ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

ده سال زندان به دلیل عدم همکاری با پروژه هسته‌ای

در گفت‌وگو با حسن نایب‌هاشم، فعال حقوق بشر

امید کوکبی، دانشجوی ۳۰ ساله و نخبه دانشگاه تگزاس آمریکا که حدود دو سال و نیم پیش، هنگام ترک ایران بازداشت شد، محکوم به تحمل ده سال زندگی در زندان است.

[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130506_OmidKokabi_PanteABahrami.mp3[/podcast]

امید کوکبی، دانشجوی ۳۰ ساله و نخبه دانشگاه تگزاس آمریکا، حدود دو سال و نیم پیش، در تاریخ دهم بهمن ماه ۱۳۸۹ (۲۰۱۱ میلادی)، در فرودگاه امام خمینی در تهران، هنگام ترک کشور بازداشت شد.

 وی پس از دستگیری مدت‌ها در انفرادی بود و خانواده و وکیل‌اش امکان تماس با وی را نیافتند. امید که فارغ‌التحصیل دانشگاه صنعتی شریف است، دوره‌ دکترای خود را در بارسلون به اتمام رسانده و برای گذراندن دوره‌ آموزشی پیش از تدریس، به دانشگاه آستین تگزاس دعوت شده است.

او در ۱۳ مارس ۲۰۱۲ به ده سال زندان محکوم شد. در پس صدور این حکم، جامعه‌ فیزیک آمریکا با دادن نامه‌ای خواستار آزادی او شد. امید کوکبی در نامه‌ای خطاب به رئیس قوه قضائیه از نحوه بازداشت غیر قانونی‌اش تا مراحل بازجویی و اعتراف اجباری تحت فشار سخن گفته است. امید در پیوند با بازداشت‌اش نوشته است: «در فرودگاه با اتهام شوک‌آور اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی کشور بازداشت شدم و ۳۶ روز در انفرادی بودم.»

به گزارش سایت «نیچر» در نامه‌ای که امید کوکبی از زندان به بیرون فرستاده، نوشته که دولت ایران به او گفته باید در زمینه هایی با آنها همکاری کند. او در یک نامه خصوصی منتشر شده نیز اظهار داشته که این همکاری‌ها مربوط به پروژه‌های هسته‌ای ایران بوده است. رابطی که این نامه‌ خصوصی را در اختیار سایت «نیچر» قرار داده، خواسته است به خاطر مسائل امنیتی گمنام بماند. او در این نامه نوشته است: «من پس از گذراندن دوسال در زندان تازه ۳۰ ساله می‌شوم» و پرسیده است: «آیا این گناه است که تحت هیچ شرایطی حاضر نیستم درگیر پروژه‌های مخفی و نظامی شوم؟»

امید کوکبی در نامه‌ خصوصی خود تأکید کرده که یکی از این دعوت‌نامه‌ها را درست یک روز قبل از دستگیری در یک گفت‌وگو با فردی از سازمان انرژی اتمی ایران دریافت کرده است. فرد مذکور بر اساس این نامه از افراد بلندپایه‌ دفتر پایگاه «محمد غنودی مراغه‌ای» بوده است. وی در نامه‌ خصوصی خود ادامه می‌دهد که از سال ۲۰۰۶ از وی خواسته شده در بخش لیزرهای قوی دی‌اکسیدکربن که برای جدایی ایزوتوپ‌ها به‌کار گرفته می‌شود، برای جمهوری اسلامی کار کند و ادعا شده که او کاندیدای خوبی برای این کار است.

او در یک نامه‌ سرگشاده‌ نیز گفته است که از سال ۲۰۰۵ چندین بار از وی دعوت شده که به‌عنوان مدیر تکنیکی و علمی در پیوند با پروژه‌های نظامی و امنیتی به همکاری با جمهوری اسلامی بپردازد و این دعوت‌نامه‌ها همراه با دادن بورسیه کامل برای دوره‌ دکترا از سوی سازمان انرژی اتمی ایران همراه بوده که در همه‌ موارد این پیشنهادات را‌ رد کرده است.

حسن نایب هاشم

امید کوکبی نامه‌ سرگشاده‌‌‌ خود را از بند ۳۵۰ اوین خطاب به علی شریفی نوشته است. علی شریفی همخانه‌ وی در زمانی بود که امید کوکبی در دانشگاه شریف تحصیل می‌کرد. تاریخ نامه مارس ۲۰۱۳ است. او اشاره کرده که فشارها پس از زندان هم ادامه داشته و یک نماینده دولتی با ملاقات با یکی از اعضای خانواده‌اش در گنبد کاوس گفته است که وی در ازای همکاری آزاد خواهد شد.

براساس اطلاعات سایت «نیچر»، فن‌آوری لیزری جداسازی ایزوتوپ‌هاست. این روند هم برای غنی‌سازی ارزان اورانیوم به‌کار می‌رود، و هم در پیوند با تسلیحات ضد موشکی کاربرد دارد.

 در مورد وضعیت امید کوکبی، با حسن نایب‌هاشم، فعال حقوق بشر به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

حسن نایب‌هاشم- امید کوکبی را به‌خاطر فعالیت‌های علمی‌اش دستگیر کرده‌اند و فعالیت علمی ایشان، چه بسا به نظر مقامات امنیتی‌ـ نظامی جمهوری اسلامی، می‌تواند به پروژه‌ غنی‌سازی هسته‌ای کمک کند. در واقع ایشان را گروگان گرفتند تا به اجبار او را به همکاری با خودشان وادار کنند و چون ایشان به‌رغم تمام فشارهایی که بوده و با وجود انتشار اقرارهای غیر واقعی‌ مثل ارتباط با دولت‌های متخاصم و کسب درآمدهای نامشروع، قول همکاری نداده‌اند، سال گذشته ایشان را به ده سال زندان محکوم کردند که الان نزدیک به یک سال از این حکم می‌گذرد و نزدیک به دو سال و اندی است که ایشان در زندان به‌سر می‌برند.‌

اتهام‌های امید کوکبی چیست؟ در کیفرخواست‌ وی چه چیزهایی نوشته شده و اینکه آیا امید فردی سیاسی است؟

به‌هیچ‌وجه. همانطور که خودش نیز بارها گفته، او یک آدم سیاسی نبوده و صرفاً در ارتباط با مسائل علمی کار می‌کرده و از دوران دانش‌آموزی نیز تنها علاقه‌اش همین بوده است. اصولاً فرصت و امکانی برای امید وجود نداشته که به امر سیاست بپردازد. وی از دوران دانش‌آموزی، بنابه گفته‌ خودش صرفاً به مسائل علمی توجه داشته و تمام دوران تحصیلی‌اش را هم بیشتر در حوزه‌ مسائل علمی فعالیت داشته است و به‌هیچ‌وجه هیچ قرینه‌ای وجود ندارد که ایشان در دوران تحصیلی به سیاست پرداخته باشد و در عمل خبری از فعالیت دانشجویی او نیز در دانشگاه شریف نیست.

بورسیه کاملی که امید کوکبی برای فوق دکترا گرفته، شاید موضوعی بوده است که اتهام درآمد نامشروع را به ایشان بسته‌اند؟

از تحصیل امید در دانشگاه تکزاس و از مراجعه وی به سفارت آمریکا که خواه ناخواه برای دریافت ویزای دانشگاهی بوده به عنوان ارتباط با دولت متخاصم نام برده‌اند. در دانشگاه‌های خارج از ایران به ویژه در آمریکا معمول است که در سطح دکترا و به‌ویژه در حد فوق دکترا، برای اینکه دانشجویان بتوانند در کنار فعالیت علمی امرار معاش نیز داشته باشند، بورس تعلق می‌گیرد و به‌هیچ‌وجه پدیده غریب و عجیبی نیست. ایشان هم بورسیه گرفتند و به‌هیچ‌وجه در عرف امروز بین‌الملل این را به‌عنوان درآمد نامشروع نباید تلقی کرد.

شما فکر می‌کنید علت حساس شدن جمهوری اسلامی به یک دانشجوی ممتاز دانشگاه شریف چه می‌تواند باشد که این فرد یا افراد نظیر او را دستگیر می‌کند؟ چه سیاستی پشت این موضوع خوابیده؟ البته گویا علت آمدن امید به ایران بازدید از خانواده بوده؟

حداقل در دو نامه‌ای که امید به رئيس قوه قضائیه نوشته‌، اشاره کرده که به‌ویژه با خانواده‌اش رابطه‌ عاطفی خیلی نزدیکی داشته و سالی دو بار به ایران می‌آمده. تصور می‌شود رشته‌ای که ایشان داشته‌اند، البته هنوز در مرحله‌ تحقیق است، به غنی‌سازی اورانیوم می‌تواند کمک کند. امروزه تلاش می‌شود، حداقل در آمریکا، مرکزی برای غنی‌سازی در حد قابل استفاده، یعنی در حد تجارتی و نه صرفاً در حد تحقیقاتی ایجاد شود که امر جداسازی از طریق لیزر را انجام دهد. ولیکن در دنیا این امر هنوز به مرحله‌ عملی نرسیده است. تصور براین است که اگر چنین بشود، به مقدار خیلی ارزان‌تری می‌توان مرحله‌ غنی‌سازی را پیش برد. شاید عوامل اطلاعاتی فکر می‌کردند که می‌توانند از ایشان در این زمینه استفاده کنند. ولیکن نمایندگان جمهوری اسلامی روش بسیار زمختی را برای جلب همکاری ایشان اتخاذ کرده‌اند. به این ترتیب که ایشان را گروگان بگیرند، به مدت طولانی در انفرادی و تحت بازجویی‌های شدید قرار دهند و از او اقرارهای غیرواقعی بگیرند و در مجموع به طرق غیر معمول و برخلاف آیین دادرسی مدنی کشور عمل کنند.

بر این مبنا عوامل حکومت تلاش کردند که همکاری امید را جلب کنند، ولی او در نامه‌هایی که نوشته، اشاره به این موضوع دارد و از جمله نوشته است: «امروز که هیچ خطایی نکرده‌ام و هیچ اطلاعی از موضوعات و فعالیت‌های محرمانه نظام ندارم با من اینگونه رفتار می‌شود و تمام زندگی و خانواده‌ام را به واقع گروگان گرفته‌اند. در آینده اگر راضی به همکاری شوم و به سبب آن از این اطلاعات و اسرار مطلع شوم با من چه رفتاری خواهد شد و چه چیزی را برای حصول اطمینان و اعتمادشان از من به گروگان خواهند گرفت؟»

این تنها عاملی ا‌ست که می‌توان تصور کرد که ایشان را در این ارتباط دستگیر کرده‌اند و می‌توان گفت که عوامل اطلاعاتی به نوعی در این قضیه درمانده‌اند و راه پس و پیش ندارند. عامل دیگر هم که می‌تواند تأثیر داشته باشد، شخصیت قاضی‌ است که متأسفانه قاضی ایشان «قاضی صلواتی‌» است که از خشن‌ترین قضات دستگاه قضائی جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود.

آیا در نامه‌هایی که امید نوشته اشاره به شکنجه یا اعتراف‌گیری در زیر فشار هم کرده است؟

بله ایشان در نامه‌هایی که نوشته‌، به طور مشخص به این موضوع اشاره کرده است. این که در بازجویی‌ها اگر حرفی را می‌نوشت که آن‌ها می‌خواستند، فشارها کمتر می‌شد و این مسئله او را در این راستا قرار می‌داد که هرچه بیشتر اقرار کند، اقرارهای غیر واقعی. همینطور نوشته است که فقط پاسخ‌ها را از من می‌گرفتند، سئوال‌ها شفاهی بود که بتوانند پرسش‌ها را همانطور که مایل هستند فرمول‌بندی کنند.

علاوه بر آن اشاره کرده که هیچ اطلاعی از مسئله‌ آئین دادرسی، حد و حدود قانونی بودن و غیرقانونی بودن رفتار بازجویان نداشته. او نوشته است بعد از اقرارهایی که به اجبار و اکراه در سلول انفرادی از وی گرفته شد، متوجه شده است که چگونه شخصاً برای خودش عملاً پرونده‌سازی کرده و کار خود را دشوار کرده ‌است. در این نامه‌ها به طور مشخص از شکنجه‌ مستمر در دوران بازجویی خود در سلول انفرادی یاد کرده. افزون بر آن به فشار روانی اشاره کرده ‌که درپیوند با موضوع خانواده‌اش بوده. همینطور علاقه‌‌اش به پدر، مادر و هشت خواهر و برادرش بسیار زیاد بوده. یکی از خواهرانش بیماری قلبی داشته و پدرش تحت عمل جراحی قلب قرار گرفته است.

آیا روشن است که ایشان تحت فشار به چه چیزی اقرار کرده است؟

البته ما از متن اقرارهای ایشان اطلاعی نداریم و قاعدتا آقای جلیلی، وکیل ایشان باید از آن‌ها اطلاع بیشتری داشته باشند. ولیکن طوری از ایشان اقرار گرفته‌اند که موضوع هایی در پیوند با دولت‌های متخاصم و کسب درآمدهای نامشروع را بتوانند عملاً ثابت کنند.

متاسفانه زمانی که ملت و میهن ما به کارشناسانی چون وی در این عرصه‌ دانش احتیاج دارد، کسی چون امید کوکبی، سومین سال زندانی بودن خود را سپری می‌کند. او می‌توانست فوق‌ دکترای خود را در این مدت تمام کرده باشد و اکنون در یکی از دانشگاه‌های داخل یا خارج ایران به امر تدریس بپردازد. او که می‌تواند افتخار ملی ما باشد، اکنون دوران زندانش را می‌گذراند و حکم وی قطعی تلقی شده است.

آیا می‌شود به دانشجویانی که در چنین رشته‌هایی فعالیت می‌کنند، توصیه کرد که در سفر به ایران محتاط باشند؟

نه، من فکر می‌کنم حق تحرک از حقوق بشر است و هرکسی باید آزادانه بتواند به همه جای دنیا ازجمله کشور خودش مسافرت کند. کاری که ایشان کرده به‌هیچ وجه کاری نبوده است که بتوان گفت امکان استفاده‌ بلافاصله‌ای را برای تاسیسات جمهوری اسلامی داشته باشد. همانطور که گفتم هنوز در دنیا هم غنی‌سازی از طریق لیزر به مرحله کاربردی نرسیده است وما مرکزی نداریم که در آن غنی‌سازی اورانیوم از مرحله‌ تحقیقاتی به مرحله‌ی عملی و کاربردی رسیده باشد.

در این زمینه تا چه حد اطلاعات دارید؟

به طور خیلی کلی می‌دانم که لیزر نور تقویت شده و متمرکز با انرژی بسیار زیاد است. در تحقیقاتی که انجام شده و در محدوده فیزیک اتمی و نه فیزیک هسته‌ای محسوب می‌شود، می‌توانند با تابش نور لیزر به اورانیوم طبیعی که مخلوطی از اورانیوم ۲۳۵ با غلظت خیلی کم (هفت دهم درصد) و اورانیوم ۲۳۸ است، پس از یونیزاسیون گزینشی و قرار گرفتن در میدان مغناطیسی، اورانیوم ۲۳۵ را جدا کنند. همانطور که در سانتریفوژها از طریق مکانیکی و در اثر دوران و یا چرخشی که وجود دارد، غلظت ماده سنگین‌تر نسبت به ماده سبک‌تر در محیط و در کنار سانتریفوژها تغییر می‌کند. به این ترتیب می‌توانند مرحله غنی‌سازی را انجام دهند. در پیوند با لیزر هم در اثر یونیزاسیون اتم‌های اورانیوم ۲۳۵ که از نیروی نور لیزر معین با طول موج خاص آن و جداکردن در میدان مغناطیسی اورانیوم غنی شده‌ای را که درصد بیشتری اورانیوم ۲۳۵ دارد، می‌توان به وجود آورد.

در برخی از مطبوعات غربی نوشته شده که امید کوکبی با رشته‌ای که در آن تحصیل کرده می تواند این روند را تسریع کند.

ایشان قاعدتاً در این دوره‌ فوق لیسانس، دکترا و فوق‌ دکترایشان در حد آشنایی در این زمینه کار کرده‌اند. ولی از آنجا که این مسئله هنوز در مرحله‌ تحقیقات است و حتی در آمریکا هم، که از این نظر پیشرفته‌ترین سیستم‌ها را دارد، این امکانات هنوز به مرحله‌ تجارتی و کاربردی نرسیده است، حتی اگر مسئولان جمهوری اسلامی می‌توانستند همکاری ایشان را جلب کنند، مجموعه امکاناتی که در جمهوری اسلامی هست، با امکانات فنی جهان صنعتی، هنوز فاصله بسیار زیاد دارد و با امکانات تکنیکی موجود در کشور، احتمال اینکه چنین چیزی در ایران به عرصه‌ عمل برسد، فوق‌العاده پایین است. هرچند گزارش‌های آژانس انرژی اتمی نشان می‌دهد که در این زمینه تلاش‌هایی در جمهوری اسلامی شده، ولی وقتی چنین سناریویی در صورت موفقیت در دنیا مربوط به سال ۲۰۲۰ به بعد است، مسلم است که در رابطه با ایران خواه‌ناخواه بحث چند ده سال مطرح است. اگر امید کوکبی تسلیم می‌شد و با جمهوری اسلامی در این عرصه همکاری می کرد، شاید در میانسالی یا کهنسالی‌اش می توانست نتایج همکاری‌هایش را که غنی‌سازی اورانیوم در سطح کاربرد صنعتی در کشور باشد، ببیند. جمهوری اسلامی در عرصه غنی‌سازی از طریق سانتریفوژها به مراتب پیشرفت بیشتری داشته است.

جمهوری اسلامی ابتدا تلاش کرده که وی را با دعوتنامه و روش‌های نرم‌ به همکاری بکشاند. به نظر می‌رسد خود امید کوکبی نمی‌خواسته در این زمینه همکاری کند. یعنی به نظر می‌رسد متوجه بوده که این موضوع به مسائل امنیتی و نظامی کشیده خواهد شد و به طور مشخص نخواسته همکاری کند و شاید به خاطر همین هم است که حکم طولانی ده سال زندان را برایش بریده‌اند.

قطعاً اگر همکاری می‌کرد، در حکم او تخفیف قائل می‌شدند، اما تنها از یک محیط تحت فشار به یک محیط تحت فشار دیگر منتقل می‌شد؛ از یک زندان به یک زندان دیگر، از یک نوع گروگانگیری به یک نوع گروگانگیری دیگر. کما اینکه این روند پروسه تازه‌ای نیست. از ۳۰ سال پیش تاکنون، افراد زیادی، چنین روندی را در پیوند با پروژه‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، تجربه کرده‌اند. 

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • SQR

    "آیا می‌شود به دانشجویانی که در چنین رشته‌هایی فعالیت می‌کنند، توصیه کرد که در سفر به ایران محتاط باشند؟ نه" ! البته که باید باشند.