جشنواره "زن، فیلم و مقاومت"
جشنواره یکروزه "زن، فیلم و مقاومت"، روز شنبه در شهر بندری گوتنبرگ سوئد با حضور رخشان بنیاعتماد برگزار شد.
جشنواره یکروزه "زن، فیلم و مقاومت"، روز شنبه در " konserthuset" شهر بندری گوتنبرگ سوئد با حضور رخشان بنیاعتماد برگزار شد.
در این جشنواره هشت فیلم داستانی، مستند و ویدئوآرت به نمایش درآمد. در بخش ویدئوآرت، دو ویدئو با نام "نوزایش" و "داغ ننگ" از نیکو ترخانی ، یک ویدیو به نام "در سرزمین من مردها پستان دارند" از مانیا اکبری و در بخش داستانی، "نام من نسرین است" از تینا غروی نمایش داده شد. بقیه فیلمها مستند بودند: " ۳۰ دقیقه مانده به ساعت ۶ صبح " از مانیا اکبری، "دستهای خالی" از نسرین پاکخو و دو مستند "ما نیمی از جمعیت ایران هستیم" و "حیاط خلوت خانه خورشید" از رخشان بنیاعتماد. از این میان رخشان بنیاعتماد و نیکو ترخانی از ایران برای شرکت در این جشنواره آمده بودند.
سودابه زهرایی با برپایی جشنواره "زن، فیلم و مقاومت" میخواهد نشان دهد که در ایران، هنر سینما و ویدیو آرت به عرصه مبارزه زنان، برای رسیدن به جایگاه برابر در جامعه تبدیل شده است.
سودابه زهرایی، برگزارکننده این جشنواره که در مقطع فوق لیسانس در دانشکده هنر گوتنبرگ مشغول به تحصیل است، جشنواره "زن، فیلم و مقاومت" را در پیوند با پایان نامه فوق لیسانس خود تعریف و برگزار کرده است.
هدف او از برپایی این جشنواره نشان دادن این نکته بود که در ایران، هنر سینما و ویدیو آرت تبدیل به عرصه مبارزه زنان، برای رسیدن به جایگاه برابر در جامعه شده است.
این هنرمند و فعال فرهنگی با تأکید بر اینکه زنان فیلمساز از هنر و بیان هنری استفاده میکنند تا صدای اعتراض و برابریخواهانه زنان ایران را نشان دهند، میگوید: "سینما و بیان هنری در جذب افکار عمومی نقشی پررنگ دارد. به این شکل صدای حقخواهی زنان به طور غیر مستقیم و بیهیچ شعاری به مخاطب منتقل میشود. من میخواستم بر این نوع بیان، به ویژه برای مخاطب سوئدی جشنواره تأکید شود؛ اینکه چطور زنان ایران در دشوارترین شرایط، سد سانسور و محدودیتهای دولتی و عرفی و سنتی را کنار میزنند تا به حاشیه رانده نشوند. بسیاری از فیلمسازان زن ایرانی از طریق زبان سینما مطالبات و اعتراضهای خود را بیان میکنند. این، هم روشی مؤثر برای دعوت اقشار مختلف جامعه ایرانی است تا صدای زنان هموطن خود را بشنوند و هم بیانی موفق است برای جذب افکار بینالمللی نسبت به شرایط زنان ایران."
حرکتهای فرهنگی، حرکتهای گام به گام
در پی نمایش فیلمهای ارائه شده در جشنواره "فیلم، زن و مقاومت"، سازندگان آنها در یک جلسه پرسش و پاسخ شرکت کردند. از سازندگان فیلمها، مانیا اکبری در جمع حضور نداشت.
به گزارش رادیو زمانه، رخشان بنیاعتماد در این جلسه، سخنان خود را با این جملات آغاز کرد: "دلم نمیخواهد پس از نمایش فیلم درباره آن حرفی بزنم. اگر قرار به گفتن حرفی باشد باید خود فیلم آن را به مخاطب منتقل کند."
او در پاسخ به اینکه چگونه با وجود سانسور و عدم نمایش فیلمها به فعالیت خود ادامه میدهد، توضیح داد: "در تمام این سالها تلاشم این بوده است که فیلمهایم را به گونهای بسازم و عرضه کنم که هم به اصول و عقایدم لطمه نخورد، هم حتماً به نمایش دربیایند و مخاطب خود را پیدا کنند. در واقع تلاش کردم تا زبان ایهام یا مسیری را پیدا کنم تا بر اساس آن محدودیتها و حساسیتها را دور بزنم و فیلم نمایش داده شود."
رخشان بنیاعتماد: در تمام این سالها تلاشم این بوده است که فیلمهایم را به گونهای بسازم و عرضه کنم که هم به اصول و عقایدم لطمه نخورد، هم حتماً به نمایش دربیایند و مخاطب خود را پیدا کنند.
رخشان بنیاعتماد با تأکید بر اینکه داشتن "فیلم توقیفی و نمایش داده نشده، افتخار نیست:، ادامه داد: "سختی کار در ایران این است که بتوانید فیلمتان را به مخاطب نشان بدهید. تنها مسئله مهم در این مسیر هم این است که به کسی باج داده نشود. در نتیجه ممکن است با چالشهای طولانی برای گرفتن مجوز نمایش فیلم روبهرو شوید."
این فیلمساز و مستندساز با اشاره به فیلم مستند "ما نیمی از جمعیت ایران هستیم" گفت: "این فیلم در سال ۱۳۸۸ نمایش داده نشد. برای من اما مهم بود که قبل از دهمین انتخابات ریاست جمهوری نمایش داده شود و چون نشد، خودم اقدام به پخش آن کردم و از همه خواستم تا میتوانند آن را به دست افراد مختلف برسانند تا دیده شود."
این فیلمساز که کارگردانی ۱۶ فیلم را در کارنامه خود دارد، در سال ۱۳۹۰ فیلم سینمایی "قصه" را آماده نمایش کرد که هنوز مجوز نمایش نگرفته است. او در این زمینه گفت: "اگر شرایط و موقعیت تنگ و بستهای که پا بر خرخره ما گذاشته و عرصه را برما تنگ کرده است، تغییر کند امیدوارم موقعیت نمایش آن فراهم شود."
رخشان بنیاعتماد در پاسخ به اینکه چگونه میتوان به زنان ایران در رسیدن به حقوق برابر کمک کرد، گفت: "در مقطع فعلی، به نظر میرسد مهمترین وظیفهای که بر عهده زنان روشنفکر و تحصیلکرده، چه در داخل و چه در خارج هست، آگاهسازی زنان ایران است. من فکر میکنم مشکل اصلی این است که زنان به طور کل، هنوز نسبت به حقوق خود آشنایی ندارند. اگر هر کدام بتوانیم به روشها و تدابیری که حساسیتبرانگیز نیست، در جهت آگاهی زنان عمل کنیم، شاید بتوانیم گامی در جهت این آگاهیبخشی برداریم. چگونگی آن هم در انتخاب دقیق راهکارهایی هست که در هر مقطع فرق میکند. کلاً روند آگاهیبخشی یک حرکت قدم به قدم است."
یکی از حاضران در سالن با اشاره به فیلم "ما نیمی از جمعیت ایران هستیم"، این سئوال را مطرح کرد که چگونه میتوان از کسانی که وضعکننده قوانین تبعیضآلود هستند توقع داشت در حل مسائل زنان مشارکت کنند.
"من نسرین هستم" ساخته تینا غروی نمایانگر دشواریهای مهاجرت و تضادهای فرهنگی و تلاش و مبارزه نسرین برای غلبه بر این دشواریهاست.
رخشان بنیاعتماد در پاسخ توضیح داد: "من فکر میکنم غیر واقعبینانه است که وقتی مطالبات خود را مطرح میکنیم، پیش از هرچیز منتظر پاسخ باشیم و گمان کنیم مسئولان به موقعیتهای مطلوب ما بلافاصله جواب خواهند داد. طبیعی است که چنین نیست. فکر میکنم مبارزه و مقاومت مدنی ایجاب میکند که شما - به عنوان مثال- مطالبات خود را با کاندیداهای ریاست جمهوری مطرح کنید و آنها را در شرایط پاسخگویی قرار بدهید؛ حتی اگر میلی به پاسخگویی نداشته باشند. شاید هم یکی از آنها تمایل به پاسخگویی داشت و یک در هزار در برنامهای به خواست شما پاسخ داد. همه چیز در جامعه ما گام به گام پیش میرود و انتظار بیش از این، پرتوقعی است. حرکت فرهنگی و مدنی چیزی غیر از این نیست وگرنه باید تحریم کرد و کنار نشست تا هرچه میخواهند انجام دهند."
من نسرین هستم
در ادامه جلسه، تینا غروی درباره فیلم داستانی «من نسرین هستم» برای حاضران در جلسه سخن گفت.
شخصیت فیلم او، نسرین، دختری است دبیرستانی که به همراه دوست پسرش دستگیر و در این گیر و دار، به او تجاوز میشود. به همین دلیل پدرش او را علیرغم میل خودش مجبور به ترک ایران میکند و به همراه برادرش علی به شکل غیر قانونی به انگلستان میفرستد.
فیلم داستان زندگی نسرین و برادرش و همچنین دشواریهای مهاجرت و تضادهای فرهنگی و تلاش و مبارزه نسرین برای غلبه بر این دشواریهاست.
تینا غروی بخشهایی از این فیلم را در تهران ساخته است. او که ساکن شهر نیوکاسل است، گفت: "شهری که من در آن زندگی میکنم، شهری فقیر است که بسیاری از پناهندههای ایرانی را نیز به آنجا میفرستند. در واقع هدف من از ساخت این فیلم، صحبت با انگلیسیها و بخصوص بچهها و جوانان ساکن این شهر بود تا زندگی و تجربه نسرین را در ذهن خود مرور کنند. زندگی او را ببیند و شرایط او را درک کنند."
ویدئوآرت و بیان شخصی
نیکو ترخانی، سازنده دو ویدئوآرت "نوزایش" و "داغ ننگ"، در رشته پزشکی تحصیل کرده، اما پس از پایان تحصیلات به کل پزشکی را کنار گذاشته است.
نیکو ترخانی: شیوه سهل و ممتنع ویدیوآرت کمک میکند تا نگاههای شخصی و زنانه با کمترین محدودیتها فرصت عرضه پیدا کنند.
او که از سالها پیش تا به امروز، در زمینه هنر نقاشی فعالیت میکند، از چهار سال پیش، فعالیت در ساخت ویدئوآرت را نیز آغاز کرده است. او به زمانه میگوید: "از آغاز شروع به کارم در این زمینه، تمرکزم روی خودم بود. طبیعی است وقتی زن باشی و به عنوان یک زن ایرانی، مشکلات خودت را داشته باشی، همه اینها در کارت انعکاس پیدا میکند. در نتیجه اگرچه در کارها مدام حول محور خودم چرخیدهام، اما در عین حال توانستهام به عنوان عنصری از یک کل، به مسائل زنان ایران در متن جامعه برسم."
این هنرمند جوان با تأکید بر اینکه شمار فیلمسازان زن در ایران در عرصه مستند و ویدئو آرت، پیوسته رو به افزایش است، میگوید: "شمار کارهای خوب زنان در این زمینهها خیلی زیاد شده است؛ بخصوص در زمینه ویدئو آرت. شیوه سهل و ممتنع این بیان هنری کمک میکند تا نگاههای شخصی و زنانه با کمترین محدودیتها فرصت عرضه پیدا کنند. مشخص است از درون این بیانهای جوششی، راحت و رها، کمکم نمونههای عمیق هنری سر بلند میکند و هم تاثیر خود را در جامعه میگذارد."
نیکو ترخانی کمبود نهادهای حمایتکننده هنری و کمبود گالری برای نمایش ویدئو آرت را از مهمترین مشکلات این عرصه میداند و میگوید: "البته کمکم گالریدارهای ایرانی نیز دارند به این زمینه هنری توجه میکنند، اما خب اینکه این نوع هنر همچون نقاشی و سایر عرصههای هنری قابل فروش نیست، باعث میشود آنها ناچار به حرکت محتاطانه باشند؛ چون به هر حال آنها نیز برای بقا باید درآمدی داشته باشند. در نتیجه ما تلاش میکنیم از هر راهی برای عرضه آنچه ساختهایم استفاده کنیم. شبکههای اینترنتی، گالریها و البته جشنوارههای مختلف. امیدوارم بتوانیم از حیث اقتصادی نیز در این زمینه حرفهای بشویم. متاسفانه هنوز چنین موقعیتی در ایران وجود ندارد و پیدا کردن حامی مالی چندان آسان هم نیست."
دستهای خالی
فیلم "دستهای خالی" از نسرین پاکخو، فیلمساز و بازیگر و کارگردان تئاتر مقیم گوتنبرگ از دیگر فیلمهایی است که در این جشنواره نمایش داده شد.
نسرین پاکخو حدود ۶۰ فیلم در کارنامه خود دارد و در کارهایش ازجمله به موضوع تبعیض و مقاومت زنان در داخل ایران و خارج از کشور میپردازد.
چند زن ورزشکار در تهران، با استفاده از ورزش رزمی کاراته، مشکلات زنان ایران را به روی صحنه میبرند و نسرین پاکخو از راه دور کارگردانی این نمایش را بر عهده میگیرد. همین مبنای ساخت یک فیلم مستند میشود.
نسرین پاکخو در جلسه پرسش و پاسخ بر این نکته تأکید کرد که تلاش داشته است به عنوان یک فیلمساز به ضرورت ارتباط ایرانیان داخل و خارج از کشور اشاره کند و اینکه چگونه میتوان صدای مشکلات زنان ایران را در جوامع غربی مطرح کرد.
او در عین حال ادامه داد: "به عنوان یک فیلمساز ایرانی - سوئدی برایم مهم هست تصویری واقعی از زنان ایرانی و در کل جامعه ایران نشان بدهم و نه آنچه غرب میخواهد که همان زن توسری خورده و مظلوم باشد و مرد مستبدی که چند زن دارد. اینها هم هست اما همه واقعیت ایران نیست. به همین دلیل در مستند دستهای خالی، مبنای کارم را چند زن کاراتهباز قرار دادم که علاقهمند هستند مشکلات خود را با زبان و حرکات ورزش رزمی کاراته روی صحنه ببرند. در واقع این فیلم صدای زنهای ورزشکار ایران هم میتواند باشد."
نظرها
نظری وجود ندارد.