ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

روزگار هنر زیر سایه کرونا و سیاست!

آبان‌ماه ۱۴۰۰، طبقه دوم سینما فلسطین. تا دقایقی پیش از آغاز اکران فیلم «قهرمان»، به کارگردانی «اصغر فرهادی» کمتر از ۱۵ نفر در سالن انتظار سینما به چشم می‌خورند. با باز شدن درهای سالن، اوضاع باز هم بدتر می‌شود. حداقل ۱۰ نفر به سالن دیگری می‌روند که یک فیلم کمدی را اکران می‌کند!

دو دست را کشیده می‌کند و روی هم می‌گذارد؛ زانوها کمی خم. سر که با حرکت‌های گردن شروع به چرخیدن و جلو عقب رفتن می‌کند، کمر هم به گردش می‌افتد و ریتمش را با حرکات پا هماهنگ می‌کند. «مبارک»، سرخ‌پوش و با صورتی سیاه، بالای تخته‌هایی که بر روی حوض کوچک حیاط انداخته‌اند به رقص درآمده و حالا همه تماشاگران سالن سنگلج با کف‌زدن‌های شادمانه موسیقی نمایش و آواز مبارک را همراهی می‌کنند.

در تابستان ۱۴۰۰، نه گرمای هوا و نه اوج‌گیری پیک پنجم کرونا، هیچ کدام نتوانستند استقبال تماشاگران از نمایش‌خانه سنگلج را بی‌فروغ کنند. در قدیمی‌ترین سالن نمایش تهران هنوز هم شب‌های جمعه همه بلیط‌ها به فروش می‌رسد؛ البته با رعایت پروتکل‌های بهداشتی دیگر نمی‌توان گفت که «جای سوزن‌انداختن» نیست. در دو طرف هر گروه از تماشاگران، حداقل یک صندلی خالی قرار دارد. صندلی‌های خالی با قاب عکس‌هایی از اهالی تئاتر پر شده‌اند تا مرزها مشخص شود. در واقع، مسوولان سالن به جای ایجاد فاصله بین هر دو تماشاگر، تصمیم گرفته‌اند فواصل را بین گروه‌هایی که با هم بلیط می‌خرند رعایت کنند. یعنی اگر خانواده‌ای پنج بلیط را با هم خریداری کند، بین این پنج شماره هیچ فاصله‌ای نیست و در دو طرف آن‌ها با گروه بعدی یک صندلی فاصله قرار دارد.

نمایش «خانواده آقای هاشمی» به مانند دیگر نمایش‌های سالن سنگلج همچنان به قواعد نمایش سنتی و روحوضی پایبند است. اهمیت این مساله وقتی دوچندان می‌شود که مجادلات نوروزی امسال را به یاد بیاوریم. جایی که معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران، در بخش‌نامه‌ای حضور شخصیت «حاجی‌فیروز» با چهره سیاه در کارناوال‌های نوروزی را ممنوع اعلام کرد. «محمدرضا جوادی یگانه»، استاد اصلاح‌طلب دانشکده علوم اجتماعی، دلیل این تصمیم را شائبه‌های نژادپرستی در مورد شخصیت سیه‌چرده حاجی‌فیروز اعلام کرد. ممنوعیتی که دامنه واکنش‌ها علیه آن خیلی زود از اهالی تئاتر فراتر رفت و به مانند بسیاری از مسائل جنجالی این روزها، به جدال‌های سیاسی و رسانه‌ای کشیده شد.

بحث بر سر اینکه پیشینه شخصیت‌هایی چون حاجی‌فیروز یا مبارک به گرایش‌های نژادپرستانه ایرانیان باز می‌گردد یا نه، البته به سرانجام مشخصی نرسید؛ اما واکنش‌های «مبارک» نمایش ما، چند ماه پس از شکست سنگین انتخاباتی اصلاح‌طلبان و سقوط همزمان آن‌ها از دولت و شهرداری جالب توجه بود. نمایش روحوضی (یا تخته‌حوضی) در طول تاریخ خود همواره با مسائل روز سیاسی و اجتماعی پیوندی نزدیک داشته و این بار هم شخصیت مبارک، تحریم گسترده انتخابات ۱۴۰۰ را به چهره سیاه و چالش‌برانگیز خود پیوند زد و گفت: «چهار سال پیش شما ما رو سیاه کردید که رای دادیم. دیگه این بار خر نشدیم».

با جابجایی دولت در آن تابستان اما، فشارهای سیاسی وارد به تئاتر کاهش پیدا نکرد، بلکه حتی ابعاد جدیدی به خود گرفت. «محمد اسماعیلی»، وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی، از همان زمان اعلام برنامه‌هایش به نوعی شمشیر را برای اهالی سینما و تئاتر از رو بسته بود. او در بخشی از برنامه مکتوب خود، در توصیف نتایج گزارش تیم تحقیقاتی خود از وضعیت سینما آورده بود: «۵۹ فیلم مروج سبک زندگی غیر اسلامی ایرانی و تخریب کننده انقلاب اسلامی، ۶۱ فیلم ارائه کننده تصویر مثبت از زن بی‌حیا، ۵۰ فیلم سیاه‌نما و ناامیدکننده، ۶۰ فیلم مروج وادادگی و تحقیر ملی، ۵۵ فیلم القا کننده واگرایی دینی و ملی و قانون‌گریزی و نمایش ناکارآمدی نهادها بوده‌اند.»

ادعاهایی که بار دیگر موجی از اعتراضات و واکنش‌های اهالی فرهنگ، رسانه و حتی سیاست را به همراه داشت. این بار هم اهل هنر در دادن پاسخ‌های تند و تیز به حمله سیاسیون به ساحت هنر پیشگام بودند. البته اسماعیلی خیلی زود مواضع اولیه خود را تعدیل کرد و نارضایتی اهالی هنر را محصول سوءتفاهم قلمداد کرد، اما پس از گرفتن رای اعتماد از مجلس، دوباره قدم در راهی گذاشت که نشان می‌داد نگرانی‌های اهل هنر چندان هم بی‌راه نبوده است. با این حال، این تنها جدال‌های سیاسی در داخل ساختار حکومت نیستند که جامعه هنری را تحت تاثیر قرار می‌دهند. این روزها مجادلات در دایره نیروهای اپوزوسیون، گاه اثرات بسیار تعیین‌کننده‌تری دارد. 

آبان‌ماه ۱۴۰۰، طبقه دوم سینما فلسطین. تا دقایقی پیش از آغاز اکران فیلم «قهرمان»، به کارگردانی «اصغر فرهادی» کمتر از ۱۵ نفر در سالن انتظار سینما به چشم می‌خورند. با باز شدن درهای سالن، اوضاع باز هم بدتر می‌شود. حداقل ۱۰ نفر به سالن دیگری می‌روند که یک فیلم کمدی را اکران می‌کند!

فیلم «قهرمان» به نویسندگی و کارگردانی اصغر فرهادی

چند ماه پیش‌تر، اظهارات اصغر فرهادی در حاشیه جشنواره کن به شدت در فضای سیاسی جنجالی شد. جنجالی که تقریبا با اعتراضات مردم خوزستان بر سر کم‌آبی هم‌زمان شده بود و منتقدان فرهادی او را به سکوت در برابر سرکوب‌های حکومتی متهم می‌کردند. توضیحات فرهادی و دفاعیه‌های جسته و گریخته برخی از حامیان‌ش در توفان خشم معترضان بی‌اثر بود. مدتی پس از حملات گسترده منتقدان فرهادی (که دایره‌شان حتی تا سینماگرانی چون «محمد رسول‌اف» هم گسترش پیدا کرده بود)، اکران داخلی فیلم «قهرمان» در وضعیتی آغاز شد که سینمای ایران بعد از مدت‌ها فشار تعطیلی کرونایی، امیدوار بود تا به کمک کارگردان محبوب و برنده اسکار گیشه طلایی خود را احیا کند.

آمارهای فراوانی هم از رکوردشکنی‌های پیاپی «قهرمان» منتشر شد که نشان می‌داد فیلم با سرعت به صدر فهرست فیلم‌های در حال اکران بدل شده است، اما شواهد سالن‌های خالی حکایت دیگری را روایت می‌کردند. در نهایت و بر اساس آمارهای رسمی، یک ماه و نیم پس از آغاز اکران، «قهرمان» از مرز ۹ میلیارد تومان فروش عبور کرد که رقم قابل توجهی است؛ اما یک مقایسه آماری وضعیت ساخته جدید فرهادی را بهتر نشان می‌دهد. در این مدت، تنها ۴۰۰هزار نفر به تماشای فیلم «قهرمان» رفته‌اند و این در حالی است که «فروشنده»، فیلم قبلی فرهادی که در کشور اکران شد بیش از دو میلیون بیننده داشت. بعید است که تعداد مخاطبان قهرمان تا پیش از پایین آمدن از پرده سینما از مرز ۵۰۰ هزار نفر عبور کند و این یعنی تنها یک چهارم تعداد مخاطبان فیلم قبلی فرهادی.

البته که باید سهم وضعیت کرونایی را در میزان فروش فیلم‌های این روزها لحاظ کرد، اما چندان هم نمی‌توان مطمئن بود که این وضعیت به کاهش بازدیدها انجامیده یا افزایش آن؟ تعطیلی بیش از یک ساله‌ی سینماهای کشور می‌توانست خودش انگیزه کافی برای اقبال گسترده مخاطبانی باشد که مدت‌ها دوری از سالن سینما را تجربه کرده بودند. به هر حال، قابل انکار نیست که حتی جنجال نامه تند و تیز اصغر فرهادی، خطاب به یکی از کارگردانان جریان «حزب‌الله» و تاکید بر «نفرت» از تمامی نیروهای این جریان حکومتی هم نتوانست او را از زیر فشار منتقدان سیاسی خود خارج کند.

البته سرنوشت تمامی سالن‌های تئاتر و سینما اینقدرها هم به مجادلات سیاسی پیوند نخورده است. این روزها، سالن اصلی تئاتر شهر تهران، میزبان نمایش شاد و کلاسیک «بانوی محبوب من»، نوشته «آلن جی لرنر» و کارگردانی «گلاب آدینه» است. نمایشی که با اقبال بسیار خوبی از جانب تماشاگران مواجه شده و سالن مرکزی تئاتر شهر تقریبا در تمامی نوبت‌های اکران با فروش کامل بلیط‌ها مواجه می‌شود. (در سالن مرکزی تئاتر شهر، بر خلاف سالن سنگلج، تمامی تماشاگران باید یک صندلی فاصله را رعایت کنند که عملا ظرفیت سالن را نصف می‌کند) به نظر می‌رسد اکثر این مخاطبان، با پیشگفتار خانم آدینه در ابتدای هر اجرا کاملا هم‌دل هستند که از بینندگان خود دعوت می‌کند ساعتی را برای فراغت از انبوه فشارهای کرونایی و اخبار بد سیاسی کشور در آغوش تئاتر آرام بگیرند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.