ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

خودسوزی؛ نمایش اعتراض زنان به وضع موجود

اغلب زنانی که خودسوزی کرده‌اند جوان و قربانی کودک‌همسری بودند

آمارهای سال‌های اخیر سازمان پزشکی قانونی نشان می‌دهد که تعداد زنانی که با خودسوزی به زندگی خود پایان می‌دهند افزایش یافته است به‌طوری‌که گفته شده در موارد منجر به فوت خودکشی زنان، سهم خودسوزی از ۶۹ درصد بیشتر است.

فاجعه خودسوزی زنان که پیش‌ از این بارها در نوار مرزی استان‌های غربی و جنوب غربی ایران خبرساز شده بود, این بار به شهرستان ارومیه رسیده است. در یک ماه گذشته سه زن جوان در مرکز استان آذربایجان غربی با خودسوزی به زندگی خود پایان دادند. آخرین آن‌ها «زهرا صابری» بود زنی جوان اهل روستای «قونی» از توابع شهرستان ارومیه که گفته شد به دلیل «اختلافات خانوادگی» خودکشی کرد. پیش از او نیز «کبار صحت» و «ژاله صحراپیما» در آذرماه خودسوزی کرده بودند. کمی پیش تر نیز «فاطمه علی‌پور» و «روناک عزیزوند» با همین روش به زندگی خود پایان دادند. همه آنان جوان بودند و اغلب قربانی کودک‌همسری. 

آرزوهای بربادرفته و رویاهای سوخته

پس از خودسوزی و مرگ روناک عزیزوند در آذرماه سال ۱۳۹۹ یکی از نزدیکانش به رسانه‌های داخلی ایران گفت که او در ۱۴ سالگی ازدواج کرده بود و به دلیل اختلاف و مشاجره با همسرش اقدام به خودسوزی کرد. زندگی روناک، شباهت زیادی به زندگی دیگر قربانیان خودسوزی در مناطق محروم و روستایی ایران دارد. 

از محل زندگی روناک در روستایی از توابع ارومیه تا شهرستان «دیشموک» واقع در استان کهگیلویه‌ و بویراحمد، ساعت‌ها راه است اما زنان این مناطق به خاطر دردها و رنج‌های مشترک قرابتی دیرین با هم دارند. 

سال ۱۳۹۸ نیز خودسوزی سریالی زنان در روستاهای اطراف دیشموک خبرساز شد به‌طوری‌که در شش ماه نخست این سال بیش از ۱۱ مورد خودسوزی زنان در این منطقه اتفاق افتاد. نام یکی از قربانیان ثریا بود، دختری که در ۱۱ سالگی با پسر ۱۲ ساله‌ای ازدواج کرد و به دلیل اختلاف‌های بسیار با همسرش خود را به آتش کشید. 

یکی دیگر از قربانیان نیز زنی باردار بود که خود را هفت روز پیش از به دنیا آمدن فرزندش سوزاند. اغلب زنانی که خودسوزی کردند ۱۴ تا ۱۷ سال سن داشتند و کودک‌همسر بودند و به دلیل اختلاف‌های خانوادگی، مسائل ناموسی و ازدواج‌های اجباری به زندگی خود پایان دادند. 

یکی از زنان ساکن شهرستان دیشموک درباره چرایی خودسوزی زنان همشهری‌اش به روزنامه ایران گفته بود: «اینجا همه زنان از بس کتک می‌خورند خودشان را می‌سوزانند. همه این روستاهای اطراف از چنین زنانی پر است.» سلمان بینا عضو شورای شهر دیشموک نیز گفته بود که اغلب زنانی که خودسوزی می‌کنند ترک تحصیل کرده‌اند و با مشکلاتی همچون فقر، بیکاری، نبود مدرسه و خوابگاه‌های دخترانه دست‌وپنجه می‌کنند. 

صدای سوزناک زخم 

خودسوزی، یکی از قدیمی‌ترین روش‌های خودکشی است که از سال‌ها پیش در مناطق روستایی و محروم ایران به‌خصوص استان‌های غربی و جنوب غربی رواج داشته است اما آمارهای سال‌های اخیر سازمان پزشکی قانونی نشان می‌دهد که تعداد زنانی که با خودسوزی به زندگی خود پایان می‌دهند افزایش یافته است به‌طوری‌که گفته شده در موارد منجر به فوت خودکشی زنان، سهم خودسوزی از ۶۹ درصد بیشتر است. 

یافته‌های یک کار مطالعاتی با عنوان «تعیین شیوع روش‌های فیزیکی مورداستفاده برای خودکشی در ایران» که در سال ۱۳۹۲ انجام شد نیز حاکی از آن است که بیشترین شیوع خودسوزی به ترتیب در استان‌های کهگیلویه‌ و‌ بویراحمد، ایلام و خراسان جنوبی بوده است. این پژوهش نشان می‌دهد که خودکشی از طریق خودسوزی در ایران از کشورهای آفریقایی مثل زیمباوه و آفریقای جنوبی بیشتر است. 

نقش یادگیری اجتماعی در پدیده خودکشی 

خودسوزی یکی از دردناک‌ترین روش‌ها برای پایان دادن به زندگی است. بااین‌حال اغلب زنان ایرانی در مناطق محروم وقتی تصمیم می‌گیرند که خودکشی کنند به سراغ این روش می‌روند. روشی که تحلیل‌گران بر این باورند خشم و اعتراض زنان را از وضعیت موجود نیز به نمایش می‌گذارد. 

صبا آلاله، روانشناس بالینی با بیان اینکه انتخاب روش خودکشی نیز مثل خودکشی به عوامل متعددی بستگی دارد به رادیو زمانه می‌گوید: «بین کسی که با قرص به زندگی خود پایان می‌دهد با کسی که خود را دار می‌زند یا خودسوزی می‌کند، تفاوت‌هایی وجود دارد و شرایط هرکدام را باید جداگانه تحلیل کرد.»

به گفته این آموزشیار مهارت‌ها انتخاب روش خودکشی با علائم و نشانه‌هایی که در جامعه و خانواده وجود دارد، ارتباط مستقیم پیدا می‌کند. او می‌افزاید: «وقتی فردی تصمیم به خودکشی می‌گیرد دور و اطراف خود را نگاه می‌کند، می‌بیند مادر، خواهر، همسایه، دوست و دیگر اطرافیان در موارد مشابه چه روشی را انتخاب کرده‌اند و او نیز راهی را انتخاب می‌کند که دیگران انتخاب کرده‌اند.»

صبا آلاله در ادامه به تفاوت روش‌های خودکشی در شهرهای بزرگ با روستاها و مناطق محروم اشاره می‌کند و می‌گوید: «به‌عنوان‌ مثال ما می‌بینیم که در تهران کمتر کسی خودسوزی می‌کند اما آمار خودسوزی زنان در استان‌های غربی نگران‌کننده است. بنابراین اینجا مساله‌ای مطرح می‌شود که ما از آن به‌عنوان پدیده یادگیری اجتماعی نام می‌بریم. فرد وقتی می‌بیند به‌طور مثال دوستش خو را سوزانده است و ۱۰ نفر دیگر هم این کار را کرده‌اند، خیلی احتمال دارد که از آنان تقلید کند.» 

این روانشناس بالینی با تاکید بر اینکه تقلید و یادگیری اجتماعی در بزرگسالان نیز وجود دارد اما در نوجوانان بیشتر دیده می‌شود، می‌گوید: «فردی که اقدام به خودکشی می‌کند، در اوج استیصال و ناتوانی است، راه مقابله با مشکل و حل آن را نمی‌داند و احساس ارزشمندی‌اش به‌شدت سرکوب شده است، دچار اضطراب درونی است و ترس از آینده یا مواجهه با خانواده و اجتماع را دارد؛ بنابراین تصمیم می‌گیرد به رنج خود پایان دهد و در این شرایط راهی را می‌رود که دیگران رفته‌اند.» 

صدای اعتراض آن‌ها که دیده نمی‌شوند 

زنان و دختران در مناطق روستایی و محروم ایران که بافت اجتماعی سنتی‌تری دارند و تعصب‌های عشیره‌ای بیشتر است با مشکلات زیادی مواجه‌اند. به این موارد باید تنگناهای اقتصادی و فقر را نیز که دستاورد جمهوری اسلامی ایران است، افزود.

ازدواج‌های اجباری در کودکی، بارداری و زایمان‌های زودهنگام و افسردگی‌های ناشی از آن، اختلاف‌های خانوادگی، منع ادامه تحصیل، خشونت‌های خانوادگی، تعصب، ترس و برچسب‌های اجتماعی عواملی هستند که زندگی را برای هزاران دختر و زن در مناطق روستایی و محروم ایران سخت کرده‌اند. در این میان برخی از آنان که راه رهایی از مشکلات را نمی‌دانند، دست به خودسوزی می‌زنند. 

پیش‌تر امان‌الله قرایی‌مقدم، جامعه‌شناس درباره خودسوزی زنان به روزنامه ایران گفته بود: «خودکشی در غرب ایران نمایش اعتراض به وضع موجود درباره زنان است. در همین کهگیلویه و بویراحمد، مساله مردسالاری، خشونت و ارث مطرح است. تحقیر و سرزنشی است که بی‌خود و بی‌جهت به زنان روا داشته می‌شود. در برخی مناطق لرستان و الشتر زنان حق ارث و میراث ندارند. یعنی از نظر قانونی دارند، اما وقتی‌که پدرش فوت می‌کند و ارثی که به او می‌رسد باید سهم خود را به برادرش بدهد.»

این آسیب‌شناس اجتماعی با بیان اینکه سه نوع خودکشی خودخواهانه، دگرخواهانه و آنومیک وجود دارد، گفته بود: «خودسوزی نوعی خودکشی خودخواهانه است و درعین‌حال اعتراض‌آمیزترین شیوه خودکشی است. این مدل از خودکشی خانواده و اطرافیان آن طرف و همچنین جامعه را به درد می‌آورد. این زنان یا دختران با فدا کردن خودشان می‌خواهند توجه جامعه را به یک مطالبه و به ستمی که بر آن‌ها روا داشته می‌شود، جلب کنند. با این کار آن‌ها به جامعه می‌گویند که ما در چنین شرایطی قرار داریم. وضعیت ما را ببینید.»

تحقیقات میدانی و مطالعات اجتماعی درباره دلایل خودسوزی زنان در مناطق محروم ایران همگی بر این نکته اشتراک‌ نظر دارند که زنان به دلیل برخوردار نبود از شرایط یکسان اجتماعی و خانوادگی بیشتر در معرض آسیب قرار دارند، علاوه بر آن در موضع قدرت بودن مردان و ساختارهای برآمده از جامعه مردسالار و قیم‌مآب، راه هرگونه رهایی برای زنان را مسدود می‌کند. 

اغلب قربانیان خودسوزی، افرادی‌اند که در کودکی ازدواج کرده‌اند و مادر شده‌اند و درحالی‌که کمتر از ۱۸ سال دارند و طبق اسناد جهانی هنوز کودک محسوب می‌شوند، انبوهی از مشکلات را پیش پای خود می‌بینند. 

ماده یک پیمان‌نامه جهانی حقوق کودک به‌صراحت بیان کرده است که هر فرد زیر ۱۸ سال کودک محسوب می‌شود و حکومت‌ها وظیفه دارند در هر تصمیمی منافع عالی کودکان را در نظر بگیرند. با وجود اینکه ایران نیز پیمان‌نامه جهانی حقوق کودک را امضا کرده است، قوانین داخلی به‌گونه‌ای تنظیم شده‌اند که راه را برای ازدواج کودکان باز گذاشته‌اند. 

حکومت ایران نه تنها مانع ازدواج کودکان در مناطق محروم نمی‌شود، بلکه با هدف تحقق سیاست‌های جمعیتی رهبر جمهوری اسلامی ایران، مشوق‌هایی را نیز برای ازدواج زودهنگام تعیین کرده است. 

در همین زمینه

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.