شرح و توصیف زندگی را شامل می&zwnj;شوند. بوستان و گلستان سعدی، شاهنامه فردوسی، خمسه نظامی و همچنین دیوان حافظ، جایگاه مهمی در میان این نسخه&zwnj;های خطی دارد. در این میان شاید یک جلد دیوان حافظ کوچک به خط خطاط معروف به &laquo;شیرین قلم&raquo; جالب توجه باشد. این دیوان کوچک که با خطی بسیار خوش نوشته شده یک کیف با جلد پارچه&zwnj;ای کوچک نیز دارد که صاحبش بتواند کتاب را در آن نگهداری و با خود حمل کند. اشعار حافظ نفوذ و محبوبیت زیادی در دربار پادشاهان گورکانی داشته است.</p> <p>&nbsp;</p> <table align="left" border="0" cellpadding="1" cellspacing="1" style="width: 230px;"> <tbody> <tr> <td> <p><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/bijamugimp04.jpg" style="width: 230px; height: 167px;" /></p> <p class="rtecenter">●تصویری از دیوان خاص در</p> <p class="rtecenter">بخش اندرونی قلعه سرخ دهلی</p> </td> </tr> </tbody> </table> <p>نمایشگاه کتابخانه بریتانیا جلوه&zwnj;هایی کم&zwnj;نظیر از مقبولیت ادبیات فارسی در دربار گورکانیان را نشان می&zwnj;دهد، گویی شکرشکن شدن طوطیان هند از ذوق و سرمستی اشعار فارسی به حقیقت پیوسته است.</p> <p>&nbsp;</p> <p>در میان این کتاب&zwnj;&zwnj;ها، به جز آثار ادبی، آثاری آموزشی در مورد جنبه&zwnj;های مختلف زندگی نیز به&zwnj;چشم می&zwnj;خورد. کتاب بیاض خسراونی در مورد آیین همسرداری، نسخه شاه جهانی در مورد دستور غذاهای مختلف، کبوترنامه، کنزالتحف در باب موسیقی و همچنین یک رساله مشهور در مورد نگهداری و پرورش اسب. این رساله که نام اصلی&zwnj;اش &laquo;شالی&zwnj;هوترا&raquo; است از زبان سانسکریت به فارسی ترجمه شده است.</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>&laquo;تصویرخانه&raquo; اکبر شاه، کارگاه نقاشان بزرگ</strong></p> <p>&nbsp;</p> <p>یکی از بزرگ&zwnj;ترین دستاوردهای هنری و فرهنگی مغولان هند، پایه&zwnj;گذاری سنت&zwnj;های جدیدی در نقاشی و نگارگری بود. اکبر شاه، سومین پادشاه و از مشهورترین امپراتوران گورکانی، علاقه&zwnj; شخصی&zwnj;اش به نقاشی و هنر را از سنین پایین نشان داده بود. اکبر در دربار خود یک کارگاه سلطنتی به نام &laquo;تصویرخانه&raquo; برای نقاشان ایجاد کرد. در کارگاه نقاشی او، نقاشان، هنرمندان و خطاطان ایرانی که پدرش همایون از ایران به هند آورده بود کار و کتاب&zwnj;های نفیس و آثار هنری برای کتابخانه سلطنتی تولید می&zwnj;کردند. در مدت ۱۵ سال حدود ۱۴۰۰ نقاشی تنها برای آراستن کتاب حمزه&zwnj;نامه آماده شد. &laquo;حمزه&zwnj;نامه&raquo; کتاب مصوری است به زبان فارسی با داستان&zwnj; دلاوری&zwnj;&zwnj;ها و عیاری&zwnj;ها. در این کتاب شخصیت&zwnj;هایی مانند انوشیروان ساسانی و بزرگمهر نیز حضور دارند.</p> <p>&nbsp;</p> <table align="right" border="0" cellpadding="1" cellspacing="1" style="width: 230px;"> <tbody> <tr> <td> <p><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/bijamugimp05.jpg" style="width: 230px; height: 129px;" /></p> <p class="rtecenter">●بهادرشاه آخرین امپراتور گورکانی</p> <p class="rtecenter">&nbsp;</p> </td> </tr> </tbody> </table> <p>در میان آثار به نمایش درآمده در این نمایشگاه، یک نگارگری اثر بهزاد و اصلاح خواجه عبدالصمد نیز به چشم می&zwnj;خورد. این نقاشی مربوط به صحنه&zwnj;ای از کتاب داراب&zwnj;نامه است. برخی داراب را با&nbsp; داریوش دوم، پادشاه هخامنشی همسان فرض می&zwnj;کنند. در صحنه&zwnj;ای که بهزاد، نقاش مشهور اهل هرات، آن را تصویر کرده، داراب و مادرش در حال گوش کردن به سخنان رشوند هستند. به&zwnj;نظر می&zwnj;آید این نقاشی ابتدا توسط بهزاد کشیده شده و سپس عبدالصمد، از نقاشان مشهور صفوی، در آن اصلاحاتی به عمل آورده است.</p> <p>&nbsp;</p> <p>نمایشگاه همچنین تصاویر فراوانی از پادشاهان گورکانی را در مدت بیش از ۳۰۰ سال به نمایش گذاشته که از این راه می&zwnj;توان به تحول سبکی در نقاشی دوران گورکانی پی&zwnj; برد. سبکی که در انتهای دوران خود تأثیرپذیری آشکاری از نقاشی&zwnj;های اروپایی دارد. در میان تصاویر پادشاهان، گاهی صحنه&zwnj;پردازی&zwnj;ها به زندگی خصوصی آنها نیز سرک می&zwnj;کشد. در این میان تصویری از محمد شاه به هنگام عشق&zwnj;بازی با یکی از زنانش جالب توجه است. محمد شاه بسیار به خوش&zwnj;باشی و توجه به هنر و عیش و زیبایی مشهور بود. از آنجایی که این نقاشی، که اندام پادشاه و همسر او را نشان می&zwnj;دهد، در دربار کشیده شده است، به طور حتم می&zwnj;باید به سفارش خود محمد شاه بوده باشد.</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>پایان کار گورکانیان</strong></p> <p>&nbsp;</p> <table align="left" border="0" cellpadding="1" cellspacing="1" style="width: 230px;"> <tbody> <tr> <td> <p><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/bijamugimp06.jpg" style="width: 230px; height: 339px;" /></p> <p class="rtecenter">●یک شاهزاده گورکانی</p> <p>&nbsp;</p> </td> </tr> </tbody> </table> <p>از آغاز سده نوزدهم قدرت امپراتوری مغولی در هند رو به زوال رفت و مدام از دامنه نفوذ آنان کاسته شد. پیش&zwnj;تر، حمله خونین نادرشاه به هند و تاراج و تخریب گسترده در دهلی، ضربات سنگینی به گورکانیان هند وارد کرده بود. پس از آن، به&zwnj;طور پیوسته از قدرت سیاسی حاکمان مغول کاسته شد تا جایی که سرانجام قدرت آن&zwnj;ها محدود شد به درون قلعه دهلی. در این زمان کمپانی بریتانیایی هند شرقی به&zwnj;طور پیوسته در حال نفوذ یافتن و تحت اختیار گرفتن شبه&zwnj;قاره هند بود. در سال ۱۸۵۸، تلاش حاکمان گورکانی علیه کمپانی هند شرقی شکست سختی خورد و بهادرشاه، آخرین امپراتور مغول، به جرم قیام علیه این کمپانی بریتانیایی دادگاهی و سرانجام تبعید شد و سرانجام عمر امپراتوری گورکانی به پایان رسید. بناهای فراوانی در دهلی تخریب شدند و بسیاری از آثار هنری و بخشی از کتابخانه&zwnj;های سلطنتی به یغما رفت.</p> <p>&nbsp;</p> <p>نمایشگاه امپراتوری مغولی هند در کتابخانه بریتانیا فرصت ویژه&zwnj;ای است برای شناختن جنبه&zwnj;های مختلف از آخرین امپراتوری بزرگی که در کنار شاهکارهای هنری و فرهنگی در زمینه علمی به&zwnj;ویژه ستاره&zwnj;شناسی، جغرافی، نقشه&zwnj;برداری و همچنین پزشکی نیز پیشرفت&zwnj;های خارق&zwnj;العاده&zwnj;ای داشت.</p> <p>&nbsp;</p>

بیژن روحانی - سفر به درون امپراتوری گورکانی یا امپراتوری مغولی هند، شگفت‌انگیزتر از آن است که بتوان در برابرش مقاومت کرد، سفری که به خصوص برای بازدیدکننده ایرانی معنای ویژه‌ای دارد.

قدم زدن میان صدها نسخه دست‌نویس از اشعار فارسی و نگاره‌های نگارگران ایرانی، تأمل در نسخه‌های خطی کم‌‌یاب از داستان‌های حماسی و کشف شبا‌هت‌های معماری و هنری اکنون به لطف یک نمایشگاه کم‌نظیر در کتابخانه بریتانیا امکان‌پذیر شده است.

نمایشگاه «هند مغولی» که تا آوریل ۲۰۱۳ ادامه خواهد داشت، بازدیدکننده را با گوشه‌های نابی از هنر، فرهنگ و زندگی در دوران امپراتوران مغول در هند آشنا می‌کند. ده‌ها نقاشی کم‌نظیر و چندین و چند نسخه خطی به همراه تعدادی از اشیاء هنری، راه بازدیدکننده را به حدود پانصد سال پیش در شبه قاره هند باز می‌کند و او را تا میان سده نوزدهم با خود پیش‌ می‌برد. بیشتر آثار این نمایشگاه از گنجینه کم‌نظیر «کتابخانه بریتانیا» انتخاب شده و تعداد کمتری از آن‌‌ها از چند مجموعه دیگر به امانت گرفته شده‌‌اند.

بنیان‌گذاری یک امپراتوری گسترده

امپراتوران مغول در هند، جانشینان تیمور بودند. این امپراتوری که نقطه درخشانی در تاریخ فرهنگ، هنر و معماری در قاره آسیاست از میانه سده شانزدهم میلادی تا میانه سده نوزدهم بر بخش‌های  وسیعی در جنوب ‌غربی آسیا شامل افغانستان، هندوستان، پاکستان و بنگلادش حکمفرمایی کرد. امپراتوری مغولی هند که یک سلسله مسلمان بود، توانست با به‌کار بستن تدابیر ویژه بر اکثریتی هندو مذهب در یکی از متنوع‌ترین سرزمین‌های جهان از نظر فرهنگی و مذهبی به مدت بیش از سه سده حکومت کند و آثار درخشانی پدید آورد.

حکومت کردن در سرزمینی که پیروان ادیان مختلفی از هندو گرفته تا زرتشتی و مسیحی و سیک و پیروان آیین جین در آن زندگی می‌کنند کار دشواری است. اما گورکانیان هند به‌طور عمومی دارای درجه‌ای از رواداری مذهبی بودند که در زمان خود بسیار نادر بود. همین باعث شد تا علی‌رغم وجود اختلافات مذهبی، درگیری‌های عمده‌ای در این دوران اتفاق نیفتد.

گرچه نام تیمورلنگ، نیای بزرگ این امپراتوران در تاریخ به لشکرکشی و خونریزی ثبت شده، اما امپراتوران مغول هند حامیان هنر و فرهنگ، عاشقان نقاشی، دارندگان کتابخانه‌های بزرگ و سفارش‌دهندگان آثار معماری حیرت‌انگیزی بودند که برجسته‌ترین نمونه آن «تاج محل» است.

بنیان‌گذار امپراتوری گورکانی یا مغولی هند، بابر (Babur)، امیرزاده‌ای از شهر فرغانه در آسیای میانه بود و نسبش به تیمور لنگ می‌رسید. او که نتوانست قدرت خود را بر ولایت و زادگاه خود سمرقند حفظ کند به ناچار به سوی سرزمین‌های جنوب ‌شرق متمایل شد و سرانجام شهر کابل را فتح کرد. پس از کابل مقصد بعدی او لاهور و سپس دهلی بود که در سال ۱۵۲۶ میلادی توسط بابر در نبردی مشهور تصرف شد. بابر در کابل و اطراف آن باغ‌ها و عمارت‌های متعددی ساخت از جمله باغ بابر و باغ وفا.

در نمایشگاه کتابخانه بریتانیا، نسخه‌هایی از «بابرنامه» یا شرح خاطرات و زندگانی بابر به نمایش درآمده است. در یکی از نقاشی‌های بسیار نفیس این کتاب، باغ زیبای «وفا» در خارج از شهر کابل با درختان و حوض‌ و جوی‌های آبش و مرغابیانی که در آن بازی می‌کنند تصویر شده است. در پایین نقاشی، باغبانانی شاد در پای درختان انار و گل به کار مشغول‌اند. در بالای نقاشی و در توصیف این باغ از زبان بابر  چنین آمده است:

«میان غرب و جنوب باغ حوض ده در دهی است اطراف او تمام درخت‌های نارنج است درخت‌های انار هم هست گرادگرد حوض تمام سه برکه‌زار است جای عین باغ همینست در وقت زرد شدن نارنج‌ها بسیار خوب می‌نماید خیلی باغ خوبی طرح شده.»

زبان فارسی در دربار گورکانیان هند

●چشم‌انداز دهلی

نیاکان و پدران امپراتوران مغول هند گرچه به زبان جغتایی، از خانواده زبان‌های ترکی، صحبت می‌کردند اما زبان رسمی در دربار گورکانی، زبان فارسی بود و آثار دیوانی و ادبی در این دوره، به‌خصوص در زمان جانشینان بابر به فارسی خلق شدند. در تمام آثار به نمایش درآمده در کتابخانه بریتانیا نیز زبان فارسی حضوری چشمگیر دارد. در حاشیه اکثر نقاشی‌ها و نگار‌گری‌ها، اشعاری به زبان فارسی درج شده است. همچنین کتاب‌ها و فرمان‌ها و حتی قباله‌های ازدواج نیز به زبان فارسی ثبت شده‌اند.

امپراتوران مغول هند، برخلاف اجداد دور خود که کتابخانه‌ها را به آتش کشیدند، به برپا کردن کتابخانه علاقه‌ای کم‌نظیر داشتند و کتابخانه‌های سلطنتی خود را با آثاری به‌ویژه به زبان فارسی انباشتند.

کتاب‌های به نمایش درآمده در کتابخانه بریتانیا طیف وسیعی از آثار ادبی و همچنین کتاب‌هایی در شرح و توصیف زندگی را شامل می‌شوند. بوستان و گلستان سعدی، شاهنامه فردوسی، خمسه نظامی و همچنین دیوان حافظ، جایگاه مهمی در میان این نسخه‌های خطی دارد. در این میان شاید یک جلد دیوان حافظ کوچک به خط خطاط معروف به «شیرین قلم» جالب توجه باشد. این دیوان کوچک که با خطی بسیار خوش نوشته شده یک کیف با جلد پارچه‌ای کوچک نیز دارد که صاحبش بتواند کتاب را در آن نگهداری و با خود حمل کند. اشعار حافظ نفوذ و محبوبیت زیادی در دربار پادشاهان گورکانی داشته است.

●تصویری از دیوان خاص در بخش اندرونی قلعه سرخ دهلی

نمایشگاه کتابخانه بریتانیا جلوه‌هایی کم‌نظیر از مقبولیت ادبیات فارسی در دربار گورکانیان را نشان می‌دهد، گویی شکرشکن شدن طوطیان هند از ذوق و سرمستی اشعار فارسی به حقیقت پیوسته است.

در میان این کتاب‌‌ها، به جز آثار ادبی، آثاری آموزشی در مورد جنبه‌های مختلف زندگی نیز به‌چشم می‌خورد. کتاب بیاض خسراونی در مورد آیین همسرداری، نسخه شاه جهانی در مورد دستور غذاهای مختلف، کبوترنامه، کنزالتحف در باب موسیقی و همچنین یک رساله مشهور در مورد نگهداری و پرورش اسب. این رساله که نام اصلی‌اش «شالی‌هوترا» است از زبان سانسکریت به فارسی ترجمه شده است.

«تصویرخانه» اکبر شاه، کارگاه نقاشان بزرگ

یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای هنری و فرهنگی مغولان هند، پایه‌گذاری سنت‌های جدیدی در نقاشی و نگارگری بود. اکبر شاه، سومین پادشاه و از مشهورترین امپراتوران گورکانی، علاقه‌ شخصی‌اش به نقاشی و هنر را از سنین پایین نشان داده بود. اکبر در دربار خود یک کارگاه سلطنتی به نام «تصویرخانه» برای نقاشان ایجاد کرد. در کارگاه نقاشی او، نقاشان، هنرمندان و خطاطان ایرانی که پدرش همایون از ایران به هند آورده بود کار و کتاب‌های نفیس و آثار هنری برای کتابخانه سلطنتی تولید می‌کردند. در مدت ۱۵ سال حدود ۱۴۰۰ نقاشی تنها برای آراستن کتاب حمزه‌نامه آماده شد. «حمزه‌نامه» کتاب مصوری است به زبان فارسی با داستان‌ دلاوری‌‌ها و عیاری‌ها. در این کتاب شخصیت‌هایی مانند انوشیروان ساسانی و بزرگمهر نیز حضور دارند.

در میان آثار به نمایش درآمده در این نمایشگاه، یک نگارگری اثر بهزاد و اصلاح خواجه عبدالصمد نیز به چشم می‌خورد. این نقاشی مربوط به صحنه‌ای از کتاب داراب‌نامه است. برخی داراب را با  داریوش دوم، پادشاه هخامنشی همسان فرض می‌کنند. در صحنه‌ای که بهزاد، نقاش مشهور اهل هرات، آن را تصویر کرده، داراب و مادرش در حال گوش کردن به سخنان رشوند هستند. به‌نظر می‌آید این نقاشی ابتدا توسط بهزاد کشیده شده و سپس عبدالصمد، از نقاشان مشهور صفوی، در آن اصلاحاتی به عمل آورده است.

نمایشگاه همچنین تصاویر فراوانی از پادشاهان گورکانی را در مدت بیش از ۳۰۰ سال به نمایش گذاشته که از این راه می‌توان به تحول سبکی در نقاشی دوران گورکانی پی‌ برد. سبکی که در انتهای دوران خود تأثیرپذیری آشکاری از نقاشی‌های اروپایی دارد. در میان تصاویر پادشاهان، گاهی صحنه‌پردازی‌ها به زندگی خصوصی آنها نیز سرک می‌کشد. در این میان تصویری از محمد شاه به هنگام عشق‌بازی با یکی از زنانش جالب توجه است. محمد شاه بسیار به خوش‌باشی و توجه به هنر و عیش و زیبایی مشهور بود. از آنجایی که این نقاشی، که اندام پادشاه و همسر او را نشان می‌دهد، در دربار کشیده شده است، به طور حتم می‌باید به سفارش خود محمد شاه بوده باشد.

پایان کار گورکانیان

از آغاز سده نوزدهم قدرت امپراتوری مغولی در هند رو به زوال رفت و مدام از دامنه نفوذ آنان کاسته شد. پیش‌تر، حمله خونین نادرشاه به هند و تاراج و تخریب گسترده در دهلی، ضربات سنگینی به گورکانیان هند وارد کرده بود. پس از آن، به‌طور پیوسته از قدرت سیاسی حاکمان مغول کاسته شد تا جایی که سرانجام قدرت آن‌ها محدود شد به درون قلعه دهلی. در این زمان کمپانی بریتانیایی هند شرقی به‌طور پیوسته در حال نفوذ یافتن و تحت اختیار گرفتن شبه‌قاره هند بود. در سال ۱۸۵۸، تلاش حاکمان گورکانی علیه کمپانی هند شرقی شکست سختی خورد و بهادرشاه، آخرین امپراتور مغول، به جرم قیام علیه این کمپانی بریتانیایی دادگاهی و سرانجام تبعید شد و سرانجام عمر امپراتوری گورکانی به پایان رسید. بناهای فراوانی در دهلی تخریب شدند و بسیاری از آثار هنری و بخشی از کتابخانه‌های سلطنتی به یغما رفت.

نمایشگاه امپراتوری مغولی هند در کتابخانه بریتانیا فرصت ویژه‌ای است برای شناختن جنبه‌های مختلف از آخرین امپراتوری بزرگی که در کنار شاهکارهای هنری و فرهنگی در زمینه علمی به‌ویژه ستاره‌شناسی، جغرافی، نقشه‌برداری و همچنین پزشکی نیز پیشرفت‌های خارق‌العاده‌ای داشت.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • کاربر مهمان

    مهر ۱ عزیز، شما چرا نمی‌روی سراغ همون رسانه‌های میلی جناب ضرغامی و شرکاء که در سی سال گذتشه هیچ‌ جنبه‌ای از فرهنگ و هنر ایران و جهان را به شما نشان نداده‌اند هنوز. آدم از جماعت ایرانی همواره تعجب می‌کند. یعنی در هرحالت ما در حال فحش دادن به یک نفر هستیم. طرف گزارش یک نمایشگاه را نوشته، به جای صحبت در مورد جنبه‌های مختلفش به رسانه‌های انگلیس فحش می‌دیم، به کتابخانه لندن فحش می‌دیم، به مورخان هنر فحش می‌دیم...کلا فقط فحش می‌دیم. فکر می‌کنم اگر حتا صفحه خالی و سفید هم منتشر شود ملت همین حرف‌ها را می‌زنند. اصلا جدی فایدده این گزارش‌ّا چیست وقتی ملت فقط همان فحش خودشان را می‌دهند؟ شما این وسط چیزی جز فحش به استعمار پیر چیز دندانگیر دیگری ندیدی؟ سرت سلامت باشد مهر۱ عزیز.

  • مهر 1

    بریتانیا/انگلیس، یک امپریالیست غارتگر بوده و متاسفانه هوز هم آثار غارتگری در رژیم فعلی اش نیش دیده میشود. گورگانیان تنها اسمشان گورکانی یا به قول شماها مغول بود. نگاه کنید همگی فارسی زبان بوده اند. اصلشان از دره فرغانه پارسی تبار بوده اند. اینها بالاخره از رگ و ریشه پدری بوده اند از مادر ایران زمین متولد شده اند. چقدر وقاحت دارد این انگلیسع با بیشرمی اسناد غارت و چپاول خود را در معرض نمایش میگذارد و شاید نسیم ازادیخواهی و دموکراسی، انگلیس استثمارگر را هم گاهی به سر شوق میاورد. براستی اخلاق و انسانیت چیزی نیست که خوبی آن حتا جنایتکاران عالم را گاهی نرم میکند. الان هم رسانه های استثمارگر پیر دارد اتش تفرقه نژادی و قومی میان مردم میفکند. واقعا اگر استثمارگر پیر بریتانیا/انگلیس نبود چه سرنوشتی پیدا میکرد جهان از جمله هند. الان میتوان حدس زد که زبان فارسی زبان مشترک و بین المللی دنیا میبود و در حالیکه بیشتر زبانهای محلی دوام داشتند. دست کم از بنگال تا بالکان فارسی زبان ارتباطی میبود! زوال و بدبختی ملل شرق درست از مان پدید مدن استثمار (استعمار) غرب الخصوص بریتانیا/انگلیس بود.

  • مهر 1

    شما جنابی که سنگ سینه انگلیس میزنی و غیر مستقیم مرا به وابستگی رژیم جمهوری اسلامی متهم میکنی . شما ببین کجای حرفم فحاشی بود. ببینم کسی غارتگر است و چپاول کرده آثار یک سرزمین را شما از کلمه استفاده میکنی؟ در قاموس شما به متجاوز و جنایتکار چه میگویند. آیا جز همان کلملات چیزی دیگر هست. بفرمایید تا از فضل شما بهره ببریم. من عمداً یک نام مستعار گفتم که مردم بدانند کی دارد نظر میدهد حداقل یک نام مستعار بگویید که معلوم شود ما کی داریم صحبت میکینم. همینجا میتواند پیشنهادی برای زمانه باشد که در فیلد نام تاکیدی بر نام مستعار کند. البته با این وضع بد کاتگذاری در برخی وبسایتهاست. من قیلاض بی ملاحظگی زمانه در کامنتها دیده ام خیلی راحت بی احتارمی به اشخاص را منتشرمیکن متأسفانه! انتقاد از استثمارگر انگلیس چیز جدیدی نیست ولی وقتی چنین مورد پیش میاید و سخن هند و زبان فارسی و بحثهای تاریخی است و بیننده ‌یی برایش نقدی یا سوالی پیش میاید باید بگوید یا سکوت کند و خودسانسوری. مرز انتقاد و فحاشی خیلی سخت نیست. برخی کلمات مشترک هستند. براستی چرا انگلیسها این آثار هند و شرق به ممالک آنها نمیدهند؟! کسی تفرقه افکنیهای رسانه انها منکرست؟! من به همنان اندازه به رسانه مرتجعین شرقی شک دادرم و بیشتر به رسانه غربی. هر چند در غرب آزادیخواهان فضای بیشتری انتقاد دارند. بهر حال دموکراسی ناقص غرب بهتر از دیکتاتوری شرق است.

  • نام مستعار

    جناب مهر 1: منظور کسی که به شما ایراد گرفته احتمالا این است که شما هر حرف دیگری هم این وسط بود، میآمدی و انتقادت را به انگلیس می کردی. اصلا کاری نداشتی حالا در مورد نقاشی‌های گورکانی اینجا حرف زده شده یا در مورد سیاست حزب محافظه‌کار بریتانیا در لحظه حاضر. شما می‌]واهی استعمار را بکوبی برو یک مقاله بنویس در مورد استعمار. بعد هم راست گفته‌آند دیگه: شما کتابخانه بریتانیا و همه اهل فن و هنر را نیز بی‌نصیب نگذاشته‌ای. شما نوشته‌ای چقدر وقاحت دارد این انگلیس که اسناد غارت خود را به نمایش می‌گذارد. یعنی کلی آدم و پژوهشگر که جانشان لابد درآمده که این نمایشگاه را مهیا کنند و برایش کتاب بنویسند و کاتالگو علیم منتشر کنند و غیره، آدم‌های وقیحی هستند که اسناد غارت را به نمایش گذاشته‌اند؟ اولا که این آدم‌ها چه ربطی به غارتگری اجدادشان دارند؟ دوم این که الان چه کنند؟ این‌‌ها را به نمایش بگذارند که بنده و شما هم بفهمیم در قدیم چه خبر بوده در مملکت ما و شما و هندی‌ها، یا آن که قایم کنند و به کسی نشان ندهند خلاصه؟ سوم این که شما آیا همین حرف را هم در مورد نادر شاه و ایرانیان حاضری بزنی؟ چرا ما تخت طاووس و الماس‌های معروف دریای نور را به هند پس نمی‌دهیم؟ مگر نادر کم غارت کرد؟ از آن گذشته، این وسط رسانه‌های انگلیس چه کاره بودند که گفته‌ای رسانه‌های پیر استعمار در حال تفرقه افکنی هستند؟ می‌توانید این را نشان دهید یا شما هم فکر می‌کنید تمام خرابی مملکت ایران از بی.بی.سی است؟ با مهر خدمت مهر 1 عزیز از طرف: نام مستعار