ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

نقش اضطراب در بیماری‌های قلبی

مازیار مهدوی‌فر - تجربیات پزشکی و تحقیقات متعدد، از ارتباط مستقیم میان اضطراب حاد و مزمن و اختلال‌های روانی با افزایش خطر بروز بیماری‌ها و حملات قلبی و مغزی می‌گویند.

[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130312_Heart_And_Anxiety_MazyarMahdavifar.mp3[/podcast]

افکار، دل‌مشغولی‌ها، ترس‌ها و اضطراب‌های ما همگی می‌توانند بر سلامت قلب و رگ‌های خونی تأثیر مستقیمی بگذارند. تجربیات پزشکی و آماری متعددی وجود دارند که ارتباط مستقیم میان استرس حاد و مزمن و سایر اختلال‌های روانی با افزایش خطر بروز بیماری‌ها و حملات قلبی و مغزی را تائید می‌کنند.

به عنوان نمونه پس از حملات موشکی دولت صدام به کشور اسراییل در جریان جنگ اول عراق (جنگ اول خلیج فارس)، آمار حملات قلبی و تعداد افراد بستری شده در بخش سی‌سی‌یو در بیمارستان‌های بخش‌هایی از کشور اسراییل افزایش چشمگیری پیدا کرد. نمونه دیگر، افزایش درصد ابتلا به حملات قلبی در شهر نیویورک در فاصله چندماه پس از وقوع حملات تروریستی ١١ سپتامبر بود که پزشکان و محققان، هر دوی این وقایع را به صورت مستقیم با افزایش ناگهانی استرس و اضطراب افراد جامعه مرتبط می‌دانند، اما ببینیم این رابطه چه توجیه فیزیولوژیکی دارد؟

می‌توان گفت پایه اصلی ارتباط میان حالات روحی و بیماری قلبی به قانون "جنگ یا گریز" مربوط است. مکانیسمی که همگی حیوانات و البته انسان‌ها از میلیون‌ها سال قبل در مواجهه با انواع خطرهای ضعیف‌تر یا قوی‌تر از خود از آن استفاده می‌کنند. انسان غارنشین در برخورد با شرایط خطری مثل حمله حیوانات وحشی، دچار تغییراتی در وضعیت فیزیولوژیکی بدنش می‌شد که به او این امکان را می‌داد بایستد و با تمام قوا به جنگ خطر برود و یا اینکه با تمام نیرو پا به فرار بگذارد و جانش را نجات دهد. امروزه اگرچه دیگر از غارنشینی و تقابل انسان با جانور وحشی خبری نیست، اما هرکدام از ما در زندگی روزمره خود، شرایط مشابهی را تجربه می‌کنیم که منجر به همان پاسخ‌های فیزیولوژیک می‌شود که میلیون‌ها سال قبل در بدن انسان ماقبل تاریخ رخ می‌داد.

فرض کنید در یک مکان تاریک راه می‌روید که ناگهان صدای پایی به گوش‌تان می‌رسد. استرس ناشی از وجود یک خطر بالقوه، منجر به ترشح موادی در بدن شما می‌شود که در راس آن‌ها "آدرنالین" قرار دارد. ترشح آدرنالین در حقیقت با ایجاد تغییراتی شما را برای مواجهه با شرایط خطر آمده می‌کند. به عنوان نمونه مردمک‌های چشمان شما را بازتر می‌کند تا امکان مشاهده بهتر و دقیق‌تر عامل خطرساز را داشته باشید. جریان خون را به سمت ارگان‌های حیاتی بدن انتقال می‌دهد. همچنین قدرت تمرکز و تحلیل مغز را افزایش می‌دهد. مهم‌تر از همه اینها، تعداد ضربان قلب و شدت انقباض آن را افزایش می‌دهد تا جریان خون لازم برای انجام واکنش مناسب فراهم شود.

در چنین زمانی است که شما پس از تشخیص ماهیت خطر و با استفاده از انرژی حاصل از ترشح مواد ذکر شده مانند آدرنالین تصمیم به انجام یکی از همان دو فعالیت ذکر شده یعنی حمله یا فرار می‌گیرید. همانطور که متوجه شدید واکنش آنی و فطری بدن در مقابل یک استرس یا عامل خطر ناگهانی، نه تنها ضرری ندارد، بلکه جان شما را نجات می‌دهد و شما را آماده مواجهه با خطر می‌کند.

اضطراب مزمن و قلب 

قلب اندامی است که به شدت نسبت به ترشح آدرنالین حساس است. به عنوان نمونه زمانی که فردی دچار ایست یا حمله قلبی می‌شود میزان ترشح آدرنالین و انتقال دهنده‌های عصبی مشابه آن افزایش می‌یابد. این ترکیبات سبب افزایش تعداد و شدت انقباض‌های قلب می‌شود و در نتیجه شانس زنده ماندن فردی را که به علت حمله قلبی دچار ضعف عملکرد قلب شده است افزایش می‌دهد.

این ویژگی مثبت آدرنالین اما در صورتی که به صورت مزمن و تکرار شونده عمل کند نه تنها یک ویژگی مثبت نیست، بلکه مخرب است. ترشح مداوم و مزمن آدرنالین که در افراد دچار استرس و اضطراب‌های همیشگی رخ می‌دهد می‌تواند به مرور زمان سبب تخلیه انرژی عضلات قلب به علت کارکرد بیش از اندازه آن‌ها و در نتیجه نارسایی قلبی شود.

بخشی از سیستم عصبی انسان که آدرنالین را ترشح می‌کند به نام سیستم عصبی سمپاتیک نامیده می‌شود. وظیفه این بخش، آماده کردن و فعال‌سازی بدن برای مقابله با شرایط ویژه مانند هرگونه خطر احتمالی است. در نقطه مقابل، اعصاب پاراسمپاتیک قرار دارند که فعالیت آن‌ها منجر به ایجاد حالت آرامش در ارگان‌های مختلف ازجمله قلب می‌شود. در حالت عادی و در یک فرد سالم طبیعی، فعالیت سیستم عصبی پاراسمپاتیک بر فعالیت اعصاب سمپاتیک برتری دارد، اما زمانی که کفه ترازو به طرف فعالیت اعصاب سمپاتیک سنگینی کند، مانند آنچه در افراد پراسترس و همیشه نگران رخ می‌دهد، به مرور، قلب و سایر ارگان‌ها دچار نارسایی و اختلال در انجام عملکرد طبیعی خود خواهند شد.

 در حالت بروز یک حمله ترس یا استرس، احتمال کنده شدن پلاک‌های عروقی موجود در دیواره رگ‌ها به صورت ناگهانی افزایش می‌یابد و این تکه‌های کنده شده ممکن است در داخل رگ‌های خونی قلب یا مغز گیر کنند و منجر به بروز سکته‌های قلبی یا مغزی شوند. ضمن اینکه استرس با افزایش چسبندگی و تجمع پلاکت‌ها در داخل خون سبب افزایش خطر ایجاد لخته‌های خونی می‌شود که خود عامل خطرساز بروز سکته‌های قلبی و مغزی است.

همانطور که می‌بینید آنچه در ذهن ما می‌گذرد تأثیر بسیار شگرفی بر عملکرد قلب و رگ‌های خونی دارد. دقت داشته باشید بسیاری از اتفاق‌های محیط زندگی ما که سبب ایجاد استرس و تحریک اعصاب سمپاتیک می‌شوند در حقیقت عوامل استرس‌زا یا خطرساز واقعی نیستند، بلکه آنچه در ذهن ما می‌گذرد سبب تشخیص آن‌ها به عنوان یک عامل خطرساز می‌شود. به عنوان نمونه زمانی که توی ترافیک گیر کرده‌اید عامل خطری که تهدیدکننده زندگی شما باشد وجود ندارد، اما تحلیل ذهن شما از این رویداد سبب می‌شود انتقال‌دهنده‌های فاز استرس و به ویژه آدرنالین ترشح شوند و بدون دلیل، واکنش‌های غیر ‌ضروری و مخرب مربوط به آن‌ها در بدن شما ایجاد شود. بنابرین اگر بتوانید عوامل غیر واقعی استرس‌زای روزانه را حذف کنید، توانسته‌اید تا حد زیادی خطر بروز حملات قلبی ناشی از استرس مزمن را در بدن خود کاهش دهید.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.